طره گيسو مده در دست باد

تمام افعال ارادى انسان، تابع حسن و قبحى است كه تشخيص مى‏دهد. «حجاب و بى‏حجابى» نيز از اين چارچوب برون نيست. عده‏اى حجاب را نيك مى‏دانند و بدان پايبندند و در مقابل، بى‏حجابى را زشت مى‏شمارند و از آن بيزارى مى‏جويند؛ چنان كه گروهى بى‏حجابى را پسنديده، به آن اهتمام مى‏ورزند و حجاب را عملى مرتجعانه و زشت دانسته و به آن علاقه‌مند نيستند. از اين رو در اين مجال گزيده اي از “تيپولوژي حجاب” که بخشي از رفتار و باور مردم در عرصه  اجتماعي است به صورت مختصر ارائه مي گردد.

تيپ اول: بي حجابي که بي ديني نيست. دلت پاک باشد:
دختر جوان که حسابي به مد روز راه مي رود و به تعبير امروزي ها
شيک پوش و آرايش کرده در خيابان ها قدم مي گذارد در طول مسير که مي آيد بارها و بارها با افراد مختلفي مواجه مي شود که براي او مزاحمت ايجاد مي کنند:
خانوم….شــماره بدم؟ خانومي برسونمتون؟؟عزيزم چند لحظه وقتتو به من ميدي؟ و … اينها جملاتي بود که دخترک در طول مســير خوابگاه تا دانشگاه مي شنيد!هرچند بيچــاره اصـلاً اهل اين حرفها نبود و اين اتفاق به شدت آزارش مي داد ولي حاضر به تغيير در ظاهر خود نيست. چون به شدت دوست دارد در جامعه آزادانه لباس بپوشد و حجاب داشته باشد و به اين امر اعتقاد فراواني دارد.حال وقتي از اين دخترجوان مي پرسند چرا موهايت بيرون است؟ جواب مي دهد به خودم مربوط است تو چه کار داري؟
برايش توضيح بيشتري که مي دهند مي گويد: حجاب که مهم نيست. خدا کند آدم دلش پاک باشد! عده اي با بيان اين جمله، بي حجابي را در جامعه توجيه مي کنند. حال اگر به فرض، قبول کرديم بي حجابي بي ديني نيست، اما اين تناقض چگونه حل مي شود؛ حجاب طبق آيات و روايات صريح از ضرورت هاي بارز دين است. پس چگونه مي شود که قلب پاک از اجراي حکم قطعي دين سرپيچي نمايد؟ اين قلب از چه چيز پاک است؟ از گناه يا از اطاعت؟! «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْض‏» تعبير اين گونه رفتارهاست. حال سئوال اينجاست؛ يعني امکان ندارد دل و ظاهر با هم پاک باشند؟ امام علي(ع) فرمودند: ايمان به قلب و زبان و عمل است.

تيپ دوم: حجاب سازماني:
دختر محجبه به کلاس زبان مي رود. در جاي خود که مي نشيند همکلاسي اش که آن چنان حجاب مناسبي هم ندارد از او مي پرسد:
چرا چادر سر مي کني؟ چرا اينقدر محجبه اي؟ در سازمان خاصي کار مي کني؟ پاسخ مي دهد: نه مگر فقط کارمندان دولتي محجبه اند؟
گفت: آخر آنهايي که با جاهاي خاص در ارتباطند اين جوري حجاب کامل دارند. انگار هنوز قانع نشده بود پرسيد: شهرستاني هستي؟ دختر چادري جواب داد نه. حتماً درنظرش دهاتي ها و شهرستاني ها باحجابند!!بازهم دست بردار نبود. پرسيد دانشجو هستي؟ پاسخ داد بله. پايان نامه دکتري مي نويسم. گفت چه رشته اي؟ جواب داد: علوم قرآني. انگار رمز جدول را پيداکرده باشد گفت: آهااان!! دختر محجبه که انگار قبلاً تجربه چنين برخوردي را داشته است بلافاصله و با اعتماد به نفس فراوان جواب داد: نمي‌داني چه لذتي دارد وقتي سياهي چادرم، دل مردهايي که چشمشان به دنبال خوش‌رنگ‌ترين زن‌هاست مي‌زند.نمي‌داني چقدر احساس امنيت مي کنم وقتي در خيابان و دانشگاه و… راه مي‌روم و صد قافله دل، همراه من نيست.نمي‌داني چقدر لذت‌بخش است وقتي وارد مغازه‌اي مي‌شوم و مي‌پرسم: آقا! اين‌ها قيمتش چند است؟ فروشنده جوابم را نمي‌دهد؛ دوباره مي‌پرسم: آقا! اين‌ها چنداست؟ فروشنده که محو صورت بزک کرده و رنگ موهاي زن ديگري است، من را اصلاً نمي‌بيند. و باز هم سئوالم بي‌جواب مي‌ماند و من، خوشحال، از مغازه بيرون مي‌آيم. تازه به تو هم توصيه مي کنم مثل من باشي. به قول شاعر؛ ياد کن از آتش روز معاد/ طره گيسو مده در دست باد…

تيپ سوم: اسلام، حجاب و نگاهي پيشرفته:
حجاب يکي از احکام وجوبي اسلام است که بر اساس آن زن بايد، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه‎گري و خودنمايي نپردازد. از منظر اسلام حجاب بانوان، داراي ابعاد سلبي و ايجابي است. بُعد سلبي آن، حرام بودن خودنمايي به نامحرم است؛ و بُعد ايجابي آن، وجوب پوشش بدن و اين دو بُعد بايد در کنار يکديگر باشد تا حجاب اسلامي تحقق يابد؛ اگر يکي باشد و ديگري نباشد در اين حالت حجاب اسلامي محقق نشده است.

سخن آخر: چه بايد کرد؟
هرچند ماهواره، اينترنت و وسايل ارتباط جمعي در عصر فناوري تلاش مي کند سبک زندگي و نوع پوشش و رفتار مردم در دهکده  جهاني را تا حد زيادي مشابه هم سازد اما هيچ کس بدون پذيرفتن هويت واقعي خود که تحت تأثير دين و رسوم کشورش مي باشد، نمي تواند به سبک صحيحي از زندگي دست يابد. بانوي ايراني مسلمان هم براي نوع پوشش خود نمي تواند الگوي زني را داشته باشد که هم دين، هم وطن و هم مسلک او نيست. لذا براي ترويج حجاب بايد الگوهاي سبک زندگي اصلاح و حساسيت ها افزايش يابد. بعضي وقت ها به چيزي اعتقاد فکري داريم اما تبديل به باور قلبي نشده است. بايد نسبت به حجاب اغناي ذهني و فکري صورت پذيرد، يعني حساسيت‌ها به سمت حجاب بيشتر شود و مردم نسبت به آن التزام عملي پيدا کنند. مردم نسبت به مسئله حجاب و اقامه آن حساس شوند، چراکه برخي افراد به حجاب اعتقاد دارند، علاقه‌مند هم هستند و التزام عملي هم دارند، اما نسبت به گسترش آن در جامعه حساس نيستند. بنابراين بايد تمام ابزارهاي فرهنگ ساز از قبيل کتاب، مطبوعات و صدا و سيما به سوي ارزش هاي اسلامي که يکي از بارزترين آنها رعايت پوشش و حجاب برتر و مطلوب و امنيت اجتماعي فراگير است، هدايت شوند و همه افراد به مهم ترين وجهي رهنمون گردند. فلسفه حجاب حفظ ارزش والاي زن است وازهمين رو است که خداوندپوشش ديني رابراوواجب ونگاه به بدن و موي سر اوراحرام فرموده است.

منبع: روزنامه رسالت مورخ 11 آبان 94 شماره8516

 

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=215314

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *