غرض از بیان این مقدمه اشاره به این نکته است که تحویل عرصه گسترده ای از یک مجموعه ی مدیریتی به عنوان امانتی ارزشمند به گروه بعدی (که بر اساس روالی قانونی اختیارات را در دست می گیرند) کاری است مهم و جدی که باید طبق فرآیندی دقیق، علمی، اصولی، منطقی و مبتنی بر اسناد مثبته صورت پذیرد. هر چقدر فرآیند انتقال تجربیات، اسناد اداری و مالی، امور امانی و پیمانی و سایر موارد و مسائل مربوط به شهرداری ها با دقت بیشتر و طی فرآیندی تعریف شده و قابل قبول صورت پذیرد اشراف بر امور و اداره آن برای گروه جدید آسان تر، با هزینه های کمتر و با صرفه جویی قابل توجهی در زمان رخ خواهد داد. موضوع مهمی که در ارتباط با آن کاستی های فراوانی در نظام اداری کشور داریم. شاید غیر از چند فرم ساده که برای تحویل مدیریت در سازمان های ما (آن هم بیشتر از حیث مسائل مالی) تعریف گردیده است برای این امر مستندات جدی و هدایتگری نداشته باشیم. سئوال اساسی اینجاست که فرآیند تحویل مدیریت (حالا چه در حوزه مدیریت شهری و چه سایر حوزه های مدیریتی) چقدر زمان لازم دارد؟ چگونه باید صورت پذیرد؟ نقش ها و وظیفه های تحویل دهنده و تحویل گیرنده چیست؟ مستندسازی و تجربه نگاری باید چگونه و در چه زمینه هایی انجام شود؟ فهرست مهم ترین تهدیدها، فرصت ها، چالش ها، محدودیت ها و نقاط ضعف، قوت سیستم چیست؟ و خلاصه اینکه باید سرنخ تمامی مسائل و موارد برای دست اندرکاران تازه وارد مشخص و شفاف گردد. این وظیفه هر چند بسیار مهم و اساسی است و به عنوان آخرین مسئولیت هر مدیری مطرح است اما در کشور ما چندان به آن توجه نمی شود و یا مراحل آن به صورت کامل و اثرگذار طی نمی گردد. به نظر می رسد باید هر سازمان به اقتضای شرایط خود و چگونگی فرآیند انتصاب و جابجایی مدیرانش برای این امر مهم برنامه و محتوای علمی و کاربردی داشته باشد.
منبع: روزنامه شهرآرا، سه شنبه 15 تیر 1400، شماره 3427