آبروهای بر باد رفته

 

برخی افراد با اینکه به خوبی می دانند «آب رفته به جوی باز می گردد و آبروی رفته هرگز بر نمی گردد» اما به راحتی این واقعیت را نادیده گرفته و پای محافل غیبت می نشینند و بدون توجه به آبروی دیگران درباره آنها صحبت کرده و آبرویشان را حراج می کنند. از گرفتاری و مشکلات مالی آنها گفته تا ازدواج فرزندانشان و سرووضع خودشان و اعتقاداتشان، از اشتباهات و گناه دیگران می گویند و شکست و ورشکستگی شان غافل از اینکه آبروی مومن حرمتی بالاتر از خانه ی کعبه دارد. اصلاً هم برایشان مهم نیست که با گفتن این حرف ها چه ضررو زیانی به شخص غایب می زنند. آخر سر هم می گویند: دروغ که نگفتم، هرچه بود عین حقیقت بود! غافل از آنکه دروغشان تهمت است و حقیقتشان غیبت! اصلاً چرا پشت سر؟ خیلی وقت ها در جمع، پیش روی یک نفر به سادگی آب خوردن و با گفتن چند جمله ساده آنچنان آبرو و حیثیتش را به باد می دهند که با هیچ کاری نمی توان آن را بازگرداند. حرفهایشان را می زنند و در نهایت به سرخ و سفید شدن شخص مقابل پوزخند زده و دست آخر هم با افتخار این هنرنمایی را برای دیگران تعریف می کنند.
در جمع های دوستانه که می نشینند درباره چیزهایی صحبت می کنند که بعضاً جز ظن و گمان و یا حتی شایعه هیچ اساس دیگری ندارد. به راحتی تهمت های غیر اخلاقی بار دیگران می کنند بدون اینکه به عاقبت این کار فکر کنند. حتی اگر درباره چیزی هم مطمئن باشند آیا این اطمینان مجوز بردن آبروی فرد دیگری می شود؟ از نظر اسلام حفظ جان، مال و آبروی مردم و حتی اندیشه آنان محترم است و ریختن آبروی مؤمن بسیار خطرناک و گناه بزرگی به شمار می رود. اما متاسفانه گاهی دیده می شود در جامعه اسلامی حرمت و آبروی اشخاص حفظ نمی شود و با سادگی آبروی مسلمانی را می برند و هیچ توجهی به عقاب دنیوی و اخروی آن ندارند.
ما که اشرف مخلوقات و خلیفه الله هستیم چرا سعی نمی کنیم رفتار خود را با فرمان و خواست الهی تنظیم کنیم؟ ستار العیوب بودنش برایمان کافی نیست تا بفهمیم خدای به آن عظمت، گناه دیگران را می پوشاند و آنها را رسوا نمی سازد؟ آنوقت به کدامین مجوز، به خود اجازه می دهیم آبروی مخلوق شریف خدا را ببریم؟ آنهایی که آبروی دیگران را بازیچه محافل بی ارزش و پرگناه خود می کنند آیا لحظه ای با خودشان می توانند شرایطی را تصور کنند که تمامی گناهان و کارهای زشتشان نزد مردم آشکار شود و دیگر هیچ اعتباری برایشان باقی نماند؟ آنهایی که با گفتن چند حرف ساده زندگی یک نفر را بر باد می دهند، از کار بیکارش می کنند، دختری را از ازدواج محروم می نمایند، پسری را به زندان می اندازند یا حیثیت مردم را به بازی می گیرند برای حفظ آبروی خودشان حاضرند چه کارهایی بکنند؟
شاید بهتر باشد افرادی که آبروی اطرافیانشان را نشانه می روند فقط یک راز کوچک خود را درباره اشتباهی که مرتکب شده اند به شخصی دیگر بگویند و آنوقت ببینند آیا تحمل نگاه های سنگینش را دارند؟ آنوقت دنبال سوژه برای سرگرم شدن و گاهی وقت ها تلافی عقده های درونی خودشان به کمک آبروریزی برای دیگران بگردند. امام علی(ع) به مالک اشتر فرمود؛ ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی.
خراسان – مورخ پنج‌شنبه 1392/12/15 شماره انتشار 18641
نويسنده: مهدي ياراحمدي خراساني
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1392&month=12&day=15&id=5735091
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA
آبروهای بر باد رفته
مهدی یاراحمدی خراسانی
mahdiyarahmadi@gmail.com
برخی افراد با اینکه به خوبی می دانند «آب رفته به جوی باز می گردد و آبروی رفته هرگز بر نمی گردد» اما به راحتی این واقعیت را نادیده گرفته و پای محافل غیبت می نشینند و بدون توجه به آبروی دیگران درباره آنها صحبت کرده و آبرویشان را حراج می کنند. از گرفتاری و مشکلات مالی آنها گفته تا ازدواج فرزندانشان و سرووضع خودشان و اعتقاداتشان، از اشتباهات و گناه دیگران می گویند و شکست و ورشکستگی شان غافل از اینکه آبروی مومن حرمتی بالاتر از خانه ی کعبه دارد. اصلاً هم برایشان مهم نیست که با گفتن این حرف ها چه ضررو زیانی به شخص غایب می زنند. آخر سر هم می گویند: دروغ که نگفتم، هرچه بود عین حقیقت بود! غافل از آنکه دروغشان تهمت است و حقیقتشان غیبت! اصلاً چرا پشت سر؟ خیلی وقت ها در جمع، پیش روی یک نفر به سادگی آب خوردن و با گفتن چند جمله ساده آنچنان آبرو و حیثیتش را به باد می دهند که با هیچ کاری نمی توان آن را بازگرداند. حرفهایشان را می زنند و در نهایت به سرخ و سفید شدن شخص مقابل پوزخند زده و دست آخر هم با افتخار این هنرنمایی را برای دیگران تعریف می کنند.
در جمع های دوستانه که می نشینند درباره چیزهایی صحبت می کنند که بعضاً جز ظن و گمان و یا حتی شایعه هیچ اساس دیگری ندارد. به راحتی تهمت های غیر اخلاقی بار دیگران می کنند بدون اینکه به عاقبت این کار فکر کنند. حتی اگر درباره چیزی هم مطمئن باشند آیا این اطمینان مجوز بردن آبروی فرد دیگری می شود؟ از نظر اسلام حفظ جان، مال و آبروی مردم و حتی اندیشه آنان محترم است و ریختن آبروی مؤمن بسیار خطرناک و گناه بزرگی به شمار می رود.اما متاسفانه گاهی دیده می شود در جامعه اسلامی حرمت و آبروی اشخاص حفظ نمی شود و با سادگی آبروی مسلمانی را می برند و هیچ توجهی به عقاب دنیوی و اخروی آن ندارند.
ما که اشرف مخلوقات و خلیفه الله هستیم چرا سعی نمی کنیم رفتار خود را با فرمان و خواست الهی تنظیم کنیم؟ ستار العیوب بودنش برایمان کافی نیست تا بفهمیم خدای به آن عظمت، گناه دیگران را می پوشاند و آنها را رسوا نمی سازد؟ آنوقت به کدامین مجوز، به خود اجازه می دهیم آبروی مخلوق شریف خدا را ببریم؟ آنهایی که آبروی دیگران را بازیچه محافل بی ارزش و پرگناه خود می کنند آیا لحظه ای با خودشان می توانند شرایطی را تصور کنند که تمامی گناهان و کارهای زشتشان نزد مردم آشکار شود و دیگر هیچ اعتباری برایشان باقی نماند؟ آنهایی که با گفتن چند حرف ساده زندگی یک نفر را بر باد می دهند، از کار بیکارش می کنند، دختری را از ازدواج محروم می نمایند، پسری را به زندان می اندازند یا حیثیت مردم را به بازی می گیرند برای حفظ آبروی خودشان حاضرند چه کارهایی بکنند؟
شاید بهتر باشد افرادی که آبروی اطرافیانشان را نشانه می روند فقط یک راز کوچک خود را درباره اشتباهی که مرتکب شده اند به شخصی دیگر بگویند و آنوقت ببینند آیا تحمل نگاه های سنگینش را دارند؟ آنوقت دنبال سوژه برای سرگرم شدن و گاهی وقت ها تلافی عقده های درونی خودشان به کمک آبروریزی برای دیگران بگردند. امام علی(ع) به مالک اشتر فرمود؛ ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *