اگر برخی نامزدها هم این زمینه را فراهم می آورند آن چنان مصنوعی، محدود و از میان افراد برگزیده و خاص است که نه تنها جالب و برانگیزاننده نیست بلکه گاهی اثر معکوس هم دارد. اکنون که روزهای داغ تبلیغات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا را پشت سر می گذاریم اگر نگاهی به در و دیوارهای شهر و رسانه ها بکنیم به خوبی می توان این ضعف را مشاهده کنیم. مستندهای تبلیغاتی ضعیف کاندیداها، عدم بهره گیری مناسب از فضای مجازی، عدم تولید محصولات استاندارد و قابل قبول صوتی و تصویری در قالب کلیپ ها و پادکست های حرفه ای، عدم توانایی در ارائه تبلیغات با قابلیت ایجاد مقایسه با سایر کاندیداها بخشی از مهم ترین این کاستی ها است. خصوصاً این مسأله آن جا بیشتر به چشم می آید که فردی در جایگاه کاندیدای ریاست جمهوری بجای تولید مستند تبلیغاتی در برابر دوربین دقیقاً به مثابه یک بازیگر تلویزیونی بر اساس یک سناریوی از پیش تعیین شده با همراهی اعضای خانواده اش فیلم بازی می کند و توقع جلب آرای مردمی را نیز دارد! هر کاری باید بر اساس اصول علمی و حرفه ای صورت پذیرد و امور تبلیغات سیاسی نیز از این قاعده مستثنا نیست. همان طور که می دانیم امروز تبلیغات یک علم است که در قالب هنر و با کمک رسانه های دیداری، شنیداری، مکتوب، شهری و … به ظهور می رسد. با توجه به رقابت شدید نرم افزاری و فرهنگی که در جهان امروز ایجاد شده است دانش و هنر تبلیغات برای اثر گذاری بر آحاد جامعه اهمیت فراوانی دارد. چه بسیار حکومت هایی که بخش قابل توجهی از رویکردها و امور خود را با کمک همین ابزار در جامعۀ هدف خود نهادینه می کنند و از آن بهره های فراوانی می برند. مسألۀ مهمی که در زمینه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارد و به عنوان یک عامل کلیدی و اثرگذار نقش آفرینی می کند. البته در این مسیر پیشرفت هایی صورت گرفته است اما کماکان از استانداردهای مطلوب فاصله داریم. به عنوان مثال بسیاری از نامزدها بهره گیری از فضای مجازی را (که حالا پایه ای اساسی از زندگی مردم شده است) به درستی برای تحقق اهداف خود (که ایجاد هیجان هایی زودگذر است) در دستور کار قرار داده اند؛ فضایی با امکان موسیقی، کلیپ، هنر و آزادی در گفتن سخنانی که مردم آرزوی شنیده شدن آنها را از زبان مسئولان دارند را این روزها از زبان افرادی می شنوند که قرار است از بین آنها تعدادی بعنوان نمایندگان مردم از نردبان قدرت بالا بروند. اما به نظر روند آن خیلی اصولی و بر اساس برنامه ای مشخص نیست. متأسفانه همانطور که هر دوره مشاهده می کنیم، کاندیداها از آنجا که تبلیغات را چیزی معادل سلیقه می دانند، اکثراً محصولاتی می سازند که بی رنگ و خاصیت است و نهایتاً برای مدتی سوژه شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای اطلاع رسانی می شود. کاندیداها و مشاوران تبلیغاتی آنها اصلاً توجهی به رقیب گرایی ندارند و سعی می کنند با ارائه شعارهای خیلی خوب نظر صاحبان رأی را جلب کنند. غافل از اینکه در اکثر اوقات نگاه به رقیب بسیار مهم تر از مشتری مداری است. این دوره که گذشت اما برای انتخابات سال های بعد باید سطح سواد عمومی در این زمینه افزایش یابد.
منبع: هفته نامه نخست، پنجشنبه 27 خرداد 1400، شماره 876