فرآیند تولید علم: حوزه و دانشگاه به عنوان بالهای پژوهش، تحقیق و علم آفرینی در کشور باید با استفاده از تمام ظرفیتهای نرمافزاری مراکز مطالعاتی علمی و فکری یکدیگر، به صورت مشترک و بر اساس شیوهٔ مناسبی از تعاملات، برای دستیابی به پیشرفت کشور و سپس فرآیند گفتمان سازی آن در جامعه به تولید علم بپردازند.
کرسیهای آزاداندیشی: کرسیهای آزاداندیشی با هدف تضارب آراء و حاکم شدن فضای عقلانی و علمی با رعایت اخلاق و منطقِ گفتگو و همچنین ایجاد فرصت قانونی و عادلانه برای طرح دیدگاهها میبایست به صورت آزادانه و مشترک در حوزه و دانشگاه به منظور تبیین مبانی نظری و ایجاد گفتمان واحد درزمینهٔ پیشرفت تشکیل و تقویت گردند.
تبادل فکر و ابتکار بین حوزه و دانشگاه: بسیاری از افراد هنگامی که بحث از وحدت حوزه و دانشگاه به میان میآید ذهنشان به این نکته معطوف شود که منظور از نزدیکی این دو نهاد مهم، ورود برخی از درسهای حوزوی به دروس دانشگاهها و بالعکس میباشد. اما این مسئله تنها حاکی از یک اختلاط و هماهنگی مکانیکی است که فایده چندانی به دنبال نخواهد داشت. لذا مقصود واقعی از این همکاری و ائتلاف آن است که حوزه و دانشگاه با هم متحد شوند تا در جهت سیاستگذاریهای کلان جامعه به تولید فکر و ارائه راهکار مطابق با شرایط ملی و مذهبی کشور بپردازند. تا از این طریق به صورت منظم به یکدیگر فکر و ابتکار دهند و باهم تعاملات مستمر، برنامهریزیشده و هدفمند داشته باشند.
ارتباط با سایر بخشهای اثرگذار در فرآیند پیشرفت: از آن جا که دانشگاهها و حوزههای علمیه بیشتر درزمینهٔ تولید مبانی نظری توفیق دارند تا ارائه راهکارهای عملیاتی، لازم است برای گفتمان سازی پیشرفت با نهادها و بخشهای اثرگذار در سایر حوزهها از قبیل؛ صنعتی، اقتصادی، رسانه و… که بیشتر ماهیت عملیاتی و اجرایی دارند در ارتباط باشند تا به برکت این ارتباط در فرآیند طراحی، تولید علم و سپس اجرا توفیقات کار و ضمانت اجرایی افزایش یابد.
بهرهگیری از هنر مدرن در چارچوب ارزشهای فطری: هنر مدرن در چارچوب غربی، به علت دوری از ارزشهای فطری و با سوءاستفاده از محرکهای حسی و جنسی (به جای ارزشهای فطری)، در تلاش است با تأثیر بر روی ناخودآگاه مخاطبان، ایشان را به سمت اهداف مادی مدنظر خود سوق دهند. درنتیجه لازم است تا دانشکدههای هنر ضمن ارتباط با حوزویان راهکارهای بهرهگیری از هنر مدرن بر اساس فرهنگ و گفتمان اسلامی را تحصیل نمایند. زیرا در جامعه ما باید به این نکته توجه گردد که ما برای تحقق گفتمان پیشرفت، مجاز به استفادهای از جنس سوءاستفادهٔ هنر مدرن غربی نیستیم؛ زیرا طبق ارزشهای اسلامی، هدف وسیله را توجیه نمیکند.
حلقهها و کانونهای فکری: برای دستیابی به گفتمان واحد پیشرفت لازم است حلقهها و کانونهای تفکر و طراحی الگوهای عملی مشترک در دانشگاهها و حوزههای علمیه و مراکز تحقیقاتی ایجاد گردد. که با ایجاد هماهنگی بین این حلقهها و کانونهای تفکر، شبکه فراگیر و منعطف الگو با مشارکت وسیع و مؤثر متخصصان و صاحبنظران شکل خواهد گرفت.
فرآیندهای عملیاتی: متأسفانه یکی از اشکالاتی که باعث میشود کشور ما از لحاظ “فناوری” به آنچه شایستگی دارد نرسد عدم دخالت نخبگان حوزه و دانشگاه در فرآیندهای عملیاتی است. به بیان دیگر علم در حوزه و دانشگاه تولید میشود ولی به فناوری تبدیل نمیگردد. لذا همیشه ما در جنبههای تئوریک به مراتب قویتر از جنبههای کاربردی بودهایم. ضرورت دارد در فرآیند پیشرفت، به منظور اثربخشی بیشتر، نخبگان این دو نهاد علاوه در تدوین و تحقیق در اجرا و نظارت نیز مشارکت فعال داشته باشند.
آسیبشناسی و آیندهپژوهی: تأکید بر آسیبشناسی و مطالعات آیندهپژوهی با رویکرد تمدن سازی اسلامی در کشور از مهمترین عرصههای مشترک فعالیت حوزه و دانشگاه در فرآیند تحقق پیشرفت است. با عنایت به تأکیدات مقام معظم رهبری در مقوله تمدنسازی نوین اسلامی و همچنین پررنگتر بودن مباحث اسلامی در الگوی پیشرفت، موضوع آیندهپژوهی میتواند به عنوان یکی از وظایف اصلی و نقاط وحدت مراکز علمی کشور مورد توجه قرار گیرد.
سخن پایانی اینکه شهید مفتح به خوبی دریافت که اگر حوزه و دانشگاه و روحانی و استاد در چهار عرصهٔ؛ فکر، علم، معنویت و زندگی کنار هم باشند، زمینههای پیشرفت جامعه فراهم میشود. البته بدون شک این امر مهم فرآیندی تدریجی و درازمدت است که نمیتوان آن را در یک محدوده زمانی کوتاه به پایان رساند. به طور حتم سرمایهگذاری عمده بر روی نخبگان جوان و مستعد حوزه و دانشگاه و اهتمام به ایجاد بسترهای لازم برای تربیت نیروی علمی مورد نیاز کشور برای دستیابی به پیشرفت اهمیت فراوانی دارد. وحدت حوزه و دانشگاه نقش اساسی در سرنوشت کشور و مردم دارد. بر این اساس اگر حوزه و دانشگاه در کنار هم قرار بگیرند علاوه بر پیشرفتهای علمی همه جانبه شاهد استحکام باورها و ارزشهای دینی در جامعه نیز خواهیم بود.
منبع: خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی(آنا)