آخر دنیا خیلی هم دور نیست؛ کافی است چند کیلومتر بهسمت حاشیۀ شهر حرکت کنید تا با چشمان خود بیعدالتی، تبعیض و فقر را مشاهده کنید، همانجایی که نشانی از رفاه، آسایش، بهداشت، زرقوبرق و حتی امنیت ندارد.عجب حکایت تلخی است داستان زندگی مردمانی که در حاشیۀ شهر بهدنیا میآیند، زندگی میکنند و چه بسا تمام عمر خود را در همانجا با حداقلهای معیشت سپری مینمایند!
حاشیۀ شهر همان نقطهای از زندگی است که کاستیهایش را در دنیا گروهی از مردم محروم تحمل میکنند و قطعاً در آخرت جزایش به گردن کسانی خواهد بود که با زیادهخواهی، بیعدالتی و یا تصمیمهای ناصحیح سهم آنها را از زندگی مرفه نادیده گرفتهاند، تا جایی که مردمانش بهجای بوی بهار بوی زبالههای شهر را برای پیداکردن کارتن، نان خشک، شیشه و … استشمام میکنند تا شاید بتوانند بخش کوچکی از نیازهایشان را از این طریق مرتفع سازند.
براساس آمار در کشور ما بیش از هفتمیلیون حاشیهنشین وجود دارد که سهم مشهد از این آمار چیزی حدود یکهفتم، یعنی بیش از یکمیلیون نفر، است.تحلیل سادۀ این اعداد و ارقام یعنی اینکه مشهد بیشترین جمعیت حاشیهنشین کشور را دارد، امری که علاوه بر محرومیت و فقر با واژگان و عبارات دیگری از قبیل وندالیسم، جرم، اعتیاد، مواد مخدر، تجاوز به عنف، فروش کودکان و دهها واژه و عبارت دیگر از همین جنس که خاطر شریفتان را مکدر میکند عجین است.
کارشناسان موارد متعددی را بهعنوان دلایل رکوردداری شهر مشهد در پدیدۀ حاشیهنشینی ذکر کردهاند، مثل اینکه مشهد چه از سوی شهرهای مجاور و چه از جانب کشورهای همسایه ماهیتی مهاجرپذیر دارد، یا مقولۀ گریز از مرکز مطرح میشود که طی آن هزینۀ ساماندهی بافتهای فرسوده چنان افزایش پیدا میکند که ساکنان نمیتوانند از پس هزینههای بازسازی برآیند و در نتیجه سبب توسعۀ مساحت حاشیۀ شهرها می شوند، و نیز همان دلیل عمومی مهاجرت روستاییان و الحاق خواسته یا ناخواستۀ روستا به شهر طرح میشود که هرکدام از اینها در جای خود به مطالعات گسترده و آسیبشناسی فراوان دارد.
اما نکتۀ حائز اهمیت این است که این اتفاق، فارغ از دلیل و مقصرش، بههیچوجه زیبندۀ شهری اسلامی، خصوصاً در جوار مضجع شریف رضوی، نیست.حاشیهنشینی معضلی اجتماعی، امنیتی و اقتصادی است که دارای اولویت است و نیازمند نگاهی کلان و ریشهای است.این پدیده طی سالها بهواسطۀ سیاستهای غلط دولتهای مختلف ایجاد شده، بهصورتی که در اوایل انقلاب جمعیت هفتاددرصدی روستاها در کل کشور را شاهد بودیم و امروز نبود اشتغال و حمایت از آنها سبب مهاجرت گسترده و ضریب جمعیتی معکوس، و وقوع چنین بحرانی شده است.
در سالهای اخیر بحث حاشیهنشینی بهکرات از سوی رسانهها و مسئولان مطرح شده، ولی آن اقدام جهادی و انقلابیای که بتواند این مسئله را ریشهکن کند صورت نگرفته است. رفع معضل حاشیۀ شهر علاوه بر کار دولت مستلزم کوشش همگانی مردم نیز هست.باید تلاش کرد که موضوع مهاجرت از روستا به شهر معکوس گردد و مسلماً این امر از طریق دادن یارانه به روستاییان رخ نخواهد داد، بلکه بیشتر مستلزم حمایت از تولیدات و محصولات روستایی است که درواقع یکی از شقوق اقتصاد مقاومتی نیز هست.باید همگان کمک کنند تا امنیت، رفاه، اشتغال و هر چیز دیگری که روستاییان را پایبند زمین خودشان میکند ایجاد شود.تولیدکنندگان بخش دولتی و خصوصی باید بهجای خرید کالای خارجی و یا محصولات ارزانقیمت قاچاق ارتباط منظمی برای خرید محصولات روستایی با ایشان برقرار سازند تا آنها انگیزه و امکان تلاش بیشتر را پیدا کند.باید دانشگاهیان، نخبگان و جوانان مملکت بنشینند و راهکارهای علمی، عملی و اساسی ارائه دهند تا مشهد ما دوستداشتنی و بیحاشیه باشد.
منبع: روزنامه شهرآرا مورخ سه شنبه 29 فروردین 1396 شماره2241
http://shahrara.com/js,text.ajax?y=1396&m=1&d=29&p=1&n=08