آهسته برانید!

به بیان دیگر به طور کلی سبک زندگی متفاوت شده و بشر در همه چیز به دنبال ایجاد شتاب و سرعت است. به همین دلیل در بسیاری موارد شاهدیم انسان ها زندگی سریع اما در عین حال ناسالم و باکیفیت پایین را به انواع روش های سنتی، آرام و ساده ترجیح می دهند. به عنوان مثال تغذیه ناسالمی همچون فست فودها جایگزین شیوه های پخت لذیذ و سالم غذاهای سنتی گردیده و یا اکثر مردم استفاده از اتوموبیل شخصی با وجود ترافیک و یاآلودگی هوا را به وسایل نقلیه عمومی ترجیح می دهند، در ادارات برخی مدیران سرعت را سرلوحه کار خود قرارداده اند و جنبش های کیفیت هم نتوانسته اند اولویت های مدیران را در شتاب برای رسیدن به هدف ها کنترل کنند، حتی در تجارت سرعت عمل و غلبه کمیت بر کیفیت به شدت به چشم می خورد و بسیاری موارد دیگر از این دست که در جامعه قابل مشاهده است. آهسته برانید! در مسیر پر شیب و خطر زندگی سرعت بالا مخاطره آمیز است. شاید بشر می خواهد زمان را در اسارت خود در بیاورد اما نمی داند که در واقع سریع بودن با عجله کردن تفاوت دارد. به بیان دیگر برای سریع بودن، نخست باید آهسته بود و همه چیز را درست دید. مفهومی که از مدیریت زمان در ذهن ها نقش بسته، رسیدن به هدف در کوتاهترین زمان است. در هزاره سوم انسان ها در همهمه شتاب زدگی و سرعت غوطه ورند و مدام به یکدیگر توصیه می کنند که از این قافله پرشتاب عقب نمانند و چنان بر همراهی این قافله تمرکز کرده اند که دیگر فرصتی برای درنگ و تأمل در اینکه «به کجا می رویم» باقی نمی ماند.
نباید تصور کرد که مدرنیته و آهستگی مخالف یکدیگرند؛ آهستگی، یک استراتژی برای هدایت و معنی دادن به مدرنیته است و می خواهد توازنی بین سنت و مدرنیته ایجاد کند. ذهن، هنگامی که در آرامش است، بینش خارق العاده ای به انسان می دهد. توجه به آهستگی که همرا تدبیر و خردگرایی باشد، ما را زودتر به سرمنزل مقصود می رساند. آهنگ تند زندگی جایی برای تفریح، استراحت، تعمق، صله رحم و بالاتر از همه، جایی برای ارتباط با خالق بی همتا بر جا نمی گذارد. در واقع زمانی که از راه زندگیِ سریع ذخیره می شود، پیش از آن هدر می رود، چراکه در بسیاری مواقع اصلاح اشتباه هایی که براثر عجله زیاد حاصل شده، وقت بیشتری طلب می کند و در پایان یک روز پرشتاب، افراد چنان خسته اند که نمی توانند از لحظه های باقی مانده روز لذت ببرند. در دنیای رقابتی امروز، فشار زیادی برای دستیابی سریع به نتایج و به تبع آن تصمیم گیری های سریع وجود دارد. فلسفه زندگی خلق ارزش است و این موضوعی نیست که با سرعت اتفاق بیفتد. پس آیا انسان ها حق دارند به هر بهایی سریع باشند؟ باید کمی آهسته تر باشیم و بکوشیم ایده ی پیوستگی منافع را در زندگی مستقر ساخته تا به نتایج مطلوب برسیم. به بیان دیگر باید از آرامش به عنوان راه حلی برای کاستن از تنش های شغلی و زندگی سالم تر بهره گرفت.

منبع: هفته نامه نخست، پنجشنبه 4 شهریور 1401، شماره 932

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *