تحلیل نقش حسابداری مدیریت در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمانها

چکیده: حسابداری مدیریت، یک سیستم اندازه‌گیری برای گرداوری اطلاعات مالی و عملیاتی است که فعالیت مدیریتی و رفتارهای انگیزه‌ای را هدایت می‌کند و ارزشهای فرهنگی را که برای به‌دست‌آوردن هدفهای استراتژیک سازمان لازم است خلق و حمایت می‌کند. با گسترش جوامع بشری، بازارهای تجاری نیز گسترش یافته و واحدهای تجاری بزرگتر و متعددی  پدید امدهاند و به رقابت با یکدیگر میپردازند. سازمانها برای حفظ مزیت رقابتی خود در محیط پویا ومتغییر امروزی باید بتوانند خود را با تغییرات هماهنگ نموده و توانایی پیش بینی و پاسخگویی دربرابرانها رادر خود ایجاد کنند. بدین منظور سازمان بایستی با توجه به شرایط محیطی ارزیابی از وضع موجود ومطلوب داشته باشند تا بتواند مناسبترین استراتژی را اتخاذ و به مرحله اجرا بگذارد. حسابداری مدیریت باارائه سیستمهای هزینه یابی جدید و کاهش هزینه، ارائه تکنیكهای مدیریتی جدید و حل مشکلات وموانع سازمانها در راه کسب موفقیت آنها میتواند موُثر واقع گردد. مقاله حاضر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای سعی در بیان میزان تاثیر حسابداری مدیریت در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمانها در محیط متغییر و پویا دارد. نتیجه اینکه استفاده از تکنیكهای نوین حسابداری مدیریت تنها یك توصیه نبوده و درعصر حاضر به عنوان ابزار مدیریت در فضای کسب و کار رقابتی، یك نیاز اساسی و یك ضرورت حیاتی  به شمار میرود.

واژگان کلیدی: حسابداری، حسابداری مدیریت، مزیت رقابتی

مقدمه

نگاهي نافذ به جهان پيرامون اين حقيقت را آشکار مي کند که «جهان امروز بسيار متفاوت از گذشته است» که در اين راستا از ويژگيهاي مسلط جهان امروز مي توان به جهاني شدن اقتصاد، توليد انبوه و ظرفيت مازاد در اکثر بازارها، رقابت برمبناي زمان، انبوه اطلاعات و کارآيي ارتباطات و دانش، اطلاعات و قدرت روزافزون مشتري اشاره کرد و اين همه بيانگر يکپارچگي بازارهاي جهاني و پيچيدگي روزافزون بازارها و پويايي محيط فراوري شرکتها و موسسات توليدي و خدماتي است. در چنين فضايي اين سوال اساسي قابل طرح است که: راز بقا و موفقيت سازمانها در بازار فرارقابتي امروز چيست؟
بانگاهي به ادبيات مربوطه و بررسي نظريات متخصصان مديريت استراتژيک پاسخ سوال را در ايجاد، حفظ و تداوم مزيت رقابتي پايداردر مي يابيم به اين معنا که صاحبنظران معتقدند سازمانها براي مصون ماندن از امواج سهمگين محيطي و نيز سازگاري با الزامات رقابتي چاره جز کسب و تداوم ضربت رقابتي پايدار ندارند. بديهي است که رسيدن به اين هدف مستلزم طراحي مسير رقابتي بسيار هوشمندانه است که از نظر علّي مبهم و از نظر اجتماعي و مديريتي پيچيده است. بااين حال، شناخت مفهوم و ويژگيهاي محتوايي، انواع و قلمرو علّي مزيت رقابتي مي تواند در طراحي و اجراي اين مسير بسيار موثر و راه گشا باشد. در اين راستا مقاله حاضر ضمن ارائه تعريف، انواع و قلمرو علّي مزيت رقابتي سعي دارد چارچوب تحليلي مناسبي را براي شناخت مفاهيم بنيادين مزيت رقابتي و در نتيجه کمک به طراحي و اجراي الگوها و روشهاي کارآمد رقابتي با هدف نيل به مزيت پايدار براي سازمانها ارائه کند.

طبیعت و محدوده‌های حسابداری مدیریت
سیستمهای حسابداری مدیریت نتایج اندازه‌گیریهای مالی وغیرمالی فعالیتهای عملیاتی را گزارش می‌کنند. این سیستمها همچنین به پروژه‌ها و طرحهای عملیاتی آینده نیز کمک می‌دهند. یکی از نمونه‌های اطلاعاتی که مدیران به آن نیازمندند، بهای تمام‌شده محصول و اندازه‌گیری تحویل تولیدات بموقع است. این اقلام دونوع از انواع اندازه‌گیری است که حسابداری مدیریت با آن سروکار دارد.بهای تمام‌شده مثالی است از اندازه‌گیری که در اصطلاحات مالی بیان می‌شود، در حالی‌که تحویل بموقع مثالی است از اندازه‌گیری عملیاتی.آموزش تولیدکنندگان برای اندازه‌گیری، جمع‌آوری، گزارش، تفسیر و ارائه این اطلاعات به مدیران، موضوع حسابداری مدیریت است. روشهای اندازه‌گیری مختلفی برای پدیده‌ها وجود دارد. برای مثال بهای تمام‌شده محصول یا توانایی سوداوری آن را به چندین روش می‌توان محاسبه کرد. به همین ترتیب کیفیت را نیز می‌توان با استفاده از تنوع روشها اندازه گرفت.هر عملیات مالی و غیرمالیِ درخور اندازه‌گیری ممکن است تحت شرایط خاصی مفید و سودمند باشد. درک روشهای چندگانه اندازه‌گیری و دانستن زمان و چگونگی استفاده از‌ آنها قسمت اصلی مطالعه حسابداری مدیریت است.

تعريف و مفهوم مزيت رقابتي
براي درک مناسب هر موضوعي ابتدا لازم است تعريف و مفهوم آن ارائه گردد. بديهي است هرچه قدر تعريف ارائه شده از جامعيت بيشتري برخوردار بوده و کارا باشد درک مناسب تري از موضوع حاصل مي گردد. در اين راستا چند تا از تعاريف ارائه شده توسط صاحب نظران در رابطه با مزيت رقابتي به شرح زير ارائه مي شود:
«مزيت رقابتي عبارت از ميزان فزوني جذابيت پيشنهادهاي شرکت در مقايسه با رقبا از نظر مشتريان است» (جي. کيگان، ص 23)«مزيت رقابتي تمايز در ويژگيها يا ابعاد هر شرکتي است که آن را قادر به ارائه خدمات بهتر از رقبا (ارزش بهتر) به مشتريان مي کند» (HAO MA, P 709) .«» (M. PORTER, 1990) .توجه به تعاريف فوق و ساير تعاريف ارائه شده در مورد مزيت رقابتي گوياي اين است که ارتباط مستقيم ارزشهاي مورد نظر مشتري، ارزشهاي عرضه شده شرکت و ارزشهاي عرضه شده توسط رقباي شرکت الزامات و ابعاد مزيت رقابتي را تعيين مي کند. چنانچه از ديدگاه مشتري مقايسه ارزشهاي عرضه شده شرکت با ارزشهاي عرضه شده رقبا بيشتر به ارزشهاي مورد نظر و انتظامات او سازگارتر و نزديکتر باشد مي توان گفت که آن شرکت در يک يا چند شاخص نسبت به رقباي خود داراي مزيت رقابتي است به نحوي که اين مزيت باعث مي شود که شرکت در عرصه بازار نسبت به رقباي خود در نزديکي به مشتري و تسخير قلب وي برتري داشته باشد.

انواع مزیت رقابتی
باتوجه به مباني نظري موضوع و پويائيهاي واقعي و عيني رقابت مي توان مزيت رقابتي را به پنج نوع کلي زير تقسيم بندي کرد.
الف – مزيت موقعيتي در مقابل مزيت جنبشي (پويا)؛
ب – مزيت متجانس در مقابل مزيت نامتجانس؛
ج – مزيت مشهود در مقابل مزيت نامشهود؛
د – مزيت ساده در مقابل مزيت مرکب؛
ها- مزيت موقتي در مقابل مزيت پايدار؛

ديدگاه مزيت رقابتي بر مبناي منابع و قابليتها بر اهميت مزيتهاي نامتجانس تاکيد دارد. وقتي منابع و قابليتهاي شرکت منحصر به فرد، خاص و مشکل براي تقليد باشد در آن صورت مزيت رقابتي ايجاد مي شود (BARNEY, 1991,PP99 – 120) . به عنوان مثال مي توان به فرهنگ سازماني به عنوان مفروضات و اعتقادات اساسي مشترک بين کليه کارکنان سازمان شامل مديران و نيروهاي صف و ستاد اشاره کرد که مي تواند منبع مزيت رقابتي نامتجانس باشد.
البته توانايي فرهنگ به عنوان منبع مزيت رقابتي به ميزان سازگاري آن با شرايط محيط خارجي بستگي دارد(SCHEIN, 1984) در اين صورت هرچه فرهنگ سازماني با شرايط و الزامات محيط پيراموني سازگارتر باشد توانايي سازمان در پاسخ به انتظارات محيطي و نيازهاي بازار ارتقا مي يابد که اين امر پاسخگويي به مشتري را تسهيل مي سازد و از اين طريق دسترسي سازمان به مشتريان را بهبود بخشيده و موجبات ارتقاي موقعيت رقابتي به شاخصها و متغيرهاي موثر مزيت رقابتي و عناصر تشکيل دهنده آن بيشتر اشاره خواهد شد.
بررسي مباني نظري بيانگر اين است که مفاهيم و تئوريهاي مرتبط با مزيت رقـابتي را مي توان در سه دسته نگرش کلي شامل تئوري مزيت رقابتي بر مبناي منابع و قابليتهاي سازماني&&، تئوري شبکه تعاملي کسب و کار و تئوري مزيت رقابتي برمبناي ويژگيهاي محيطي ارائه داد. در اين راستا و باتوجه به تئوريهاي موجود مقاله حاضر سعي کرد که باارائه چارچوب مناسبي از مفهوم، انواع و قلمرو علّي مزيت رقابتي بستر مناسبي را براي انجام تحقيقات بنيادي و کاربردي توسط متخصصان واصحاب انديشه بيش از گذشته فراهم آورد.
به طور کلي در رابطه با مقوله مزيت رقابتي دو نکته بسيار حائز اهميت است که اولي کسب و ايجاد مزيت رقابتي و ايجاد لايه هاي جديد و متعدد مزيت و دومي پايدارسازي آن است. براي تحقق هدف اول هر سه دسته منابع مزيت رقابتي شامل منابع و قابليتهاي درون سازماني منابع و قابليتهاي بين سازماني و منابع و قابليتهاي محيطي مي بايست در کانون توجه سازمان قرار گرفته و بااستفاده از روشهاي کارآمد مورد بهره برداري قرار گيرند. براي پايدارسازي مزيت رقابتي ايجاد ترکيب منحصر به فردي از منابع و قابليتها، اتکاء به منابع نامشهود و روشهاي نامتجانس نقش تعيين کننده اي را ايفا مي کنند زيرا مزيت رقابتي پايدار مستلزم ابهام علّي و پيچيدگيهاي مديريتي و اجتماعي است و در اين صورت است که تقليدپذيري از مزيت رقابتي سازمان توسط رقبا مشکل بوده و در نتيجه مزيت سازمان پايدار و طولاني مدت باقي مانده و از موقعيت رقابتي سازمان صيانت مي گردد.
عصر جديد با سازمانهاي پيچيده، پويا و متحول همراه خواهد بود. در اين سازمانها، مرزهاي سنتي موجود از بين خواهد رفت، فرهنگ‌هاي مختلف درهم خواهند آميخت و در زير پاي فرهنگهاي غني تر نا پديد خواهند شد. به جرات ميتوان گفت مقوله ساختاري جديد سازماني بعد از سخنراني پيتر دراكر در مورد جهان فردا- مدرن و كارمندان دانش مدار مورد توجه قرار گرفت كه البته بعد از آن كساني مثل جك ولش و آلوين تافلر به تحقيقاتي در اين باره پرداختند. در واقع سرشت فرايندي كه منجر به ايجاد شبكه اينترنت شده است، اين امكان را فراهم ميسازد كه هر كس و در هر سطحي از سازمان بتواند با آن ارتباط برقرار كند و اطلاعات مورد نياز خود را دريافت كند و براي اين كار هيچ متولي و مسوول واسطه‌اي نيز نياز نيست. اين گونه سازمان تحت عنوان سازمان‌هاي مجازي از طريق مطالعه و بررسي كتابها و مقالات علمي مختلف مي‌باشد. نتايج تحقيق بيانگر اين مطلب است كه سيستم‌هاي اطلاعاتي نقش بسيار حساس و پر رنگي را در ساختارهاي مجازي و سازمان‌هاي نسل آينده ايفا مي‌كنند و بي‌ترديد به عنوان پايه و زيربناي اصلي سازماناي مجازي مي‌باشند. كليد واژه: فناوري اطلاعات، سازمان‌هاي مجازي، سازمان‌هاي ديجيتالي مقدمه هر سازمان چيزي بيش از مجموعه فراوردها و خدمات است. سازمان‌ها جوامعي انساني هستند كه مانند هر جامعه ديگري داراي ساختار، فرهنگ، قوانين و روابط خاص خود است. امروزه تغييرات گسترده و پيشرفت‌هاي به دست آمده در عرصه فناوري اطلاعاتي چند دهه گذشته، ضرورت تجديد نظر در مسايل مختلف از جمله ساختارهاي سازماني را اجتناب‌ناپذير كرده است. سرعت، شايد مهم‌ترين مزيت رقابتي در هزاره سوم عصر جديد يعني عصر فناوري و اطلاعات باشد.
براي كاهش زمان پاسخ‌گويي و بهبود انعطاف‌پذيري بايد شكل به طور كامل جديدي از سازمان‌ها بوجود آيد. سازمان‌هاي مجازي كه امروزه با سرعت بالايي در حال شكل‌گيري هستند مي‌توانند پاسخي به اين نيازهاي جديد باشند. مفهوم سازمان‌هاي مجازي سازمان مجازي در فرنگ ديريت، واژه‌اي نو است كه گونه جديدي از سازمانها را معرفي مي‌كند. در ساختار جديد مجازي تلاش مي‌شود تا ضمن كوچك نگه داشتن واحدهاي سازماني كه متضمن مزاياي بسياري است، از گستردگي سازمان‌هاي بزرگ كه لازمه تحقق هدفهاي كلان و فرا گير است بهره برده شود. در سازمان مجازي، واحدهاي كوچك خودكفا به ياري سيستم‌هاي ارتباطي و اطلاعاتي به هم پيوند مي‌خورد و از اتحاد سازمانهاي كوچك، شبكه اي عظيم از سازمانها به وجود ميآيد كه قادر به انجام ماموريت‌هاي بزرگي است(الواني،1377). سازمانهاي مجازي شبكه‌اي موقتي از موسسات مستقل هستند كه در جهت افزايش كارايي و رسيدن به هدفي واحد با يكديگر به هم كاري مي‌پردازند
سازمان مجازي بر روي بستر فناوري و سيستم‌هاي اطلاعاتي بنيان گذاشته شده است و از سوي ديگر فناوري اطلاعات به عنوان يكي از عوامل پويا و سازنده سازمان مطرح است. تبادل، توسعه، توزيع و تسهيم سازمان يافته اطلاعات، اطلاعات سامان يافته مرتبط و متناسب با سطوح مختلف تصميم‌گيري عملياتي، فعاليت اساسي سازماني مديريت شده متبلور مي‌شود. به طور كلي ابزار كليدي در سازمان‌هاي مجازي، ارتباطات و ميزان اثر بخشي فناوري اطلاعات است.
با گسترش روزافزون اینترنت وبالا رفت حجم تراکنش های مبتنی بر آن ، سازمان ها باید برای بقاء وپیشرفت در این محیط متغیر وپویا به گونه ای سازماندهی شوند که دارای سیستم های منعطف و نوآور باشند تا علاوه بر سودآوری ، بتوانند توانائی تصمیم گیری سریع را نیز ارتقاء بخشند. در این راستا برنامه ریزی منابع سازمان به عنوان یک گام اساسی در راستای ایجاد سیستم های کارای اطلاعاتی در جهت یکپارچه نمودن اطلاعات ودانش سازمانی به کار گرفته می شود . مدیریت زنجیره تامین وبرنامه ریزی منابع سازمان به طور فزاینده ای در صنایع گوناگون در حال رشد هستند.سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان به سازمان ها کمک می کنند که وظایف متقابل مانند کنترل موجودی ، تدارکات ، توزیع ، مالی ومدیریت پروژه را به صورت اتوماتیک ویکپارچه درآورند. از طریق به اشترام گذاری اطلاعات ، مدیریت زنجیره تامین طرفین زنجیره تامین را قادر می سازدکه بصورت هماهنگ روابط بین مشتری وتامین کننده را تسهیل کنند .
به منظور دستیابی به زنجیره تامینی کارا ، سازمان ها نیاز به مبادله اطلاعات برنامه ریزی وعملیاتی ، تنظیم اطلاعات برای قراردادهای سالیانه وگزارشات پیشرفت دوره ای برای تحویل به موقع را دارند . برنامه ریزی منابع سازمان ابزارهای متعددی را فراهم می سازدکه دومورد از مهمترین آنها برای یکپارچه سازی زنجیره تامین ، پیگیری تراکنش ها ی همزمان ویکپارچه سازی فرایندهای درونی می باشد
در سال های اخیر، با توجه به سرعت بالای تغییرات در بازارهای رقابتی، بهبود عملکرد سازمانی یکی ازمهمترین اهداف مدیران می باشد. به همین دلیل بکارگیری صحیح توانمندی ها و قابلیت های سازمانی یکی ازعوامل مهم در جهت افزایش عملکرد شناخته شده است.
با توسعه تكنولوژي در صنايع و ايجاد تغيير و تحول در سيستم‌ها وروش‌ها، سازمان‌ها چنان با پيچيدگي و تغييرات شديد روبه‌رو شده‌اند كه مديريت به تنهايي نمي‌تواند نسبت به محيط خود در سازمان شناخت كافي داشته باشد. به همين دليل ضرورت پيدا كرد كه سيستمي به وجود آيد كه مديريت را در امر شناسایي مشكل، تعيين اهداف، شناسايي دقيق مسأله، تعريف راه‌حل‌هاي ممكن و ارزيابي اين راه‌حل‌ها و انتخاب يك راه‌حل بهينه و قابل اجرا به مديريت كمك كند

بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که حسابداري مديريت بهترين روش در كاهش هزينه‌ها و افزايش درآمد و سودآوري بيش‌تر

درمحیطهای رقابتی حسابداري كه با استفاده از ابزار اطلاعات حسابداري و مالي و مرتبط کردن آن با جنبه‌هاي غير مالي(استفاده از اطلاعات موجود در واحدهاي فني وپشتيباني و…) و شناخت محيط پيرامون و نيروهاي مؤثر بر سازمان، گزارشات و روش‌هاي قابل استفاده را جهت تحقق اهداف سازمان ارايه مي‌کند.
مزيت رقابتي از هرنوع که باشد مي تواند از حيث عملکرد رقابتي به صورت پايدار يا موقتي باشد. مزيت موقتي اشاره به مزيتي دارد که کوتاه مدت و انتقالي است. به عنوان مثال، سيستـم رزرو رايانه اي هوشمند «آمريکن ايرلاينز» در زمان معرفي از حيث بهره برداري از ظرفيت و دسترسي سريع به مشتريان و ساير جنبه هاي عملياتي مزيتي را براي شرکت ايجاد کرد.
به طور کلي در رابطه با مقوله مزيت رقابتي دو نکته بسيار حائز اهميت است که اولي کسب و ايجاد مزيت رقابتي و ايجاد لايه هاي جديد و متعدد مزيت و دومي پايدارسازي آن است. براي تحقق هدف اول هر سه دسته منابع مزيت رقابتي شامل منابع و قابليتهاي درون سازماني منابع و قابليتهاي بين سازماني و منابع و قابليتهاي محيطي مي بايست در کانون توجه سازمان قرار گرفته و بااستفاده از روشهاي کارآمد مورد بهره برداري قرار گيرند. براي پايدارسازي مزيت رقابتي ايجاد ترکيب منحصر به فردي از منابع و قابليتها، اتکاء به منابع نامشهود و روشهاي نامتجانس نقش تعيين کننده اي را ايفا مي کنند زيرا مزيت رقابتي پايدار مستلزم ابهام علّي و پيچيدگيهاي مديريتي و اجتماعي است و در اين صورت است که تقليدپذيري از مزيت رقابتي سازمان توسط رقبا مشکل بوده و در نتيجه مزيت سازمان پايدار و طولاني مدت باقي مانده و از موقعيت رقابتي سازمان صيانت مي گردد.

نتیجه گیری
اطلاعات حسابداری مدیریت به مدیر کمک می‌کند که اهداف کیفیتی را از طریق اندازه‌گیری منابع صرف‌شده برای پیشگیری از نواقص احتمالی تولیدات، هزینه بازسازی تولیدات ناقص، هزینه انجام تعمیرات و نگهداری تجهیزات، فرصتهای از دست رفته فروش به‌دلیل نبود کیفیت محصولات و سرمایه‌گذاری جدید برای افزایش کیفیت محصول مشخص کند و به تحلیل تاثیرات هزینه‌های کیفیت بر سود برسد.
مثالهایی از اطلاعاتی که به مدیران کمک می‌کند تا مفاهیم استراتژیک مدیریت بهای تمام‌شده را دریابند عبارتند از اطلاعات منابع صرف‌شده برای تولید محصولات درطی یک دوره زمانی، اندازه‌گیری منابع صرف‌شده برای اجرای سایر فعالیتها در طی یک دوره زمانی، تجزیه و تحلیل عوامل موثر در بهای تمام‌شده، تجزیه و تحلیل سوداوری محصولات، تجزیه وتحلیل ساختاری قیمت عرضه‌کنندگان و مقایسه قیمتهایشان با قیمتهای سایر رقیبان. حسابداری مدیریت همچنین برای کمک به درک اصل دیگر استراتژیک یعنی زمان با استفاده از معیارهای اندازه‌گیری گزارشهایی مثل فرصتهای از دست رفته فروش به‌علت تأخیر در تولید، هزینه‌های ناشی از تاخیر مواد از جانب عرضه‌کنندگان، مقایسه فروش محصولات جدید در مقابل محصولات قدیم، زمان پاسخگویی به سفارشهای مشتریان و میزان ظرفیتهای در دسترس استفاده نشده به‌دلیل تولید محصولات جدید را تهیه می‌کند.

منابع
1- ثقفي، علي،مديريت استراتژيک و ايده‌هاي نوين حسابداري مديريت، حسابرس6 (مجموعه مقالات) انتشارات سازمان حسابرسي بهار1375
2- عالي ور، عزيز، حسابداري صنعتي، انتشارات سازمان حسابرسي چاپ سوم خرداد 1383
3- شباهنگ، رضا، حسابداري مديريت ، انتشارات سازمان حسابرسي بهمن 1381
4- رهنماي رودپشتي ،فريدون ، جزوه درسي حسابداري مديريت دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات 1384
5- فضل زاده ،عليرضا، رضايي غلامرضا ، هزينه يابي هدف و برنامه ريزي ،فصلنامه حسابدار شماره148
6- خوش طينت ،محسن ،جامعي ، اشرف، هزينه يابي هدف ،فصلنامه حسابرس، شماره 16سال1381
7- بلوريان تهراني، محمد، رقيب و رقابت در بازار ، مجله کارآفرين، شماره7 تيرماه1380
8- شباهنگ ،رضا، هو من،احمد، نقش اطلاعات حسابداري مديريت در بهبود مستمر، مجله اقتصاد و مديريت1380

9- DRURY, COLIN , MANAGEMENT & COST ACCOUNTING ,2004
10-HILTON, RONALD , MANAGERIL ACCOUNTING ,2005

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *