اما چه میشود که آنها در نتیجهگیری و کسب عنوان قهرمانی از توان لازم برخوردار نیستند یا اگر هستند شرایط به گونهای رقم میخورد که به آنچه شایستگیاش را دارند نائل نمیشوند؛ مثل همان اتفاقی که در هفته آخر چند فصل قبل، قهرمانی را از سرخها گرفت و به زردپوشان اصفهانی تقدیم کرد. قاعدتاً برای این امر دلایل بسیاری قابل طرح است که مسلماً کسانی که از نزدیک و داخل شهر تبریز فرآیندهای این تیم را دیده و دنبال میکنند بیشتر از آن آگاهند ولی بنده به عنوان یک روزنامهنگار معتقدم شاید بخشی از این اتفاق به دلیل حاکمیت بیش از حد احساس و هیجان در برخی تصمیمگیریهای آنهاست. نگاهی مجدد به برخی موارد نشان میدهد برخی مراودات و تصمیمات آنها اگر بهبود یابد در نتایجشان تأثیر مثبت دارد. نحوه مقابله هوادارانشان با آبیها و خصوصاً قرمزهای پایتخت، شیوه قطع ارتباط گلمحمدی، یارگیری و تهییج و تحریک خاص سربازهای فوتبالیست و اخیراً جریانات عالیشاه همه و همه تنها بخشی از مصادیق این ماجراست. بعضاً تراکتوریها وارد حاشیههایی میشوند که احساسی است و به راحتی میتوان از آن پرهیز کرد. حاشیههایی که انرژی و تمرکز تیم را میگیرد و در بزنگاهها مانع نتیجهگیری تیم میشود. تراکتور باید قوی بماند در کنار سپاهان، فولاد و پدیده و سایر شهرستانیها تا فوتبال دو قطبی باز نگردد. پس چه خوب میشود نحوه مواجهه تراکتوریها با اتفاقاتی چون جریان عالیشاه بزرگ و در شأن آن باشگاه بزرگ مردمی باشد.
منبع: روزنامه خبرورزشی مورخ پنجشنبه 17 اسفند 1396 شماره5975