– ايده هايي براي ساختن كارمندان
الف ) كارمندان خود را با پرچمي كه در دست داريد رهبري كنيد.
ب) اعتماد به نفس كارمندانتان را افزايش دهيد.
ج) اشتباهات كارمندان را با وقار و احترام ببخشيد.
د) از تيم خود يك برنده بسازيد.
– ايده هاي براي مديريت كاركنان
الف ) تلاش كنيد ذهنيت كارمندان خود را تغيير دهيد.
ب) ارتباط مؤثر با كارمندانتان مثل مغز كنجد مقوي است.
ج) به كارمندانتان كارهاي سخت و خسته كننده ارجاع نكنيد.
د) جلسات خوب راه بياندازيد.
– ايده هايي براي ايجاد انگيزه در كارمندان
الف) همه در شركت مهم هستند.
ب) به آنها بياموزيد كه از انتقادات درس بگيريد.
ج) درگيري هاي شخصيتي را از بين ببريد.
د) مشكلات كارمندانتان را حل كنيد.
هـ) كارمندان بد را درمان كنيد.
– ايده هايي براي آموزش كارمندان
الف) ضرورت آموزشي
ب) آموزش معجزه نمي كند اما …
ج) مربي به ابزار خوب نيازمند است.
د) آموزش سرمايه گذاري است.
هـ) جلسه آموزشي را به ياد ماندني برگزار كنيد.
ايده هايي براي ساختن كارمندان
الف )كارمندان خود را با پرچمي كه در دست داريد رهبري كنيد.
يك مدير رهبر گروه خود است. مهم نيست كه اين گروه شركتي بزرگ متشكل از 600 كارمند است يا يك شركت كوچك شش نفري ، بايد همواره با كارمندان خود مانند يك رهبر واقعي برخورد نمايد. با پرچمي در دستانش تا كارمندان بتوانند از او پيروي كنند. در اين نقل قول تفكر زيادي به خرج رفته : {سرعت رئيس و رهبر} سرعت تيم را مشخص مي كند. « حالا اگر موتور لوكوموتيو ( مدير ) شصت كليو متـر در سـاعت سـرعت داشتـه باشـد ، آيا سـرعت واگنها همين مقـدار نخواهد بود ؟ آنها با همين سرعت حركت كنند. از طرف ديگر ، اگر سرعت موتور لوكوموتيو كم شود، يا حتي خراب شود ، واگن ها چه مي شوند؟
« يك سازمان ، سايه امتداد يافته يك مرداست » – آن مرد شما هستيد . رئيس شركت. ارزشها و اعتقادات شما در تمام شركت گسترده مي شود. اگر افراد شركت كارمندان خوبي باشند و ارزشهاي شما معمولي باشد ، روي كارمندان اثر خواهد گذاشت البته سه سال طول مي كشد كه شخصيت ، حسن نيت و آبروي شما را زياد كند . اما تنها سه ماه اشتباه كافي است كه اعتبارتان شديداً كم شود.
ب) اعتماد به نفس كارمندانتان را افزيش دهيد.
هر مديري كه مي خواهد كارمندانش را بسازد بايد مطمئن شود كه اعمال خودش سازنده ، عزت نفس كارمندانش است. او بايد خالصانه معتمد باشد كه كارمندانش مي خواهند كاركنند و با هدف كاركنند.
رابطه خود را با كارمندانتان به روش ژاپني پايه ريزي نماييد. رابطه مستحكمي بسازيد كه به راحتي متزلزل نشود . رابطه اي بر اساس دوستي ، برابري و برادري.
اين نمي تواند يك روزه انجام شود. در واقع اين يك فرايند دايمي است . يك فرايند عادت ساز كه به تدريج صورت مي گيرد. چگونه؟
به چند راه و نكته اشاره مي كنم. مچ كارمندانتان را موقع كار دست بگيريد! بله قربان وقتي مي بينيد يكي از كارمندانتان در حال انجام كاردرستي است بشنويد و نگاه كنيد مچ او را بگيريد فقط متوجه شدن كافي نيست آنرا آزادانه مطرح كنيد. حتي در يك مناسبت مربوط به آن كار آنرا مطرح كنيد و حتي آنرا بنويسيد . يادتان باشد كه قلم از شمشير قدرتمند تر است . هرگاه كه كاردرست كارمندتان را ديديد بايد يك مدل بدهيد فكر كنيد اين را عادت خود بكنيد : مطمئن باشيد از اين عمل سود خواهيد برد.
به آنها امنيت بدهيد ، آموزش بدهيد ، تمرين دهيد ، پول بدهيد ، اجازه بدهيد مبارزه كنند و از همه اينها مهمتر و بالاتر رضايت شغلي بدهيد . همانطور كه از رئيس خودتان انتظار داريد ، هركسي در اين دنيا يك رئيس دارد . هركس به طريقي وقتي واقعاً قصد دادن امنيت ، آموزش ، مبارزه ، پول و ديگر چيزها را به ديگران داريد ، باور كنيد فقط به اندازه توان نهادي كه در آن كار مي كنيد قادر به اين كار خواهيد بود.
هيچ محدوديتي براي كارهايي كه مي توانيد براي كارمندانتان انجام دهيد وجود نداد . مسأله هميشه مقدار پول و وقتي كه براي كارمندتان هزينه مي كنيد نيست . بلكه چگونگي لطف كردن به ديگران هم به حساب مي آيد خيلي از رؤسا در سال جديد عيدي هاي سنگيني به كارمندان مي پردازند . اما آنها اين پول را مي دهنـد چـون بايـد بدهند بايد با احساس داده شـود. چيـزي كه هنگام پـرداخت مي گوييم 10 درصد قضيه است. آنچه چشمانتان مي گويند 20درصد ، آنچه ذهنتان مي گويد 30درصد،آنچه قلبتان مي گويد برابر 40درصد كل موضوع ارزش دارد! اين را به ياد داشته باشيد تا هرگز اشتباه نكنيد. با الگوي خوب بودن ، نظم را به آنها بياموزيد وقتي مي خواهيد كارمندانتان را بسازيد بايد نظم را به طريق معقولي به آنها بياموزيد . انجام اين كار يك شبه غير ممكن است اين كار تلاش منظم و پيگيرانه مي طلبد اين مثل روشن وخاموش كردن چراغ نيست نمي توانيد بگوييد : امروز شركت را منظم مي كنم و بعد استراحت كنيد!
ج) اشتباهات كارمندان را با وقار و احترام ببخشيد .
يك امريكايي مي گويد: « حتي مـداد رئيس كل هم تهش پاك دارد » به عبارت ديگر حتي رئيس كل هم مي تواند اشتباه كند. افراد بشر همه كارمند هستند و كارمندان هم انسانند. انسانها دچار ضعف هاي دروني مانند تنبلي ، حرص ، كم حوصلگي ، دروغگويي غصور و اينطور مشكلات مي شوند. وقتي اين ضعف ها را به عنوان يكي از عناصر دروني كارمندتان بشناسيد مي توانيد آنها را در خاطر داشته باشيد و از آنها به نفع اهدافتان استفاده كنيد. مي توانيد « فاكتور تخفيف لازم را به هنگام برخورد با آنها بكار بريد » آنها ممكن است دچار ضعف هايي مثل موارد زير باشند :
• ممكن است كارمندان وقتي بيشتر از حد نياز براي انجام كاري در نظر بگيرند.
• كارمندان همه تمايلي دروني به انجام تقلب دارند مگر آنكه جو بيروني سيستم بازدارنده باشد.
• وقتي كارمندان تقلب مي كنند مدير گروه به اندازه آنها مقصر است فضاي مساعد براي انجام تقلب را ايجاد كرده است.
• هرگز اجازه ندهيد كه كارمندتان شما را فريب دهد اگر كسي صداقت كاري نداشته باشد و براي مدت زيادي اين را در نظر نگيريد باعث مي شويد كارمند صادقتان به عدم صداقت تشويق شود . نگذاريد كارمندانتان با گول زدن و تقلب كارشان را پيش ببرند.
• يادتان باشد كه يك كارمند يا صادق يا نا صادق است ، درست مثل اينكه يك زن يا حامله است يا نيست امكان ندارد كه او كمي حامله باشد. با اين حال در صورتي كه فكر مي كنيد كارمندتان انسان خوبي است اشتباهات كوچك و نادر او را تا حد معقولي ببخشيد.
{از اينكه مي گويند كارمندان مثل سيب هستند تعجب نكنيد !وقتي يك سيب كه رويش لكه دارد گيرتان مي آيد چه {كاري مي توانيد بكنيد؟
مي توانيد او را دور بيندازيد و يا بعد از برداشتن لكه سيب با چاقو آنرا بخوريد . 96درصد اوقات لكه خيلي عميق نيست سيب بدون لكه هم بسيار گران است. به طريق مشابه اكثر كارمندان همكاران و مشاوران شما مثل سيب هستند * – بايد ضعف هاي آنها را با « چاقوي ذهني » خود در آوريد و از نقاط قوت آنها براي سود بري دو جانبه استفاده كنيد.
شايد نام ميكل آنژ كه مجسمه داوود را تراشيده است شنيده باشيد. اين مجسمه به عنوان يكي از بزگترين هنرهاي ساخته ي دست بشر شناخته شده سنگ مرمري كه ميكل آنژ بكار برد ناقص و رگه دار بود . خيلي از هنرمندان قطعه مرمر كه رگه ها يش حتي از دور با چشم غير مسلح ديده مي شد را بررسي كرده و گفته بودند « كاري نمي شودكرد»
آنها از تلاش براي چشم پوشي از عيب ها سرباز زدند. ميكل آنژ وقتي به سنگ نگريست تزئيني كافي براي ديدن فرم هيكل داوود كه در سنگ منتظر آزاد شدن گشته بود را داشت.
ميكل آنژ نقص ها را نديده گرفت او ويژگي هاي مهمتر را ديد و به قطعه سنگ مرمر نگريست او اشكالات سنگ را مثل لكه نرم سيب در آورد ، انگار كه هيچ رگه اي در آن نبوده است اين سنگ از درون ، پس ازآنكه كمي تراشيده شد مرمرخيلي خوبي بود . به همين سادگي همه ما مي توانيم ميكل آنژ باشيم .
همه ما كارمندانمان را در نظر داريم اگر نتوانيم مانند ميكل آنژ فكر كنيم تنها نقص هاي كارمندان را خواهيم ديد و قادر به افزايش سود دهي صنعتمان نخواهيم بود . بايد ديدگاه صحيح و انعطاف پذير داشته باشيم و براي افزايش و آزاد سازي توانايي هاي كارمندانمان تلاش كنيم.}
د) از تيم خود يك برنده بسازيد.
يك تيم برنده تيمي است كه اعضاي آن با هم كار مي كنند. ژاپني ها اين را خيلي خوب مي دانند كار تيمي محور موفقيت آنها در دنياي تجارت است.
صنعت مانند يك ماشين پيچيده است – تمام قسمت هاي يك سيستم ماشين به آرامي و با كمك يكديگر كار مي كنند تا آن را به حركت در آورند چگونگي تشكيل يك تيم برنده موضوع تحقيقات گسترده و سال ها تجربه ي همراه با آزمون و خطا بوده است در اينجا چهارراه اصلي كه به نظرمان بهترين راه ها ست مي آوريم:
الف ) تنها دستور مدير كافي نيست
هرايده اي براي موفق شدن بايد توسط هر يك از اعضاي تيم درك شود . هريك از اعضاي اركستر بايد بتواند نت را خوانده و روي ساز خود اجرا كند تا آهنگ زيبايي ساخته شود او بايد تمام نت هاي ديگر را به خوبي نت خودش بفهمد اگر هريك از نوازندگان نت خود را بنوازند نتيجه تنها سرو صداي ناهمگون خواهد بود . حتي يك مسابقه قايق سواري ، سريعترين تيم گروهي است كه اعضاي آن با نظم كامل و هماهنگ با هم پارو مي زنند.
آيا هرگز فكر كرده ايد كه چرا گاهي يك بازيكن شاخص براي بازي در تيم انتخاب نمي شود شايد اين بازيكن به طور فردي خيلي عالي بازي كند اما ظرفيت فدا كردن منافع شخصي براي منافع تيم را نداشته باشد.
بعنوان رهبر تشكيلات نهاد خود بايد اطمينان حاصل كنيد كه تيم كاري خوبي داريد نه اينكه هريك از افراد تيم خوب هستند.
ب) برابري در فداكاري كردن.
وقتي صحبت مي كنيد كارمندتان به حرف هاي شما گوش مي كند . وقتي كاري انجام مي دهيد او شما را مي بيند بنابراين بايد مواظب تمام حرف ها و اعمال خود در اداره باشيد اگر همه افراد شركت ساعت كاري و تلاش برابر داشته باشند مطمناًبه هدف خود مي رسيد.
هرتيمي چـه تيم كاري يـا تيم ورزشي باشـد ماننـد خانواده اي متشكل ازشوهر ، زن و فرزندان مي باشد آن طور كه مشهود است . خانواده يك گاري است كه زن و شوهر دو چرخ آن هستند. اگر يك چرخ بشكند گاري چپ مي كند اگر يك چرخ آهسته بچرخد جهت حركت عوض مي شود و ممكن است پسـرفـت كنـد ! اگر يـك چـرخ اصـلاً حركت نكنـد گاري بـدون اينـكه ذره اي پيش بـرود دور خـود مي چرخد.حتي اسب هايي كه گاري دوچرخه را مي كشد بايد سرعت يكسان داشته باشند . اين تمام چيزي است كه در كار همگاني بايد رعايت شود … برابري ميزان تلاش افراد براي پيش بردن كارها.
ج) كنار آمدن با كارمندان
اين بستگي به نظر شما درباره كارمندانتان دارد. احساسي كه نسبت به خودتان داريد هم خيلي مهم است . هم براي كارمندان ديگر و هم براي خودتان اگر نسبت به خود احساس خوبي نداشته باشيد داشتن احساس خوب نسبت به ديگر كارمندان و كاركردن با آنها برايتان مشكل خواهد بود.
هرگز سرتان آنقدر شلوغ نيست كه نتوانيد از كارمنداني كه خوب كار مي كنند تشكر كنيد سعي كنيد دنبال فرصت براي تشكر باشيد.
هرگز فكر تشكر و لبخند را در رابطه با كارمندانتان فراموش نكنيد.
آيا به پيشنهاد هاي آنان گوش مي دهيد و آنها را بكار مي بينيد ؟ آيا براي آنها ارزش و اعتبار قائليد؟ يادتان باشد كه عادات خوب از موقعيت خوب يا ثروت ناشي نمي شود . واقعيت آن است كه مردم به دليل عادت هاي خودبشان به موقعيت ها ي خوب مي رسند اين مثل همان واقعيت است كه آدم به دليل خوشحالي نمي خندد بلكه به علت لبخند زدن خوشحال است . به صورت منبعي از عادات و نظرهاي خوب درآييد.
د) خود را به جاي ديگران بگذاريد.
هر عضوي از يك تيم مسائل و مشكلات خود را دارد. مشكلات اعضاي تيم را از زاويه ديد خودشان بنگريد خودتان را به جاي ديگران بگذاريد تا جايي كه ممكن است در حل هر مشكلي به آنان كمك كنيد ( طرح ص 53 ) روح تلاش براي حل مشكل مهم است و با هر بار تلاش شما براي حل ، حتي اگر مشكل حل نشود كارمندتان از اينكه شما سعي داشته ايد به او كمك كنيد خوشحال خواهد شد.
عادت اينكه خود را به جاي ديگران بگذاريد باعث ايجاد همكاري بهتر بين اعضاي تيم خواهد شد همكاري را بايد شما شروع كنيد حتي اگر ديگران به آن تن در ندهند اينكار را متواضعانه به عنوان قسمتي از وظيفه خود انجام دهيد تواضع داشته باشد.
هيچ محدوديتي در مقدار كاري كه يك نفر مي تواند انجام دهد وجود ندارد به شرطي كه برايش مهم نباشد كه چه كسي از كارش بهره برداري مي كند ساختن تيم كمك زيادي مي كند دور خود يك گروه كارآمد هسته اي تشكيل دهيد بيلونر امريكايي پل گتي به تيم خود مرداني با ذهنيت ميليوني مي گويد اين ذهنيتي ثبت و پيشرونده ، حساس نسبت به هزينه و مبتني بر سود آوري دارند و آنها در اطراف خود روحيه كار تيمي را مي سازند و اين هرمي مي سازد ك نوك آن اشاره به ماه دارد! شجاعت يعني يادگيري مهارت هاي جديد براي آنكه براي تيم مفيد تر باشيم و همچنين با كارهاي مبارزه جويانه برخورد راحتي داشته باشيم . به تغيير دادن موقعيت بازيكنان ادامه دهيد نه فقط براي تنوع بلكه براي آنكه دريابيد كه هريك از بازيكنان بهترين خالي خود را پيدا كرده و همچنين بتوانند مشكلات همكاران خودرا درك كنند.
هـ) درست ارتباط برقرار كنيد.
به اين فكر كنيد شما همواره مي خواهيد رئيستان دستورهاي واضحي صادر كند لغات ساده به كارببرد و مانند بودا صحبت كند يعني با آرامش آيا شما همين موارد را در ارتباط با تيم كاري خود رعايت مي كنيد؟
بگذاريد 13 قسمت مهم بدن را كه براي ارتباط بهتر استفاده از چيزي بسيار مهم تر از اين سيزده مورد خوش را فراموش نكنيد : ذهن
1 ـ سر
از اين عضوبراي نه گفتن در زمان مناسب استفاده كنيد براي گفتن نه در زمان مناسب شك نكنيد در اين صورت ديگران مي فهمند كه شما يك آدم حسابي هستيد به هر چيزي بله نمي گوييد و احترامشان نسبت به شما افزايش مي يابد نه اينكه فقط دوستتان داشته باشند.
2 ـ چشم
در لحظه مناسب بگوييد كه متاسفم وقتي اشتباه مي كنيد طوري با احساس و گرمي بگوييد متاسفم كه ديگران حس كنند كه اشتباهاتشان شما را هم اندازه آنان اذيت كرده است بگذاريد چشمانتان اين را نمايش دهد همكاران به خاطر اين اظهار تاسف ها به شما احترام مي گذارند و سخت تر و هوشمند انه تر كار خواهند كرد چون مي دانند كه شما هم تاسف هاي آنها را مي پذيرد مردم از بكار بردن حس دروني خود در كارها مي ترسند چون حس مي كنند رنج ناشي از اشتباه احتمالي بيش از آن است كه اصلاً نداي قلبشان را نشوند.
3 ـ گوشها
وقتي در گل و لاي گير مي كنيد با يك گوش بشنويد و از گوش ديگر بيرون بدهيد.
4 ـ بيني
بيني خود را در فعاليت هاي رئيس همكاران ، هم گروهي ها ، مشتري ها و فروشنده ها فرو بريد با اين كار مي توانيد هموراه نسبت به آنچه در جريان است مطلع باشيد.
5 ـ دهان
تنها به كلمات و حرف ها بسنده نكنيد منظورتان را به كارمندان نشان دهيد و بگوييد كه منظورتان اين است .
6 ـ لب ها
لبخند بزيند … هميشه يك لبخند ارزانترين راه براي بهتركردن ظاهرتان است. لبخند يك منحني است كه همه چيز را صاف مي كند.
7 ـ قلب
آن را براي تشكر كردن در لحظات مناسب بكار بريد. وقتي لازم است بگوييد متشكرم نه خيلي زود و نه خيل دير .
8 ـ گلو
هر زمان با مراجعه به عقلتان دريافتيد كه يكي از افراد تيم بيش از حد كم يا زياد بار گروه را به دوش مي كشد سكوت نكنيد . بي تفاوتي در روابط انساني خيلي بد است . در دراز مدت به خاطر اين رفتارتان احترام زيادي كسب خواهيد كرد.
9 ـ انگشتان
انتقاد نكنيد هيچ كس از انتقاد خوشش نمي آيد . هيچ انتقادي را نسبت به خود نپذيرد هنگام شنيدن انتقاد عمل مورد انتقاد را جدا از خود بدانيد بعد تلاش كنيد ديدگاه منتقد خود ا بفهميد شايد اين انتقاد ناشي از حسادت باشد يا شايد كار شما در جهت اهداف تيم نيست اگر حس مي كنيد بايد از كسي انتقاد كنيد يادتان باشد وقتي يك انگشتان به ديگري اشاره مي كند سه تاي آنها به شما اشاره دارند.
10 ـ سكوت
سكوت مثل تندر مي آيد وقتي دختر 6 ساله ، همسر 36 ساله و مادر 66 ساله شما سكوت مي كنند چه مي شود ؟ اين به صورت تحمل ناپذيرترين صدا برايتان درمي آيد هنگام كار با مردم هم اين موضوع صادق است.
11 ـ شكم
يك مخزن فشار خيلي خوب اگر شير امنيت نداشته باشد به هيچ دردي نمي خورد در اكثر مواقع آخرين بار كاه است
كه پشت شتـر را مي شكنـد عجيـب اسـت اما هميشـه نقـاط شكسـت بـه مسائـل خيلي كـوچـك و بي اهميت مربوط مي شوند سعي كنيد بـه مسـائـل كـوچـك بخنـديـد . خنـده خـوب ، خنده حقيقي ، هميشه از شكم مي آيد.
12 ـ پا
خانم پ-ت – بوشا به خاطر سرعت زياد در همان يك مايل مدال ها را برد اگر گاهي يك ليوان آب براي همكارتان ببريد محبوب همه افراد خواهيد بود در اين صورت او هم بهتر كار خواهد كرد.
13 ـ گردن
هر از گاهي سعي كنيد قهرمان باشيد هرگاه كارخوبي انجام داديد كارمندان ديگران به دور گردنتان مدال مي اندازند . اين باعث مي شود گردنتان صاف تر بايسته و سر افراز شويد .
ايده هايي براي مديريت كاركنان
يادتان باشد كه حتي با هوش عادي هم مي توانيد با به كار بردن خرد مديريتي در مديريت كارمنـدان كارايي بسيـار بالايي را در آنهـا ايجـاد كنيـد هيچ راه ديـگري وجـود ندارد . اگر يك مـرد مي توانست مقدار تاثير يك ضربه تبر را به درخت اندازه بگيرد مطمئناً نا اميد مي شد. با اين حال اين ضربات كوچك اگر به طور متوالي ادامه يابند كلفت ترين درخت ها را هم مي اندازد.
الف) تلاش كنيد ذهنيت كارمندان خود را تغيير دهيد.
آيا ذهـن كارمنـدان ما در كاغـذها و پرونـده هاي شـركت شما ثبت مي شوند ؟ چرا نه ؟ آيا فكر نمي كنيد كه اين ذهنها ابزار كار شما هم هستند ؟
دلمان مي خواهد سيستم نويني را معرفي كنيم كه بازدهي و توليد را بالا ببرد اما با مقاومت كارمنداني رو به رو مي شويم كه مستقيماً با تغيير مخالفت مي كنند. وقتي مي خواهيد چيزي را عـوض كنيد كارمندانتان را با خود جلو ببريد . اينكار را به آرامي انجام دهيد ترسها ي آنها بروز نمي كنـد فكر خود را عوض كنيد … خوتان را عوض كنيد.
استخدام افراد با هوش كافي نيست بلكه به همان اندازه مهم است كه چگونه هوش را كه مديريت كنيم . وقتي ديد متفاوت شروع مي شود مي توانيد افراد خود را بهتر مديريت كنيد. وقتي در مورد مديران موفق مطالعه مي كنيم مي بينيم كه موفقيت آنها بستگي به توانايي آنها در مديريت موثر افراد بوده است .
ب ) ارتباط موثر با كارمندانتان مثل مغز كنجد قوي است.
اطلاعات خيلي مهم است . هر كسي به آن احتياج دارد مقدار مناسب اطلاعات در زمان مناسب و در نوع مناسب است كه باعث پيشرفت شركت به سمت موفقيت خواهد شد. اطلاعات براي شركت مثل غذا براي بدن ضروري است . غذاي خيلي زياد و يا غذاي خيلي كم يا نوع غذاي نا مناسب بيشتر بدي دارد تا خوبي . حالا : چگونه اطلاعات صحيح و مناسب كه سودآوري شركت را در دراز مدت به بالاترين سطح مي رساند بدست مي آوريم اينجا چند نكته آورده شده:
گوش دادن را ياد بگيريد :
يك مدير نمي تواند هزينه جبران نشينيدن حرف هاي كارمندانش را بپردازد و با اين حال هيچكس كاملاً بـه حرف هاي ديـگران گوش نمي دهـد . به طـور جطدي به حرف هاي كارمنـدانتان گوش دهيد مي توانيد اينكار دور از دفتر كار خود در جاي كه كارمندان به استراحت مي پردازند و كمتر تحت تاثير و
قدرت اداري شما هستند انجام دهيد . در اين صورت آنها مي توانند بهتر ارتباط برقرار سازند و شما مي توانيد سخنانشان را به طرز موثرتري بشنويد .
ج) به كارمندانتان كارهاي سخت و خسته كننده ارجاع نكنيد .
كارمندان علاقه اي به كارهاي چالش زا ندارند . بنابراين در مواجه با اين جور كارها روحيه خـود را مي بازند هنرمندان گفته اند: كاري را كه دوست داريد انتخاب كنيد و در اين صورت هرگز لازم نيست يك روز هم در زندگي كار كنيد.اين دست شماست كه كار براي كارمندانتان خسته كننده و پر از هيجان باشـد كار بايـد يك فعاليت ارضا كننـده باشـد كه بهترين چيزها را مطابق لياقت افراد در اختيارشان مي گذارد . كار نبايد منبع درآمد باشد كه بايد به صورت فعاليتي در آيد كه موجب رشد و تكامل كارمندان مي گردد.
وقتي يك كار با ارزش را به كارمندانتان مي سپاريد آنها براي انجام آن نياز به استفاده از دانش و مهارت و انرژي خود دارند.
تضمين كنيد كه كار هر فردي او را راضي ميكند و در نتيجه او كاملاً بكار دل مي دهد . تنها كسانيكه دست به تلاش مي زنند موفق مي شوند اين موفقيت در همين تلاش حاصل شود. وقتي اختيارات مي دهيد و كمك مي كنيد يك كارمند متوسط تلاش مي كند كه كارش بيشترين بازده را داشته باشد و از تمام استعدادهايش استفاده نمايد.
د) جلسات خوب راه بيندازيد.
دو نوع جلسه وجود دارد : اول نوع بازاري و سوم نوع اركستري مسؤوليت اينكه آخر وقت جلسه از چه نوعي در مي آيد بر عهده ي سخنران جلسه است .
هر گرد آيي – سمينار – يا كلاس آموزشي ، جلسه اي از افراد است و عنصر رهبري از ابتدا تا انتها مسؤول آن مي باشد. براي يك مدير برگزاري جلسات يك فعاليت ضروري يك راه بالقوه موثر براي اطلاع رساني بحث و تبادل نظر ايجاد خطر و تصميم گيري راجع به يك نقشه است . با اين حال لحظه اي كه نام جلسه به ميان مي آيد تصورات منفي به ذهن هجوم مي آورد براي اينكه اكثر جلسه ها نا منظم و پراكنده و خلاصه وقت تلف كني از آب در مي آيند.
ايده هايي براي ايجاد و انگيزه در كارمندان .
كنار آمدن در هر شركتي جنبه بسيا مهمي از روابط انساني است. چه اين شركت 6 كارمند داشته باشد يا 60 ، 600 ، 6000 ، ما كساني را ديده ايم كه به نظر بسيار زبده بوده اند اما عملكرد آنها به علت
نساختن با همكارانشان چندان تعريفي نداشته مديراني كه با موقعيت و امكانات خوب نمي توانسته اند بين كارمندان توافق ايجاد كنند. بالاخره اينكه شما مي توانيد ياد بگيريد كه چگونه با ديگران كنار بيايد و به كارمندان ديگر هم اين را بياموزيد.
الف ) همه در شركت مهم هستند.
هر كسي تمايل دارد مه مقرر كند كارش خيلي مهم است . كارمنداني را كه نمي توانند باديگران كنار بيايند پيدا كنيد تا حد ممكن عادلانه رفتار كنيد اما بعد از فرصت دادن قاطع باشيد هر كسي كه در برقرار كردن ارتباط دو طرفه مشكل دارد در دراز مدت به مقاصد شركت ضربه خواهد زد.
ب) به آنها بياموزيد كه از انتقادات درس بگيرند.
انتقاد يك واقعيت زندگي است هيچكس نمي تواند هميشه ديگران را خوشحال نگه دارد پس بايد با انتقاد چطور برخورد كنيم ؟ خوب سخت است اما سعي كند بلافاصله جواب ندهيد گوش كنيد هضم كنيد مسائل را از ديد شخص منتقد بنگريد به كارمندانتان بياموزيد كه انتقاد را به عنوان قسمتي از شغل خود بپذيرند و از آن درس بگيرند انتقاد را به چيزي با ارزش تبديل كنيد.
ج) درگيري هاي شخصيتي را از بين ببريد.
اگر هنوز درگيري بين شما و كارمندانتان وجود دارد آنرا از بين ببريد كارمندان اصلاح ناپذير را هم بيرون كنيد تا براي رقباي شما كاركند.
د) مشكلات كارمندانتان را حل كنيد.
هركسي از رئيس جمهور گرفته تا يك رعيت ساده مشكلات خودش را دارد بزرگ و كوچك . تنها نظر شماست كه كفيت و كميت مسائل را تعيين مي كند.
يادتان باشد : مشكلات واقعاً از نبود ايده ها نشآت مي گيرند بنايران براي هر مشكلي به ايده ها ي مختلف فكر كنيد . از مشكلات نهراسيد و فرصت ها را مغتنم شماريد. وقتي از مشكلات نترسيد حل خواهد شد مشكلات باعث ترس مي شوند و عمل ترس را مي كشد بنابراين دست به عمل بزنيد.
هـ) كارمندان بد را درمان كنيد.
كارمندان با هم مساوي نيستند هرگز هم نبوده اندو نخواهند بود در مورد كارمنداني حرف مي زنيم كه نمي خواهند با بقيه پيش بروند و دائماً جلب توجه مي كنند بعضي از آنها خيالبافاني هستند كه ادعا مي كند نمي توانند از ديگران چيز ياد بگيرند بعضي ها آنقدر جاه طلب هستند كه فكر مي كنند تحقير ديگران قسمتي از شغلشان است و هر كس كه از آنها پايين تر باشد را به حساب نمي آورند چنين كارمنداني در هر نهادي چه در سطح مديريت و چه در سطح كاركنان وجود دارند شما به عنوان يك
رهبر هرگز نبايد كارمندان بد را تحمل كنيد يك ژاپني مي گويد ميخ بيرون زده بايد آنقدر چكش بخورد تا پايين برود . مي توانيم بگوييم كه كارمندان بد مثل ميخ كج هستند بايد آنها را صاف كنيم يا دور بيندازيم . اينكار به كمي قاطعيت و شجاعت نياز دارد.
كارمندان بد از موثر بودن كار تيمي جلوگيري مي كند.
ايده هاي براي آموزش كارمندان .
ديروز …. گذشته است
امروز … شما در مي يابد كه مديريت كارها مشكل شده است .
خيلي از ما آگاهانه يا ناخود آگاه مي گذاريم دانشمان بي استفاده باقي بماند . مثل شترمرغ سرمان را داخل دستاوردهاي گذشته فرو مي بريم و چشم خود را به روي ايده هاي نو ، محصولات جديد و كاربرد اين محصولات مي بنديم . مي گذاريم تبليغات چاپ شده انبار بشنوند و خاك بگيرند . استفاده از فنون و مهارت هاي تجاري كه در سال هاي آموزش ياد گرفته ايم را كنار مي گذاريم چون فكر مي كنيم آنها فقط مخصوص تازه كارها هستند شروع مي كنيم به نديده گرفتن مشتري ها و مراجعان و فكر مي كنيم آنها مطمئناً نزد ما خواهند آمد و ما را خوب مي شناسند.
الف ) ضرورت آموزش .
يك آموزش دهنده مهارت هاي شغلي خود را به شاگرد خود مي آموزد كه به دست آمدن آنها از طريق سعي و خطا بسيار وقت گير پر هزينه و احتمالاً مضرخواهد بود شايد هنوز فكر كنيد نيازي به آن نيست اما شرايط به سرعت در حال تغييرند نهادها هر روز بزرگتر و پيچيده تر مي شوند موقعيتي پيش آمده كه معلمان ديروز امروز نمي توانند درس بدهند و فردا هم مطمئناً موثر نخواهد بود.
مواظب افكار خود باشيد اگر يك لغت جادويي در مديريت باشد كلمه فكر است ، فكر مثبت . سود آوري هر برنامه آموزشي به فكر مثيت رئيس معلم و دانش آموزان بستگي دارد. اگر فكر رئيس معلم و دانش آموزان درست نباشد هيچ چيز درست نيست در چنين موقعيتي حتي قبل از آغاز جلسات آموزشي هم بازنده ايم.
حالا اگـر شمـا رئيس هستيـد تنها يادتـان باشـد نظرات شما هميشـه معلوم خـواهـد شـد نظـر خـوبـي نسبـت بـه خـود داشتـه باشيـد درغيـر ايـن صورت ديـگران هـم نظرشان بـه شما منفي خواهد بود. ( طرح 136 )
اثر ناخودآگاه
مواظب افكارتان باشيد آنها اعمال شما را مي سازند.
مراقب اعمالتان باشيد كم كم عادت مي شوند .
مراقب نماداتان باشيد آنها شخصيت شما را مي سازند.
كارمندان انواع متفاوتي دارند…. هريك از آنها به نوبه خود تك هستند . كارمندان تنها منبع مشترك بين ما و رقيبان ما هستند و بالاخره بكارگيري اين منابع است كه باعث سود آوري خواهد شد. كارمندان افرادي از نوع بشر هستند و رفتار آنها رفتار بشري خوانده مي شود . مهم اين رفتار براي رئيس – مربي و شاگردان بسيار مهم است چون هر يك از ما از جهاتي رئيس ، مربي و شاگرد هستيم.
يك اصل مهم در روابط انساني اين است كه آنچه فكر مي كنيم يا بدان معتقديم در گفتار و اعمال ما ظاهر مي شود اگر همان را بگوييم كه خود انجام مي دهيم اعتقاد را منتقل مي كنيم و اين كليد موفقيت معلمان است.
ب) آموزش معجزه نمي كنداما …
آموزش يك راه حل سريع نيست يك فرايند كند است تنها چيزي كه مي توان از آن مطمئن بود افزايش دانسته ها در طي آموزش است دستاوردها به همان نسبت بزرگ خواهند بود . براي اينكه آموزش برايتان ارزشمند شود ايده هايي را كه ياد گرفته ايد آنقدر تمرين كنيد تا عادتتان شود براي موفق بودن. در كار تجارت به چند ايده خوب انگشت شمار نيازمنديد … ايده هايي كه فكر مي كنيد به شما كمك خواهند كرد آنقدر تمرين كنيد تا براي شما به صورت عادت در آيد. در غير اينصورت آموزش يعني هدر دادن پول.
ج) مربي به ابزار خوب نيازمند است .
پوستر : اين يك ابزار ابتدايي آموزشي است . پوستر ها بايد عالي باشند .پوستر بايد پيش از آموزش به دانش آموزان داده شود و از آنها خواسته شود آن را بخوانيد آنها بايد با خودكار خود آزادانه توي آن دست ببرند و نظرات و سئوالات خود را گوشه آن بنويسند . در طول كلاس مربي بايد به پوستر مراجعه كند كاملاً ممكن است كه دانش آموزان حتي پوسترها را نخوانده باشند . هراز گاهي توجه دانش آموزان را به پوستري كه در موردش صحبت مي كنيد جلب نماييد. حالا اين پوستر مي تواند توضيح داده شود . نقطه به نقطه و شكل به شكل و در توضيح مطالب از اسلايد ، نوارها صوتي و حتي فيلم ويدئويي استفاده شود !
يادتان باشد يك پوستر خوب هرگز كامل نمي شود . هميشه مي تواند بهتر شود تغيير يابد و باز هم بهتر شود .
وسايل صوتي – تصويري : هر مربي كه از لوازم صوتي تصويري در آموزش استفاده نكند يا انيشتن است و يا اينكه اصلاً حرفه اي نيست يا اصلاً توجهي به دانش آموزان ندارد. يك وسيله صوتي تصويري اثر سه بعدي دارد . دانش آموزان مي شنوند ، مي بينند ، بو مي كنند ، تجربه مي كنند و ….
بحث و تبادل نظر :
يك مربي خوب به درستي در مي يابد كه آموزش موثر بايد شامل رابطه اي از نوع دو طرف باشد . او صحبت مي كند همچنين با چشمانش صحبت مي كند . حالا بايد با گوشها و چشم هايش حرف ديگران را بشنود ، او بايد به طور پيوسته به چشمان آنها نگاه كند تا عكس العمل آنها را دريابد.
د ) آموزش سرمايه گذاي است.
آمـوزش يك سرمايه گذاري است كه سود آن در فروش بدست مي آيد و بايد اين كلمات خـردمندانه را به ياد داشته باشيم: مشكلات را گرسنگي دهيد . فرصت ها را تغذيه كنيد .آموزش يك فرصت مثبت است . آموزش بسيار گران است اما يك سرمايه گذاري به حساب مي آيد . اگر سود اين سرمايه گذاري روي يك كارمند را طي چند سال حساب كنيد ، رقم سود مي تواند بسيار بالا باشد . ايده هايي كه در دوره هاي آموزش تدريس مي شوند گاهي تا 30 سال بعد هم كاربرد دارند. از بي نظمي بپرهيزيد : برنامه آموزشي بايد از پيش كاملاً مشخص باشد تا جايي كه ممكن است از بي نظمي بپرهيزيد.اين باعث مي شود همواره روز آموزش به تعويق انداخته شود . مربي دانش آموزان ، چگونگي برنامه ، زمانبندي و غيره عوض شود . قرباني اينطور چيزها نشويد. وقتي مي گوييد و عمل نمي كنيد كارمندان تصور مي كنند كه نمي خواهيد برنامه آموزش را اجرا كنيد اين رفتار متناقض باعث كم شدن احترام شما مي گردد.
هـ) جلسه آموزشي را به ياد ماندني برگزار كنيد.
آموزش براي موثر بودن يا به عبارت ديگر به ياد ماندني بودن به چهارقدم اساسي نياز دارد.
1 ـ آنچه را كه مي بايد به آنها بگوييد.
2 ـ آنچه را كه مي بايد نشان بدهيد نشان دهيد از جمله روش تجارت.
3 ـ بگذاريد آموخته ها را عملاً تجربه كنند.
4 ـ آنقدر پيگيري كنيد تا مطمئن شويد كه به آموخته ها يشان عمل مي كنند.
پيگيري نتايج يك ضرورت است. پيگيري در هر چيزي مهم است اما در آموزش مهمتر . اين چيزي نيست كه بتوانيد بلافاصله نتيجه اش را ببينيد . ماه ها و سال ها طول مي كشد تا تكامل و بهبودها ديده و حس كرده شوند و مورد توجه قرار گيرند.
اي . يو .تي . اس ( مجتمع بورسيه خارجي ) يك عمليات كنترلي آموزشي خوب انجام مي دهد اين مجتمع يك مجتمع غير انتفاعي در وزارت صنعت و تجارت جهاني ژاپن است. آنها يك ژورنال محلي عالي دارند كه هر سه ماه يك بار منتشر مي شود . در آن مقاله هاي پيشرو و جديد چاپ شده و امكانات موجود در مجتمع را معرفي مي كنند و مهمتر از آن اينكه براي هر دانش آموز در هر كشور چه اتفاقي مي افتد . اين مجتمع دانش آموزان را در هر كشوري ملاقات مي كند تا نتيجه آموزش را روي او ببيند . برنامه هاي خاص هم براي دانش آموختگان وجود دارد . ازدواج ها و پيشرفت ها ي هر يك از آنها با اين احساس كه همه متعلق به يك خانواده هستند براي همه مطرح مي گردد .اين يك راه عالي است . نوع طرح كردن آن مي تواتد به تناسب نيازها و احتياجات شما تغيير يابد. پيگيري نتايج آموزش شركت كنندگان مي تواند وسيله اي براي فهم اين باشد كه چه روشي خوب است وبا چه روشي بايد بهتر شود .