نقل و انتقالات فوتبال از منظری دیگر

فصل نقل و انتقالات که فرا می رسد هیجان رسانه ها، بازیکنان، هواداران و… در ارتباط با جذب ستاره ها توسط تیم های مختلف به اوج خود می رسد. کافیست سری به شبکه های مجازی بزنید و ببینید صفحات و کانالهای شخصی و اختصاصی تیم ها، پیشکسوتان و چهره های معروف فوتبالی خصوصاً هواداران دو تیم پر طرفدار پایتخت چگونه پر هیاهو و پر رونق است. در این میان بازار شایعه، گمانه زنی، خبرسازی و بگو مگوهای رسانه ای نیز به شدت داغ می شود و هر روز تیترهای خاص ورزشی رسانه ها با اطلاق عناوین خاصی همچون بمب، شاه ماهی، فوق ستاره و …. سعی در رونق دادن بیش از پیش این بازار دارد.


از طرف دیگر دلالان و برخی از افراد پشت پرده نقل و انتقال بازیکنان که خیلی هم در منظر رسانه ها و مردم نیستند ولی از قِبَل این جریانات منافع سرشاری به جیب می زنند هر روز بر هیجانات بیشتر این جریان می افزایند. در این میان ذکر برخی نکات به شرح زیر در ارتباط با روزهای پرهیجان و ایضاً پر استرس نقل و انتقالات خالی از لطف نیست:
اول: جیب خالی پز عالی: نکته ی قابل توجه در سال های اخیر فصل نقل و انتقالات بروز برخی هیجانات کاذب است که نتیجه ای جز حیف و میل بیت المال و هرز فرصت ها ندارد. تقریباً اکثر تیم های لیگ برتر کشور با مشکلات مالی فراوانی دست و پنجه نرم می کنند. اگر نگاهی دقیق به اوضاع مالی باشگاه ها بیندازیم این نکته کاملاً مشهود است که بسیاری از آن ها با بدهی های فراوان بجا مانده از سالهای قبل جوگیر شده و با ریخت و پاش فراوان و ایجاد تعهدات جدید چاله های عمیق تری برای باشگاه حفر می کنند.
دوم: بمب یا ترقه؟ اگر به چهره های درخشان سال های نه چندان دور فوتبال کشور مثل عابدزاده، دایی، باقری، کریمی یا قبل تر از آن مثل نامجو مطلق، بیانی، زرینچه، پیوس، محرمی و… عناوین شاه ماهی، بمب و واژگانی از این دست اطلاق می گردید به دلیل تکنیک و کیفیت بالای بازی و یا تعصب و عِرق حداکثری به پیراهن تیمی که در آن بازی می کردند تناسب کلامی برقرار بود. زیرا هر یک از این بازیکنان به تنهایی توانایی ایجاد تحول در یک تیم را داشتند. اما نسل فعلی فوتبال کشور بیشتر از هر چیزی پول را می شناسد و معمولاً برای عشق و علاقه و مسائلی از این دست ارزشی قائل نیست. سند این ادعا بسیاری از بازیکنانی هستند که در اثنای نقل و انتقالات فصل جاری لیگ برتر هر روز چرتکه می اندازند تا ببینند کدام باشگاه منافع مالی بیشتری برای آن ها تأمین می کند تا عاشق رنگ همان تیم شوند! لذا به مراقب باشیم “بی دلیل کسی را بزرگ نکنیم.”
سوم: جایگاه تیم های پایه: اگر پول های کلانی که باشگاه ها در فصل نقل و انتقالات صرف می کنند فقط یک بار در بخش توسعه ی فوتبال پایه سرمایه گذاری کنند و رده های مختلف سنی تیم خود را بسازند دیگر لازم نیست هر سال در فصل و نقل و انتقالات پول های سرشاری را به پای فوتبالیست هایی بریزند که حتی خودشان هم اعتقاد دارند در حد آن عدد و رقم ها نیستند. مگر در سال های قبل تیم هایی مثل فولاد، استقلال خوزستان و… که به قهرمانی لیگ برتر رسیدند ستاره ای جز جوانان با استعداد شهر خود داشتند؟
چهارم: نیاز واقعی یا چشم و هم چشمی؟: یکی از نکات جالب توجه در فصل جاری نقل و انتقالات مشاهده ی چشم و هم چشمی در جذب بازیکن است. به هر حال قاعده بر این است که بازیکن با توجه به برنامه های تاکتیکی سرمربی جذب می شود اما برخی تیم ها در پست های مشابه بازیکنانی با قالبیت های کاملاً متفاوتی را نیاز دارند که بیشتر از آنکه نشان از نیاز تاکتیکی باشد نشان از چشم و همچشمی و ایجاد طمطراق در جذب بازیکن است. البته اگر این تیم ها استیل آذین را به خاطر بیاورند شاید کمی در این رفتار تجدید نظر نمایند.
سخن پایانی اینکه فوتبال علمی و سیستمی امروز به گونه ایست که سامانه ی منسجمی از مدیریت، کادر فنی و بازیکن می توانند توفیقات یک تیم را رقم بزند. لذا ایجاد چنین سامانه ای منسجم در یک تیم به همراه با خرد ورزی، صبوری، متانت و پرهیز از هیجانات کاذب و ریخت و پاش های بیهوده موجبات توفیقات مستمر یک باشگاه را فراهم می آورد.

 

 

 

 

منبع: روزنامه خبر ورزشی مورخ 1 تیر 1395 صفجه 10 شماره 5488

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *