دغدغه های مدرسه ای

هر چند در دوران دانش آموزی بنده و بسیاری از همکلاسی ها و اطرافیانم هیچ گاه تحت تأثیر جنبه های تبلیغاتی این سرود قرار نگرفتیم و هر سال در ابتدای مهر و همزمان با بازگشایی مدارس به دلیل محیط خاص مدارس آن زمان در دل احساس ناراحتی داشتیم اما به هر حال جنبه های نوستالوژیک آن کماکان باقی است. امروز جو مدارس با گذشته بسیار متفاوت شده است. شاید همان رویکرد فرزند سالاری که سال هاست در جامعه فراگیر شده به مدارس نیز به گونه ای سرایت کرده و رفتار معلمان و کادر آموزشی را تحت تأثیر قرار داده است اما واقعیت این که هنوز هم نتوانسته ایم محیط آموزشی را آن چنان که باید برای فرزندانمان برانگیزاننده کنیم. این درست است که دیگر در مدارس خبر از تنبیه فیزیکی و ناظم های سخت گیر و معلمان عبوس نیست اما کماکان مهرماه برای بسیاری از دانش آموزان و حتی والدین خیلی هم بوی مهربانی نیست! تقریباً از آموزش رایگان که حق همه مردم است هیچ خبری نیست. سطح کیفی مدارس دولتی اکثراً آن چنان پایین است که والدینی که دغدغه ی آینده ی فرزندانشان را دارند با هر زور و زحمتی که شده تلاش می کنند عزیزان خود را در مدارس غیر انتفاعی با کیفیت بالاتر ثبت نام نمایند و علیرغم قوانین به ظاهر سفت و سخت هر مدرسه به بهانه ای می خواهد از والدین برای اداره محیط آموزشی خود پول دریافت کند و این چنین قانون نقض می شود. با توجه به وضعیت پنجره جمعیتی کشور و کاهش چشمگیر زاد و ولد امروز اهمیت چگونگی تربیت فرزندان و دانش آموزان کشور یا به اصطلاح امور آموزشی و پرورشی آن ها دو چندان شده است. با وجود تلاش های صورت گرفته در نظام آموزشی ما چند نکته کماکان مطابق با استانداردهای روز نیست. اول بحث فضای فیزیکی مدارس است که همچنان سرانه آموزشی ما با استانداردها فاصله بسیاری دارد. دوم بحث بهره گیری از زمین های بازی و ورزشی، آزمایشگاه ها و کارگاه های آموزشی است که در بسیاری از مراکز آموزشی در حد استاندارد و مطلوب وجود ندارد. سوم فقدان نگاه مهارت محور است. با این که مطالعات بسیاری در کشور مربوط به این موضوع صورت پذیرفته اما هنوز آموزش های ما آنچنان که باید مهارت محور و معطوف به تربیت فرزندان برای فعالیت های اجتماعی آینده نیست. چهارم کیفیت محتوا و کادر آموزشی مدارس است که اولا به صورت ناهمگون است و ثانیاَ از سطح کیفی مطلوبی برخوردار نیست. البته این ها تمام ماجرا نیست. قطعاً مسائل فراوان دیگری وجود دارد که خانواده ها و نظام آموزشی کشور با آن دست به گریبان است و کیفیت آموزش در کشور را تهدید می کند. نکته حائز اهمیت این است که به تعبیر امام راحل باید دبستان را دریابیم که دانشگاه دیر است. این جمله بدان معناست که مهم ترین نقطه ی ساخت آینده ی کشور حوزه آموزش و پرورش است که می تواند با تربیت آینده سازان زمینه ساز پیشرفت کشور باشد. هر چند بعد از پیروزی انقلاب در این حوزه تحولات چشمگیری رخ داده است اما کماکان تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله بسیاری داریم. باید نسبت به اهمیت آموزش و پرورش و تربیت آینده سازان کشور باور و ایمان واقعی و به دور از شعار داشته باشیم تا آینده کشور را تضمین نماییم.

منبع: هفته نامه نخست، پنجشنبه 24 شهریور 1401، شماره 935

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *