درآمدی بر رفتارهای سیاسی تشکل ها

 

رفتار سیاسی در هر تشکل عنصر تفکیک ناپذیر آن تشکل می باشد. به بیان دیگر هر چند ممکن است ماهیت فعالیت یک تشکل کاملاً غیر سیاسی باشد ولی به هر حال فعالیت های تشکلی متأثر از جریانات و اتفاقات سیاسی است. در یک نگاه جامع تر ایجاد حکومت و دولت در هر کشور و یا انحلال آن و بوجود آمدن حکومتی جدید در نتیجه همین رفتارهای سیاسی مردم و تشکل هاست. لذا زمانی که یک تشکل در دامنه ی اجتماعی به فعالیت می پردازد می بایست اصول تعریف شده ای برای بروز رفتارهای سیاسی خود داشته باشد.
اگر بخواهیم رفتار سیاسی تشکل ها را مورد بررسی قرار دهیم در ابتدا می بایست فرهنگ سیاسی حاکم بر آن ها را شناسایی کنیم. البته باید به این نکته اشاره کرد که آن چه در این نوشتار در ارتباط با رفتار سیاسی تشکل ها ارائه می گردد منظور تشکل هایی است که ماهیت غیر سیاسی داشته و در مقاطع خاصی از خود رفتارهای سیاسی بروز می دهند.
فرهنگ سیاسی حاکم بر تشکل های جامعه ایرانی فرهنگی مرکب از تبعی و مشارکتی است؛ در فرهنگ سیاسی تبعی تشکل ها از نقش های گوناگون حکومت اطلاع دارند و از نتیجه تصمیم های حکومت مطلع هستند، ولی در فرایندهای سیاست گذاری نقش تعیین کننده ای ندارند اما در فرهنگ سیاسی مشارکتی تشکل ها اطلاعات و آگاهی زیادی درباره حکومت و دولت دارند و در حقیقت به بلوغ سیاسی دست یافته اند و به طور نسبی در حوز ه های مختلف دخالت می کنند و به رفتارهای سیاسی نخبگان حساس هستند. در این نوع فرهنگ سیاسی، تشکل ها خود رامتعلق به نظام سیاسی می دانند و معتقدند که می توانند در بهبود تصمیم های سیاسی موثر باشند. از آنجایی كه جامعه ایران از جمله کشورهای در حال توسعه می باشد فرهنگ سیاسی تشکل ها مابین تبعی و مشارکتی دارند. 
نکته قابل توجه در رفتارهای سیاسی تشکل ها “پدیده ی هیجان زدگی” است. که این امر بدین صورت تشریح می گردد؛ به طور کلی ایرانیان بسیار عجول هستند به همین علت اگر موجی در میان گروه و یا تشکل کوچکی از آنها رخ بدهد بلافاصله و با سرعت منتشر می گردد. از سوی دیگر متأسفانه بسیاری از اعضای تشکلی عادت به اظهار نظر درباره اموری دارند که از آنها بی اطلاع هستند یا اطلاعات ناکافی و ناقص دارند اما با ابراز و بیان همین اطلاعات و انتشار آن موجب بروز برخی هیجانات در میان اعضای آن تشکل و یا سایر تشکل ها می شوند که در واقع کاذب بوده و ریشه ای ندارند. از عواملی که می تواند باعث هیجان زدگی تشکل ها و به تبع آن بروز رفتارهای ناپخته سیاسی شود می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- فقدان مهارت تصمیم گیری: تشکل های ما خصوصاً آن هایی که قاطبه ی جمعیتی آنها نسل سوم به بعد انقلاب می باشد به دلیل عدم آشنایی به شیوه های مختلف تصمصم گیری از شیوه تصمیم گیری عقلایی محدود استفاده می کنند(افراد غالباً ناخود آگاه از این شیوه استفاده می کنند البته نه همه ی افراد )که به معنی انتخاب اولین راه حل رضایت بخش است و باعث می شود که تشکل به محض پیدا کردن اولین گزینه ی مناسب سایر گزینه ها را کنار بگذارند.
2- خطای ادراکی: مسئله ی دیگر خطای ادراکی است به طوری که تشکل در انتخاب و رفتار سیاسی خود دچار خطاهایی مانند خطای هاله ای (تمایل به تحت تاثیر قرار دادن ادراکات خود توسط یک صفت شخصیتی را خطای هاله ای می گویند)می شوند به همین دلیل این مسئله مانع تصمیم گیری درست آنها می شود.
3- تبلیغات: در مورد تبلیغات نمی توان از نقش رسانه ها صرف نظر کرد. امروزه اثرات رسانه ای در فعالیت های تشکلی بسیار پررنگ است. لذا رسانه ها در جهت دهی سیاسی می توانند نظر جامعه(تشکل) را، با توجه به قدرت خود، نسبت به شخص یا حزبی متمایل نمایند و یا از طرف دیگر شخص یا حزبی دیگر را سرکوب کنند و یا باعث رفتارهای خاصی در یک تشکل گردند.
4- فقدان اطلاعات کامل سیاسی( عدم بلوغ سیاسی تشکل ها): تشکل هایی که در جامعه فعالیت می کنند به دلیل تأثیرپذیری از مسائل سیاسی باید به سطحی از دانش و آگاهی رسیده باشند که نسبت به تمام جوانب تصمیم خود آگاهی داشته باشند و مطمئناً در مواقعی که دانش و آگاهی کامل باشد، رفتار سیاسی تشکل صحیح تر خواهد بود.
5- احساسات: اعضای برخی تشکل ها با هر پیامی که عرق ملی در آن نهفته باشد تحت تاثیر قرار می گیرند علاوه بر این اگر وعده ی یک تحول عظیم نه لزوماً اقتصادی بتواند روشن فکران جامعه را قانع کند و بین قشر محروم هم مخالفتی نداشته باشد ،اقلیت روشن فکر قادر به غلبه بر اکثریت جامعه از طریق تبلیغات غیر رسمی هستند.
6- اثرات عناصر خاص در تشکل: اگر در تشکلی حتی یکی از افراد آن نسبت به دیگر افراد تشکل از لحاظ علمی، سیاسی و … آگاهی بیشتری داشته باشد و افراد تشکل به آن شخص اطمینان داشته باشند، وقتی این فرد در مورد جریان سیاسی خاصی اظهار نظر می کند می تواند با تعاریف خود نظر سایر عناصر تشکل را جلب کند و در آنها نسبت به تصمیم خاص سیاسی تأثیر بگذارد.
سخن پایانی این که تشکل ها(منظور تشکل های غیر سیاسی است) می بایست ضمن افزایش ظرفیت ها و آگاهی های سیاسی خود به گونه ای رفتار نماید که کمترین آسیب و اثر را از جریانات سیاسی ببینند. چون تشکل هایی که به دنبال فعالیت های اجتماعی و فرهنگی هستند به محض آلوده شدن به جریان های سیاسی اثر و قابلیت خود را از دست می دهند وعمرشان کوتاه می شود. پختگی و بلوغ سیاسی اعضای تشکل، افزایش آگاهی های سیاسی اعضا، پرهیز از هیجان زدگی و همان چیزی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دایره سبک زندگی بدان اشاره فرموده اند یعنی؛«حقوق،اخلاق و خردورزی» می تواند در مدیریت رفتار سیاسی تشکل ها نقش ویژه ای ایفا نماید. 
* شجر – پایگاه فعالان شبکه جوانان رضوی

http://shajar.ir/tabid/386/View/969/id/3420/Default.aspx

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *