حراج مدرک دکتري!

 

چندي پيش معاون وزير علوم و رئيس سازمان امور دانشجويان پرده از اتفاق قابل تأملي برداشت. وي گفت: سه هزار نفر بدون گذراندن آزمون ورودي و سنجش توان علمي، دانشجوي “دکترا” شده اند و دير يا زود دانش آموخته و احتمالاً به عنوان نيروهاي تحصيل کرده جامعه مدعي تصاحب مناصب کليدي خواهند شد. هر چند اگر يک بررسي آماري انجام پذيرد به حتم خواهيم ديد امثال اين افراد هم اکنون نيز داراي مناصب مهمي در شهرهاي خود هستند و چه بسا پذيرش آنان در مقطع دکترا از طريق رانت همين مسئوليت ها بوده است. به عنوان مثال يکي از دوستان مي گفت: شاهد بودم فردي با مدرک فوق ديپلم در يکي از سازمان ها، مسئوليتي به عهده گرفت و در دوران شش ساله مديريت خود تمام مقاطع دانشگاهي را بدون کنکور، حضور در کلاس و طي مراحل علمي طي کرد و بعد از اينکه دانشجوي دوره دکترا شد مسئوليت خود را تحويل فرد ديگري داد.
نکته اي که در وهله نخست از سخنان اين مقام مسئول به ذهن مي رسد اين است که ورود سه هزار نفر بدون ارزيابي سطح دانش و بررسي رزومه علمي در عالي ترين مقطع تحصيلي دانشگاهي در حالي انجام مي گيرد که در آخرين آزمون ورودي دکترا، حدود ۲۱۸ هزار داوطلب شرکت کردند که پس از آزمون، ۲۱ هزار نفر از آن ها(کمتر از يک دهم متقاضيان) در رديف معرفي شدگان براي شرکت در مصاحبه قرار گرفته و در   نهايت ۱۰ هزار و ۸۰۹ نفر دانشجوي دکترا شده اند؛ به بيان ديگر چه بسيار افرادي که سال ها تلاش و مطالعه کرده اند و کنکور داده اند ولي با وجود شايستگي هنوز فرصت ورود به دوره دکترا را پيدا نکرده اند.
علاوه بر اين افراد بسياري که از وضع مالي مناسبي برخوردارند مي توانند بدون آزمون با هزينه کردن چيزي حدود چهل يا پنجاه ميليون تومان مدرک دکتراي معتبر دانشگاهي(حتي از دانشگاه هاي سطح يک کشور) دريافت کنند و در جرگه استادان دانشگاه قرار بگيرند.
و اين يعني حراج مدرک و قرباني کردن علم و دانش! به بيان ديگر دوران “علم بهتر از ثروت” به پايان آمده و زمانه اي فرا رسيده که علم و دانش واقعي جايش را به مدرک تحصيلي داده است و مدرک هم به راحتي در اختيار صاحبان ثروت و قدرت قرار مي گيرد.
البته اين نکته صحيح است که بايد تحصيلات تکميلي در کشور به گونه اي توسعه يابد که تا حد امکان از هجرت جوان ها به دانشگاه هاي خارج از کشور جلوگيري شود ولي اين توسعه بايد علاوه بر توجه به کميت، ابعاد کيفي را نيز شامل شود. بدين صورت که حداقل وقتي به فردي عنوان دکتر اطلاق مي شود سطح قابل قبولي از دانش و آگاهي را نيز داشته باشد. سخن پاياني اينکه بايد ضمن تشکر از مسئولان وزارت علوم به سبب آشکار کردن اين حقيقت پاسخ چند سؤال مهم را از ايشان مطالبه کنيم؛ اول اينکه اکنون که ابعاد دردناک اين ماجرا آشکار شده است آيا مجازات مسئولاني که با اشتباهاتشان نسلي از دکتراي تقلبي و کم سواد را به وجود آورده اند پيگيري نمي کنيد؟ دوم اين که با اين سه هزار نفري که بدون آزمون پذيرفته شده و قرار است مدرک بگيرند، چه مي کنيد؟ و در نهايت وزارت علوم براي کيفي سازي دانشگاه ها و ارزيابي مناسب سطح علمي داوطلبان در ورود به مقاطع تکميلي خصوصاً در پرديس هاي خود گردان(بخوانيد پول محور) چه برنامه اي دارد؟
خراسان – مورخ پنج‌شنبه 1392/11/17 شماره انتشار 18618
نويسنده: مهدي ياراحمدي خراساني

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *