وقتی راهی برای بازگشت نیست

 

از قدیم گفته اند انسان جایز الخطاست و همه ما آن را باور کرده ایم. هر چند صحیح تر آنست که بگوییم انسان جایز به خطا کردن نیست ولی همواره در معرض خطا و اشتباه قرار داشته و ممکن است مرتکب خطایی شود. الغرض! هیچ شخصی نمی تواند مدعی شود که همواره مصون از گناه و اشتباه است، اما بعضی اوقات اشتباهاتی رخ می دهد که هیچ وقت جامعه و خانواده نمی توانند و یا اینکه نمی خواهند آن را ببخشند. البته از حق هم نگذریم با وجود اینکه اکثر ما به جایزالخطا بودن انسان اشاره می کنیم، در مرحله عمل آن را چندان قبول نداشته وکافیست یکی از اطرافیانمان مرتکب اشتباه کوچکی شود تا آن را پتکی کرده و همیشه در سرش بکوبیم. آن وقت چه برسد به برخی از اشتباهات بزرگی که عده ای انجام می دهند و در دام هایی می افتند که خارج شدن از آن آسان نیست. مانند اعتیاد؛ که یک غفلت کوچک مبنی بر اینکه مثلاً با یک بار استفاده کسی معتاد نمی شود، استفاده از این مواد اعتیادآور نیست فقط به افزایش ضریب هوشی یا قوای جسمی کمک می کند و … آنها را گرفتار کرده است. 

اعتیاد مانند آتشی است که ابتدا با جرقه های کوچک شروع می شود و در انتها با شعله ای بزرگ و در عرض مدتی کوتاه تمام هستی شخص را به باد می دهد و بدبختانه خاکسترش هیچ وقت سرد نمی شود. معتادی که پس از مدتی اعتیاد را ترک کرده و پاک شده است، در جامعه به عنوان یک شهروند معمولی مورد پذیرش نیست و دیگر نمی تواند به زندگی قبلی خود بازگردد.
علت هم روشن است؛ اعتماد مردم را از دست داده. یک بار اراده اش را قربانی هوا و هوس کرده است و زندگی خودش را بر باد داده! این بار هم طبیعتاً مردم به او هیچ اعتمادی نمی کنند باخودشان می گویند از کجا معلوم که دوباره گرفتار این معضل نشود و این بار زندگی ما را هم بر باد ندهد؟ و همین می شود که هیچ کس به وی دختری برای ازدواج و شغلی برای امرار معاش نمی دهد.
اما بیایید از منظر دیگری نگاه کنیم. از همان دیدی که می گوید معتاد مجرم نیست بلکه بیمار است. بسیاری از معتادان در اثر فشارهای روانی ناشی از فقر و بیکاری به این سمت رفتند هرچند هیچ چیز نمی تواند این اشتباه را توجیه کند اما از واقعیت هم نمی شود گذشت. شاید معتادی که خود را از اعتیاد رها ساخته دیگر سمت آن نرود و مانند یک شهروند معمولی در کنار دیگران به زندگی روزمره خود برسد. حداقلش این است که او به این نتیجه رسیده که در اثر اعتیاد خیلی چیزها را از دست داده و همین مقدار همت و شجاعت داشته که خود را از این منجلاب بیرون بکشد. پس چرا نمی تواند بار دیگر به زندگی عادی خود برگردد؟
اگر نگاهی به آمارهای اجتماعی نیروی انتظامی و سایر نهادهای ذیربط داشته باشیم در می یابیم که متأسفانه درصد بالایی از افرادی که اعتیاد را ترک می کنند به دلیل طرد شدن از سوی جامعه، بیکاری و عدم حمایت اجتماعی دوباره گرفتار می شوند. قطعاً بعد از ترک اعتیاد اگر جامعه بجای نگاه قهری نگاه حمایتی داشته باشد یک انسان و یک خانواده نجات می یابد و راهی برای بازگشت به زندگی عادی پیدا می کند. اعتیاد در نتیجه یک اشتباه حاصل می شود و دامن گیر شخص می گردد اما کسی که آگاه شده و خود را نجات داده محکوم به داشتن این برچسب تا آخر عمرش نیست.

 

خراسان – مورخ سه‌شنبه 1393/02/30 شماره انتشار 18691

 

 

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1393&month=2&day=30&id=5968002

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *