بومِ نقاشی که نیست …

⛱ حالا که زندگی این گونه معنا می شود دیگر چه باک؟! ماییم و هنر زندگی در انبوه نبودن ها، آه ها و حسرت ها، کمی ها و کاستی ها و حکایت قدیمیِ رنج ها و گنج ها. ماییم و عشقی که در رگ هایمان جاری است و شور زندگی را در ما بر می انگیزاند، دلمان را قرص می کند و بذر امید را در وجودمان می افکند. هنوز هم اشتیاق ما به زندگی از ناامیدی هایی که ما را به سمت مرگ و نیستی فرا می خواند بیشتر است. پس به شوق بوییدن گل، خیره شدن در چشمان عسلی، تراویدن مهتاب، درخشیدن شب تاب و رکوع و سجود برای مهرِ ثابت و عشقِ پایدار “خدای مهربان” زندگی را در آغوش می کشیم و راغبانه و خالصانه او را سپاس می گویم که هنوز هستیم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *