گراندد تئوری (نظریه زمینه ای)

 

تعاریف:
گراندد تئوری یک روش پژوهشی استقرایی و اکتشافی است که به پژوهشگران در حوزه های موضوعی گوناگون امکان می دهد تا به جای اتکا به تئوری های موجود، خود به تدوین تئوری اقدام کند.این تئوری به شکل نظام مند و بر اساس داده های واقعی تدوین می شود. این روش در مواردی کاربرد دارد که دانش ما در آن زمینه ها محدود است. گلَزر و استراوس[1] در سال 1967 برای اولین بار این راهبرد اجرایی پژوهش کیفی را در کتاب خود مطرح کردند:

«موضوع اصلی کتاب ما، کشف تئوری بر اساس گردآوری نظام مند داده در پژوهش های علوم اجتماعی است. هر فصل این کتاب بر مراحلی می پردازد که ما در فرایند تولید تئوری پشت سر گذاشته ایم. انگیزه اصلی از معرفی این تئوری رسیدن به مرحله ای از شناخت در مورد موضوع مورد مطالعه است که ما را قادر می سازد نظریه ای را که ساخته ایم بر اساس داده های واقعی استحکام بخشیم.»

استراوس و کوربین در سال 1994 در یک تعریف مشابه گراندد تئوری را این گونه تبیین کرده اند:
گراندد تئوری(نظریه زمینه ای) یک روش پژوهش عمومی برای تولید تئوری است. منظور از نظریه زمینه ای، نظریه برگرفته از داده هایی است که در طی فرایند پژوهش به صورت نظام مند گردآوری و تحلیل شده اند. در این راهبرد، گردآوری و تحلیل داده ها و نظریه ای که در نهایت از داده ها استنتاج می شود، در ارتباط نزدیک با یکدیگر قرار دارند. پژوهشگر به جای این که مطالعه خود را با نظریه از پیش تصور شده ای آغاز کند، کار را با یک حوزه مطالعاتی خاص شروع کرده، اجازه می دهد که نظریه از دل داده ها پدیدار شود.نظریه بر گرفته از داده ها نسبت به نظریه ای که حاصل جمع آمدن یک سلسله مفاهیم بر اساس تجربه یا تاملات صرف است، با احتمال بیشتری می تواند نمایانگر واقعیت باشد و از آن جا که نظریه های زمینه ای از داده ها استنتاج می شوند، می توانند با ایجاد بصیرت و ادراک عمیق تر، رهنمود مطمئنی برای عمل باشند.
تعریف منصوریان از گراندد تئوری در سال 1386 به شرح زیر است:
گراندد تئوری در ساده ترین شکل ممکن عبارت است از فرایند ساخت یک نظریه مدون از طریق گردآوری سازمان یافته داده و تحلیل استقرایی داده ها برای پاسخگویی بر پرسش های نوین آن دسته از پژوهش های کیفی که فاقد مبانی نظری کافی در زمینه موضوع مورد مطالعه هستند.
پاول می گوید: نظریه زمینه ای، روشی است که نظریه ها، مفاهیم، فرضیه ها و قضایا را به جای استنتاج از پیش فرض های قبلی، سایر پژوهش ها یا چارچوب های نظری موجود، به طور مستقیم از داده ها کشف می کند. زمانی که گردآوری و تحلیل داده ها متوقف شد، نظریه حاصل ، درک عمیقی در ارتباط با موجودیت های مورد مطالعه فراهم می کند. این کار، نظریه را به عنوان یک فرایند، مورد تاکید قرار می دهد، یعنی به جای یک فراورده تکمیل شده، آن را موجودیتی پیوسته در حال تکوین تلقی می کند. قابلیت تعمیم در این جا عامل موثری نیست. زیرا هدف ، درک پدیده است نه کنترل آن و منظور ادراک شرایط در یک محیط خاص و به همان شکل موجود است، نه پیش بینی آن چه که ممکن است در محیط های مشابه اتفاق بیفتد و تحقیق بر آن است که چرایی رفتارهای افراد را درک کند.

5 ویژگی نظریه هایی که از طریق گراندد تئوری تولید می شوند:
1. پژوهشگر را قادر به توضیح و تشریح موضوع مورد مطالعه سازد و امکان پیشگویی در مورد رخدادهای ممکن در زمینه تحقیق را فراهم سازد.
2. در پیشرفت مبانی نظری موضوع مورد مطالعه مؤثر باشد و در آن مشارکت کند.
3. علاوه بر مبانی نظری در زمینه های علمی موضوع مورد مطالعه نیز کاربرد داشته باشد.
4. رویکرد تازه ای برای نگرش به موضوع مورد مطالعه فراهم آورده و پژوهشگر به مرحله ای از شناخت نسبت به داده برساند که بتواند به داده گردآوری شده معنا و مفهوم ببخشد.
5. پژوهش های آتی در زمینه مورد نظر

شباهت ها و تفاوت های نظریه زمینه ای با دیگر روش ها
مطالعاتی که با راهبرد نظریه زمینه ای انجام می گیرند، با سایر راهبرد های پژوهش کیفی، از برخی جنبه ها دارای مشابهت یا تفاوت هستند.
شباهت ها: نظریه زمینه ای از نظر موارد زیر با سایر راهبرد ها مشابه است:
منابع داده ها در این راهبرد نیز مانند راهبرد های دیگر عبارت از مصاحبه، مشاهدات میدانی و اسناد و مدارکی مانند دفترهای یادداشت و خاطرات و زندگینامه ها و خود – زندگینامه ها، منابع تاریخی، روزنامه ها و سایر رسانه ها از جمله نوارهای ویدیویی است. در نظریه زمینه ای نیز مانند سایر راهبرد ها می توان از داده های کمی و یا ترکیب روش های تحلیل کیفی و کمی استفاده کرد. همچنین پژوهشگرانی که از راهبرد نظریه زمینه ای استفاده می کنند، مانند سایر پژوهشگران کیفی، مسئولیت و نقشی را که در تفسیر داده ها بر عهده دارند، به خوبی می پذیرند و تنها به گزارش و بیان دیدگاه های افراد، گروه ها و سازمان های تحت مطالعه اکتفا نمی کنند، بلکه مسئولیت تفسیر دیده ها، شنیده ها و خوانده های خود را نیز بر عهده می گیرند.
تفاوت: تفاوت اساسی میان راهبرد نظریه زمینه ای با سایر راهبرد های پژوهش کیفی تاکید این راهبرد بر تکوین نظریه است. پژوهشگران می توانند در اجرای نظریه زمینه ای در جهت تکوین نظریه قایم به ذات[2]است که به دلیل همین زمینه ای بودن و تکوین آن از طریق میان کنش با داده های گردآوری شده در یک موقعیت مشخص،متفاوت از نظریه های عمومی تر قیاسی است.

چگونگی اجرای گراندد تئوری:

1. تئوری پرسش های پژوهش
2. گردآوری داده ها همراه با تحلیل تا جایی که به مرحله اشباع می رسیم.
3. کدگذاری داده ها در سه مرحله (یافتن مفاهیم در داده ها)
کدگذاری آزاد
کدگذاری محوری
کدگذاری انتخابی(گزینشی)
(تحلیل داده هایی که به منظور تکوین نظریه زمینه ای گردآوری می شوند، با استفاده از رمزگذاری نظری[3] انجام می گیرد. در این شیوه، ابتدا رمزهای مناسب به بخش های مختلف داده ها اختصاص داده می شود و این مرزها در قالب مقوله ها دسته بندی می شوند که این فرایند، رمزگذاری آزاد[4]نامیده می شود، سپس پژوهشگر با اندیشیدن در مورد ابعاد متفاوت این مقوله ها و یافتن پیوندهای میان آن ها به رمزگذاری محوری[5]اقدام می کند.
لازم به ذکر است که در جریان این رمزگذاری ها، پژوهشگر با استفاده از نمونه گیری نظری[6] و با توجه به مفاهیم پدیدار شده از دل داده ها، به گردآوری داده ها در مورد افراد، رخدادها و موقعیت های مختلفی می پردازد که تصویر غنی تری از مفاهیم و مقوله های حاصل، فراهم خواهند کرد. سرانجام، با رمزگذاری گزینشی[7] مقوله ها پالایش می شوند و با طی این فرایند ها در نهایت، چارچوبی نظری پدیدار می شود.)
4. یادداشت برداری
5. نگارش و تدوین تئوری[8]
آخرین وظیفه گراندد تئوریست این است که آنچه او از این تصویر می بیند را برای سایر افراد به تصویر بکشد.
به کمک تئوری ساخته شده می توان فرضیه هایی تدوین کرد که پژوهش های بعدی به آزمون آنها بپردازد.
هرچند که مایه گرفتن مفاهیم از داده ها، مشخصه اصلی راهبرد نظریه زمینه ای است، خلاقیت پژوهشگر نیز در این راهبرد، جزیی اساسی محسوب می شود. تحلیل ، عبارت از میان کنش مابین پژوهشگر و داده هاست که این خود، آمیزه ای از دانش و هنر محسوب می شود. حفظ دقت و اعتبار در یک حد معین و مایه گرفتن تحلیل از داده ها، متکی به دانش تحلیل است و توانایی پژوهشگر در مورد نامگذاری مناسب مقوله ها، پرسیدن سؤالات برانگیزنده، مقایسه و استنتاج طرحی نو، یکپارچه و واقع بینانه از انبوه داده های خام و سازمان نیافته، خلاقیت وی را متجلی می کند.

مثالی از پژوهش های نظریه زمینه ای:
مدرسان دروس زمین شناسی برای تفهیم فرایندها و مفاهیم علمی مربوط به حوزه زمین شناسی از منابع اطلاعاتی متنوعی استفاده می کنند، نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاع یابی این گروه از مدرسان طی یک پژوهش کیفی و با استفاده از راهبرد نظریه زمینه ای ، توسط وارد مورد مطالعه قرار گرفت.
نمونه ای هدفمند به تعداد هفت نفر از مدرسان زمین شناسی شاغل در چهار دانشگاه انتخاب شدند و برای گردآوری داده ها از روش های مختلفی مانند مصاحبه نیمه طراحی شده، مرور اسناد و مدارک و مشاهده در کلاس های درس استفاده شد.
تحلیل داده ها از طریق رمزگذاری، مقوله بندی و تفسیر الگوها و روابط انجام گرفت. در جریان اجرای پژوهش، عوامل زمینه ای مربوط نیز شناسایی شد و در نهایت، مدل ساده ای به دست آمد که نشان دهنده نقش اطلاعات در آموزش و تدریس گروه شرکت کنندگان بود.
در این بررسی مشخص شد که مدرسان در امر آموزش و تدریس از مجموعه های شخصی خود نیز استفاده می کنند و برای این مدرسان، کمبود وقت و بودجه برای تبدیل منابع چاپی و اسلایدها به تصاویر دیجیتالی یکی از موانع مهم در تدریس و آموزش، محسوب می شود.
یافته های پژوهش برای کتابداران دانشگاهی نیز اشاراتی ضمنی دربرداشت و توجه بیشتر به فراهم آوری رسانه های دیداری و همکاری در رابطه با مجموعه سازی تعاونی از طریق بسته بندی مجدد مجموعه های شخصی مدرسان را، جهت ارتقاء سطح تدریس، مورد تأکید قرار می داد.

________________________________________

[1] Glaser and Strauss
[2] Substantive Theory
[3] theoretical coding
[4] open coding
[5] axial coding
[6] theoretical sampling

http://searches.blogfa.com/post-98.aspx

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *