بالغ بر سه سال از اعلام نگرانی مقام معظم رهبری در ارتباط با معضل پیش روی جمعیت کشور و سیاست ناصحیح کنترل جمعیت می گذرد. در همین راستا چندی پیش ایشان با عنایت به اهمیت مقوله جمعیت در حفظ و توسعه اقتدار ملّی و با توجه به پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیت کنونی کشور بهعنوان یک فرصت و امتیاز و در جهت جبران کاهش نرخ رشد جمعیت و نرخ باروری در سالهای گذشته، سیاستهای کلی جمعیت را ابلاغ نمودند.
همچنین مدت هاست کارشناسان جمعیت نسبت به کاهش زاد و ولد و پیر شدن جمعیت کشور هشدار می دهند. آنها معتقدند که سیاست های کنترل جمعیت دیگر کارساز نبوده و باید خانواده ها تشویق شوند که فرزند بیشتری داشته باشند. زیرا با ادامه وضع فعلی ضمن پیر شدن جمعیت، در آینده نیروی کار به اندازه ی کافی در کشور وجود نخواهد داشت. بانک جهانی در گزارش اخیر خود موسوم به «گزارش توسعه جهانی» نسبت به سرعت بالای پیر شدن جمعیت در ایران هشدار داده است. گزارش بانک جهانی اعلام می دارد؛ ایران، هند، سنگاپور و تایلند با حفظ روند فعلی در آینده نزدیک با پیری شدید جمعیتی مواجه خواهند شد. بر اساس پیش بینی بانک جهانی نمره ایران در شاخص وابستگی سالخوردگی تا سال 2050 پنج برابر خواهد شد. این بدان معناست که نسبت جمعیت غیرفعال ایران به جمعیت فعال طی 38 سال آینده 5 برابر می شود. زمانی که نمره کشوری در این شاخص بالا باشد یعنی این که جمعیت فعال کشور برای تامین نیازهای افراد سالخورده باید بار زیادی را تحمل کند. در باب سیاست افزایش جمعیت کشور مخالفان و موافقان بسیاری اظهار نظر کرده اند. هرچند موضعگیری در خصوص کارایی یا ناکارآمدی یک سیاست مقولهای طبیعی است که خود دلالت بر سلامت فکری آن جامعه دارد. اما آنچه درخصوص گفتارهای موافق ومخالف افزایش جمعیت جای نگرانی دارد، تلاشی است که هر دو گروه برای کتمانبخشی از واقعیت جامعه انجام میدهند؛
گروه اول؛ طرفداران کاهش جمعیت؛ با نادیده انگاشتن این بخش از واقعیت که نرخ رشد جمعیت کنونی کشور در آیندهای نهچندان دور ایران را با موجی از سالخوردگی مواجه خواهد کرد، بر موضع کاهش جمعیت پافشاری میکنند. به اعتقاد آنها پرداختن به طرح افزایش جمعیت با توجه به وضعیت اقتصادی و مناسبات مدیریتی حاکم بر جامعه دستاوردی جز فقر به همراه نخواهد داشت.
گروه دوم؛ طرفداران افزایش جمعیت؛ با تاکید بر ظرفیتهای موجود جامعه و آرمانهای خود به دفاع از سیاستهای افرایش جمعیت میپردازند و توجهی به چگونگی بالقوه ساختن این ظرفیتها و تعدیل پراکندگی جمعیت وکیفیت زندگی ندارند. بدین ترتیب به جز پارهای از موارد موضعگیری در خصوص«سیاست جمعیتی» بیشتر در قالب رفتارهای واکنشی و الگوهای رفتاری غوغاسالارانه انعکاس پیدا کرده است.
حال سؤال اصلي اين است که با در نظر داشتن جنبههاي اقتصادي و اجتماعي آيا سياست کاهش جمعيت به نفع کشور ايران خواهد بود يا خير؟ آمارها گویای چه واقعیتی است؟ آنچه مسلم است در صورتي که کشورهاي در حال توسعه مانند ايران، نرخ نزولي رشد جمعيت خود را کنترل نکنند، در چند سال آينده به مشکل بزرگ پيري جمعيت و کاهش خطرناک جمعيت روبرو خواهند شد كه هزينه زيادي را براي اقتصاد آنها به دنبال خواهد داشت. البته بدون شک رشد اقتصادي و افزايش جمعيت لازم و ملزوم يكديگر هستد. به بیان دیگر افزايش جمعيت بدون توجه به کیفیت زندگی و توسعه اقتصادی مشكلات زيادي از قبيل فقر و عدم تحقق عدالت اجتماعي را به دنبال خواهد داشت.
تعریف سیاست های جمعیتی
سیاست های جمعیتی مجموعه ای از اصول، تدابیر و تصمیمات مدون جمعیتی است که از سوی دولت ها اتخاذ می شود و حدود فعالیت های دولت را در ارتباط با مسائل جمعیتی و یا اموری که نتایج جمعیتی را به دنبال دارند تعیین می کند. نتیجه نهایی سیاست های جمعیت موارد زیر است؛
- حفظ موجودیت انسانی ملت برپایهی آیندهنگری(آینده پژوهی).
- حفظ کمیت و کیفیت موجودیت انسانی به اندازه ای که بتواند عامل اجرایی مناسبی برای سیاست جغرافیایی آن ملت باشد.
- حفظ کمیت و کیفیت موجودیت انسانی به اندازه ای که بتواند حامل رسالتهای فرهنگی آن ملت باشد.
- حفظ نمای زیبای جمعیت جوان در کشور.
همچنین دولت ها به دو طریق می توانند در تحولات جمعیتی یک کشور مؤثر واقع شوند:
ا- سیاست های مستقیم؛ تأثیر سیاست بر عوامل جمعیتی به صورت مستقیم و بلاواسطه است. مانند؛ تشویق موالید، مبارزه با مرگ و میر و پیشگیری از بارداری.
2- سیاست های غیر مستقیم؛ در سیاست های غیر مستقیم اجرای سیاست به طور مستقیم عوامل جمعیتی را تحت تأثیر قرار می دهد. به عنوان مثال اگر تشویق خانواده ها برای کنترل موالید از طریق مستقیم میسر نباشد ممکن است دولت آن را از طریق افزایش میزان تحصیلات و مشارکت زنان در نیروی کار اجرا کند. از سوی دیگر دولت با انجام فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، ساختار و حرکات جمعیتی را از طریق غیر مستقیم متحول می کند.
از اساسی ترین عوامل موثر در توفیق برنامه ریزی های توسعه همگام شدن با تغییرات جمعیتی و اتخاذ سیاست های جمعیتی مناسب است. بحث جمعیت و تأثیر آن در تمامی برنامه ریزی های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و…یک موضوع انکار ناپذیراست.
بررسی نماها(پدیده ها) و ویژگی های مختلف ساختار کنونی جمعیت ایران
برای بررسی دقیق ساختار کنونی جمعیت ایران ضرورت دارد با بهره گیری از «واژگان تخصصی جمعیت شناسی» نماها یا پدیده های مختلف کنونی جمعیت ایران مورد واکاوی قرار گیرد. بر این اساس و با توجه به آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، بانک جهانی و تحلیل های مختلف کارشناسان، جمعیت ایران با وضعیت، نماها و یا پدیده های زیر مواجه است:
اول: تورم جوانی: افزایش فوق العاده جمعیت جوان کشور از سال 1385به بعد منجر به افزایش جمعیت واقع در سن فعالیت شده و کشور را در وضعیت پدیده ی «تورم جوانی» قرار داده است. به بیان دیگر امروز، کشور در حال تجربه کردن افزایش بیسابقه جمعیت جوان است. این افزایش در تعداد و سهم جمعیت جوان، به عنوان پدیده منحصربهفرد در تاریخ اجتماعی و جمعیتی ایران محسوب میشود. جوانان نهتنها به لحاظ وزن جمعیتی اهمیت یافتهاند، بلکه از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز اهمیت یافتهاند. علاوهبر آن، نه تنها نسبت جمعیت جوان به کل کشور به لحاظ عددی افزایش یافته است بلکه به لحاظ کیفی(باسوادی، شهرنشینی، دسترسی و استفاده از رسانههای جمعی) نیز نسبت به کل جمعیت از رشد بیشتری برخوردار هستند. از این رو، جمعیت جوان کشور از ویژگیهایی توسعهای نظیر تحصیلات عالی، آگاهی و مهارت برخوردار است که میتواند منشاء تحولات اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی گردد.
دوم: انتقال جمعیتی(مرحله انتقالی باروری در ایران): مبحث «انتقال جمعیتی» بیانگر آنست که چگونه جمعیت از وضعیتی که سطح زاد و ولد و مرگ ومیر هر دو بالا و در نتیجه رشد جمعیت ناچیز است، به وضعیتی که سطح زادو ولد و مرگ ومیر هر دو پایین و رشد جمعیت مجدداً کاهش می یابد، انتقال پیدا می کند. در نتیجه این انتقال تغییرات عمده ای در ساختار و ترکیب جمعیت وارد می شود. در این زمان، برای دست اندركاران امور اجرايي، بررسی ساختار سني و جنسی جمعيت از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود. مطالعه و بررسی مراحل انتقال جمعیتی در ایران حاکی از آنست که ایران در مرحله انتقالی باروری قرار گرفته و این وضعیت باعث شده در حال حاضر جمعیت جوان افزایش یابد.
سوم: پنجره جمعیتی(هدیه جمعیتی): سنین بین 15 تا 64سال را سنین فعالیت نامگذاری میکنند. در هر جامعهای تعداد افراد در سن فعالیت، تعیینکنندهی حضور نیروی کار در آن جامعه است. با در نظر داشتن منافع و مزایای بالقوه این تجربه گذار جمعیتی، محققان چنین ساختار جمعیتی را به «پنجره» یا «هدیه»جمعیتی تعبیر می نمایند. تجربه بسیاری از کشورها نشان از جهش اقتصادی در دوران پنجره ی جمعیت دارد. عدم توجه به این مهم علاوه بر آنکه فرصت طلایی توسعه اقتصادی را از دست میدهد موجی از ناامیدی، سرخوردگی و تبعات اجتماعی منفی را بر جامعه تحمیل میکند. پنجره جمعیتی یکی از مهمترین مراحل درساخت سنی یک جمعیت است. در دوران پنجره جمعیتی نسبت جمعيت در سنين فعاليت افزایش یافته و به حداکثر خود یعنی بالای 70 درصد ميرسد. مکانیزمهای ترکیبی و رفتاری پنجره جمعیتی نظیر کاهش نسبتهای وابستگی(بار تکفل)، تعامل تغییرات ساختار سنی جمعیت با چرخه زندگی اقتصادی تولید و مصرف، افزایش کیفیت جمعیت و … از مهمترین ویژگی هایی است که ضرورت بهره برداری مناسب از موهبت این دوران را نشان می دهد. البته تهديد يا فرصت بودن پنجره جمعيتي كشور تا حدود زيادي به نگرش و عمكرد دولت در ارتباط با اين مسأله بستگي دارد. براساس آمارهای رسمی در حال حاضر نزدیک به هفتادویک درصد از کل جمعیت کشور در گروه سنی 15تا64 سال قرار دارند که دلالت بر وجود سرمایه انسانی قابلتوجهی برای جهش اقتصادی است. بدیهی است ناکارآمدی برای جذب این گروه از جمعیت در کوتاهمدت بحرانهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری به همراه دارد و از در بلندمدت تهدیدی جدی برای جامعه تلقی شود زیرا دامنه جمعیت سالخورده را افزایش میدهد.
چهارم: سود جمعیتی(موهبت جمعیتی): سود جمعیتی در واقع عنوانی است که اقتصاددانان به دوران طلایی «پنجره جمعيتي» و یا «هدیه جمعیتی» اختصاص می دهند. بر اساس تحلیل کارشناسان دوران سود جمعیتی ایران احتمالاً تا سال 1430 طول میکشد. در این دوران نسبت جمعيت در سنين فعاليت به صورت قابل ملاحظه ای افزایش می یابد. مکانیزمهای ترکیبی و رفتاری پنجره جمعیتی نظیر؛ افزایش عرضه نیروی کار، افزایش مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی، افزایش قدرت پساندازها و سرمایهگذاری، بهبود و توسعه سرمایه انسانی، ایجاد پتانسیلهای فراوان برای اثرگذاری مثبت بر رشد و توسعه اقتصادی و …، فرصت طلایی و پتانسیلهای زیادی برای اثرگذاری مثبت بر رشد و توسعه اقتصادی فراهم میکند. البته اين وضعيت بهطور خودکار عمل نميکند و بهرهبرداري از آن نيازمند بسترهای مناسب اقتصادي، اجتماعي، سياستي و نهادي در کشور است. لذا در این شرایط ضرورت دارد برنامهریزان اقتصادی کشور تمامی تلاش خود را به افزایش نرخ رشد اختصاص دهند.
پنجم: تنظیم خانواده(کاهش باروری داریم یا بحران جمعیتی؟): به طور کلی در چند سال قبل تغییراتی در جمعیت ایران بوجود آمده که بسیاری از کشورهای توسعه یافته سال ها قبل این تغییرات را -که عمدتاً کاهش میزان باروری است- تجربه کرده اند. مثلاً ژاپن چهل سال پیش این تغییرات را دیده و چین، کره، سنگاپور و بسیاری از کشورها نیز در حال تجربه چنین تغییراتی هستند. لذا نمیتوان نام وضعیت کنونی را بحران گذاشت. اما قاعدتاً عدم برنامه ریزی مناسب، فقدان آینده پژوهی و اتخاذ سیاست های جمعیتی اصولی در تداوم این روند می تواند منجر به بروز بحران گردد. از این رو توجه به این مسأله ضرورت دارد که وقتی میزان مرگ و میر در جامعه ای کاهش می یابد، میزان موالید نیز کم می شود. بر این اساس در برنامه اول توسعه پیش بینی شده بود که تعداد شش ونیم فرزند به ۴ فرزند برسد. در صورتی که در سال ۱۳۸۵ تعداد فرزندان هر مادر به 8/1 کاهش یافت. اکنون منتقدان معتقدند برنامههای تنظیم خانواده در ایران بسیار شتابزده اجرا شد. معمول این است که اگر در هر جامعه ای شاخص باروری کل به ۲ یا 1/2 فرزند برسد نرخ رشد آن جمعیت پس از دو دهه صفر میشود. با وجود اینکه از حدود یک دهه پیش میزان باروری ایران به زیر سطح جانشینی یعنی ۲ فرزند سقوط کرده است اما رشد جمعیت ایران هنوز مثبت است. چرا که حدود ۲۰ تا ۳۰ سال طول میکشد که این وضعیت رشد جمعیت را به صفر برساند. اگر همین روند ادامه یابد در سال ۱۴۲۰ رشد جمعیت ایران به صفر میرسد. یعنی در حال حاضر بحران جمعیت در ایران وجود ندارد بلکه مشکل کاهش سطح باروری خانوادههاست که نیازمند اتخاذسیاست های اصولی تنظیم خانواده است. همچنین مواردی از قبیل؛ افزایش سطح سواد، توسعه اقتصادی، توسعه شهرنشینی و بهداشت، افزایش میزان دسترسی به وسایل ارتباط جمعی و … نیز در کنترل باروری خانوادهها تاثیر داشتهاند و ما همان مسیری را که کشورهای دیگر پیمودهاند در ایران نیز طی کرده ایم لذا نمیتوان تمام مسائل کنونی جمعیت کشور را بر گردن برنامههای تنظیم خانواده بیاندازیم.
جدول 1 : بررسی نماها(پدیده ها) و ویژگی های مختلف ساختار کنونی جمعیت ایران |
|||
ردیف |
دیدگاه ها |
نما(پدیده) |
ویژگی ها |
1 |
از منظر جامعه شناسی |
تورم جوانی |
1- افزایش بی سابقه جمعیت جوان در ایران 2- افزایش در تعداد و سهم جمعیت جوان به عنوان پدیده منحصر به فرد در تاریخ اجتماعی ایران 3- افزایش کمی جمعیت جوان(شامل؛ افزایش وزن جمعیتی) 4- افزایش کیفی جمعیت جوان(شامل؛ افزایش سطح باسوادی، شهرنشینی، دسترسی و استفاده از رسانههای جمعی و…) |
2 |
از منظر جمعیت شناسی |
انتقال جمعیتی |
1- ایجاد تغییرات عمده در ساختار و ترکیب جمعیت کشور 2- ضرورت اهمیت ویژه به بررسی ساختار سني و جنسی جمعيت برای دست اندركاران امور اجرايي کشور 3- مرحله انتقال باروری در کشور 4- جمعیت جوان منشأ تحولات اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی در کشور |
3 |
از منظر ساختار جمعیتی |
پنجره(یاهدیه) جمعیتی |
1- افزایش نسبت جمعيت در سنين فعاليت به حداکثر خود (یعنی بالای 70 درصد) 2- کاهش نسبتهای وابستگی (بار تکفل) 3- تعامل تغییرات ساختار سنی جمعیت با چرخه ی زندگی اقتصادی، تولید و مصرف 4- افزایش کیفیت جمعیت |
4 |
از منظر اقتصادی |
سود جمعیتی(موهبت جمعیتی) |
1- جمعیت جوان، خلاق، سالم، بانشاط و تحصیل کرده عامل اساسی توسعه و پیشرفت کشور 2- افزایش عرضه نیروی کار 3- افزایش مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی 4- افزایش قدرت پساندازها و سرمایهگذاری 5- بهبود و توسعه سرمایه انسانی 6- ایجاد پتانسیلهای فراوان برای اثرگذاری مثبت بر رشد و توسعه اقتصادی 7- ضرورت تلاش حداکثری برنامه ریزان اقتصادی برای افزایش نرخ رشد |
5 |
از منظر تنظیم خانواده |
کاهش باروری و کاهش مرگ و میر |
1- کاهش مرگ و میر در برنامه اول توسعه 2- تغییرات جمعیتی در ایران به دنبال کاهش شدید باروری در چند سال اخیر 3- اجرای شتابزده برنامه های تنظیم خانواده در کشور 4- ضرورت آینده پژوهی و اتخاذ سیاست های مناسب تنظیم خانواده با توجه به روند باروری در کشور |
سخن پایانی
مسلماً در هر کشوری جمعیت جوان، خلاق، سالم، بانشاط و تحصیل کرده عامل اساسی توسعه و پیشرفت آن کشور محسوب می شود. لذا اکنون که رهبر انقلاب، مراجع تقلید و کارشناسان مربوطه به؛ «متولیان امر، مسئولین دولتی و مردم» به صورت جدی در ارتباط با تداوم این روند هشدار می دهند این انتظار از دولت، مجلس و سایر نهادهای ذی ربط می رود که افکار عمومی را به پاسخگویی مناسب برای رفع این دغدغه ها ترغیب نمایند. به هرحال پدیده سالخوردگی واقعیتی غیر قابل انکار می باشد. لذا بهتر است به جای موضع گیریهای تند در قبال اصل موضوع، با پذیرش آن به عنوان یک واقعیت و به دور از شعارهای احساسی در یک حرکت جمعی سعی کنیم تا فرصتهای اعتلای ایران را از دست ندهیم. البته باید به این موضوع مهم نیز توجه کرد که برخورداری از زندگی با سطح کیفی قابل قبول حق مسلم هر ایرانی است. از این رو نمی توان انتظار داشت که بدون کاهش نرخ بیکاری، ارتقا کیفیت زندگی، افزایش سرانه در آمد و ایجاد امکانات مناسب میل به باروری افزایش یابد. اگر کاهش میزان باروری را به عنوان یک تهدید تلقی میکنیم و بهدنبال افزایش باروری هستیم باید زیرساختها را نیز برای تازه واردین تا قبل از به دنیا آمدنشان فراهم کنیم. وگرنه همچون سالهای نخست بعد از انقلاب با مشکلات بسیاری مواجه خواهیم شد. امروزه مقوله ی جمعیت، تنها خودش به عنوان یک موضوع مجرد مطرح نیست؛ بلکه این امر یک مسأله سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی بسیار گسترده و پیچیده است که باید به همه جوانب آن به صورت جامع و صحیح نگریسته شود. بر این اساس با درنظرداشتن نقش ایجابی عامل جمعیت در پیشرفت کشور، لازم است برنامهریزیهای جامع برای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور متناسب با سیاستهای جمعیتی انجام پذیرد. چالشهای جمعیتی حال حاضر و آینده ایران، وابستگی زیادی به نحوه بهرهبرداری از فرصت طلایی پنجره جمعیتی دارد.
نویسنده: مهدی یاراحمدی خراسانی
منبع: دوماهنامه گفتمان الگو – موسسه فرهنگی خراسان – شماره 4 – شهریور 93