دانشنامه مدیریار

بی انصاف، عشق، تنهایی

بی انصاف حالا نوبت تو بود

کلی بهش فکر می کردم. همیشه می خواستم کاری کنم دلش شاد باشه. موفق هم بودم. خیلی راضی بود. اما…