اما اکنون دستکم این ذهنیت وجود دارد که سازه های شهری و ترافیکی باید به گونه ای باشند که معلولین هم بتوانند به راحتی از آن ها استفاده کنند. خصوصاً در شهرهای توسعه یافته تر کشور این مسأله بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. هر چند تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله بسیاری داریم اما همین که نسبت به گذشته در این مهم بی تفاوت نیستیم، قانون گذاری شده و در برخی زمینه های اقداماتی هم صورت گرفته است خود می تواند سرآغاز خوبی برای اتفاقات مطلوب باشد. این درست است که آمار معلولین شهرها به نسبت کل جمعیت شهر ناچیز است اما در توسعه شهری قطعاً این گونه محاسبات صحیح نیست. این امر در مورد مسائل دیگر هم وجود دارد. به عنوان مثال چند سالی است که«مفهوم توسعه متوازن و زیست پذیری در تمام نقاط شهر» مطرح گردیده است. امری که غفلت از آن در سال های قبل سبب شد مناطق کم برخوردار شهری ایجاد شوند از حیث امکانات عمومی از قبیل پارک ها، مال ها، نوسازی معابر و حتی خدمات عمومی همچون نظافت به نسبت مراکز شهری و یا مناطق بالانشین بهره کمتری برده اند. علاوه بر این آن جا که قرار است نظرات عموم مردم در شناخت نیازها و اولویت های خدمت رسانی مورد توجه قرار گیرد نیز باید نگاه عدالت محور برقرار باشد. بدین معنا که ما «شهروند مهم تر» نداریم و آحاد مردم برای مدیریت شهری محترم هستند و نظرها، علاقه مندی ها، خلاقیت و ابتکار، آیین ها و سنتها و نیازهای همه آن ها اهمیت دارد. از طرف دیگر امتیاز ویژه قائل شدن برای ساخت و سازها، پرداخت عوارض شهری، پارکینگ ها و هر گونه خدمات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و خدماتی دیگر هرگز معنایی ندارد و رویکرد «عدالت محور» حکم می کند تا همه بتوانند از فرصت ها و امکانات موجود به صورت عادلانه بهره مند باشند. پیشرفت و توسعه مفهومی فراتر از رشد فردی دارد. بر همین اساس اگر قرار است همه شهروندان عوارض شهری را بپردازند و در اداره شهر احساس تکلیف نموده و مشارکت داشته باشند پس باید از کلیه مواهب ناشی از آن نیز بهره مند باشند و حقوق خود را به صورت کامل استیفا نمایند.
منبع: روزنامه شهرآرا، یکشنبه 7 آذر 1400، شماره 3540