سبک مديريتي هر جامعه متاثر از ارزش هاي حاکم بر آن جامعه است و در بسياري از عرصه هاي مديريتي جهان، زنان هم در کنار مردان توانسته اند مديران شايسته و توانايي باشند. الگوهاي مديريت اسلامي نيز منبعث از اصول و قوانين مشخصي است که بر اساس ملاک هاي اسلامي استوار گشته و سمت و سويي الهي دارد و هدف آن ارتقاي انسان در جهت کمال و بهبود نظام هاي اجتماعي، سياسي، فرهنگي و خانوادگي است.
در دهه هاي اخير بخصوص در کشورهاي اسلامي، در عرصه هاي گوناگون مديريت اسلامي بسيار سخن رفته و ضرورت دستيابي به الگوهاي مديريت اسلامي مورد تائيد و تاکيد قرار گرفته است. سير در تاريخ و به تعبير قرآن سير در زندگي گذشتگان در اين راستا، خود به عنوان يک اصل قابل تفکر داراي اهميت است در حقيقت تاريخ نمودي از بودها و نبودهايي است که از آنها درس بايدها و نبايدها را مي توان آموخت.
يکي از موضوعات مهمي که در قرآن از آنها سخن به ميان آمده، زناني هستند که در خلال رويدادهاي تاريخي و قصص قرآني معرفي شده اند. گروهي از اين زنان چهره اي خوب و برخي نيز چهره اي بد داشته اند و به نوعي هر کدام
نقش هاي حساس مديريتي نيز عهده دار بوده اند. قرآن کريم با بيان نقش اين زنان در دو قطب مثبت و منفي و ارائه سرگذشت آنها مي خواهد که اين زنان هم مايه سرمشق باشند و هم مايه عبرت، سرمشق از زنان پارساي نام آوري که منشا دگرگوني هاي مثبت بوده اند و عبرت از زنان بي ايمان که موجب انحطاط فضيلت انساني و بدنامي خود و گرفتاري ديگران گرديده اند.
در داستان هاي تاريخ قرآن، رنان برگزيده و شايسته، کساني هستند که در فراست و هوش سرشار و در توانايي بر درک حقايق بسيار دشوار و حل مسائل اجتماعي، سياسي، فرهنگي و خانوادگي به منزلت بالايي رسيده بودند. آنان مديريت کارآمدي بودند که در راه خدا و حفظ و پايداري دين خدا قيام کردند و با مبارزه علني و غير علني خود به حفظ ارزشهاي الهي پرداختند. اين زنان اساس تربيت الهي و حفظ فرهنگ ديني به شمار مي آيند. از اين رو بخش عمده اي از آيات قرآن در مورد اين زنان و حکايت سرگذشت آنان نازل شده تا به اين ترتيب نسل هاي مختلف را متوجه ارزش و جايگاه آنان نموده و آنها بتوانند با الگو قرار دادن اين زنان بزرگ، گام هاي صحيح و استواري را در مسير زندگي و فعاليت هاي اجتماعي خود بردارند.
يکي از شاخص هاي الگوسازي مديريتي زنان از ديدگاه قرآن، قصص قرآن و رويدادهاي تاريخي قرآن است. قرآن در خلال اين وقايع مهم به معرفي زناني پرداخته است که در حرکت تبليغي و ارشادي انبيا (ص) نقش آفريني کرده اند.
يکي از الگوهاي حکومت و زمامداري زنان در عرصه سياسي که در قرآن مطرح شده است بلقيس ملکه سبا مي باشد. بلقيس زني خردمند و مال انديش بود که فعاليت هاي اجتماعي و سياسي و کشورداري از تجربيات بالايي برخوردار بود و اين موجب سلامت راي و
روشن بيني او شده بود. او دعوت يکتا پرستي را پذيرفت و با تمام قدرت و شوکت تسليم حق شد. آسيه همسر فرعون الگوي مبارزه و شهادت طلبي در عرصه اعتقادي مي باشد. آسيه با اينکه همسري داشت که بر يک سرزمين وسيع حکمراني مي کرد و تمامي امکانات و ثروت و قدرت را در اختيار همسر خود گذاشته بود ولي وي با هوشياري و اعتقاد بالايي که داشت تمام قدرت و ثروت را فداي اعتقاد و ديدگاه خود نمود و با ايمان آوردن به خداي يگانه به شهات رسيد.
همسران لوط و نوح (ع) در قرآن به عنوان الگوهاي خيانت و رذالت در عرصه فرهنگي و خانوادگي معرفي شده اند. آنها با اينکه همسر و شريک زندگي پيامبر بودند ولي درستي و حقيقت را زير پا گذاشته و به پيامبران الهي و دعوت آنها خيانت کردند.
رسالت