اروینگ گافمن در آلبرتای کانادا در سال یازدهم ژوئن 1922م متولد شد. او در سال 1953 از شیکاگو دکترا گرفت، یک سال بعد از آنکه هربرت بلومر (که معلم گافمن بود) شیکاگو را به قصد برکلی ترک گفته بود. دیری نگذشت که او نیز به بلومر در برکلی پیوست. آنها توانستند دانشگاه برکلی را به کانون نظریه کنش متقابل نمادین تبدیل کنند. گافمن مفاهیم و نظریات جالب و نویی را در عرصه جامعهشناسی از خود برجای گذارده است. غالباً ایشان را آخرین اندیشمند عمده وابسته به مکتب اصلی شیکاگو میانگارند.[1] وی در مجموع کارهایی که در عرصه جامعهشناسی به انجام رسانده، تنوع گستردهای از رویدادها و کنشها را که پیش از این توجهی جامعهشناختی به آن نشده بود، مورد تجزیه و تحلیل، و توصیف قرار داد. تحلیل وی از این دستمایه جدید، نمونهای از ظریفترین و دقیقترین نوشتههای جامعهشناسی است.[2] درگذشت گافمن سال 1982م میباشد.
مبانی فکری و زمینههای شکلگیری نظریه گافمن
گافمن بیشتر از افرادی چون دورکیم و زیمل تأثیر پذیرفته است. در حوزه تعامل چهرهبهچهره، بهشدت تحت تـأثیر مفهوم “واقعیتِ اجتماعی” دورکیم بود و از زیمل نیز در زمینه “اَشکال اجتماعی” استفاده بسیار زیادی برده است. آنچه در نزد دورکیم و زیمل مشترک است برداشتی مبتنیبر این موضوع است که جامعهشناسیِ تجربی باید با تأکید بر خارجیت (Externality) و جستجو برای یافتن الگوهای جاری و تکراری کنش، هدایت شده به انجام برسد. این دو ویژگی بهعنوان نیروی محرک کار گافمن نیز، عمل میکند.[3]
گافمن به نوعی از مید نیز تأثیر پذیرفته است، مفهومی که گافمن از “خود” دارد، سخت تحت تأثیر مید است، بهویژه بحث مید درباره تنش میان “من” یا همان خودِ خودجوش و “در من”، یا همان الزامهای اجتماعیِ متبلور در خود. این نظر مید در کار گافمن درباره آنچه که خودش “اختلاف اساسی میان خودهای کاملاً انسانی و خودهای اجتماعیمان” میخواند، بهخوبی منعکس است.[4]
آثار
– معرفی خود در زندگی روزمره (The Presentation of Self in Every Day Life) (1959)؛ این کتاب بهترین و مهمترین اثر گافمن میباشد. وی در این کتاب نظریه نمایشی خود را به تشریح مورد بحث گذارده است.[5] او در این کتاب از استعاره تئاتری برای توصیف صحنههایی که افراد برای اجرای نمایش برمیگزینند استفاده کرد و در اجراهای آنها ویژگیهای برجستهای مانند “کنترل بیانی”، “نمایش غیرواقعی”، رازپردازی (Mystification) و چارهاندیشی (Contrivance) را بررسی کرد.[6]
– تحلیل چارچوب (Frame Analysis)؛ گافمن در این کتاب شیوهای را که طی آن قطعاتی از کنش متقابل، برخورد، گفتوگو و کنش قالبریزی میشوند، بررسی میکند. از نظریات کرایب، این مطالب از طرفی ما را به ملاحظات روششناسی مردمنگر نزدیکتر میکند و از طرفی دیگر، روش تازه و متفاوتی از نگاه کردن به نظامهای اجتماعی را در اختیار ما قرار میدهد.[7]
– تيمارستانها (Asylums)
– ملاقاتها (Encounters)
– بدنامی یا داغ (Stigma)
– مناسک تعامل (Interaction)
– روابط در امکنه عمومی (Relations in Public)[8]
– فاصله نقش (Role distance).[9]
اصطلاحات و نظریات گافمن
1. کنش متقابل نامتمرکز (Unfocused Interaction)؛
گافمن میگوید: در بسیاری از وضعیتهای اجتماعی، ما به رفتاری دست میزنیم که کنش متقابل نامتمرکز گفته میشود. این کنش زمانی وقوع مییابد که افراد در محیط معینی آگاهی متقابل از حضور یکدیگر نشان میدهند. افراد مستقیماً به آنچه هریک میگوید یا انجام میدهد توجه میکنند. جز در مواقعی که فردی تنها ایستاده باشد.[10]
2. برخورد (Encounter)؛
گافمن واحد کنش متقابل متمرکز را برخورد مینامد. به نظر وی بخش بزرگی از زندگی هر روز افراد شامل برخوردهای مداوم با سایر افراد -خانواده، دوستان، همکاران- است که غالباً در زمینه کنش متقابل نامتمرکز با دیگران که در صحنه حضور دارند، رخ میدهد. گفتگوی مختصر، مذاکرات رسمی، بازیها و تماسهای جاری رو در رو (با پیشخدمتها، کارکنان فروشگاهها و غیره) همه نمونههای برخورد هستند.[11]
3. تحلیل نمایشی (Dramaturgical Analysis)؛
گافمن برای تشریح نمود “خود” در زندگی روزانه یا ابزار و شگرد ارتباط کنشگران این نظریه را مطرح کرد. از این نگاه میان اجراهای تئاتری و انواع کنشها و تعاملات روزمره تشابه وجود دارد و در واقع تعامل که بسیار شکننده مینماید با اجراهای اجتماعی حفظ میشود و اجراهای ضعیف یا اختلالها به همان اندازه اجراهای تئاتری میتوانند به تعامل آسیب برسانند.[12]
نظریه نمایشی با ریشه های متقابل نمادین خود آشکارا سازگاری دارد. این نظریه نیز بر کنشگران، کنش و کنش متقابل تأکید میورزند. گافمن که خود در همان عرصه سنت کنش متقابل نمادین کار میکرد، استعاره درخشانی را در تئاتر پیدا کرد تا بهوسیله آن پرتو نوینی را بر فراگردهای اجتماعی پهندامنه بیفکند.[13]
گافمن در تحلیل نمایشی به نمای شخص اشاره مینماید. وی نمای شخصی را به قیافه و منش تقسیم میکند. قیافه (Appearance) شامل آن چیزهایی میشود که منزلت اجتماعی نمایشگر را به حضار نشان میدهد (برای مثال، روپوش یک جراح). منش (Manner)، به حضار یادآور میشود که چه نوع نقشی را باید از یک نمایشگر در یک موقعیت معین انتظار داشته باشند (برای مثال، سبک و طرز رفتار پزشکمأبانه). منش عجولانه و منش صبورانه، دو نوع اجرای نقش کاملاً متفاوت را نشان میدهند. عموماً انتظار آن است که قیافه و منش با یکدیگر همخوانی داشته باشند.[14]
هر چند گافمن به جلوی صحنه و جنبههای دیگر نظام فکریاش بهعنوان یک نظریهپرداز کنش متقابل نمادین مینگرد، اما خصلت ساختاری آنها را نیز مورد بحث قرار میدهد. برای مثال استدلال میکند که جلوی صحنهها گرایش به نهادمند شدن دارند، تا آنکه بازنمودهای جمعی در مورد آنچه که باید در یک صحنه معین پیش آید، پدیدار گردد. بسیار پیش میآید که کنشگران در هنگام قبول نقشهای جاافتاده، صحنههای معینی را برای ایفای نقششان آماده مییابند. گافمن چنین نتیجه میگیرد که بیشتر صحنهها از پیش انتخاب شدهاند و عموماً بهوسیله کنشگر ایجاد نمیشوند. این برداشت، تصویری ساختاریتر از آنچه که از بیشتر نظریهپردازان کنش متقابل نمادین داریم، بهدست میدهد.[15]
مناطق روی صحنه و پشت صحنه (On-Stage and Back-Stage Performances)؛ گافمن در قیاس صحنه نمایش با کنش متقابل اجتماعی، تا آنجا که میتواند جلو میرود و میگوید: در هر کنش متقابلی یک جلوی صحنه وجود دارد که با پیشصحنه اجرای تئاتری قرینه است. مناطق جلوی صحنه موقعیتهای اجتماعی یا برخوردهایی هستند که در آن افراد نقشهای رسمی یا دارای اسلوب را بازی میکنند. بازیگران صحنه تئاتر و نیز زندگی اجتماعی، هر دو به حفظ ظاهر، لباس مناسب پوشیدن و وسایل صحنهآرایی علاقمندند. وانگهی، در هر دو اجرا، یک نوع پشت صحنه وجود دارد که افراد میتوانند وسایل و اسباب لازم برای نمایش را مهیا میکنند و خود را برای کنش متقابل در محیطهای رسمیتر آماده میسازند. مناطق پشت صحنه شبیه پشت صحنه یک تئاتر، یا فعالیتهای مربوط به فیلمبرداری در زمانی است که دوربین خاموش است. مردم هنگامی که کاملاً در پشت صحنه هستند، میتوانند آسوده باشند و احساسات و رفتارهایی را که بههنگام حضور در روی صحنه کنترل میکنند، آزادانه ابراز کنند.[16]
4. هالهپوشی (Mystification)؛
شگردی که اجراکنندگان نقش بهکار میبرند. از نظر گافمن بازیگران غالباً میکوشند تا با محدود ساختن تماس میان خود و حضار، هالهای بر اجرایشان بپوشانند. آنها با ایجاد فاصله میان خود و حضار، سعی میکنند در چشم حضار حرمتی برای خود فراهم کنند. این امر بهنوبه خود باعث میشود که حضار از پرسوجو درباره اجرای نقش خودداری کنند. گافمن در اینجا متذکر میشود که حضار دراین فراگرد دخیلند و غالباً خودشان میکوشند با فاصله گرفتن از اجراءکننده نقش، اعتبارش را خدشهدار نسازند.[17]
5. فاصله نقش (Role Distance)؛
فاصله نقش به درجه کنارهگیری از نقشهای محولشان اطلاق میشود. به نظر گافمن از آنجا که نقشهای فراوان و گوناگونی وجود دارند، آدمها معمولاً یک نقش معین را بهگونهای کامل انجام نمیدهند. برای مثال اگر یک بچه بزرگتر سوار چرخفلک شود، احتمالاً این را میداند که بزرگتر از آن است که از این وسیله بازی لذت ببرد. یکی از راههای کنار آمدن با این موقعیت، نشان دادن فاصله از این نقش، از طریق چرخفلکسواری بهگونهای بیتوجه و بیحالانه و یا اعمال ظاهراً خطرناک انجام دادن ضمن این سواری است. بچههای بزرگتر با این اعمال در واقع میخواهند به حضار نشان دهند که آنها مانند بچههای کوچک عاشق این بازی نیستند و اگر هم هستند بهخاطر کارهای خاصی است که علاوهبر چرخفلکسواری انجام میدهند. گافمن میگوید فاصله نقش بستگی به منزلت اجتماعی یک فرد دارد. آدمهای بلندپایه غالباً بهدلایلی متفاوت از دلایل افراد فروپایه، فاصله نقش از خود نشان میدهند.[18]
6. داغ (Stigma)؛
گافمن میگوید: «شکاف میان آنچه که یک شخص باید باشد، یعنی همان هویت اجتماعی بالقوه، و آنچه که یک شخص واقعاً هست (هویت اجتماعی بالفعل)، داغ گفته میشود.» هر کسی که شکافی میان این دو هویتش باشد، داغخورده است. در این اصطلاح گافمن از دو نوع داغ صحبت میکند، داغ بیاعتباری و داغ احتمال بیاعتباری. در مورد داغ بیاعتباری، بازیگر فرض را بر این میگیرد که حضار تفاوتها را میدانند و یا این تفاوتها برایشان آشکارند (برای مثال، کسی که فلج است یا یک پایش را از دست داده است). اما در مورد داغ احتمال بیاعتباری، حضار تفاوتها را نمیدانند و نه میتوانند تصورش را بکنند (برای مثال، کسی که در گذشته سابقه کیفری داشته است). کسی که از داغ بیاعتبار شدگی رنج میبرد، مسأله بنیادی نمایشاش، تخفیف تنش ناشی از این واقعیت است که دیگران قضیه را میدانند. اما کسی که دچار داغ احتمال بیاعتباری است، مسأله نمایشاش سر (راز) نگهداری است تا قضیهاش برای حضار همچنان ناشناخته باقی بماند.[19]
7. نظم اجتماعی؛
از نظر گافمن نظم اجتماعی، نتایج هر دستگاهی از هنجارهای اخلاقی است که راههایی را تنظیم و مرتب میکند تا در آن راهها مردم بتوانند اهداف خود را دنبال بکنند. اگرچه نظم برخاسته از این هنجارها از خود هنجارها برنخاسته است. هنجارها معانی را در دسترس کنشگر قرار میدهد، اما مجموعههای دیگری از هنجارها هستند که در هر موقعیتی ممکن است بروز کنند و یا تغییر یابند، و بنابراین، نظم اجتماعی را در هر موقعیتی ویژگی خاصی میبخشد. برای مثال، قوانین راهنمایی و رانندگی میزان سرعت و امکان سقبتگیری را تعیین میکند، ولی اینکه مردم سبقت بگیرند و یا میزان سرعت خود را در حداقل یا حداکثر تنظیم کنند بسته به دستگاههای مختلفی از هنجارها دارد که در موقعیتی متفاوت است و ممکن است به انجام دادن یا ندادن یا انتخاب راه تازهای بیانجامد؛ مثلاً آیا دیگر رانندهها زن هستند یا مرد، جوان هستند یا سالمند، فرد در ساعات فراغت بهسر میبرد یا در هنگام رفتن به اداره است و … بنابراین نظم اجتماعی در موقعیتهای مختلف در لایههای گوناگونی قرار گرفته و به این شیوه رفتار مردم را کنترل میکند.[20]
8. روششناسی گافمن؛
گافمن جهت مطالعه جامعه بر مطالعه کنش متقابل و روابط رویاروی با استفاده از موقعیتهای روزمره زندگی متمرکز است و از طریق مشاهده مستقیم و تجربه شخصی و استماع تجربیات و مشاهدات دیگران و نیز آثار ادبی و هنری بهدست آمده است و از بهکارگیری پرسشنامه و تحلیلهای آماری اجتناب کرده است. چنانچه برای تهیه اثر معروف خود بهنام “معرفی خود در زندگی روزمره”، گافمن مدتی در دهکده کوچکی واقع در اسکاتلند زندگی کرد و برای نوشتن کتاب “تیمارستانها” به مدت یکسال در یک موسسه رواندرمانی کار کرد.[21]
نقد دیدگاههای گافمن
1. “خودی” که گافمن در نظریاتش بدان اشاره دارد هرگز دارای خویشتن حقیقی نیست، بلکه «مجموعهای از خودهای متغیر است که سعی دارد خود را با موقعیتهای مختلف سازگار کند». از نظر تیر یاکیان در نظر گافمن، فرد واقعاً فرد نیست بلکه دائماً تحت تأثیر دیگران است و از موقعیتی به موقعیت دیگر رنگ عوض میکند و خود را در نقاب پنهان میسازد. شخص در صحنه نمایش زیر پوشش نقاب، دورو است و در صحنه اجتماعی نیز همگی دورو هستند.
2. شماری از منتقدین گافمن ادعای وی درباره جایگاه نظم اجتماعی را متقاعدکننده نمیدانند و اطمینانی به پیوند آزاد که مطابق نظر گافمن به دیگر ویژگیهای اجتماع مربوط است، ندارند.[22]
3. برخی از صاحبنظران انتقاد میکنندکه گافمن به موضوعهای رمزآمیز بیشتر از جنبههای اساسی زندگی اجتماعی علاقمند است. و همچنین او در عرصهای به نظریهپردازی خرد میپردازد که میدان جولان نظریهپردازان کلان بوده است.[23]
اثرگذاری گافمن
پایبندی گافمن به تحلیلِ رفتار چهرهبهچهره که بیش از آنکه برنامهای تفسیری باشد بر یک شالوده رفتاری استوار است بهوسیله نسل جدیدی از دانشپژوهانِ خلاق و فعالی پیگیری و اصطلاحاتی در آن صورت گرفته است. بانفوذترین و مقتدرترین اینان، کارِ خود را تحلیل گفتوگو (Conversation Analysis) یا گفتار در تعامل (Talk-in-Interaction) مینامند، نسبت به روشهایِ گافمن و برخی از جنبههای شرحِ کلی وی از نظم اجتماعی انتقاداتی دارند. اما بدون چون و چرا اذعان دارند که بهدلیل این زمینه جدید در مطالعات جامعهشناسی، مدیون گافمن هستند. [24]
محققان دیگری که به مطالعات زبانشناختی خارج از حیطه جامعهشناسی پرداختهاند نیز بسیاری از نظریات اساسی گافمن را در کار خود پیش گرفتهاند. کارهای جدیدی که در انسانشناسی، گفتارکاوی و کاربردشناسی صورت گرفته، جملگی از اصطلاحات و یافتههای او بهره جستهاند.[25]
از زمانی که گافمن استدلال کرده است که نظم تعادلی یکی از چندین نظم واقعیت اجتماعی است که در معرض تحلیل جامعهشناسی قرار میگیرد، پرسشهایی مبنیبر چگونگی درک نظم تعاملی در ارتباط با ساختارهای بزرگ اجتماعی و تاریخی که دربرگیرنده این نظم است، و نیز درباره اینکه نظم اجتماعی چگونه در ارتباط با سرگذشتهای فردی و گروههای اجتماعی که بدان روح میبخشد، قرار میگیرد، مطرح شده است. پاسخهای گافمن به این پرسشها همچنان مورد تفسیر قرار گرفته و با اَشکالِ دیگری تدوین و بیان میشوند.[26]
گافمن با وجود متمایز بودن چشماندازش، تأثیر نیرومندی بر نظریه کنش متقابل نمادین گذاشت. از این گذشته، میتوان گفت که او در شکلگیری یک “جامعهشناسی خلاق” دیگر به نام روششناسی مردمنگارانه، دستی داشت. کالینز نهتنها گافمن را پدر روششناسی مردمنگارانه، بلکه بنیانگذار تحلیل گفتگو نیز قلمداد کرد. وی بیان میدارد: «این گافمن بود که پیشگام در بررسی تجربی و نزدیک زندگی روزانه بود، هر چند که او این کار را با چشم غیرمسلح و زمانی انجام داده بود که هنوز ضبط صوت و نوار ویدیویی باب نشده بود.»[27]
[1]. ریتزر، جورج؛ نظریههای جامعهشناسی در دوران معاصر، محسن ثلاثی، تهران، علمی، 1382، چاپ هفتم، ص93.
[2]. استونز، راب؛ متفکران بزرگ جامعهشناسی، مهرداد میردامادی، تهران، مرکز، 1383، چاپ سوم، ص236.
[3]. همان، ص236-235.
[4]- ریتزر، جورج؛ پیشین، ص291.
[5]. همان، ص93.
[6]. کیویستو، پیتر؛ اندیشههای بنیادی در جامعهشناسی، منوچهر صبوری، تهران، نی، 1386، چاپ ششم، ص161.
[7]. کرایب، یان؛ نظریه اجتماعی مدرن از پارسونز تا هابرماس، تهران، آگاه، چاپ دوم، 1381، ص149-148.
[8]. توسلی، غلامعباس؛ نظریههای جامعهشناسی، تهران، سمت، 1386، چاپ سیزدهم، ص325.
[9]. ریتزر، جورج؛ پیشین، ص297.
[10]. گیدنز، آنتونی؛ جامعهشناسی، منوچهر صبوری، تهران، نی، 1387، چاپ بیست و دوم، ص130.
[11]. همان، ص130.
[12]. محمدی اصل، عباس؛ نظریههای جامعهشناسی، تهران، جامعهشناسان، 1388، چاپ اول، ص149.
[13]. ریتزر، جورج؛ پیشین، ص94-93.
[14]. همان، ص293-292.
[15]. همان، ص293.
[16]. گیدنز، آنتونی؛ پیشین، ص133-132 و ریتزر، جورج؛ پیشین، ص94-93.
[17]. ریتزر، جورج؛ پیشین، ص295.
[18]. همان، ص298-297.
[19]. همان، ص298.
[20]. Goffman, Erving; Behavior in the public places, New York, Free press, 1963, P: 156.
[21]. توسلی، غلامعباس؛ پیشین، ص326.
[22]. استونز، راب؛ پیشین، ص248.
[23]. ریتزر، جورج؛ پیشین، ص94.
[24]. استونز، راب؛ پیشین، ص247.
[25]. همان.
[26]. همان، ص248- 247.
[27]. ریتزر، جورج؛ پیشین، ص294.
منبع: وبلاگ آسیب شناسی اجتماعی
Erving Goffman:
The Presentation of Self in Everyday Life
Adam D. Barnhart
Erving Goffman’s The Presentation of Self in Everyday Life, published in 1959, provides a detailed description and analysis of process and meaning in mundane interaction. Goffman, as a product of the Chicago School, writes from a symbolic interactionist perspective, emphasizing a qualitative analysis of the component parts of the interactive process. Through a micro-sociological analysis and focus on unconventional subject matter, Goffman explores the details of individual identity, group relations, the impact of environment, and the movement and interactive meaning of information. His perspective, though limited in scope, provides new insight into the nature of social interaction and the psychology of the individual.
Goffman employs a “dramaturgical approach” in his study, concerning himself with the mode of presentation employed by the actor and its meaning in the broader social context (1959, 240). Interaction is viewed as a “performance,” shaped by environment and audience, constructed to provide others with “impressions” that are consonant with the desired goals of the actor (17). The performance exists regardless of the mental state of the individual, as persona is often imputed to the individual in spite of his or her lack of faith in — or even ignorance of — the performance. Goffman uses the example of the doctor who is forced to give a placebo to a patient, fully aware of its impotence, as a result of the desire of the patient for more extensive treatment (18). In this way, the individual develops identity or persona as a function of interaction with others, through an exchange of information that allows for more specific definitions of identity and behavior.
The process of establishing social identity, then, becomes closely allied to the concept of the “front,” which is described as “that part of the individual’s performance which regularly functions in a general and fixed fashion to define the situation for those who observe the performance” (22). The front acts as the a vehicle of standardization, allowing for others to understand the individual on the basis of projected character traits that have normative meanings. As a “collective representation,” the front establishes proper “setting,” “appearance,” and “manner” for the social role assumed by the actor, uniting interactive behavior with the personal front (27). The actor, in order to present a compelling front, is forced to both fill the duties of the social role and communicate the activities and characteristics of the role to other people in a consistent manner.
This process, known as “dramatic realization” (30), is predicated upon the activities of “impression management,” the control (or lack of control) and communication of information through the performance (208). In constructing a front, information about the actor is given off through a variety of communicative sources, all of which must be controlled to effectively convince the audience of the appropriateness of behavior and consonance with the role assumed. Believability, as a result, is constructed in terms of verbal signification, which is used by the actor to establish intent, and non-verbal signification, which is used by the audience to verify the honesty of statements made by the individual. Attempts are made to present an “idealized” version of the front, more consistent with the norms, mores, and laws of society than the behavior of the actor when not before an audience (35). Information dealing with aberrant behavior and belief is concealed from the audience in a process of “mystification,” making prominent those characteristics that are socially sanctioned, legitimating both the social role of the individual and the framework to which the role belongs (67).
Goffman explores nature of group dynamics through a discussion of “teams” and the relationship between performance and audience. He uses the concept of the team to illustrate the work of a group of individuals who “co-operate” in performance, attempting to achieve goals sanctioned by the group (79). Co-operation may manifest itself as unanimity in demeanor and behavior or in the assumption of differing roles for each individual, determined by the desired intent in performance. Goffman refers to the “shill,” a member of the team who “provides a visible model for the audience of the kind of response the performers are seeking,” promoting psychological excitement for the realization of a (generally monetary) goal, as an example of a “discrepant role” in the team (146). In each circumstance, the individual assumes a front that is perceived to enhance the group’s performance.
The necessity of each individual to maintain his or her front in order to promote the team performance reduces the possibility of dissent. While the unifying elements of the team are often shallower and less complete than the requirements of performance, the individual actor feels a strong pressure to conform to the desired front in the presence of an audience, as deviance destroys the credibility of the entire performance. As a result, disagreement is carried out in the absence of an audience, where ideological and performance changes may be made without the threat of damage to the goals of the team, as well as the character of the individual. In this way, a clear division is made between team and audience.
Goffman describes the division between team performance and audience in terms of “region,” describing the role of setting in the differentiation of actions taken by individuals (107). Extending the dramaturgical analysis, he divides region into “front,” “back,” and “outside” the stage, contingent upon the relationship of the audience to the performance. While the “official stance” of the team is visible in their frontstage presentation, in the backstage, “the impression fostered by the presentation is knowingly contradicted as a matter of course,” indicating a more “truthful” type of performance (112). In the backstage, the conflict and difference inherent to familiarity is more fully explored, often evolving into a secondary type of presentation, contingent upon the absence of the responsibilities of the team presentation. To be outside the stage involves the inability to gain access to the performance of the team, described as an “audience segregation” in which specific performances are given to specific audiences, allowing the team to contrive the proper front for the demands of each audience (137). This allows the team, individual actor, and audience to preserve proper relationships in interaction and the establishments to which the interactions belong.
The Presentation of Self in Everyday Life, though detailed, does not provide a comprehensive description of interactive processes. In exploring the construction of presentation among individual and teams, Goffman does not fully explore the nature of marginalized individuals, the importance of ritual or ceremony in the dramaturgy, or the construction of character. A reading of these complementary notions from Goffman’s later work, including Stigma and Interaction Ritual, provides a vehicle for expanding the analysis of the interaction of everyday life into the broader experiences of human interaction.
The pressure of idealized conduct is most clearly seen in marginalized people, whose deviance forces them into “discredited” or “discreditable” groups, based on the nature of their stigma (Goffman 1963, 42). The importance of impression management is most visible with these individuals, as those who are discredited must assuage the tension their stigma causes in order to successfully interact with others, while those suffering from a discrediting stigma are forced to limit the access of others to information about the stigma or assume the character of a discredited individual. The emphasis on idealized, normative identity and conduct limits the ability of the discredited individual to achieve full acceptance by the population that he or she is forced to assimilate into. For the discreditable individual who attempts to “pass” and employ “disidentifiers” to establish him/herself as “normal” (44), feelings of ambivalence and alienation emerge as a result of limited social intercourse. Ultimately, the existence of a stigma of any type, a part of the existence of a large segment of the population, changes the nature of impression management and, hence, interaction.
In his essay “Face Work,” from Interaction Ritual, Goffman expands on the concept of the “line,” originally employed in The Presentation of Self in Everyday Life, dealing with the definition of line in terms of ritualized, symbolic action (Goffman 1967, 4). Symbol, as with the three types of symbolic imagery described in Stigma, stigma symbols, prestige symbols, and disidentifiers (Goffman 1963, 43-44), assume a more abstract location in the communicative process, a reification of verbal cues. The face reflects the line imputed by others, regardless of cognizance of its existence, to the actor, based on the use of verbal and non-verbal symbols, either affirming or denying a social construct. In this way a means of locating the actor in the interactive process and the broader society, allowing Goffman to affirm George Herbert Mead’s argument that identity is constructed through an understanding of the projection of the self to others.
The vehicle for the construction of the character and identity can be seen in Goffman’s article “Where The Action Is.” The emphasis on the movement between social spaces, similar to his discussion of audience segregation and the “presence of third parties” (42), underscores the importance of the recreation of the self in different environments. To fully define the self, Goffman argues, involves performance in voluntary, consequential action, which is not fully available in everyday life. As a result, individuals are drawn to activities that involve risk-taking, such as gambling and bullfighting. Ultimately, the experience of action may become more important than social perception in defining character. As Goffman states:
Although fateful enterprises are often respectable, there are many character contests and scenes of serious action that are not. Yet these are the occasions and places that show respect for the moral character. Not only in mountain ranges that invite the climber, but also in casinos, pool halls, and racetracks do we find worship; it may be in churches, where the guarantee is high that nothing will occur, that the moral sensibility is weak (268).
In this sense, Goffman depicts extraordinary circumstances as a means of developing the character central to the experience of everyday life. Through an investigation of his work in a broader context, the relationship between the forces that shape society and the individual becomes more clear.
While Goffman’s symbolic interactionist orientation situates him well in developing an understanding of micro-sociological function, it provides only a cursory exploration of the larger institutions and processes of society. Despite this emphasis, The Presentation of Self in Everyday Life, is a work that lends itself well to a macro-sociological reading. By placing Goffman’s work in the context of the writings of other thinkers, a beneficial link between the micro- and macro-structures of society becomes visible.
An important link may be made between Goffman and Durkheim may be made in an inquiry into the concept of “spontaneity.” In The Presentation of Self, the importance of spontaneity emerges as an aspect of the performance, as the actor seeks to create a front that does not appear to be contrived. Spontaneity allows for the realization of the “true” self, an idealized type of interaction that allows the individual to realize a desired face. In The Division of Labor in Society, Durkheim describes a macro-sociological model of spontaneity, a “finely articulated organisation in which each social value…is appreciated at its true worth” (313). Durkheim, though primarily concerned with labor, describes a type of social interaction that, like Goffman’s model, reaffirms the existing social environment through the notion of “truth.” Each individual is bound to the contemporary social organization, while attempting to realize a sense of freedom in expressing truth.
Antonio Gramsci’s concept of hegemony extends this relationship further, establishing an ephemeral unconscious acceptance of existing social institutions. Change in this state, for Gramsci, takes place via change in human consciousness:
Since present control is internalized in the minds and hearts of workers and peasants, a counter form of socialization, a counter form of self-identity, is required to overthrow that control (Gramsci).
Through changes in consciousness, hegemony forms an “moving equilibrium” (Hebdige 1979, 15) through an assimilation of the doctrinal bases of the culture through “common sense” (9). In light of Goffman’s work, hegemony provides the definition of “idealized” performance and the pressure to correspond to established definition. As a representation of what Marx termed “the ideas of the ruling class” (Marx 1848, 172) hegemony provides the norms, mores, and laws to which stigma, line, face, and Durkheim’s anomie can be applied. In this sense, hegemony provides a vital link between the macrostructure of social institutions and the micro-sociological phenomena of face-to-face interaction.
The Presentation of Self in Everyday Life provides penetrating insight into the nature of interpersonal interaction and the institutions to which interaction more strongly applies. Despite an unusual, anecdotal methodology, Goffman’s work displays an uncommon analytical rigor in dealing with a comparatively unexplored area of social thought. Through an inquiry into the everyday life of humanity, the book provides a strong foundation for the understanding of microsociological phenomena, an understanding bolstered by an investigation of his other writings. By limiting his work to a dramaturgical study, however, Goffman eliminates the possibility of applying the activities of the mundane world to the larger social world, a problem that may be reconciled by examining concepts employed in the book through the work of macrotheorists.
Works Cited
Durkheim, Emile. The Division of Labor in Society. Macmillan: New York, New York, 1984 (1893).
Goffman, Erving. Interaction Ritual. Pantheon: New York, 1967.
Goffman, Erving. The Presentation of Self in Everyday Life. Doubleday: Garden City, New York, 1959.
Goffman, Erving. Stigma. Prentice-Hall: Englewood Cliffs, New Jersey, 1963.
Gottlieb, Roger. Marxism: 1844-1990. Routledge: New York, 1992.
Hebdige, Dick. Subculture: The Meaning of Style. Methuen: New York, 1979.
Tucker, Robert. The Marx-Engels Reader, 2nd Edition. W.W. Norton: New York, 1978.
http://web.pdx.edu/~tothm/theory/Presentation%20of%20Self.htm