خلاصه كتاب: زهرا سابقی- دانش همان عنصری است که موجب کیفیت تصمیم گیریهای ، انعطاف پذیری فکری و بستر ساز به کارگیری سایر استعداد های بالقوه افراد می گردد. در صورت بستن دریچه های نفوذ دانش به داخل سازمانها ، رشد آنها دچار تزلزل می شود ، به این دلیل که با افزایش سرعت تغیرات محیطی ، چنانچه اطلاعات لازم در اختیار مدیران قرار نگیرد ، درجه عدم اطمینان در تصمیم گیری های مدیریتی فزونی می یابد . از این رو برای واکنش به هنگام – به تغییرات محیطی و حفظ و ترقی وضعیت سازمانی ، یادگیری مستمر و بالا بردن سطح دانش مدیران ضروری به نظر می رسد .
توسعه مدیریت
مفهوم توسعه مدیریت :
• توسعه مدیریت تلاش در جهت بالا بردن اثر بخشی و بازده کاری مدیران از طریق فرآیند های یادگیری برنامه ریزی شده است .
• توسعه مدیریت : یک فعالیت سازمانی است که هدفش تبدیل مدیران کنونی به مدیران بهتر است .
• توسعه مدیریت : عبارت است از برنامه ریزی در زمینه تجربه و آموزش گسترده تر اعضای مدیریت
اهداف توسعه مدیریت:
1- هدف اصلی برنامه های رشد و توسعه مدیریت ، تشویق و آموزش مدیران جهت خودسازي بیشتر است .
2- کمک به مدیران جهت ایفای نقشهای مدیریتی .
3- بهبود وضعیت اقتصادی سازمان
• افزایش بهره وری – ارتقاء سطح روابط مدیریت و پرسنل – تقویت ثبات و انعطاف پذیری سازمان
• افزایش رضایت مشتریان
رویکردهای توسعه مدیریت .
1- رویکرد وظیفه ای : رویکرد وظیفه ای توسعه مدیریت ، بر وظایفی که مدیریت سازمان بر عهده دارد متمرکز می باشد .
2- رویکرد نقش های مدیریتی
کلاسیک ها : تعیین رفتار مدیران بیشتر وظایف مدیریتی تاکید داشته اند .
هنری مینتزبرگ: برای رفتار مدیران ده نقش مدیریتی در قالب سه گروه ( نقشهای ارتباطی ، اطلاعاتی و تصمیم گیری ) معرفی کرد و براین باور بود که علی رغم تفاوت سازمانها و مدیران این نقشها در کارهای مدیران مشترک است .
3- رویکرد شایستگی های مدیریتی : این رویکرد شناخت شایستگی های کلیدی مدیران را در کانون توجه محققینی قرار داده است که معتقد بوده اند ، مطالعه عمیق شایستگی های مدیریتی راه را برای توسعه و غنی سازی مدیریت سازمان هموار می سازد.
موانع توسعه مدیریت :
موانع توسعه مدیریت سازمانها به 2 گروه کلی قابل بررسی است :
الف) موانع مربوط به ماهیت یادگیری مدیران :
1- استقلال
2- تجربه
3- موقعیت
4-تنگنای زمانی
ب)موانع سازمانی
مهمترین چالشهای توسعه مدیریت :
1- عدم درک صاحبان سازمان از اهمیت سرمایه گزاری در بخش توسعه مدیریت
2- بی علاقگی مدیران به یادگیری و آموزشهای درازمدت
3- نبود چارچوب و الگویی معین برای توسعه مدیریت
4- عدم انعطاف پذیری دوره های آموزشی برای ارائه مؤلفه های کاربردی توسعه مدیریت
5- ریشه ای نبودن گرایش به شایسته سالاری و طبعاً توسعه مدیریت.
خطاهای رایج در توسعه مدیریت:
الف) جانشین کردن توسعه مدیریت به جای انتخاب مدیران توانمند.
ب) سپردن مسئولیت کامل توسعه مدیریت به واحدهای ستادی:
پ) فقدان آموزش مربیان :
ث) محدود کردن فعالیتهای آموزشی و توسعه مدیریت به کلاسهای درس.
ج) توجه بیش از حد به شخصیت .
چ) اختلاط نیازهای آموزشی.
ح) عدم مداومت در آموزش.
خ) فقدان مقدمات لازم برای کار بردعملی آموزش.
مهمترین شیوه های توسعه مدیریت :
1- سخنرانی : متداولترین روش آموزشی ، سخنرانی و ارائه مطالب به صورت شفاهی است.
2- سمینار: در سخنرانی حضار معمولاً شنونده اند، اما در سمینارها کارآموزان به مشارکت در مباحث و تبادل نظر میان خود و معلم تشویق می شوند.
3- کارگاه : کارگاه عمدتاً یک شیوه عملی آموزش و به منزله اتاق تشریع مسائل مدیریتی و سازمانی دارد.
4- خود آموزی: به روشهایی اطلاق می گردد که طی آن آموزش گیر مسئول یادگیری دانش و مهارتهای لازم با سرعتی مناسب خود می باشد.
5- تمرین شغل : هدف اصلی از این تمرینات پرورش مهارت و قدرت تصمیم گیری است . از این رو برای کار آموز مسائلی مطرح می شود که انتظار میرود در انجام شغلش با آنها مواجه می شود.
6- مربیگری: روشی است که در آن مدیر مانند یک معلم ، آموزش زبردستان را به عهده می گیرد.
7- چرخش شغلی : روشی است که به وسیله آن میتوان متخصصانی را که جزئی نگرند و دیدشان تنها به حوزه تخصصی خودشان محدود می گردد ، تبدیل به افرادی کل نگر نمود. این روش باعث افزایش دانش و تجربیات فرد می گردد. از خستگی روحی می کاهد و این امر موجب تحرک فکری و خلاقیت می شود.
8- جانشینی موقت: در این روش مدیر فرد معینی را آموزش می دهند تا در مواقع مأموریت و یا مرخصی ها جای او را پر کند . بدین ترتیب شخص می تواند به آهستگی آموزشهای لازم را در جهت اشغال پست بالا تر بگیرد .
ابعاد توسعه مدیریت :
1. دانش
2. تواناییها
3. مهارتها
4. ویژگیهای شخصیتی
5. نگرش
دانش :
دانش اسم مصور دانستن و به معنی علم و آگاهی ، دانایی و معرفت می باشد.
دانش در این مقاله بر معلومات نظری مدیران ، دانش اداره کردن و علم مدیریت دلالت دارد.
ضرورت توجه به دانش مدیریت :
دانش و معلومات پرسابقه ترین بعد شایستگی مدیریتی و نقطه قوت هر سازمان و مدیری محسوب می شود . دانش زیر بنای سایر ابعاد شایستگی و یکی از راههای اصولی هدایت تلاش مدیران به شمار می رود از این رو برخورداری از
– معلومات تخصصی ( یعنی داشتن اطلاعات خاص در مورد حرفه ای معین )
– معلومات عمومی ( آشنایی با اموری که ارتباط خاص با وظایف سازمانی ندارد)
جزء الزامات زندگی اجتماعی و سازمانی مدیران است .
• دانش همان عنصری است که موجب کیفیت تصمیم گیریهای ، انعطاف پذیری فکری و بستر ساز به کارگیری سایر استعداد های بالقوه افراد می گردد.
در صورت بستن دریچه های نفوذ دانش به داخل سازمانها ، رشد آنها دچار تزلزل می شود ، به این دلیل که با افزایش سرعت تغیرات محیطی ، چنانچه اطلاعات لازم در اختیار مدیران قرار نگیرد ، درجه عدم اطمینان در تصمیم گیری های مدیریتی فزونی می یابد . از این رو برای واکنش به هنگام – به تغییرات محیطی و حفظ و ترقی وضعیت سازمانی ، یادگیری مستمر و بالا بردن سطح دانش مدیران ضروری به نظر می رسد .
اهداف مطالعه دانش مدیران :
1- شناسایی مؤلفه های اساسی دانش مورد نیاز مدیران
مدیریت منابع انسانی ، رفتار سازمانی ، جامعه شناس ، روانشناسی ، کاربرد کامپیوتر در مدیریت ، بهره وری ، مدیریت بحران و … می باشد.
2- ارتقا سطح دانش و آگاهی های مدیران
3- بهینه سازی تصمیمات مبنی بر دانش مدیران
4- شکوفا سازی استعدادهای بالقوه مدیران با پشتوانه دانش نظری آنان
توانایی های مدیریتی :
تعریف توانایی : یک توانش خصلتی با ثبات و وسیع را مصور می سازد که شخصیت را به دست یابی نهایت عملکرد در امور فیزیکی و عقلی مقید می نماید.
اهداف مطالعه توانایی های مدیریتی :
1- بهره گیری از مؤلفه های توانایی های مدیریتی در انتصاب مدیران می باشد
1-1- توانایی های فکری (ذهنی)
1-2- توانایی های فیزیکی (جسمی )
1-3- تجربه
1-4- توانایی روحی ( روانی) : شناخت روشن از توانایی ها این امکان را به وجود می آورد تا افراد در مشاغلی به کار گمارده شوند که با استعداد ها و توانایی های فردی آنان سازگار باشد.
2- مطالعه توانایی ها ، شناخت موارد لازم برای پی ریزی دوره های آموزشی است .
مهارتهای مدیریتی :
تعریف مهارت : مهارت ظرفیتی خاص برای انجام فیزیکی کارها و توانایی پیاده سازی علم در عمل است .
ضرورت توجه به مهارتهای مدیریتی :
داشتن مهارت به عملکرد مدیران اعتبار بخشیده و رسیدن به اهداف سازمان را تحت الشعاع قرار می دهد . از سوی دیگر ، تجهیز مدیران به مهارتهای مورد نیاز این امکان را به آنان می دهد تا وظایف و رسالت های خود را به نحو احسن انجام دهند.
مؤلفه های مهارتهای مدیریتی :
1- مهارتهای فنی : به این موضوع اشاره دارد که مدیران باید توانایی کارکردن با تجهیزات و ماشین آلات را داشته باشند . لذا بیشترین نیاز به این مهارت در سطح مدیران عملیاتی احساس می شود
2- مهارتهای ادراکی : عبارت است از توانایی مدیر در هماهنگ نمودن و یکپارچه کردن فعالیتها و منافع سازمان لذا مدیران عالی سازمان به این مهارت بیشترین نیاز را دارند .
3- مهارتهای انسانی : به معنای توانایی کار کردن با دیگران است و در همه سطوح مدیریت یکسان است . مهارت انسانی به طور نسبی در همه سطوح سازمانی مورد نیاز مدیران است . البته با حرکت به سمت سطوح ارشد سازمان ابعادی به این مهارت اضافه و به برخی حذف می گردند .
ویژگیهای شخصیتی مدیران :
اصطلاح شخصیت به صفات ، ویژگیها و خصلتهای مشخص کننده یک فرد از دیگران اطلاق می شود و شخصیت مجموعه الگوهای منحصر به فرد و نسبتاً ثابت رفتاری احساسی و فکری است که انسانها از خود بروز می دهند .
ضرورت مطالعه شخصیت :
شخصیت یکی از اساسی ترین و در عین حال پیچیده ترین مباحث روانشناسی است .
کنجکاوی ذاتی انسان درباره رفتار خویش می تواند دلیلی بر ضرورت مطالعه شخصیت باشد .
دلیل دیگری که مطالعه شخصیت افراد را توجیه می کند . مربوط به کاربرد عملی آن است . صرف نظر از نوع و مقام شغلی افراد ( برای دیگران ) یا ( با دیگران ) کار می کنند ، مسلماً آگاهی از شخصیت انسانهایی که در محیط کار با هم تعامل دارند ، زمینه ساز بهبود کیفیت روابط فردی و در نتیجه عامل موفقیت در کار و اجتماع است .
نگرش مدیران :
تعریف نگرش :عبارت است از عقیده ، نظر یا احساس مربوط به يك واقعه یا وضعیت به بياني دیگر نگرش دیدگاهی ویژه در مقابل چیزی یا امری مي باشد.
مؤلفه های نگرش مدیران:
به طور گلي مؤلفه های مربوط به نگرش مدیران را مي توان به شکل زیر خلاصه نمود.
1. نگرش به شغل و پست سازمانی
2. نگرش به کارکنان سازمان
3. نگرش به جامعه