حتی اگر این امر واقعیت هم نداشته باشد قطعاً احساس ناخوشایندی است که سبب نارضایتی مردم از مدیریت شهری می گردد. شاید بتوان یکی از مهم ترین چرخش های تحول آفرین چشم انداز شورای ششم را در این عرصه دانست. به معنای دیگر قرار است شهر ثروتمند باشد اما نه با سهم بری از ثروت انباشه مردم. بر اساس این دیدگاه باید تمام ارکان شهر ثروتمند باشند و شهرداری به سهم بری از «فرصت ایجاد ثروت» فکر کند و زمینه ها و بسترهای آن را توسعه دهد. زمانی که به جای چشم داشتن به ثروت مردم مدیریت شهری در کمین فرصت ها برای ارزش آفرینی و ثروت آفرینی باشد باعث می شود آحاد جامعه خود را در توسعه شهر سهیم و شریک بدانند و حقوق مدیریت شهری را به بهترین شکل پرداخت نمایند که این مسأله برای همگان منفعت آفرین است. به عنوان مثال در کم ترین حالت مردم اگر فرصت و ثروت در اختیار داشته باشند برای دریافت پروانه، حقوق شهرداری را کامل می پردازند و این اتفاق هم امور آن ها را تسهیل می کند و هم شهرداری با این درآمد فرصت خدمات رسانی بهتر و کیفی تری به مردم پیدا خواهد کرد. در مقیاس بزرگ تر نیز همین روال می تواند ادامه داشته باشد. برای تحقق این مهم باید چند اتفاق بیفتد؛ اول اینکه شورای شهر با حذف بروکراسی های غیرضروری و تدوین قوانین ویژه سبب تسهیل و تسریع سرمایه گذاری شود. دوم عرصه مشارکت های اقتصادی شورا و شهرداری بسیار گسترده تر از گذشته فرصت های پیش روی مدیریت شهری را به سرمایه گذاران و مردم معرفی نمایند و ضمن برقراری ارتباط ویژه زمینه حضور آن ها جهت ثروت آفرینی را ایجاد نمایند. سوم اینکه مدیریت شهری به عنوان متولی توسعه شهر ارتباط با بانک ها، نهادها و بنگاه های اقتصادی و مراجع دولتی ذیربط را گونه ای تنظیم نماید که در مسیر تحقق شهر ثروتمند برای هر یک از آن ها جذابیت های خاصی جهت نقش آفرینی در این فرایند ایجاد گردد.
منبع: روزنامه شهرآرا، یکشنبه 9 آبان ماه 1400، شماره 3516