از کارآفرینی و کارآفرین تعاریف مختلفی شده است که در هر یک از آنان این مفهوم ابعاد خاصی پیدا می کند پاره ای از تعاریف به شرح زیر است :
کارآفرینی عبارت است از فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصربه فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصتها . ( احمد پور 1377 ص 6 )
کارآفرینی تلاشی است برای ایجاد ارزش از طریق شناخت فرصتهای شغلی مدیریت ریسک مناسب با ان فرصتها و از طریق مهارت های مدیریتی و ارتباطی به منظور بسیج نمودن منابع انسانی مالی و جنسی که برای به ثمر رسیدن و تحقیق یک پروژه لازم است . ( کریم زاده 1379 ص 4 ) کارآفرینی فعالیتی است چون : ارایه کالایی جدید ارایه روشی جدید در فرایند تولید گشایش بازاری تازه یافتن منابع جدید و ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در صنعت .
کارآفرینی در جوامع مختلف با توجه به تنوع فرهنگی متنوع است . اما آنچه را که باید در درک تفاوت رفتاری مورد توجه قرار داد عواملی است همچون عقاید اجتماعی – هنجارها پاداش رفتارها آرمانهای فردی و ملی مکاتب دینی تعلیم و تربیت .
کارآفرینی به عنوان یک فعالیت تجاری مشتمل بر اشتراک رفتارهای زیر است :
ایجاد : تاسیس یک واحد تجاری جدید .
مدیریت عمومی : جهت گیری مدیرانه یک فعالیت تجاری یا تخصیص منابع برآن
نوآوری : بهره برداری تجاری از کالا فرایند بازار مواد اولیه یا سازمان جدید .
مخاطره پذیری : قبول مخاطره ناشی از زیان یا شکست بالقوه یک واحد تجاری
کارآفرین فردی است که فرصت و ارایه یک محصول خدمات روش و سیاست جدید با راه تفکر جدید برای یک مشکل قدیمی را می یابد. کارآفرین فردی است که می خواهد پیامد اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند .
کارآفرین کسی است که نماد های اجتماعی اقتصادی را دگرگون می سازد .
کارآفرین به شخصی می گویند که بهترین و آخرین موقعیت های اقتصادی و تجاری را کشف می کند و روش استفاده از این فرصت ها را می داند . این فرد معمولا دارای استعداد خلاقیت ابتکار سازماندهی و مدیریت در سطح بالایی است .
به طور کلی
کارآفرینی فرآیند خلق ابتکارها و نوآوری ها و ایجاد کسب و کارهای جدید در شرایط خطرخیز از طریق کشف فرصت ها و بهره گیری از منابع می باشد .
کارآفرین کسی است که با کشف و شناخت فرصت های محیطی و بهره گیری مناسب از منابع بتواند در شرایط پر ابهام و ریسک آمیز به ابتکارات و نوآوری ها و ایجاد کسب و کار جدید دست یابد .
به عنوان مثال کسی که در شرایط پر ابهام اقتصادی توانسته است یک شرکت بازرگانی و یا یک شرکت تولیدی صنعتی راه اندازی کند و یا کسی که علیرغم موانع اجتماعی و محدودیت های خانوادگی کارگاه تولید پوشاک و یا تولید فرش دستی ایجاد نماید و بالاخره کسی که توانسته باشد در محیط روستا یک شرکت تعاونی تولیدی تاسیس نماید جملگی کارافرین محسوب می شود .
انواع کارآفرینی
کارآفرینی به انواع مختلفی تقسیم شده است . در یک تقسیم بندی کلی دو نوع Independent entrepreneurship کارآفرینی آزاد یا مستقلفرآیندی است که کارافرین طی می کند تا فعالیت کارآفرینانه ای را بطور آزاد و مستقل به ثمر رساند ( صمد اقائی 1377 ص 38 )
Intrapreneurship کارآفرینی سازمانی
فرآیندی است که در آن محصولات یا فرآیند های نوآوری شده از طریق ابقا و ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تاسیس شده به ظهور می رسد . به عبارتی دیگر فعالیت های کارآفرینانه ای که از منابع و حمایت سازمان به منظور دستیابی به نتایج نوآورانه برخوردار می باشد ( احمد پور 1377 ص 6 )
ویژگی های کارآفرینان
مطالعات انجام شده در مورد کارآفرینان نشان می دهد که آنها دارای صفات و ویژگی هایی هستند که نقش آنان را از سایرین متمایز می سازد به عبارتی با اتکاء به آن ویژگی ها می توانند به کارآفرینی دست زنند .
خود باوری : کارآفرینان نسبت به وجود یک استعداد قوی در درون خویش که بر اساس آن می توانند در محیط پیرامون خود تغییر ایجاد کنند آگاهی و اطمینان کامل دارنند . این اعتماد به نفس آنها را صاحب انگیزه ای پایان ناپذیر شخصیتی منحصر به فرد و دارای استعداد فکر و عقیده می نماید . نیاز به استقلال از ویژگی هایی است که به عنوان یک نیروی بسیار بر انگیزاننده مورد تاکیید کارآفرینان می باشد .
ریسک پذیری : کارآفرینان همواره نسبت به شرایط پر ابهام و مخاطره آمیز فعالیت خود واقف می باشند و اشراف به این موضوع به خلق و ایجاد دست می زنند و خطرات را در ایده های خود محاسبه می کنند به طور کلی در مواجهه با ابهامات و مخاطره پویایی و خلاقیت آنان در فرآیند کارآفرینی ظهور پیدا می کند .
کارآفرینان بدون اینکه احساس تحدید یا ناراحتی نمایند قادرند تا به طور اثر بخشی با شرایط و اطلاعات مبهم ناقص غیر قطعی سازمان نیافته و غیر شفاف دست و پنجه نرم کنند و ضمن رفع ابهامات ان ها را به نفع خود تغییر دهند .
میل به نتبجه : کارآفرینان در توفیق و تحقیق هدف خود به هر گونه کوشش و تلاشی دست می زنند . انها دارای خصوصیتی هستند که روانشناسان آن می نامند و کار را به خاطره حسن انجام کار و nach را انگیزاکتساب یا نه به خاطره پاداش و قدردانی انجام می دهند .
خلاقیت : کارآفرینان همیشه به ابتکارات نواوری ها و خلق ایده های جدید دست می زنند که این ایده ها به محصولات یا خدمات جدید منجر می شود . به گفته ی پیتر دراکر ( 1985 ) وجود نواوری در کارآفرینی به قدری ضروری است که می توان ادعا نمود کارآفرین بدون ان وجود ندارد و خلاقیت نیز بدون نوآوری نتیجه ای را حاصل نمی نماید .
او نیز معتقد است که کارآفرینان ارزش هاری تغیر می دخند و ماهیت آنهارا دچار تحول می سازند .
هدایت و رهبری : کارآفرینان عموما دارای قدرت سازماندهی و هدایت و جهت دادن منابع در شرایط جدید و تصمیم گیری در هر شرایطی می باشند . آنان با نفوذ کلام قابلیت قانع ساختن دیگران را دارند و استراتژی های نفوذی در اثر گذاری بر دیگران استفاده می کنند . آنها مشکلات بزرگ را جزء جزء و موانع را از سر راه خود برمی دارند . همواره انعطاف پذیری بوده و در جست و جوی راه حل های جایگزین هستند.
آینده نگری : کارآفرینان دارای قدرت درک شرایط آینده و شناخت تحلیلی مسایل محیطی هستند . آنها همیشه به فکر اهداف بلند مدت خود می باشند و اهداف آنان معمولا عادی نیست . به همین دلیل دیگران آنان را بلند پرواز می نامند .
جدول ( 1 – 1 ) فهرستی از ویژگی ها خصوصیات کارافرینی است که در East – West Center Honolulu گردهمایی کاربرد کارآفرینی
تهیه شده است .
جدول شماره ( 1 – 1 ) ویژگی های عمومی و صفات ویژه کارافرینان
صفت ویژه ویژگی
اعتماد به نفس
استقلال رای- شخصیت فردی
خوش بینی خودباوری
نیاز به کامیابی
منفعت شناسی
ایستادگی پشتکار شوق انرژی
پیشقدمیمیل به نتیجه
توانایی ریسک پذیری
اشتیاق به کارهای بزرگ ریسک پذیری
رفتار هدایت گرانه
مردم داری
واکنش نسبت به پیشنهاد انتقاد پذیری هدایت و رهبری
نوآوری ابتکار
انعطاف پذیری ( فکر باز) خلاقیت
کاردانی و تدبیر
تغییر پذیری دانایی
دوراندیشی قدرت درک اینده نگری
تفاوت زنان کارآفرین با مردان کارافرین
تحقیقات نشان می دهد که زنان و مردان کارآفرین هر دو به دلیل احساس نیاز به کسب و کار و استقلال فردی وارد عرصه کارآفرینی شده اند . در بسیاری از موارد هر دو تحت تاثیر ناکامی یا عدم رضایت از شغل قبلی و یا نیاز به تغییر محیط پیرامونی خود قرار گرفته اند. هر دو هدف مند پر شور و پر انرژی هستند . اما از جهات دیگر تفاوت هایی بین آنها وجود دارد این تفاوت ها را می توان در انگیزه های اولیه نوع سرمایه گذاری ویژگی های شخصیتی سوابق بیکاری و نوع مشاغلی که بدان روی آورده اند مشاهده نمود. در زیر این تفاوت ها به اختصار شرح داده می شود :
1 – انگیزه کارآفرینی :در برخی جهات زنان کارآفرین دارای انگیزه متفاوت سطوح مهارت های متغیر و سوابق کاری مختلف نسبت به همتایان مرد خود هستند . عوامل آغاز به کار زنان کارآفرین نیز با آنچه مردان را به این کار وامی دارد بویژه از لحاظ سیستم های حمایتی منابع مالی و مشکلات مغایر است. بعنوان نمونه در مورد انگیزه اغلب در اثر عدم توافق با رییس یا احساس این که خود بهتر قادر به اداره کردن امور هستند پیش می آید . اما زنان بر خلاف آنها برای کسب استقلال و ناکامی از شغل قبلی خود برانگیخته می شوند نقاط حرکت و دلایل شروع کار برای مردان و زنان مشابه است . در این زمینه عموما هر دو دارای علاقه فراوان و تجربه نسبتا کافی در زمینه کار خود هستند. هر چند برای مردان تغییر مکان از شغل قدیم به موقعیت جدید اغلب آسان تر است زیرا آن را نوعی بهتر شدن موقعیت نسبت به کار قبلی یا بعنوان کار فرعی یا سرگرمی تلقی می کنند اما زنان هنگامی که یک شغل را ترک می کنند که به درجه بالایی از ناکامی و افسردگی و شوق وافری در جهت مخاطره ای جدید رسیده باشند و این امر تغییر شغل را خیلی مشکل می کند .
در سال 1982 دریافت که خوداشتغالی در حقیقت آخرین Goffuetap
دستاویز زنان است. یکی از دلایلی که از جانب زنان در مورد خوداشتغالی عنوان می شود این است که با انجام کار شخصی از تسلط مردان بر زندگی خود می کاهند. همچنین دریافت که وجود پدیده سقف شیشه ای عاملی در جهت سوق دادن زنان از موقعیت های مدیریتی بسوی خوداشتغالی است.
2 – نقطه شروع : یک بررسی در مورد 20 زن کارآفرین در امریکا نشان می دهد که مهمترین انگیزه آنان برای شروع کار جدید احتیاج به انجام کار نیاز به پیشرفت نیاز به احساس رضایت از کار و کسب درآمد بود مشکل اساسی انها در شروع کارتبعیض موجود در اعتبار و مشکل بعدی بازاریابی بود.
اگر چه انگیزه های اصلی زنان و مردان مشابه هم هستند اما تحقیقات سال نشان می دهد تفاوت هایی در اولویت های آنان وجود Cnomie 1987
دارد . زنان مورد تحقیق او به طور عمده از تجارب کاری سابق خود ناراضی بوده و به پدیده خود اشتغالی به منزله محلی برای کاستن از تداخل وظایف شخصی و شغلی می نگریسته اند . آنها اکثرا انگیزه چندانی برای کسب درآمد نداشتند بلکه علاقه مند بودند که کیفیت محصول خود را به عنوان یک امتیاز 1984 ص 68) Hisrich)
3 – منابع مالی : سرمایه گذاری اولیه برای شروع به کار نیز حوزه دیگری است که مردان و زنان کارآفرین در آن از یکدیگر متمایز می شوند . مردان علاوه بر سرمایه خصوصی از سرمایه گذاران وام بانکی یا قرض شخصی بعنوان منبع تامین سرمایه سود می جویند . زنان تقریبا در تمام موارد تنها متکی بر دارایی های شخصی یا پس انداز خود هستند .
4 – سوابق حرفه ای : از لحاظ حرفه ای نیز تفاوت هایی بین زنان و مردان کارآفرین به چشم می خورد . هر چند هر دو دسته صاحب تجربه در زمینه کار خود هستند مردان اغلب صلاحیت بیشتری در بسیاری از فنون کاری دارند . بعلاوه طبیعت کارهای مردان کارآفرین اغلب در زمینه بنگاه داری امور مالی و مسائل فنی است . بر خلاف زنان که تجربه اداری اکثر آنان محدود به مدیریت سطوح متوسط در خدماتی مانند آموزش و پرورش یا مشاغل خرده فروشی است .
5 – ویژگی های شخصیتی : در زمینه شخصیتی نقاط مشابهی بین زنان و مردان کارآفرین وجود دارد . هر دو پر انرژی هدفمند و مستقل هستند و یا می خواهند که باشند . هر چند مردان اغلب دارای اعتماد به نفس بیشتر و ملایمت و انعطاف کمتری نسبت به زنان همتای خود هستند که این می تواند باعث اتخاذ سیاست های مختلف مدیریتی شود بررسی در مورد 76 زن کارآفرین در سان فرانسیسکو نشان می دهد که زنان کارآفرین از لحاظ رفتار و طرز فکر با مردان کارآفرین فرق داشتند و بیشتر مایل به استفاده بهینه از فرصت ها بوده ودر روش های نوآوری خود دارای قابلیت سازگاری بیشتری هستند
1984 ص 71 )Hisrich (
تاکید می کند زنان کارآفرین برای سلامت اجتماعی Caeadia Brush
جامعه مفید هستند . اغلب به نظر می رسد که آنان دارای اولویت بیشتری برای کفایت اجتماعی و سازندگی مسایل هستند و تاکید بیشتری بر روی ارتباطات داخلی نسبت به همتایان مرد خود دارند .
تفاوت هایی میان زنان کارآفرین و عموم مردم را Neiderدر سال 1987
بررسی کرد . نتیجه این مطالعه نشان می دهد که این زنان نیاز بیشتری به ثبات بر عقیده ( بعنوان مثال تعهد نسبت به یک کار تا به انجام رساندن آن ) تسلط
فعالیت مثمرثمر و استقلال شخصی دارد.
) و خانم آرتیسن M.Nameki( در تحقیقات دیگری که دکتر نمکی
انجام داده اند. نتایج زیر بدست( C.Beyer) خانم بییر (G.Eritsen)
آمده است: ( صمد آقایی 1378 ص 44 )
1 – اعتماد به نفس : زنان کارآفرین نسبت به مردان اعتماد به نفس کمتری دارند .
2 – موفقیت طلبی : نتیجه تحقیقات انجام شده در این مورد زیاد با هم سازگار نیستند . علیرغم اعتقاد قلبی که زنان بیشتر به وابستگی احتیاج دارند تا به پیشرفت این تحقیق نشان می دهد که نیاز به پیشرفت مدیران زن همطرازمدیران مرد است ولی نیاز به پیشرفت زنان کارآفرین بیشتر از زنان مدیر است .
3 – رهبری : مردان و زنان کمی با هم فرق دارند ولی نه در همه موارد بلکه فقط در سبک رهبری
4 – مردم گرایی : نتیجه تحقیقات بیانگر این است که زنان برعکس مردان به مردم به چشم وسیله ای برای رسیدن به هدف نگاه نمی کنند و نیز بر عکس مردان نمی توانند نقش خودشان را بعنوان یک شخصیت و یک کارمند به روشنی تقسیم و مجزا کنند . بنابراین نسبت به بازخورهای منفی آن طور که مردان به راحتی واکنش نشان می دهند زنان از خود عکس العمل بروز نمی دهند .
5 – آینده گرایی : نتیجه تحقیقات مبتنی بر این است که مردان بیشتر از زنان آینده نگر هستند .
6 – ریسک پذیری : مردان بیشتر از زنان ریسک پذیر هستند و زنان نسبت به ریسک انفعالی عمل می کنند .
7 – ترس از موفقیت : ترس از موفقیت نه تنها در مورد همه زنان صدق می کند بلکه در بعضی از مردان نیز ترس از موفقیت وجود دارد.
8 – سابقه فردی : سابقه کاری زنان و مردان کارآفرین بسیار مشابه است. نه تنها زنان هنگام شروع به کار اندکی مسن تر هستند و سوابق تحصیلی آنها نیز متفاوت است . یافته های حاصل از نظر خواهی از 468 از زنان کارآفرین امریکائی در سال 1982 نشان می دهد که اکثرا بین سنین 35 و 45 سال بوده اند. 55 درصد آنها ازدواج کرده و بچه داشتند . 68 درصد تحصیلات دانشگاهی داشتند یا فارق التحصیل دبیرستان بودند که تقریبا 70 درصد دارای مدرک هنرهای زیبای در چند گرایش عمده بودند. کمتر از 9 در صد دارای مدرک مهندسی یا پزشکی بودند . اکثر کارآفرین گفته اند که پدران آنها خود اشتغال بودند. درصد نسبتا کمی از مادران پدران و همسران زنان کارآفرین کارگر بودند .
9 – گروه های حامی: گروه های حمایت کننده از فعالیت های زنان و مردان کارآفرین تقریبا مشابه به هم بودند در مورد کارافرینان زن گروه های حرفه ای زنان از جمله حمایت کنندگان آنها بوده اند .
در Loscoccoand Leich 10 – نوع مشاغل:در تحقیقی که توسط سال 1993 انجام گرفت نشان داده شده است که مردان و زنان از لحاظ تعهدشخصی برای توسعه مشاغل زنان بوده است دلیل ان تجربه کاری کم زنان نسبت به مردان می باشد.
درصد قابل ملاحظه ای از زنان کارآفرین یعنی 90 درصد انان دارای مشاغل خدماتی و تنها 7 درصد درگیر کارهای ساختمانی و 3 درصد در امور مالی هستند . بیش از 70 درصد آنان در گذشته مشاغل مرتبط با خدمات داشته اند .
زنان تمایل به تاسیس شرکتهایی در بخش های مختلف و تحت ضوابط قانونی دارند که کاملا متفاوت با گزیده های مردان است . در ایالات متحده مردان صاحب 75 درصد مشاغل مستقل هستند در حالی که زنان 70 درصد مشاغلدرصد عمدهای از OECDفامیلی را صاحب هستند. در تمام کشورهای عضو از مشاغل اداره شونده توسط زنان شامل بخش های عمده فروشی یا خدمات است .
در سال 1986 نشان میدهد که Wojahn تحقیقات انجام شده توسط مشاغل زنان خویش فرما هم منفعت کمتر و هم رشد آهسته تری در مقایسه با مشاغل تحت مالکیت مردان دارند . انها سرمایه کمتری داشته و حتی برخی کار خود را در خانه آغاز کرده اند . بسیاری از زنان مشاغل خود را به صورت پاره وقت انجام می دهند تا قادر به تامین نیازهای خانوادگی و وظایفی که در آن زمینه دارند نیز باشد . و لازمه این کوچک بودن شغل این است که مشاغل تحت کنترل زنان از تشکیلات رسمی کوچک تری بر خوردار باشد.
که زنان و مردان خود اشتغال را از نظر Chrisman درتحقیقات سال 1990 کمک های مورد نیاز آنها مورد مقایسه قرار می دهد اشعار می دارد که زنان نیاز به کمک بیشتر یا متفاوت نسبت به همتایان مرد خود نداشته اند .
در سال 1983 مانع شخصیتی زنان متاهل را تقسیم Goffece and Sease زمان بین انتظارات محیط کسب و کار و انتظارات محیط خانه و خانواده دانسته اعتراف بهNeider اند. بسیاری از زنان مورد بررسی در تحقیقات سال 1987 احساس گناه ناشی از نادیده گرفتن زندگی خانوادگی خود برای پیشبرد کسب و کار کردند .
در تحقیقات انجام شده در 48 ایالت آمریکا نتایج زیر در ارتباط با تفاوت های میان زنان و مردان کارآفرین بدست آمده است :
جدول شماره ( 2 – 1 ) – تفاوت های میان زنان کارآفرین با مردان کارآفرین
زنان کارافرین مردان کارافرین ویژگی ها
فعالیت- وفاداری به هدف استقلال انجام کار به تنهایی- احساس نیاز به رضایت از کار که از نارضایتی از کار قبلی منشا می گیرد فعالیت- در دستگیری مهار امور- استقلال شخصی- باور کردن اینکه موقعیت آنها در کار فعلی درون شان آنان است و کارشان بی اهمیت می باشد
احساس رضایت از کار که از نیاز به خود کنترلی منشا می گیرد انگیزه
نارضایتی از کار
علاقه و باز شناسی موقعیت تغییر در محیط پیرامون( روابط شخصی) نارضایتی از کار فعلی کار فرعی با ارتقاع به شغل بهتر اخراج شدن و یا معلق شدن نقطه شروع
دارائیها و پس انداز شخصی
قرض شخصی دارائیها و پس انداز شخصی سرمایه گذاری بانکی وام از دوستان یا خانواده منابع مالی
تجربه در زمینه کار
سابقه متوسط مدیریتی یا اداری در زمینه کار
سابقه انجام امور خدماتی تجربه در زمینه کار
شناسایی یک متخصص یا کسی که در این زمینه کار فراوانی انجام داده دارای شایستگی در عملیات مختلف کاری سوابق حرفه ای
انعطاف پذیری و ملایم هدف مند واقع بین و افریننده دارای اعتماد به نفس متوسط پر شور و انرژی
توانایی انطباق با محیط
اجتماعی و اقتصادی خود رای و مستقل هدف مند مبتکر ارمانگر رای اعتماد به نفس فراوان
پرشور و انرژی و حرارت
باید رئیس خود باشد ویژگی های شخصیتی
سن شروع کار از 35 تا 45 سال
دارای پدر خود اشتغال
فارغ التحصیل دانشگاه- مدرک هنرهای زیبا
اولین فرزند سن شروع به کار 25 تا 35 سال
دارای پدر خود اشتغال درجه دانشگاهی( معمولا دارای مدرک مهندسی) یا تجاری یا فنی- اولین فرزند خانواده سوابق فردی
دوستان نزدیک همسر
خانواده گروه های حرفه ای زنان
جمعیت های تجاری دوستان اشنایان حرفه ای ( وکلا حسابدان)
همکاران همسر گروه های حامی
خدمات وابسته- خدمات اموزشی یا مشاوره ای کارخانه داری و ساختمان سازی نوع مشاغل راه اندازی شده
فصل دوم
کارآفرینی زنان در جهان
وضعیت کارآفرینی زنان
توسعه پایدار جوامع و به تبع آن توسعه منابع انسانی وابسته به آن است که دولت ها به عنوان قدرتمند ترین عامل اقتصادی و اجتماعی بتوانند ضمن بستر سازی مناسب و ایجاد فضای لازم جهت رشد و شکوفایی استعداد های انسانی از توان کل جمعیت فعال اقتصادی اعم از زن و مرد بهره جسته و آن توان را اثر بخش نمایند.
ترکیب جمعیت در جهان کنونی نشاندهنده آن است که نیمی از آن را زنان تشکیل می دهند. به این لحاظ توجه به استعداد و نقش زنان در چرخه اقتصادی و اجتماعی کشورها به عنوان نیروی کار ضرورت دارد . به همین دلیل بسیاری از دولت ها در شرایط سخت اقتصادی خود توانسته اند با اتخاذ تدابیر و سیاست های ویژه نسبت به بهره مندی از نیروی کار زنان بر بهران اقتصادی فایق ایند و یا در مسیر توسعه با گامهای سریعتری حرکت کنند . اقدامات دولت ها نشاندهنده دگرگونی نقش اجتماعی و اقتصادی زنان می باشد .
نقش زنان در محیط کار جهانی در فاصله 50 سال گذشته تغییرات برجسته ای پیدا کرده است . در سال 1940 کل نیروی کار زنان به نسبت کل زنان 26 درصد بود که اغلب در مشاغلی مانند پرستاری منشی گری یا معلمی مشغول بودند . 1985 ص 61 ) جنگ جهانی دوم زنان را وارد بازار کار کرد . اما Hisrich)
ارزش های پذیرفته شده از قبیل این که ” مرد رئیس خانواده است ” و “زن باید به خانه داری بپردازد” فرصت چندانی برای کار در اختیار زنان قرار نمی داد مگر در صورت ضرورت . کار زنان نسبت به مردان از اهمیت کمتری برخوردار بود و اغلب نیمه وقت بوده و دستمزد های کمتری نیز دریافت می کردنند . این هنجارها اجتماعی قالب های شغلی کلیشه ای شده ای را ساخت و در نتیجه فرصت های بسیار محدودی برای زنان در زمینه هایی مانند امور مالی و تجاری بنگاه داری یا تحقیق و توسعه فراهم کرد . انگیزه زنان برای راه اندازی کار شخصی بسیار پایین بود .
باگذشت سالیان متمادی زنان کوشیدن که این باور های اجتماعی را تغییر دهند از طرفی دولت ها نیز به منظور فعال کردن نقش زنان در اقتصاد جوامع نسبت به اتخاذ سیاست هایی جهت توسعه اشتغال و بویژه توسعه کارآفرینی زنان همت گماشتند. بحث کارافرینی زنان از دهه 70 مطرح گردید.
نگاهی به سهم کارآفرینی زنان در اقتصاد برخی از کشور ها نشان می دهد که انها توانسته اند مسیر توسعه کارافرینی را به خوبی طی کنند.
آمریکا – در ایالات متحده در سالهای قبل از 1970 زنان تنها 5 درصد از کل مشاغل امریکا را در دست داشتند. در 25 اکتبر 1988 رونالد ریگان رئیس جمهور وقت قانون مالکیت مشاغل زنان را جهت برنامه ریزی و کوشش های نوین برای حمایت از مشاغل کارافرینی زنان به تصویب رساند. این قانون جدید شناخت موثری از زنان کارافرین به همراه اورد. در زمانی که آمریکا از کسری بودجه رنج می برد سیاست های بهره مندی از استعداد ها و انرژی زنان بر اقتصاد امریکا حیاتی گردید و روند بهبود را تسریع بخشید. کسب و کار متعلق به زنان بخشی است که سریع ترین رشد را در میان مشاغل با افزایش معادل 6/2 میلیون از سال 1982 به 5 میلیون در سال 1990 داشته است.
طبق آمار های سال 1995 که از سوی دولت آمریکا منتشر شده است حدود 64% از زنان آمریکایی در سنین 15 تا 69 ( سنین اشتغال ) سال قرار داشتند و از مجموع این زنان 60% شاغل می باشند که یکی از بالا ترین نسبت ها در کل جهان است. ( روشندل 1377 ص 68 )
در حال حاظر تقریبا 58 درصد از زنان کارآفرین در بخش خدمات هستند.
این امکان وجود دارد که زنان کارآفرین به حظور ممتاز خود در صنایع خدماتی ادامه دهند. دلایل آن عبارت است از :
1 – صنایع خدماتی در مقایسه با سایر صنایع احتیاج به سرمایه گذاری کمتری دارد.
2 – صنایع خدماتی فرصت های بیشتری برای ارتقاء شاخص های برگزیده ای که در زمان شروع به کار و رشد مراحل کار آماج انتقادات می شود فراهم می سازد.
همزمان با رشد بخش خدمات فرصت های بیشتری در اختیار علاقمندان به ایجاد کسب و کار قرار می گیرد. نمونه ای از این فرصت ها عبارتند از : رستوران داری بوتیک داری و گل فروشی.
کارآفرینان برای شروع به این کارها احتیاج به سرمایه کمی دارند و بدون پرداخت یک غرامت سنگین میتواند این مشاغل را رها کند.
انگلیس – در انگلستان تعداد زنان خود اشتغال بطور فزاینده ای رو به ازدیاد است . بطوری که رشد تعداد زنان خود اشتغال نسبت به مردان همپای خود از 3 برابر افزایش برخوردار است . ( نجفی 1379 ص 2 )
ژاپن – درصد زنان کارآفرین در ژاپن از 4/2 درصد در سال 1980 به 2/5 درصد در سال 1995 افزایش یافته است . طبق گزارش توسعه تحقیقات صنایع کوچک ژاپن 3/23 درصد از موسسات خصوصی ژاپن توسط زنان پایه گذاری شده است .
استرالیا – در سال 1990 تخمین زده شده که زنان مسئول تقریبا 10 تا 15 درصد درآمد ملی استرالیا می باشند و یک سوم صنایع کوچک تحت مالکیت یا مدیریت زنان قرار دارد.
پرتقال – در پرتقال در حدود 000/380 زنان کارافرین وجود دارد . یک تحقیق فرا ملی به عمل امده در امریکا که 30 کشور رو به رشد را مورد بررسی قرار داده نشان می دهد که رشد زنان کارآفرین در پرتقال (53 درصد در سال1995)(1996 OECD( از همه جا سریع تر است .
مالزی – زنان در حدود 50 درصد جمعیت مالزی و یک سوم نیروی کار را تشکیل میدهند . بخش عمده ای از زنان در بخش صنعت هستند ( 1/30 درصد ) در یک بررسی انجام شده در مورد 110 زن کارآفرین در مالزی در سال 1990 نشان می دهد که 40 درصد آنها در بخش خدمات می باشند.
آلمان – از سال 1990 زنان در آلمان مسئول ایجاد یک سوم شرکت های جدید و ارایه دهنده یک میلیون شغل بودند.مجارستان – زنان 4/41 درصد کارآفرینانی که پس از سال 1990 کسب و (LACZKO)کاری را ایجاد کرده اند تشکیل می دهند
هند – پس از دستیابی به استقلال در سال 1974 میلادی و پس از یک دوره شکست اقتصادی ناشی از اتفاقات سیاسی هند با یک سیستم برنامه ریز اقتصادی با اولویت بالا به توسعه صنعتی در برنامه های 5 سال دوم و سوم توجه نمود . ( نجفی 1379 ص 45 ) فرایند کارآفرینی در راس برنامه های اقتصادی قرار گرفت و دولت خود به عنوان یک کارافرین عهده دار نیمی از کل سرمایه گذاری در بخش صنعت گردید . در دهه بعد از استقلال هند در بخش سرمایه گذاری خصوصی 72 درصد افزایش دیده شد . نتایج مثبت حاصله دولت را ملزم ساخت تا خود را شدیدا درگیر تقویت کارآفرینی در بخش های خصوصی نماید . اما آنها دریافته بودند که موفقیت در این امر مستلزم توجه به بخش های کوچک و نوپای تجاری است . بدین ترتیب دولت هند فعالیت های اقتصادی خود را در جهت توسعه شرکت های کوچک منطقه ای که کم درآمد و فقیر بودند متمرکز کرد. کارگران این شرکت ها عمدتا افراد فقیری بودند که به همراه خانواده خود مشغول کار می شدند. با این برنامه دولت کارآفرینان گام های سرنوشت سازی در جهت کاهش فقر خانوادگی هند برداشتند. اما بعد از مدت کوتاهی کارگران این صنایع کوچک مجبور بودند بدون حظور خانواده در محل کار حاظر شوند زیرا فعالیت های اقتصادی متحول شده و نیازمند تخصص بود. از طرفی ورود تکنولوژی هر چند ساده و ابتدایی بسیاری از نیروهای کارگر ساده را کنار زد و در نتیجه اولین کارگرانی که از این صنایع اخراج شدند زنان و همسران کارگران مرد بودند به هر حال تجربیات حاصل از روند تشویق و تقویت کارآفرینان دولت هند را متوجه ساخت که به رغم تلاش ها بی وقفه و مستمر در امر پویایی توسعه اقتصادی اهداف مورد نظر با کندی پیش می رود و علت آن چیزی جز عدم حظور زنان به عنوان نیمی از پیکره اجتماع در فعالیت های اقتصادی نبود. بدین ترتیب ایجاد فرصت های اقتصادی برای اکثریت قشر ضعیف کشور که زنان بودند در ردیف برنامه های ضروری توسعه قرار گرفت. اما این کار آسان نبود. زیرا زنان جامعه هند در یک طیف وسیع فقر فرهنگی اجتماعی و اقتصادی بسر می بردند و توانمند نمودن انها نیازمند برنامه های عظیم و سرمایه گذاری حجیم از جنبه های گوناگون از جمله اموزش اشتغال زایی حمایت فرهنگی و احیای پایگاه اجتماعی و …. بوده است .
دولت هند بطور جدی تصمیم گرفته است زنان را در روند کلی توسعه ملی صاحب سهم بسزایی نماید. بدین منظور جهت تشویق تجهیز و حمایت آنها در بخش های کوچک اقتصادی برنامه های ویژه ای را تدارک دیده است. از جمله تخصیص زمین های دولتی کمک های مالی و تشویق انها از طریق اهدای جوایز بزرگ به زنان اداره کننده موسسات تجاری همچنین امکانات بسیاری برای نهاد های مالی و دیگر سازمان های خصوصی مرتبط که می توانند برای زنان تصحیلات اعتباری و اقتصادی فراهم کنند.
طبق سرشماری سال 1991 در هندوستان زنان کارآفرین 10 درصد کل کمپانی ها را تشکیل می دهند و تا سال 2000 این ین رقم به 20 درصد خواهد رسید . 1996 )OECD (
موانع کارآفرینی زنان
بررسی ها و تحقیقات انجام شده در مورد موانع کارآفرینی زنان در کشور های مختلف نشان می دهد که سه دسته موانع در مقابل زنان کارآفرین قرار دارد.
دسته اول موانعی هستند که برای کلیه زنان و مردان کارآفرین وجود دارد . دسته دوم موانعی است که به دلیل شرایط خانوادگی اجتماعی و حقوقی در مورد زنان کارآفرین شدید تر است و دسته سوم که صرفا موانع زنان کارافرین می باشد .
بطور کلی کارآفرینان با دو نوع موانع روبه رو هستند : یکی موانع شروع به کار و دیگری مشکلات ادامه کار . در مرحله آغازین کار مشکلات عبارتند از : کمبود تجربه کاری دشواری کسب سرمایه و بی تجربه گی در برنامه ریزی مالی . در ادامه کار مشکلات عبارتند از : کمی تجربه در برنامه ریزی مالی هدایت سرمایه و دشواری در جلب مشتری .
در یک بررسی انجام شده 140 کارآفرین زن در آمریکا موانع عمده آنان در زمینه راه اندازی و ادامه کار به صورت جدول زیر نشان داده شده است .
جدول شماره 1 – 2 : مشکلات عمده زنان کارآفرین در زمینه راه اندازی و ادامه کار
مشکلات در ادامه کارمشکلات راه اندازی
18% کمبود تجربه در برنامه ریزی مالی
15% تلاقی امور شرکت با مسائل شخصی
13% موقعیت جانبی
11% کسب سرمایه
11% کمبود مهارت های حرفه ای 20% کمبود مهارت های حرفه ای
28% تامین سرمایه
20% بی تجربگی در برنامه ریزی مالی
21% موقعیت جانبی ضعیف
21% کمبود راهنمایی و مشاوره
در این بررسی بزرگترین مشکل زنان در مرحله راه اندازی تامین سرمایه و در مرحله ادامه کار کمبود تجربه در برنامه ریزی مالی می باشد .
در مطالعه دیگری که در مورد 129 زن کارآفرین آمریکایی انجام شده نشان می دهد که 34% آنان در جلب سرمایه گذاری دچار مشکل بوده اند و مدیریت مالی را دومین مشکل عمده خود ذکر کرده اند . بسیاری از مطالعات به عمل آمده حاکی است که در مقایسه با مردان زنان مشکلات بیشتری در جلب سرمایه گذاری دارند.
مطالات دیگری که از طریق مصاحبه با زنان کارآفرین شرکت کننده در برنامه در رومانی انجام شده آشکار نمود که( WED)آموزشی توسعه کارآفرینی زنان
اکثر آنان احساس می کنند که مهمترین موانعی که در ابتدای راه باید بر آنها غلبه کرد موانع درونی از جمله: ترس از شکست کمبود جسارت کمبود حمایت حمایت معنوی و نبود الگوی مناسب هستند .
سازمان بین المللی کار در سال 1998 موانع زنان را به صورت زیر دسته بندی کرده است :
موانع رفتاری : زنان اعتماد به نفس کمتر و تصویر منفی از خود دارند .
موانع ایفای نقش : تعارض بین وظایف مختلف ( از جمله وظایف خانوادگی ) با محدمدیت های زمانی .
موانع اجتماعی و فرهنگی : مانند دید منفی نسبت به زنان در کار . این باور که زنان بایستی وظایف دیگری به عهده داشته باشند محدودیت هایی بر حسب نوع شغل انتخابی کمبود حمایت خانوادگی کمبود تغییر پذیری و غیره بوجود می آورد
موانع تحصیل : زنان به طور نسبی از سطوح تحصیلی پایین تری نسبت به مردان بر خوردارند و اغلب دسترسی محدود به فرصت های آموزش شغلی دارند .
موانع شغلی : زنان فرصت های کمتری در بخش رسمی اقتصاد برای پیشرفت محارت های خود دارند
موانع زیربنائی : دسترسی به اعتبار فن آوری خدمات حمایتی زمین و اطلاعات به طوراصولی برای زنان مشکل تر است
موانع قانونی : فعالیت قانونی مستقل برای زنان محدود است .
در سال 1993 انجام شده این موانع چهار Frete در دسته بندی دیگری توسط نوع سرمایه لازم که موفقیت هر شرکتی وابسته به آن است خلاصه شده است و عبارتند از سرمایه فیزیکی مالی اجتماعی و انسانی . منظور از سرمایه فیزیکی زیر ساخت هاست و سرمایه مالی عبارت است از وام با سرمایه لازم که در دسترس صاحبان مشاغل قرار دارد . سرمایه اجتماعی منابع تامین شده از طرف شبکه های حمایتی که از طریق مختلف به کارآفرینان یاری می رساند می باشد. سرمایه انسانی خصوصیات فردی از قبیل تحصیلات مهارت های کارآفرینان و تجربه کاری است .
1985 ص 90) Hisrich)درتحقیقی که از 21 زن کارآفرین در آمریکا انجام شده مشکلات جدی از لحاظ کسب اعتبار و غلبه بر این باور اجتماعی که زنان در کار به اندازه مردان جدی نیستند داشته اند . از نظر برخی از محققین وام دهندگان مشتریان کارکنان و همسران زنان را به اندازه مردان باور ندارند . در مطالعه انجام شده روی 129 زن کارافرین در آمریکا تعدادی از زنان کارآفرین ابراز داشتند که به علت زن بودن قادر به ورود به برخی از محافل اجتماعی نبوده اند : به نظر می رسید که در زمینه ایجاد شبکه های ارتباطی و تماس مردان از امتیاز و امکانات بیشتری برخور دارند . این مساله خاصه در مورد زنان
1997 ص 145) Battner سیاه پوست تشدید می شود (
زنان کارآفرین از کمبود تحقیقات و اطلاعات آماری بیشتری از مردان کارآفرین رنج می برند و با توجه به تحلیل های محدود موجود به سمت استفاده از برآورد های مقایسه ای سوق داده می شود در سال 1992 سازمان خیریه ملی
) اولین بررسی خود را ارائه داد. NFWBO)مشاغل زنان 1996 ص 96 ) در نتیجه این اطلاعات دولت فدرال آمریکا بودجه 5OECD(
درصدی از کل منافع فدرال را به مشاغل کسب و کار زنان اختصاص داد. دستیابی به سرمایه دراثر این اطلاعات دستخوش تغییر و تحول شده است.
در یک بررسی انجام شده درباره موانع و مسایل کارآفرینی زنان در هند نیز نتایج زیر حاصل گشته است : ( نجفی 1379 ص 78 )
* جامعه مردم سالار – اکثر مردم در جوامع در حال توسعه براین باورند که زنان از لحاظ جسمانی ضعیف و کارشان خانه داری است.
* فقدان اعتماد به نفس – عدم اعتماد زنان به توانایی خود یکی از عواملی است که فرهنگ جامعه ان را تلقین می کند.
* عدم تشویق زنان توسط خانواده ها – تحمل مسئولیت های سنگین خانه و فقدان پشتوانه اقتصادی کافی جهت فعالیت های تجاری از سوی خانواده به زنان اجازه فعالیت های خارج از خانه را نمی دهد.
* فقدان انگیزه – عدم بهره مندی از فرصت های مشارکت اقتصادی برای زنان تجربه ای موفق را در کسب و کار آنان ایجاد کرده است.
* نگرش محافظه کارانه – نگرش محافظه کارانه زنان که در اکثر عادت های رفتاری غلط در طول تاریخ بوجود آمده آنها را متقاعد کرده که در صورت پذیرش فعالیت در اجتماع بهتر است یک کارمند خوب و یک مزد بگیر مطیع باشند تا یک کارآفرین.
* مقاومت در برابر تغییر – زنان به دلیل نداشتن تجربه در امور تجاری بازاریابی مدیریت مالی برنامه ریزی اقتصادی و تولیدی از دخالت در چنین اموری حراس دارند.
* محدودیت های تحرک پذیری اقتصادی – زنان در جامعه اقتصادی به اندازه مردان آزادی انتخاب مکان های سرمایه گذاری نوع فعالیت تولیدی و وسعت دادن بازار را ندارند.
* عدم توانایی زن ر فراهم کردن یک وثیقه تضمین شده جهت راه اندازی یک فعالیت کارآفرینی ( بویژه در روستاها )
نگرش منفی بانکها و موسسات مالی به زنان
* فقدان تجربه در زنان کارآفرین
* باورهای سنتی درباره زنان در خارج از خانه – تاخیر بیش از اندازه در واگذار کردن وام تسهیلات اعتباری به زنان کارآفرین ( به ویژه در روستاها )
* تبعیض در نوع تربیت – خانواده های کشورهایی مانند هند دختران خود را ترسو لجوج و وابسته بار می آورند . آنها از کودکی در جریان تجربه توانمند شدن و ابتکار تصمیم گیری قرار نمی گیرند
موانع تحصیلی از جمله مهمترین موانعی است که بسیاری از زنان را از فرصتها محروم ساخته است . به طور مثال سوابق پایین تحصیلی و عدم دانش مدیریتی کافی موانع اصلی بر سر راه زنان کارآفرین چنین است این موارد در نسبت مشارکت زنان مدیر و کارآفرین در دوره های عمومی مدیریتی تاثیر می گذارد . کارآفرینان زن در شهر ها به این واقعیت رسیده اند که درک صحیح از عوامل محیطی کسب و کار رقابت و برنامه ریزی استراتژی بسیار اساسی است که عدم درک و اگاهی مانع رشد و ترقی شرکت های انها می باشد . آنها همچنین فاقد تکنیک های بررسی بازار و اخذ تصمیم گیری مناسب تجاری هستند . زنان کارآفرین در مناطق روستایی چین نیازمند یادگیری حتی ابتدایی ترین مهارت های اداری می باشند . آنها نیازمند تعلیمات اولیه در زمینه بازاریابی سرمایه گذاری حسابداری و مدیریت هستند .
زنان کارآفرینی در راس بسیاری از موسسات و کارخانه جات قرار دارند علاقه مفرطی به تحصیل در زمینه روشهای دستیابی به بازاربین المللی دارند انها همچنین احساس می کنند که باید مهارت های خود را در امر مبادلات تکنولوژی بالا ببرند .
یک مانع عمده بر سر راه این زنان کارآفرین ناتوانی آنان در تقسیم وظایف شان با زیردستان خود و یا واگذاری وظایف که اهمیت تر به انان است . این زنان کارافرین احتیاج به اموزش بیشتر در مورد منابع نیروی انسانی و قابلیت رهبری دارند . زیرا استخدام و به کارگیری تکنسین ها و مدیران با تجربه بالا ترین اهمیت را برای شرکت انها دارد . بعلاوه به دلیل فقدان یک بنیان مالی معتبر و منطقی از تامین اجتماعی کمتری ( مانند کودکستان – خوابگاه – هزینه اقامت ) نسبت به شرکتهای ایالتی برخوردار هستند .
راه های توسعه کارآفرینی
موانع گذشته و موجود زنان کارافرین صاحب نظران و سیاشت گذاران دولتی ونیز سازمان های غیر دولتی را به فکر چاره جویی برای ایجاد راه هایی جهت حذف و یا کاهش انها انداخت.
براساس این تامل اقدامات مثبتی بویژه در کشور هایی که کارافرینی را در برنامه های توسعه اقتصادی – اجتماعی خود جای داده اند اجرا گردید.
اهم فعالیت های انجام شده جهت توسعه کارافرینی زنان بدین شرح می باشد:
* محو یا کاهش تبعیض های جنسیتی و پذیرش هر چه بیشتر زنان در صحنه اقتصادی و اجتماعی
* ایجاد تسهیلات لازم جهت دسترسی زنان به تحصیلات و کسب دانش و مهارت های مدرن فنی و مدیریت
* معرفی الگوهای موفق زنان کارآفرین در اجتماع
* بالا بردن سطح دسترسی زنان به منابع و احاطه آنان بر منابع تولید
* شناسایی فرصت های شغلی با وام و انجام خدمات حمایتی در این مورد
* کاهش مراحل اداری تاسیس و اداره شرکت ها
* معرفی و تقویت کانالهای مناسب برای توزیع خدمات مالی و غیر مالی به شرکت های مختلف
* ایجاد شبکه ها و تضمین همکاری مناسب بین تمامی بخش ها و موسسات دولتی و غیرانتفاعی در امر پیشبرد و توسعه کسب و کار به ویژه در زمینه های :
– تعلیم دانش مدیریت و مهارت های فنی
– انتخاب فن آوری
– اطلاعات
– مشورت های قانونی
– خرید و فروش در بازار
– مدیریت
* تقویت کسباطلاعات مربوط به زمینه های مختلف مشارکت زنان
* انتشار وسیع و گسترده اطلاعت در مورد فرصت های شغلی موجود در خدمات حمایتی
* بدست آوردن جلب همکاری در برنامه های مرتبط با زنان کارآفرین
* تقویت نهاد های مشاوره ای جهت خدمات رسانی به زنان کارآفرین
به طور کلی موثرترین حمایت های دولتی و غیر دولتی از کارافرینی زنان که سبب توسعه و تقویت زنان کارآفرین بوده و آثار مشهودی در جوامع مختلف از خود به جای گذاشته را می توان به چهار دسته کلی تقسیم نمود:
1 – ایجاد فرصت های شغلی
2 – ایجاد تسهیلات مالی و اعتباری
3 – قابلیت آفرینی
4 – ایجاد شبکه ای محلی منطقه ای و جهانی
1 – ایجاد فرصت های شغلی
برنامه های بلند مدت و سالانه توسعه اقتصادی – اجتماعی کشورهای مختلف بر حسب درجه اهمیت کارآفرینی زنان بودجه هایی خاص برای ایجاد فرصت های شغلی زنان و بویژه در زمینه کارآفرینی اختصاص می دهد . علاوه بر ان در این جوامع نهاد هایی شکل گرفته اند که در کشف شناسایی و راه گشایی فرصت های شغلی برای زنان کارآفرین نقش مهمی به عهده دارند . این نهاد ها هم در بخش دولتی و هم در بخش غیر دولتی فعال می باشند.
آمریکا
* شورای ملی زنان شاغل – در ایالات متحده امریکا شورای ملی مشاغل زنان برای ایجاد فرصت های شغلی با هدف تحت تاثیر قرار دادن تصمیم گیری 700 سازمان شغلی زنان بوجود امد . این شورا ضمانت می کند که سیاست دولت بر اولویت های آنان موثر است و سایر موسسات بخش خصوصی و نیز نسبت به ان اگاه هستند .
OECD) 1996 )
* مرکز بین المللی شرکت های خصوصی – مرکز بین المللی شرکت های خصوصی CIPE وابسته به اطاق بازرگانی آمریکا می باشد هدف CIPE ایجاد فضای باز اقتصادی برای زنان کارآفرین و افزایش قدرت انجمن های زنان می باشد. در حقیقت CIPE از طریق ظرفیت سازی نظارت به کارگیری رسانه های عمومی مدیریت مالی در موارد دیگر به سیاست های دولت شکل می دهد .
اداره مشاغل کوچک – اداره مشاغل کوچک امریکا بیش از هر زمان دیگری سعی در هموار نمودن راه برای زنان کارافرین دارد . زنانی که در دنیای مشاغل با موانع خاصی روبرو خواهند بود .
دفتر زنان مشاغل SBA – این دفتر شبکه ای از نمایندگان زنان صاحب مشاغل در سطح محلی با بیش از 100 میز گرد مشورتی و سازمان های مرکزی متعلق به زنان یعنی در حدود 70 مرکز صنفی زنان در 40 ایالت و مرکز مشاغل زنان در اینترنت On Peine Womens Business Center)) است که در یاری رساندن به زنان در ایجاد کسب و کار جدید نقش مهمی دارد .
همچنین برنامه هایی برای کمک به زنان در جهت کسب وام های لازم در دستیابی به حمایت دولتی و دسترسی به بازار های صادراتی دارد.
برنامه های تضمین وام برای کمک به کسانی که نمی توانند از طریق کانال های رسمی و قرار دادی به سرمایه مورد نیاز خود دست یابند موجود است . و از طریق اینترنت هر زمان و هر کجا قادر به ارائه تعلیم و مشاوره می باشند .
Changing tha Face of America) 1999 )
استرالیا
* شورای زنان شاغل استرالیایی – شورای زنان شاغل استرالیایی (ACOB) در نوامبر 1995 تاسیس شد . این شورا در جهت تحقق عقاید ایده ها و خواسته های زنان شاغل استرالیایی در مباحثات و مناظرات سطح بالا اقدام نموده و زمینه را برای ایجاد اشتغال و ثروت نوآوری سیاست های پیشرفت انتشار اطلاعات و تحقیقات و ترویج فعالیتهای زنان فراهم می سازد . این شورا همچنین نحوه مشارکت زنان در شبکه های بین المللی را نیز معرفی می کند .
OECD) 1996 )
هند
* انجمن زنان کارآفرین- در هند زنان کارآفرین در غالب انجمن هایی برای کمک به یکدیگر شکل یافته اند . انجمن زنان کارآفرین Karnata برای پایه فعالیت های داوطلبانه زنان کارآفرین فعالیت می کنند . این انجمن خدمات آموزشی شغلی و مشورتی ارائه می دهد و یک برنامه توسعه مدیریت برای رشد زنان کارآفرین اجرا می نمایند . این انجمن همچنین با بانک جهانی مرتبط است و توسط دولت از او خواسته شده است که یک برنامه محلی صنعتی را به عهده بگیرد . OECD) 1996 )
* انجمن خود اشتغالی زنان SEVA) )- سوا یک اتحادیه صنفی است که در سال 1972 تاسیس شد . سوا به زبان هندی به معنای خدمت و کمک به دیگران است . به طور کلی حرکتی ویژه است که از تلاش سه جنبش کارگری تعاونی و جنبش زنان ایجاد شده است و هدف اصلی ان ایجاد اشتغال و اتکا به خویش است . تعداد اعضای این انجمن در سراسر هندوستان تا سال 1994 حدود 143700 نفر بوده است. اعضای سوا توانسته اند 70 تعاونی راه اندازی کنند که 5 نوع فعالیت را در بر می گیرد.
1 – تعاونی های هنری
2 – تولید محصولات کشاورزی
3 – تولید محصولات لبنی
4 – فروش مشاغل آزاد
5 – تعاونی های خدماتی و کارگری
فدراسیون تعاونی زنان در ایالات گوجرات هند با مسئولیت سوا در سال 1992 تاسیس شد. امروزه این فدراسیون 22313 زن را در سراسر گوجرات پوشش می دهد. لازم به ذکر است که حدود 90% این اعضاء را دختران روستایی جوان و حتی نوجوان تشکیل می دهد.
( مجموعه مقاله 1376 85 )
2 – ایجاد تسهیلات مالی و اعتباری
تامین سرمایه اولیه در مرحله ایجاد کسب و کار جدید و نیز سرمایه گذاری جهت توسعه کسب و کار برای زنان کارآفرین از اهمیت خاصی برخوردار است. به همین دلیل نهاد هایی در بخش های تولیدی و نیز سازمان های غیر دولتی برای تحقق این منظور تشکیل شد. بانک ها نیز جهت تاثیر گذاری در توسعه کارآفرینی نسبت به ایجاد تدابیری در این زمینه همت گماشته و تسهیلات مالی خود را در قالب وام های کوتاه مدت و بلند مدت ارایه می دهند.
فرانسه
در فرانسه طرح های تضمین کننده مختلفی وجود دارد. به عنوان مثال صندوق های سرمایه های شخصی صندوق های سرمایه های دولتی و یک صندوق تضمین کننده مخصوص زنان FGIF ) ) که در سال 1989 بوجود امده و در ایجاد و یا توسعه یک کسب و کار شریک هستند. وام های پرداختی این صندوق ها زیر 000/150 فرانک فرانسه با تضمین 60 درصد وام می باشد.
در بررسی به عمل امده در سال 1995 در فرانسه از 000/30 کارHفرین فرانسوی نشان می دهد که 23 درصد کارآفرینان زن وام بانکی دریافت کرده اند OECD)1996)
آمریکا
اداره مشاغل کوچک (SBA ) یک برنامه وام های کوتاه مدت را شروع کرده است . برنامه ارایه اسناد و مدارک وام ها به زنان کارافرین امکان تضمین وام بانکی انها تا سقف 000/ 100 دلار آمریکا را می دهد .
SBA همچنین یک برنامه تایید صلاحیت وام تهیه کرده که به زنان این امکان را می دهد که قبل از درخواست وام از بانک نامه ای مبنی بر تایید صلاحیتشان ازSBA بگیرند .
کالج کلمبیا به عنوان واسطه برنامه اعطای وام به زنان از طرف اداره صنایع کوچک امریکا نیز عمل می کنند
Christinatempest) 1992)
سوئد
طرح وام حمایتی سوئد برای تحت پوشش قرار دادن زنان کارآفرین ابداع شده است . از زمان راه اندازی این طرح یعنی از سال 1994 5600 کار جدید ایجاد شده و 3000 شرکت بالغ در 26 میلیون کرون وام گرفته اند . 40 درصد وام ها در بخش خدمات 50 درصد در تجارت ( خرده فروشی ) و تنها 8 درصد در بخش کارخانه داری بوده است . مدت وام از 6 سال تا 6 سال و 3 – 2 سال اول بدون بهره استهلاک می باشد
OECD) 1996 )
هند
* طرح بانک توسعه صنایع کوچک هند SIDBI))- بانک توسعه صنایع کوچک هند دارای طرح ویژه جهت حمایت مالی و مدیریت برای زنان کارافرین که دارای اهداف زیر است . (نجفی 1379 ص 87 )
1 – اموزش و ارائه خدمات به زنان کارآفرین بر اساس مهارت و وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنان
2 – حمایت مالی بر اساس وضعیت اقتصادی زنان و ایجاد شرایط بهره مندی از تخفیف ویژه جهت توانمند سازی کارآفرینان برای راه اندازی صنعت کوچک یا
یک واحد تجاری
* طرح بهره مندی از رایانه برای زنان کارآفرین – هدف اصلی این طرح ایجاد انگیزه در زنان برای شرکت در برنامه فعالیت های اقتصادی در گشور می باشد . از طریق این روش خود اشتغالی زنان توسعه یافته است .
کلیه پرروژه های صنعتی از قبیل صنایع روستایی صنایع دستی صنایع کمپوت کنسرو و دیگر صنایع کوچک تحت پوشش طرح مذکور می باشند. این طرح می تواند توسط نمایندگی های مالی ایالتی و نهاد های وابسته جهت یاری رساندن به زنان کارآفرین و راه اندازی کارگاه های صنعتی کوچک صنایع دستی و حتی صنایع متوسط تسهیلات اعتباری ارایه کند. هزینه طرح های یاد شده نباید بیش از 30 میلیون روپیه هندی باشد .
به منظور بهره مندی از طرح های یارانه دار زنان کارآفرین باید معیار های زیر را در نظر بگیرند:
1 ( برنامه توسعه کار EDP1 – دوره آموزش کامل طرح
آفرینی ) را گذرانده باشند.
2 – قبل از دریافت کمک مالی باید ثابت کنند که هیچ گونه اشتغالی ندارند.
3 – بهره مندی از تسهیلات پروژه مذبور باید اولین مساعدتی باشد که وی استفاده می کند.
4 – طرح راه اندازی صنعت توسط فرد باید بوسیله نهاد های مالی ایالتی تایید و به تصویب برسد.
* طرح موسسه مالی ایالت راجستان برای زنان کارآفرین – تحت طرح مذکور زنان کارآفرین از وام دریافتی با شرایط بازپرداخت خیلی پایین بهره مند می شوند. در قالب این طرح 15 درصد از سرمایه مورد نیاز پروژه زنان به صورت وام پرداخت و 1 درصد نیز هزینه خدمات عادی برای طرح دریافت می شود.
طرح موسسه مالی ایالت اندرا پرادش برای زنان کارآفرین – این طرح نیز به افرادی که توانایی اشتراک حداقل 15 درصد کل سرمایه را داشته باشند وام می دهند. پروژه مورد نظر با یک صنعت کوچک باشد همچنین مدیر این صنعت باید توانایی اداری صنعت مذکور را ثابت کند . وام ارایه شده توسط این موسسه باید منحصرا برای دارایی های ثابت مثل زمین ساختمان و تاسیسات و ماشین الات مورد نیاز به کار رود برای واحد هایی که در مناطق محروم تاسیس می شوند این موسسه 12 درصد کارمزد دریافت می کند. این وام اقساطی به مدت 10سال بازپرداخت می شود.
* طرح پرداخت اعتبار توسط بانک توسعه صنعتی هند به زنان کارافرین – بانک توسعه صنعتی هند اعتبار ویژه ای را برای زنان کارآفرین با سرمایه ثابت 50 میلیون روپیه هندی تخصیص داده است. این صنایع باید در ردیف صنایع خرد بوده و زنان متقاضی باید صاحب 51 درصد سهم در صنعت مذکور باشند. از دیگر شرایط که هزینه اجرای پروژه برای سرمایه در گردش نباید بیش از یک میلیون روپیه و وام مذکور باید یک سوم سرمایه اصلی باشد. این طرح یک درصد هزینه خدماتی را به طور سالیانه دریافت می کند و بازپرداخت وام طی 10 سال صورت می گیرد . کمک های مالی این طرح نیازی به ضمانت مالی ندارد .
* طرح توسعه و رفاه زنان – جهت ارج نهادن به نقش سازمان های غیر دولتی و داوطلب جهت بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی زنان بانک توصه صنایع هند تصمیم گرفت تا اعتباری به نام اعتبار ویژه توسعه زنان به منظور رفاه و توسعه زنان کارآفرین اقتصاص دهد . مبلغ این وام 30میلیون روپیه هندی می باشد که به سازمان های داوطلب غیر دولتی جهت حمایت زنان کارافرین که سرمایه ای جهت راه اندازی صنعت و تجارت خود ندارد پرداخت می شود .
به منظور تسهیل در کار شتاب بخشیدن به جریان کمک در بخش صنایع کوچک وام های پرداختی کوچک تا سقف 000/750 روپیه بدون ارزیابی بیشتر و تحت طرح تامین مالی مجدد بانک توسعه صنعتی هند تجدید می گردد . در رابطه با صنایع دستی و روستایی و صنایع خیلی کوچک کمک های مالی تا سقف 000/50 روپیه با نرخ کمتری ( 2 تا 10 درصد ) بدون دریافت عوارض مربوطه و وثیقه ملکی با دوره بازپرداخت بلند مدت تری به صنایع مذبور اعطاء مب گردد. تسهیلات مشابهی نیز برای کسانی که از لحاظ جسمی یا اجتماعی ناتوان هستند در نظر گرفته شده است . تجدید کمک مالی در چنین مواردی تا 100% مبلغ وام ودر موارد دیگر 75% تا 85% مبلغ وام اصلی می باشد .
شرکت ملی صنایع کوچک و برخی از شرکت های توسعه صنایع کوچک که در ایالت های مختلف فعالیت می نمایند و به صورت خرید استیجاری ماشین آلات را تهیه وتامین می کنند.
با در نظر گرفتن نیاز به ایجاد تسهیلات زیر بنایی اولیه و اساسی به صورت زمین اماده سازی شده و کارگر های صنعتی برای واحد ها شرکت های توسعه صنعتی ایالت تسهیلاتی در این زمینه ارائه می دهند . شرکت های کوچک ایالتی اقدام به فراهم نمودن کارها همراه با سایر امکانات مربوط به نرخ های سوبسید داده شده می نمایند و این کارگاه ها را به صورت فروش قطعی فروش استیجاری یا به صورت استیجاری عرضه می کنند .
بنگلادش
دربنگلادش تاسیس شد.Yunusدر سال 1983 توسط دکتر Grameen بانک دکتر یونس شیوه اعطای وام را با دادن وام به افراد بسیار فقیر متحول کرد . با به کارگیری تکنیکی مبتنی بر وام های گروهی توانست بسیاری از افراد محروم را قادر سازد تا از طریق کارافرینی بر فقر مضاعف و خانمانسوز خود غلبه کند.
با موقفیت تمام در طرح های مربوط به وام های Grameenنمونه بانک حتی در کشورهای توسعه ای OECD خصوصی و دولتی بیش از 56 کشور مانند کانادا- چین- نروژ- آفریقای جنوبی- و آمریکا تکرار شده است.
(1996 OECD)
افراد فقیر فاقد زمین در روستاها اغلب خارج از مدار عملیات بانکی قرار می گیرد هر چند انها اغلب نیاز مبرمی به کسب اعتبار دارند و این موضوع به خصوص در کشوری مانند بنگلادش صادق است جائی که تخمین زده می شود که 80 درصد جمعیت زیر خط فقر به سر می برند . در بنگلادش 50 درصد جمعیت فاقد زمین هستند . سیستم قراردادی بانک داری در ارائه هر گونه خدمتی به آنان ناتوان است . زیرا چنین تصور می شود که وام به محرومین با ریسک بالایی توام است . به منظور مبارزه با تفکر سنتی بانک داری با تاکیید بر ارایه وثیقه و همچتین برای زدودن برخی باورها در مورد فقرا ( از قبیل این که افراد محروم وام های دریافتی را به طور مرتب بازپرداخت نمی کنند ) بود که دکتر محمد یونس این بانک را بنیاد نهاد .
در سال 1976Chittagong او به عنوان پروفسور علم اقتصاد در دانشگاه یک پروژه تحقیقاتی را با هدف بررسی امکانات و طراحی چهارچوبی برای سیستمی که بتواند افراد محروم روستاها را وارد یک شبکه بادوام بانکی نماید شروع کرد . او چنین استدلال کرد که اگر منابع مالی با شرایط خاصی در اختیار افراد بدون زمین قرار داده شود آنگاه مشاهده خواهد کرد که ” این میلیون ها مردم با میلیون ها کار و پیشه کوچک خودشان می توانند به خلق بزرگ ترین شگفتی توسعه ای کمک کنند ”
این پروژه که او آن را ” پروژه بانک گرامین ” نامید با اهداف زیر تحقق یافت .
* گسترش تسهیلات بانکی برای مردان و زنان محروم
* کاهش استثمار از طرف وام دهندگان
* خلق فرصت هایی برای خود اشتغالی اکثریت وسیعی از نیروهای انسانی محروم از کار باشند و بتوانند از طریق آن قدرت اقتصادی سیاسی و اجتماعی کسب کنند .
* تغییر دور باطل همیشگی درآمد کم پس انداز کم سرمایه کم درآمد کم به سیستم رو به گسترش درآمد کم اعتبار سرمایه گذاری درآمد بیشتراعتبار بیشترسرمایه بیشتر درآمد بیشتر.
و برخی از روستاهای مجاور وJobraاین پروژه قدرت خود را در روستای در خلال سالهای 1976 تا 1979 نشان داد سپس با Chittagong همسایه
حمایت و سرپرستی بانک بنگلادش و حمایت بانک های ملی تجاری بنگلادش نیز گستراند . پس از آن Tangailاین پروژه دامنه خود را در سال 1979 در مناطق دیگری را نیز تحت پوشش خود قرار داد .
در سپتامبر سال 1983 پروژه بانگ گرامین به یک بانک مستقل به نام تبدیل شد و سرمایه تصویب شده و سرمایه پرداخت شده بانکGrameen بود.TK و 1500 کرورTK به ترتیب 2500 کرور از کل سرمایه پرداخت شده 88 درصد متعلق به سهام داران و 12 درصد متعلق به دولت می باشد. وام گیرندگان بانک مردان و زنان بدون زمین هستند که بایستی برای دریافت وام بدون وثیقه گروه های 5 نفری تشکیل دهند. اعضای گروه اشخاصی هستند که هم فکر و سابقه اجتماعی – اقتصادی مشابهی دارند. این وام ها برای هر فعالیت درآمد زایی می تواند بکار رود. پیش از دریافت وام وام گیرندگان بایستی یک دوره آموزشی یک تا دو هفته ای را درباره فلسفی بانک گرامین و قوانین و قواعد ان بگذرانند. سپس اعضای گروه باید قبل از این که گروه به رسمیت شناخته شود امتحان بدهند. در خلال این امتحان اعضای گروه باید کارمندان بانک را از صداقت و جدیت خود مطمئن کنند در درک صحیح خویش از مقررات و روش های بانک را به ثبوت رسانند. باید قادر باشند که حداقل اسم خود را بنویسند. هر گروه رئیس و منشی خود را انتخاب می کند. چند عضو از هر روستا به یک مرکز فرستاده می شوند و از بین انها ( روسای گروه ها ) رئیس مرکز و نایب رئیس انتخاب می شوند. وظایف انان عبارت است از رهبری ملاقات های هفته ای رسیذگی تقاضای وام نظارت بر عملیات وام و کمک به کار مدیران بانک.
این بانک به حدود 5/1 میلیون وام گیرنده خدمات ارائه می کند که از این تعداد 94 درصد زن هستند. در حالی که در سپتامبر سال 1983 تنها 46 درصد از وام گیرندگان زنان بودند. این مطلب نتیجه یک سیاست خردورزانه بانک و مدیریت آن بوده است که دریافته اند که زنان بیش از مردان در قبال بازپرداخت وام های خود احساس تعهد می کنند. تاکنون برای بیش از 450 نوع فعالیت وام دریافت شده است. بانک گرامین به طور متوسط 15 میلیون دلار در ماه وام می دهد فراتر نمی رود.TKمعمولا بیشتر این میزان وام برای یک شخص از 10000
اما اعضاء به صورت دسته جمعی می توانند وام بیشتری دریافت کنند.
تا به حال وام های جمعی برای 100 نوع کار مختلف پرداخت شده است این فعالیت ها شامل خرید چاه های سطحی چاه های عمیق اسیاب های برنج اسیاب های روغن اجاره دادن بازارها استخرها و زمین ها خرید مولد های انرژی و خرمن کوب های گندم و غیره می شود.
بانک گرامین همچنین به سایر ابعاد اجتماعی توجه ویژه دارد . بدین ترتیب که توجه اعضاء را به سلامتی و نحوه تغذیه مناسب تشویق می کند . این اصول در تهیه GBتصمیمات شانزده گانه که در سال 1984 در کارگاه ملی زنان مراکز شده ذکر گردیده است . برخی از این عناصر شانزده گانه عبارتند از:
احتیاج منظم و انضباط اتحاد حرکت و کار سخت کاشتن سبزی جات در تمام طول سال و کاشتن هر مقدار بذر ممکن پاکیزه نگه داشتن محیط زیست نوشیدن اب جوشانده شده یا آب چاه برنامه ریزی جهت کوچک تر نگه داشتن خانواده ها قرار دادن امکانات تحصیلی در اختیار اطفال- خانواده- کسب درآمد
(ABAB News)جمعی بیشتر و اهمیت حمایت متقابل .
واقع در 20 مایلی ( 35 کیلومتری ) شمال Jolrperدر یک روستای کشاورزی جیمرالنساء یک زن 38 ساله خانه دار به زنی شاغل تبدیل شد که به Dhaka
روستایانی که هنوز از طریق جاده های خاکی آمد و شد می کنند خدمات
مخابراتی ارائه می دهد . تلفن که هنوز حتی برای ثروتمندان بنگلادش یک امتیاز محسوب می شود به مادر چهار کودک کمک می کند که سود معقولی از دارد Nokiaمرغداری خود بدست بیاورد. وی در حالی که تلفن همراه
می گوید :
” خریدارانی هستند که می خواهند سر من را کلاه بگذارند اما نمی توانند جون من تلفنی دارم به کار دانستن قیمت جوجه ها در بازار می اید .” اما او در فوریه از گرامین بانک این تلفن را TKسال گذشته پس از گرفتن وامی به مبلغ 1800 2000 ص 33 )Dhaka Courier)خرید.
یکی از چهار اپراتور تجاری تلفن های همراه در بنگلادش Graneen phoneاست. در سال 1997 گرامین فون با اعطای تلفن همراه را به زنان فقیر روستایی گام حیرت انگیزی برداشت که او را نسبت به سه کمپانی دیگر که تنها به استفاده کنندگان شهری خدمات ارائه می کنند پیشگام نمود . گرامین فون اپراتور های تلفن همراه را از میان وام گیرندگان بانک که استعداد شغلی خود را به ثبوت رسانده و با پرداخت به موقع وام کسب اعتبار کرده انتخاب می کند .
می گوید: ” تلفن دیگر (Mehbub Chewduny) رئیس فروش تلفن همراه برای روستاییان یک وسیله لوکس نیست . تلفن به کشاورزان کمک می کند که قیمت محصولات را بدست بیاورند. با دکتر در شرق قرار ملاقات بگذارند . تلفن ابزاری برای توسعه اقتصادی است .
تلفن همراه گرامین توانسته است اعتماد مشابهی را برای 1113 اپراتور تلفن همراه روستایی در سراسر بنگلادش به همراه آورد.
تلفن گرامین در نظر دارد که ظرف امسال ( سال 2000 ) از 886 روستای دیگر نیز حمایت کند. این عمل در کشوری که کمتر از یک درصد از 125 میلیون جمعیت ان تلفن دارند اقدام بسیار بزرگی می باشد.تلفن گرامین پیش از دادن تلفن یک دوره آموزشی یک روزه برای اپراتوری ترتیب می دهد. یکی از شرایط این است که بایستی لااقل یکی از اعضای خانواده اعداد لاتین را فرا گرفته باشند.
مبتکر این تحول یعنی پروفسور محمود یونس جایزه صلح بین المللی سال 98 ایندیرا گاندی را از رئیس جمهور هند در کاخ ریاست جمهوری دهلی نو دریافت. او گفت مهاتما گاندی اگر بود پروفسور یونس را منجی محروم ترین محرومان قاره آسیا می نامید.
او گفت : ” پروفسور یونس اعتبارات کوچک و کم را به در خانه های محروم ترین افراد اورده و به انها این توان را داده که انسان های متکی به خود و قادر به مشارکت در فعالیت های جمعی باشند و از طریق گرامین بانک به مردم 58 کشور آسیایی و آفریقایی الهام واحد بخشیده است.
3 – قابلیت آفرینی
به رقم آن که کارآفرینان در ایجاد هر کسب و کار جدید با بروز و ظهور خلاقیت و نوآوری رسیک پذیری و هنر خصلت های وجودی خویش قابلیت بالایی از خود نشان داده و به خلق ابتکاری نو دست می زنند اما به منظور پرورش افراد بیشتر در مسیر کارآفرینی برنامه ریزی برای قابلیت آفرینی آنان اهمیت زیادی پیدا می کند.
در این رابطه باید روحیه کارآفرینی را از طریق ارائه خدمات مستمر مشاوره و اموزش در این گونه سیستم های اجتماعی و اقتصادی احیا نمود.
امروزه در بسیاری از کشورها موفقیت های چشم گیری در رهگذر اموزش کارافرینی بدست آمده است و به عنوان یک اهرم کارساز و قدرتمند در توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی جامعه بکار می رود. بسیاری از دانشگاه های بزرگ کشورهای پیشرفته و صنعتی مرکزی برای مطالعات کارآفرینی تاسیس کرده اند و تاکنون 44 کنفرانس سالانه کارآفرینی در این کشورها برگزار شده است. ماخذ شناسی ادبیات کارآفرینی نشان می دهد که بیش از 30 هزار مقاله و کتاب در زمینه کارآفرینی در این کشورها منتشر شده است.
بسیاری از برنامه های آموزشی و نهاد های مشاوره ای کارآفرینی در کشور های مختلف خدمات خود را به کلیه کارآفرینان اعم از زن و مرد ارایه می کنند که بخشی از دریافت کنندگان خدمات آنان را کارآفرینان زن تشکیل می دهند . علاه بر ان به منظور سرعت بخشیدن به ارتقاء توانمندی های زنان و جبران عدم توانایی های گذشته به دلیل فقدان تجربه علمی و عملی انجمن ها و موسسات آموزشی کارآفرینی زنان تاسیس شده است .
فیلیپین
بسیاری از اژانس های دولتی وزارت خانه ها به خاطر نقش مشهود صنایع کوچک در اقتصاد کشور تسهیلات زیادی در اختیار آنان قرار می دهند که نه نتها موجب توسعه این گونه صنایع می شود بلکه ادامه حیات آنان را نیز تضمین می کند . این گونه تسهیلات در قالب بازاریابی کمکهای فنی مالی و آموزشی و مشاوره ای اداره می شود ( نطاق 1376 ص 26 )
1 – کمک های بازاریابی : این گونه مساعدت ها در قالب اطلاعاتی در مورد خریداران محصولات و منابع مواد اولیه امکانات صادرات در اختیار تولید کنندگان قرار می گیرد بعضی از این آژانس های دولتی فلیپین عبارتند از شرکت های بازرگانی خارجی فیلیپین شرکت های مواد غذایی دایره بازرگانی داخلی دایره بازرگانی خارجی و مرکز بازرگانی و نمایشگاه های بین المللی .
2 – کمک های فنی و تکنولوژی : این گونه تسهیلات مشاوره در مراحل تولید و آماده سازی مطالعه اولیه پروژه ها را در بر می گیرد و شامل سرویس های مهندسی تحقیقات علمی کنترل کیفیت و بهبود تولید و غیره است . بعضی از اداراتی که در فیلیپین کمک های فنی را در اختیار موسسات کوچک قرار می دهند عبارتند از : اداره صنایع کوچک و متوسط مراجع فنی و علمی ملی مرکز ارتقای بهره وری و مراجع توسعه صنایع روستایی .
3 – کمک های مالی : از جمله موسساتی که در وام گذاری فعال هستند عبارتند از : کلیسای کابوها یا در کن لادان صندوق وام و تامین صنعتی صندق تامین موسسات کوچک و متوسط و برنامه مدرنیزه کردن صنایع صادراتی .
4 – کمک های آموزشی و مشاوره ای : دولت فیلیپین دوره های آموزشی کاری آموزش برای کارآفرینان و مدیران و آموزش برای مشاوران و کارگران متخصص در موسسات کوچک را ارائه می دهد . موسسات دولتی که برای صنایع کوچک مراکز مشاوره ای upکه این گونه خدمات را ارائه می دهند
کوچک شورای ملی جوانان و مرکز طراحی فیلیپین می باشد. در اغلب مدارس بازرگانی دانش آموزان سال آخر یک دوره علمی را می گذرانند . بطور سنتی این امر به این معنا است که آنها توسط شرکتی که یک نیم سال تحصیلی در آنجا کار می کنند حمایت می شوند توانایی به اجرا در آوردن آموخته های خود را در محل بدست می آورند .
موفق ترین برنامه ها در این زمینه برنامه دستاورد ها و موفقیت های جوانان فیلیپین است . در این برنامه دانش آموزان مسئولیت اداره فعالیت ها را خود به عهده می گیرند و هر فعالیت را به شخصیت حقوقی ( شرکت ثبت شده ) تبدیل می کنند و برای اضافه ماندن سرمایه اولیه اقدام به تهیه و فروش اوراق سهام می نمایند . وسپس آن را به فروش می رسانند . آنها اقدام به تشکیل هیئت مدیره انتخاب مسئولان نگهداری حساب ها برقراری حقوق و دستمزد و حق العمل و کمیسیون می نمایند مالیات و عوارض پرداخت می کنند جلسات ماهانه هیئت مدیره تشکیل می دهند گزارش های سالانه تهیه می نمایند و بسیاری از فعالیت های دیگر که به اداره شرکت مربوط می شود را انجام می دهند . فایده و مزیت این روش آن است که دانش آموزان یک تجربه آموزنده واقعی و عمیق کسب می کنند یک دید و نگرش کلی و همه جانبه نسبت به مدیریت عمومی به عنوان اعضای هیئت مدیره بدست می آورند و قدرت دید مستمر و دائمی از یک گروه مشاوران بخش بازرگانی را کسب می نمایند .
در دانشگاه فیلیپین روش دیگر این است که در یک دوره آموزشی مثلا دوره هایی در مورد سیاست و خط مشی بازرگانی واقعیتی ایجاد می شود که براساس آن دانشجو بتواند یک فعالیت را شروع و آن را اداره نماید در این روش دانشجویان را به گروه های مختلف تقسیم می کنند و از آن ها خواسته می شود تا فعالیتی را که به آن علاقه مندند در طول نیم سال تحصیلی انتخاب کنند . آنها به برنامه ریزی و سازمان دهی می پردازند و یک فعلیت بازرگانی را اداره می کنند و پس از چند هفته که از کار آن ها سپری گردید مشاهدات و برداشت های خود را به سایرین ارایه می دهند .
باشگاه بهینه سازی روستا – انجمن بهینه سازی روستا در سال 1934 توسط سازمان ترویج تشکیل شد . این انجمن یکی از برنامه های ویژه جوانان بود و از استقبال کلیه روستاییان به طور چشمگیری بهره مند شد . هدف این باشگاه متشکل نمودن زنان و دختران جوان روستایی در جهت توسعه روستای خود است . هر چند بالا بردن اعتماد به نفس زنان و دختران روستایی یکی دیگر از اهداف آن است . بر این اساس مهارت های لازم جهت شکل گیری شخصیت افراد عضو باشگاه آموزش داده می شود تا بتوانند به عنوان یک فرد مفید در امر توسعه و در نقش همسر و مادر فعال باشند. ( سری 1376 ص 77 )
هند
یک (EDI) موسسه توسعه کارآفرینی هند- موسسه توسعه کارآفرینی هند موسسه کاملا مستقل است که در سال 1983 تحت حمایت موسسات مالی شرکت سرمایه گذاری هند(IDBI)برجسته نظیر بانک توسعه صنعتی هند و بانک دولتی (ICICI)شرکت اعتباری و سرمایه گذاری صنعتی هند (IFDI)امروزه یک شناخته شده ملی است که تاسیس شد. این موسسه(SBI) هندبه کار آموزش کارآفرینی مشغول است. موسسه توسعه کارآفرینی هند از سال 1944 به بعد برنامه هایی را برای زنان بالقوه کارآفرین سازمان دهی کرده است. این موسسه با تکیه و تجربیات خود برنامه جامعی را برای زنان کارآفرین در نظر گرفته است. برنامه مورد اشاره برای ایجاد مهارت و تواناییهای کارآفرینانه در میان زنان کارآفرین آینده حساس ساختن سیاستگزاران نسبت به پاسخ گویی به نیاز های کارآفرینانه زنان تشویق زنان بالقوه کارآفرین در به راه اندازی شرکت های غیر کلیشه ای و ایجاد توانایی در آنها برای تاسیس شرکت های جدید در نظر گرفته شده است ( احمدپور 1377 ص 683 ).
با استفاده از استراتژی های این موسسه اکنون بیش از 100 سازمان مخصوص تربیت کارآفرینی در هندوستان وجود دارد که تقریبا همگی آنها از مدل ها واستفاده می کنند.از دیگر تاثیرات برنامه های موسسه EDI روش های موسسه می توان به موارد زیر اشاره کرد: EDI) که توسط SISIS)1 – ایجاد 25 موسسه خدمات رسانی به صنایع کوچکدولت مرکزی هند تاسیس شد. موسسات فوق اساسا جهت ترویج خوداشتغالی و حمایت از کارآفرینان جوان فارق التحصیلان رشته های فنی – مهندسی و تکنسین های فنی انجام وظیفه می نمایند.
که به صورت سهامی توسط(TCOS) 2- ایجاد 17 سازمان مشاوره فنی دولت های ایالتی بانکهای تجاری و بانک های توسعه سرپرستی می شوند. برنامه های این سازمان مشاوره ای گسترش فعالیت های کارآفرینی برای فارغ التحصیلان جوان تحصیل کرده های بیکار کارمندان با تجربه تجار و زنان می باشد.
3 – چند بانک تجاری با استفاده از مشوق های لازم کارآفرینان برجسته را برای سرمایه گذاری در صنایع کوچک انتخاب می نمایند.
4 – شش سازمان کسترش کارآفرینی در سطح ایالت گجرات به طور ویژه توسط فرمانداری های مختلف ایالتی شرکت های دولتی توسعه در سطح ایالت بانک ها و موسسات مالی ملی تاسیس شده است .
5 – موسسات غیر دولتی شامل صنایع اطاق های بازرگانی موسسات توسعه روستایی دانشکده ها و دانشگاه ها کارآفرینان را مورد حمایت خود قرار می دهند.
به سازمان های آموزشی توصیه گردیده تا نکات زیر را در نظر بگیرند :
– در اجرا و ترکیب مطالب پیش نیاز های آموزشی شناسایی و فرصت های صنعتی مناسب و هماهنگ با دانش مهارت ها و سوابق اطلاعاتی تحصیلی کارآموزان مورد توجه قرار گیرد .
– تسهیلات لازم در رابطه با بخش آموزشی می تواند شامل مربیان اساتید زن باشد تا شرکت کنندگان زن بتوانند به صورت راحت و آزاد مشکلات خود را باز و مطرح و به بحث بگذارند .
– کارآموزان باید تشویق شوند واحد های کوچک مانند مهندسی الکترونیک پلاستیک و مواد شیمیایی را ایجاد و راه اندازی نمایند .
– خدمات صنعتی باید به شیوه ای طراحی شود که با نیاز های خاص و مسایل مدیران ریسک پذیر زن و در نظر گرفتن مشکلاتی نظیر نیاز به وقت طولانی برای انجام و کامل نمودن ورزش های اجرایی و تشریفات اداری ترتیب دادن و فراهم نمودن منابع مالی و پیوند دادن امور مربوط به بازاریابی تناسب داشته باشد .
– صرفه نظر از داده های دانش و مهارت به نمایش گذاردن ابتکارات مدیران ریسک پذیر و کارآفرین و در معرض قرار دادن عملیات صنعتی آن ها از طریق بازدید از کارخانه ها و کارگاه ها برای کارآموزان زن از اهمیت زیادی برخوردار می باشد .
– خدمات همیاری بعد از دوره آموزشی میتواند توسط موسسه برگذار کننده دوره آموزشی تا هنگامی که پروژه مدیران ریسک پذیر زن به مرحله تعادل اقتصادی و بازرگانی برسد ادامه یابد .
تجربیات بانک توسعه صنعتی در زمینه برگزاری دوره های پرورش و بهبود مدیریت ریسک پذیری و کارآفرین زن نشان دهنده نکات زیر است .
– اگر چه زنان از لحاظ موفقیت به عنوان مدیران ریسک پذیر و کارآفرین دارای همان توان بالقوه ای هستند که مردم دارند ولی در مقایسه با مردان از دو وضع نامساعد رنج می برند که سبب می شود مورد ملاحظات ویژه ای قرار گیرد . نخست آن که آن ها در مرد توانایی های خویش فاقد اعتماد به نفس اولیه هستند و این یک مشکل داخلی می باشد و لذا بهبود آن در حیطه کنترل خود آن ها است. مورد دوم نیاز به زمانی طولانی است که آنها برای کامل نمودن کلیه تشریفات قانونی در رابطه با محدودیت های گوناگون فعالیت های خود به آن نیاز دارند.
– اکثر مدیران ریسک پذیر و کارآفرین زن احساس می کنند که در مرحله اول کار تبعیض به صورت آشکار وجود دارد. لکن پس از تاسیس واحدها افکارشان در این مورد تغییر پیدا می کند.
– زنانی که اقوامشان دست اندر کار فعالیت های صنعتی و بازرگانی باشند و سایر زنان زودتر به موفقیت نائل می گردند. این قبیل زنان به آسانی توانسته اند مستقل عمل نمایند و به کامل ترین مراحل درجه هدایت و رهبری نائل شوند.
– زنان جوان و مجرد برای دوره های آموزشی مناسب شناخته نشدند چون برنامه زندگی آینده آنها در دست خودشان نیست. در مقایسه با آنها خانم های متاهل در گروه سنی 30- 45 سال قابل اعتمادتر تشخیص داده شدند. چون مسئولیت آنها در قبال خانواده به روشنی مشخص و بار این مسئولیت تدریجا کاسته می شد .
– امروزه هر 10 نفر زنی که کار می کنند 8 نفر به خاطر عدم رضایت خانواده کار و حرفه خود را ترک می کنند.
تقریبا تمام مدیران زن موفق از حمایت و پشتیبانی خانوادگی به صورت مالی و دانش تخصصی کار برخوردار بودند وخانواده برای هماهنگی به آنها امور جاری و برنامه های عادی خانه را تعدیل و یا تغییر داده است.
– صبر و شکیبایی و کار طبیعی زنان را در شرکت های کوچک تبدیل به کارگزاران مطمئن می نماید. آنها به طور کلی قادر به درک احساسات دیگران می باشند و دارای احساس عدالت و انصاف هستند.
OECDکشورهای عضو دریافتند که تشویق صلاحیت کارآفرینیOECDاز سال 1988 کشورهای عضو یک عامل حیاتی برای جوانان است. آنها همچنین دریافتند که ” کارآفرین بودن یعنی دانستن این که چگونه دوباره و دوباره یاد بگیریم و چگونه خودمان را وفق بدهیم و نوآوری کنیم ”
تغییر در شیوه های تحصیلی و آموزشی تضمین کننده این منظور است. سیستم های آموزشی باید مطابقت بیشتری با محیط پیرامون خود داشته باشند. سیستم های آموزشی و تعلیماتی و تکنولوژیکی باید انعطاف پذیری لازم برای تطبیق با خواسته های متغیر را داشته باشند. مشورت رسانی یک روش مفید تعلیماتی است و زنان صاحب مشاغل به طور موثری به همتایان خود مشورت رسانی می کنند . استرالیا در سال 1995 برنامه ” گامی فراتر از مشورت شغلی ” را معرفی کرد و شمار زیادی از زنان و مردان موفق را به عنوان الگو برگزید. این برنامه رشد و وضوح مشاغل زنان صاحب کسب و کار را بالا برد . تقریبا 2000 زنی که در این برنامه شرکت کردند توانستند مهارت های فردی و شغلی و اعتماد به نفس خود را بالا ببرند .
سازمان منطقه ای غیر دولتی تکنونت
این سازمان یکی از مهم ترین برنامه های خود را به بهبود و توسعه کیفیت مدیران ریسک پذیر و کارآفرین اختصاص داد . تصور اساسی و اولیه این گروه که بین گروهی از مدیران و صاحبان ریسک پذیر و کارآفرین بالقوه واحد ها از طریق آموزش برنامه ریزی شده که توسط محیط اجتماعی – اقتصادی فرهنگی سیاسی تکنولوژیکی مورد حمایت قرار گیرد مدیران مورد نظری را تربیت کند که نه فقط شروع کنندگان موفقی باشند بلکه مهم تر از آن در بازرگانی و صنعت به عنوان مدیران موفق شناخته شوند . این رشته در سال 1970 رشته جدیدی بود لذا تکنونت تشخیص داد که باید آگاهی عمیق و وسیعی در رابطه با اهمیت برنامه های توسعه و بهبود مدیران ریسک پذیر و کارآفرین در کشور های عضو خود بوجود آورد . بنابراین برنامه ای را به منظور اشاعه و ترویج مفهوم نظری و بهبود توسعه کیفیت مدیران ریسک پذیر و کارآفرین تهیه و اجرا نمود . ضمنا تکنونت متوجه شد در این رشته ها بسیار تخصصی از لحاظ وجود مربیان و استادان ماهر و متخصص کمبود و نقصان وجود دارد و به همین جهت دوره هایی برای مربیان و مدرسان در زمینه توسعه و بهبود مدیران ریسک پذیر و کارآفرین برگزار نمود . این دوره ها توسط نشریاتی نظیر نشریات اعضاء مربیان و اساتید پرورش و بهبود مدیران ریسک پذیر و کارآفرین رهنمای آموزشگران و اساتید در زمینه انگیزه نیل به اهداف آموزش و تایید و اعتبار طرح های انتخاب برای برنامه های پرورش و بهبود مدیران ریسک پذیر و کارآفرین پشتیبانی می شوند .
در نتیجه فعالیت ها و مداخلات تکنونت در زمینه های ایجاد و توسعه فعالیت های کارآفرینی و ریسک پذیری مدیریت برنامه های دیگری در کشورهای تایلند سریلانکا و نپال آغاز شد در حال حاظر به صورت برنامه های ملی در آمده است . برنامه های پرورش و بهبود مدیران ریسک پذیر و کارآفرین در کشورهایی مانند اندونزی مالزی فیلیپین تقویت و ارتقاء یافته اند . ( وزارت صنایع 1376 ) .
ILO
ILOآموزش زنان کارآفرین جز مهمی از برنامه های اختصاصی زنان در می باشد. این برنامه یک بسته آموزشی شغلی ( صنفی ) تهیه کرده است.
این بسته آموزشی ساختار تعدیلی دارد که به آن انعطاف پذیری لازم برای جوابگویی به نیازهای گروهی مورد نظر را می دهد. این برنامه بسیار عملی است برای تسهیل پروسه های دیگری طراحی شده است و برای اولین بار در آمریکی جنوبی و شرقی به کار برده شد و اکنون به سایر نواحی گسترش یافته است. در برخی کشورها بیش از نیمی از شرکت کنندگان زنان هستند.
به زنان کارآفرین اهمیتILOدر مجموع در برنامه های توسعه کارآفرینی زیادی داده می شود. برنامه هایی مانند آموزش شرکت های کوچک بین المللی و ایجاد کار بیشتر و بهتر زنان و تهیه چارچوب های ممکن SIJB و JSEP برای توسعه حمایت از زنان کارآفرین در این زمینه مشاهده می گردد. علاوه بر به عنوان یک سازمان بین المللی با دفاتری در سراسر دنیا مکانILOآن مناسبی برای مرکزیت تبادل تجارب بین کشورها و مناطق با سوابق مختلف است. در حقیقت راه رسیدن به درک بهتر از مشکلات زنان کارآفرین تبادل تجارب موفق است.
آمریکا
بر اساس مطالعات انجام شده تعداد دانشکده هایی که دوره های کارآفرینی را در برنامه های آموزشی خود گنجانده بودند از اواخر دهه 60 تا سال 1987 به بیش از 130 دانشکده رسیده بود و در سال 1980 تعداد آنها به 163 دانشکده افزایش یافت ( احمدپور 1377 ص 152 ) مهمترین دوره های تخصصی در سال 1980 عبارتند از : اندیشه سازی و نوآوری ارزشیابی مفهوم کارآفرینی مدیریت نوآوری کارافرینی سازمانی تامین مالی شرکت های نوپا استراتژی های بازاریابی در شرکت های نوپا حسابداری و قوانین مالیاتی در شرکت های نوپا اقتصاد کارآفرینی و سرمایه داران بزرگ.
– در سال 1976 با هدف تهیه برنامه ای حمایتی برای زنان AWEDکارآفرین بوجود آمد.
نشان داد آموزش مدیریت IWEDهمکاری با اعضاء عالی رتبه ها روارد به و کمک های فنی کارآمد ترین ابزار برای زنان خود اشتغال است . برنامه این سازمان برای تامین این نیاز ها عبارتند از :
– حرفه خود را شروع کنید : تشکیل جلسات گروهی برای زنانی که حرفه مورد نظر خود را انتخاب کرده اند و نیاز به کمک در یادگیری در فرآیند پیشرفت دارند .
– حرفه خود را بسازید : یک آموزش 18 هفته ای و برنامه های مشورتی برای کارآفرینان جدید .
– حرفه خود را مدیریت کنید : یک برنامه آموزشی مدیریتی 18 ماهه و برنامه کسب مهارت های فنی برای زنانی که حداقل یک سال سابقه کار را داشته اند . فارغ التحصیلان این دوره شایسته گی و صلاحیت اداره کارگاه های پیشرفته را دارند .
– برنامه آموزشی 2 ساله برای زنانی که درآمدی بیش از یک میلیون دلار در سال دارند .
بیش از AWED- خدمات مشورتی – از زمان شروع به برنامه های 26000 زن از خدمات آن بهره مند شده اند .
آموزش تکنیک های کارآفرینی به کودکان و دختران جوان – تجربه نشان داده است که هر چه زودتر مهارت های اولیه آموزش داده شود موثرتر
Multimedia خواهد بود .رئیس هیئت مدیره تجارب آمریکا یک برنامه تحت عنوان ” هیئت تجاری مجازی ” ترتیب داده است که دانش آموزان متوسطه یا دبیرستان و پیش دانشگاهی در زمینه اهمیت تجارت آموزش دهد . ایالت متحده اردوهای تابستانی دارد که در آن دختران جوان می آموزند که چگونه یک کار را مدیریت و درآمد سازی را تجربه کنند . در برخی از مدارس 8 و 9 ساله می آموزند که مشاغل ساده را اداره کنند و اوراق بهادار واقعی را به کار ببرند .
– یک اردوی تابستانی برای دختران دبیرستانی است که مایل به SBA دانستن بیشتر در مورد کارآفرینی هستند . اردوگاه جنبه های مختلف مالکیت مشاغل از قبیل برنامه ریزی مالی مدیریت تبلیغات و خرید و فروش و بازاریابی را به شرکت کنندگان می آموزد . تیم هایی از شرکت کنندگان مفاهیمی برای مشاغل خود در نظر می گیرند سپس می کوشند که این مفاهیم را به گروهی ار متخصصان بفروشند . ( نطاق 1376 )
آموزش های در دسترس و قابل تهیه در آمریکا – دولت آمریکا 53 مرکز بوجود آورده است که زنان می توانند از طریق آن ها تعلیمات مهارت های شغلی را کسب کنند . شبکه های اطلاعاتی جهانی که برنامه های آموزشی الکترونیکی عرضه می کنند بهترین تمرین ها و تجربه ها و آموزش ها و اطلاعات مرتبط با کسب و کار بازار را ارایه می دهند و بخشی از برنامه های آموزشی مستمری هستند که کارآفرینان به منظور حفظ توانایی رقابتی خود به آن احتیاج دارند.
در آمریکا در سال 1975 شکل گرفت وNAWBO – ( NAWBO )
معرف حدود 8 میلیون زن صاحب مشاغل بود این موسسه به ایجاد دفتر که در اداره مشاغل کوچکOWBOزنان صاحب کسب و کار موسوم به مرکزی برای گردهمایی زنانOWBOآمریکا متمرکز شده کمک کرد دارد که کمک های لازم تکنیکی و مهارتی را در اختیار زنان کارآفرین قرار می دهد و به زودی اولین مرکز آموزش مهارت های حرفه ای برای زنان کارآفرین آمریکا در اینترنت را می گشاید .
رومانی
با توجه به زوال تدریجی و مداوم شرایط کار برای زنان در رومانی برنامه با همکاری وزارت کار و امور اجتماعیUNDPتوسعه سازمان ملل رومانی جنسیت را در برنامه توسعه سال 1994 دخالت داده اند. هدف این برنامه تنها احقاق حقوق زنان نبود بلکه معرفی راه هایی برای بکار گیری نیروی بالقوه زنان در جهت شتاب بخشیدن به روند اصلاحات بود. ” توسعه
عنوان برنامه های عملی در جهت شناسایی WEDکارآفرینی زنان “مشکلات پیش روی گروه های مختلف زنان بود. برخی از زنانی که در شرکت داشتند اشاره می کنند که آنها نه تنها WED برنامه هایمهارت های صنعتی خود را افزایش دادند بلکه آگاهی بیشتری نسبت به نقش جنسیت در زندگی روزمره بدست آورده اند . 190 نفر از زنان کارآفرین که موسس شرکت های خصوصی کوچک در 6 شهر صنعتی مهم رومانی شرکت کردند. طبقWEDبودند که در یک برنامه آموزشی 6 روزه اظهارات شرکت کنند گان این آموزش ها مهارت های جدیدی به آنان آموخت و آنها قادر به اخذ استراتژی های جدید صنفی و توان افزایی مدیریتی نمود. بهترین منتخبین برنامه های آتی توسعه حرفه ای برای بازدید از کمپانی های خصوصی مشابه به انگلستان اعزام شدند و سایرین وام های امتیازی از آژانس توسعه رومانی دریافت داشتند.
150 زن فارغ التحصیل دانشگاهی و بیکار درWED در یک برنامه دیگر یک سمینار 6 روزه در زمینه تجارت شرکت کردند. هدف اصلی ارتقاء سطح آگاهی آنان نسبت به موقعیت های مختلف شغلی بود.آنها برای شناسایی و توسعه شغلی خود مهارت های خلاقانه تعلیم می یافتند . به آن خدمات مشاوره ای داده می شد و آموزش می دیدند . آنها سپس به زنان موفق در شغل خود معرفی و برای اولین بار تشویق می شدند که از جزئی از مبلغ بیمه بیکاری خود به عنوان سرمایه کوچک خویش استفاده کنند .
از آن زمان تا به حال سازمانهای WEDدر واقع شرکت کنندگان در برنامه
تاسیس کرده اند . آنها هنوز نیاز به حمایتهایOradea Iasi Brasav
1999 )Sandor)فنی برای موثر نمودن انجمن های خود دارند .
4 – ایجاد شبکه های محلی – منطقه ای و جهانی
دسترسی به اطلاعات و برقراری ارتباطات محیطی از ابزار اولیه و ضروری کارآفرینان در مرحله ایجاد و نیز توسعه کسب و کار می باشد . با توجه به کثرت موانع زنان کارآفرین نسبت به مردان کارآفرین تجهیز به این ابزار برای زنان کارآفرین اهمیت بیشتری پیدا می کند . شبکه های ایجاد شده در سطح محلی منطقه ای و جهانی کمک زیادی به توسعه کارآفرینی زنان نموده است .
به طور کلی تکنولوژی و سیستم های اطلاعاتی باید بروز تغییرات عمده ای در نحوه اداره مشاغل خصوصی به ویژه مشاغل کوچک شده است . تبادل نظر الکترونیکی تجارت الکترونیکی شبکه های الکترونیکی خانگی برخی از کلید های نوآوری تکنولوژیکی برای قابلیت رقابتی زنان کارآفرین هستند و آنان را قادر می سازد که بیافرینند و به توسعه کسب و کار خود ادامه دهند.
ویتنام
کشورهای ویتنام در حال گذاراز یک اقتصاد متمرکز به یک اقتصاد بازار یا نوسازی اقتصادی DOIMOIمحور می باشد. این پروسه گذار که به معروف است در سال 1986 پایه گذاری شد و همچنان ادامه دارد و تاثیر چشمگیری در توسعه اقتصادی ویتنام داشته است . نقش شرکت های دارای مالکیت خصوصی یا کارآفرینان به طور فراینده ای به عنوان یک عامل حیاتی در این گزار نمود دارد.
هر چند شمار روبه تزایدی از ویتنامی های آموزش دیده در خارج از کشور مشاغل خاص خود را شروع کرده اند اما جو جدید کارآفرینی در ویتنام هنوز بسیار سخت و اکثر کارآفرینان از ترس آزار و اذیت ماموران دولتی به فعالیت بسیار کم قانع هستند .
در یک بررسی انجام شده درمورد زنان کارآفرین ویتنامی در سال 1998 نتایج زیر کسب گردید : ( یافته های مصاحبه با 5 زن کارآفرین ویتنامی ) زنان کارافرین ویتنامی در حال تجربه یک استراتژی رشد شبکه های در یک اقتصاد در حال گذار هستند. هر چهار کارآفرین از یک شبکه غیر رسمی ( براساس تماس های فردی ) برای شروع به کار استفاده کرده بودند. تمام کارآفرینان گویا باور داشته اند که کار شبکه های در ویتنام بسیار مهم است.
کارآفرین ویتنامی که در دهه سی عمر خود قرار دارد و مالک 2Ngocکار است می گوید : پدرش از طریق تجارب گسترده سیاسی اش به او در ایجاد شبکه های کاری کمک نموده و مادرش نیز نقش موثرتری داشته است.
وی عمیقا براین باور است که کار شبکه ای در ویتنام بسیار مهم است و این شخصاNgocاهمیت را چنین شرح می دهد : ” ارتباط – ارتباط – ارتباط معتقد است که توانایی او در استفاده از کار شبکه های توانسته حدود 30% ( Seheela ) از موفقیت شغلی او را باعث شود.
رومانی
برای شرکت کنندگان این فرصت را فراهم آورد که با یکدیگرWED برنامه برای اولین بار ملاقات نمایند . هر چند همگی ساکن یک شهر بودند . این برنامه بمنظور تسهیل ارتباط آنان با سایر سازمان های سیاسی – اقتصادی طراحی شد که در آن کارمندانی از بخش های خصوصی دولتی و غیر انتفاعی شرکت داشتند قبل از زمان ملاقات از شرکت کنندگان خواسته شد که در یک شرکت کنند. پاسخ های آنان تجزیه و تحلیلWED برنامه نظرخواهی توسط شده و در کارگاه مورد بحث و بررسی قرار گرفت و همچنین استراتژی های مقدماتی محلی پایه ریزی شد.
از چند زن صاحب کارآفرینWED در شهر بخارست مدیران برنامه های زنان مدیر بانک و کارمندان رسمی یکی از موسسات خصوصی سازی
برای یک مهمانی نهار دعوت به عمل آورد. ازPrivatization Funds آن به بعد آنها به ملاقات های خود ادامه داده اند و توانسته اند بدین وسیله شبکه جدید از زنان در امور صنفی و بانکداری تشکیل دهند.
مدیران یک اردوی مجهزWED در فاصله دو هفته به شروع اولین برنامه تبلیغاتی ( از طریق رسانه های گروهی ) برای کسب حمایت عمومی و درک بهتر از زنان کارآفرین ار ارتباطات شبکه های تشکیل دادند. در حین اجرای برنامه نیز پوشش خبری و تبلیغی از طریق مصاحبه هایی از رادیوی محلی و ایستگاه های تلوزیونی و نمایش فعالیت های زنان شاغل در روزنامه های محلی ادامه داشت. این تبلیغات به شرکت کنندگان در برنامه برای کار شبکه ای و فروش محصولات کمک می کرد .
همچنین دو میز گرد حول محور اعطای سرمایه های کم برای زنان برگزار شد . شرکت کنندگان عبارت بودند از مدیران برنامه های وام کم بهره آژانس ها زنان کارآفرین نمایندگان بخش های زنان و نمایندگان چند آژانس وام دهنده .
برای تهیه حمایت مالی مورد نیاز جهت ایجاد شبکه ای از سازمان های سرویس دهنده با زنان کارآفرین در اروپای مرکزی و شرقی در اگوست 1995 یک کنفرانس منطقه ای حول محور ” زنان و کارآفرینی ” با تشریک مساعی دانشگاهبرگزار شد.( وزارت Soros و با سرمایه گذاری سازمان خیریه Blacksea صنایع 1376 )
OECDکشور های عضو انقلاب اطلاعاتی و تکنولوژیکی روش اداره مشاغل کوچک را کاملا دگرگون کرده است . این تکنولوژی اهمیت فزاینده ای در تمام زمینه های رقابتی از قبیل نوع و تکنیک تولید روش های مدیریت سازمان دهی موسسه و آموزش افراد دارد .
( NFEBO)در سال 1995 موسسه خیریه ملی برای زنان صاحب مشاغل کاربرد اطلاعات تکنولوژیکی در میان زنان صاحب مشاغل را بررسی کرده است . بیش از هزاران زن صاحب مشاغل مورد بررسی قرار گرفتند بیش از نیمی از آنها گفته اند که سیستم های تکنولوژیکی اطلاعات رایج در شغل آنها مقدمتا جهت گسترش و رشد شغل آنان به کار رفته است. بیش از نیمی نیز اظهار داشته اند که این تکنولوژی برای جوابگویی به مشتریان آنان را یاری کرده است . 44 درصد گفته اند تکنولوژی اطلاعات به پیشرفت کیفیت کمک کرده و 36 درصد
( 1996OECD)به انعطاف پذیری کارشان کمک کرده است.
اما برای بهره بردن از این فناوری جدید برای زنان کارآفرین باید ابتدا مقدمات اداره یک کار از قبیل طرح ریزی و بررسی مجدد نقشه کار را بیاموزند و مشکلات روزانه ادامه کار را حل کنند .
استرالیا
دست اندر کاران استرالیایی نیز در قید این هستند که اطمینان حاصل کنند که زنان صاحب مشاغل از برنامه های خصوصی زنان در تجارت آگاه هستند و دسترسی کافی به آنها دارند .
در جهت بالا بردن فعالیت های تجاری وAUSTRADآژانس دولتی تشویق زنان شاغل به امر صادرات تلاش می کند . این آژانس زنان فعال در بخش صادرات را که می توانند مدل های خوبی باشند شناسایی کرده و می کوشند به آنان کمک نمایند که شبکه ای با زنان سایر کشورها تشکیل دهند تا تمرکز صادراتی بزرگی داشته باشند .
آمریکا
در آمریکا برای کمک به تضمین این که زنان صاحب مشاغل اطلاعات کافی از امکانات تهیه شده دارند یا نه نیروی هوایی آمریکا قانون شماره یک را معرفی کرده است که طبق آن در هر یک از درخواست های خرید لااقل یک زن شرکت دهند. به علاوهSAF صاحب مشاغل را در هر یک از مناقصات رقابتی برای یاری رساندن در جهت پروسه استاندارد کردن مشاغل زنان USAT صاحب کسب و کار از طریق بولتن الکترونیکی موجود در اینترنت خدماتی ارایه می دهد.
و هم USAFآموزش نیز حوزه مهم دیگری است که هم برای خریداران برای زنان صاحب مشاغل مورد توجه مستمر قرار می گیرد. زنان صاحب کسب و کار توسط تیم آموزش کاری نیروی هوایی در زمینه چگونگی انجام کار و در زمینه این که چگونه حساسیت خود را در هنگام معاملهUSAF خریداران با زنان کارآفرین بالا ببرد آموزش می بینند.
سنگ بنای ابتکارات زنان کارآفرین ” هیئت های زنان در توسعه مشاغل تجاری ” بوده است که موفقیت های استثنایی برای اعضایش فراهم کرده است. ابتکار آنان فراهم آوردن زمینه دسترسی زنان کارآفرین به صادرات و برنامه های کمک صادراتی و نیز موسسات ذیربط از قبیل مرکز اطلاعات تجاری آمریکا و برنامه تجارت آمریکا پایه می باشد که خدماتی از قبیل خط تلفن بدون مالیات و سیستم های اطلاعاتی فکس راه دور برای تقویت ظرفیت صادر کنندگان یا وارد کنندگان و نیز خدمات مشورتی در برنامه های همیاری فدرال صادرات ارایه می دهد.
یک شبکه الکترونیکی برای سرمایه گذارانی استAcemet در آمریکا که می خواهند زنان کارآفرین را در شاخه ای که مایل به سرمایه گذاری هستند شرکت های تحت مالکیت زنان اجازه می دهد که Pronet پیدا کنند واطلاعاتی درباره شرکت های خود به منظور دستیابی به قرارداد های دولتی در شبکه وارد کنند.
زنان باید باصنعتگران مهندسان و طراحان مرتبط باشند تا نیاز های اساسی و خواسته هایشان در پروسه طراحان صنعتی در نظر گرفته شود. زنان باید در مسایل فنی غوطه ور شوند تا بتوانند قابلیت های رقابتی خود را حفظ کنند تنها استفاده از تکنولوژی فنی کافی نیست زنان بایستی تکنولوژی بیافرینند و تیم ) تشکیل دهند. R & D ) های تحقیق و توسعه
فصل سوم
کارآفرینی زنان در ایران
کلیاتی درباره وضعیت اشتغال زنان در ایران
به منظور ورود به بحث کارآفرینی زنان در ایران ابتدا تصویر اشتغال زنان در ایران مرور می شود .
جمعیت ایران بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس ومسکن (1375 ) بیش از 60 میلیون نفر بوده است که تعداد زنان اندکی کمتر از مردان می باشد . در مقابل هر 100 زن 103 مرد وجود دارد .
درصد اشتغال زنان در دهه 65 – 55 کاهش چشمگیری داشته است که وقوع حوادث منجر به انقلاب و جنگ و رشد سریع جمعیت از اصلی ترین دلایل آن بشمار می رود . ( در سال 1355 تعداد شاغلین زن 4/1 میلیون نفر بوده است . )
جمعیت زنان شاغل از 975 هزار نفردر سال 65 به 765/1 هزار نفر در سال 75 رسیده است .
در عین حال نرخ فعالین زنان با در نظر گرفتن روند رشد جمعیت در این فاصله زمانی از 2/8 درصد سال 65 به 09/9 درصد در سال 75 افزایش داشته است که این نرخ تا رسیدن به حد متعارف مشارکت زنان در سطح بین المللی ( حدود 30 درصد ) فاصله بسیاری دارد .
جدول شماره 1-3 : جمعیت شاغل و نرخ فعالیت زنان شهری و روستایی
در سال 75-65 ( هزار نفر )
نرخ فعالیت جمعیت شاغل جمعیت فعال جمعیت 10 ساله و بالاتر سال
2/8 975 307/1 033/16 کل کشور 1365
8/9 529 741 946/8 شهری
2/10 446 562 7087 روستایی
09/9 765/1 36/20 22379 کل کشور 1375
1/8 991 132/1 943/13 شهری
6/10 765 893 362/8 روستایی
علاوه بر آن نگاهی به نسبت زنان شاغل در برخی گروه های اصلی شغلی همچون گروه های مدیریتی و تخصصی نشان دهنده پایین بودن سهم حظور آنان در آن سطح می باشد . به طوری که فقط 16% مدیران موسسه 9% متخصصان مهندسی 14% سایر متخصصان و 15% تکنسین ها را زنان تشکیل می دهند . ( سرشماری 1375 )
شرایط اقتصادی ایران و گذر از مرحله اقتصاد تک محصولی به ضرورت به بستر دیگری نیازمند است که در درون خود شرایط بهره مندی از منابع طبیعی و انسانی و تولید و خدمات در بخش های مختلف اقتصادی را فراهم سازد . به طوری که در تجارب سایر کشورها مشاهده شد اکثر آنها به منظور توسعه اقتصادی و نیز برون رفت از بهران های اقتصادی کارآفرینی را در اولویت برنامه های خود قرار داده فضای مناسبی برای توسعه آن ایجاد نمود کرده و در این میان به تقویت نقش زنان در فعلیت های کارآفرینی پرداخته اند .
در ایران نیز شرایط اقتصادی به گونه ای است که توسعه کارآفرینی می تواند فرصت مناسبی را برای مواجهه با بهران های موجود اشتغال زایی افزایش قابلیت های تولید و خدماتی فراهم سازد در این راستا نقش زنان اهمیت ویژه ای پیدا می کند . نگاهی کلی به تصویر جایگاه زنان در ترکیب جمعیت نظام آموزشی و عرصه اشتغال در کشور این امر را روشن تر می سازد :
* 49% جمعیت کل کشور را زنان تشکیل می دهند.
* ترکیب سنی زنان کشور نشان دهنده آنست که حدود 55 % زنان در سنین 15 تا 60 سال قرار دارند و حدود 38 % آنها زیر 15 سال می باشند.
* حدود 48 % جمعیت در حال تحصیل مقطع ابتدایی و متوسطه را زنان تشکیل می دهند.
* افزایش سهم حضور زنان در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی در حدی است که بالغ بر 60 % کل پذیرفته شدگان سال های اخیر را زنان تشکبل می دهند.
* نرخ فعالیت زنان در نسبت پائینی قرار دارد ( حدود 6/10 درصد )
با تصویر نقش زنان در تولید ملی و توسعه اقتصادی دیگر نمی تواند در حد شعار و توصیه محدود گردد.
این مهم در شرایطی است که در هیچیک از عرصه های قانونی اقتصادی فرهنگی و آموزشی زمینه جدی برای توسعه کارآفرینی مهیا نگردیده است. به همان نسبت برای کارآفرینی زنان نیز برنامه سیاست گذاری خاصی مشاهده نمی گردد.
در ایران تاکنون نهادی برای توسعه کارآفرینی به گونه ای که در عملکرد سایر کشور ها مشاهده شد شکل نیافته و برخی از نهاد های دولتی در سطح محدود و در سطح بسیار محدودتر برخی از سازمان های غیر دولتی اقداماتی در جهت حمایت از نیرو های خود اشتغالی و کارآفرینی انجام می دهند. علاوه برآن قانون خاصی تحت عنوان حمایت از کارآفرینی مطرح نبوده است و تنها می توان قوانین و تبصره هایی که به نوعی خوداشتغالی است مورد حمایت قرار دهند اشاره نمود.
قوانین
قانون اساسی
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران کار برای همه و ایجاد اشتغال کامل را از وظایف دولت می داند :
اصل 28 : ” هر کسی حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای همه افراد امکان اشتغال به کار شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد کند ”
اصل 43 بند 2 : ” تمام شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند”
در جهت تحقق این اصول توجه به ایجاد فرصت های اشتغالی از طریق توسعه صنایع کوچک اقماری صنایع روستایی صنایع کوچک تبدیای کشاورزی صنایع دستی و سنتی مولد ترویج اشتغال آزاد با اجرای طرح های خوداشتغالی در قالب سیاست های کلی اشتغال کشوراز اولویت ویژه ای برخوردار است که ارایه تسهیلات لازم از طریق اعتبارات مندرج در تبصره های بودجه کل کشور عملی می شود.
قانون برنامه توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی سال های 72-68
در نخستین برنامه پنجساله توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و در فصل نیروی انسانی و اشتغال هدف های کیفی طی بند 7-1-6 توسعه و حمایت از مشاغل مولد با تاکید برخوداشتغالی و تولیدات خانگی بخش غیرمزدبگیری اشتغال از جمله سیاست های ایجاد اشتغال قلمداد گردیده است.
قانون برنامه دوم توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی سال های 77-73
تبصره های 10-11-12-80- و 95 ماده واحده برنامه دوم پنجساله در خصوص حمایت از مشاغل مولد و طرح های اشتغالزا تاکید دارد به نحوی که دراهداف کمی این برنامه ایجاد سالانه 340 هزار فرصت شغلی در سال های مختلف برنامه پنجساله به ارائه طرح های اشتغالزا و خود اشتغالی توجه شده است :
– از تبصره 10 : … اجرای طرح های اشتغالزا ( خود اشتغالی ) از طریق پرداخت تسهیلات ارزان قیمت بانکی
– از تبصره 11 : بند 2 – توسعه فعالیت های تولیدی و اشتغالزا و خود اشتغالی …
صرف خود اشتغلی افراد مشمول این تبصره خواهد شد .
قوانین بودجه
اعطای تسهیلات اعتباری و حمایت های مالی از طرح های اشتغالزا و خود اشتغالی در تبصره 3 ماده واحده قانون کل کشور از نخستین سال های برنامه اول توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی ج.ا.ا ( 1368 ) در همچین تبصره های 7-37 و 5 و 62 قانون بودجه سال های 77-73 ( برنامه دوم اقتصادی اجتماعی فرهنگی ج.ا.ا) عملی شده است .
تبصره 3- قانون بودجه
از سال 1360 تاکنون سیستم بانکی همه ساله از طریق تبصره 3 قانون بودجه موظف به اعطای تسهیلات اعتباری ویژه ای برای اجرای طرح های تولیدی خدماتی بخش های خصوصی و تعاونی مورد نظر دولت گردیده است .طرح هایی که اصولا می بایستی از نظر اقتصادی فنی و مالی قابل توجیه بوده ولی مجریان آنها امکان تامین شرایط مورد نظر سیستم بانکی در اخذ تسهیلات را ندارند .
مسائلی از قبیل افزایش بی سابقه تقاضا برای استفاده از تسهیلات تبصره 3 گسترش زمینه های شمول تبصره به اکثر فعالیت های کشاورزی صنعت و خدمات کمبود منابع سیستم بانکی مشکلاتی را در استمرار این تبصره ایجاد نموده است .
شرایط حاظر ناشی از افزایش درآمد ارزی ( سال 79 ) فرصت مغتنمی است تا اعتباراتی برای فعالیتهای کارآفرینی به ویژه برای زنان در نظر گرفته شود .
در همین رابطه اصلاحاتی در بند ج ماده 60 قانون برنامه سوم صورت پذیرفته است . مجلس شورای اسلامی لایحه اصلاح قانون برنامه سوم جهت تامین نحوه هزینه مازاد درآمد ارزی را تصویب کرد.
براین اساس به دولت اجازه داده می شود حداکثر معادل پنجاه درصد حساب ذخیره ارزی برای سرمایه گذاری و تامین بخشی از اعتبارات مورد نیاز طرح های تولیدی و کارآفرینی صنعتی معدنی کشاورزی حمل و نقل و خدمات فنی و مهندسی بخش غیر دولتی که توجیه فنی و اقتصادی آنها به تایید وزارت خانه های تخصصی ذیربط رسیده است از طریق شبکه بانکی داخلی و بانک های ایرانی خارج از کشور به صورت وام با تضمین کافی استفاده نماید.
نهادهای دولتی
در ایران نهاد یا سازمان دولتی که مختص به کارآفرین می باشد وجود ندارد تنها در برخی از وزارت خانه ها و نهاد های دولتی حمایت های محدودی از خود اشتغالی مشاهده می گردد . این حمایت به صورت عمومی بوده و زنان نیز همچون مردان در حد امکان از آن بهره مند می شوند و در نتیجه برنامه ویژه ای برای حمایت از زنان خوداشتغال مشاهده نمی شود.
نهد هایی که به تناسب وظایف و رسالت خود در حمایت از نیروهایی که به صورت فردی و یا به صورت تعاونی ایجاد کننده کسب و کاری می باشد و یا خدماتی ارائه می دهند به صورت زیر دسته بندی شوند :
وزارت کار و امور اجتماعی طرح خوداشتغالی
طرح خوداشتغالی با هدف فراهم نمودن زمینه اشتغال برای افرادی که دارای توان بالقوه تولیدی بوده اما به دلیل عدم سرمایه کافی ابزار تولید و مکان مناسب برای عرضه تولیدات کالا و خدمات خود در زنجیره کار و توسعه کشور قرار ندارند مطرح گردید .
این طرح در سال 1368 با ایجاد بازارچه خوداشتغالی آغاز و در سال 69 به منظور استقلال طرح دفتر خوداشتغالی در وزارت کار و امور اجتماعی تاسیس گردید
تبصره های بودجه کل کشور طی سال های 72-68 بویژه تبصره 3 بودجه و آیین نامه های اجرایی آن واگذاری تسهیلات و وام بانکی به افراد واجد شرایط را با معرفی دفتر و مراکز خوداشتغالی در سطح کشور مورد تاکید قرار می داد.
در سال 70 نیز صندق حمایت از فرصت های شغلی به منظور تحقق اهداف فوق تشکیل شد. پرداخت های وام های انفرادی برای اجرای طرح های خوداشتغالی طی 7 سالی که از تاسیس صندوق سپری شده است جمعا مبلغ 77650 میلیون ریال می باشد که در مجموع 12196 نفر بکار مشغول شده اند.( علاء فر 1378 ص 16 )
نکاتی در ارتباط با طرح خود اشتغالی مشاهده می گردد عبارتست از :
1 – کمبود اعتبارات به نسبت متقاضیان خود اشتغالی
2 – کمبود مشاوره زبده جهت هدایت و راهنمایی خود اشتغالی در فراینده ایجاد و توسعه کسب و کار
3 – دور شدن ماکز خود اشتغالی از اهداف اولیه ( در اهداف اولیه آن مطرح بود که بازارچه محل محصولات تولیدی خود اشتغالان است در حالی که برخی از غرفه ها صرفا حالت تجاری داشته و محصول تولید شده به صورت عرضه مستقیم نیست . )
4 – عدم تطابق مشاغل با ترکیب تحصیلی نیروی انسانی متقاضی خود اشتغالی . به طور مثال علاقه مندی به خدمات فنی و کامپیوتر و نظیر آن به ویژه در جوانان وجود دارد که زمینه لازم برای آن فراهم گردد .
وزارت جهاد کشاورزی
در وزارت جهاد کشاورزی ” سازمان ترویج و تحقیقات کشاورزی ” و ” سازمان مرکز تعاون روستایی ” در زمینه کمک به تولیدات روستایی اقداماتی انجام می دهند و برخی از آنان دفاتری ویژه زنان روستایی در محدوده فعالیت های خود تشکیل داده اند:
1 – سازمان ترویج و تحقیقات کشاورزی – دفتر ترویج فعالیت های زنان روستایی دفتر ترویج فعالیت های زنان روستایی از سال 73 تشکیل شده است .
اهم فعالیت های دفتر ترویج عبارتند از :
– برگزاری کلاس ها و کارگاه های آموزشی برای مدد کاران ترویجی زن
– اجرای طرح ها و پروژه های اشتغال زایی بری زنان و دختران روستایی
– برگزاری سمینار ها – نمایشگاه ها – گرد همایی ها – بازدید ها
– تهیه خبر نامه ها – گزارش ها – کتب و فیلم های آموزشی
این دفتر برای کلیه زنان در 60 هزار روستای کشور تنها 200 کارشناس در اختیار دارد که به ترویج و آموزش های مورد نیاز کشاورزی برای زنان روستایی می پردازد . پس از ادغام دو وزارتخانه کشاورزی و جهاد این دفتر با مدیریت امور زنان روستایی و عشایری جهاد ادغام گردید .
2 – سازمان مرکزی تعاون روستایی – اداره توسعه آموزش های تعاونی های روستایی زنان اداره توسعه آموزش های تعاونی های روستایی زنان درسال 1373 تاسیس شده که تاکنون توانسته است 112 شرکت تعاونی روستایی 20 هزار عضو را تحت پوشش خود قرار دهد.
مهمترین فعالیت های این اداره عبارت است از :
– ایجاد و تاسیس کارگاه های اشتغال زائی در زمینه تولیدات روستایی
– برگزاری برنامه های آموزشی برای اعضاء و مدیران شرکت های تعاونی روستایی
– برگزاری نمایشگاه های عرضه تولیدات تعاونی های زنان روستایی
3 – اداره کل صنایع دستی و فرش دستبافت
این اداره کل در جهت حمایت از مولدین روستایی در زمینه صنایع دستی و فرش فعالیت می کند که زنان سهم عمده یعنی 70% کل افراد تحت حمایت را تشکیل می دهد
4 – مدیریت امور زنان روستایی و عشایری
این مدیریت از سال 1372 با هدف توانمند سازی زنان روستایی و عشایر ارتقاء سطح بینش و دانش و مشارکت دادن آنان بر مسائل اجتماعی اقتصادی فرهنگی و سیاسی تشکیل شده است . مهمترین فعالیت های این مدیریت اجرای برنامه های آموزشی برگزاری نمایشگاههای تولیدات زنان روستایی اجرای پروژه های ویژه تهیه نشریاتی در زمینه مسایل زنان روستایی می باشد .
بانک کشاورزی
بانک کشاورزی تنها بانک تخصصی در بخش کشاورزی است که در جهت تامین نیازهای اعتباری تولید کنندگان و کشاورزان فعایت می کند
این بانک علاوه بر اعطای تسهیلات به تولید کنندگان و کشاورزان اعم از زن و مرد دو طرح ویزه برای زنان روستایی به اجرا گذاشته است :
1 – طرح حضرت زینب کبری (س) – این طرح از سال 1373 در روستا های کشور با هدف ایجاد فرصت های شغلی بیشتر زنان روستایی توان کاری آنها و افزایش تولیدات در زمینه های گوناگون مورد اجرا گذاشته شده است . بر مبنای طرح مذکور متقاضیان از طریق مروجان و کارشناسان برای احذ اعتبار به شعب بانک کشاورزی معرفی می شوند.
2 – طرح ایران – بانک کشاورزی برای ایجاد زمینه مشارکت بیشتر زنان در فعالیت های اقتصادی اجتماعی طرح ایران را از اردیبهشت ماه 1378 به اجرا درآورده است . زنان کشور در قالب این طرح می توانند ضمن بهره مندی از کلیه خدمات بانکی نظیر افتتاح حساب جاری پس انداز و انواع سپرده های مدت دار گشایش اعتبار اسنادی ضمانتنامه های بانکی و غیره با افتتاح حیاب پس انداز قرض الحسنه ویژه این طرح از مزایای استفاده از تسهیلات قرض الحسنه به منظور تامین هزینه های تهیه جهیزیه و تحصیل فرزندان و نیز خود اشتغالی استفاده نمایند .
وزارت تعاون – گروه تعاونی های زنان جوانان و آموزشگاهی
تعداد شرکت های تعاونی زنان 3586 شرکت می باشد که دارای 394/301 عضو است که از این تعداد 162 /221 نفر زن می باشند. ( وزارت تعاون 1378 )
تسهیلاتی که وزارت تعاون جهت اجرای تبصره 3 قانون بودجه برای زنان قایل شده است عبارت است از :
ماده 14 – سهم آورده مجری در طرح های سرمایه گذاری غیر دولتی و در زمینه های صنایع روستایی – مدارس غیر انتفاعی – خود اشتغالی – آبخیز داری – جنگل داری و مرتع داری – زراعت و باغداری – بهینه سازی و نوسازی اماکن سنتی دامی _ طرح های امور دامپزشکی _ تکثیر و پرورش ماهی و میگو به پیشنهاد و جمع تصویب کننده طرح در حد توان مجری طرح حداقل هفت درصد ( 7% ) در مورد طرح های پژوهشی و فرهنگی _ خدمات فنی و مهندسی و آزمایشگاهی و طرح های تعاونی بانوان حداقل ده درصد ( 10% ) مجموع سرمایه ثابت و سرمایه در گردش تعیین می شود.
ماده 15 – تعاونی هایی که هفتاد درصد از اعضای آنان ایثارگران شامل رزمندگان – آزادگان – جانبازان و خانواده شهدا – همچنین فارق التحصیلان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی – زنان – مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی – عشایر و تعاونی بانوان و یا افراد ساکن در مراکز توسعه نیافته کشور و یا ترکیبی از آنان تشکیل می دهند به تائید وزارت تعاون از پرداخت تمام سهم آورده معاف می باشند.
مهمترین مشکل تعون های زنان در هنگام تشکیل تعاونی مربوط به ضمانت های مالی مورد درخواست بویژه بانکها و ارایه وثیقه هنکام دریافت وام می باشد. مشکلات دیگر زنان در تعاونی ها عدم تعاونی و فقدان تجربه کافی در امر بازاریابی و فروش محصولات عدم آشنایی با تجارب علمی تعاونی های با سابقه طولانی تر نبود برنامه های آموزشی مناسب برای اداره تعاونی ها می باشد.
اجرای کامل مصوبات مربوط به سهم تعاونی های زنان از طرف بانکهای عامل – تشکیل اتحادیه های تعونی زنان – انتقال تجارب و دستاورد های تعاونی ها به یکدیگر از طریق همایش های منطقه ای و برنامه های آموزشی حرفه ای از جمله اقداماتی است که در جهت تقویت تعاونی های زنان موثر خواهد بود.
سایر سازمان ها
سازمان ها و نهاد های زیر هر یک به افراد تحت پوشش خود از جمله زنان خدمات محدودی در زمینه اشتغال زایی ارائه می دهند.
– سازمان صنایع دستی
– سازمان بهزیستی
– کمیته امداد
– مرکز امور مشارکت زنان
در فعالیت های سازمان ها و مراکز فوق هیچ برنامه آموزشی – پژوهشی در جهت توسعه کارآفرینی زنان مشاهده نمی شود.
به طور کلی نهاد های دولتی فوق الذکر هیچیک سر فصل معینی تحت عنوان کارآفرینی در برنامه های خود تاکنون در نظر نداشته اند به همین نسبت برای زنان کارآفرین نیز برنامه ای مشاهده نشده است و تنها در سطح محدودی مبادرت به اعطای تسهیلات مالی از محل تبصره های قانون بودجه در سطح محدودتر اجرای برنامه های آموزشی برای خود اشتغالان و از جمله زنان خوداشتغال نموده اند.
نهادهای غیر دولتی
به معنایNon Governmental Organization مخفف NGO
سازمان های غیر دولتی می باشد و متشکل از گروهی افراد هم هدف که به صورت داوطلبانه و غیر انتفاعی بودن وابستگی به دولت با تشکیلات و سازمان دهی مشخصی در جهت اهداف و موضوعات معینی فعالیت می نمایند اطلاق می شود. هدف آن می توان حول موضوعات اجتماعی – سیاسی – فرهنگی – آموزشی و یا امور خیریه می باشد.
فعالیت های سازمان های غیر دولتی زنان ایران در اشکال مختلف بخش ها- تعاونی ها – بنیادها – و موسسات حول چهار محور عمده فرهنگی – اجتماعی – صنف – تخصصی – خیریه ای و سیاسی صورت می گیرد. بر اساس این تقسیم بندی سهم فعالیت آن سازمان ها در محور های چهار گانه ذیل عبارت است از:
جدول شماره 2-3: تعداد سازمان های غیر دولتی بر حسب فعالیت
تعداد فعالیت
41
34
27
11 فرهنگی – اجتماعی
صنفی – تخصصی
خیریه ای
سیاسی
113 جمع
توجه به توانمند سازی و اشتغال زایی زنان از جمله اهداف دو گروه از سازمان های غیر دولتی فرهنگی – اجتماعی و سازمان های غیر دولتی خیریه ای می باشد . با این وصف تعداد اندکی از این سازمان ها در زمینه اشتغال زنان فعالیت می کنند .
به طور کلی سازمان های غیر دولتی به دلایل زیر نتوانسته اند تا کنون نفش اثر گذاری در زمینه گسترش فعالیت های اقتصادی – اجتماعی زنان به ویژه کارآفرینی ایفا نماید :
1 – ضعف پشتوانه های مالی
علیرغم این که سازمان های غیر دولتی تلاش بسیاری جهت کسب استقلال اقتصادی داشته اند و روش های متنوع ای را جهت یافتن پشتوانه های اقتصادی ایجاد نموده اند اما همواره با مشکلات مالی فراوانی روبرو بوده اند .
2 – پذیرفته نشدن الگوهای پیش ساخته سازمان های غیر دولتی کشور های توسعه یافته به دلیل عدم هم خوانی آنها با بافت فرهنگی – اجتماعی ایران
3 – عدم توانایی و آشنایی با اصول و روش های جهش تشکل های مردمی سنتی به سوی سازمان های غیر دولتی فعال و نظام یافته
4 – ناشناخته بودن تاثیرات جدی سازمان های غیر دولتی در روند توسعه ملی کشور
5 – اکثریت سازمان های غیر دولتی به نوعی به دولت یا وابسته اند و یا گرایش دولتی دارند .
6 – فقدان حمایت همه جانبه ناشی از سیاست های کلان کشور
آشنایی با کارآفرینان مورد مطالعه
به منظور بررسی محدودیت ها و ابتکارات و تدابیر زنان کارآفرین در ایران 20 زن کارآفرین مورد مطالعه قرار گرفته اند . انتخاب کارآفرینان مورد مطالعه بر این اساس بود که پس از طی مرحله ایجاد کسب و کار همچنان به فعالیت کارآفرینانه خود مشغول بوده و به عبارتی توانسته اند پس از عبور موانع چهره ای موفق در کار خود باشند.
در این انتخاب هیچ گونه محدودیتی از نظر ویژگی های شخصی یا حرفه ای آنان وجود نداشته است .
14 نفر از آنان شهری و 6 نفر روستایی و مجموعا در 4 استان کشور ( تهران – آذربایجان شرقی – خراسان و فارس ) می باشند . اکثرا در استان تهران اقامت دارند .
تنوع حرفه ای در میان آنان کاملا مشهود است به طوری که 4 نفر در زمینه کشاورزی – 10 نفر در زمینه بازرگانی و خدماتی – و 2 نفر در زمینه صنعتی – 2 نفر در زمینه هنر 2 نفر در زمینه آموزشی و فرهنگی فعالیت می کنند .
دامنه سنتی کارآفرینان مورد مطالعه از 31 تا 73 سال می باشد و اکثر آنان در زمان ایجاد کسب و کار کمتر از 29 سال داشته اند . هر یک از کارآفرینان مورد مطالعه به تناسب شرایط خانوادگی – شرایط محیطی و مقتضیات حرفه ای خود موانع و محدودیت هایی داشته اند که تدابیری برای رفع آنها به کار گرفته اند .راه های انتخابی آنها در بسیاری از موارد با یک دیگر مشترک است .
هر چند که کشف موانع زنان کارآفرین مورد مطالعه و راههائی برای بقا و توسعه کارآفرینی خود گزینش نموده اند موضوع اصلی این تحقیق می باشد اما آگاهی از داستان کارآفرینی برخی از آنان آموزنده می باشد .
مطالعه موردی ( 1 )
خانم فریده مشکوه
خانم مشکوه 45 سال صاحب شرکت حمل و نقل بین المللی جهان یخچال بار می باشد .
او ابتدا حمل و نقل داخلی را به عهده گرفت . از سال 64 وارد عرصه کسب و کار در سطح بین المللی شد و با توسعه عملیات خود در حمل و نقل بین المللی – حمل و نقل داخلی را در سال 68 متوقف ساخت . عملیات این شرکت به دو طریق صورت می گیرد . یکی از طریق حمل مستقیم ( توسط کامیون ) از ایران به اروپا و بالعکس انجام می شود و دیگر حمل مرکب ( توسط کامیون – کانتینر – کشتی ) که از ایران به اروپا و خاور دور بالعکس . در گذشته قطار نیز از جمله وسائل نقلیه حمل و نقل شرکت بود که با توقف حمل و نقل داخلی این وسیله از فعالیت شرکت خارج گشت . در زمان تاسیس این شرکت 80 شرکت دیگر حمل و نقل وجود داشت که اکنون به حدود 1000 شرکت در سطح کشور رسیده است .
سال های اولیه
خانم مشکوه به عنوان اولین فرزند خانواده در سال 1333 در تهران به دنیا آمد . پدرش پزشک و مادرش پرستار بود . او تصویر سخت کوشی پدر و مادرش را از کودکی به یاد دارد . آنها تا پاسی از شب در بیمارستان ها کار می کردند . هنگامی که او هفت ساله بود پدرش به یکی از روستا های مشهد بنام ” فاروج ” ماموریت یافت . و در 10 سالگی به علت آنکه در روستا های فاروج کلاس های بالا تر دوره ابتدایی وجود نداشت به مشهد نزد مادر بزرگش رفته و به مدت 4 سال با او زندگی کرد .
او در زمان دانشجویی با همسرش ازدواج کرد و پس از اخذ لیسانس در رشته حسابداری برای ادامه تحصیل همسرش در مقطع کارشناسی ارشد راهی آمریکا شد . اما خود به دلیل مشکلات مالی نتوانسته ادامه تحصیل دهد.
در سال 59 به عنوان مدیر مالی شرکت حمل و نقل متام به نماینده انحصاری شرکت سومات بلغارستان بود مشغول شد . آن شرکت واردات گوشت از فرانسه و آلمان را با کامیون های بلغاری برای سازمان گوشت به عهده داشت .
او به عنوان مدیر مالی شرکت استخدام شده بود یک روز با سئوالی از طرف قائم مقام مدیر عامل مواجه شد که ” آیا دوست دارید مدیر موفق شوید ” و وقتی پاسخ مثبت او را شنید اولین کاری که به او محول شد تحصیلداری بود . این موضوغ برای او خیلی درد آور بود که به عنوان مدیر مالی باید نامه و چک و نظیر آن را به ادارات و شرکت برساند . او حدود شش ماه این کار را باید ادامه می داد تا آن که یک روز مدیرش به او گفت باید قرار داد حمل 3000 تن ماهی از ترکیه را با شرکت تعاونی مصرف سپه منعقد کند . او ابتدا مطرح کرد که این کار از این ساخته نیست و به تنهایی نمی تواند اما مدیرش اصرار کرد که می توانی و باید بروی . او آن روز توانست آن قرار داد را به تنهایی ببندد و به اعتقاد او شروعی بود تا خود را پیدا کند .
در سال 60 به علت تخلف مدیریت 2 سال سرپرستی شرکت به وی واگذار شد. در سال 62 دادستانی انقلاب تصمیم به انحلال شرکت گرفت.
او با علاقه شدید به کار خود و با این انگیزه که فرصت شغلی کارکنان و رانندگان شرکت را حفظ و از بیکاری آنها جلوگیری نماید تصمیم به تاسیس شرکتی متشکل از همان نیروها را گرفت راننده های شرکت نیز به او پیشنهاد دادند که اگر شرکت تاسیس کند با او همکاری خواهند کرد. ابتدا همسرش با این ایده موافق نبود و موضوع را راحت هضم نمی کرد. بخصوص که این حرفه بگونه ای بود که سفرهای زیادی در داخل و خارج از کشور به دنبال داشت. از آنجا که نگرش خاصی نسبت به مشاغل رانندگی و وسائل نقلیه جاده ای در بسیاری از اذهان عمومی وجود دارد به همان نسبت اداره و سرپرستی آنان توسط یک زن تقریبا غیر قابل باور و تصور بود به همین دلیل خانواده او و خانواده همسرش با این موضوع موافق نبودند. همسرش نیز پزیرش این تصمیم را مشکل می دید.
او مطرح می کند که خانواده اش این حرفه را خوب نمی شناختند و زمانی که در شرکت قبلی با راننده ها آشنا شد دید که شخصیت آنها با تصویری که در ذهنش ساخته شده مطابقت ندارد و آنها را قشری با معرفت می دید که نیازمند معرفی صحیح به جامعه هستند. خانواده خود و همسرش مانند بقیه علاقه مند بودند که او حرفه ای مانند معلمی و یا کارمندی را انتخاب کند شغلی که از نظر آنها برای زنان پسندیده تر است. همسرش با کار کردن او مخالفتی نداشت اما با این نوع از کارمخالف بود. او به آنها قول داد که همزمان هم به امور خانه و هم به کار خود برسد. او سعی کرد وقت زیادی برای جلب رضایت همسرش صرف نماید. و به مسائل خانه نیز به خوبی رسیدگی کند. او مجبور بود همه کارهای خانه راخود انجام دهد. علیرغم آن تلاش می کرد که همه امور طبق نظم باشد مضاف بر این که سعی می کرد علاقه های خاص همسرش مانند برگذاری میهمانی های خانوادگی و دوستانه را اجرا نماید.
او پسرش را به مهد کودک و عصرها نزد دوستان و نزدیکان می فرستاد. اما همسرش به تدریج موضوع را پذیرفت ضمن آن که کماکان در ناباوری از عدم توان او در این حرفه بود.
او کار خود را از سال 63 با مکانی اجاره ای که حدودا 30 متر مربع بود به اتفاق یک منشی شروع کرد. برنامه او این گونه بود که صبح های زود خود و منشی اش به نظافت شرکت می پرداختند و راس ساعت 8 که درب شرکت باز می شد او مدیر عامل بود و منشی اش در نقش واقعی خود قرار می گرفت. منشی او عصرها نیز گاهی در نگهداری از فرزند او کمک می کرد. در شروع برخوردهای اجتماعی نامناسبی با او صورت می گرفت. او مطرح می کند که در آن سال ها که مواجه با سال های اول انقلاب بود کار کردن زن به این سبک قابل قبول نبود و اهمیتی برای زن قائل نبودند . این گونه تصور می شد که زن احساسش در عقلش حاکم است و در نتیجه نمی تواند تصمیم گیر باشد.
در برخی جلسات حضور وی به عنوان یک زن قابل قبول نبود. حتی در یک جلسه بازاریابی یکی از مدیران وقت به او تذکر داد که ” برو و یک مرد را بجای خود بفرست ” در جندین برخورد از طرف برخی مدیران به او گفته شد که ” در مقابل من ننشین تا چشمم به چشمت نیفتد ” و یا ” تو نا محرمی از آن طرف بنشین ” یا این که ” زن نباید در محیطی باشد که این همه مرد حضور دارند. ” او معمولا از طریق گفت و گو برخورد می کرد و تا حدی پافشاری می نمود که حضور خود راتصبیت کند و با همین شیوه برخورد با استناد به شرع و قانون خواسته بود که به او وقت جلسه بدهند او بارها موضوع حضرت خدیجه ( همسر پیامبر ) که بزرگترین تاجر زن در زمان خود بوده است را برای کسانی که به خاطر زن بودن با او رفتار مناسبی نداشتند مطرح کرده بود تا به طور نسبی تاسف آنان را بزداید. با این روش عملا در تمامی جلسات و محافل حرفه ای توانست به صورت فعال حضور یابد. او بارها ناامید ار دفاتر مسئولین بیرون می آمد اما هیچ گاه خد را نباخت. اصولا نفوز او به سازمان ها و مراکز اداری میسر سخت و پرفشار بود. اما چون مصمم بود با جدییت تمام راه نفوز را با بحث و گفت و گو باز می کرد.
خانم مشکوه کار جدید خود را علاوه بر یادگیری سرمایه اندک شخصی خود و خانواده یا ایجاد یک نوع تعاونی مردمی جهت خرید کانتینر های یخچالی آغاز کرد . به این ترتیب که با جذب سرمایه های مردم توانست در شهریور 63 تعداد 100 کانتینر یخچالی تهیه نماید . در واقع هیچ یک متعلق به او نبود و برای ساخت هر کانتینر مبلغ بیست هزار تومان به عنوان کارمزد شرکت منظور می کرد . او ایده خود را ابتدا با خانواده سپس فامیل و آشنایان مطرح و به تدریج با طیف بیشتری از مردم در میان گذاشت . به این ترتیب که فرضا کارمند بازنشسته ای که 500 هزار تومان پول نقد داشت به جای به کار اندازی در مجرای دیگر در خرید یک کانتینر سهیم می شد و ماهانه 25 هزار تومان سود می برد. و ضمنا سند کانتینر به نام آنان می شد . او وقت زیادی به صورت گفتگوی شخصی برای قانع کردن افراد و سمت دهی سرمایه های آنها در این راه مصرف کرد . او در زمانی به این اقدام دست می زد مه زن را به عنوان عنصری مطلع به اقتصاد قبول نداشتند حتی پدرش که معتقد بود باید زن و مرد هر دو نقش اجتماعی داشته باشند نمی توانست قبول کند که او می تواند اقتصادی بیندیشد . به همین دلیل باید تلاش مضاعف می کرد .
هر کانتینر به نسبت سهمی که افراد داده بودند مالکینی بین یک تا چهار نفر داشت . او از این طریق توانست 200 نفررا برای سرمایه گذاری جذب کند . و با ساخت کانتینرها آنها را در اختیار 150 نفر راننده قرار دهد . به غیراز 20 نفر راننده ای که از شرکت متام همراه او به شرکت جدید التاسیس آمده بود او بقیه رانندگان را از طریق سایر رانندگان یا مراجعه به جاده ساوه جذب کرد.
سال های توسعه
اولین قرارداد پس از تاسیس شرکت با سازمان گوشت بود . نوع قرارداد به گونه ای بود چهار میلیون تومان از طرف مشتری به عنوان پیش پرداخت دریافت می شد که آن را جهت وام به رانندگان منظور نمود . طبق این قرارداد برای هر تن در کیلومتر 9/7 ریال در نظر گرفته شده بود که از این رقم 9/3 ریال سهم راننده و باسکول 3 ریال سهم صاحبان کانتینر و 1 ریال سهم کمیسون شرکت بود .
با قراردادهائی که با سازمان گوشت می بست موفق شد که پس از 5 ماه از تاسیس شرکت به مکان جدید ( مکان فعلی شرکت ) که بسیار بزرگ است نقل مکان کرده و پرسنلی در حدود 45 نفر را در خود جای دهد .
در آن زمان در ایران مواد غذایی فاسد شدنی مانند گوشت و پنیر و کره توسط کامیون های خارجی وارد می شد او تصمیم گرفت که برنامه ای تنظیم کند تا کامیون های ایرانی نسبت به حمل این محصولات اقدام کنند در همین راستا در سال 64 موفق به اخذ مجوز حمل و نقل بین المللی جهان یخچال بار شد . به طوری که توانست ناوگان ایرانی را جایگزین ناوگان خارجی برای حمل و نقل مواد غذایی فاسد شدنی گراند . وی می گوید این اقدام سبب شد سالی 11 میلیون دلار صرفه جویی ارزی حاصل شود . ( خارجی ها هزینه یک تن در یک کیلومتر را یک و نیم دلار محاسبه می کردند )
اولین قرار داد با مرکز تهیه و توزیع جهت حمل پنیر از آلمان به ایران منعقد شد سپس حمل میوه و تره بار را به عهده گرفت . در سال 65 فقط حمل مواد غذائی انجام می داد. پس از آنکه به حمل محصولات دیگر روی آورد. تا این سال ناباوری های اطرافیان نسبت به موقعیت او ادامه داشت. تا آن که با مشاهده موفقیت های حاصل پی به توان و اراده و عزم او بردند و در این سال حجم عملیات شرکت خیلی زیاد شده بود و شرکت به خصوص در بخش های مالی نیاز به کنترل بیشتری داشت و نیازمند فردی مطمئن بود . او به همسرش گفت که به تنهایی نمی تواند کاری بکنم و پیشنهاد کرد که شریک او شود . همسرش ابتدا نپذیرفت برای همسرش خیلی راحت نبود که در شرکتی که او به عنوان مدیر عامل نقش دارد کارکند . برخی از افراد به همسرش می گفتند ” با این کار همه اختیارات را به همسرت می دهی ” و یا ” مرد خودش را دست زن نمی دهد “و همسرش را از این کار منع می کردند . به هر حال با سماجت او و واسطه قرار دادن یکی از دوستان همسرش توانست او را به شرکت جذب کند و همسرش که در سازمان حسابرسی مشغول بود در این زمان که شرکت توسعه یافته بود تصمیم گرفت با او همکار شود .
این پیوند کاری تاثیر مثبت زیادی در وی گذاشت . او بر این باوراست که مکمل یکدیگرند و بدون هم قادر به ادامه کار نخواهند بود. او معتقد است که همسرش پس از پیوستن به این شرکت تازه او را باور کرد . همسرش ابتدا به عنوان مدیر مالی شرکت و سپس مدیر عامل شرکت جهان یخچال شد . همزمان با بین المللی شدن شرکت از نظر قانونی باید دو شرکت تیجاد می شد . در نتیجه او به عنوان مدیر مالی حمل و نقل داخلی و همسرش در بخش بین المللی مشغول بود.
در سال 68 اقدام به جذب 200 راننده دیگر با کامیون چادری نمود و برای نخستین بار اقدام به حمل شیشه از فرانسه و از طریق اتریش با قطار و سپس کامیون به تهران نمود . در این سال به حمل شیر خشک که کالایی استراتژیک بود پرداخت .
خانم مشکوه هنگامی فعالیت خود را توسعه می داد که کشور در آتش جنگ بود . او می گوید : همه کامیون داران موظف بودند که حد اقل یک بار برای کمک رسانی به جبهه بروند و هر کامیونی که از این امر سرباز می زد پلاکش برداشته می شد . او با سپاه وارد مزاکره شد بدین ترتیب که پلاک هیچ کامیونی از شرکت جدا نگردد و به جای این کامیون ها به هزینه سپاه بروند ( هر کامیونی بابت رفتن به جبهه کرایه حمل نسبتا خوبی از سپاه می گرفت ) به هزینه شرکت بروند . ضمنا شرکت هیچ گونه مبلغی از سپاه دریافت نمی کرد. بدین ترتیب او در کنار توسعه فعالیت های خود کار کمک رسانی مواد غذایی به جبهه را برفعالیت های شرکت افزود. حتی در برخی موارد که راننده ها همکاری لازم را نمی کردند و از رفتن به جبهه هراس داشتند در کنار آنها نشسته و جاده های پر خطر را برای حفظ آرامش راننده ها می پیمود . انتقال اجساد نیز بخش دیگری از خدمات او به جبهه بود . او در کمک رسانی به زلزله رودبار نیز نقش فعالی از خود بروز داد .
او در سال 68 با حادثه ای مواجه شد که باعث شد تصمیم بگیرد تا حمل و نقل داخلی را متوقف سازد حادثه این گونه بود که یک بار کانتینر محموله گوشت یک راننده که حدود 20 تن بود دزدیده شد. پس از یک هفته جست و جو ماشین پیدا شد اما اثری از محموله نبود از آنجا که بار بیمه نبود و سازمان طرف قرارداد ضمن آن که کالای خود را بیمه نمی کرد حاظر به پرداخت خسارت نشد و خسارت را نهایتا شرکت داد این موضوع موجب شد تا به این فکر افتد که اگر باز هم این مسئله اتفاق افتاد بنیه مالی شرکت چنین اجازه ای به او نمی دهد در نتیجه حمل و نقل داخلی را متوقف و نهایتا حمل و نقل بین المللی را توسعه داد. از آن سال شرکت حمل و نقل جهان یخچال متوقف و شرکت حمل و نقل بین المللی جهان یخچال بار با مدیر عاملی همسرش و نقش او به عنوان رئیس هیئت مدیره ادامه کار داد.
او حتی پس از فروپاشی شوروی ( سال 70 ) به عنوان اولین زن در کنار راننده تریلی به قزل آباد ترکمنستان جهت حمل گوشت با ایران رفت. او در چنین سفر هایی معمولا با یکی از محارم خود می رفت. او هیچ گاه به خود ترس راه نمی داد.
او حمل و نقل را بسان تیم فوتبال می داند چرا که فرهنگ گروه بالایی را می طلبد. به همین دلیل مقت زیادی صرف فرهنگ سازی برای کار گروهی در بین رانندگان و پرسنل می کند.
از سوی دیگر برای رانندگان خود نیز مشاوری فعال بود. بالا بردن فرهنگ سازمانی راننده ها چنان نزد او دارای اهمیت است که اقداماتی از قبیل تشکیل کلاس زبان انگلیسی خصوصی تشکیل تیم فوتبال رانندگان و کارکنان تامین لباس کار برگذاری کلاس های فنی طور های مسافرتی جلسات مهمانی خانوادگی و برقراری ارتباط با خانواده رانندگان انجام داده است او همواره به هنگام سفر رانندگان با خانواده های آنان در تماس بود .
وی برای برخورد مناسب با رانندگان و کارکنان و تنظیم رفتار خود با آنان کتاب های روانشناسی زیادی خوانده است. به خصوص برای تمرین کار گروهی و تیم سازی و تشکیل یک خانواده کاری مطالعه متمرکزی انجام داده است.
از نظر حرفه ای نیز همواره خود را نسبت به دانش حرفه مجهز نموده و دوره 6 ماهه حمل و نقل را طی نموده است هر گاه احساس ضعف علمی و تجربی به او دست می داد بلافاصله آموزش لازم را دیده و در محیط های مرتبط کاری مانند گمرگ خود را از نزدیک درگیر و مانند یک کارمند ساده تجربه می کرد. به قدری به جزئیات ظرافت های کار آشنا شد که با تسلط به اشراف که ضوابط و قوانین نیرنگ های هر چند اندک برخی از رانندگان را کشف نمود و برخورد مناسب و به هنگام می کرد . به طور مثال در سال 65 در یکی از کامیون های وی در 16 تن هندوانه 9 تن کالای قاچاق ( خاویار ) کشف شد . اما به دلیل آن که می دانست باید از قبل حمل مدارکی از صاحب کالا بگیرد و گرفته بود ( به این ترتیب می بایست کالا از گمرک حمل می شد در حالی که از انبار حمل شده بود ) موضوع افشاء گردید و مسئولیتی متوجه او نگردید .
رضایت مشتری برای او اهمیت زیادی دارد به طوری که حتی به عنوان یک مشاور برای آنان عملی کند و در زمینه موضوعاتی همچون ارسال کالا هایشان در کوتاه ترین زمان نازلترین قیمت و سهل ترین راه تضمین سلامتی کالا مشورت می دهد . روش او چنین است که فقط به حمل کالای مشتری که وضیفه اصلی اوست نمی پردازد بلکه کار را به صورت پروژه انجام می دهد . به این شکل که نیاز ها و شرایط مشتری را در نظر گرفته و نسبت به موارد فوق مشورت می دهد و با ملحوظ قرار دادن آنها به حمل کالا می پردازد .
مشورت های او در قرارداد با مشتری گنجانده نمی شود بلکه او به دلیل آن که معتقد است حمل و نقل مکمل تجارت است چنین روشی را تعقیب می کند . او بر این باور است که باید به مشتری مشاوره لازم را بدهد تا صاحبان کالا نسبت به کیفیت بسته بندی و حمل و نقل صحیح اشراف داشته باشند تا بازار را از دست ندهد و اگر بازار از دست بدهد حمل و نقل هم از دست می رود .
او هیچگاه از وام استفاده نکرد. تنها موردی که از کمک های دولتی استفاده نمود زمانی بود که وزارت راه به 40 شرکت فعال حمل و نقل یک تا 5 کامیون به نرخ دولتی عرضه می کرد و به شرکت او 5 کامیون تعلق گرفت و به منظور تامین 80% هزینه آن از وام بانکی استفاده کرد .
او که زمانی مبتکر جذب مشارکت مردمی جهت تغییر منبع اولیه مالی شرکت بود اینک این روش را رها کرده است زیرا معتقد است سرمایه گذاری های بالا رقبا زیاد و توجیه اقتصادی برای بازدهی وجود ندارد و از طرفی نیازمند وام است با همین منطق و با توجه به رکود شدید بازار و افت صادارات در نتیجه افت صنعت حمل و نقل حجم عملیات شرکت را کاهش داد به طوری که پرسنل خود از 45 نفر به 10 نفر و تعداد رانندگان را از 150 نفر به 45 نفر ( مالک کامیون و تریلی خود هستند ) تقلیل داد. اومعتقد است که اگر دولت به او وام می داد می توانست یک ترمینال داشته باشد .
خانم مشکوه کنترل را در شرایطی که شرکت بزرگ است مشکل می داند و بر این اعتقاد است که در زمانی که شرکت کوچک بود اگر می توانست مدیران قوی بسازد فرصت خوبی برایش پیش می آمد و خود را در پرورش مدیرات زن به دلیل گرفتاری های خانوادگی آنان موفق نمی داند. ضمن این که زنان را در این حرفه و پشتکار بیشتر پیگیرتر و با وجدان کاری بیشتر به حساب می آورد.
او معتقد است که مردان برحسب وظیفه نان آور خانواده بودن کارمی کنند . اما زنان که از نظر جامعه وظیفه ای برای نان آوری ندارند باید دارای انگیزه قوی تر برای کار کردن در سطح مدیریت و نیروی مبتکر و خلاق داشته باشند و آن عشق است. باید عاشق کار باشند تا خیلی از مسائل را تحمل کنند و کمتر کسی عاشق است.
او دارای روحیه ای قوی است وهمواره برای خود این تمرین را انجام می دهد که ضعفی بر او غلبه نیابد و معتقد است که بزرگ ترین عامل کمک کننده او ” خداوند ” بوده است .
او نیز در انجمن شرکت های حمل و نقل بین المللی فعال است و از سال 74 تا 77 به عنوان اولین زن عضو هیئت مدیره انجمن بوده و سپس در نقش کارشناس هیات حل اختلاف در انجمن حظور دارد.
آینده نگری
او علیرغم اوضاع اقتصادی کنونی همواره ایده های جدیدی را در ذهن می پروراند و نسبت به تحقق برخی از ایده های نوین خود خیز برداشته بود . نخست آن که در پی آن بود که مجوز حمل هوایی را کسب کند . برای این منظور یکی از همکاران خود را به شرکت در دوره حمل و نقل هوایی اعزام نموده و مطالعاتی در مورد نحوه عملکرد در این مسیر انجام می دهد. هم اینک نیز همسرش مشغول گذراندن دوره یکساله کشتی رانی در کانادا می باشد او می گوید حمل هوایی خصوصا برای کالاهای حساس مانن میوه و گل مناسب تر و مقرون به صرفه است. از طرفی توسعه حمل از طریق دریایی را با توجه با فعال شده بنادر کشور در برنامه خود قرار داده بود. ایده دیگری که در سر می پروراند ایجاد تعاونی مسافربری بین المللی به منظور تقویت صنعت توریست است. او در مرحله مطالعات و کسب مجوز لازم در این زمینه بود. او همچنین روی موضوع حمل و نقل بین المللی در سطح کشور های دیگر به طوری که تحت لیسانس شرکت معتبری در این کشور قرار گیرد مطالعه و بررسی می کرد.
مدارا و گفت و گو – تامین خواسته های همسر در امور خانه داری (در مرحله ایجاد )- اثبات موفقیت – جذب همسر در شرکت و همکاری مشترک او (در مرحله توسعه)
استفاده از مهارت های ارتباطی – منطق گفت و گو- استفاده از دانش مذهبی – استفاده از محارم – کسب دانش و تجربه حرفه ای – جذب رضایت مشتری – رعایت ضوابط اداری و قانونی
ایجاد رابطه عاطفی و مهارت های ارتباطی
استفاده از مهد کودک – نگه داری توسط خود در ساعات غیر اداری و بقیه اوقات توسط دوستان و آشنایان
جذب سرمایه های مردمی و مشارکت دادن آنان و مالکیت کامیون و کانتینر
نگرش منفی حرفه به عنوان حرفه نامناسب برای یک زن
نامناسب بودن حرفه برای یک زن
نگرش منفی به حضور اجتماعی زن به خصوص در این حرفه
نگرش منفی به زن
مشغله کاری به کمبود وقت
فقدان سرمایه شخصی و عدم برخورداری از تسهیلات بانکی موانع زنان کارآفرین
عکس العمل منفی خانواده خود و همسر
عکس العمل منفی همسر
عکس العمل های منفی مسئولین
برخی از رانندگان
محدودیت نگه داری فرزند
موانع عمومی:
کمبود منابع مالی
مطالعه موردی (2)
خانم هما کمالی
خانم کمالی 47 ساله صاحب شرکت تابلو سازی ایران نیرو می باشد . این شرکت سازنده تابلوهای توزیع نیرو با فشار متوسط ضعیف و کنترل می باشد . این شرکت یکی از سازندگان تراز اول تابلوهای توزیع نیرو در ایران شناخته شده و محصولاتش را بر اساس استانداردهای بین المللی است. بنا به اظهار وی در این صنعت 50 شرکت دیگر از وزارت صنایع مجوز دارد.
اونیز به تجارت علاقه زیادی دارد . به همین دلیل در بخش های بازرگانی نیز فعال است و تاکنون نسبت به تشکیل چهار شرکت بازرگانی اقدام نموده است. این شرکت ها به ترتیب تاسیس عبارتند از : شرکت ” نیروکو ” که به واردات و صادرات از طریق کشور ترکیه می پردازد شرکت ” ؟ کالا ” که واردات لوازم برقی را به عهده دارد شرکت ” بل ” که نرم افزارهای کامپیوتری و سیستم های مدیریتی فعال است و ” توان کاران ” که لوازم الکترونیک وارد می کند . او همزمان اداره هر 5 شرکت را تحت نظر دارد.
سالهای اولیه
خانم کمالی در سال 1331 در خانواده ای فرهنگی متولد شد . او فرزند سوم خانواده بود و پدر و مادرش هر دو معلم بودند . او تحصیلات خود را در مقطع لیسانس در رشته برنامه ریزی کامپیوتر طی کرد و کار خود را از 19 سالگی با ورود به شرکت کالری که تولید کننده اجاق گاز و بخاری گازی بود آغاز کرد . در 23 سالگی به شرکت پارس توشیبا منتقل شد و سپس به عنوان رئیس اسناد و اعتبارهای آن شرکت ارتقاء یافت . او تحت تاثیر روش و منش مدیریت وقت آن شرکت قرار گرفته و آموخته های خود را مدیون او می داند . مدیرش به ایده ها و نوآوری های هرکس در هر رده اهمیت می داد و محیطی را فراهم می آورد تا با آرامش از توان کاری خود به نحو احسن استفاده نماید .
او در سال 1354 زندگی مشترک خود را آغاز کرد .همسر او مهندس برق و تحصیل کرده آلمان بود . او همسرش را به تدریج راهنما و معلم خود دانست چرا که همواره این فرصت کار و پیشرفت به او می داد .
در سال 1361 همسرش اقدام به تاسیس شرکت تابلو سازی ایران نیرو نمود . او که تا سال 60 در پارس توشیبا بود با تاسیس شرکت همسرش به او پیوست و با او در بخش نرم افزاری شرکت همکار شد . علاقه زیادی به تجارت داشت و به صورت موردی جهت تامین نیازهای شرکت به ترکیه مهاجرت کرد. و در همان سال اقدام به تاسیس شرکت ( نیروکو) به قصد تامین قطعات مورد نیاز کارخانه ایران نیرو نمود و هر دو ماه یکبار به مدت یک هفته به تهران می آمد. در این مواقع فرزندانش نزد برادران وی که در ترکیه اقامت داشتند نگه داری می شدند. در آن زمان تجارت توسط یک زن عجیب و غیر قابل انتظار بود و به عنوان یک زن برخوردهای تندی از سوی برخی مدیران مواجه می شد. برخی به او می گفتند ” تو می خاهی کالا وارد کنی تو اصلا می فهمی که برق چیست “. ” آقاتون کجاست ” . ” پس آقاتون چکاره است ” و همواره می خواستند که او را زیر پوشش و چتر یک مرد ببینند. او سعی می کرد به بی اعتناعی توضیح کافی بدهد. پس از گذشت سه سال با توجه به دوری او و همسرش و مشکلاتی که از این جهت پیش می آمد به تهران بازگشت و در سال 64 به عنوان عضو هیئت مدیره و قائم مقام مدیر عامل شرکت ایران نیرو مستقر گردید.
در چند ماه نخست پرسنل او را خیلی جدی نمی گرفتند و حدود پنج ماه طول کشید تا بتواند خود را به آنها بشناساند. کارگران که او را وابسته به طبقه ای مرفه می دانستند تصور می کردند که او آنها را درک نمی کند. نگاهشان به او به دیده یک زن که عقلش زیاد نمی رسد بود. او طی این مدت رابطه مستقیم صمیمانه ای با پرسنل و بخصوص کارگران برقرار کرد و خود را به آنها نزدیک ساخت. او حتی در کنارشان کار می کرد. سعی می کرد در مراسم عروسی و عزاداری آنها شرکت کند به کارگران بیمار سر بزند و با خانواده آنها رابطه برقرار می کرد . نیازهای مالی آنها را تا حدی به صورت شخصی تامین می کرد رابطه او طی این مدت با آنها آنقدر نزدیک شده بود که آنها را با اسم کوچک صدا می زد. خیلی ها به او ایراد می گرفتند که با کارگران اینگونه رفتار نکند چون آنها ظرفیت این گونه برخوردها را ندارند. اما او معتقد بود که هر تحولی ناهنجاری هایی طور استثناء خواهد داشت.
همراه با آن به علاقه خود یعنی تجارت می پرداخت. او اجناس برقی مربوط به رشته تابلو سازی را از خارج وارد می کرد و بخشی از آن را برای تامین نیاز شرکت و بخش دیگر را به بازار عرضه می نمود.
سال های توسعه
علاقه او به خدمات بازرگانی در حدی بود که در سال 72 اقدام به تاسیس شرکت زاوش کالا کرد. هدف اصلی او این بود خدمات این شرکت در اختیار شرکت همسرش قرار گیرد این شرکت به واردات لوازم برقی می پرداخت .
در ابتدای کار این شرکت همچنان با برخوردهای منفی برخی از مسئولین مرتبط به این صنعت مواجه شد با او به عنوان یک زن برخورد نامناسبی داشتند .
گاهی از این برخوردهای اجتماعی مایوس می شد اما هیچگاه نسبت به حرفه خود ناامید نمی شد .
در همان سال شرکت ” بل ” را تاسیس کرد . این شرکت به منظور تامین نرم افزارهای مورد نیاز شرکت ایران نیرو ایجاد شد که اکنون خود به تولید نرم افزارهای کامپیوتری و سیستم های مدیریتی برای آن شرکت و نیز سایر شرکت ها می پردازد.
او در سال 1367 همسرش را از دست داد و تصمیم گرفت که اداره شرکت ایران نیرو را خود به عهده گیرد و این در حالی بود که سه شرکت دیگر را تحت کنترل داشت او تنها مدیرعامل زن در این صنعت است . در ابتدا که اداره شرکت را خود به عهده گرفت از طرف مشتریان نسبت به توانایی او در اداره شرکت ناباوری وجود داشت . به طوری که برخی از مشتریان بزرگ از این که ممکن است به دلیل این تغییرات پروژه های آنان ناتمام بماند نگرانی زیادی داشتند . اما در ظرف شش ماه توانست ثابت کند که قدرت اداره شرکت را دارد . در خیلی موارد وزارتخانه ها و نهاد های دولتی او را جدی نگرفتند اما با سماجت تمام موارد درخواستی خود را پی گیری می کرد .
یک بار که نزد یکی از مدیران برای بازاریابی رفته بود مدیرعامل مربوطه با او با لحن بدی برخورد کرد به طوری که با لفظ ” تو ” به او گفت ” تو چه کاره ای ” او وقتی در پاسخ گفته بود ” مدیرعامل هستم ” ادامه داد که ” مگر زن هم می فهمد تابلوی برق چیست ” . او عنوان می کند که همواره برخوردهایش آرام بود چون برخورد تند ممکن بود همه چیز را خراب کند و معتقد بود که می تواند موفقیت خود را ثابت کند به همین دلیل خیلی دگرگون نمی شد .
برخی نهاد ها از این که او به عنوان یک زن در قراردادها یک طرف امضاء باشد پرهیز می کنند و هنگام عقد قرارداد از او می خواهند یا قراردادی دارای دو امضاء ( امضاء او و یک نفر از آقایان هیات مدیره باشد ) و یا به امضاء رئیس هیات مدیره ( که مرد است ) برسد . او از این جهت که پروژه ها انجام شود این موارد را می پذیرد . از کل سهم شرکت ایران نیرو 20% سهام متعلق به او – 58% به همسرش و بقیه به سایر شرکا اختصاص داشت و طبق وصیت همسرش یک سوم سهام خود را به او بخشیده بود . این مسئله برای برخی از نزدیکان ناخوشایند بود . طبق قانون یک هشتم اموال همسر به زن می رسد. او بعد از فوت همسرش از این موضوع اطلاع نداشت.مطرح می کند که همسرش جزومردان نادری است که هم در طول حیاتش همواره با او یکی بوده و هم بعد از حیات او چنین برخوردی داشته است . در طول زندگی مشترک با همسرش به دلیل این که خرج و دخل به عهده او بود و همواره عده ای از نزدیکان احساس می کردند که او سوار بر همسرش است .
او سعی کرد که از نظر سیستم های نرم افزاری تحولی در صنعت تابلو سازی ایجاد کند بدین نحو که از لحظه ورود ورق تشکیلات تا انتهای کالای ساخته شده سیستم تحت کنترل کامپیوتر است . از این طریق توانسته است به خوبی دو رشته کامپیوتر و برق را با یکدیگر تلفیق سازد . این روش کمک کرد که تعداد کارکنان کمتر سطح سواد آنان بالاتر و تولید بهینه گردد . در صنعت تابلو سازی 240 نوع کالا وجود دارد که از این تعداد 20 نوع آن بیشترین مصرف را دارد . در ایران به علت تعدد مراکز تصمیم گیری به ناچار باید از مارک های مختلف استفاده شود . مثلا برای کلید شش مارک وجود دارد . در نتیجه نرم افزارها باید به گونه ای تنظیم شوند که اطلاعات همه کالا با همه مارک ها به مشتریان و مشاوران منتقل شود . از طرفی چون نوسانات در ایران هفتگی و حتی برخی اوقات روزانه است نرم افزارها باید دارای آن چنان قابلیتی باشند که بتوانند هر لحظه قیمت کالارا ارائه دهند . شرکت 100% مهندسی و تخصصی است . پرسنل شرکت عمدتا جوان هستند او پرسنل خود را از بهترین فارق التحصیلان دانشگاهی انتخاب نموده و تقریبا 90% آنان از پشت میز دانشگاه جذب شده اند علت این شیوه جذب آن است که او معتقد است جوانان بهتر از او فکر می کنند و دیگر آن که دانش آنها به روز است . او روابط صمیمانه ای با آنها دارد بافت فرهنگی خانوادگی کارکنان برایش بسیار مهم است . معمولا کارکنان را به اسم کوچک آنها صدا می زد و هر ماه یک بار با مدیران خود که همگی چهره های جوان هستند مهمانی شام دارد .با آنها ارتباط خانوادگی برقرار کرد و حل برخی از مسایل شخصی آنها مشارکت می ورزد و حتی برای زندگی مشترک آنها به خواستگاری نیز می رود.
او نیز دارای دو دختر و یک پسر است . پسرش مشغول تحصیل در آلمان و دخترانش در ایران دانشجو می باشند . او تقریبا وقت های بیکاری خود را با فرزندانش می گذراند و در کلیه مسایل تحصیلی عاطفی و سایر مسایل آنها وقت می گذارد . نگهداری و انجام امور خانه توسط یک مستخدم انجام می شود و معتقد است اگر امکانات باشد باید وقت خود را برای کارهای اساسی تر بگذارد و امور روزمره خانه می تواند توسط مستخدم انجام شود . او هم خود و هم فرزندانش باید حتما شام را با یکدیگر صرف کنند . او معتقد است صمیمیت خانواده دور سفره بیشتر می شود .
در سال 1378 شرکت ” مهسا توان کاران ” را تاسیس کرد این شرکت در ابتدا به واردات قطعات ابزار دقیق الکترونیکی پرداخت. اخیرا با کشورهای در ایجاد کارخانه تولید( Joint ) انگلیس و اتریش جهت همکاری مشترک
لوازم الکترونیک و ابزار دقیق وارد مزاکره شده و در حال انعقاد قرارداد های مربوطه است. این کارخانه در منطقه ویژه بندر ماهشهر می باشد که زمین آن نیز خریداری گردیده است. این شرکت و طرف های خارجی هر یک به میزان 50% سهم مشارکت دارند. توافق بین او و طرف های خارجی این گونه است که با انتقال تکنولوژی از سوی طرف های خارجی علاوه بر تولید و تامین نیاز داخلی نسبت به صادرات محصول اقدام نمایند. این محصول برای اولین بار در ایران تولید می شود.
او حدود 30% وقت خود را برای اداره شرکت ایران نیرو 40% برای اداره سایر شرکت ها و 30 % باقی مانده برای انجام پروژه های جدید در دست اجرا یا در مرحله تحقیق می گذارد و جمعا حدود 16 ساعت در شبانه روز کار می کند.
نگرش او چنین است که هیچ گاه حمایتی از او نمی شود. او انتظار و نیاز زیادی داشته که نهاد های ذیربط به عنوان متولی صنعت از شرکتش حمایت کنند اما تاکنون هیچ حمایتی از طرف آنها صورت نپذیرفته است و از هیچگونه تسهیلاتی برخوردار نشده است.
به طور مثال او مطرح می کند که از طرف شرکت یک پروژه تحقیقاتی به یکی از سازمان های بزرگ صنعتی ارایه شده است. طرح در هیات عامل تصویب شد. اما بعد از دو هفته مدیریت قسمت مربوطه تغییر کرد و با این تغییر طرح از مصوبه خارج شد و مجددا مدت 5/1 سال موضوع را پیگیری کرد که اخیرا بهای پروزه به شکل وام به مبلغ 500 میلیون ریال از طرف آن سازمان به او داده شد. شرایط وام عبارت است از : ضمانت به صورت 600 میلیون ریال وثیقه 10% بهره بانکی 20% مبلغ وام
(100000000 ریال ) بلوکه نزد بانک و در ازاء دیرکرد 25% بهره و اقساط پرداختی به مبلغ 100000000 ریال . این شیوه برخورد به گونه ای است که او تصور می کند چنین برخوردی در شان یک صنعتگر نیست.
او انتظار دارد که بانک وام های در اختیار را با اقساط کمتر و زمانی در حدود 5 سال و با بهره معقول که با تورم سازگار باشد پرداخت نماید.
او خود درآمد حاصله شرکت را بیشتر صرف توسعه صنعت می کرد و معتقد است که باید ” پول صنعت را خرج صنعت کرد ” .
او سعی می کند و محافل حرفه ای نیز فعال باشد به طوری که عضو انجمن صنفی تابلو سازان و یکی از اعضاء کمیته حل اختلاف می باشد.
آینده نگری
او در حال حاظر چندین پروژه را دنبال می کند و قصد دارد که توسعه آنها را نیز در برنامه آتی خود بگنجاند .
ابتدا انجام پروژه مشترک تاسیس کارخانه تولید لوازم الکترونیکی و ابزار دقیق با طرف های انگلیسی و اتریشی به ثمر رسیدن محصول آن و نهایتا صادرات محصول .
اونیز قصد صدور محصولات شرکت ایران نیرو پروژه ای با کشور سوئد در دست اقدام داد . این پروژه به توسعه کارخانه و صادرات تابلو می انجامد . در توافق حاصله قرار است با انتقال تکنولوژی طرف خارجی به شرکت صادرات منطقه که شامل 15 کشور است توسط این شرکت انجام شود .
او اکنون خود را به سال های بازنشستگی نزدیک می بیند به همین منظور مطالعه ای در دست دارد که جنبه عام المنفعه تری دارد و منجر به تولید صنعتی خواهد شد و با آن به عنوان یک طرح ملی برخورد می کند .
او بر این باور است که در سال های بعدی عمر خود قصد دارد خدماتی انجام دهد که آثارش عمومی تر باشد .
او نیز به فکر جایگزینی خود و پرورش مناسب برای این منظور است او دخترش را که دانشجوی سال آخر مهندسی الکترونیک است برای این جایگزینی کاندید کرده است . دخترش در پروژه های جدید شرکت مشغول به کار شده است . او دخترش را به کار کردن به روزی 15 ساعت عادت داده است و در پی آن است تا یک سال و نیم آینده بتواند او را به عنوان یک مدیر اجرایی فعال در یک بخش مشغول کند . از این نظر به سرمایه گذاری روی دخترش اهمیت زیادی می دهد .
موانع دلایل و راه های رفع یا کاهش موانع
خانم هما کمالی
راه های رفع یا کاهش موانع دلایل موانع
استفاده از مهارت های ارتباطی
منطق گفتگو- استفاده از دانش حرفه ای و تجربه عملی- همکاری مشترک با همسر- رعایت ضوابط اداری و قانونی
سرعت عمل و حساسیت به کیفیت کار
گفتگو و برخورد مسالمت آمیز نگه داری توسط خود در ساعات غیر کاری و بقیه اوقات توسط خانواده خود و استفاده از مستخدم
توجیه طرح برای مسئولین- پیگیری
استفاده ار درآمدهای حاصله از کار و دریافت یکبار وام- انجام فعالیت های تجاری- جذب سرمایه کذاری خارجی و همکاری مشترک با شرکت های خارجی
نگرش های منفی به زن برای اداره شرکت
نگرش منفی به زن و برخی از فعالیت ها
نگرانی از عدم انجام کار به دلیل ناباوری به مدیریت زن
نگرانی از تسلط بر همسر
مشغله کاری و کمبود وقت
عدم پذیرش طرح های توسعه – بوروکراسی اداری
عدم تسهیلات مالی و برخورداری از وام بانکی موانع زنان کارآفرین:
عکس العمل منفی خانواده پرسنل
برخورد منفی برخی از مسئولین
برخورد ناباورانه برخی از مشتریان
برخورد برخی از نزدیکان
محدودیت نگهداری فرزندان
مشکل دریافت وام
کمبود منابع مالی
مطالعه موردی ( 3 )
خانم مهری مرداسی
خانم مرداسی 54 ساله صاحب شرکت تعاونی نمک صنعتی مرداسی واقع در 27 کیلومتری جاده اشتهارد ساوجبلاق است. او ظاهرا تنها زنی است که در ایران در این حرفه وارد شده و توانسته است با طی راهی طولانی تولید این فراورده صنعتی را به عهده گیرد. نمک صنعتی از نظر کیفیت دارای درجات مختلف است که محصول درجه یک برای نگهداری و محافظت چرم و پوست در شرکت های صنعتی و تولیدی و محصول درجه دو یا سه آن برای با نمودن راه های یخبندان مناسب می باشد.
دختر هفده ساله ای که تازه زندگی مشترک را آغاز کرده در همراهی با همسر سکونت در دامن بیابان و سینه کوه را برگزید و خود را در مسیر این انتخاب قرار داد.
سالهای اولیه
خانم مرداسی از اهالی خوزستان در خانواده ای متولد شد که پدرش ارتشی و مادرش خانه دار بود او دومین فرزند خانواده می باشد. او با پدر پیوند روحی عمیقی داشت و در ذهنش او را فردی جسور و نترس ترسیم نموده است.
او در زمان نوجوانی خیاطی می کرد و توانست مدرک آموزشگاه را کسب نماید و به مدت دو سال روپوش مدرسه می دوخت و درآمد آن را که در سبزه میدان تهران به فروش می رفت پس انداز می کرد.
در سن 17 سالگی ازدواج کرد. او باتفاق همسرش که سر کارگر بود به مردآباد انتقال یافت او اولین زن شهری است که به این منطقه راه یافت. مسیر رفت و آمد منطقه باطلاقی اینگونه بود که نمک را با شتر و الاغ به آن سوی آب ( حلقه دره ) برده و سپس با ماشین به تهران حمل می کردند.
در تهران پدر بزرگش نمک را آسیاب نموده و آن را با نمک اصفهان که چرب تر است ترکیب کرده و در میدان شوش برای عرضه به تولید کنندگان پوست و چرم به فروش می گذاشت .
او از ابتدا هر روز ساعت 4 صبح تا شب همراه همسرش از تهران به محل کار او که در همان معدن نمک صنعتی بود می رفت و با نحو کار آشنا شد . در آن ایام که صاحب یک فرزند پسر شده بود فرزندش نزد مادر همسرش نگهداری می شد .
پس از گذشت چند سال اول زندگی مشترک تصمیم به آن گرفتند در منطقه ساکن شوند بر همین اساس اقدام به خرید زمینی در آن منطقه کردند .
به فاصله کمی بعد از ساکن شدن در منطقه همسرش دچار بیماری قند گردید و روز به روز ضعیف تر شد . به نسبت تشدید بیماری همسر فعالیت او در انجام امور بیشتر می شد . آنها رابطه بسیار دوستانه ای داشتند . شدت بیماری همسر به آنجا رسید که در خانه بستری شد و به نوعی با کار خداحافظی کرد . در این جا بود که او مسئولیت کل کار همسر را به عهده گرفت . او که در کنار همسر مهارت های لازم حرفه ای را فرا گرفته بود مصمم شد که آموزه ها را به کار بگیرد و با کوشش و جدیت تمام دنبال نماید.
او می گوید حالتم به این گونه بود که ” مثل این که کسی در وجودم کمکم می کرد و می گفت کار کن ”
اونخست تصمیم گرفت که کار را توسعه دهد . به همین دلیل باغچه خانه را تبدیل به انبار نمک جهت خرده فروشی نمود .صبح ها به معدن و بعدازظهرها به خرده فروشی و امور خانه و پرستاری از همسر می پرداخت و مهم تر از آن مصمم گشت تا این فعالیت را به عنوان یک شرکت تعاونی به ثبت رساند . او معتقد بود که شرکت اعتبار ایجاد می کند .
سال های توسعه
او با پولی که پس انداز کرده بود شروع به ساختن استخرهای جدید کرد تا از این طریق بتواند نمک بیشتری تولید کند . نمک ها را با پدر همسر خود که با شتر به سر معدن می آمد می فروخت .
پدر همسرش نسبت به او معترض شد که به غیر از پرداخت مزد کارگر نسبت به اقدام دیگری همچون ساخت و سازهای جدید و توسعه فعالیت مبادرت نورزد . او تصمیم گرفت که خریدار را که در آن زمان معروف به مشتری بود از حالت انحصاری خارج و تعداد خریداران خود را افزایش دهد .
در این جا بود که در عین کم سوادی بازاریابی را برای راه یابی به صنعت جدی تلقی کرده . او شنیده بود که کارخانه کفش ملی به نمک صنعتی جهت نگهداری چرم و پوست نیاز دارد و تصمیم به مراجعه به آنجا گرفت . در حالی که همسرش نگران از این موضوع بود که چگونه به آنجا راه پیدا می کند یک روز در حال که مقداری نمک در کیسه نایلونی ریخته بود به درب نگهبانی کفش ملی مراجعه نمود و مطرح کرد که می خواهد نمک صنعتی به کارخانه بفروشد . نگهبان که موضوع را جز شوخی و مزاح تلقی نکرد به او گفت ” دختر برو پی کارت ” و ” می خواهم نمک بفروشم یعنی چه ” و او را از محوطه بیرون کرد . او به درب دیگر مراجعه کرد و نگهبان بعدی نیز او را مسخره کرد و گفت ” برو بزرگترت را بیاور ” او در حالی که فکر می کرد که چگونه به کارخانه راه یابد ته مینی بوسی را دید که قصد داخل شدن به محوطه کارخانه را داشت و ظاهرا متعلق به کارکنان کارخانه بود و مشاهده کرد که چندین زن سوار آن می شدند. با سرعت تمام باتفاق آنان سوار شده و هنگامی که راننده از او سوال کرد که کجا می خواهد پیاده شود چیزی نمی دانست. سراغ قسمت چرم و پوست را از راننده گرفت و بلاخره در جلوی درب یک ساختمان پیاده شد و باز هم با نگهبان دیگری مواجه گردید. توضیحات کافی به نگهبان داد و او متقابلا پرسید که ” چه کسی تو را فرستاده است “. او این بار تصمیم گرفت که اعتراز گونه سخن نگوید و اخم هایش را درهم ریخت و او را مجبور کرد که با سرپرست مربوطه تماس تلفنی گیرد و بلاخره به دفتر یکی از مسئولین کارخانه راه یافت و داستان زندگی خود را برای او تعریف کرد. مسئول مربوطه به او قول داد که پس از تحقیق و بررسی از صحت گفته های او و خرید نمک صنعتی با او همکاری نمود و چنین نیز شد و بدین ترتیب نخستین بار در زمره شرکت های صنعتی اداری مشتری گردید و از آن پس شرکت های صنعتی دیگر نیز به عنوان مشتری او محسوب شدند.
او توانست تصویه خانه را از 5 استخر به 37 استخر برساند و به این ترتیب با رونق تولید فعالیت های خود را توسعه داد. به منظور تامین مکانی برای اقامت کارگران اطاقی در در محوطه ساخت و راه باطلاقی را صاف کرد و برای رفت و آمد اقدام به خرید اتومبیل نمود. در مواقعی که برای شوهرش امکان پذیر بود رانندگی می کرد و در غیر این صورت خود رانندگی را به عهده می گرفت. او پسرش را که از کودکی با محیط معدن آشنا ساخته بود در برخی مواقع به کار می گرفت و از همکاری او استفاده می کرد.
اعضاء تعاونی او علاوه برخودش پدر عروس یک حسابدار و یک بازرس که او را پسر خوانده خود می خواند تشکیل می دهد.
او در مسیر توسعه فعالیت های خود هیچ گاه از وام نتوانست استفاده کند هر چند که در مواقع گوناگون نیاز شدیدی به آن داشت. مشکل اصلی ضمانتنامه ای است که چون ملک او وقفی است مورد پذیرش بانک نمی باشد و بنابراین همیشه متکی به درآمد خود بوده است و تاکنون هیچ کمکی از طرف هیچ نهاد دولتی به او داده نشده است. تنها موردی که به وی کمک شد یک بار به عنوان معدنچی نمونه تراکتوری به قیمت دولتی به وی داده شده است.
بسته به شرایط آب و هوایی در سال حدود 4000 تن نمک تولید می کند. در طول سال سه بار نمک تولید می شد یک بار نمک درجه اول برای مصارف صنعتی و دو بار نمک درجه دو برای مصارف مرغداری ها – گاوداریها و جاده ها . هر گاه که باران نیز ببارد کار تعطیل می گردد زیرا که آب شیرین می شود .
متقاضیان خرده فروشی عمدتا مرغداری ها و گاوداریها می باشند . او در خرده فروشی علاوه بر تولیدات خود نمک های سمنان و اصفهان را که از مرغوبیت بیشتری برخوردارند نیز عرضه می کند . فروش غیر از خرده فروشی با واسطه انجام می شد .
به طور کلی کار معدن حدود 5 ماه در سال است و به گفته او باید از درآمد 5 ماه کار مخارج 12 ماه سال تامین شود . او در 7 ماه دیگر سال که تولید نمک ندارد علاوه بر خرده فروشی به خیاطی به عنوان شغل دیگری برای تامین مخارج می پردازد .
او قصد دارد فضای خرده فروشی را بزرگ تر کند . در زمان جنگ که برخی از اقوام او جنگ زده بودند و به او پناه آورده اند مجبور شد بخشی از خرده فروشی خود را دیوار کشیده و به اقامت آنان اختصاص دهد .
او روابط بسیار صمیمانه ای با کارگران خود دارد برای برخی از آنها همسر انتخاب کرده و خود متاهلشان نموده است . برخی که اکنون به مشاغل دیگری روی آورده اند با او معاشرت دارند . مسایل بین کارگران را خود شخصا حل می نماید . یک بار بین کارگران دعوا شد خود به میان آنها رفته و به منظور حل معضل دستش شکست . او معتقد است که هوای گرم کارگر را عصبانی می کند و باید آمادگی هر چیزی را در بیابان داشته باشد.
او معتقد است در صورتی که با کارگران صادق باشیم آنها چون مردم زحمت کشی هستند مشکلی نخواهند داشت . همه کارگران احترام او را دارند .
شرایط آب و هوایی به گونه ای است که تا کنون سه با سیل آمده و چون منطقه کویری است به معدن ریخته و در نتیجه جاده ها و استخرها را ویران ساخته است . هر چند که اکنون توانسته سیل بند بزند اما همچنان خطر سیل پا برجاست .
فاصله معدن با جاده اصلی سه کیلومتر است . و تا دو سال پیش برای رفت و آمد اتومبیل داشت اما اکنون به دلیل مشکلات مالی باید سه کیلومتر رفت
و سه کیلومتر در بازگشت بپیماید . در آن ناحیه هیچ رفت و آمدی صورت نمی گیرد و او همیشه با تعدادی کارگر که در حال حاظر تعدادشان 7 نفر است تنهاست او گاهی در این فکر فرو می رفت که این چه وابستگی است که خدا در انسان ایجاد می کند که بتواند با ” کوه و آب و نمک ” خو بگیرد .
او می گوید هر گاه دچارمشکل می شوم بالای کوه می روم و احساس می کنم به خدا نزدیک ترم و خدا به حرفم گوش می کند .
مدت پانزده سال است که او همسر خود را از دست داده است . پسر او حدود 35 سال سن دارد حرفه اصلی اش مکانیکی و معلول جنگی است . پسر او دارای همسر و سه فرزند است که نزد او زندگی می کنند و مخارج زندگی آنان نیز توسط وی تامین می شود . از سوی دیگر تامین بخشی از مایحتاج زندگی خانواده یکی از برادرانش که بر اثر حضور در جبهه دچار اختلالات روانی گشته با اوست .
او با همه گرفتاری ها و سختی ها هیچ گاه مریض نشده و معتقد است که سالم سالم است . تنها تفریح او آنست که سالی یک بار به مشهد رفته و هر بار 10 نفر را به هزینه خود همراهی می کند . او هر گاه فعالیتش توسعه یافته حاصل درآمد خویش را صرف توسعه مضاعف کار کرده است .
آینده نگری
او معتقد است که با گذر زمان و تجربه اندوزی امروز فکر بازتری دارد. اما حال که فکرش باز شده سرمایه ای در توشه ندارد . او می گوید ” از حافظه و فکر باید متناسب و بجا استفاده کرد و آن را صرف چیزهای بیهوده نکرد. ”
او علاقمند است که فعالیت خود را توسعه دهد و نمک صنعتی را تبدیل به نمک خوراکی کند . او با وسایل ابتدایی و ابتکار عمل فردی خود کشف نمود که می تواند نمک خوراکی تولید کند و به این ترتیب که چشمه اش سرباز است و سالی چند بار باید لایه روبی شود و باید برای آن لوله بلوک بندی کشیده شود . تا بتواند آب را تا استخر انتقال داد . یکبار بلوکه ای درست کرد و آب را از طریق آن منتقل کرد و از طرفی چادری خریداری و روی یکی از استخرها را پوشانید و آب درون آن را امتحان کرد و مشاهده کرد که در مدتی ( یکماه ) که آب در چادر است نمک خوراکی تولید می شود . به این ترتیب با وسایل ابتدایی پی به تواید نمک خوراکی برد . او اگر سرمایه لازم جهت تبدیل به نمک خوراکی را داشت می توانست نوآوری خود را تحقق عملی بخشد .
او فکرش آنست که از نعمت طبیعت خوب بهره گیرد و در توسعه کشور سهیم باشد این دید آن قدر در او قوی است که سینه کوه در جوار معدنش به هنگام باران که رنگارنگ می شود را بسان رنگ های سه گانه پرچم ایران می بیند .
موانع دلایل و راههای رفع یا کاهش موانع
خانم مهری مرداسی
راههای رفع یا کاهش موانع دلایل موانع
نگهداری نزد خانواده همسر و همراهی فرزند با خود در محل کار
استفاده از مهارت های ارتباطی- ایجاد محیط عاطفی
منطق گفت و گو- مدارا- اثبات موفقیت
استفاده از قسمتی از منزل
افزایش تعداد مشتریان
برقراری ارتباط مستقیم با شرکت ها
افزایش تولید و سپس توسعه کار
اجرای سیل بند
تسکین روحی با استفاده از باورهای اعتقادی و مذهبی خود
استفاده از همکاری همسر و فرزند
پیگیری
مشغله کاری- رفت و آمد خارج از شهر
نگرش منفی به توانایی زن-
رفتارهای ناشی از شرایط سخت
نگرش منفی به حضور اجتماعی زن و ناباوری از توانایی های او
کمبود سرمایه
تبعیت محض از نظرات مشتری
عدم شناخت کانالهای ارتباطی و مراحل اداری و قانونی
کمبود سرمایه شخصی
از بین بردن تاسیسات به واسطه سیل
قرار گرفتن تاسیسات در منطقه ای بیابانی و با فاصله دور از جاده
کم سوادی
فقدان وثیقه ملکی با سند رسمی موانع زنان کارآفرین:
محدودیت نگهداری از فرزند
مشکل رفتاری برخی از کارگران
برخورد منفی مسئولین
موانع عمومی:
کمبود امکانات فیزیکی جهت فروشگا
مشکل انحصار
مشکل بازازیابی و فروش
مشکل منابع مالی
مشکل آب و هوای منطقه
ناامنی جغرافیایی
ضعف اطلاعاتی
عدم دسترسی به وام
خانم مهرویه پازانی
خانم پازانی 50 سال رئیس هیات مدیره شرکت تعاونی تولید فرش دستبافت نقش گل می باشد. او که خود از کودکی قالیباف بوده توانسته است با تشکیل این شرکت تعاونی 1550 نفر عضو جذب کند و سالانه برای 200تا 300 نفراشتغال ایجاد نماید. این شرکت 3 آموزشگاه تحت پوشش خود دارد که در سطح تهران فعالیت می کنند و سالانه تعداد زیادی کارآموز پرورش می دهد.
سال های اولیه
خانم پازانی در سال 1329 در روستای النجارلق میانه دیده به جهان گشود. پدرش کشاورز و مادرش قالیباف بود. قالیبافی از طرف خانواده مادری اش از 5 نسل پیش از او به ارث رسیده است. او قالیبافی را از 6 سالگی در کنار مادرش آغاز کرد و در 10 سالگی تابلوفرش می بافت. مادرش کارگاهی در خانه دایر کرده بود که علاوه بر آن که خود دست در بافت قالی داشت کارگاه را نیز اداره می کرد. او از 13 سالگی در مواقعی که مادرش به امور خانه می پرداخت اداره کارگاه را به عهده می گرفت.
او در 14 سالگی ازدواج کرد. همسر وی در وزارت بهداری شاغل بود و تحصیلاتش در حد خواندن و نوشتن بود. او پس از ازدواج این حرفه را ادامه داد. هر چند که همسرش از این که او وقت زیادی را برای این کار بگذارد موافق نبود. بخصوص پس از آنکه دارای فرزند شد. همسرش از او می خواست که بیشتر به فرزندان برسد تا آنکه در 16 سالگی مادرش را از دست داد. او با کمک برادر بزرگتر خود تصمیم گرفت که کارگاه مادرش را حفظ کند. همسرش خیلی با این موضوع موافق نبود. کارگاه احتیاج به بازسازی داشت. اما با مشکل مالی مواجه بودند او مجبور شد در یک سال اول خود 4 قالی ببافد تا از درآمد آن بتواند هزینه بازسازی را تامین کند. او سعی می کرد به امور خانه و نکهداری فرزندان خود بپردازد. او می گوید: ” طوری برنامه ریزی می کردم که وقتی همسرم به خانه می آمد گویی هیچ کاری غیر از خانه داری نکرده ام و زندگی را به دلخواه همسر پیش می بردم ” او معتقد است که چنانچه هر زنی برای زندگی خود برنامه داشته باشد می تواند در دو نقش حرفه ای و خانه داری به همه امور برسد.
او همسرش را راضی کرد به اتفاق برادرش برای تهیه دارقالی وسایر و لوازم مورد نیاز کارگاه به تهران سفر کند . در این سفر با مشاهده روستاهای اطراف تهران به این فکر افتاد که در تهران می توان کار را توسعه داد و به اقتصاد خانواده نیز کمک بیشتری کرد .
او جهت احیاء کارگاه مجبور شد از خانه خود استفاده کند و از آنجا که فضای کافی برای این کار وجود نداشت آشپزخانه خود را به این کار اختصاص داد . نیمی از اشپزخانه کارگاه شد و نیمه دیگر وسایل پخت و پز . فرزند کوچک ترش را نیز باید در همان محوطه نگهداری می کرد . او در آن شرایط برای بهداشتی شدن محیط مرتب اسفند دود می کرد . در سال های نخست به بافت انواع گلیم – قالی و تابلوفرش پرداخت . او همزمان از مادر همسرش نیز نگهداری می کرد . همسرش که او را در انجام کلیه امور به طور همزمان و به خصوص مراقبت از فرزندان و انجام امور خانه داری توانمند می دید مخالفت خود را کاهش داد و به تدریج آزادی عمل او بیشتر شد .
او با این امکانات به آموزش قالیبافی به زنان میانه می پرداخت . در آن زمان فکر می کرد که این کار می تواند به زنان دیگر هم کمک کند و اگر خود را به عنوان استاد این حرفه سربلند نگه ندارد دیگران هم سربلند نخواهند شد و اگر سختی را تحمل نکند زنان دیگر منطقه فرصت دیگری برای کار کردن نخواهند داشت . او سعی کرد زنان و دختران فامیل خود و همسرش را آموزش دهد و آنها را به این هنر بکشاند.
او معتقد است که هیچ دری تاکنون به رویش بسته نشده و دنبال هر کاری رفته موفق بوده است او مطرح می کند که ” بی مشکل خداست . ”
او از جهت توسعه و رونق حرفه خود علاقمند بود به تهران بیاید همسرش را راضی کرد و در سال 1348 به تهران مهاجرت کردند .
سال های توسعه
او پس از کسب اجازه از همسرش آموزشگاه قالی بافی دایر کرد . او که همزمان با جهاد سازندگی در آموزش قالیبافی همکاری می کرد توانست از وزارت کار مجوز آموزشگاه را کسب نماید . سرمایه اولیه را با وامی که از طریق وزارت کار به مبلغ سه میلیون ریال دریافت کرده بود تامین نمود .
او معتقد است با کمکی که همسرش به او کرد یعنی موافقت برای تاسیس آموزشگاه آزادی خود را بازیافت و توانست برای انجام کارهای خود به ادارات مراجعه کند .
در سال 1372 تصمیم گرفت که یک شرکت تعاونی تولیدی قالیبافی ایجاد کند. اعضاء اولیه 7 نفر بودند و سرمایه اولیه 2 میلیون ریال. یکسال طول نکشید که اعضاء به 80 نفر رسیدند. او جهت تامین سرمایه به وزارت تعاون مراجعه کرد و حدود دو سال برای دریافت وام دوندگی کرد. برای او مهم بود که این وام را بگیرد. برایش مهم نبود که تا چه میزان باید پیگیری کند. و بالاخره بعد از دو سال موفق به دریافت وام شد. او اعتقاد دارد که باید مبارزه کرد و خواستن توانستن است. او از نظر مهارتی خود را تقویت نموده است. روش او مشاهدات عینی آثار افراد دیگر در مناطق مختلف کشور است و خود این مشاهدات را تحقیقات خوبی برای کسب مهارت ها می داند. وقتی می شنود که استادی در گوشه ای از ایران با روش خاصی کار می کند مسیر او را رد یابی کرده و به سراغش می رود و استانداردهای کار او را فرا می گیرد. او علاقمند است که نقشه های مختلف اقوام مختلف ایران را در تصویر فرش خود ترسیم کند و تصویر شخصیت ها و آثار فرهنگی و مذهبی را در آثار خود مدنظر قرار می دهد. به همین دلیل بر این باور است که ” تاریخ باف ” است.
او در همان ایام کلاس های نهضت سواد آموزی را سپری کرد و به خواندن و نوشتن مجهز شد. او قصد دارد تحصیلات خود را تا پایان مقطع ابتداعی ادامه دهد. بر این باور است که کار هایی را که مردان انجام می دهند زنان نیز قادر به انجام آن هستند. چون انسان هر کاری را بخواهد می تواند انجام دهد.
فرزندانش را نیز در حرفه خود وارد ساخته است . و پسرانش به عنوان مربی آموزشگاه برای آموزش با پسران و دخترش به عنوان مربی آموزش دختران با او همکاری می کنند .
او در نمایشگاههای زیادی شرکت کرده و تاکنون 9 تشویق نامه دریافت کرده است . فروش او به صورت مستقیم در نمایشگاهها و نیز کارگاهها می باشد . او برای معرفی شرکت خود تا حدی تبلیغ کرده است . و به واسطه شرکت در نمایشگاههای بین المللی تاکنون توانسته است از کشورهایی همچون ترکیه – دبی و استرالیا سفارش بگیرد . اومعتقد است که هر نقشه ای که درآمد زا باشد باید بافت و ” هر گره را به منزله یک سکه می داند ”
او تاکنون توانسته است در سه آموزشگاه خود 150 نفر از جوانان مستعد را آموزش دهد . سالانه حدود 80 نفر را آموزش رایگان می دهد . و برای افراد بی بضاعت بچه های یتیم و بیوه زنان به طور رایگان آموزش می دهد . اکثر کارآموزان را زنان و دختران تشکیل می دهند . اما امکان استفاده پسران نیز از این آموزشگاه وجود دارد .او علاوه بر فعالیت آموزش در آموزشگاههای خود به طور مجانی به سازمان بهزیستی برای آموزش دختران دم بخت و یا زنان بی سرپرست می رود .
او عنوان می کند که عاشق کارش است و هیچگاه تصور نمی کند که از این کار خسته شود . او معتقد است که باید قوت قلب دیگران باشد . او پذیرفته که اگر 100 بار هم برای پیگیری کارش به اداره ای مراجعه کند باید برود
و در غیر این صورت هیچ کس هیچ کاری را شروع نخواهد کرد . او می گوید ” اگر با برخورد منفی مسئولین خسته شویم یعنی شکست باید خستگی ناپذیر بود ”
او معتقد است که حس ششم مقاومت صبر و حوصله زن عواملی است که زن را قادر می سازد نسبت به حل مشکل از مرد جلو تر باشد او می گوید ” صبوری مشکلات را خرد می کند ” او نحو برخورد با مسایل را خیلی مهم می داند .
در مورد اعضا و کارآموزان عنوان می کند که سواد آنها از او بیشتر و سن آنها از او کمتر است و همیشه در این فکر است که افراد بعد از خود او از نظر کیفی بالاتر باشند . او بر این باور است که حتی از یک بچه دانا هم باید دستور گرفت و این را رمز موفقیت خود می داند . او این روحیه را ارث مادری خود می داند.
او می گوید شاگردانش اکنون در دانشگاهها و موسسات مختلف درس می دهند و دیگر آنها شاگر او نیستند بلکه استاد او می باشند .
او از ساعت 8 صبح تا 9 شب مشغول به کار است . و معتقد است که مدیریت در وجودش نهفته است . سرکشی کلیه کارگاهها به عهده اوست . او تاکنون مساله ای با نهاد های مرتبط با حرفه اش از جمله وزارت کار – وزارت تعاون – دارایی و شهرداری نداشته و معتقد است اگر قوانین را بدانیم و ضوابط را عمل کنیم مشکلی نخواهد بود . البته پیگیری لازم است.
آینده نگری
او در آرزوی آنست که در روستای خود کارخانه ای دایر کند. او برای روستای خود امکانات زیادی از جمله خط تلفن فراهم ساخته است و در صدد آنست که آرزوی خود را به گونه ای تحقق بخشد .
همچنین معتقد است که در اقتصاد ایران بعد از نفت فرش حرف اول را می زند. و این هنری است که به ایرانیان اختصاص دارد و بقیه هم از ما کپی برداری نموده اند. او علاقمند است که بیشتر به زنان بیکار به این حرفه روی آورند.
او آرزو دارد با توسعه حرفه خود در سه عرصه تاثیر گذار باشد: اشتغال – هنر ایرانی در فرش و درآمد زایی در اقتصاد کشور.
موانع دلایل و راههای رفع یا کاهش موانع
خانم مهرویه پازانی
منطق گفت و گو- انجام کلیه امور خانه داری توسط شخص خود- تنظیم امور خانه- همراهی برادر و پسرخود
نگهداری توسط خود و همراهی فرزند در محل کار
استفاده از فضای منزل
تولید محصول در منزل- همکاری برادرش- آموزش کارآموزان- استفاده از وام- تاسیس آموزشگاهها
پیگیری
شرکت در نمایشگاهها- همراهی برادرش- بالا بودن کیفیت محصول و در نتیجه جذب مشتری- توسعه بازار از طریق کارآموزان
استفاده از تبلیغات- جذب و استفاده از بازاریاب
تاکید بر نقش زن به عنوان خانه دار
مشغله کاری
مخالفت همسر- کمبود سرمایه شخصی
کمبود سرمایه شخصی
بروکراسی اداری
تغییر مکان- کمبود شناخت بازار- ضعف سواد موانع زنان کارآفرین:
حساسیت های همسر
محدودیت نگهداری فرزند
موانع عمومی:
کمبود امکانات فیزیکی
مشکل منابع مالی
تاخیر در دریافت وام
مشکل بازاریابی و فروش
مطالعه موردی ( 5 )
خانم صدیقه گیاهی
خانم گیاهی 44 ساله موسس و مدیر عامل شرکت تعاونی الزهرا واقع در روستای امیر آباد استان خراسان می باشد. فعالیت اصلی این شرکت خدمات تولیدی و مصرفی و در زمینه فعالیتهای آن- کشاورزی – قالیبافی – ابریشم دوزی – قلاب بافی است. این شرکت فروشگاهی جهت فروش کالای تولید شده و سایر کالاهای مصرفی روستا دایر نموده است که مسئولیت اداره آن به عهده اوست. اعضاء این شرکت 240 نفر می باشند و کلیه اعضاء زن هستند. این تعونی توانسته است با عضو گیری در چهارده روستای مجاور شبکه خود را توسعه دهد.
سال های اولیه
خانم گیاهی در سال 1330 در مشهد متولد شد. او آخرین فرزند خانواده است. مادرش خانه دار و پدرش کدخدا کشاورز و همچنین مدیر عامل شرکت تعاونی روستای امیر آباد بود. پدرش مردم دار و مردم دوست بوده و پشتکار و پیگیری او درخدمات مربوط به امور روستا در نزد مردم معروف می باشد. او تاثیر روحیات پدر را بر خود زیاد می داند. تحصیلات او تا پنجم ابتدایی است.
او در سال 1352 ازدواج کرد. همسر وی از کارکنان استانداری است. تحصیلات همسرش نیز مانند او تا پنجم ابتدایی است. او که در کنار پدر با کشاورزی آشنا شده بود به اتفاق همسرش تصمیم گرفت که کشاورزی را حرفه اصلی خود قرار دهد و با فاصله کوتاهی پس از ازدواج به روستای امیرآباد مهاجرت کرد.
همسرش از کار دولتی کناره کشید و خود را بازخرید کرد و نسبت به خرید یک تراکتور اقدام نمود.
برای انجام مقدمات کار 15 کارگر با آنها همکاری می کردند. او چندین کیلومتر با کارگران تا مزرعه پیاده روی می کرد و شبهای زیادی با آنها به اتفاق همسرش در بیابانها می ماند. او از همان ابتدا ارتباط صمیمانه ای با کارگران برقرار می کرد و رفتار و برخوردهای آنان را از نزدیک مراقبت می نمود.
همسرش نیز به عنوان مدیر عامل تعاونی امیرآباد انتخاب شد. او و همسرش که همواره در همه امور با یکدیگر همکاری نزدیک داشتند در این تعاونی نیز همکاری خود را ادامه دادند.
او همزمان فعالیت های کشاورزی خود را با تولید محصولاتی از قبیل پنبه گندم و جو ادامه داد تا سال 1373 شرکت تعاونی تولید و مصرف را تاسیس نمود .
سالهای توسعه
پیشنهاد ایجاد تعاونی توسط سازمان تعاون روستایی وزارت کشاورزی داده شد و وقتی موضوع در روستای امیرآباد مطرح شد مردم روستا به دلیل شتاخت نقش فعال او و به اعتبار خانوادگیش او را برای این کار کاندید کردند . در ابتدا او به دلیل آنکه یکی از سه فرزندش سه ساله بود نگران بود که نتواند مراقبت کافی از کودک خود کند و از این نظر در ابتدا این پیشنهاد را قبول نکرد . او اصرار مردم در مورد کاندید شدن وی برای راه اندازی تعاونی را شبیه به مراسم خواستگاری که با سماجت تمام انجام می شود تعبیر کرد . بالاخره همسر وی او را راضی کرد که این پیشنهاد را قبول کند و به او قول داد که کمکش کند .
او در شروع نسبت به عضو گیری اقدام نمود . با آنکه مردم خود پیشنهاد دهنده بودند زنان تمایلی به عضو شدن از خوشان نشان نمی دادند به طور کلی شرایط فرهنگی آن منطقه به گونه ای است که حظور اجتماعی زن چندان پسندیده نیست و نسبت به کارکردن زنان در محیط خارج از خانه مخالفت وجود دارد . از این رو زنان با موانع جدی برای حظور خود در تعاونی روبرو و نیز خود در این محیط صاحب چنین فرهنگی شده بودند . به همین دلیل او مکررا به درب خانه مردم می رفت تا زنان را راضی به عضویت در تعاونی نماید . او در مواقعی مجبور بود برای عضو گیری افراد سه با به منزلشان برود . یک بار برای توجیه عضویت آنان که در صورتی که خود می پذیرفتند مطرح می کردند که باید از همسرشان اجازه بگیرند و نتیجه را بعد اعلام می کنند . در نتیجه بار دیگر برای کسب اجازه همسر و بار سوم برای دریافت حق عضویت آنها می رفت برای این منظور تلاش زیادی صرف می کرد . برخی از شب ها به خانه ها مراجعه می کرد در بازگشت سگ های ولگرد او را دنبال می کردند . با صرف وقت زیاد برای اقناع و توضیح جهت ضرورت حظور آنان بالاخره موفق شد در روستای امیرآباد و دو روستای مجاور دیگر (تقی آباد و آبگرم ) 240 نفر را عضو نماید. سرمایه اولیه تعاونی 1200000 ریال بود .
با این حال پس از عضو گیری برخی از مردان می گفتند : ” بروید خانه های تان بنشینید ” و ” آقایان تا حال چه کرده اند که از این پس زنان می خواهند انجام دهند ” یک روز کلیه اعضاء را به مسجد روستای امیرآباد دعوت کرد تا در مورد نقش تعاونی با آنها صحبت کند. او پس از تثبیت تعاونی فروشگاهی را جهت تامین مایحتاج عمومی در روستای امیرآباد در مکانی اجاره ای دایر نمود و سپس دو فروشگاه دیگر در دو روستای همجوار تاسیس کرد. 20% درآمد هر فروشگاه به فروشنده تعلق می گیرد. در فروشگاه لوازم خانگی – خواربار – پوشاک و نیز تولیدات تعاونی عرضه می شود. کلیه خریدهای فروشگاهها و حمل و نقل آن توسط او صورت می گیرد .
ائ به مرور فعالیت تعاونی را توسعه داد و زنان روستاهای دیگر کلات را نیز به عضویت در تعاونی فرا خواند به طوری که تعداد اعضاء متعلق به 6 روستای کلات می باشد و 14 روستای در این بخش از خدمات تعاونی بهره مند می شوند.
او از طریق گسترش ارتباطات خود و جلسات توجیهی مکرر خصوصی و جمعی با زنان روستایی موفق شد بسیاری از اعضاء را در زمینه های مختلف تولیدی به کار گیرد.
زمینه های اصلی تولید تعاونی عبارتند از: کشاورزی – قالیبافی – ابریشم دوزی – قلاب بافی – کیف بافی – خیاطی و گلدوزی.
این موضوع باعث شد که زنان زیادی در رشته های فوق شاغل شده و موجب افزایش اشتغال و درآمد سازی این قشر محروم از شغل گردید به طوری که
35 نفر در نوار بافی
35 نفر در قالیبافی
60 نفر در خیاطی و گلدوزی
400 نفر در کشاورزی ( محصولات پنبه- نخود و لوبیا و… ) و دامداری
و بقیه در سایر رشته ها فعال می باشند .
به غیر از کشاورزی سایر فعالیتها در خانه صورت می گیرد به طور کلی این تعاونی توانسته است حدود 600 شغل برای زنان روستائی ایجاد نماید.
این تعاونی هر ساله توانسته است از طریق سازمان تعاونی روستایی از تسهیلات اعتباری بانک کشاورزی استفاده نماید. به طوری که تاکنون حدود سیصد میلیون ریال وام دریافت نموده است. هر وام باید ظرف 9 ماه بازپرداخت شود. این تعاونی در بازپرداخت اقساط خوش حساب می باشد. وام ها در مقابل طرح ها پرداخت می شود و از این نظر لازم است برای توجیح طرح ها وقت زیادی صرف شود. در برخی موارد که طرح ها از نظر مسئولین پذیرفته شده نیست وقت برای اقناع آنها بسیار باید صرف گردد.
او دارای سه پسر می باشد . پسر بزرگش دارای لیسانس حسابداری و حسابدار تعاونی است . دو فرزند دیگرش دانش آموز می باشند . آنها و به خصوص پسر بزرگ به او در امور تعونی کمک می کنند . همسرش نیز که همواره همکاری نزدیکی با او دارد در کلیه امور در کنارش می باشد . او معتقد است ” که اگر همسرش نباشد هیچ کاری نمی تواند انجام دهد ” همسرش در رفت و آمد های او به مشهد جهت خرید حمل و نقل اجناس و حساب های تعاونی به او بیشترین کمک را می کند . او می گوید که همه آنها به عنوان خانواده تعاونی می شناسند .
او تعاونی را فرزند خود می داند و معتقد است تعاونی را مانند بچه باید مراقبت کرد و علاقمند است که به مردم همیشه خدمت کند . او به غیر از ساعاتی که در خواب است بقیه وقت خود را صرف کار می کند . او مرتب در 14 روستای بخش در رفت و آمد است و به فعالیتهای تحت پوشش تعاونی سرکشی می کند .
همزمان به زمین های کشاورزی شخصی خود نیز رسیدگی می کند . همچنین عضو کمیته امور بانوان بخش کلات است . او خود را به خاطر انجام امور تعاونی از معاشرت های فامیلی تقریبا محروم کرده است و تنها تفریح او سالی یک بار به سفر سوریه است .
او برای انجام بسیاری از امور تعاونی از امکانات و هزینه شخصی خود استفاده می کند . تعاونی فاقد اتومبیل است و او برای حمل و نقل اجناس از اتومبیل شخصی همسرش استفاده می کند . هزینه های بسیاری از رفت و آمدهای به شهر از محل هزینه های شخصی اوست . چون معتقد است که تعاونی بنیه مالی برای این هزینه ها را ندارد .
او سالی یک بار در کلاس های آموزشی که در سازمان تعاونی روستائی تشکیل می شود شرکت می کند . خود نیز مدد کار کشاورزی است .
از طرفی برای اعضای تعاونی نیز در رشته هائی که تعاونی به آنها می پردازد کلاس های مختلفی برگزار می کند . برای کسانی که هم مشکل مالی دارند شرکت در کلاس مجانی است . محدودیت هایی که برای زنان روستائی از طرف همسرانشان جهت رفت و آمد از یک روستا به روستای دیگر وجود دارد موجب شد که او برای استفاده زنان و دختران از کلاس های آموزشی تدابیری بیندیشد . به طوری که با مربی مربوطه توافق کرد که در دو شیفت و در سه روستا آموزش دهد .
او سعی می کند فیلم های آموزشی در زمینه کشاورزی – بهداشت – مسائل خانواده و اشتغال برای زنان روستایی مناسب است را از سازمان تعاونی روستایی تهیه کند . برای استفاده آنان یک دستگاه ویدئو خریداری و به همراه یک دستگاه تلویزیون که در سالن منزل خود قرار داده با دعوت از زنان روستایی فیلم های مزکور را به نمایش می گذارد.
او حتی برای مبارزه با بیسوادی در سطح روستا اقدام به برگزاری تاتر حمل نموده است و خود بازی هم کرده است ( به عنوان شخص بیسواد ) این تاتر در 22 بهمن اجرا شد. سناریوی تاتر نیز توسط او نوشته شده است.
او در مورد برخی محصولات تولیدی تعاونی مانند نوار بافی معتقد است که در تهران می تواند فروش خوبی داشته باشد. چون فروش آن در سطح بخش محدود است اما هیچگاه دنبال فروش آن در تهران نرفته است و معتقد است بازاریابی در تهران مشکل است.
او تاکنون توانسته است فعالیتهای تعاونی را در 8 نمایشگاه به نمایش بگذارد. او برای جلب توجه مسئولین حتی با نمایندگان مجلس مکاتبه می کنند و یکبار نیز نمایندگان مشهد را ( در دوره پنجم مجلس ) برای بازدید روستا دعوت کرد و آنها نیز آن روستا را مورد بازدید قرار دادند. او معتقد است این بازدید روی مردان روستا و ارایه طرح های بعدی تاثیر زیادی گذاشت. او می گوید: ” اگر لطف خدا نباشد هیچ کاری نمی توان انجام داد. ” او در سال 78 از اداره کشاورزی استان خراسان لوح تقدیر دریافت کرد.
او برای کسب اطلاع از اقدامات سایر تعاونی ها و استفاده از تجارب آنها با برخی از تعاونی ها ارتباط داشته است و حتی برخی را مانند تعاونی گناباد از نزدیک بازدید کرده است. او سعی می کند جهت انجام امور روستا از همه امکانات و همه افرادی که با آنها ارتباط برقرار کرده است به تناسب استفاده کند. حتی سعی می کند در مجالس مختلف حتی مهمانی و عروسی که همه اهالی روستا جمع هستند مسائل تعاونی را جهت اطلاع و تصمیم گیری و مشورت مطرح و به بحث بگذارد.
ارتباط صمیمانه او با مردم وو اقدامات انجام شده طی این سالها موجب شد که نقش او در روستا شاخص گردد به طوری که کلیه مشورت ها و یا حل مسائل و دعواها در منزل او مطرح و حل و فصل می شود. حتی پاسگاه بخش در مواردی جهت مشکلات امنیتی یا برخورد با فردی مثلا معتاد با او مشورت می کند. نظرات او در نزد روستائیان محترم است.
او در زمان تاسیس تعاونی روستای امیرآباد و سایر روستاهای کلات فاقد برق سراسری بودند. او تصمیم گرفت تا نسبت به تامین برق موضوع را با شورای روستا مطرح نماید. پس از پیگیری های او درخواست برق از طرف شورا به اداره برق ارسال گردید به همین دلیل پس از ارسال تقاضای برق حدود 6 ماه موضوع را پیگیری کرد و دو ماه از این مدت را به صورت مستمر به اداره برق و جهاد کشاورزی رفت و آمد داشت تا آنکه بالاخره برق منطقه وصل شد.برای تامین هزینه های کنتر برق مردم از طریق تعاونی اقدام به تاثیر وام نمود و پس از دریافت وام 60 میلیون ریال توانست به اعضاء وام دهد از محل آن را سهم کنترها را دریافت و خود به حساب اداره برق واریز و برای دریافت فیش های کنتر مردم پیگیری کرد . او معتقد است که تا دنبال کاری نرویم هیچ گاه موفق نخواهیم شد .
این حرکت اثر زیادی روی مردم که نسبت به نقش زنان ناباور بودند گذاشت . او معتقد است که عده ای می خواهند شخصیت زن را پایین بیاورند . و حتی بعضی از زنان خودشان را از تصمیمات اساسی کنار می کشند و فکر می کنند درمانده هستند . باید با کار بیشتر زنان با این موضوع برخورد شود.
او با همکاری جهاد سازندگی و شورای روستا علاقمند بود تا روستا را از حالت خاکی خارج سازد و به همین دلیل با جهاد و اداره راه و بخشداری وارد مذاکره و مکاتبه شد . برای جا افتادن موضوع مجبور بود امضاء های زیادی از مردم برای مسئولین جمع کند .به هنگام جمع آوری امضاء ها برای برخی از مردان روستا سخت بود که یک زن چنین اقداماتی دست زده و مواردی هم بود که مطرح می کردند که “برای ما مرگ بهتر است تا این که دنبال امضاء یک زن برویم ” او سعی می کرد که برخورد های آنان را به روی خود نیاورد و با آنان وارد مذاکره شده و فواید این اقدام را به ایشان توضیح دهد . و چنین وانمود می کرد که همگی باید این اقدام را انجام دهند و منحصر به فرد خاصی نیست .
با همه دوندگی ها بالاخره پس از یک سال موافقت آسفالت کردن را اخذ کرد . ار طرفی جهاد سازندگی را قانع کرد که در ورودی روستا یک میدان درست شود که این خواسته او توسط جهاد انجام شد . برای جدوا بندی خیابان ها و روستا ها قبل لز آسفالت لازم بود که برخی قسمت های منازل که جزء طرح بودند خراب شود . این موضوع برای بسیاری سنگین بود . او مجبور شد برای راضی کردن مردم از طراحان بخواهد که طرح را به گونه ای تنظیم کنند که ابتدا هر تخریبی از خانه او شروع شود . پس از مشاهده این موضوع مردم راضی به همکاری شدند و بالاخره پس از یک سال تلاش و پیگیرش روستا آسفالت شد .
لوله کشی آب روستا نیز مشکل داشت به طوری که به هنگام بارندگی تخریب می شد و در برخی مواقع تا 10 روز آب قطع می شد . او جلسات زیادی با بخشداری و سازمان آب و با همکاری شورا داشت .برای این منظور نیز حدود 2 ماه پیگیری مستمر کرد تا آب روستا وصل شود .
روستا فاقد نانوایی بود. به همین دلیل نان را از مشهد به روستا می آوردند و یا برخی از خانه ها خود پخت می کردند. نانی که از مشهد به قیمت 120 ریال خریداری می شد در روستا به قیمت 250 ریال به فروش گذاشته می شد او برای دایر کردن نانوایی ماشینی تقاضای خود را از سال 73 به شورای آرد و نان فرمانداری و بخشداری و سازمان تعاون روستایی فرستاد. و برای این منظور نیز شروع به پیگیری مداوم نمود.
آنها مطرح می کردند که نانوایی برای روستا زیان ده می باشد و با وام آن موافقت نکردند. حتی سازمان تعاونی به او گفت که نمی تواند وام را بازپرداخت نماید. او برای توجیه مطلب مجبور شد چندین بار به هزینه خود به شورای آرد و نان تهران مراجعه نماید. او معتقد است اگر صدها بار برای این موضوع مراجعه کند باز هم خسته نمی شود. چون کار باید انجام شود.
بالاخره پس از گذشت سال ها دوندگی توانست 6 میلیون وام با بهره 16% برای تامین نان ماشینی دریافت نماید. نانوایی را در ملک شخصی خود ساخت و اخیرا راه اندازی شده است. او به منظور صرفه جویی درهزینه جهت بازپرداخت وام نانوایی فقط یک شاطر استخدام کرده است و خود همسر و پسرش در پخت نان کمک می کنند. او قصد دارد محل فروشگاه تعاونی و دفتر تعاونی را در کنار نانوایی منتقل سازد تا همه فعالیت های اداری و خرید و فروش تعاونی در کنار هم قرار گیرد
آینده نگری
او جهت توسعه و رفاه روستا در پی آن است که نیازهای دیگر روستا را تامین کند . به دنبال آن است که با دریافت وام های بلند مدت در دو راهی ورود به روستای خود یک پمپ بنزین تاسیس نماید . همچنین در پی آن است که با ایجاد یک مخزن شیر برای دامداران روستای امیر آباد و روستاهای اطراف تسهیلاتی ایجاد کند . در حال حاظر دامداران خود به صورت فردی شیر خود را به فروش می رسانند در حالی که در این حالت فروش به صورت جمعی از طریق تعاونی و به شهرستان مشهد خواهد بود .
موانع دلایل و راههای رفع یا کاهش موانع
خانم صدیقه گیاهی
راههای رفع یا کاهش موانع دلایل موانع
همکاری مشترک با همسر- جلب همکاری فرزندان در تعاونی
گفتگو و ارتباط از طریق مراجعه به منازل و استفاده از مراسم و
محافل جمعی جهت اقناع آن
مدارا- تلاش- اثبات موفقیت
فراهم نمودن امکان کار در منازل برای آنان- برگزاری برنامه های آموزشی در تک تک روستا جهت رفع مشکل رفت و آمد آنان- تشکیل جلسات در منزل خود جهت نمایش فیلم های آموزشی- جلب اعتماد در میان اهالی کلیه روستا
استفاده از وام- تاسیس فروشگاه- تاسیس نانوایی
توسعه بازار در 14 روستای مجاور شرکت در نمایشگاه
استفاده از مهارت های ارتباطی- فراهم ساختن فرصت جهت بازدید مسئولین از روستا ها- پیگیری مراحل اداری- همکاری مشترک با همسر- استفاده مناسب از کلیه امکانات و منابع محیطی
همکاری مشترک با همسر- استخدام فرزند خود به عنوان حسابدار شرکت- استفاده از منابع موجود
مشغله کاری و کمبود وقت
پسندیده نبودن حظور اجتماعی زن- کسب مجوز از همسر
عدم باور به توان و نقش زن در انجام امور اجتماعی
تعصبات محلی به خصوص از طرف مردها
کمبود سرمایه شخصی و اعضاء تعاونی
عدم شناخت کانال های ارتباطی شهری به ویژه تهران
عدم پذیرش طرح های توسعه در پرداخت وام ها- بوروکراسی اداری
تحصیلات کم
موانع زنان کارآفرین :
مشکل نگهداری فرزندان
پرهیز زنان روستا از عضویت در تعاونی
نگرش منفی برخی از اهالی روستا
پرهیز برخی از اعضاء از ایفای نقش در خارج از منزل (حتی شرکت در برنامه های آموزشی در روستای دیگر)
موانع عمومی
کمبود منابع مالی
مشکل بازاریابی و فروش
تاخیر در موافقت های اصولی طرح های توسعه
عدم آگاهی از دانش و مهارت های بازاریابی
مطالعه موردی ( 6 )
خانم سهیلا حسن زاده
خانم حسن زاده 38 ساله مدیرعامل تعاونی سوزن دوزان واقع در روستای ممقان در آذربایجان شرقی است . سوزن دوزی یکی از محصولات عمده صنایع دستی ایران است . این هنر جهت تهیه کلاه – رومیزی – کوسن – جلیقه و موارد شبیه آن به کار می رود.
مواد اولیه آن ابریشم است دوزندگان آن عمدتا زنان هستند . که توانسته است با عضو گیری 250 زن و دختر جوان در ممقان برای آنان شغل ایجاد کند و به درآمد خانوادگی آنها بیفزاید .
مشتری اصلی تعاونی سازمان صنایع دستی است . او توانسته است محصولات تعاونی را به بازار تهران و اصفهان نیز به طور مستقیم وارد کند .
سالهای توسعه
خانم حسن زاده در سال 1341 در اسکو واقع در آذربایجان شرقی به دنیا آمد . او فرزند پنجم خانواده است . پدرش راننده و مادرش معلم بود . مادرش روحیه مدیریتی قوی در خانواده داشت . او تحت تاثیر روحیه مادرش قرار گرفت . از خردسالی به خیاطی و گلدوزی و نقاشی علاقه زیادی داشت . از طرفی همیشه علاقه داشت که به مردم روستا خدمت کند .
در سال 1351 موفق به اخذ دیپلم شد و پس از آن به کلاس های مختلف ماشین نویسی- خیاطی و گلدوزی و قالیبافی رفت. او اطلاع کسب کرد که در ممقان هنر سوزن دوزی رواج داشته و صنعتی قدیمی در آن منطقه است. علاقه به هنر از یک سو و علاقه به خدمت به روستائیان از دیگر سو به سمت ممقان کشاند و به عنوان مسئول دفتر صنایع دستی آن منطقه مشغول به کار شد. پس از اشتغال متوجه شد که صنعتگران به صورت انفرادی در خانه های خود کار می کنند و قدرت فروش ندارند. با صنعتگران که همگی زن بودند ارتباط برقرار و آنها را راضی کرد تا تولیدات خود را به این دفتر منتقل و به فروش برسانند. او زنان را در مدرسه و یا در مسجد جمع کرده و برای آنها در این مورد صحبت می کرد.
این روش را در سال 62 در قالب پروژه سوزن دوزی ممقان برای سازمان صنایع دستی انجام داد به این صورت که زنان صنعتگر مواد اولیه ( ابریشم ) را از دفتر صنایع دستی خریداری می کردند و پس از تولید به صنایع دستی می فروختند. و عملا فروش محصولات آنان به بازار به دفتر صنایع دستی محول گردید. با آن که توانست صنعتگران را جذب کند اما آن سازمان نتوانست در پرداخت به موقع تعهدات خود پاسخگوی صنعتگران باشد و از طرفی صنعتگران می خواستند از محصولات خود درآمد کسب کنند.
او در سال 65 ازدواج کرد همسر او مهندس مکانیک و شاغل در یکی از شرکتهای صنعتی می باشد. او با توجه به مشکلات خود تصمیم گرفت که در سال 67 تعاونی سوزن دوزان را ایجاد کند. تعاونی با 134 نفر عضو آغاز شد. و پس از چهار ماه این تعداد به 250نفر رسید. سرمایه اولیه تعاونی 520000 ریال بود. او توانست از محل تبصره 3 و صندوق اداره تعاون هر ساله در حدود 30 تا 100 میلیون ریال وام دریافت کند. او سعی کرده است تاکنون بازپرداخت وامها را به موقع انجام دهد. حتی برخی اوقات که با مشکل نقدی مواجه بود قرض کرده از اقساط بانک را پرداخت می کرد. خوش حسابی تعاونی باعث شد که هر ساله وام به آنها داده شود. روش کار اینگونه است که کلیه صنعتگران سفارشات بازار را از تعاونی گرفته و در خانه به تولید مشغول می شوند. در این منطقه حظور اجتماعی زن خیلی پذیرفته شده نیست. به همین دلیل رفت و آمد زنان فقط در حد تحویل محصول و سفارش گرفتن است. آنها در این فاصله نمی خواهند با هیچ مردی در تماس باشند. به همین دلیل او ترتیبی داده است تا کلیه خدمات توسط زنان صورت گیرد حتی هنگام حمل محصول کلیه محموله ها توسط زنان از دفتر تعاونی تا درب ماشین حمل می شود. فقط حسابدار تعاونی مرد است که آن هم تنها با او ارتباط کاری دارد. حتی اگر آن حسابدار در دفتر باشد در آن لحظه هیچ زنی به دفتر وارد نمی شود.
همچنین در دوره های آموزشی برای هیات مدیره و اعضاء تعاونی در تبریز می گذارند به جز او هیچ عضو دیگری شرکت نمی کنند. در نتیجه او خود به تنهایی در کلاس ها شرکت می کند و پس از بازگشت به آنها آموزش می دهد.
کار بازاریابی را خود شخصا انجام می دهد. بطوری که با مراجعه به فروشگاههای صنایع دستی و سازمان مرکزی صنایع دستی توانست بازار برای محصول تعاونی ایجاد کند. مشتری اصلی تعاونی سازمان مرکزی است. او در نمایشگاههای اداره تعاونی که هر ساله تشکیل می شود شرکت می کنند که اخیرا نیز در نمایشگاههای توانمندی های تعاونی های صادراتی شرکت کرده است .
او مستقیم به بازار تهران واصفهان مراجعه و توانست با برخی از فروشگاههای صنایع دستی وارد مذاکره و معامله شود. اکثر این سفرها را به اتفاق همسرش می رود اما هنگام ورود به مغازه خود تنها می رود . برخی اوقات نیز به فرزندانش می رود با بقیه شهرها از جمله یزد و شیراز از طریق مکاتبه و تماس تلفنی ارتباط برقرار می کند .
حساسیت بر روی کیفیت طرح های جدید و رنگ آمیزی مناسب از جمله مواردی است که به صنعتگران آموزش داده می شود . تا کنون 50 طرح جدید در تعاونی تولید شده است . اما طرح های جدید در بازار زیاد کشش ندارد . بلکه بازار بیشتر طرفدار طرح های سنتی است . موارد اولیه این صنعت عمدتا ابریشم الوان است . رنگ زنی ابریشم ها یا توسط تعاونی صورت می گیرد و یا در خارج از تعاونی و سفارش داده می شود .
مشتری اصلی تعاونی سازمان صنایع دستی است . که تقریبا 85% محصول تعاونی به آن سازمان عرضه می شود . تعاونی هر ساله قراردادی با آن سازمان جهت تولید سفارشات آن منعقد می کند به دلیل تاخیر در پرداخت اقساط قراردادها معمولا تعاونی از نظر نقدینگی با بحران مالی مواجه است . در نتیجه برای تامین مواد اولیه و هم برای پرداخت دستمزد ها به اعضاء دچار مشکل می شود . پیگیری های مالی و فروش محصول به سایر مشتریان وقت زیادی از او را می گیرد .
تا حدود چهار سال پیش سازمان صنایع دستی ابریشم را به قیمت ارزان به تعاونی عرضه می کرد که این عرضه نیز منتفی شده و اکنون تعاونی ابریشم را از بازار آزاد تامین می کند .
حساسیت او روی کیفیت محصول بسیار زیاد است . به طوری که در مواقعی که محصول اشکال کیفی داشته باشد به صنعتگر پس می دهد . حتی بارها برخی مشتریان به او گفته اند محصول را می توانید با کیفیت پایین تر ولی ارزان تر بدهید اما او نپذیرفته است . با این حال قیمت محصولات با محصولاتی مشابه صنایع دستی برابر است .
همسرش در برخی موارد از جمله تهیه گزارش های مالی اندازه گیری مواد اولیه و سایر گزارش های مرتبط به تعاونی همکاری می کند . همسرش این امور را از طریق کامپیوتر داخل منزل انجام می دهد . محل سکونت آنها تبریز می باشد او مجبور است هر روز 50 کیلومتر راه را برای آمدن به تعاونی و 50 کیلومتر برای بازگشت به منزل طی نماید .
او صاحب دو فرزند است یکی از آنها 5 سال دارد به مهد کودک رفته و دیگری که 10 ساله است در منزل می ماند.
او خود را از نظر اطلاع از قوانین و مقررات ضعیف و برنامه های آموزشی برگزار شده از طرف وزارت تعاونی را که عمدتا در زمینه مدیریت تعاونی و حسابداری است ناکافی می داند و عنوان می کند که به همین خاطر مبتکر اشتباهاتی شده که منجر به زیان گردیده است. از جمله در اثر اشتباهاتی که در سند دستمزد چند نفر شده بود از طرف اداره بیمه 20 میلیون ریال جریمه شد که با دوندگی زیاد توانست آن رقم را به 8 میلیون ریال برساند. او خود را نیازمند آموزش هایی در این زمینه می داند. و نیز از نهادهای ذیربط انتظار حمایت مالی بیشتر از جمله تخفیف جهت شرکت در نمایشگاهها دارد. و معتقد است که این نهادها باید حمایت جدی از تعاونی ها از خود نشان دهند.
او براین باور است که قوانین و مقررات باید برحسب شرایط محیطی وضع شود. برخی هزینه های زائد برای تعاونی وجود دارد که می توان با ایجاد ضوابط جدید آن را حذف کرد. فرضا از آنجا که سطح سواد اعضاء این تعاونی بسیار پایین و یا اکثرا بیسواد هستند و هیچ کدام روزنامه خوان نیستند دلیلی برای درج آگهی مجمع عمومی در روزنامه وجود ندارد و ابن ضابطه برای چنین تعاونی هایی جز فشار مالی که برای هر آگهی باید هزینه کند اثر دیگری ندارد.
آینده نگری
او علاقه زیادی به صادرات محصول تعاونی دارد و تاکنون از طریق مسافران که به خارج سفر می کنند چگونگی عرضه محصول در بازار خارج را سوال می کنند.
اخیرا همسرش از طریق بررسی یک پایگاه اطلاعاتی اینترنت در صدد است تا بتواند حضور یافته و محصولات تعاونی را معرفی کند تا زمینه های صادراتی برای محصولات تعاونی بوجود آورد. او اکنون نیازمند آن است تا روش مناسب و صحیح برای این منظور دسترسی پیدا کند و علاوه بر آن نسبت به الزامات جانبی آن مطلع گردد.
موانع دلایل و راههای رفع یا کاهش موانع
خانم سهیلا حسن زاده
راههای رفع یا کاهش موانع دلایل موانع
برقراری امکان کار برای آنان در منزل- ایفای کلیه نقش ها توسط خود
انجام کلیه امور توسط زنان
(حتی حمل و نقل)برقراری ارتباط کاری با آقایان از جمله حسابداری شرکت توسط خود
همکاری مشترک با همسر
نگهداری نزد آشنایان- استفاده از مهد کودک
ایجاد بازار در تهران و اصفهان- همکاری همسر- فراهم نمودن زمینه های حضور در اینترنت جهت معرفی محصول
استفاده از وام
استخدام حسابدار- همکاری با همسر
تعصبات محلی به ویژه از جانب همسران آنان
عدم مجوز از جانب همسران
ناپسند بودن مواجهه با مردان
عدم ایفای نقش توسط سایر اعضاء
مشغله کاری و کمبود وقت
تاخیر در پرداخت تعهدات مالی و ایجاد مشکل نقدینگی برای شرکت
کمبود سرمایه اعضاء و نقدینگی
عدم اطلاع کافی از قوانین اداری و حقوقی و مالی و شیوه های مدیریتی موانع زنان کارآفرین:
پرهیز اعضاء از ایفای نقش در خارج از منزل
پرهیز اعضاء از رویارویی با مردان در تعاونی
فشار کاری جهت ایفای کلیه نقش ها
محدودیت نگهداری فرزندان
موانع عمومی:
مشتری انحصاری
مشکل منابع مالی
ضعف آموزشی
مطالعه موردی ( 7 )
خانم زهره بهارلو
خانم زهره بهارلو 40 ساله کشاورز و صاحب مزارع گندم به وسعت 120 هکتار در حوالی شهرستان داراب در استان فارس می باشد .
علاوه بر گندم به کشت جو – ذرت و پنبه می پردازد اما محول اصلی گندم می باشد .
فعالیت خود را در دو قطعه زمین در فاصله های 50 کیلومتری و 30 کیلومتری داراب انجام می دهد . او توانسته است میزان تولید گندم را تا 8 تن در هکتار افزایش دهد و به عنوان مدیریت نمونه مزرعه در سال 77 در ایران شناخته شد .
سالهای اولیه
خانم بهارلو در سال 1339 در داراب و به عنوان اولین فرزند خانواده چشم به جهان گشود . پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود او تحصیلات خود را تا اتمام دوره کاردانی در رشته آموزش ابتدایی ادامه داد . در سال 58 در رشته گیاه پزشکی دانشگاه پذیرفته شد که یک سال بعد با تعطیلی دانشگاه مواجه شد. او در سال 61 در سن 22 سالگی ازدواج کرد . همسرش دیپلمه و کشاورز بود . پس از بازگشایی دانشگاهها با این تصور که نمی تواند همزمان با تشکیل خانواده به تحصیل ادامه دهد . وقت خود را صرف خانه داری و نگهداری فرزندانش نمود .او صاحب دو فرزند شد .
از سال 66 به مدت 6 سال در مقطع ابتدایی به تدریس پرداخت . او همسرش را در سال 72 براثر تصادف رانندگی از دست داد . پس از فوت همسر تصمیم گرفت که ادامه مزارع را خود بر عهده گیرد و از آن سال وارد عرصه جدیدی از کار شد .
سالهای توسعه
پس از فوت همسرش راههای مختلفی برای اداره زراعت پیش رو داشت . یکی آن که می توانست زمین را اجاره دهد راه دیگر این که به دست اقوام خود بسپارد . در آن زمان بسیاری از اطرافیان و آشنایان به او می گفتند که کار سنگینی است و نمی توانی موفق شوی و کشاورزی کار مردانه است . او سعی کرد روحیه خود را به خاطر فرزندانش حفظ کند . علیرغم آن که سالها از فضای کشاورزی دور بود تصمیم گرفت خود وارد کار شود . او که در کودکی و نوجوانی با کشاورزی پدرش از نزدیک آشنا بود تا حدود کمی به این رشته آگاهی داشت.
در مقطع شروع فعالیت به دو اقدام دست زد . نخست به دلیل شرایط اجتماعی و فاصله 50 کیلومتری زراعی خود احساس کرد که باید یکی از مردان آشنا و اقوام خود را با خویش همراه سازد . به همین دلیل یکی از اقوام مذکر خود را که دارای سابقه کشاورزی نیز بود راضی کرد تا با وی همراهی نماید . همراهی نامبرده مشکلات تنهایی او در جاده ها و یا رفت و آمد تا پاسی از شب و فشارهای اجتماعی ناشی از آن را تقریبا از بین برد . او می گوید : ” ناامنی ایجاد می کند که حتما با یک مرد باشم و مهمترین مانع برای یک زن این است که به تنهایی و مستقل نمی تواند کار کند .”
او به دلیل نیاز به اطلاعات فنی کشت محصول از خدمات مشاوره ای کارشناسان سازمان ترویج استفاده می نماید و در مواقعی که به کارشناسان دسترسی ندارند از طریق مطالعه منابع کشاورزی مشکل خود را رفع می کند.
ابتدا بر سه قطعه زمین با فواصل نسبتا زیاد ازهم داشت. برای اداره یک طرح و صرفه جویی در استفاده از آبهای زیر زمینی و نهاده های کشاورزی یک قطعه از آنها را فروخت و در نتیجه فعالیت خود را روی دو قطعه زمین باقی مانده متمرکز کرد.
وی معتقد است که اگر در یک قطعه فعالیت می کرد مشکلات کمتری داشت او می گوید: ” به دلیل وضعیت ناامن اجتماعی مجبور شدن که دو قطعه دیگر را به همان شکل حفظ نمایند.
وسعت زمین های وی 120 هکتار می باشد که در این مزارع به کشت گندم – جو در تابستان به ذرت و پنبه می پردازد. حدود 3 هکتار هم باغ مرکبات دارد. تعداد کارگران او به طور متوسط 10 نفر می باشد. و در فصل برداشت این تعداد بیشتر می شود. او سعی کرده است رابطه صمیمانه ای با کارگران برقرار سازد. به طور کلی معتقد است نحوی برخورد و رفتار او در محیط بسیار موثر است به طوری که تاکنون خرده ای به او گرفته نشده است.
بخش اندکی از نهاده های کشاورزی توسط دولت تامین می شوند اما نیاز او به نسبت زیادتر است. به طور مثال برای کشت ذرت مصرف بهینه کود سفید بین 10 تا 15 کیسه در هکتار است در حالی که دولت برای این مقدار فقط به توزیع 3 کیسه اقدام می کند. و در نتیجه مجبور است مابقی را از بازار آزاد تامین نماید. قیمت هر کیسه دولتی 1500/16 ریال در حالی که قیمت هر کیسه کود در بازار آزاد 4500 ریال می باشد. در مورد سم نیز برای هر هکتار ذرت دولت فقط دو لیتر سم در اختیار می گذارد در حالی که به 5 تا 7 لیتر سم نیاز می باشد. او معتقد است که نهاده های کشاورزی می تواند از طریق تعاونی های روستایی توزیع شود و کارشناسان کشاورزی با حضور در مزارع و راهنمایی کشاورزان نقش مثبت تری ایفا نمایند.
مشکل دیگر او عدم جواز حفر چاه است او در حال حاظر 3 حلقه چاه دارد درحالی که به 5 حلقه نیازمند است.
او می گوید در مورد ماشین آلات خیلی ضعیف هستم و کارآیی تراکتورهای ایرانی بسیار پایین است به طوری که عمل شیار آن 20 سانتی متر است در حالی که اندازه مطلوب آن بین 50 تا 60 سانتی متر می باشد . او در حال حاظر یک تراکتور در اختیار دارد که آن را کافی نمی داند. و مطرح می کند که یک پنجم محصول به خاطر کیفیت نامرغوب ماشین آلات ریزش داشته و به هدر می رود. اما او معتقد است که باید محصول استراتژیک کاشت.
محصول تولیدی خود را مستقیما به دولت می فروشد و نسبت به سود آوری و نقطه سر به سر محصولات خود را چنین ترسیم می کند “
گندم 3 تن در هکتار
پنبه 2 تن در هکتار
ذرت 5 تن در هکتار
جو 5/2 تن در هکتار
او به طور متوسط سالانه 5 تن گندم 4 تن جو 5/3 تن پنبه در هکتار محصول به عمل می آورد . او معتقد است چون باید محصول را به دولت فروخت در نتیجه نمی توان خود را عرضه کرد و به عرصه صادرات پا نهاد .
یکی دیگر از مسائل مبتلا به وی اختلافات مقطعی با همسایگان زراعی خود می باشد . گاهی اوقات به هنگام مرز بندی زمین توسط همسایگان به حریم زمین وی وارد می شود که موجب اختلاف گاها شکایت نیز می گردد . او می گوید ” اگر من مرد بودم جرئت نمی کردند که این برخورد را داشته باشند . ”
زمین های او به نام دو فرزندش است . او می گوید : ” طبق قانون انحصار وراثت فقط یک هشتم اموال اعیانی و محصولات وام ارث زن می باشد و از زمین و زراعت هیچ سهمی نمی برد در حالی که ارث مرد از زن یک چهارم زمین می باشد . فقط 15 هکتا زمین به نام وی می باشد که آن هم همسرش در زمان حیات خود به نام او کرده است .
او کلیه امور مالی را خود انجام می دهد . و سالانه حدود 200 میلیون ریال وام از بانک استقراض می کند و چون از نظر پرداخت به موقع اقساط در نزد بانک های عامل اعتبار لازم را دارد وام پرداختنی به او تقریبا سالانه در همین حدود صورت می گیرد .
او ساعات غیر کاری خود را در کنار فرزندانش می گذراند فرزندانش به ترتیب در مقطع دبیرستان و راهنمایی مشغول تحصیل می باشند و برای رسیدگی به آن و انجام پاره ای از امور خانه از مستخدم استفاده می کند . او در مورد رسیدگی به فرزندان می گوید برخی ساخته شده اند که فرزندان خود را تربیت کنند و ارخی دیگر ساخته شده اند که خود را بسازند که در نهایت برای ساختن فرزندان نیز مفید است . او خود را در زمره این دسته افراد جای می دهد .
آینده نگری
او اخیرا تقاضای تاسیس دامداری از جهاد سازندگی کرده است . و علاقه مند است ضمن این که فعالیت خود را از این طریق توسعه دهد به دلیل آسیب پذیری زمین فعالیت اقتصادی دیگری در کنار آن ایجاد کند .
برای این منظور قصد دارد که پسر بزرگش را برای همکاری با خود آماده نماید .
موانع دلایل و راههای رفع یا کاهش موانع
خانم زهره بهارلو
راههای رفع یا کاهش موانع
دلایل موانع
همکاری محارم
مدارا
استفاده از مستخدم – نگهداری توسط خود در ساعات غیر کاری
گفت و گو و شکایت
حداکثر بهره برداری از امکانات موجود – استفاده از چاههای غیر مجاز
مشکل رفت و آمد در جاده ها تا محل کار
عدم برخورداری از ارث همسر در مورد زمین
مشغله کاری و کمبود وقت
احجاف همسایگان زراعی به او به دیده یک زن
پایین بودن کیفیت ماشین- آلات – عدم مجوز حفر چاه موانع زنان کارآفرین:
ناامنی اجتماعی
محدودیت های قانونی
محدودیت نگهداری فرزند
شکستن حریم زمین زراعی او
موانع عمومی:
عدم برخورداری از امکانات لازم و مناسب
مطالعه موردی ( 8 )
خانم بهجت بشارت
خانم بهجت بشارت 42 ساله صاحب کارگاه تولیدی لباس محلی بابک است . او انواع لباس محلی اقوام مختلف ایرانی را تولید و در یکی از غرفه های بازارچه خود اشتغالی پارک لاله به نمایش می گذارد . او یکی از 12 تولید کننده لباس محلی در تهران است .
او ابتدا تحقیقاتی در مورد سبک لباس ها نوع پارچه ها و ویژگی های دوخت و کاربرد آن از طریق مشاهده و مطالعه انجام شد پس از اشراف کامل نسبت به این موارد به تولید آنها می پردازد . او علاوه بر عرضه محصولات خود در این غرفه در نمایشگاههای مختلف نیز شرکت می کند که هر بار فروش نسبتا زیادی کسب نموده است . او به منظور توسعه کار خود به آموزش دوخت لباس محلی نیز می پردازد . سرعت عمل او به گونه ای است که تهیه هر لباس محلی را از طراحی تا دوخت کامل 2 روز به صورت تمام وقت انجام می دهد .
سالهای اولیه
خانم بشارت در سال 1337 در اردبیل تولد یافت. او فرزند سوم خانواده است. پدرش معلم ادبیات فارسی و مادرش نیز معلم بود او از 12 سالگی همراه با خانواده به تهران آمد.
تحصیلات خود را تا دیپلم خانداری ادامه داد. از کودکی به کارهای هنری علاقمند بود. مادرش مشوق او بود و خیاطی را به او یاد داد. او تحت تاثیر لباس های محلی محیط خود قرار گرفت و علاقه زیادی به دوخت آن داشت. دوخت لباس های محلی را بعد از اخذ دیپلم و در خانه آغاز کرده بود ابتدا برای اطرافیان. تولید لباس محلی را حرفه اصلی خود قرار داد و منبع درآمد سازی برای او شد. او نیز در دوره طراحی خانم صبا که از خیاطان معروف تهران بود را طی نمود.
او در سال 56 در طبقه فوقانی منزل مسکونی خود کلاسی به صورت خصوصی جهت آموزش خیاطی و لباس محلی دایر نمود. علاوه بر خلب همکاری اطرافیان و آشنایان برای جذب کارآموز در روزنامه آگهی می داد.
در سال 58 پس از کسب مجوز رسمی آموزشگاه در خیابان خیام آموزشگاهی تاسیس کرد و پس از یکسال به مکان جدید ( قلهک ) انتقال یافت او توانست شاگردان زیادی جذب کند. به طوری که روزانه دو نوبت کلاس و در هر کلاس 20 نفر کارآموز شرکت می کرد مدت دوره ها 3 ماهه بود.
در سال 68 یک روز یکی از شاگردانش به او خبر داد که بازارچه ای برای افراد خوداشتغال در تهران در حال تاسیس است. او بلافاصله موضوع را تعقیب کرد و در صدد برآمد تا یکی از غرفه های در حال ساخت را اجاره نماید. ابتدا به او گفته شد که احتمال دارد که این نوع تولیدات در بازارچه به فروش نرسد. فضای بازارچه هم چون در حال ساخت بود و هنوز تجهیز نشده بود نمی توانست جاذبه قوی برای محصولات داخل غرفه داشته باشد. او پس از اسرار فراوان و توجیح اینکه این محصول قابل فروش است توانست یک غرفه اجاره کند شرایط اجاره بدین نحو بود که از محل فروش 5 درصد به بازارچه اختصاص دارد.
پس از عرضه محصولات درغرفه تمسخرهای زیادی را از جانب برخی از بازدید کنندگان تحمل کرد. آن موقع هنوز لباسهای محلی خرید چندانی نداشت و او را به عنوان زن دهاتی و لباسها را نیز به عنوان لباسهای دهاتی مسخره می کردند. حتی پدر و مادر او مطرح می کردند که رفتن او به غرفه ای که در منطقه بیابانی است آبروی آنها را در نزد اقوام و آشنایان می برد .
و این در حالی بود که او قبل از تولید هر لباس اطلاعاتی کافی در مورد مشخصات هر لباس محلی کسب می کرد و سپس بر حسب استانداردهای بومی آن تولید می کرد و برای هر لباس شناسنامه ای تهیه می کرد . در ابتدا استقبالی از لباس ها نمی شد . اما او همچنانبه دلیل علاقه به حرفه خود و جا انداختن محصول خود به عنوان یک کالای فرهنگی به کار خود ادامه داد .
او سعی می کرد از طریق شرکت در نمایشگاهها محصولات خود را عرضه کند به همین دلیل در نمایشگاه ایرانگردی شرکت کرد .
استمرار حضور او درغرفه و رونق بازارچه در سال های نخست موجب شد که او فروش نسبتا خوبی به خصوص در تابستان ها داشته باشد .
در سال 1369 ازدواج کرد . علاقه او به لباس محلی آن قدر شدید بود که لباس عروسی او نیز لباس محلی بود که این مسئله با سنت های موجود بسیار تفاوت داشت . این مساله هم موجب تعجب عده ای و هم مورد علاقه و جاذبه عده ای قرار گرفت . همسرش قبلا نظامی بوده و در زمان جنگ در جبهه مجروح شد . از آن پس به عنوان معلول جنگی نتوانست کار سابق را ادامه دهد و مدتی در سینما به عنوان دستیار فیلمبردار مشغول بود . اما با توجه به مشکلاتی جسمانی اش ادامه کار برایش راحت نبود . تا آن که او به همسرش پیشنهاد داد تا با او همکار شود ابتدا به راحتی نمی پذیرفت . او تلاش کرد رضایت همسرش را جلب کند. پس از پذیرش همسرش او به مدت 4 ماه به همسرش آموزش داد طی این مدت گاهی همسرش معترض بود که این چه کاری است و هر وقت او اشکال کارش را می گرفت به راحتی قبول نمی کرد .
او عنوان می کند که برای همکاری با همسرش نیاز به ظرافت های رفتاری بود که سعی می کرد رعایت کند . اکنون همسرش کاملا نسبت به طراحی و تولید محصول آشنا و او مطرح می کند که همسرش استادکار شده است منبع اصلی درآمد خانواده آنها حرفه او شد . او با همسرش سفرهای زیادی در داخل کشور برای مشاهد لباس های محلی اقوام مختلف در ایران انجام می دهد و برای هر لباس شناسنامه ای تهیه می کند پس از آن به طراحی دوخت و دوز مشغول می شود .
او معتقد است هنوز کمتر کسی ارزش لازم برای این گونه کاره قائل است . او این خدمت را نوعی کار فرهنگی می داند که باید توسعه پیدا کند .
او در سال 1372 صاحب یک فرزند شد. که از زمان بارداری خانه مسکونی او دچار آتش سوزی می شود و به دلیل ترس از این حادثه فرزندش دچار عقب ماندگی ذهنی شده است. او و همسرش برای رسیدگی به تنها پسرشان وقت زیادی با او صرف می کنند.
او به دلیل دوری منزل تا آموزشگاه و مشغله زیاد کاری و نگهداری فرزند آموزشگاه خود را تعطیل کرد. اما در حد محدودی در منزل تدریس خصوصی می کند.
او سعی می کند مشتریان بیشتری علاوه بر بازدید کنندگان غرفه پیدا کند. به خصوص که بنا به گفته او در چند سال اخیر که کیفیت محصولات بازارچه افت پیدا کرده و بیشتر جنبه تجاری دارد تا از غرفه و مکان مناسبی برای عرضه لباسهای محلی به عنوان یک کالای فرهنگی نمی داند. به همین دلیل در نمایشگاههای دیگر همچون نمایشگاه شهرک غرب و نمایشگاه صنایع دستی و نمایشگاههای وزارت ارشاد شرکت داشت بهترین استقبال از تولیدات او در نمایشگاه جهانگردی وزارت ارشاد شد.
از جمله بازدید کنندگان نمایشگاه ایرانگردی از غرفه وی برخی ایرانیان مقیم خارج می باشند که او مطرح می کند هر بار فروش خوبی از خریدهای آنها کسب می کند علاوه بر آن سفارش هم می دهند به همین دلیل خیلی علاقمند است ارتباط خود را با ایرانیان مقیم خارج زیاد کند. اما مشکل او این است که نمی داند از چه طریقی باید اقدام نماید.
او با مشکلات زیادی مواجه است. او و همسرش در سال 76 به منظور سرمایه گذاری مجدد روی طرح های جدید اتومبیل خود را به فروش گذاشتند. و در نمایشگاهها چون نمی تواند هزینه زیادی صرف کند مجبور به گرفتن غرفه های کوچکی است که لباس ها جلوه مناسب خود را پیدا نمی کند. و به دلیل حفظ میراث فرهنگی علاقه چندانی ندارد که لباس های محلی خود را در بوتیک ها که همه گونه لباس دارند عرضه دارند.
او برای عرضه تولیدات خود با سازمان صنایع دستی نیز وارد مزاکره شد . او معتقد است که کیفیت محصولات او از محصولات صنایع دستی خیلی بالاتر است. اما مشکلی که در این مورد وجود دارد این است که پس از سفارش و تحویل جنس مبلغ قرارداد با تاخیر زیادی انجام می شود که همیشه او را با بحران نقدینگی مواجه می سازد.
او برای تبلیغات خود در ارتباط با مشتریان نیاز به تلفن دارد . بازارچه فاقد تلفن بود . پس از چهار سال دوندگی موفق به دریافت تلفن شد . با وجود این که تلفن را خود شخصا پیگیری و هزینه اش را متقبل شده بود دفتر بازارچه با گرفتن تلفن مخالفت می کرد که او توجیح لازم را به آنها کرده و مطرح کرد که سایر غرفه های همسایه او نیز می توانند از آن تلفن استفاده کنند .
او در غرفه خود یک فروشنده تمام وقت استخدام کرده است . به دلیل رفت و آمد های زیاد نیاز به تلفن همراه نیز دارد که در حال حاظر از تلفن همراه برادرش استفاده می کند . او قصد دارد تبلیغات خود را افزایش دهد . به همین دلیل تلفن همراه را ضروری می داند .
مشکل جدی او تبلیغات و بازاریابی است که معتقد است در این مورد آشنایی لازم را ندارد و کسی هم نیست که او را راهنمایی کند و کمک موثری از هیچ مرکز و نهادی کسب نمی کند .
او تاکنون توانسته است از طریق صندوق خود اشتغالی یک وام 000/500/3 ریالی از طرق سازمان صنایع دستی یک وام 000/000/7 ریالی دریافت کند .
کارگاه او همچنان در محل خانه اش می باشد . بطوری که دو اتاق از آپارتمان مسکونی اش به کارگاه اختصاص دارد . خانه اش اجاره ای است . و به همین دلیل جای ثابتی برای ارتباط با مشتریان و یا به نمایش گذاشتن لباس های محلی ندارد . او 3 نفر از خانواده همسرش را نیز در کارگاه به عنوان همکار خود به کار گرفته است . و معتقد است اگر جای ثابتی برای کارگاه داشت هم می توانست تبلیغات بیشتری کند هم می توانست به نمایش دائمی بگذارد و هم می توتنست اشتغال بیشتری برای دیگران ایجاد نماید . این کمبودها همواره عواملی است که کارش را با تهدید روبرو می سازد.
آینده نگری
او در صدد هست تا بتواند از طریق دریافت یک وام مکفی کار خود را توسعه دهد . همچنین در پی آن است که زمینه صادرات محصول خود را فراهم آورد . او علاقمند است این کار را از طریق ایرانیان مقیم خارج یا خارجی های مقیم ایران تحقق بخشد
مشکل اصلی او این است نمی داند بازاریابی را از کجا شروع کند و حمایت مراکز ذیربط را برای حمایت از این محصول فرهنگی جلب نماید .
موانع دلایل و راههای رفع یا کاهش موانع
خانم بهجت بشارت
راههای رفع یا کاهش موانع دلایل موانع
همکاری همسر و رسیدگی توسط خود در سایر اوقات
استفاده محدود از وام- تاسیس آموزشگاه- آموزشگاههای خصوصی- فروش اتومبیل
استفاده از منزل خود و اجاره غرفه در بازارچه خوداشتغالی
عرضه محصول در غرفه- شرکت در نمایشگاه
بالا بردن کیفیت محصول- تهیه و معرفی شناسنامه تاریخی محصول مشتری
همکاری مشترک با همسر مطالعه و مشاهده تجارب دیگران
مشغله کاری و کمبود وقت
کمبود سرمایه شخصی
کمبود سرمایه
نبود مشاور و راهنما- عدم شناخت کافی کانالهای ارتباطی مناسب- فروش محدود
عدم بهای لازم به محصول از طرفی نهادهای ذیربط- به نامناسب بودن مکان غرفه جهت عرضه محصول
فقدان برنامه آموزشی مناسب موانع زنان کارآفرین:
محدودیت نگهداری فرزند
موانع عمومی:
مشکل منابع مالی
مشکل امکانات فزیکی
مشکل بازاریابی و فروش
ارزش گذاری ناکافی محصول
ضعف دانش و مهارتهای اطلاعاتی و مدیریتی
مطالعه موردی ( 9 )
خانم توران میرهادی
خانم ت . م 73 ساله موسس مدرسه فرهاد و شورای کتاب کودک می باشد. دبستان فرهاد به صورت مختلط ( دخترانه و پسرانه ) در سال 1334 تاسیس شد.
روش آموزش و پرورش در این مدرسه متفاوت با نظام رسمی آموزشی کشور بود. به این ترتیب که استفاده از روشهای نوین خلاقیت در پرورش کودکان محور اساسی حرکت وی در مدیریت مدرسه قرار گرفت. به مدت 25 سال مدیریت آن مدرسه را بر عهده داشت. او شورای کتاب کودکان را با تعدادی از همفکران خود در سال 1341 نیز تاسیس کرد. در راستای توسعه ادبیات کودک و نوجوان نخستین دائره المعارف به زبان فارسی را برای کودکان و نوجوانان ایرانی در سال 1358 پدید آورد. سازمان فرهنگ نامه به صورت شبکه ای بوده و در این شبکه مولفین و مشاوران و همکاران فرهنگ نامه فعالیت می کنند . عشق به ایران مردم و کودکان عناصر انرژی زا به او هستند و خود را متعهد می داند که با خدمات خویش متقابلا به آنان انرژی بخشد .
سالهای اولیه
خانم میرهادی در سال 1306 در خانواده ای که مادرش آلمانی و پدرش ایرانی بود دیده به جهان گشود . او چهارمین فرزند خانواده بود . مادرش دبیر و هنرمندی مجسمه ساز و پدرش مهندس بود پدر و مادر هر دو تحصیل کرده و روشن فکر بوده و برای پرورش فرزندان خود وقت زیادی صرف می کردند . او تاثیر زیادی از منش و شخصیت پدر و مادرش پذیرفته بود. به طوری که آنان را برای خود ” امتیاز بزرگ زندگی ” و ” نعمت خدادادی ” می داند . دایره آزادی های او در خانواده نسبتا زیاد بود . سرگرمی او در دوران خردسالی کوهنوردی و دوچرخه سواری بود. آن هم در شرایط محیطی که این امکان برای کمتر دختری فراهم بود .
او تحصیلات عالی خود را در مقطع لیسانس در رشته روانشناسی و آموزش پیش از دبستان و ابتدایی در دانشگاه سوربن پاریس می گذراند .
و در سال 1330 به وطن بازگشت و در سال 1330 ازدواج کرد. و آن ایام سالهای نخست بعد از جنگ جهانی دوم سپری می شد زمزمه هایی در آن ایام به گوش او می خورد که سخت آزارش می داد و همچون برتری نژادی و تضعیف ژن ایرانی که در کام او تلخ بود در صدد آن برآمد تا توان خویش را در پرورش استعداد کودکان ایرانی به کار بندد .
تفکر حاکمیت انسان در سرنوشت خویش ویژگی های انسان شرقی به ویژه صفات شخصیت ایرانی دغدغه های او در آن زمان بود . دیدار اروپای بعد از جنگ و مشاهده خصلت برتری جویی انسان غربی نسبت به انسان های جهان سوم عضم او را در این راه بیشتر کرد .
در سال 1332 همسرش را که از افسران مبارز و آزادی خواه بود از دست داد . از این زندگی مشترک کوتاه یک فرزندی به جای ماند .
در سال 1334 با این آرمان که توانایی قدرت و یادگیری کودکان ایرانی را اثبات می نماید و دبستان دخترانه و پسرانه فرهاد را تاسیس کرد و در سال 1335 برای بار دوم ( بنا به توصیه همسر اولش در لحظات پایان حیات ) ازدواج کرد .
او آموخته ها و دانش خود را به کار گرفت و در آن شرایط روش آموزش خلاق را کاملا مغایر با نظام حاکم آموزش و پرورش بود سرلوحه کار خود قرار داد .
سالهای توسعه
در آن ایام به افراد کمتر از 30 سال مجوز تاسیس مدرسه نمی دادند. او نخستین مانع را به واسطه مادرش که مجوز به نام او ثبت شد رفع نمود. مدرسه کاملا خصوصی بود و نیت کمک به سیستم آموزشی کشور آغاز به کار کرد.
مکان مدرسه خانه متعلق به پدرش بود که به او واگذار شد و قرار شد که یکسال اول اجاره ای پرداخت نشود. با تدریس خصوصی و فعالیتهای دیگر مختصر درآمدی کسب و برای ساخت میز و صندلی و سایر امکانات اولیه صرف نمود. محل زندگی خانوادگی او در دو اتاق از همان بنای مدرسه بود و در اتاقی دیگر خانواده ای روستایی را ساکن کرده بود. او آنها را ه چشم مستخدم نمی دید بلکه نوعی مشارکت و همکاری را بین خود و آنها به عمل آورده بود. بدین ترتیب که او فرزندان آنها را پرورش دهد و آنها نیز به خدمات مدرسه بپردازند همیاری آنها برای او بسیار مهم بود. او همراه با اداره مدرسه سه فرزند خود را از نزدیک مراقبت می کند.
در سال 1337 همسر وی که دبیر شیمی یکی از مدارس جنوب شهر تهران بود استعفاء داد و به منظور همکاری بیشتر در مدرسه فرهاد به او پیوست. از آن پس همراهی نزدیک تری بین زوج پرکار ایجاد شد و نوعی تفسیم کار بین آنها صورت گرفت.
تصمیمات آنها همیشه همراه با مشورت دو سویه بود. در مواردی که او مشورت دهنده و همسرش تصمیم گیرنده بود مانند: تعمیر و نگهداری و گسترش فضای مدرسه- امور مالی و بسیاری از موارد مربوط به تربیت پسران مدرسه.
آنها زندگی مشترک خود را در حد ساده ای تنظیم کردند و نیازهای رفاهی خود را به حداقل رساندند به همین دلیل معتقد است که همواره می توانستند سختی ها را تحمل کنند و در هر شرایطی با محیط سازگار باشند.
تعداد دانش آموزان مدرسه حدود 800 نفر بود. اساس کار او در مدرسه با معلمان و دانش آموزان بر پایه مشارکت و مشورت بود به رئیس و مرئوس به شکل سلسله مراتبی اعتقاد نداشت. معتقد بود که هم معلمان و هم بچه ها باید از یکدیگر بیاموزند. در این یادگیری بچه ها نقش عمده ای داشتند. به گونه ای که در تنظیم برنامه آموزشی- بهداشتی و پرورشی تصمیم گیرنده بودند به این ترتیب که شورایی متشکل از معلمان و دانش آموزان برای تنظیم برنامه اجرایی مدرسه تشکیل داد. کلیه ضوابط و برنامه های مدرسه تصمیم گیری می شد. دانش آموزان حضور فعالی در این شورا داشتند. او به عنوان مدیر تابع نظرات و تصمیمات آن شورا و همواره سعی می کرد که همه مسائل و مشکلات مدرسه را با کلیه دانش آموزان و معلمان در میان بگذارد تا با همفکری یکدیگر بتوانند در رفع آن گام بردارند. او در تلاش بود که دید و نگرش دانش آموزان نسبت به مسائل پیرامون محیط داخلی و جهانی توسعه یافت به همین دلیل سفرهای جمعی داخلی و برنامه های مطالعاتی و اجرای نمایشگاههای آشنایی با سایر کشورها در داخل مدرسه را برای آنان تدارک می دید. از سوی دیگر معلمان فقط به تدریس صرف نمی پرداختند بلکه در امور اجرایی مدرسه نیز نقش فعال داشتند. در پایان هر سال تحصیلی وی مصاحبه ای با تک تک معلمان جهت برنامه ریزی سال آینده با توجه به شرایط موقعیت خانوادگی و کاری آنان انجام می داد. در فرایند یادگیری کار گروهی روش حائز اهمیتی بود که در نزد همگان جا افتاد. به همین دلیل تجارب به جا مانده را به هیچ عنوان حاصل تلاش شخصی خود نمی داند.
او در سال 1335 از طرف مدرسه اقدام به برگزاری اولین نمایشگاه کتاب کودک در دانشکده هنرهای زیبا کرد. در آن نمایشگاه نشان داد که کتابی برای بچه ها وجود ندارد و یا متناسب با نیازهایشان نیست. در سال بعد نمایشگاه دیگری توسط مدرسه با عنوان نقش کودک در خانواده و مدرسه برگزار گردید. این حرکت سبب شد که علاقمندان به ادبیات کودکان و نوجوانان توجه بیشتری کنند.
این نمایشگاهها نطفه تشکیل شورای کتاب کودک شد . در سال 1341 شورا با 5 نفر موسس و 40 نفر همکار به ثبت رسید .
شورا سه هدف عمده را دنبال می کند :
1 – تقویت و توسعه ادبیات ملی کودکان ایرانی
2 – عادت به کتاب خوانی بیشتر کودکان و نوجوانان
3 – رساندن کتاب به کودکان و نوجوانان از طریق تاسیس کتابخانه در مدارس و کتابخانه های عمومی .
روش کار او با سیستم آموزش و پرورش کاملا مغایر بود بدین روی که روش های نوین خلاقیت و یادگیری را به عنوان محور نظام آموزشی مدرسه قلمداد نمود. او با استفاده از این روش توانست ضمن کشف استعداد های دانش آموزان قدرت خلاقه آنان را به کار گیرد . این روش موجب آن شد که هر دانش آموز استعدادهای خود را شناسایی نموده و با استفاده از فرصت بدست آمده هر یک در زمینه ای شکوفا شوند به طوری که ضعیف ترین دانش آموز از نظر تحصیلی توانست قهرمان شطرنج مدرسه شود . مدرسه هیچ گاه مردودی نداشت . هیچ دانش آموزی فرصت خالی از دست رفته نداشت . این روش به دانش آموزان اجازه می داد تا قدرت مشورت دهی و مشورت گیری استقلال فکر روش حل مسائل و ابتکار عمل خود را قوی سازد . با توجه به تفاوت نظام آموزشی مدرسه با نظام رسمی آموزشی کشور همواره باید برنامه هایی خود را برای مسولین وقت توجیه می کرد و چون با عدم ثبات مدیریت در آموزش و پرورش مواجه بود و تغییر در مدیریت ها زیاد بود این توجیه ها مکررا صورت می پذیرفت . او می گوید ” هر بار که رئیس تغییر می کرد رئیس جدید یک زور آزمایی با ما می کرد و هر بار باید وقت زیادی برای جلب رضایت آنها صرف می کردم ”
او در تمام مدت خدمت خود سعی کرد که تجربه آموزشی خود را به نظام آموزش و پرورش منتقل سازد و به اشکال مختلف با آموزش و پرورش ارتباط برقرار کرد . شرکت در شوراهای برنامه ریزی آموزش و پرورش هماهنگی با اداره تحقیقات و برنامه ریزی مقطع ابتدایی همکاری و اجرای کلاس های تربیت مربی در تهران و شهرستانها از جمله مواردی بود که از طریق آن تجارب خود را منتقل ساخت .
در سال 1358 اقدام به نشر فرهنگ نامه کودکان و نوجوانان به عنوان نخستین دائره المعارف تالیفی به زبان فارسی برای کودکان و نوجوانان ایران و به صورت یکی از زیرمجموعه های شورای کتاب کودک و در مقام دبیر اجرائی آن قرار گرفت . به منظور انتشار فرهنگ نامه شرکتی تحت عنوان شرکت تهیه و نشر فرهنگ نامه کودکان و نوجوانان و به صورت سهامی عام تشکیل شد .شورا در قالب یک شبکه و به تعبیر او یک منظومه ادامه حیات می دهد . بدین نحو که حدود 600 نفر عضو در بر دارد که از این تعداد تنها وجود 160 نفر حق تالیف گرفته و بقیه به صورت داوطلبانه با شوراهمکاری دارند .
برنامه های زیر از جمله فعالیت های اصلی شورا می باشد :
* بررسی کتاب کودکان و نوجوانان
* اجرای کارگاه و سمینار و جلسات سخنرانی و نقد آثار مولفین ایرانی
* مشاوره به دانش جویانی که در زمینه ادبیات کودکان و نوجوانان فعال هستند
*معرفی کتاب های برگزیده به مجامع بین المللی
* ترجمه کتابهای برگزیده
* اجرای کارگاه آشنائی با ادبیات کودکان .
منابع ملی شما از طریق حق عضویت اعضاء کمکهای فرهنگ دوستان انجام پروژه های تحقیقاتی و اجرایی در زمینه مسائل کودکان و نوجوانان همکاری های داوطلبانه در تالیف اهداء لوازم و امکانات توسط همکاران و علاقمندان تامین می شود.
او در سال 58 همسرش را که یاور خود می خواند از دست داد. مرگ همسر برایش بسیار گران بود.
یکسال پس از این 25 سال تلاش در سال 59 از طرف وزارت آموزش و پرورش مطرح شد که مدرسه فرهاد باید به صورت دولتی و از حالت مختلط به درآید. او به آنان پیشنهاد اعزام خود را به سخت ترین منطقه و محرومترین مدرسه داد. تا بتواند تجربه خود را سایر مدارس منتقل سازد. نه تنها پیشنهادش مورد پذیرش که آنها حکم بازنشستگی او را در برابرش قرار دادند. و به این ترتیب ناخواسته با مدرسه خداحافظی کرد. علیرغم آن همراهی با گروهی از معلمان طرح بازسازی نظام آموزش و پرورش براساس تجربه عملی خود را به شورای انقلاب ارائه نمود.
بنا به اظهار خانم میرهادی با آن که از دست دادن مدرسه فرهاد برای او شکست بزرگی بود معهذا سعی کرد که روحیه مثبت خود را حفظ کند. به همین دلیل وقت خود را صرف پیاده سازی تجارب خود نمود. همسرش نیز در سالهای آخر حیات او را تشویق به مستند سازی تجاربش کرد. او در ذهنش همیشه این مطلب خطور می کند که ” هر آنچه به تو داده شده به هر شکلی که می توانی بر اختیار دیگران بگذار ” او همیشه این احساس را دارد که باید دین اجتماعی خود را به بهترین وجه ادا کند.
او حاصل تجارب خود را در سه جلد کتاب تنظیم کرده است. ” دو گفتار درباره کتاب و کتاب خوانی در آموزشگاه و عادت به مطالعه ” ” کتاب راهنما ” عناوین کتابهای اوست.
پس از آنکه فعالیت خود را در شورای کتاب بیشتر کرد و به عنوان عضو هیئت مدیره شورای کتاب کودک و دبیر اجرایی فرهنگنامه روزی حدود 11 تا 12 ساعت با شرایط سنی موجود مشغول به کار است.
فرهنگنامه مورد بحث قرار است به صورت مجموعه ای 22 جلدی ارائه شود که تاکنون 6 جلد آن شامل 1409 مقاله و 2683 تصویر نقشه و نمودار رنگی منتشر گردیده است.
فرهنگنامه به کوشش 250 استاد متخصص و 29 گروه ویراستار تدوین می شود. همچنین از مشورت و همفکری حدود80 کودک و نوجوان بر گروه مشاوران و نوجوانان برای تهیه مقالات بهره مند می گردد. فرهنگنامه دارای مقاله های گوناگون در زمینه های علمی- هنری- ادبی و تاریخی است. بسیاری از مقاله های فرهنگنامه به ایران و فرهنگ ایران اختصاص دارد.
آینده نگری
او اینک در پی آن است که شورا را فعال تر و با جذب امکانات و منابع لازم مالی انتشار فرهنگنامه را با سرعت بیشتری تحقق بخشد .
از سوی دیگر به دنبال آن است که نیرو های جایگزین خود را در شورا ونیز فرهنگنامه تقویت سازد .
موانع دلایل و راههای رفع یا کاهش موانع
خانم توران میرهادی
راههای رفع یا کاهش موانع دلایل موانع
همکاری همسر- همراهی آنان با خود در محل کار- استفاده از همکاری خدمه مدرسه
استفاده از همکاری مادر و کسب مجوز از طریق وی
همکاری پدر جهت واگذاری مکانی برای تاسیس- همکاری همسر- استفاده از حمایت های مردمی( شورای کتاب )
تدریس خصوصی- استفاده از مکان مشترک برای مدرسه و خانه- همکاری همسر- جذب کمکهای مردمی( شورای کتاب)
استفاده از محارت های ارتباطی منطق گفتگو- انتقال تجارب خود به نهاد های ذیربط
ایجاد شبکه همکاری- جذب علاقمندان و دوسداران به حرفه ( ادبیات کودکان و نوجوانان )
مشغله کاری
عدم مجوز جهت تاسیس مدرسه به افراد زیر 30سال
مشکل تامین مکان مناسب
کمبود سرمایه شخصی
تفاوت نظام آموزشی کشور با نظام آموزشی مدرسه او
عدم استخدام همکار
کمبود سرمایه موانع زنان کارآفرین:
محدودیت نگهداری فرزند
موانع عمومی:
موانع قانونی
کمبود امکانات فیزیکی
مشکل منابع مالی
مطالعه موردی ( 10 )
خانم مهری جوادزاده
خانم مهری جوادزاده 44 ساله صاحب شرکت صادرات صنعتی و مهندسی سپهر می باشد . این شرکت از سال 1374 به قصد صادرات صنعتی تشکیل شده است . این شرکت یکی از 3500 شرکت صادراتی ایران است . گوگرد – کالاهای صنعتی – خشکبار و فروش از جمله محصولات اصلی صاداراتی این شرکت است . او بازار خود را در سطح کشورهای آسیای شرقی اروپا و کانادا گسترش داده است .
سالهای اولیه
خانم جوادزاده در سال 1335 در تبریز چشم به جهان گشود . او فرزند چهارم و تنها دختر خانواده می باشد .پدرش کارمند وزارت دارایی و مادرش فرهنگی بود . او در دورانی که تحصیلات ابتدایی و متوسطه را طی می کرد خیاطی را از مادر آموخت در سن هفده سالگی و در سال پنجم متوسطه بود که تصمیم گرفت درآمد ساز باشد . به همین دلیل در تابستان
آن سال دوخت و دوز لباس را در منزل شروع کرد و لباس های آماده را با بوتیک های بالای شهر می برد. در آن تابستان او درآمدی معادل یکصدهزار ریال کسب نمود. در آن موقع قیمت پیکان حدود دویست سی هزار ریال بود . او از این کار لذت زیادی برد . پدرش همواره به فرزندانش می گفت که مهم نیست که چه کاره شوید مهم این است که در کار خود بهترین باشید .او که زمزمه های پدر را در ذهن خود جای داد در صدد برآمد که خود را در تمامی جهات رشد دهد و علاقمند بود در همه نقش ها تعادل داشته باشد .
او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته کامپیوتر و در مدرسه عالی برنامه ریزی و کاربرد کامپیوتر ادامه داد پس از آن برای اخذ دوره کارشناسی ارشد در همان رشته به مدت دو سال به آمریکا رفت .
در تهران که CDC پس از بازگشت در سال 1356 در نمایندگی شرکت
سازنده کامپیوتر بود به عنوان آنالیست سیستم ها استخدام شد . در آن زمان برای اولین بار ترمینال هایی را به زبان فارسی با یک تیم ترجمه در حدود 96 اپراتور را پرورش داد .
او در سال 1357 ازدواج کرد . همسرش مهندس معدن بود و در پروژه
با شرایط رکود CDCهای عمرانی فعالیت می کرد. در همان سال شرکت ماه های قبل از انقلاب مواجه شد و پس از انقلاب مصادره گردید و پس از بسته شدن شرکت وی بیکار شد . در آن هنگام به اتفاق همسرش به شهرستان محمود آباد رفت و پس از یک سال به دلیل رکود پروژه های عمرانی به تهران برگشت . در سال 58 اولین فرزندش تولد یافت . او تا چهار سالگی به نگهداری فرزندش در خانه پرداخت . در آن سال فرزندش را روانه مهد کودک کرد و خود مجددا با کار پیوند برقرار نمود. او در گروه صنعتی آمل به عنوان مدیر بازرگانی شاغل گردید و با فاصله ای کوتاه همزمان نیز به عنوان قائم مقام و رئیس هیئت مدیره شرکت خیام استیل و مدیر صادرات تولید لوله و پروفیل فعالیت خود را گسترش داد حضور او در این شرکت ها او را سر ذوق آورد.
شرکت پروفیل ساوه در یک مقطع دچار مضیقه ارزی شدیدی شد . در سال 64 به عنوان نخستین شرکتی که در مقطع جنگ صادرات را آغاز کرد وارد عرصه صادرات مواد غذایی و پوست و سالامبور شد .
او معتقد است در بخش های خصوصی هرم سازمانی خیلی کوتاه است و نیروهای متخصص با قابلیت بالای مدیریتی از دست می روند و جذب جایی می شوند که بتوانند از قابلیت مدیریتی خود خوب استفاده کنند . او خود را در زمره چنین افرادی می داند.
سالهای توسعه
در سال 1362 با یکی از همکاران خودشرکت ایران آلبا را تاسیس کرد . این شرکت نمایندگی برخی از شرکت های یوگسلاو را عهده گرفت . نخست نمایندگی خانه سازی را کسب کرد که همزمان جنگ بوسنی و هرزگوین شروع شد و شرکت دچار مشکل شد . در آن هنگام قرارداد بزرگی با سازمان عمران کیش بسته شد . قرار بود در پروژه واحد های مسکونی با ظرفیت 100000 متر مربع با آن سازمان همکاری کنند . در آن سال زلزله منجیل و رودبار نیز رخ داد . آن شرکت درمانگاهی به نام درمانگاه کلاه فرنگی به مردم آن خطه اهد کرد . ساخت درمانگاه 3 روزه انجام گرفت .
از طرفی بحران یوگسلاوی موجب قطع ارتباطات شرکت با آن کشور شد . در نتیجه سهم خود را واگذار کرد.
همزمان در شرکت مبین کالا به عنوان مشاوره مدیرعامل نیز فعال بوده و در برنامه ریزی صادرات آن شرکت از جمله صادرات کنتور و ترانسفور برق برای نخستین بار مشارکت کرد . در آن شرکت برای اولین بار شمش آلمینیوم به کره صورت گرفت او در سال 74 باتفاق چهار شریک که همگی از دوستان او بودند شرکت صادراتی صنعتی و معدنی سپهر را تاسیس کردند. فعالیت اصلی شرکت صادرات است اما در سال 78 نیز واردات را در زمره کار خود قرار داد.
کارکنان شرکت 7 نفر می باشند. او رابطه دوستانه با آنها برقرار کرده است و آنان را از میان جوانان فاقد تجربه کاری انتخاب می کند چون علاقه دارد که خود آنان را پرورش دهد. به همین دلیل هزینه آموزش زبان انگلیسی و یا دوره های تخصصی آنان از طرق شرکت تامین می شود. شرکت ساعت کار ندارد و کارکنان خود براساس حجم کار و تعهدات مشترکین ساعت کار خود را تنظیم می کنند.
او دارای دو فرزند می باشد. دخترش دانشجو و پسرش محصل است . او هیچگاه با همسرش رابطه کاری نداشته است.
حرفه او به گونه ای است که سفرهای متعددی انجام می دهد. هنگام سفرهای او نگهداری فرزندان به عهده خانواده خود و همسرش بوده است. او رسیدگی به فرزندان و انجام پاره ای از امور خانه از جمله پخت و پز را خود به عهده گرفته است. برای او مهم است که زن ضمن حفظ جوهر خود بتواند در محیط مردانه کار کند و همه چیز بستگی به رفتار او دارد. او معتقد است که با توجه به نگرشی که نسبت به زن وجود دارد باید همیشه خود را از نظر حرفه ای قوی ساخت تا برخوردهای متقابل نیز حرفه ای باشد و باید به گونه ای از ایجاد مساله پیشگیری نمود.
او مطرح می کرد که در سفرهای تجاری خود مشاهده می کند که همتایان خارجی تجاریش ( زنان ) وارد استقبال و حمایت زیاد نمایندگی های خود در کشور میزبان قرار می گیرند و همکاری های زیادی با آنها صورت می پذیرد. در حالی که برای او چنین امکانی فراهم نیست. او علت را در این می بیند که علیرغم تشخیص نماینده های ایران نسبت به وظایف خود و نقش مثبت جهت همکاری اما به دلیل ملاحظات مختلف بویژه مرزبندی های بین زن و مرد روابط اجتماعی خود را با وی محدود می کند و در نتیجه آن همراهی لازم را در حد سایرین با او به عنوان زن نخواهند داشت. او مطرح می کند که افراد غیر حرفه ای برخوردهای غیر حرفه ای نیز دارند.
او بر این باور است که در بخش خصوصی امکانات زیادی وجود دارد. اما همه عادت کرده اند که متولی داشته باشند. هر چند که بستر مناسبی برای توسعه وجود ندارد علیرغم آن هنوز بخش خصوصی می تواند موفق باشد . او معتقد است که همیشه به آن چه نداریم فکر می کنیم و هرگز به آن چه که داریم فکر نمی کنیم .
او اعتقاد دارد که می توان مشکلات موجود را حل کرد. به عنوان مثال انتقال واریز نامه صادراتی به بورس و رسمی شدن انتقال آن به غیر از طریق مصوبه بانک مرکزی در اثر جاسات متعددی بود که همراه با سایر صادر کنندگان موضوع مطرح و با پیگیری از طریق بانک مرکزی و مرکز توسعه صادرات به تصویب رسید . او می گوید : از سال 64 تاکنون قوانین و مقررات و بخش نامه های بخش صادرات تغییر می کند . اما در همین شرایط توانسته ایم صادرات داشته باشیم . دلیل آن این است که یا خود را از طریق شناخت کامل قوانین با شرایط تطبیق داده ایم و یا در مراحلی توانسته ایم در تغییر و اصلاح قوانین موثر واقع شویم .
او معتقد است به عنوان یک صادر کننده نباید مقهور موج های اجتماعی شد باید موج ها را شناخت و از پتانسیل ها خوب استفاده کرد .
او عنوان می کند که باید مشکل را ریز کرد و شناخت و از نقطه ای شروع به اصلاح مسیر کرد و مهم نیست از کجا شروع شود مهم این است که حوصله کنیم تا حل شود و خود را از کلی گویی خارج سازیم . او این تفکر را که همیشه دولت باید حامی باشد موجب عقب افتادن استعدادها می داند .
دیدن فیلم را یکی از سرگرمی های اصلی او می باشد و بیشتر علاقمند است تا در خلال آن موضوعاتی را که در زمینه حرفه اش او را یاری می دهد جست جو نماید .
او یکی از بزرگ ترین موانع صادرات را عدم آگاهی عاملین آن به روش های صحیح صادرات می داند . به همین دلیل علاقمند شده است تا تجربیات خو را از طریق تدریس و برنامه های آموزشی تخصصی در اختیار دیگر صادر کنندگان قرار دهد . و در مرکز پژوهش های بازرگانی مراحل اجرایی صادرات را تدریس می نماید .
او علاقه چندانی به شرکت در اتحادیه ها و تشکل های حرفه ای ندارد چون معتقد است آنها کارایی لازم را ندارند .
آینده نگری
او معتقد است در جهت حمایت از تولید تحصیل ارز برای کشور و تقویت منافع مالی باید کمک کرد. با این ایده قصد دارد بازارهایش را گسترش داده و تنوع صادرات کالاهای خود را از 10 محصول به 15 محصول برساند .
موانع دلایل و راههای رفع یا کاهش موانع
خانم مهری جوادزاده
راههای رفع یا کاهش موانع دلایل موانع
همکاری مشترک با همسر- نگهداری نزد خانواده
جذب شریک
برقراری ارتباط با نهادهای ذیربط- برخورد فعال در پیشنهاد دهی- پیگیری- تسلط بر قوانین و مقررات
مشغله کاری- سفرهای متعدد
کمبود سرمایه شخصی
محدودیت های قوانین و مقررات و بخشنامه ها موانع زنان کارآفرین:
محدودیت نگهداری فرزندان
موانع عمومی:
مشکل منابع مالی
موانع قانونی
بررسی موانع کارآفرین مورد مطالعه و تدابیر و ابتکارات بکار رفته در رفع یا کاهش موانع محدودیت ها و موانع عنوان شده از سوی کارآفرینان مورد مطالعه را می توان در سه بخش کلی زیر تقسیم کرد.
1- موانع فردی: موانعی است که برخواسته از محدودیت شخصی و خانوادگی زنان کارآفرین است. موانع فردی شامل محدودیت های خانوادگی و موانع علمی است. در این بخش موانع شخصیتی ناشی از محیط پرورشی کارآفرینی نیز مطرح می باشد که چون مستلزم پژوهشی دیگر است در این بررسی لحاظ نگردیده و به آن پرداخته نمی شود
2- موانع سازمانی: موانعی است که مربوط به درون شرکت یا موسسه کسب کار آنان است. این موانع عمدتا شامل موانع مالی- فیزیکی- بازاریابی- فروش و منابع انسانی است.
3- موانع محیطی: موانعی است که عمدتا موانع فرهنگی- اجتماعی و تا حدی قانونی است.
نمودار شماره ( 3-3 )- موانع کارآفرینان مورد مطالعه
در شرحی که در پیش است هر دسته از موانع فوق مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار خواهد گرفت: به طور کلی این موانع به دو دسته اصلی تقسیم می شوند. دسته نخست موانعی است که برای کلیه کارآفرینان اعم از زن و مرد وجود دارد که در این دسته موانعی علمی و موانعی سازمانی از آن جمله اند. البته به دلایل عدیده برخی از موانع مذکور برای زنان شدیدتر می باشد.
دسته دیگر موانعی است که ویژه زنان کارآفرین می باشد. این موانع عبارتند از: محدودیت های خانوادگی و موانع محیطی
1- موانع فردی
موانع فردی لزوما جنبه عمومی ندارد و از فردی به فرد دیگر می تواند تغییر کند. اهم موانع مورد نظر عبارتند از:
الف:موانع خانوادگی
منظور از موانع خانوادگی آن دسته از محدودیت هائی است که از سوی اعضاء نزدیک خانواده برای یک زن کارآفرین ایجاد شده است.
* خانواده اولیه- بطور کلی هیچ یک از خانواده ها با اصل کار کردن دخترانشان مخالفتی نداشتند. مخالفت و یا ممانعت آنان یا به دلیل نوع کسب و کار مورد علاقه او بوده که مشاغل متعارف زنان تطابق نداشته و یا به طور اصولی با ایجاد کسب و کار توسط او مخالف بودند اند.
او از طرفی با توجه به این که اکثر کارآفرینان مورد مطالعه پس از دوران تاهل نسبت به ایجاد کسب و کار خود مبادرت ورزیدند در نتیجه فشارهای خانواده اولیه تا حدودی تعدیل می شود چرا که از نظر فرهنگ اجتماعی مسئولیت زن تا حدود زیادی تابع نظر همسر او می باشد. از این نظر تعداد اندکی از کارآفرینان تحت فشار خانواده خود بودند .
* خانواده همسر- در برخی موارد خانواده همسر حساسیت هایی در مورد نقش برخی از کارآفرینان مورد مطالعه نشان داده اند . برای آنها نقش مادری و همسری و خانه داری زن مهم تر بوده و ایجاد کسب و کار را مانع ایفای نقش های فوق می دانستند . از طرفی این حس زن در خانواده نسبت به مرد از نظر درآمد و موقعیت اجتماعی برتر باشد خوشایند نبوده و از این که زن در مرد تسلط جوید نگران بودند . به همین دلیل با کسب و کار کارآفرینان مخالفت می کردند .
* همسر- از طرف برخی از همسران کارآفرینان مورد مطالعه مخالفت هایی با کسب و کار آنان در مرحله شروع وجود داشته است و هر چند پیوند و همکاری بین کارآفرینان با همسرانشان بیشتر بود ممانعتی از سوی آنان وجود نداشته است .
از طرفی کارآفرینان مورد مطالعه مخالفت هایی با کسب و کار آنان در مرحله شروع وجود داشته است و هر چه پیوند و همکاری بین کارآفرینان با همسرانشان بیشتر بود ممانعتی از سوی آنان وجود نداشته است .
از طرفی کارآفرینانی که از ابتدا در کسب و کار خود در پیوند با همسرانشان قرار گرفته اند عنوان می کنند که همسرانشان آنها را به خوبی درک کرده اند .
اصولا هر چه فهم اجتماعی همسران کارآفرینان بالاتر می باشد پذیرش بیشتری نسبت به فعالیت آنها دارند .
برخی از همسران که مخالف زنان کارآفرین بوده اند به دلایلی چون ضرورت اصل خانه داری ضرورت نگهداری از فرزند غیر ضروری بودن نقش های اجتماعی زن پرهیز از حضور زن در برخی حرفه ها و ناتوانی زن استناد می کردند .
* فرزندان- یکی از محدودیت های کلیه کارآفرینان مورد بررسی نگهداری و مراقبت از فرزندانشان بود به دلیل مشغله کار کمبود وقت و سفرهای داخلی و خارجی همواره دارای دغدغه ای جدی بودند .
تدابیر و ابتکارات به کار رفته در رفع یا کاهش موانع خانوادگی کارآفرینان مورد مطالعه به منظور رفع و یا تقلیل موانع خانوادگی رههای زیر را برگزیدند:
مدارا و گفتگو- به غیر از یک مورد و آن هم در یک مقطع خاص یکی از روش های عمومی کارآفرینان مورد مطالعه در مواجهه با این موانع پرهیز از برخورد بوده است و همواره سعی کرده اند که از طریق مسالمت آمیز و گفتگوهای مکرر رضایت نسبی خانواده ها و همسر خود را حاصل نماید .
حفظ نهاد خانواده- کلیه کارآفرینان مورد مطالعه علیرغم علاقه شدید به کسب و کار خود در هر شرایطی در جهت حفظ نهاد خانواده جدیدت زیادی به خرج می دهند . حتی در یک مورد که رفتار همسر نه تنها در کسب و کار وی که خانواده را آسیب پذیر کرده بود او همچنین در حفظ بنیان زندگی نقش مسئولانه و حتی فداکارانه ای ایفا نموده . این امر ناشی از حساسیت آنان در حفظ بنیان خانواده است که در فرهنگ زنان ایرانی عنصری بسیار مهم می باشد .
کارآفرینان مورد مطالعه به سلامت پرورش و مراقبت از فرزندان خود اهمیت زیادی می دهند . به همین دلیل برنامه مراقبت از آنها را خود شخصا تنظیم می کنند . به این ترتیب برخی از آنان بنا به موقعیت کاری خود فرزندانشان را در سالهای اولیه همراه خود به محل کار می بردند اکثر آنها فرزندانشان را نزد خانواده خود نگهداری می کردند .برخی از آنها فرزندان خود را که به سن اشتغال رسیده اند در کسب و کار خویش جذب کرده اند .
آنها سعی کرده اند بت وجود همه فشارهای کاری به خصوص در مرحله ایجاد کسب وکار که توان زیادی از آنها صرف می کرد به امور خانه رسیدگی کنند.برخی از آنها که همسرانشان مخالفت های شدیدی داشتند سعی می کردند عاوه بر تنظیم مسایل خانه به علایق و تامین خواسته های همسرانشان از قبیل معاشرت های فامیلی و مجالس مهمانی دوستانه توجه کنند تا از بروز هر گونه بهانه جویی آنها جلوگیری نمایند.
جذب همکاری محارم- در مواردی کارآفرینان مورد مطالعه برای تخفیف موانع خانوادگی برخی از محارم خود از قبیل پدر- برادر- فرزند و سایر مردان محرمی که می توانستند با آنها همکاری کنند به کار می گماشتند. در این صورت تا حدود زیادی مخالفت های همسران کاهش می یابد.
تشکیل تیم با همسر- در اکثر موارد کارآفرینان مورد مطالعه یا در ابتدا راه و یا در مسیر توسعه سعی می کردند مشارکت همسران خود را در کسب و کار ایجاد شده جلب کنند. هر چند برخی از آنها برای این منظور مسیر دشواری را طی نمودند اما همه آنها اذعان داشتند که با این روش توانستند به موفقیت های زیادی دست یافته و حتی موقعیت های خود را مدیون همسران خود می دانند.
چنانچه پژوهش حاظر نشان می دهد الگوی تشکیل تیم با همسر سه ثمره مشخص دارد که به میزان همکاری و مشارکت آنها ثمرات حاصل از فصل مشترک آنها تقویت می شود.
تمرکز بر کسب و کار- در این حالت کارآفرین انرژی و وقت خود را به جای تعدیل مقاومت ها و کوشش در جهت جلب رضایت همسر صرف تمرکز و کسب و کار خود کرده است و علاوه بر آن نیروی فکری همسر خود را نیز در راه کسب و کار به کار گرفته است.
همبستگی خانوادگی- مشارکت کارآفرین با همسر موجب می شود که همسر شرایط کاری و حتی روحی او را بیشتر حس کرده و در نتیجه پیوند فکری بین آن دو درک مشترک بین آنان حاصل می شود. در این حالت توجه همسر از سمت مخالفت ها و تعصبات قبلی به سوی مسایل کسب و کار و نیز مشارکت در حل مسایل خانواده و حتی انجام بسیاری از اموری که قبلا آن را وظیفه زن می دانست سوق پیدا می کند.
توسعه کسب و کار- در این الگو فرصت مناسبی برای کارآفرین ایجاد می شود تا در پیوند با همسر خود بتواند ایده های جدیدی را با فکر بازتر و بدون فشارهای خانوادگی به ثمر رساند و در نتیجه در مسیر توسعه کسب و کار ابتکارات و نوآوری های جدید دست زند.
نمودار شماره ( 4-3 )- الگوی تیم مشترک با همسر
اثبات موفقیت- اکثر کارآفرینان مورد مطالعه همواره سعی کرده اند تا با سرعت بیشتری به موفقیت ها دست یابند که بتوانند از این طریق توانمندی خود را اثبات کنند. برخی از آنان از این طریق توانسته اند عقیده همسر و یا خانواده های خود و همسر را تغییر دهند. بطوری که با مشاهده موفقیت های زنان کارآفرین مخالفت ها کاهش یافته و جای آن را همکاری گرفته است.
ب: موانع علمی
همان طور که اشاره شد موانع علمی برای کلیه کارآفرینان اعم از مرد و زن وجود دارد . اما شدت آنها برای زنان بیشتر می باشد .
* بالا بودن نسبت بی سوادی در زنان نسبت به مردان ( مردان 15% – زنان 25% )
* پایین بودن نسبت حضور زنان در برخی رشته های دانشگاهی از جمله فنی مهندسی و کشاورزی ( سهم زنان در رشته فنی – مهندسی 4/9% – در رشته کشاورزی و دامپروری 8/17% )
* پایین بودن سهم حضور زنان در مشاغل کارشناسی و مدیریتی و به طبع آن نبود فرصت مناسبی جهت حضور در برنامه های آموزشی در حین کار و در سطوح عالی دلایلی است که موانع علمی را برای کارآفرینان زن بیشتر می کند .
نمودار شماره ( 5 – 3 )- موانع خانوادگی و تدابیر و ابتکارات به کار رفته در رفع یا کاهش آن
به طور کلی هرچه درجه تحصیل کارآفرینان بالاتر باشد موانع علمی آنان نیز کمتر بوده و یا اساسا مانع جدی در این زمینه ندارد . موانع علمی بیشتر متوجه کارآفرینان کم سواد و یا کارآفرینانی است که فاقد مهارت ها و دانش کافی در حرفه خود می باشند . در برخی مواقع با وجود استعدادهای چشمگیر ابتکارات و نوآوری های کارآفرینان عامل ضعف دانش مهارت دسترسی آنان را که بسیاری از امکانات باالقوه و بالفعل حرفه خود محدود نموده است. هرچند که اکثر آنان با استفاده از همکاری دیگران بخش عمده ای از ضعف خود را پوشش می دهند . عملکرد کارآفرینان مورد مطالعه نشان می دهد که به میزانی که خود به ابزار و دانش روز و مهارت های جدید و پیشرفته مدیریتی و فنی مجهز هستند کسب و کار آنان به درجات زیادی توسعه یافته است .
علاوه بر این که تعداد کمی از آنها مشکل کم سوادی دارند کارآفرینان مورد مطالعه در قالب موارد نسبت به زمینه های علمی زیر احساس نیاز می کنند:
* دانش مهارت های مدیریتی
* دانش و مهارت های مالی و حسابداری
* دانش و مهارت های اطلاعاتی
* دانش مقررات و قوانین حقوقی
* دانش و مهارت های فروش و بازاریابی
* دانش فنی و تخصصی حرفه خود
توضیح آن که آنها در مرحله توسعه فعالیت های خود به این نیازها رسیده اند.
نمودار شماره ( 6 – 3 )- نیاز های علمی و مهارت های کارآفرینان مورد مطالعه
تدابیر و ابتکارات به کار رفته در رفع یا کاهش موانع علمی
بجز مواردی اندک اکثر کارآفرینان مورد مطالعه دوره یا برنامه ای در این زمینه ها نگذرانده اند . اما به دلیل انجام اقدامات لازم در مرحله ایجاد و توسعه کسب و کار خود ضعف های موجود را از طریق زیر جبران کرده اند:
* جلب همکاری همسر
* استفاده از کارشناسان دولتی ( سازمان تعاون روستایی- سازمان ترویج کشاورزی- جهد سازندگی )
* استفاده از اطلاعات آشنایان و دوستان
* همکاری فرزند
* مطالعه و مشاهده تجارب دیگران
2- موانع سازمانی
موانع سازمانی از جمله موانعی است که برای کلیه کارآفرینان اعم از زن و مرد مشاهده می شود. اما به دلیل سهم حضور کمتر زمین در عرصه های اقتصادی بویژه در ایجاد کسب و کار و مشاغل مدیریتی بدهی است که با موانع سازمانی بیشتری روبرو می شود.
اکثر کارآفرینان مورد مطالعه در مقطع ایجاد کسب و کار با سه مانع جدی روبرو بوده اند:
– مالی
– فیزیکی
– منابع انسانی
و در مرحله توسعه مانع بازاریابی و فروش به آنها اضافه گردید:
الف: موانع مالی
به غیر از تعدادی اندک اکثر کارآفرینان مورد مطالعه در زمان ایجاد کسب و کار با کمبود سرمایه مواجه بودند. این نیاز یا از طریق استقراض از اطرافیان و آشنایان و یا از طریق وام بانکی و یا از طریق مشارک با شخص حقیقی یا حقوقی رفع شده که هر یک از حالات فوق مشکلات خاص خود را در پی داشته است.
بطور کلی عواملی که اکثر کارآفرینان مورد مطالعه را چه در مرحله ایجاد و چه در مرحله توسعه با مشکل مالی مواجه ساخته است عبارتند از:
فقدان یا کمبود سرمایه شخصی- اکثر کارآفرینان مورد مطالعه در مرحله ایجاد با کمبود سرمایه مواجه بودند. حتی در مواردی که به صورت تعاونی اقدام نمودند سایر اعضاء نیز دچار همین مشکل بودند. در نتیجه از ابتدا در پی تامین منابع مالی لازم برآمدند. اکثر کارآفرینان از وام بانکی استفاده کرده اند اما همواره با برخی محدودیت ها از نظر تاخیر و اعطای وام محدود بودن مبلغ و بازپرداخت سریع مواجه بودند.
مشکل دریافت وام- در برخی موارد کارآفرینان مورد مطالعه نتوانستند از تسهیلات بانکی استفاده نمایند . دلایلی که از سوی آنان اضحار شده عبارتند از :
عدم ارائه تسهیلات بانکی- سازمان های سیاست گذار و یا بانکها برای برخی زمینه ها مبادرت به پرداخت وام می کنند و برای بعضی حرفه ها دیگر امکان جهت وام وجود ندارد . در نتیجه برخی از آنان از وام بانکی استفاده نکرده اند که البته تعداد آنها اندک است.
عدم پذیرش طرح های توسعه- در مرحله توسعه کسب و کار استفاده از هر گونه وام بانکی توسط کارآفرینان مستلزم تهیه و ارائه طرحی مشخص می باشد . در برخی موارد طرح ارسالی مورد قبول دستگاههای ذیربط واقع نمی شود و یا در برخی موارد با تاخیر و به واسطه پیگیری فراوان کارآفرینان موافقت حاصل می شود .
تاخیر در پرداخت وام- در بیشتر مواقع به دلیل محدودیت های اعتباری و نیز تشریفات اداری وام ها دیر پرداخت می شود . که موجب کندی در تعویق فعالیت های توسعه شده است .
وسیله و ضمانت بانکی- شرایط پرداخت وام در سیستم بانکی مبتنی بر ارائه اسناد و مدارک عدیده معتبر از جمله وثیقه ملکی و ضامن می باشد برای برخی ارائه وسیله ملکی یا ضامن مشکلاتی به همراه می آورد در نتیجه عملا نمی توانند از این مکان برخوردار شوند.
مشکل نقدینگی- برخی کارآفرینان به دلیل تاخیر در دریافت اقساط قراردادهای منعقده با مشتریان به ویژه کسب و کارهایی که دارای مشتریان تقریبا انحصاری هستند به مشکل نقدینگی مواجه بوده اند.
تدابیر و ابتکارات به کار رفته در رفع یا کاهش موانع مالی اکثر کارآفرینان مورد مطالعه علیرغم مشکلات و محدودیت های مالی در مرحله ایجاد و نیز در مرحله توسعه کسب و کار به ابتکارهایی جهت رفع مشکل مالی دست زده اند :
جذب سرمایه های مردمی- برخی از کارآفرینان مورد مطالعه از طریق ایجاد تعاونی به جذب سرمایه اعضاء به عنوان آورده اولیه اقدام نموده اند . برخی دیگر که کسب و کار خود را به صورت شرکت خصوصی ایجاد کرده اند با جذب سرمایه های مردمی آنان را در مالکیت برخی از منابع شرکت سهیم کرده اند . در هر دو حالت فوق کارآفرینان از طریق گفتگوهای توجیهی به صورت خصوصی یا جمعی و استفاده از فرصت های مختلف توانسته اند در جذب کمک های مردمی موفق شوند.
ایجاد درآمد جدید- اکثر کارآفرینان مورد مطالعه سعی کرده اند از طریق مختلف بر درآمد شرکت بیافزایند. راه های مذکور عبارتند از :
* انجام فعالیت های تجاری
* افزایش تولید
* تهیه و ارائه طرح های جدید و نهادهای ذیربط
* ایجاد کسب و کار جدید در راستای کسب و کار موجود
* تدریس خصوصی در حرفه و یا تاسیس آموزشگاه در همان زمینه
* جذب شریک
* تشکیل صندوق قرضه الحسنه به منظور ارائه وام به اعضای تعاونی ها
استفاده از وام- اکثر کارآفرینان مورد مطالعه از وام بانکی استفاده نموده اند.
استقراض از اقوام و آشنایان- برخی از کارآفرینان مورد مطالعه از نزدیکان خود در مرحله ایجاد کسب و کار استقراض کرده اند.
ب: موانع فیزیکی اکثر کارآفرینان در مرحله ایجاد کسب و کار با موانع فیزیکی مواجه بودند. در مراحل توسعه نیز تا حدودی به عنوان یکی از موانع آنها مطرح می باشد.
مواردی که در این زمینه برای آنان مشکل آفریده به ترتیب درجه اهمیت عبارتند از:
* کمبود و یا نبود مکان کسب و کار
* کمبود امکانات سخت افزاری و نرم افزاری
* مشکل تامین مواد اولیه
کارآفرینان به دلیل مشکلات و عدم توانایی مالی نسبت به تامین مکان مناسب و امکانات و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری لازم و عدم توانایی مالی نسبت تامین مکان مناسب امکانات و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری لازم موانع جدی داشتند. برخی نیز جهت تامین مواد اولیه به دلیل عدم دسترسی به بازارهای مناسب و نیز وجود باندهای کاذب در توزیع برخی از مواد اولیه با مشکل مواجه بودند.
تدابیر و ابتکارات به کار رفته در رفع و یا کاهش موانع
کارآفرینان بمنظور تعدیل موانع فیزیکی و برخورداری از امکانات حداقل به اقداماتی چند دست زدند:
استفاده از بخشی از محل مسکونی خود- برخی از کارآفرینان مورد مطالعه در مرحله ایجاد به دلیل عدم توانایی مالی و از طرفی ممانعت های همسر( در مورد کار خارج از منزل زن ) به ناچار بخشی از فضای خانه خود را به مکان کسب و کار اختصاص دادند . حتی برخی از آنان که توانستند در مرحله توسعه به مکان های دیگری دست پیدا کنند در برخی امور مربوط به کسب و کار همچنان از بخشی از خانه خود استفاده می کنند.
استفاده از امکانات فیزیکی نهاد های مردمی- تقریبا کلیه کارآفرینان روستایی مورد مطالعه به دلیل عدم برخورداری از مکان مناسب بسیاری از فعالیت های خود را در نهاد های مختلف محلی انجام می دهند .
اجاره مکان مناسب – اکثر کارآفرینان مکان های کسب و کار خود را اجاره کرده اند . مکان ها به نسبت نوع و حجم کسب و کار از فضای بزرگ تجاری تا غرفه ای در بازارچه خود اشتغالی تنوع دارد .
استفاده از حمایت های مردمی – برخی از کارآفرینان جهت جبران کمبود مکان مسایل امکانات فیزیکی از کمک های مردمی بهرمند شده اند این روش عمدتا در مناطق روستایی و یا در فعالیت های خیریه به کار گرفته می شود.
استفاده از حمایت های خانوادگی – تعداد اندکی از کارآفرینان از امکاناتی که همسران یا پدرانشان در اختیار گذاشته اند از جمله مکانی برای کسب و کار و یا ساخت و تامین بخشی از امکانات سخت افزاری استفاده نموده اند .
ج: موانع بازاریابی و فروش
موانع بازاریابی و فروش کارآفرینان برحسب نوع حرفه آنان تا حدودی با یکدیگر تفاوت دارند . علاوه بر در نظر گرفتن موانع فردی از جمله موانع علمی که در جای خود تاثیر زیادی در تشدید موانع بازاریابی و فروش می گذارد هر حرفه مقتضیات خاص خود را دارند که به تبع آن عناصر متشکله بازار آن نیز متفاوت از هم می باشند .
برخی از کارآفرینان مورد مطالعه به دلیل تسلط به تکنیک ها و مهارت های مشتری گرایی حضور در بازار موانع کمتری در این زمینه داشته اند .
از طرفی امکانات و شرایط شهرها به خصوص تهران کارآفرینان شهری را با موانع کمتری در این زمینه مواجه ساخته در صورتی که امکان دسترسی به بازارهای شهری برای روستاییان تقریبا فراهم نیست . حال آن که نوع کسب و کار و برخی از آنان در فرایند توسعه حتی امکان حضور در بازارهای جهانی را فراهم می سازد.
از سوی دیگر کارآفرینان شهری در بازار جهانی نیز راه یافتند و موانع پیچیده تری مواجه هستند
اما به هرحال این مطالعه نشان می دهد که اکثر کارآفرینان با موانع بازاریابی و فروش مواجه می باشند. به طور کلی مواردی که می توان در این دسته از موانع به آنها اشاره کرد عبارتند از:
* بازاریابی
* فروش
* صادرات
* مشتری انحصاری
همان طور که اشاره شد موانع بر حسب دلایل طیف گوناگونی را ایجاد نموده است. این دلایل را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد
عدم شناخت کافی چگونگی ورود به بازار و توسعه حضور در بازار- کارآفرینان مورد مطالعه در اغلب موارد شناخت کافی از بازار صنعت و کسب و کار خود کانالهای ارتباطی مراحل ورود به بازار و راههای توسعه خود در بازار را ندارد.
عدم برنامه ریزی واقدامات حمایتی دستگاههای سیاست گذار- با آنکه برخی از دستگاههای دولتی و نهادهای ذیربط در زمینه اعطای تسهیلات مالی تا حدی نقش حمایت کننده برای کارآفرینان دارند اما در زمینه ایجاد تسهیلاتی برای عرضه محصول به بازار هیچ گونه برنامه ریزی و مساعدتی ننموده اند.
کمبود منابع مالی- نیمی از کارآفرینان به دلیل کمبود منابع مالی شرکت و یا تاخیر در دریافت تعهدات مالی به خصوص از طرف مشتریان انحصاری که عمدتا دولتی هستند نتوانستند حضور فعال تری در ایجاد بازارهای جدید برای محصول خود داشته باشند. در نتیجه فروش محدودتری دارند.
نبود مشاوره و راهنما- بسیاری از کارآفرینان در مرحله ایجاد و حتی توسعه کسب و کار خود مشاوره و راهنما مناسب برای خود داشته اند. آنچه دریافت کردند از طریق تجارب شخصی تاثیر مدیران قبلی و مشاهده تجارب دیگران بوده است و هیچ گاه با نهادی که بخش مشاور را در صنعت خود ایفا نماید برخورد نداشتند
تدابیر و ابتکارات به کار رفته در رفع یا کاهش موانع بازریابی و فروش
اکثر کارآفرینان مورد مطالعه برای ایجاد بازار و توسعه حضور در بازارهای مختلف بر حسب توانایی ها و امکانات خود راههایی را برگزیدند وتوانسته اند حضور مستمری در بازار ایجاد نمایند.
توسعه بازار- اکثر کارآفرینان دغدغه آن را داشته اند که بازار خود را توسعه دهند به همین منظور اقداماتی چند در این زمینه نموده اند:
* شرکت در نمایشگاههای مختلف داخل و خارج از کشور
* برقراری ارتباط با افراد و دستگاههای مرتبط با صنعت کسب و کار خود
* جلب حمایت های برخی از نهاد های دولتی
* تبلیغات
* ارتقاء کیفی محصول جهت حفظ و جذب مشتری
* بازاریابی و ارتباط مستقیم با مشتریان در نتیجه توسعه کمی مشتریان
* ایجاد بازار جدید- برخی از کارآفرینان مورد مطالعه توانسته اند با ابتکارها و تدابیری بازارهای جدیدی را برای کسب و کار خود ایجاد نمایند:
* ایجاد بازارها در روستاهای مجاور ( کارآفرینان روستایی )
* استخدام بازاریاب
* تولید محصول جدید و به کار گیری روش تنوع محصول
* نفوذ در بازار جهانی
E.Business* زمینه سازی تجارت الکترونیک
د: مانع منابع انسانی
موانعی که کارآفرینان مورد مطالعه از ناحیه کارکنان خود داشتند در دو سطح قابل تامل است. سطح نخست شامل کارآفرینان شهری است که با موانعی اندک در این زمینه مواجه می باشند و شخصا مربوط به رابطه کارکنان با آنهاست . این موانع صرفا در مرحله ایجاد کسب و کار وجود داشته و در مرحله توسعه با تدابیر کارآفرینان رفع شده است . سطح دوم شامل کارآفرینان روستایی است به طور عمده مربوطه به شرایط فرهنگی – اجتماعی اعضاء شرکت می باشد .
در این سطح بین اعضاء و کارآفرینان مانعی وجود ندارد . بلکه اعضاء به دلیل شرایط فرهنگی محیط در ایفای نقش عضویت خود مشکل دارند چون اکثر قریب باتفاق اعضاء زن هستند برای کارآفرینان نیز مشکل زا هستند . این موانع در مرحله ایجاد کسب و کار شدت بیشتری داشته و به تدریج در مرحله توسعه کاهش یافته اما همچنان به عنوان مانع مطرح است .
مهمترین موانع مطرح شده در این زمینه از سوی کارآفرینان مورد مطالعه به شرح زیر است:
ناباوری نسبت به توانایی زن- تقریبا اکثر کارآفرینان مورد مطالعه به ویژه در حرفه های غیر متعارف ( از دید اجتماعی ) برای زنان با این مانع مواجه بودند بدین نحو پرسنل نیز همچون دیگران بدلیل نگرش منفی به زن و نگرش منفی به مدیریت زن نسبت به کارآفرینی زنان ناباور بودند. این مانع عمدتا در مقطع ایجاد کسب و کار مطرح بود و در ادامه کاهش و یا محو گردیده است.
پرهیز زنان از عضویت ( در تعاونی ) و ایفای نقش اجتماعی- برخی از کارآفرینان مورد مطالعه با کارکنان زن مشکل بیشتری داشتند. به این ترتیب که کارآفرینان شهری در حرفه های غیر متعارف برای زنان در جذب و حفظ کارکنان زن بویژه در رده های مدیریتی با مشکل زیادی مواجه بودند. دلیل آن این بود که زنان پس از ازدواج به دلیل مسئولیت های خانوادگی کمتر کار کرده و یا اساسا کار خود را ترک می کنند بنابراین علیرغم منابع شخصی خود در جهت ایجاد فرصت برای زنان نتوانسته اند موفقیتی در این زمینه کسب کنند.
در سطح روستا به دلیل آن که اعضاء شرکت را به طور عمده زنان تشکیل می دهند برخی از کارآفرینان مورد مطالعه چه در مرحله ایجاد و چه در مراحل مختلف توسعه کسب و کار دچار بحران شده اند به طوری که اکثر اعضاء به راحتی عضو نشدند و یا پس از عضویت نقش حرفه ای خود را در خانه بازی می کنند. به این ترتیب که هر گونه تولید یا خدمات در چهارچوب و محوطه خانه پذیرفته شده است. در یک مورد به دلیل ناپسند بودن مواجهه زن و مرد حتی اگر مردی در محل شرکت حضور داشته باشد برای زنان عضو عبور و ماندن در محل جایزه نیست. در نتیجه با وظایف اجتماعی ارزان به دوش کارآفرین سنگینی می کند چرا که او یک نفره باید نقش سایر اعضاء را به عهده گیرد.
دلایل پرهیز زنان عضو تعاونی روستاهای مورد بحث از حضور اجتماعی چنین ذکر شده است:
* حساسیت همسران
* ناپسند بودن مواجهه با مردان از لحاظ هنجارهای محلی
* نگرانی از مسئولیت پذیری
* نگرانی از کار در خارج ازخانه
تدابیر و ابتکارات به کار رفته در رفع یا کاهش موانع منابع انسانی
اکثر کارافرینان مورد مطالعه با توجه به موانع منابع انسانی به عنوان واقیت های موجود سعی کرده اند با اتخاذ تدابیری با این موانع مقابله نمایند. و با شیوه های پیشگیرانه از بروز و ظهور بازدارنده آن جلوگیری نموده اند .
کشش های انجام شده توسط کارآفرینان مورد مطالعه به شرح زیر خلاصه می گردد:
ایجاد محیطی عاطفی- اکثر کارآفرینان مورد مطالعه در فضای کسب و کار خود رابطه ای عاطفی با پرسنل و اعضاء خود ایجاد کرده اند. این شیوه سبب شده که اعضاء و پرسنل از احساس صمیمیت و محبت در عین جدیت در محیط کار برخوردار شوند.
برخورد های کارآفرینان به پرسنل با انتقال احساس محترمانه و خواهرانه توام استو به نظر می رسد کارآفرینان مورد مطالعه نیز از روش بلانچارد متفکر مدیریت استفاده کردند . او می گوید: من به هنگام سخنرانی تنها به ذهن و اندیشه خود متوسل نمی شوم بلکه بسیاری از اوقات از قلبم کمک می گیرم . اگر برای اداره زندگی فقط به ذهن متکی شوم پس از مدتی از کار در می آیم . از این رو تصور می کنم که بهترین شیوه آن است که از قلب خود آغاز کند . یه این امید که اندیشه ام به کمک احساسم بشتابد و کار را به پایان برد
نمودار شماره ( 7 – 3 )- تاثیر محیط عاطفی
در مطالعه ای که در مورد تفاوت های رفتار های مردانه و رفتارهای زنانه در محیط های اجتماعی انجام شده نتایج نشان می دهد که در نظام رفتاری زنان ارزش هایی همچون توجه به دیگران – صیانت نفس – تواضع – دلسوزی و ملایمت – مهربانی و رفتار دوستانه تاکیید بر برابری و همبستگی رفع موانع و مشکلات از طریق مسالمت آمیز و مذاکره و ایجاد ارتباط با دیگران دارای اهمیت زیادی است .
این فضا کمک کرده که بسیاری از مسائل مبتلا به درونی رفع گردد و نه تنها رابطه بین کارکنان و کارآفرینان را تسهیل نموده بلکه به عنوان راهگشای مشکلات بین کارکنان نیز مطرح است . این سبک از برخورد را می توان اهرم تقویت کننده روابط درون سازمانی نامید . از نظر کارافرینان مورد مطالعه این اهرم تقویت کننده آثار گوناگونی را همراه داشته است مهمترین آن عبارت است از:
* تقویت ارتباطات درون سازمانی
* افزایش سرعت عمل
* افزایش کیفیت محصول
* تقویت فرهنگ سازمانی مبتنی بر صداقت و اخلاق حرفه ای
* توسعه منابع انسانی
* ایجاد شبکه همکاری- تعداد اندکی از کارآفرینان مورد مطالعه به جای جذب نیروی رسمی و استخدام کارکنان اقدام به جذب نیرو های مورد نیاز خود از طریق ایجاد ارتباط شبکه ای نموده اند . به این ترتیب که به شناسایی انتخاب و یا حتی پرورش نیرو های مورد نظر خود از طریق قراردادهای خرید خدمت به نسبت نیاز و فعالیت خود از آن بهره می گیرند .در این شبکه حتی در مواردی علاقمندان به حرفه داوطلبانه همکاری می کنند .
* ترویج باورهای مذهبی- برخی از کارآفرینان در مرحله ایجاد کسب و کار با مقاومت افراد جهت جذب در کسب و کار مواجه بودند با استفاده از باور های مذهبی آنان دلایلی برای ضرورت مسئولیت پذیری اجتماعی کسب درآمد سازی و سود مشروع ارزش گذاری کرده و در جهت تحقق اهداف خود رضایت اعضاء را جلب کردند .
* سازماندهی نقش درآمد ساز اعضاء در خانه- اکثر کارآفرینان روستاهای مورد مطالعه که با دلایل متعدد اعضاء تعاونی در جهت عدم پذیرش مسئولیت اجتماعی مواجه بودند تصمیم به سازماندهی کسب و کار خود بر اساس نقش درآمد ساز اعضاء در خانه و حضور غیر مستقیم آنان گرفتند . این شیوه که عمدتا در روستاها مشاهده شد در عمل پاسخ مثبت داد . بدین ترتیب که برای جلوگیری از هر گونه مقاومت یا کمرنگ شدن نقش اعضاء اقدامی از این دست توسط برخی از کارآفرینان انجام شده است .
* فراهم نمودن امکان تولید و خدمات در خانه ها
* تشکیل محل شرکت در خانه
* ایفای نفش سایر اعضاء در صحنه اجتماع توسط کارآفرینان
* برگزاری برنامه های آموزشی برای اعضاء جهت توانمند سازی و علاقه به نقش درآمد ساز خود
* جلب اعتماد در نزد مردم
* فضا سازی و تبلیغ کسب و کار در مراسم و محافل جمعی
3 – موانع محیطی
کارآفرینان مورد مطالعه همزمان یا موانع سازمانی با موانعی مواجه بودند که متاثر از محیط فرهنگی- سیاسی و اقتصادی می باشد. موانعی که صرفا با کوشش فردی آنان قابل رفع نیست. بلکه نیازمند اصلاحات و تحولات تدریجی ارزش آفرین در محیط است و به عبارتی نیازمند نوعی فرهنگ سازی است. با این وصف کارآفرینان جهت تحقق اهداف و نوآوری های خود تدابیری برای کاهش تاثیر گذاری موانع محیطی بر کسب و کار خود اتخاذ می کنند.
به طور کلی موانع محیطی استخراج شده از این مطالعه عبارت است از:
* موانع فرهنگی- اجتماعی * موانع قانونی
الف: موانع فرهنگی- اجتماعی
نگرش جامعه به زن و تصویری که از نقش و ویژگی های او در باور عمومی وجود دارد او را در محدوده ای از وظایفی خاص قرار می دهد. قضاوت در مورد مسئولیت نقش و توان او بر اساس این محدوده سنجیده می شود و به طور کلی موانع فرهنگی- اجتماعی عبارتند از:
* عکس العمل های منفی اجتماعی- نگرش منفی به ضرورت نقش اجتماعی زن و ارایه تعریفی مشخص از او و محصور نمودن وظایفش در امور خانه داری- همسر داری و بچه داری دلایل اولیه ای است که موجب برخوردها- مخالفت ها و ممانعت های حضور اجتماعی زن می گردد. آن هنگام که یک زن در متن این سنت های ریشه ای به کارآفرینی دست می زند به طور طبیعی عکس العمل ها شدت بیشتری پیدا می کند. چنین نگرشی اساسا نسبت به نقش اجتماعی زن ناباور است. در فراتر از آن توان مدیریت و مسئولیت پذیری او را زیر سوال برده و نه تنها اعتقادی به آن ندارد که با هر گونه نقش آفرینی زن در این سطوح مقاومت نشان می دهد و عامل فشار اجتماعی می گردد. به همین دلیل کارآفرینی زنان بازتاب زیادی در محیط پیرامون از خود به جای گذاشته است. به طور کلی کارآفرینان مورد مطالعه در اغلب موارد به ویژه آنها که یا از نظر موقعیت زمانی و مکانی محدودیت های زیادی داشته اند و یا در حرفه هایی مغایر با پذیرش عمومی جامعه کارآفرین شده اند فشار زیادی را از سوی محیط خود پذیرا گشته اند . جملات کوتاه زیر پاره ای از عکس العمل هایی است که کارآفرینان در مراحل مختلف کسب و کار خویش با آن برخورد داشته اند:
” بروید به خانه های تان بنشینید”
” مردان تا حالا چه کرده اند که ازاین پس زنان می خواهند انجام دهند “
” برای ما مرگ بهتر است تا این که دنبال امضاء یک زن برویم “
” زن را چه به این حرف ها “
” زن باید به بچه و همسر و خانه اش برسد “
* برخوردهای منفی برخی سازمان ها و موسسات اقتصادی و اجتماعی- به طور طبیعی فرهنگ هر جامعه در متن فرهنگ سازمانی رسوخ می کند. از همین رو همان نحو برخورد اجتمای در سازمان های اقتصادی- اجتماعی به چشم می خورد . از این برخوردها یا به صورت مستقیم و اظهار نظر منفی در ابتکارات و نوآوری ها بروز پیدا می کند و یا به صورت در ایجاد و توسعه کسب و کار عدم ارائه امکانات لازم و برخورد بی تفاوت با موضوع نمایان می گردد .
برای بسیاری از کارگزاران این سازمان بسیار سنگین بوده که یک زن به طور مستقیم و جدا از چتر حمایتی یک مرد بتواند با ابتکار عمل و خلق ایده کسب و کار جدید ایجاد کند .
کارآفرینان مورد مطالعه در اغلب موارد در مرحله ایجاد کسب و کار با آهنگ کمتری در مرحله توسعه با برخوردهای تند مسئولین برخی سازمانها مواجه بوده اند که همگی متاثر از دیدگاه و بینش آنان نسبت به زن و نقش اجتماعی او می باشد . جملات زیر حاکی از دیدگاه برخی از مسئولین سازمان هایی است که کارآفرینان زن در فرایند ایجاد توسعه کسب و کار خود ناچار به مراجعه به آنها بوده اند:
” برو با بزرگترت بیا “
” تو اصلا از این صنعت چیزی نمی فهمی ”
” پس شوهرت چه کاره است “
” آن طرف بنشین که چشمم به چشمت نیفتد “
” تو نامحرمی آن طرف بنشین ”
” زن را چه به این حرفها “
* ناامنی های اجتماعی- این باورها سبب شده است که نه تنها مقاومت و مخالفت در برابر نوآوری ها کارآفرینی زنان رخ می دهد بلکه فضایی امن برای حضور آنان در برخی صحنه ها فراهم نباشد. و عنوان مثال رفت و آمد آنها در برخی مکان ها- سفرهای داخلی و خارجی – رانندگی در جاده های بین شهر مواردی است که یا به تنهایی برای یک زن امکان پذیر نیست و یا به سختی انجام می شود.
ابتکارات و تدابیر به کار رفته در رفع یا کاهش موانع فرهنگی- اجتماعی
کارآفرینان مورد مطالعه ضمن پذیرفتن این واقعیت که نگرش و برخورد برخی از مسئولین به زن و نقش اجتماعی او چندان مناسب فعالیت های کارآفرینانه نیست به منظور کم شدن تاثیر موانع فرهنگی اجتماعی بر کسب و کار خود راه هایی را برای مقابله با آن برگزیده اند:
رعایت ضوابط اجتماعی در جلب اعتماد مردم- اکثر کارآفرینان مورد مطالعه حساسیت زیادی در مورد رعایت ضوابط و مقررات حقوقی و اداری داشته و همواره سعی کرده اند که کلیه قوانین را اجرا نماید و از این نظر حتی شاخص همه بوده اند به طوری که کلیه کارآفرینانی که از تصحیلات بانکی استفاده کرده اند و در نزد وام دهندگان به دلیل پرداخت به موقع دیون و بدهی های خود از اعتبار بالائی برخوردارند. علاوه بر آن نسبت به انجام تعهدات خود از جمله مالیات- بیمه- عوارض شهرداری و … به موقع اقدام نموده اند. این نحو برخورد باعث می شود که هم در میان مسئولین و هم در میان مردم جلب اعتماد نمایند.
مدارا و گفت و گو و استفاده از مهارت های ارتباطی- یکی از راههای اثر بخش جهت رفع موانع اجتماعی مدارا و گفت و گو و استفاده از مهارت های ارتباطی است که اکثر کارآفرینان مورد مطالعه آن را در فرایند کارآفرینی خود به کار گرفته اند و این روش را کار ساز می دانند. آنها معتقدند که تنها از این شیوه می توان به اهداف خود رسید چرا که هر گونه برخورد تند نسبت به مخالفت ها و تحقیرهای اجتماعی نه تنها مسیر را باز نمی کند بلکه تخریب کننده نیز می باشد. از این رو با تحمل فشارهای مضاعف سعی می کنند از طریق مدارا و گفت و گو به قانع نمودن عناصر مسئول و اذهان عمومی بپردازد و در این راه با ایجاد ارتباط موثر همراه با پیگیری مستمر با مسئولین و به تناسب حرفه با اقشار مختلف مردم به اهداف خود فائق آیند.
اثبات موفقیت- تقریبا کلیه کارآفرینان همان طور که از طریق اثبات موفقیت توانسته اند موانع خانوادگی خود را کاهش دهند و یا رفع نمایند از همین طریق نیز زمینه را برای پذیرش کسب و کار خود در نزد مسئولین مربوطه و اذهان عمومی بوجود می آورند به طوری که با مشاهده پیشرفت ها و موفقیت های روز افزون آنان تغییری نسبی در باورها بوجود می آید.
تشکیل تیم با همسر- همکاری مشترک با همسر در بخش هایی از فعالیت های کارآفرینی و یا همکاری کاملا مشترک در مرحله ایجاد و نیز توسعه کسب و کار راهی است که زنان کارآفرین برای رفع کلیه موانع خود برگزیده اند و موفقیت های زیادی برای آنان به ارمغان آورده است . با تشکیل تیم و نوعی تقسیم کار بین زن و مرد انجام برخی از امور که به تنهایی فشار مضاعفی بر کارآفرین وارد می سازد توسط همسر انجام می شود از این رو فرصت مناسبی برای کارآفرین ایجاد می کند که هم فشارهای اجتماعی خود را کاهش می دهد و هم می تواند روی سایر مسائل کسب و کار خویش متمرکز گردد .
تسکین روحیه با استفاده از باورهای اعتقادی و عرفانی ( توکل )- تکیه بر خداوند و مددجویی از او از خمله روش های عمومی کارآفرینان مورد مطالعه در مواجه با مشکلات و فشارهای اجتماعی بوده است . جملات زیر که به کرات در ضمن مصاحبه از آنان شنیده شد گویای این اتکاء است:
” بزرگترین عامل کمک کننده من خداوند است “
” تمام افکارم که در مغزم خطور می کند ناشی از فرمان خداوندی است “
” موتور محرکه من خداوند است “
” خود را فقط مدیون خدا می دانم ”
” کسی در وجودم کمکم می کند ”
” برای کسی که خدا با اوست مشکلی پیش نمی آید “
” هر گاه دچار مشکل می شوم احساس می کنم به خدا نزدیکترم و خدا به حرفم گوش می کند “
احساس نیاز به وجود خداوند در تمامی مراحل کارآفرینی از طرف اکثر کارآفرینان مورد مطالعه مطرح است به طوری که ” توکل ” را اصلی غیر قابل تردید می دانند .
ضمن آن که نیروی اراده و اختیار عقل و خلاقیت اعطا شده از سوی پروردگار را در عمل خود جاری می سازد همواره به او نیز متکی می باشند و در مسیر حل مشکلات خود با وجود سعی و تلاش مستمر و به کارگیری ابتکارها و ایده های جدید برای زدودن مانع به نوعی ادامه آن را به او واگزار می کنند. به نظر می رسد که توصیه قرآن را به کار گرفته اند . در قرآن پس از توصیه به مشورت آمده است پس از آن که عزم کردی به خداوند توکل کن . و شاورهم فی الامر و اذا عزمت فتوکل علی الله . در این جا عزم و حرکت شرط اساسی توکل است و در غیر این صورت انسان به عنصری منفعل و بی خاصیت تبدیل می شود. ” واگذاری کاری و نتیجه آن به خدا که نوعی پیوستگی به اراده اوست علل و اسباب پیروزی موثر و پیوسته می شود موانع و حوادث متضاد با آن از میان می رفت و بالاتر از آن بینش و آگاهی برای شخص متوکل حاصل می شود که از اشتباه و لغزش و غرور و ضعف بر کنار ماند ” ( طالقانی ص 401 )
اکثر کارآفرینان مورد مطالعه اظهار داشته اند که از این طریق آرامش درونی یافته و در مقابله با بسیاری از حوادث و موانع مصمم تر و مقاوم تر شده اند .
استفاده از محارم- برخی از کارآفرینان به منظور رفع موانع اجتماعی به ویژه ناامنی های اجتماعی در مرحله اول از همسر و سپس از محارم استفاده می کنند . به طوری که در یک مورد پس از فوت همسر کارآفرینان مورد نظر برای تردید در جاده ها از خانه تا محل کار لازم دانسته که با یکی از محارم خود تردد نماید . در مواردی که از نظر عمومی حظور زن به تنهایی امکان پذیر نیست و یا با دشواری مسیر است همکاری یکی از محارم خود را جلب می کنند می توان گفت که با ” حفاظ اجتماعی ” محارم به مقابله با موانع اجتماعی می روند . این حفاظ برای آنان در موارد بسیار مصونیت ایجاد می کند .
استفاده از دانش مذهبی- اعتقاد و باور عمیق مذهبی در اقشار مختلف مردم سبب می شود که ارزش هایی در فرهنگ جامعه بوجود می آید که معیاری برای شناخت و تصمیم و انتخاب می گردد و به عبارتی بایدها و نبایدها را مشخص می سازد به همین دلیل برخی از کارآفرینان مورد مطالعه در مرحله جذب و عضو گیری و نیز مشارکت مردم در سرمایه گذاری از اعتقادها و باورهای ارزشی آنها و خود بهره جسته و با طرح موضوعاتی از قبیل ” کسب درآمد حلال ” ” کسب و کار مشروع ” ” سود حلال ” و ” توصیه به کار ” برخی از سدها را می شکند .
برخورداری کارآفرینان از دانش مذهبی وسیله خوبی برای مقابله با سوء تعبیرها بوده است . از این نظر یکی از کارآفرینان مورد مطالعه برای توجیه و قانع نمودن مسئولین یکی از سازمانها حتی به طرح موضوعاتی در مورد نقش اجتماعی زنان صدر اسلام متوسل شده است .
استفاده از دانش حرفه ای- اکثر کارآفرینان شهری مورد مطالعه به ویژه آنان که از تحصیلات بالاتری برخوردارند سعی در به روز نگهداشتن دانش حرفه ای خود دارند . از این طریق فرصت مناسبی برای خود به وجود می آورند که برخورد با آنان صرفا حرفه ای باشد .
در مناطق روستایی کارآفرینان به دلیل محدودیت های محیطی و پایین بودن سطح سواد و در نتیجه عدم توانایی های لازم از این روش نتوانسته اند به صورت موثر استفاده نمایند .
استفاده از تجربه علمی- اکثر کارآفرینان قبل از ایجاد کسب و کار تجارب علمی به صورت فردی و در سطح محدودی در زمینه حرفه خود داشته اند .به همین دلیل با اتکا به تجارب عملی توانسته اند راه را برای خود بازنمایند و مشکلی بابت اثبات توانمندی و اشراف بر حرفه خود در نزد عمومی نداشته اند. این موضوع باعث گردید کهاعتماد عمومی را نسبت به خود جلب نماید و برای خود فرصت های مناسب هم در زمان شکلگیری و هم در فرایند توسعه کسب و کار ایجاد نماید.
صداقت و صراحت لهجه- کلیه کارآفرینان مورد مطالعه ضمن استفاده از روش های مدارا و گفت و گو و ارتباط موثر همواره به واسطه صداقت وصراحت لهجه خود توانسته اند بسیاری از موانع اجتماعی را پشت سر گذارند. آنان با این ویژگی در مسیر توسعه کسب و کار چهره ساده ای از خود در نزد اذهان عمومی ساخته اند که موجب اعتبار و اعتماد نسبت به آنان گردیده است و در این شرایط و بسیاری از موانع اجتماعی فائق آمده اند.
ب: موانع قانونی
موانع قانونی برای زنان کارآفرین بسیار محدود است. چون تقریبا در کلیه قوانین اقتصادی تفکیک جنسیت وجود ندارد. بنابراین بخشی از موانع موجود نه تنها خاص زنان بلکه برای کلیه کارآفرینان. بخش دیگر ناشی از محدودیت های فرهنگی و اجتماعی است که در برخی زمینه های قانونی سایه انداخته است. در مطالعه انجام شده مواردی که به عنوان مانع قانونی مطرح شده است عبارت است از:
قانون کار در مورد مشکل اجراج کارگر در صورت ضرورت ( عمومی )- این مانع خاص زنان کارآفرین نیست بلکه عمومیت داشته اما برخی از کارآفرینان مطرح نموده اند که شرایط قانون کار به گونه ای است که آنان را با مشکل مواجه می سازد به این ترتیب که حتی افراد کارآموز که به نوعی رابطه استاد و شاگردی بین آنها مطرح است مشمول این قانون می شود و در نتیجه برای کارآفرینان تعهد حقوقی و مالی بوجود می آورد و یا در صورت عدم رضایت از خدمات کارگران- اخراج- سخت و یا تقریبا امکان ناپذیر است. دو نفر از کارآفرینان در مواردی جزئی با چنین مشکلی مواجه بوده اند.
در قانون کار فعلی مقرراتی وجود دارد که اعمال مدیریت به شرایط انفعالی و غیر فعال سوق داده شده است. بدین معنی که قانون مانع از آن است که مدیریت بر احساس ضرورت ها و مقتضیات بنگاه اقتصادی بتواند اقدام نماید. مصادیق مهم این گونه موانع و مشکلات در سر راه کارآفرینان عبارتند از: ( سازمان مدیریت صنعتی 1378 )
الف: تغییر حقوقی در مالکیت واحد تولیدی و آثار آن ( ماده 12 قانون کار )
ب: تغییر در شرایط کار ( ماده 26 قانون کار )
ج: فسخ قرارداد کار ( ماده 27 قانون کار )
د: تعلیق و بازگشت به کار کارگران ( مواد 14 تا 20 قانون کار )
ه: فسخ قرارداد کار اعضاء شورای اسلامی کار ( ماده 28 قانون کار )
عدم پذیرش و اقامت یک زن تنها در برخی اماکن مانند هتل ها (خاص زنان )- دو نفر از کارآفرینان با این مشکل مواجه بوده اند که در سفرهای کاری خود در برخی از شهرها به تنهایی نمی توانند در هتل اقامت گزینند و در نتیجه به اتفاق همسر خود راهی می شوند .
محدودیت های قوانین و مقررات برای کارآفرینان ( عمومی )- اکثر کارآفرینان مورد مطالعه مطرح می کردند که اصولا قوانین و ضوابطی برای تشویق و حمایت از کارآفرینان وجود ندارد تا با استفاده از آن بتوانند کارآفرینی را توسعه دهند .
تدابیر و ابتکارات به کار رفته در رفع و یا کاهش موانع قانونی
برخی از کارآفرینان که با این مانع مواجه بوده اند راههای زیر را برای رفع موانع اتخاذ کرده اند :
شناخت و تسلط بر قوانین و مقررات- اکثر کارآفرینان مورد مطالعه سعی کرده اند شناخت نسبتا کاملی از قوانین و مقررات مربوط به حرفه خود کسب نمایند تا از آن طریق بتوانند به خوبی ضوابط را رعایت نمایند تا مشکلی از این لحاظ برای آنان بوجود نیاید .
برخورد فعال جهت پیشنهادهای اصلاحی و بازنگری در قوانین- یکی از کارآفرینان مورد مطالعه به ویژه آنان که در انجمن ها و محافل حرفه ای حضور دارند در جهت پیشنهاد دهی در اصلاح و بازنگری قوانین مرتبط با حرفه خود مشارکت فکری داشته اند .
برقراری ارتباط با سازمان های ذیربط- برخی از کارآفرینان ارتباط مستمر و موثری با نهاد های ذیربط برقرار کرده اند تا از این طریق ضمن اشراف بیشتر بر شرایط حقوقی و قانونی حاکم بر حرفه خود با ارکان مختلف نهادهای مذبور آشنایی کامل پیدا کنند.
همکاری مشترک با همسر- برخی از کارآفرینان به دلیل عدم تسلط خود بر قوانین و مقررات در همکاری و پیوند با همسر خود از دانش و تجربه او استفاده می کنند .
استفاده از کارگر روز مزد- تعداد کمی از کارآفرینان به دلیل عدم پذیرش تعهد حقوقی و مالی از کارگران روز مزد استفاده می کنند و طبق قرار اولیه خود با آنها حق الزحمه ای به صورت روزانه یا ماهانه دریافت می کنند .
جدول شماره ( 8-3 )- موانع کارآفرینان مورد مطالعه و تدابیر و ابتکارات به کار رفته در رفع یا کاهش موانع
تدابیر و ابتکارات رفته در رفع یا کاهش موانع موانع
* مدارا و گفت و گو
* حفظ نهاد خانواده
* جلب همکاری محارم
* تشکیل تیم با همسر
* اثبات موفقیت خانوادگی:
* خانواده
* خانواده همسر
* همسر
* فرزند
فردی
* جلب همکاری همسر
* استفاده از کارشناسان دولتی
* استفاده از اطلاعات آشنایان و دوستان
* همکاری فرزند
* مطالعه و مشاهده تجارب دیگران علمی:
* دانش و مهارت های مدیریتی
* دانش و مهارت های بازاریابی
* دانش حقوقی
* دانش فنی
* دانش مالی و حسابداری
* دانش و مهارت های اطلاعات
* جذب سرمایه های مردمی
* ایجاد درآمد جدید
* استفاده از وام
* جذب سرمایه گذاری خارجی
* استفاده از آشنایان مالی:
* فقدان یا کمبود سرمایه شخصی
* مشکل دریافت وام
* مشکل نقدینگی
سازمانی
* استفاده از بخشی از محل مسکونی خود
* استفاده از امکانات فیزیکی نهاد های عمومی
* اجاره مکان مناسب
* استفاده از حمایت های مردمی
* استفاده از حمایت های خانوادگی فیزیکی:
* کمبود یا نبود مکان کسب و کار
* کمبود امکانات سخت افزاری و نرم افزاری
* مشکل تامین مواد اولیه
* شرکت در نمایشگاهها داخل و خارج از کشور
* برقراری ارتباط با دستگاههای مرتبط با صنعت کسب و کار خود بازاریابی:
* بازاریابی
* فروش
ادامه جدول شماره ( 8 – 3 )
تدابیر و ابتکارات به کار رفته در رفع یا کاهش موانع موانع
* تبلیغات
* ارتقاء کیفی محصول
* بازاریابی و ارتباط مستقیم با مشتریان
* توسعه بازار
* استخدام بازاریاب
* تولید محصول جدید
* نفوذ در بازار جهانی
E.Business
* زمینه سازی تجارب الکترونیک
* صادرات
* مشتری انحصاری
* ایجاد محیط عاطفی
* ایجاد شبکه همکاری
* ترویج باورهای مذهبی
* سازماندهی نقش درآمد ساز اعضاء ( تعاونی )در خانه منابع انسانی:
* ناباوری نسبت به توانایی زن
* پرهیز زنان از عضویت ( در تعاونی ها ) و ایفای نقش اجتماعی
* رعایت ضوابط اجتماعی و جلب اعتماد مردم
* مدارا و گفتگو و استفاده از مهارت های ارتباطی
* اثبات موفقیت
* تشکیل تیم با همسر
* تسکین روحی با استفاده از باورهای اعتقادی( توکل )
* استفاده از محارم
* استفاده از دانش حرفه ای
* استفاده از تجربه علمی
* صداقت و صراحت لهجه فرهنگی:
* عکس العمل های منفی اجتماعی
* برخوردهای منفی سازمانهای اقتصادی اجتماعی
* ناامنی های اجتماعی
محیطی
* شناخت و تسلط بر قوانین و مقررات
* برخورد فعال در پیشنهاد های اصلاحی و بازنگری در قوانین
* برقراری ارتباط با سازمانهای ذیربط
* همکاری مشترک با همسر
* استفاده از گارگر روز مزد قانونی:
* قانون کار ( در مورد مشکل اخراج کارگر در صورت ضرورت )
* عدم پذیرش و اقامت یک زن در برخی اماکن مانند هتل ها
* محدودیت های قوانین و مقررات برای کارآفرینان
نکات چند در مورد کارآفرینان مورد مطالعه
در مصاحبه با کارآفرینان مورد مطالعه نکات جالبی از آنها بدست آمده هر چند که موضوع اصلی تحقیق نبوده اما به نظر می آید که اشاره با آن جالب باشد. نکات بدست آمده عبارتند از :
1- زنان هم در سطح شهر و هم در سطح روستا قابلیت کارآفرینی داشته و توانسته اند ابتکارات و کسب و کاری نو دست زنند.
2- تحصیلات کارآفرینان مورد مطالعه به نسبت سطح سواد زنان بر کل کشور بالا بوده به طوری که 15 نفر آنان دیپلم به بالا می باشند
3- اکثر قریب باتفاق کارآفرینان مورد مطالعه اظهار داشته اند که تحت تاثیر پدران خود قرار گرفته و رفتار خود را متاثر از روحیه پدرانشان دانسته اند .
4- اکثر کارآفرینان توانسته اند همکاری همسران خود را در کسب و کار خویش جلب نمایند به طوری که 4 نفر آنها از ابتدا و 3 نفر پس از ایجاد کسب و کار به کارآفرینان پیوسته اند و اکثریت مابقی با همسران خود همکاری می کنند.
5- اکثر کارآفرینان تعداد فرزندانشان به نسبت متوسط جامعه نسبتا کم ( بین 1 تا 3 نفر ) می باشد .
6- هر چند که بررسی ویژگی های کارآفرینان خود نیاز به مطالعه ای جداگانه و گسترده دارد اما از حاصل گفته ها و شرح زندگی آنان گرایش های زیادی را می توان در آنان یافت:
* مسئولیت پذیری
* پشتکار
* علاقه به نوآوری
* خطر پذیری
* توسعه طلبی
* استقلال طلبی
* بلند پروازی
7- اکثر آنان علاوه بر ” کسب درآمد ” و ” علاقه به ایجاد کسب و کار ” به عنوان انگیزه های اصلی کارآفرینی خود به مردم و خدمت به ایران را نیز دلایل دیگری برای ایجاد کسب و کار خود دانسته اند .
8- نکته آخر آن که اکثر قریب به اتفاق کارآفرینان موانع و مشکلات در سر راه خود را بسیار طبیعی و بدهی می دانستند و تصور آن که به خاطر آنها باید کار را تعطیل کرد هیچ گاه در ذهنشان خطور نکرده بود و حتی قبل از آن که در مصاحبه بحث به صورت عمیق باز شود اشاره ای به آن نداشتند .