دانشنامه مدیریار

دلنوشته

پای امّا و اگر که به میان می آید

⛱ دلم می خواست بگوید: هر اتفاقی که افتاد با تو هستم، کنارت می مانم، رهایت نمی کنم، در غم…

عنابی

⛱ لم داده بود روی کاناپه. خم می شد از قندان روی میز چند دانه عناب بر می داشت و…

احوال پرسی های تعارفی

⛱ هیچ کسی پیدا نمی شود تا اعماق وجودت تو را همراهی کند، دردهایت را حس کند، از حالت با…

درست نیمه شب

⛱ درست نیمه شب دقیقاً همان زمانی که وقت آرامش است شبیخون ناجوانمردانه ی افکار مزاحم بی رحمانه تخت را…

گاهی وقت‌ها

⛱ گاهی وقت‌ها فقط نیاز داری تأیید شوی با وجود آن که می دانی اشتباه می کنی. دلت می‌خواهد بگویند…

مَحرم دل بی قرارم

⛱ حسِ خوب زندگی من، مَحرم دل بی قرارم، رخساره ی محبت، عزیزترینم! اکنون بیشتر از همیشه تو را دوست…

برخی همیشه مقصر و متهم اند

برخی همیشه مقصر و متهم اند. به خاطر سکوت، به خاطر مهربانی، به خاطر این که کش نمی دهند، بحث…

خوش آمدید به رنگارنگ طبیعت

⛱ هم رنگارنگ و زیباست هم دلگیر است و غم بار، هم فصل جدایی برگ از درخت است هم فصل…

چون سر و کار تو با عاشق فتاد

⛱ چون سر و کار تو با عاشق فتاد، پس زبان عاشقی را خوب یاد بگیر، حواست را جمع کن،…

و اینک چقدر دلگرم و خوش بینم به تو

⛱ و این فقط و فقط تویی که حرفم را گوش می دهی، پای دلم می آیی، با من مهربانی،…