هدف اصلي شبکه شرکتها فراهم کردن چرخه حيات شرکتهاي مجازي و محصولات توليد شده به وسيله آنها، و مديريت اين چرخه حيات است. شرکت مجازي از ترکيب تواناييها و قابليتهاي اصلي مختلف موجود در شبکه شکل ميگيرد. شرکت مجازي داراي مشخصاتي از قبيل: فرامرزي بودن، پراکندگي جغرافيايي، مشارکتکنندگان متغير، برابري شرکا، استفاده از ICT و غيره است. اين شرکتها همانند هر محصول ديگري داراي چرخه حيات هستند. اين چرخههاي حيات، معماري مرجع شرکت مجازي را شکل ميدهند. از تفسير روند ارتباط دروني و ترتيب وقوع مراحل دورههاي حيات در معماري مرجع شرکت مجازي تاريخ حيات شرکت مجازي شکل ميگيرد. هر شرکت مجازي ميتواند در تاريخ حيات خود مسيرهاي مختلف بسياري را طي نمايد. روششناسي شرکت مجازي فهرستي از فعاليتهاي کليدي را که براي حرکت هدفمند و کارايي شرکتهاي مجازي استفاده ميشوند، ارايه ميکند.
مقدمه
مفهوم شرکت مجازي بهوسيله اونوساتو و ايواتا در پاسخ به محيط صنعتي متغير که دوره حيات خطوط محصول، کوتاه است، ارايه شد. براي مثال، از دهه 1960 در يک دوره 30 ساله طراحي تلفنهاي خانگي بدون تغيير ماند: شرکتها توليد يک محصول ثابت را شروع ميکردند و ميدانستند که بازار ثابتي براي آن وجود دارد. با ظهور تلفنهاي همراه، به عنوان کالاي مد، به يکباره زمان حيات خط توليد محصول، در بهترين شرايط، به چند ماه کاهش يافت. همچنين چرخه حيات محصول نيز به کمتر از يک سال کاهش يافت.
براي مقابله با اين چالش، زنجيرههاي تامين به شکل کنسرسيوم همکاري مشترک شرکاي متخصصي درآمدند که به سوي همديگر ميرفتند تا مهارت لازم براي بهرهبرداري از يک محصول را بهدست آورند. اين کنسرسيوم، به عنوان يک شرکت توسعه يافته، همانند يک شرکت مجازي بود.
چنانچه تغييرات و گرايشهاي روابط درون سازماني، شرکتها را (از سنتي تا مجازي) در طي زمان بررسي کنيم، اين مثال تغييرات روابط را از زنجيره تامين به کنسرسيوم همکاري مشترک بيان ميکند.
در پارادايم سازمانهاي مجازي مواردي ازجمله شرکت مجازي، شرکت توسعه يافته، زنجيره تامين يکپارچه، جامعه مجازي و غيره مطرح هستند. در اين مقاله شرکتهاي مجازي به تفصيل مورد بررسي قرار ميگيرند.
مفاهيم شرکت مجازي
شبکه توافقهاي مشترکي ميان اعضايش در مواردي از قبيل استانداردهاي معمول، رويه ها، قوانين مالکيت فکري و ICT برقرار ميسازد. بنابراين آمادهسازيهاي زمانگير براي ايجاد يک شرکت مجازي در هنگام رسيدن درخواستهاي مشتري بسيار کوتاه ميشوند. پتانسيلهاي شبکه بايد به گونهاي باشد که شرکتهاي مجازي مختلف بتوانند براي برآوردن رضايت مشترياني با تقاضاهاي متفاوت تشکيل شوند. شبکه به دنبال تقاضاهاي مشتري ميگردد و انتظار ميکشد و هنگامي که يک تقاضاي مشخص را شناسايي نمود آنگاه پتانسيلهاي تجاري به وسيله شکلگيري يک شرکت مجازي آشکار ميشود. به اين ترتيب، يک شبکه ميتواند تا هنگامي که شرکتهاي مجازي چند گانهاي را راهاندازي مينمايد به عنوان يک هماهنگي نسبتا دراز مدت پذيرفته شود. در مقابل، شرکتهاي مجازي يک طبيعت موقت دارند.
يک شرکت مجازي ميتواند به صورت “يک سيستم تحويلدادن راهحلها به مشتري که از اجماع موقت تعدادي از قابليتهاي اصلي (با قابليت شکلگيري مجدد) تشکيل شده است” تعريف شود. شرکت مجازي از ترکيب تواناييها و قابليتهاي اصلي مختلف موجود در شبکه شکل ميگيرد (در صورت نياز از قابليتهاي شرکاي غير شبکهاي نيز استفاده ميکند). اگرچه شرکتهاي مجازي شامل قابليتهاي شرکاي مختلف هستند ولي عملکردشان به صورت يک شرکت واحد و شبيه شرکتهاي موجود است (طبيعت مجازي بودن). به اين ترتيب، مراحل تجاري به وسيله يک شرکت خاص انجام نميشود، بلکه هر شرکتي يک گره در شرکت مجازي است که ارزشي را به زنجيره محصول ميافزايد.
معماري مرجع شرکت مجازي
معماري مرجع شرکت مجازي شامل سه موجوديت با خاصيت بازگشتي است: يک موجوديت شبکه، يک موجوديت شرکت مجازي و يک موجوديت محصول.
معماري مرجع شرکت مجازي بيانگر گروهي از شرکتهاي يک شبکه است که قادرند به وسيله واگذارکردن قابليتهايشان در شبکه به شرکتهاي مجازي تبديل شوند. در مرحله عملياتي شبکه، شرکتهاي مجازي با تمرکز بر مشتري شکل ميگيرند که موارد تحويلدادني مورد درخواست را توليد ميکنند. يک مورد تحويلدادني بر فعاليتهاي چرخه حيات چند محصول منطبق است. مراحل مورد بحث در هر شرکت مجازي با ديگري متفاوت است و به همين صورت از هر مشتري به مشتري ديگر فرق ميکند. بنابراين موجوديت شرکت مجازي و موجوديت محصول در دو رديف مختلف نمايش داده ميشوند
روششناسي شرکت مجازي
قسمت قبل فقط يک مثال از انواع راههاي ممکن است که فعاليتها ميتوانند در طي تاريخ حيات آشکار شوند. در اين قسمت فعاليتهاي کليدي در يک روششناسي شرکت مجازي شرح داده ميشوند. فعاليتها در تاريخ حيات مرجع و زمان دارند، ولي در روششناسي توضيحاتي در مورد مرجع و زمان فعاليتها ارايه نميشود. بنابراين کاربران روششناسي، خودشان بايد مشخص کنند که کدام يک از فعاليتها به موقعيت لحظهاي آنها مربوط ميشود. همچنين بايد مسير زماني و ترتيب اجرايي آنها را مشخص نمايد. براي اين منظور ميتواند از تاريخ حيات ارايه شده الهام بگيرد، ولي همانطور که گفته شد فعاليتها ميتوانند در مسيرهاي ديگر آشکار شوند.
در قسمت اول روششناسي، نماي کلي فعاليتهاي چرخه حيات شبکه شرکتها براي راهاندازي و مديريت شبکه شرکتها ارايه ميشود. در قسمت دوم، راهاندازي و مديريت شرکتهاي مجازي بيان ميشود.
توجه شود که علاوه بر توضيحات مذکور جزئياتي از مراحل شناسايي، مفهوم و ملزومات نيز آورده شده است.
راهاندازي و مديريت شبکه شرکتها
_ شناسايي شبکه: هدف اين فعاليت شناسايي اهداف شبکه ازجمله پيشرفت آن، نوع شبکه، مرزهاي آن در ارتباط با محيط داخلي و خارجي است. خروجيهاي اصلي اين فعاليت براي شناسايي محرکها و مشوقهاي کليدي شبکه و نيز شفاف سازي اهداف کلي شبکه که چه نوع بازار و چه نوع محصولي را در بر خواهند گرفت، بهکار مي روند.
_ انتخات شريک: يک فعاليت کليدي در هنگام آمادهسازي و راهاندازي شبکه شرکتها، شناسايي و انتخاب شرکايي است که براي انجام ماموريت شبکه مشارکت خواهند نمود. انتخاب شرکا نهتنها به موقعيتهاي مورد انتظار آينده بستگي دارد، بلکه به مشارکتکنندگان موجود در شرکت هدايتکننده شبکه نيز بستگي دارد. براي مشارکت در يک شبکه، شرکتها اساساً بايد داراي دو قابليت باشند: قابليت فني و قابليت ائتلاف. اين به معني آن است که شرکا نه تنها بايد قابليتهاي مناسبي در انجام وظايف مورد نياز داشته باشند بلکه بايد توانايي داخلشدن و مشارکت در شرکتهاي مجازي را نيز دارا باشند. مثلاً اظهار دارند که توانايي مديريت و پيادهسازي ائتلافها و توانايي ابراز رفتار و ذات ائتلاف را دارند.
_ مشخص نمودن هرم اهداف: براي جلوگيري از تعارضهاي بالقوه ميان شرکاي شبکه، تلاشهايي براي استقرار و اطمينان از اينکه شرکا هرم اهداف مشترکي دارند، بايد صورت گيرد. يعني ماموريت، ديدگاه، استراتژي و اهداف شبکه تدوين شود. اگر مشخص شود که شرکاي شبکه اهداف مختلفي را تعقيب ميکند يا در بدترين حالت، تعارض در اهداف دارند، آنگاه موفقيت شبکه شرکتها به مخاطره مي افتد.
_ راهاندازي شبکه: يک چالش کليدي در مرحله عمليات شبکه شرکتها، توانايي راهاندازي شرکتهاي مجازي رقابتي در يک بازه زماني کوتاه است. يکي از وسائل کليدي براي اجراي اين مورد، فراهم نمودن شرکايي براي شبکه است که قادر به شکلدهي سريعتر و کاراتر شرکتهاي مجازي متمرکز بر مشتري باشند. براي يک شبکه ميتوان اجزاي مختلف بسياري فراهم نمود که نوع و سطح اين فراهمسازي براي يک شبکه خاص به نوع و فراواني وظايفي که انتظار ميرود شبکه انجام دهد، بستگي دارد.
_ دستيابي به آمادگي: هنگامي که شبکه نوع و سطح آمادگي مورد نظر خود را مشخص نمود . انواع مدلها شناسايي و انتخاب ميشوند، سپس تصميمها و مدلها بايد در شبکه و همينطور در تمام شرکا پيادهسازي شوند. اين پيادهسازي شامل راهاندازي سيستم و اجراي آن به روشي يکپارچه با سيستمهاي قانوني شرکا و آموزش پرسنل است.
_ بازاريابي و فروش: در حين عمليات شبکه شرکت، فعاليتهاي بازاريابي و فروش بايد انجام شوند. ازجمله به دنبال مشتريهاي تازه بودن، پاسخ به درخواست مشتري. مذاکرات قرارداد با مشتري فعاليتهاي بازاريابي (پيش جستجوکردن مشتري).
_ راهاندازي شرکتهاي مجازي: مهمترين وظيفه يک شبکه راهاندازي شرکتهاي مجازي براي پاسخگويي به نيازهاي مشتري است. اين مورد به تفصيل در قسمت بعد آمده است.
_ مديريت شبکه: مديريت شبکه شرکتها شامل تمامي سطوح و انواع وظايف مديريت شناخته شده در شرکتهاي سنتي است. اين مديريت شامل نظارت مستقيم و غيرمستقيم، و نيز تصميمگيريهاي سطوح استراتژيک، مياني و عمليات است. نظارت مستقيم شامل نظارت بر تصميمهاي عملياتي و اجراي فعاليتهاي مناسب براي رسيدن به اهداف است، مثلاً راهاندازي شبکههايي که قادر به پاسخگويي موثر به نياز مشتري باشند، رفع اختلافات احتمالي ميان شرکا و غيره. نظارت غير مستقيم به دنبال اين است که سطح و نوع آمادهسازي شبکه صحيح باشد و يا فعاليتهاي مناسب در هنگام نياز به شکلگيري مجدد اجرا شوند.
راهاندازي و مديريت شرکت مجازي
_ تحليل نيازهاي مشتري: هنگاميکه يک شريک شبکه با نياز مشتري مواجه ميشود، اولين فعاليت ارزيابي اين است که آيا شبکه بايد دنبال برآوردن درخواست باشد؛ يعني روشن سازد که آيا درخواست در حيطه وظايف شبکه شرکتها قرار دارد يا نه.
_ انتخاب شرکا: انتخاب شرکا براي مشارکت در شرکتهاي مجازي مشخص شامل ارزيابي اين مطلب است که آيا شريک قابليتهاي مناسب را داراست. يعني آيا دانش و تجربه لازم را براي انجام آن نوع فعاليت دارد و همچنين آيا ظرفيت لازم را در زمان خواسته شده دارد يا نه. بسياري از موضوعات مورد توجه در انتخاب شريک در شبکه براي انتخاب شريک در شرکت مجازي نيز اهميت دارند. البته هر قدر شرکا در شبکه بيشتر مورد ارزيابي قرار گيرند نياز کمتري به ارزيابي آنها در شرکت مجازي ميباشد و بالعکس.
_ ساختار تقسيم کار سطح بالا: موازي با انتخاب شرکا در شرکتهاي مجازي بايد يک ساختار تقسيم کار ايجاد شود. ساختار تقسيم کار در برگيرنده تقسيم نمودن محصول شرکت مجازي به موارد قابلتحويل و ارجاع هر مورد به يک شريک انتخابي است يعني کدام شريک مسئول کدام محصول قابلتحويل است.
_ راهاندازي شرکت مجازي: راهاندازي يک شرکت مجازي بسيار به نوع و سطح آمادهسازي کار بستگي دارد که قبلاً به عنوان يک قسمت از راهاندازي شبکه مشخص شده است. شبکه هر قدر شکلگيري شرکتهاي مجازي مختلف را پيش بيني و فراهم کند، ميزان شکلگيري کمتري در راهاندازي شرکت مجازي ايجاد ميشود. راهاندازي شامل:
*راهاندازي زير ساخت، يعني يک ساختار پروژه (شريک) چند لايه، تعريف قوانين دسترسي و سطوح مشترک با سيستمهاي قانوني شرکا
* مشخص نمودن قوانين، الگوهايي که استفاده شده، مدلهاي مرجع براي اقدام فوري در موقعيتهاي خاص، ابزارهاي ديگر و غيره.
* موارد قراردادي، مثلاً مدلهاي قرارداد مرجع براي استفاده
* سازمان، مثلاً نقشهاي استاندارد و موقتي در يک پروژه مشخص
_ دستيابي به آمادهسازي: اين فعاليت شبيه به فعاليت نظير در شبکه است. هرقدر اين فعاليت قبلاً در حين راهاندازي شبکه بيشتر انجام شده باشد، فعاليت کمتري براي انجام در راهاندازي شرکت مجازي باقي خواهد ماند.
_ برنامهريزي و جدولبندي: از زماني که عمليات تشکيل شرکت مجازي آغاز ميشود، برنامهريزيهايي با جزئيات بيشتر مورد نياز است. هر يک از شرکا بايد جزئيات برنامهها را از اينکه چه خواهند کرد، تدوين نمايند. همچنين وظايف شرکت مجازي را در مطابقت با ديگر فعاليتها جدول کنند.
_ مديريت شرکت مجازي: اين فعاليت شبيه مديريت شبکه است.
_ نظارت و ارزيابي: نظارت پروژهها، همراه با گزارشهاي پيشرفت، يک فعاليت مهم مديريت پروژه است که براي اطمينان از اتمام پروژه در زمان و با بودجه مورد نظر بهکار مي رود. شرکا بايد پيوسته معتبر بودن (قابليت استفاده مجدد) فعاليتهاي فراهم شده را ارزيابي و همچنين بررسي کنند که آيا سطح و نوع آمادهسازي در شرکت مجازي و شبکه شرکتها مناسب است يا نياز به تصحيح و بهروز شدن دارد. اين فعاليت شامل:
* ارزيابي اينکه آيا مدلهاي مرجع فناوريها استانداردها/رويهها/قوانين شبکه و شرکت مناسب هستند يا اينکه موارد جديدي در حال آشکار شدن و مورد نيازند.
* ارزيابي اينکه آيا وظيفه فراهمشده در يک شرکت مجازي از اين اعتبارکه در سطح شبکه براي پروژههاي آتي مشابه قابل بهکارگيري باشد، برخوردار است.
_ جمعآوري تجربه: از زماني که محصول به مشتري تحويل داده ميشود و تمام کاغذ بازيها و پرداختهاي آن انجام شد، زمان انحلال شرکت مجازي ميرسد. با اين وجود، قبل از بستن شرکت شرکا بايد زماني را براي جمعآوري تجربيات آموخته از پروژه اختصاص دهند. مواردي از قبيل: چه آموخته ايم، آنرا در آينده به چه شکل متفاوتي انجام ميدهيم، قراردادن آن در ‘log-book’ براي دسترسي شرکا، قراردادن آن در ‘log-book’ براي دسترسي تمامي شرکاي شبکه و اينکه آيا نيازي به تغيير و به روز رساني در سطح و نوع آمادهسازيهاي شبکه شرکت وجود دارد يا نه؟
_ بستن: پروژه بسته ميشود و شرکا به شبکه شرکتها برميگردند و منتظر نيازهاي جديد مشتري ميشوند.
مواردي از اجراي موفق شرکت مجازي
KUBA ) KU Band Antenna)
الف) محصول: اين شرکت مجازي طراحي، مهندسي و توليد “flat panel active array antenna” را انجام ميدهد، که براي ارتباطات داده در سطح جهاني کاربرد دارد.
ب) فرصت تجاري: در تمامي اروپا، مردم بسيار علاقه به ماهواره و تلويزيون ديجيتال دارند، قابليت ارايه برنامههاي شخصيشده بسياري(پرداختن به تلويزيون، پرداختن به کانالهاي شناور با موضوعات شخصيشده) وجود دارد. اين علايق بهطور قابل توجهي اين بازار را تقويت نموده است.
در اين شرايط رقابتي بالا، شرکت مجازي KUBA، مفهوم جديدي را ازآنتن ماهواره تلويزيون دريافت، که آنرا flat active antenna ناميد. اين محصول از لحاظ قيمت با آنتنهاي بازتابي بشقابي سهمي شکل رقابت نخواهد کرد، ولي از لحاظ عملکرد و احساسزايي رقابت خواهد کرد.
پيچيدگي محصول که نيازمند ظرفيتهاي الکترونيک، مکانيک و صنعتي است، نميتواند به تنهايي به وسيله يک شرکت متوسط و کوچک انجام شود. اين محصول به رويکرد شرکت مجازي نياز دارد.
رويکرد شرکت مجازي اجازه ميدهد تا زمان توسعه محصول کاهش يابد و هزينه توليد حداقل شود.
بهبودهاي قابل انتظار همراه شده با رويکرد اين شرکت مجازي، عبارتند از:
_ کاهش قيمت نهايي محصول معادل 20درصد
_ کاهش زمان انجام کار معادل 20 درصد در مقايسه با ائتلافهاي رايج
_ کاهش زمان دسترسي به بازار معادل 40 درصد
_ کاهش کل تلاشهاي مديريت پروژه معادل 50 درصد
_ کاهش زمان ائتلاف شرکت مجازي معادل 50 درصد در مقايسه با همکاري سنتي شبکهها
ج) مشارکت: شرکت مجازي KUBA يک مشارکت بين المللي تشکيليافته از يک سازماندهنده تجاري و 3 شرکت متوسط و کوچک (از سوئد، بريتانيا و ايتاليا) است، که مسئوليتهاي مختلفي در مراحل عملياتي شرکت مجازي (طراحي، نمونه سازي، مسائل قابليتهاي صنعتي، طراحي مکانيکي، توليد و غيره) دارند.
Commercial off-The-Shelf components) CTS )
الف) محصول: شرکت مجازي CTS براي توسعه و بهبود عناصر بازرگاني بهمنظور قابل دسترسکردن آنها در ماموريتهاي بازرگاني فضايي کم هزينه، فعاليت خواهد نمود. شرکت مجازي که CTS ناميده شده است، در بازرگاني فضايي باقي خواهد ماند.
ب) اهداف: به تازگي مشخص شده است که ماهوارههاي کوچک ميتوانند به وسيله فراهم نمودن راهحلهاي کاهنده هزينه براي تجهيزات تخصصي ارتباطات، کاوشگرها، علوم واکنش سريع و ماموريتهاي نظامي، و نمايشهاي فناوري، مکمل خدماتي باشند که ماهوارههاي بزرگتر کنوني ارايه ميدهند.
بازار فضايي رقابتي کنوني همراه با کيفيت ارتقا يافته و دستاوردهاي اصلي محصولات بازرگاني (خصوصاً در زمينههاي ميکروالکترونيک و ميکرو پروسسور) منجر به استفاده فزاينده از موارد آمادهشده بازرگاني (COTS) شده است.
شرکت مجازي تاسيس شده واحدهاي COTS را براي کاربردهاي فضايي تطبيق، آزمايش و بهبود خواهد داد و براي بهرهبرداري از عناصر بازرگاني موجود در عرصههاي ديگر يک بازار مياني را ترويج خواهد داد. اينچنين واحدهايي از ميان واحدهاي ديجيتال و آنالوگ موجود در بازار بازرگاني که حداکثر قابليت استفاده مجدد در زير سيستمهاي ماهوارههاي خرد را دارند، انتخاب ميشوند.
ج) مزاياي شرکت مجازي CTS:
_ کاهش سطح سرمايهگذاري کل معادل 15 درصد
_ کاهش زمان هماهنگسازي معادل 50 درصد
_ کاهش زمان کل دسترسي به بازار معادل 25 درصد در مقايسه با بنچ مارک مستقر
_ همساني هزينههاي توسعه پروژه با پيشبيني ها، همراه با انحراف کمتر از 5 درصد
_ افزايش درآمد شرکاء معادل حداقل 30 درصد (طرحريزي سالهاي آتي)
د) ائتلاف: شرکت مجازي CTS يک ائتلاف بين المللي است که از يک سازماندهنده تجاري، 3 شرکت متوسط و کوچک با مسئوليتهاي مختلفي در مراحل عملياتي شرکت مجازي و يک مشتري مشتاق به خريد يک ماهواره کوچک تشکيل شده است.
نتيجهگيري
شرکتهاي مجازي با توجه به کارايي بسيار زيادشان در پاسخ گويي به نيازهاي جديد مشتري، بسيار مورد استقبال قرار گرفتهاند. کشورهاي مختلف به خصوص اتحاديه اروپا براي تحقيقات در زمينه شرکتهاي مجازي و مسايل مربوط به آنها سرمايهگذاريهاي بسيار کلاني انجام دادهاند. در زمينه شرکتهاي مجازي به پيشرفتهاي بسيار چشمگيري دست يافتهاند، تا جايي که در حال حاضر طراحي مقدماتي محصولات شرکتهاي مجازي را در صنايع مختلف ازجمله صنعت ساختمان، صنايع غذايي و امور توليد انرژي و غيره به اتمام رساندهاند در حال تلاش براي طراحي جزئيات شرکتهاي مجازي هستند. تمامي اين پيشرفتها بهواسطه برنامهريزي و اجراي ICT مناسب براي صنايعشان بوده است، بهطوري که کاملا قدرتمند در مسيرهاي استراتژيک براي رسيدن به اهداف مشخصي حرکت کنند.
پيشنهاد براي تحقيقات آتي
درباره وضعيت ايران و آمادگي ايجاد شرکتهاي مجازي ايراني تحقيقات مدوني صورت نگرفته است. براي اين منظور تحقيقات درباره مشکلات قانوني شرکتهاي مجازي، ابزارها و استانداردهاي مورد نياز شرکتهاي مجازي در ايران از اهميت ويژهاي برخوردار است. از طرف ديگر شناخت قابليتهاي شرکتهاي ايراني و توجه و حمايت از آنها براي دستيابي به استانداردهاي شرکتهاي مجازي براي همکاريهاي بينالمللي بسيار ضروري است. بنابراين تحقيقات درباره ميزان و نوع سودآوري شرکتهاي مجازي در ايران ميتواند کمکهاي شاياني در ايجاد متولي مشخص و توسعه اين شرکتها در ايران شود.
منابع و ماخذ
[2] Aloosh A., Aloosh M., Tarighati T., Fatemi S.M.S., Virtual Service Enterprises, Proceedings of MMC, Tehran, Iran, 2006
[3] Camarinha-Matos, Luis M.; Afsarmanesh, Hamideh; Ollus, Martin (Eds.) “Virtual Organizations: Systems and Practices”, Springer-Verlag, 2005, ISBN: 0-387-23755-0
[4] GLOBEMEN, “Global Engineering and Manufacturing in Enterprise Networks”, Technical Research Centre of Finland, ESPOO 2003, ISBN 951–38–6275–5
[5] “Advanced Legal Issues in Virtual Enterprise: Legal entity and Qualification” (ALIVE) IST – 2000 – 25459 Project Deliverable D09 Final Report
[6] Shen W., “Virtual Organizations in Collaborative Design and Manufacturing Systems”, Electronic Journal of Virtual Organization Net, 2(2), 2000, ISSN 1422-9331
[7] GERAM – IFAC/IFIP Task Force on Architectures for Enterprise Integration, GERAM: “Generalised Enterprise Reference Architecture and Methodology”, ISO15704:2000. http://www.cit.gu.edu.au/~bernus
[8] T?lle, M., Bernus, P., Vesterager, J., Reference Models for Virtual Enterprises, In “Collaborative business ecosystems and Virtual Enterprises” ed. Luis M. Camarinha-Matos, Kluwer Academic Publishers, Boston, USA, 2002, pp. 3-10
[9] T?lle, M., Vesterager, J., & Pedersen, J. D. (2000), “A Methodology for Virtual Enterprise Management” – Results from IMS 95001/Esprit 26509 Globeman21 project, Proceedings of the 6th International Conference on Concurrent Enterprising, Toulouse, 28-30 June 2000, pp. 119-127.