از خود بی خود شدگان

خودکشی به معنای خاتمه زندگی به دست خودفرد است. اگر کسی دست به خودکشی بزند ولی زنده بماند به این رفتار اقدام به خودکشی می گوییم. پديده افكار خودكشي در بسياري  از اقشار مردم از جمله (جوانان، مردان، زنان و افراد مسن) ديده مي‌شود. كه عدم پيشگيري از آن مي‌تواند اقدام به خودكشي را به همراه داشته باشد. حرکت انفعالی و به دور از عقل، دین، منطق و کاملاً احساسی خودکشی در فرهنگ های مختلف با تحلیل های متفاوتی تعبیر و تفسیر می گردد. در بیشتر جوامع غربی از خودکشی جلوگیری می کنند و از انجام گرفتن آن در صورت امکان ممانعت می ورزند. در بعضی فرهنگ ها، خودکشی به عنوان عمل شجاعانه و افتخار آمیز تلقی می شود ولی فقط اقدامی قابل قبول برای یک شخص ناامید و افسرده می باشد. اما در مکتب و شریعت ما خودکشی عملی غیرقابل توجیه است که انسان های ضعیف و کم ایمان مرتکب آن می گردند. خداوند بارها در قرآن به این معضل اجتماعی اشاره فرموده و اجازه‌ی خودکشی و حتی به خطر انداختن سلامتی را به هیچ کس نداده است. چنانچه در سوره مبارکه نسا می‌فرماید:« …و لاتقتلو انفسکم ان الله کان بکم رحیما». خداوند حتی قرار گرفتن در معرض قتل را خودکشی و جزو گناهان کبیره معرفی نموده، که این معضل جدی و شایع در جوامع کنونی نیازمند رسیدگی و اقدامات فردی و عمومی لازم برای جلوگیری از گسترش آن است.
خودکشی در نتیجه تعامل عوامل متعدد زیست شناختی، ژنتیک، روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی، و محیطی  بوجود می‌آید. که برای آن عوامل متعددی ذکر شده است از جمله؛ جلب توجه، شکست درعشق، شکست در رقابت های اجتماعی و اقتصادی، فقر، اعتیاد، خفقان، پوچ پنداری زندگی و هستی. ولی بدون شک علت العلل از خود بیخود شدن و خودکشی تنها یک چیز می باشد: بی ایمانی. به طور معمول کسانی که اقدام به خودکشی می کنند در اکثر موارد دوران کودکی بی ثباتی را گذرانده اند یا این که تاریخچه ای از حوادث فشارزای روانی در گذشته و حال داشته اند یا فاقد حمایت کنندگان اجتماعی بوده و دوستی نداشته اند که به او اطمینان داده و کمک رساند. گر چه خودکشی مهمترین معضل جهان نیست، اما آمارهایی که از سوی سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سازمان های بهداشتی کشورها منتشر می‌شود، نگرانی جهانی از میزان خودکشی جوانان را افزایش داده است. خودکشی ظرف پنجاه سال گذشته به ميزان شصت درصد در سطح جهان افزايش داشته است. در هر سال حدود يک میليون انسان خودکشی می‌کنند. آمار خودکشی در جهان ۱۶ نفر به ازای هر صدهزار نفر است و به طور متوسط در هر ۴۰ ثانيه يک ‌نفر خودکشی می‌کند. این گزارش پیش بینی می‌کند که در سال ۲۰۲۰ اين تعداد به ۱،۵ ميليون نفر در سال برسد.
براساس نتایج پژوهش های جامعه شناسان؛ در خودکشی فرد باید به پوچی برسد، این پوچی همان به اصطلاح ته خط است؛ انسان های افسرده و ناامید، افرادی که سابقه ی خودکشی داشته و یا فردی از اعضای خانواده ی آن ها قبلاً مرتکب چنین عملی شده است، گروهی که درگیری های خانوادگی زیادی داشته و یا با مشکلات قانونی فراوان در امور خود مواجهند، معتادین به الکل و مواد مخدر، افرادی که در زندگی، فعالیت های اقتصادی و یا تحصیل شکست های سنگینی خورده اند، انسان هایی که مورد سو استفاده عاطفي و يا جنسي قرار گرفته‌اند، بیمارانی که از دردهای طولانی و مزمن در عذابند بیشتر در معرض خودکشی و از خود بی خود شدن قرار دارند. هر چند آسیب‌اجتماعی سن و سال ندارد؛ اما برخی بررسی‌های اولیه حاکی از آن است که بیشترین خودکشی‌ها در افراد 15 تا 45 سال رخ می‌دهد و تمایل به خودکشی در 12 تا 15 سالگی به اوج می‌رسد؛ زیرا افراد در این دروه بحرانی‌ترین زمان زندگی خود را طی می‌کنند و بروز تغییر در هورمون‌ها زمینه خودکشی را تقویت می‌کند. با این تفاسیر به طور حتم می‌توان از بروز خود کشی پیشگیری کرد؛ بهتر است رسانه‌ها به جای پخش فیلم‌هایی درباره مرگ و میر و توسعه ناراحتی در اجتماع از موضوع‌هایی برای امیدبخشی به زندگی استفاده کنند. این نکته را نباید از نظر دور کرد که افسردگی نیز منجر به ایجاد حس پوچی و اقدام به خودکشی می‌شود؛ بنابراین باید این بیماری را در مراحل نخست درمان کرد تا به خودکشی ختم نشود. رسانه‌ها می‌توانند با برنامه‌های مختلف در پیشگیری از خودکشی نقش مثبتی داشته باشند و این موضوع بویژه در رسانه‌های دیداری و شنیداری از اهمیت زیادی برخوردار است. وظیفه همه برنامه‌ریزی برای پیشگیری از بروز ناهنجاری‌های جامعه است. با ارائه آموزه‌های دینی نیز می‌توان از افزایش این آسیب کاست. ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب برای افراد پریشان خاطر، معتاد به مشروبات الکلی و مبتلایان به اسکیزوفرنی از بهترین راه‌های کاهش این آسیب است. البته در کشور ما در مقایسه با آمار جهانی شمار خودکشی خیلی نگران‌کننده نیست بلکه درصد رشد آن است که باید متولیان را نگران کند. در کل پیشگیری از این آسیب نیازمند یک طرح ملی است که اجرای آن با همکاری نهادهای مختلفی همچون آموزش و پرورش، صدا و سیما، بهزیستی، وزارت بهداشت و درمان و وزارت ارشاد امکان پذیر است.
سخن پایانی این که  این روزها خودکشی دیگر پدیده‌ای نادر و دور از ذهن نیست. یکی به خاطر فقر، دیگری به دلیل مشکلات خانوادگی و آن یکی به خاطر بیکاری یا شکست سعی می‌کند، پایان زندگی خود را رقم بزند. اما نکته غیر قابل انکار آن است که دلیل اصلی این اتفاق کمرنگ شدن ارزش های معنوی و عدم باور واقعی به رحمت و عنایت خداوند است. اکنون بسیاری از اندیشمندان جهان معتقدند که بزرگترین بحرانی که بر جامعه بشریت خصوصاً بر جامعه های به اصطلاح پیشرفته و صنعتی حکومت می کند بحران معنوی است نه مثلاً بحران سیاسی یا بحران اقتصادی. لذا انسانی که خود را در معرض و منظر خداوند متعال ببیند و از تلاش و کوشش عاقلانه در راه رسیدن به اهداف خود دریغ نمی کند بی شک هیچ گاه در ذهن خود در مواجهه با هر مشکل و مصیبتی در هر اندازه ای که باشد عنان از کف نداده، از خود بی خود نمی شود و جسم و جان خود را به گناهی که دنیا و آخرت او را تباه می کند آلوده نمی نماید. لذا انسان ها باید خود را در دریای رحمت خداوند غوطه ور سازند و تمامی سختی ها و مشکلات را با صبر و توکل پشت سرگذاشته تا چهار روز زندگی دنیا را به سلامت به پایان رسانده و عاقبت به خیر گردند.

منبع: روزنامه رسالت مورخ 10 خرداد 95 شماره 8672

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=230603

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *