اربعین حسینی موسم بصیرت افزایی

اربعین که فرامی رسد دلدادگان حسینی برای عرض ارادت محضر شریف سالار شهیدان سر از پا نشناخته و راغبانه خود را به سرزمین عشق می رسانند تا تربت کوی حسین(ع) را سرمة دیدگان خویش سازند. بی شک یکی از ویژگی های خاص اربعین تأمل در عبرت ها و بصیرت های عاشوراست. به راستی گروهی که ادعای پیروی از پیامبر را داشته و به ظاهر معتقد به ارزش های دینی بودند، با چه توجیهی دست به این جنایت هولناک زدند؟ قطعاً برای تحلیل این مسائل نیازمند مفهوم شناسی اثرات قوه بصیرت در حادثه عاشورا هستیم. که در این راستا توجه به چند نکته ضرورت دارد:

1. امام حسین(ع) از روی بصیرت و آگاهی راه قیام را برگزید تا ارزشهای انسانی جامعه یک بار دیگر بعد از پیامبر(ص) احیا و دُمَل های چرکین فساد برداشته شود.
2. شناخت عوامل کمرنگ شدن دینداری در جامعه آن روز، یکی از مهمترین موارد شناخت بصیرت در نهضت عاشوراست. امام حسین(ع) با جامعه ای روبروست که در آن دین لقلقه زبان ها و بازیچه دنیازدگی سیاست بازان شده و تردید نسبت به مبانی دینی عمومیت یافته و استحمار، عابدان ظاهربین را آنگونه مسخ کرده بود که همواره در یک جا می چرخیدند و گامی به پیش نمی رفتند.
3. هرچند بصیرت، در اصل به معنای علم است، لکن باید توجه داشت که هر علمی بصیرت نیست و هر عالمی، بصیر نامیده نمی شود. بلکه این واژه، حاکی از نوعی شناخت مسائل زمان، احاطه علمی و آینده نگری است. شاید بسیاری از لشکریان جبهه مقابل امام در صحرای کربلا شامل افرادی بودند که از تحلیل مسائل روز عاجز بودند.
4. نقش دیگر بصیرت «عبرت آموزی» و «انذارپذیری» است. به سخن دیگر اهل بصیرت به سبب پندآموزی از حوادث تهدیدها را به فرصت تبدیل می کنند. این گونه است که فتنه ها برای شخص بصیر به آزمون های رشد و بالندگی تبدیل می شود. مثل آنچه در مورد بازگشت حر به دامان اسلام رخ داد.
5. اطاعت در منکر با بصیرت منافات دارد. ابواسحاق سبیعی می گوید: شمر همراه ما نماز می خواند. پس از نماز دستان خود را به آسمان بلند کرده گفت: خدایا! تو آگاهی که من شریف هستم. مرا ببخش. به او گفتم: چگونه خداوند تو را ببخشاید در حالی که در قتل پسر پیامبر(ص) همراهی کرده ای؟ گفت: چه باید می کردیم؟ این ها[حکام] دستوری به ما دادند و ما با آن مخالفت نورزیدیم. اگر با آنها مخالفت می کردیم، از شتران آبکش بدتر بودیم. گفتم: این عذر زشتی است. اطاعت تنها در کارهای معروف است. شمر با نادیده گرفتن این اصل، و شاید هم برای توجیه اقدام زشت خود، اطاعت از حکام طاغوت را بهانه کرد و انتظار داشت خداوند او را ببخشاید.
6. بصیرت با صبر رابطه ای تنگاتنگ دارد. به بیان دیگر ژرف نگری و صبوری دو بازوی پرچمداران حقیقت است. صاحبان بصیرت در صبوری هم زبانزد خواهند بود؛ چنانکه حضرت زینب(س) پس از مصائب کربلا در مقابل ابن زیاد، استوار ایستاد و فرمود:”من(در کربلا) جز زیبایی ندیدم”.
7. سرچشمه زلال بصیرت در دست عالمان ربانی است. این علماء که مصداق اتمّ آنها ائمه معصومین(ع) هستند، نقطه اتکا هستند و آحاد جامعه باید به دنبالشان حرکت نمایند. لذا اگر در آن زمان عده ای که متحیر در تشخیص حق از باطل بودند به امام زمان خویش به عنوان«مصباح الهدی و سفینة النجاة» متمسک می شدند از ورطه هلاکت نجات می یافتند.
بی شک صحنه جانگداز عاشورا محصول فقدان دو مفهوم «بصیرت و زمان شناسی»بود. هرچند حق بودن امام همچون آفتاب برای عده ای از خواص روشن بود اما دنیاطلبی، ترس و سکوت آنان، تیغ شمر را برای بریدن گلوی فرزند پیامبر صیقل داد. شاید به همین دلیل است که ارزش جانفشانی توابین در راه انتقام خون اباعبدالله(ع) با ایثار یاران امام در روز عاشورا، قابل قیاس نیست.

منبع: روزنامه شهرآرا مورخ 10 آذر 94 شماره 1860

www.shahrara.com/news/1394/9/10/pdf/12.pdf

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *