هرچند کارش تمام شده اما انگیزه ای برای رفتن به خانه ندارد. این جوان، سالهاست که از خانه پدری جدا شده، ازدواج نکرده و به تحصیل و کار مشغول است. هرچند بعضی وقت ها احساس غربت می کند ولی راهی برای پایان دادن به این تنهایی ندارد. همدم روزها و شبهای او در همه این سالها اینترنت، ماهواره و کتاب است. حالا دیگر مثل قبل تحمل این تنهاییها را ندارد. با بیحوصلگی به خانه میرسد.کسی نیست به او خوشآمد بگوید. خانه سوت و کور است. نه صدایی هست و نه بوی غذایی به مشام میرسد که نشانگر حضور زندگی در خانه باشد.
همه این ها بیانگر شیوه جدیدی از زندگی در هزاره سوم است پدیده ی شومی به نام تجرد قطعی. معظلی اجتماعی که در آن پسر يا دختر جوان به مرحلهاي ميرسند که امکان و شرایط اولیه لازم برای ازدواج را از دست ميدهند. اين مسأله بيشتر براي دختران مهم است، زيرا اگر دختر از سن خاصي بگذرد، احتمال ازدواج او پايين ميآيد؛ البته نه اينکه ديگر فرصت ازدواج براي او پيش نيايد؛ بلکه احتمال آن به حداقل ميرسد. تجرد قطعی به دو صورت اتفاق می افتد؛ حالت اول زمانی است که دختر یا پسر جوان به دلیل فراهم نبودن شرایطی از قبیل؛ نبود امکانات مالی، تصمیم های غلط خود و یا خانواده، پیدا نکردن فرد مناسب و مورد نظر خویش، سیاست های غلط جمعیتی و کاهش باروری در کشور و یا هر عامل اثرگذاری دیگری که قدیمی ها از آن به عنوان “قسمت” یاد می کردند بختش باز نمی گردد و ازدواج نمی کند. و حالت دوم زمانی است که جوان خود عالمانه و آگاهانه و با نیت فرار از مسئولیت ها و محدودیت های احتمالیِ زندگی مشترک قید ازدواج را می زند. حالت اول که تأثیر عوامل محیطی در بروز آن اثرات زیادی دارد موضوع این بحث نیست اما حالت دوم که در آن جوان به این نیاز فطری و غریزی خود از روی اختیار پشت می کند موضوع اصلی این نوشتار است. زمانی می توان با اطمینان از این رخداد اجتماعی به عنوان یک معظل سخن گفت که بدانیم متأسفانه عده ی زیادی از افراد متأهل نیز به دنبال راهکارهایی برای دستیابی به تجرد قطعی هستند. که افزایش چشمگیر طلاق های توافقی وعاطفی بهترین نشان این امر است. به بیان دیگر امروزه تعداد جوانهايي که به طلاق ميانديشند به طرز قابل توجهی در حال افزايش است. تا جایی که تقريباً همه متولیان امر خانواده نگران اين مسأله شدهاند؛ بر اساس آمار در برخي شهرها مانند تهران از هر چهار ازدواج، يکي به طلاق منجر ميشود. که اين امر خود می تواند زنگ خطري براي جوانان ما باشد.
هرچند سازمان های مختلفی که متولی امر ازدواج جوانان و تشکیل خانواده پایدار در کشور هستند تلاش زیادی در این راستا انجام می دهند اما باید گفت: با توجه به تلاش های فرهنگ غربی برای اضمهلال نظام خانواده از طریق ماهواره و اینترنت این تلاش ها نیازمند توسعه، تدبیر و عزم همگانی است که تنها از عهده یک وزارت خانه همچون “وزارت خانه ورزش و جوانان” خارج است. صدا وسیما، رسانه ها، دولت، شورای عالی انقلاب فرهنگی، حوزه و دانشگاه و هرفرد یا نهاد دیگری که می تواند به امر تشکیل و تداوم خانواده پایدار کمک کند مسئول است تا این سنت تشکیل خانواده که محبوت ترین نهاد نزد پیامبر اکرم(ص) است را زنده نگه دارد تا در اعماق وجود جوانان ریشه یابد.
خراسان – مورخ یکشنبه 1391/11/15 شماره انتشار 18332
http://www.khorasannews.com/News.aspx?id=4689525