یکی از مباحثی که در سال های اخیر در ارتباط با سبک زندگی در جامعه مورد توجه قرار گرفته شناخت جایگاه آن در ساختار مدیریتی جامعه اسلامی است. اگر دین را به عنوان راهبردی برای زندگی و شاخصی برای پایش کیفیت و ترسیم حیات مطلوب بدانیم، طبیعتاً مدیریت جامعه اسلامی و دینی هدف اصلی خودرا پیاده سازی ارزشها در جامعه با افق تبدیل آن به کیفیت زندگی و راهبرد چگونگی دستیابی به این کیفیت و سبک زندگی می داند.
زمانی که مقام معظم رهبری از واژه سبک زندگی صحبت کردند، چنین استنباط شد که ایشان در پی بازگو نمودن نوعی از زندگی هستند که در قیل و قال دنیای صنعت و اطلاعات در حال محو شدن است. شیوه ای از زندگی که سعادت دنیا و آخرت در آن بنا شده است. بر این اساس روش زندگی مدیریتی بر اساس شاخص ها و ارزش های تجربه شده ی دفاع مقدس به نام مدیریت جهادی ارائه گردید تا احیاگر بسیاری از روش هایی باشد که در حال فراموشی هستند. سبکی که در کمال سادگی مملو از آرامش و هدایت گری است. منظور از جهاد، صرفاً نبرد و مبارزه رودر رو نیست بلکه جهاد به معنای زندگی پویا، هدفمند و آمیخته با کار و تلاش مفید است که می تواند در عرصه های دفاعی، سازندگی، مدیریتی و رفع مشکلات بشریت باشد. با این مبنا می توانیم از پدیده ای به نام سبک زندگی جهادی سخن بگوییم.
ترويج سبك زندگي جهادی توسط مديريت جهادي
در دنیای حاضر سبک های مختلفی برای زندگی وجود دارد اما جهادگران با اقتباس از دوران هشت سال دفاع مقدس و بهره مندی از تجربیات جهادی آن دوران شیوه ای را در پیش گرفته اند که به نام سبک زندگی جهادی معروف است.یکی از مباحثی که در سالهای اخیر درباره ارتباط سبک زندگی جهادي و تاثیرگذاری آن بر شرایط جامعه مطرح بوده است شناخت جایگاه سبک زندگی در ساختارهای مدیریتی جامعه اسلامی است. یکی از وظایف و اهداف مهم حاکمیت و مدیریت در جامعه اسلامی شناخت سبک زندگی و معرفی آن به اجتماع و تبدیل آن به یک حرکت جاری در زندگی مردم است. این که سبک زندگی از کجا استخراج شود، موضوع مهمی است و طبیعتاً منابع و متون دینی از مهمترین منابعی هستند که چگونگی کیفیت دینی به زندگی بخشیدن را تامین می کند. وقتی به این منابع مراجعه می کنیم، متوجه می شویم که این منابع زندگی را با چند شاخصه هدفمندی، تحرک، پویایی و آگاهی تعریف می کنند. مهمترین روش برای پیاده سازی و معرفی این سبک به جامعه، حمایت و عمل به آن توسط مدیران دینی است.
کرامت انسانی و لزوم تقویت مدیریت جهادی
فرهنگ مدیریت جهادی با مصرفگرایی، اشرافیگری و شیوههای تکنوکراتی که مولود فرهنگ سرمایهداری است مغایرت دارد. تفکر سرمایهداری جامعه را به سمت مصرفگرایی و انحراف از مسیر آرمانهای انقلاب و عدالت سوق می دهد. این نکتهای بود که وفاداران مدیریت جهادی از آن دوری میکنند و در تمام این مدت تلاش کرده تا جامعه را به سمت تفکر جهادی سوق بدهند. عصری که در آن زندگی می کنیم، عصر پیچیدگی، تحول و تغییر نامیده اند. سازمان ها در چنین عصری همواره در دو لبه نظم و بی نظمی قرار دارند و دائم بین دو حالت تغییر و ثبات در رفت و آمدند. حرکت نهادهای مدیریتی از توجه صرف به مولفه هایی همچون عقلانیت، علم محوری و تخصص گرایی و… که در رویکردهای سنتی مدیریت بدان تاکید می شد به سمت توجه به معنویت، رعایت اخلاقیات و ارزشهای انسانی توام با عقلانیت در حرکت است. در ذيل اهمیت معنویت در سازمان ها و تاثیرات آن در کارآمدی مدیریت بر اساس تفکر مدیریت جهادی مورد بررسی قرار می گیرد:
1- الگوی مدیریت جهادی: مدیریت جهادی چیزی جدا از سایر مدیریت ها نیست ولی تفاوت اصلی آن با سایر نظام های مدیریت، پیش فرض ها و مبانی فکری مدیریت اسلامی است. برای مثال، کسب سود در مدیریت اسلامی و سایر نظام های مدیریت دارای اهمیت می باشد. ولی در سایر نظام ها حصول حداکثر سود به عنوان هدف اصلی مطرح است، در مدیریت جهادی سود به عنوان وسیله محسوب می شود. البته کسب سود حتی در مقیاس وسیع و کلان مذموم نیست و اگر از طریق قانونی، شرعی و با تلاش به دست آید جزء عبادات و فضیلت ها محسوب می شود. بنابراین مدیریت جهادی را نباید در مقابل سایر نظام های مدیریت قرار داد، بلکه مدیریت اسلامی بر شانه های مبانی فکری اندیشه اسلامی از سایر نظریه های مدیریت استقبال می کند و بهره برداری می نماید.
2- فرهنگ و مدیریت جهادی: فرهنگ جهادی یک مفهوم کلی است که از جمله مصادیق آن دین محوری، ولایت مداری، ایثار و خودگذشتگی، مردم گرایی، ارزش مداری، انعطاف پذیری، خودباوری، نوآوری، پویایی، ماموریت پذیری و… می باشد. نظریه و عملکرد فرهنگ و مدیریت جهادی در مرتبه نخست بر جنبه های انسانی و اجتماعی سازمان توجه دارد و به ضرورت هدف سازمانی آن در کوشش های هماهنگ شده و هدفمند گروهی از افراد نهفته است. فرهنگ و مدیریت جهادی برای بهتر کار کردن از رویکردهای دیگری یاری می گیرد، به ساختار و طرح سازمانی نظر می دوزد، فن شناسی و پیرامون سازمانی را تحت بررسی قرار می دهد. فرهنگ و مدیریت جهادی را می توان عمل، فراگرد، پیامد یا حالتی دانست که برای تعالی انسان ها پدید می آید و این به نوبه خود به معنی پیش بردن، روان سازی رشد، متحول کردن فرصت ها، کامل کردن، برتری بخشیدن یا بالا بردن امور انسانی است.
3- ابعاد و مولفه های مدیریت جهادی: مهم ترین ابعاد و مؤلفه های مدیریت جهادی را می توان به صورت جدول ذیل ارائه کرد:
معنویت |
ابعاد و مؤلفه های مدیریت جهادی |
معنویت |
|||||
ردیف |
ابعاد |
مؤلفه ها |
|||||
1 |
ساختاری |
مديريت براي خدا |
مديريت ولايتي |
انعطاف پذيري ساختار |
تشكيلات مناسب با شرايط |
||
2 |
رفتاری |
خودباوري |
توجه به نيروي انساني به عنوان منابع مهم كاري |
مديريت داوطلبانه، تحول آفرين، پويا و انعطاف پذير در مأموريت ها |
پركاري، سختكوشي، خستگي ناپذيري و سرعت عمل در كارها |
||
3 |
زمینه ای |
مديريت مشاركتپذير |
مديريت قناعتي |
نهادينه كردن اخلاق و ارزشهاي ديني در محيط كار |
اهميت دادن به بيتالمال |
||
معنویت |
همان طور که در جدول مشاهده می شود ابعاد ساختاري، رفتاري و زمینه ای بر محور اصلی و معنادار معنویت قرار دارند. به عبارت دیگر، فرهنگ و مدیریت جهادی دارای یک اصل محوری و بنیادی است که آن تاکید تام بر معنویت و ارزشهای اخلاقی- اسلامی- انسانی است. در واقع، مدیریت جهادی بدون معنویت وجود نخواهد داشت. بسیاری از مدیران، معنویت را به عنوان منبعی پایدار برای سازمان ها دانسته اند که می تواند به آنها در زمان های پرتلاطم و تعارضات گوناگون یاری رساند و تناقضات میان نظم و بی نظمی و اختلال را در سازمان ها حل و فصل کند. توجه به معنویت در مبانی دینی و اسلامی نیز به شدت مورد تاکید بوده و امروزه با پیشرفت های علم مدیریت تاثیر معنویت بر شاخص های کارآمدی و کارایی، سلامت سازمانی، خدمت دهی مناسب، بهره وری، تکریم و… بر هیچکس پوشیده نیست.
مدیریت جهادی کارگزار اجرایی تحقق «الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت»
مديريتي جهادي همتي مردانه مي طلبد و داستان پر فراز و فرودي دارد. بی شک مهمترین روش برای پیاده سازی و معرفی این سبک به جامعه، عمل به آن و حمايت توسط مدیران دینی است که باید تک تک برای رسیدن به این مهم برنامه ریزی کنند و نیازی به نیروی کنترل کننده نداشته باشند، چرا که در سایه برنامه ریزی صحیح و پیاده سازی توسط مدیران، این سبک زندگی از طریق عمل آن ها در جامعه تسری می یابد و تبدیل به سبک زندگی حاکم شود. در الگوی «مدیریت جهادی» نهادستیزی و تجربه ستیزی به اسم انقلابی گری و آرمانگرایی و عدالتطلبی هیچ جایگاهی ندارد. اجتناب از سیاستزدگی به معنای ارجحیت منافع و مصالح ملی بر منافع فردی و جناحی از دیگر شاخصههای «مدیریت جهادی» است. «مدیریت جهادی» غایت خود را اثبات «کارآمدی دین در اداره جامعه» میبیند و کارگزار اجرایی تحقق «الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت» است.
* سایت شجر
http://shajar.ir/tabid/386/View/969/id/3381/Default.aspx