چکیده:
اطلاعات یک محرک کلیدی زنجیره تأمین است زیرا می تواند به عنوان چسباننده تمام محرک های زنجیره تأمین را برای کار با یکدیگر هماهنگ کند. اطلاعات بر روی عملکرد زنجیره تأمین اثر زیادی دارد زیرا پایه و اساسی را فراهم می کند که در آن فرایندهای زنجیره تأمین اجرایی می شود و مدیران بر اساس آن تصمیم گیری می کنند. بدون داشتن اطلاعات، یک مدیر نمی تواند خواسته های مشتریانه را بداند و اینکه چه مقدار موجودی در انبار است و چه زمانی محصول بیشتر بایستی تولید شود یا در شرکت حمل شود. اهداف این مقاله عبارتند از: 1- درک اهمیت اطلاعات و فناوری اطلاعات در زنجیره تأمین، 2- آشنایی با چگونگی استفاده از اطلاعات در محرکهای زنجیره تأمین با سطوح بالا و 3- درک کاربردهای اصلی فناوری اطلاعات زنجیره تأمین و فرآیندهایی را که آنه امکان پذیر می کنند.
نقش فناوری اطلاعات در زنجیره تأمین
اطلاعات یک محرک کلیدی زنجیره تأمین است زیرا می تواند به عنوان چسباننده تمام محرک های زنجیره تأمین را برای کار با یکدیگر هماهنگ کند. اطلاعات بر روی عملکرد زنجیره تأمین اثر زیادی دارد زیرا پایه و اساسی را فراهم می کند که در آن فرایندهای زنجیره تأمین اجرایی می شود و مدیران بر اساس آن تصمیم گیری می کنند. بدون داشتن اطلاعات، یک مدیر نمی تواند خواسته های مشتریانه را بداند و اینکه چه مقدار موجودی در انبار است و چه زمانی محصول بیشتر بایستی تولید شود یا در شرکت حمل شود.
به طور خلاصه مدیر بدون اطلاعات تصمیم گیری کور کورانه می گیرد. بنابراین اطلاعات یک دیدی را در زنجیره تأمین به مدیر می دهد که او را قادر می سازد تا تصمیماتی بگیرند که باعث بهبود عملکرد زنجیره تأمین شود.
از همین رو مدیران باید بدانند که اطلاعات چگونه گرد آوری و تجزیه و تحلیل می شود. این همان جایی است که IT به کار می آید. به طور کلی فناوری اطلاعات شامل سخت افزار، نرم افزار، و افراد در سراسر زنجیره تأمین است که گردآوری، تجزیه تحلیل، و اجرا بر ساس اطلاعات را انجام می دهند. فناوری اطلاعات به عنوان چشم و گوش (و گاهی اوقات حتی به عنوان بخشی از مغز انسان) در مدیریت یک زنجیره تأمین، وظیفه گرفتن و تجزیه تحلیل اطلاعات ضروری برای اتخاذ یک تصمیم خوب را دارد. برای مثال یک سیستم فناوری اطلاعات در یک شرکت سازنده PC ممکن است به مدیر اطلاع دهد که در هر لحظه چند پردازنده در انبار موجود می باشد. همچنین فناوری اطلاعات برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و معرفی یک فعالیت مورد استفاده قرارمی گیرد. در این نقش یک سیستم فناوری اطلاعات می تواند اطلاعات مربوط به موجودی تعداد پردازنده ها را داشته باشد ، و با توجه به پیش بینی تقاضا، تصمیم بگیرد که آیا نیازی به سفارش پردازنده بیشتر از شرکت INTEL است یا خیر؟
استفاده از سیستم های فناوری اطلاعات برای گرفتن و تجزیه و تحلیل اطلاعات می تواند اثرات روشنی بر عملکرد شرکت داشته باشد. برای مثال یک تولید کننده اصلی ایستگاه های کاری و سرورهای کامپیوتری متوجه شده است بسیاری از اطلاعات مربوط به تقاضای مشتریان برای تنظیم برنامه تولید و سطح موجودی مورد استفاده قرار نمی گیرد. به همین دلیل این تولید کننده مجبور است تا کورکورانه برای تولید و موجودی خود تصمیم گیری کند. این شرکت با نصب یک سیستم نرم افزاری زنجیره تامین قادر خواهد بود تا با گردآوری و تجزیه تحلیل داده های مربوط به تقاضاها تصمیم گیری درستی در مورد تولید داشته باشد. همچنین با استفاده از سیستم IT شرکت قادر خواهد بود که موجودی خود را به نصف کاهش دهد، چرا که در این حالت می توانند بر اساس اطلاعات مربوط به تقاضای مشتری تصمیم گیری کنند (به جای اینکه تصمیم گیری بر اساس حدس و گمان باشد). اطلاعات کلید موفقیت زنجیره تأمین است زیرا مدیریت را قادر می سازد تا بر اساس محدوده وسیعی از مأموریت ها و شرکتهای هم پیمان تصمیم گیری نماید.
همانطور که در فصل 2 این کتاب بحث شد، یک استراتژی موفق زنجیره تأمین در نتیجه ی نگاه به زنجیره تأمین به عنوان یک کل به هم پیوسته حاصل می شود و نه فقط نگاه به تک تک به مراحل آن. لذا با توجه به ابعاد جهانی در سراسر زنجیره تأمین یک مدیر می تواند با کمک IT استراتژی خود را بر اساس تمام فاکتورها و عوامل اثر گذار بر زنجیره تأمین تعیین کند، به جای اینکه تنها به عوامل مربوط به یک مرحله خاص از زنجیر تأمین توجه نماید. در این حالت سود کل زنجیره تامین بالا می رود و در نتیجه تک تک حلقه های آن نیز از سود بیشتری برخوردارخواهند بود.
چگونه یک مدیر می تواند محدوده گسترده ای برای تصمیم گیری داشته باشد؟ محدوده زنجیره تامین کل اطلاعات مربوط به آن را فراهم می سازد، و وسعت این اطلاعات را مشخص می کند. محدوده تصمیم گیری برای مدیر جهانی است یا منطقه ای برای دستیابی به محدوده جهانی در یک زنجیره تأمین، یک مدیر نیاز به اطلاعات دقیق و به موقع در مورد تمام فعالیت ها شرکت و سازمان های موجود در زنجیره تأمین دارد. همچنین مدیر به اطلاعات مربوط به تقاضا در بخش پایین دستی زنجیره تأمین و حتی زمان تولید و تنوع تولید و سطح موجودی خود را با حداکثر سود آوری تنظیم نماید.
اطلاعات برای اینکه در تصمیم گیری های زنجیره تأمین مفید باشد بایستی ویژگی های زیر را داشته باشد:
1- اطلاعات بایستی صحیح باشد: بدون اطلاعاتی که یک تصویر واقعی از سراسر بخش های زنجیره تامین ارائه نماید، اتخاذ تصمیمات مناسب بسیار دشوارخواهد بود. البته این به این معنا نیست که تمام اطلاعات بایستی 100 درصد صحیح باشند، بلکه منظور این است که حداقل بایستی از نظر جهت دهی صحیح باشند.
2- اطلاعات بایستی به موقع قابل دسترس باشند: گاهی اوقات اطلاعات دقیق موجود می باشد اما دسترسی به آن زمانبر است و یا اینکه در زمان تصمیم گیری در دسترس نیست که مدیر مجبور می شود بدون آن اطلاعات تصمیم گیری نماید. برای اتخاذ یک تصمیم خوب مدیر نیاز دارد تا اطلاعات به روز را به راحتی در دسترس داشته باشد.
3- اطلاعات بایستی به جا باشد: تصمیم گیرندگان به اطلاعاتی نیاز دارند که بتوانند از آن استفاده نمایند. گاهی اوقات برخی شرکت ها بسیار زیادی از داده ها را دارند که به دلیل زیاد بودن آن ها کمکی به تصمیم گیری نمی کنند. شرکتها باید در مورد اینکه چه اطلاعاتی بایستی ثبت شود فکر کنند، به طوری که منابع ارزشمند با جمع آوری داده های بی معنا از بین نروند.
اطلاعات یک عامل کلیدی نه فقط در هر مرحله از زنجیره تأمین، بلکه درهر فاز از تصمیم گیری زنجیره تأمین از فاز استراتژیک تا فاز برنامه ریزی و فاز عملیاتی (فصل یک کتاب را ببینید) است. برای مثال اطلاعات و تجزیه تحلیل مربوط به آن نقش روشنی در تدوین استراتژی زنجیره تأمین یا تعیین مرز PULL, PUSH در زنجیره تأمین دارد. همچنین در فاز عملیاتی اطلاعات نقش کلیدی در تصمیم گیری برای اینکه چه محصولی در برنامه تولید روزانه بایستی تولید شود، دارا می باشد.
برای مثال شرکت وال مارت نه فقط یکی از شرکت های پیشرو در گرفتن اطلاعات است، بلکه همچنین دردرک اینکه چگونه بایستی اطلاعات تجزیه و تحلیل شود تا در اتخاذ تصمیم خوب در زنجیره تأمین موثر می باشد.شرکت والمارت اطلاعات را جمع آوری می کند که در چه زمانی چه محصولاتی در هر کدام از فروشگاهها بایستی خریدار شود واین اطلاعات را به تولید کنندگان ارسال می کند وال مارت این اطلاعات تقاضاها را تجزیه و تلیل می کند برای اینکه تصمیم گیری کند که چه مقدار موجود ی بایستی در هر کدام از فروشگاهها نگهداری شود و چه زمانی بایستی حجم زیادی از محصولات به تولید کنندگان سفارش داده می شود
تولید کنندگان نیز از این اطلاعات استفاده می کنند تا برنامه تولید خود را به گونه ای تنظیم کنند که تقاضای وال مارت را سر وقت تأمین نمایند شرکت وال مارت و تأمین کنندگان کلیدی آن نه فقط اطلاعاتی را که دارند می گیرند بلکه آن اطلاعات را تجزیه و تحلیل می کنند و اطلاعات مربوط به فروشگاههایشان را اطلاعات هنگامی استفاده می شود که طیف گسترده ای از تصمیمات درباره محرکهای زنجیره تأمین وجود دارد:
1- تسهیلات : تصمیم گیری در مورد مکان ،ظرفیت و برنامه ریزی تسهیلات نیاز دارد به اطلاعات در مورد کارایی انعطاف پذیری، تقاضا، نرخ ارز،مالیات و…دارد (فصلهای 6.5.4 را ببینید) برای مثال تأمین کنندگان شرکت وال مارت از اطلاعات تقاضای فروشگاههای این شرکت برای تنظیم برنامه تولید خود استفاده می کنند همچنین شرکت وال مارت از این اطلاعات برای تصمیم گیری در خصوص اینکه کجا ودرچه مکانی تسهیلات فروشگاه وبار انداز متقاطع جدید ایجاد نماید، استفاده می کند.
2- موجودی :سیاستهای تنظیم موجود بهینه نیاز دارد به اطلاعات مورد الگوهای تقاضا، هزینه های حمل موجودی، هزینه های موجودی انبار، وهزینه های سفارش (فصل های 12.11.10را ببینید) برای مثال شرکت وال مارت جزئیات واطلاعات مربوط به تقاضا،هزینه ها و حاشیه های سود،و اطلاعات تأمین کنندگان را گردآوری می کند تا بوسیله آنها سایتهای موجود ی خود را اتخاذ نماید.
3- حمل و نقل: تصمیم گیری مناسب در مورد شبکه های حمل ونقل و فروشندگان نیاز دارد به اطلاعات در مورد هزینه ها، مکانهای مشتری و اندازه های حمل ونقل (فصل 13 را ببینید)برای مثال شرکت وال مارت از اطلاعات برای یکپارچه کردن عملیاتها و تأمین کنندگان مربوط به آن استفاده می کند این یکپارچگی به شرکت وال مارت این امکان را می دهد تا بتواند بارانداز متقاطع را در شبکه های حمل ونقل پیاده سازی کند و هزینه های مربوط به موجودی حمل ونقل را کاهش دهد
4- منبع یابی: اطلاعات در مورد مابه تفاوت محصول ، قیمت، کیفیت، مدت زمان نحویل و…همگی برای تصمیم گیری منبع یابی با اهمیت هستند.
5- قیمتگذاری و مدیریت سود: برای تنظیم سیاستهای قیمتگذاری ،اطلاعات در مورد تقاضا، میزان حجم وتنوع تمایل بیشتری برای پرداخت ،بسیارس اطلاعات در مورد موضوعات زنجیره تأمین مانند حاشیه و ما به تفاوت محصول، زمان تولید، وقابلیت دسترسی مورد نیاز می باشد.با استفاده از این اطلاعات شرکتها می توانند تصمیم گیری هوشمندانه ای در خصوص قیمتگذاری بگیرندو در نتیجه سود آوری زنجیره تأمین را افزایش دهند.
پس به طور خلاصه می توان گفت که اطلاعات موجب تصمیم گیری بهینه در سطوح مختلف زنجیره تأمین (استراتژیک ،برنامه ریزی و عملیاتی) و همچنین محرکهای مختلف زنجیره تأمین (تسهیلات موجودی، حمل ونقل ، منبع یابی و قیمتگذاری) می شود فناوری اطلاعات نه فقط اطلاعات را برای شفاف سازی زنجیره تأمینگرد آوری می کند بلکه تجزیه و تحلیل این اطلاعات می تواند موجب شود تا تصمیمات زنجیره تأمین منجر به حداکثر کردن سود آوری شود
10- فناوری اطلاعات شامل سخت افزار و نرم افزار، برای گرد آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در سراسر زنجیره تأمین مورد استفاده قرار می گیرد استفاده موثر از فناوری اطلاعات می توند تأثیر قابل توجهی در عملکرد بالای زنجیره داشته باشد همچنین اطلاعات مرتبط موجود در سراسر زنجیره تأمین به مدیران اجازه می دهد تا برای تصمیم گیری تمام مراحل زنجیره تأمین را محاسبه نمایند.همچنین اجازه می دهد عملکرد برای کل زنجیره تأمین بهینه شود (ونه فقط در یک مرحله خاص) و منجر به بالاترین عملکرد برای هر کدام از بخش های شرکت در زنجیره تأمین می شود
چارچوب فناوری اطلاعات زنجیره تأمین
با توجه به مباحثی که در خصوص اطلاعات مطرح شده توسعه یک چارچوب برای کمک به مدیران که بتوانند از فناوری اطلاعات در بخشهای مختلف زنجیره تأمین استفاده نمایند بسیار با اهمیت است به طور کلی نرم افزار های سازمانی داده های تراکنش ها را گرد آوری می کنند این داده ها را تجزیه وتحلیل می کنند و براساس آن تصمیم سازی می کنند سپس این تصمیمات در سراسر زنجیره تأمین سازمان اجرا می شود مطمئناً بقیه بخش های فناوری اطلاعات به غیر از نرم افزارها،مانند سخت افزارها خدمات پیاده سازی و اجرا و پشتیبانی، همگی باعث موثر شدن فناوری اطلاعات هستند.
استفاده از نرم افزارها در زنجیره تدمین از اواخر دهه1990 آغاز شده است رشد تعداد نرم افزارهای سازمانی،ایجاد طبقه بندی های جدید ،وگسترش وتوسعه خطوط تولید نرم افزارهانسبت به گذشته شده،بلکه پویایی شرکت تیر بالا رفته است حال مسئله ای که مطرح می شود این است که چه چیزی باعث این تحول در استفاده شرکتها از نرم افزارها شده است؟ طبیعی است که طیف گستردهای از عوامل بر انتخاب نرم افزارهای شرکت اثر گذار هستند.در مجموع در این کتاب سه دسته از محرکهای تکامل یافتهنرم افزار های شرکت در سه گروه اند فرایندهای زنجیره تأمین دسته بندی شده اند که فرآیندهای کلان زنجیره تأمین نام گذاری شده اند موفقیت در استفاده ازنرم افزارهای با تمرکز به این سه دسته حاصل خواهد شد.
فرایندهای کلان زنجیره تأمین
به طور کلی تمام فرآیندهای زنجیره تأمین درسه حوزه اصلی تقسیم بندی می شوند که عبارتند1- از فرآیندهایی که بر فعالیتهای بالادستی تمرکز دارند2- فرآیندهایی که به فعالیتهای داخلی زنجیره تأمین تمرکز دارند 3– فرآیندهایی که به فعالیتهای پائین دستی تمرکز دارندبه هین اساس فرآیندهای کلان زنجیره تأمین بر 3 دسته زیر تقسیم شده است.
مدیریت ارتباط با مشتری CRM
فرایندهایی هستند که مرتبط با ارتباطات شرکت با مشتریان ومتمرکز در بخش پایین دستی زنجیره تأمین می باشد.
مدیریت داخلی زنجیره تأمین ISCM:فرآیندهایی که متمرکز به عملیاتهای داخلی شرکت می باشند معمولاً این فرآیندها در نرم افزارها با عنوان مدیریت زنجیره تأمین به کار می رود(بدون کلمه داخلی)
مدیریت ارتباط با تأمین کننده SRM
فرآیندهایی که متمرکز به بخش بالادستی زنجیره تأمین و مرتبط با ارتباطات شرکت با تأمین کنندگان می باشد
همچنین بخش مهم دیگری که شامل پایه و اساس سایر فرآیندهای کلان زنجیره تأمین می شود به عنوان چهارمین دسته وجود دارد که به نام شکل گیری مدیریت تراکنش ها(TMF) می باشد و شامل سیستمهای ERP و اجزا ی آن مانند ماژولهای مالی وhr )،زیر ساخت های نرم افزار ، و نرم افزار یکپارچه می باشد.نرم افزار TMF برای فرآیندهای کلان سه گانه بالا ضروری میباشدتا بتوانند بایکدیگر در ارتباط باشند(نمودار 1-16 )
-چرا بایستی به تمام فرآیندهای کلان زنجیره تأمین تمرکز کرد؟
عملکرد خوب و اقتصادی شرکت مرتبط با عملکرد بهینه زنجیره تأمین وتمرکز به فرآیندهای کلان سه گانه آن است پس ازچند دهه که شرکتها تنها بر فرآیندهای داخلی زنجیره تأمین خود تمرکز می کردند، اکنون دیگر شرکت بایستی بخش داخلی خود به دیگر بخشهای زنجیره تأمین در بخشهای بالا دستی) ارتباط با تأمین کنندگان) وبخش پائین دستی (ارتباط با مشتریان) تمرکز داشته باشد بهترین شیوه در مدیریت زنجیره تأمین این است که به یک بخش خاص تمرکز نشود و افزایش سود کل زنجیره در نظر گرفته شود.
-فرآیندهای کلان باعث تکامل نرم افزارها شده است
در اوایل 2000 میلادی با افزایش سرمایه گذاری در نرم افزارها، یک الگوی جدید از زنجیره تأمین به وجود آمد که شامل کلیه فرآیندهای کلان آن می باشد به همبن ترتیب نرم افزارهای طاحی شده، به جای تمرکز به یک بخش بایستی به تمام فرآیندهای کلان زنجیره تأمین متمرکز می شدند تقریبا تمام حوزه های کاری زنجیره تأمین در نرم افزار های CRM ،ISCM،SRM دیده شده است این نکته باعث رشد و تکامل نرم افزار ها شده است برای مثال نرم افزار ERP به شرط تمرکز به فرآیندهای کلان سه گانه زنجیره تأمین موفق خواهد بود (که وظیفه دسترسی به اطلاعات و ایجاد یکپارچگی را دارد)
نرم افزار موفق دریک فرآیند کلان
عوامل تعیین کننده موفقیت در نرم افزار یک فرآیند کلان زنجیره تأمین شامل موارد زیر می باشد
1. عملکرد کاربردی (از جمله سهولت در استفاده)
2. هماهنگی با دیگر فرآیندهای کلان زنجیره تأمین
3. تطابق با اکوسیستم نرم افزارهای شرکت
داشتن عملکرد کاربدی یک نرم افزار برای مشتریان بسیار مهم است زیرا قابلیت خلق مزیت رقابتی را فراهم می کند برخی نرم افزارها دارای قابلیت های پیشرفته می باشند اما استفاده از آنها بسیار مشکل می باشد در نتیجه این قابلیتهای پیشرفته به ندرت استفاده می شود نرم افزار هایی دارای قابلیت های پایینتری هستند اما استفاده آسانتری دارند،بیشتر توسط مشتریان مورد استفاده قرار می گیرند.
همچنین توانایی و قابلیت هماهنگی با دیگر فرآیندهای کلان زنجیره تأمین به دلایل مختلف برای مشتری مهم می باشد.هماهنگی با دیگر بخشهای زنجیره تأمین باعث بالا رفتن سود آوری در کل زنجیره خواهد شد
در تهایت اکوسیستم شرکتها – شبکه ای از دیگر نرم افزارهای شرکت و ویژگی های خاص انها در پیاده سازی نرم افزار بسیار مهم است زیرا شرکت مجموعاً از یکسوی از نرم افزار دیگر استفاده می کند که مشتریان برای کار باآنها آموزش دیده اند لزا اگر نرم افزار جدید با این اکوسیستم شرکت تطابق داشته باشد نیازی به آموزش دوباره و تلاشهای استقرار مجدد نیست
مدیریت ارتباط با مشتری
همانطور که اشاره شد CRMشامل فرآیندهایی است که متمرکز بخش پایین دستی زنجیره تدمین و ارتباط شرکت با مشتریان می باشد هدف از فرآیند کلان CRM ، ایجاد تقاضای مشتری تسهیل ارسال محصول برای مشتری و پیگیری سفارشات می باشد ضعف در فرآیند CRM موجب می شود تا تقاضای مشتری از بین برود ومشتری مجدداًبه شرکت مراجعه نکند.فرآیندهای کلیدی CRM عبارتند از :
1- بازاریابی: فرایند بازاریابی شامل تصمیمات مربوط به نیاز مشتریان:چه محصولاتی باید به بازار ارائه شود،قیمت محصولات چقدر باید باشد ، وچگونگی مدیریت نیاز واقعی مشتریان تولید کنندگان موفق نرم افزار در حوزه بازار یابی وcrm به گونه ای نرم افزارهای خود را طراحی می کنند که باتجزیه و تحلیل های مناسب تصمیمات بازار یابی در حوزه های قیمت گذاری ، سود آوری محصول ،سود دهی به مشتریان در کنار یکدیگر بهبود بخشد
2- فروش:فرآیند فروش تمرکز دارد به ایجاد فروشواقعی برای مشتری (نسبت به فرآیند بازاریابی ،بیشتر برنامه ریزی در فروش تمرکز دارد)
اجرای فروش ممکن است به فروشنده (یا مشتری) برای ایجادو پیکر بندی سفارشات با انتخاب در میان انواع گزینه ها نیاز دارد همچنین فرآیند فروش به داده ها و اطلاعات در خصوص تقاضای مشتری نیاز دارد ارائه دهندگان نرم افزارهای موفق در حوزه فروش دارای قابلیت های اتو ماسیون فروش، پیکر بندی و شخصی سازی برای بهبود فرایند فروش می باشد.
3- مدیریت سفارشات: فرآیندی است که سفارشات مشتری را مدیریت می کند و برای مشتری مهم است که بتواند سفارش خود را پیگیری کند و برای سازمان هم مهم است که بتواند برنامه ریزی و انجام سفارشات را انجام دهد.نرم افزار مدیریت سفارش به صورت سنتی و دستی انجام می شده است و یا یک قسنت جداگانه از سیستم ERP بوده است اما اخیراً سیستم های جدید مدیریت سفارشات قا بیلتهای جدیدی دارند که تمام سفارشات موجود در شرکت را به صورت یکجا و شفاف نشان می دهند
4- مرکز خدمات مشتری: یک مرکز خدمات مشتری اغلب اولین نقطه تماس مشتریان با شرکت می باشد یک مرکز خدمات به مشتریان کمک میکند در خصوص مکان سفارشات، محصولات پیشنهادی، حل مشکلات مشتری، واطلاعات پشتیبانی از وضعیت سفارش یک نرم افزار موفق مرکز خدمات مشتری بایستی عملیات ارتباط با مشتری را آسان می کند و با کاهش کار نمایندگان فروش شرکت ،اجازه دهد که مشتریان کار خود را اجام دهند.
مدیریت زنجیره تأمین داخلی:
ISCM به عملیات داخل شرکت تمرکز دارد ISCM شامل کلیه فرآیندهای درگیر برای انجام سفارش مشتری می باشد فر آیندهای مختلف ISCM شامل موارد زیر می باشد:
1- برنام ریزی استراتژیک : این فرآیند به طراحی شبکه زنجیر ه تأمین در شرکت تمرکز دارد(بحث طراحی شبکه در فصل 5کتاب)
2- برنامه ریزی تقاضا:شامل پیش بینی تقاضا و تجزیه و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر تقاضا و ابزار های مدیریت تقاضا مانند قیمتگذاری و جلو انداختن سفارشات می باشد(بحث پیش بینی تقاضا در فصل 7 وبحث قیمتگذاری در فصل 9 و15 )
3- برنامه ریزی عرضه: اطلاعات ورودی برنامه ریزی عرضه، پیش بینی تقاضا می باشد که برنامه بهینه تتولید و عرضه بر ساس آن تقاضا تدوین می شود برنامه ریزی کارخانه و برنامه ریزی موجودی از قابلیت های نرم افزار برنامه ریزی عرضه می باشد(بحث برنامه ریزی یکپارچگی فصل 8و مدیریت موجودی در فصل 10و11)
4- اجرا: هنگامی که یک برنامه برای عرضه تدوین شد بایستی اجرا شود فرآیند اجرا مرتبط است با هر یک از منابع عرضه محصول بخش مربوط به اجرا در نرم افزار شامل حمل ونقلو انبار داری می باشد(بحث حمل ونقل در فصل13)
5- خدمات در محل: در نهایت پس از تحویل محصول به مشتری نیاز به یکسری خدمات می باشد آن خدمات مترکز است بر تنظیم سطوح موجودی برای قطعات یدکی و برنامه ریزی تماس مشتری(بحث برنامه ریزی یکپارچگی در فصل 8و مدیریت موجودی در فصل 10و11) در نهایت هف از ISCM اجرا و پاسخ به سفارش مشتری توسط فرآیند CRM می باشد که بایستی هماهنگی قوی بین آنها وجود داشته باشد
مدیریت ارتباط با تأمین کننده (SRM )
SRM متمرکز بر تعاملات شرکت با تأمین کننده در بخش بالا دستی زنجیره تأمین می باشد(در زمینه تأثیر فناوری اطلاعات در SRM در فصل 14 منبع یابی شده است) روشن است که بهبود عملکرد زنجیره تدمین با هماهنگی فرآیندهای کلان SRM با ISCMوCRM به دست خواهد امد برای مثال در زمان طراحی یک محصول، گرفتن اطلاعات از مشتری یک راه طبیعی برای حالت بهینه طراحی است که گرفتن اطلاعات از مشتری توسط فرآیند CRM به دست خواهد آمد فرآیند کلیدی SRMشامل همکاری در طراحی، منبع یابی، مذاکره ،خرید وهمکاری در تأمین می باشد
اصول و پایه میریت تعاملات (TMF)
در دهه 1990 میلادی بیشترین تقاضای شرکتها برای خرید نرم افزار ERP بود در آن شرایط SAP هم رهبری بازار را در اختیار داشت و دیگر ابزارهای قدرتمند نظیر PEOPLE SOFT ORACLE ،JD EDWARDS ،BAAN را ارائه می کرد اما سرانجام فروش ERP کاهش یافت و تنها فروش SAP وoracle ادامه یافت
ارزش واقعی TMF این است باعث بهبود تصمیم گیری در زنجیره تأمین شده است بنابراین اغلب نرم افزار های امروزی تمرکز بهبود فرآیندها ی کلان سه گانه دارند و سیستم های ERP به سمت تمرکز بر تمام فرآیندهای کلان زنجیره تدمین در حرکت می باشد به واسطه TMF هم اکنون سیستم های ERP به یکپارچگی سراسر فرآیندهای کلان بهبود آنها تمرکز دارند
آینده فناوری اطلاعات در زنجیره تأمین
در بالاترین سطح فرآیندهای کلان سه گانه زنجیره تدمین به عنوان محرکهای تکامل نرم افزارهای سازمانی خواهند بود نرم افزارهایی که به فرآیندهای سه گانه تمرکز می کنند موفق تر از نرم افزارهای بخشی خواهند بود برای شرکتی که یکی از فرآیندهای کلان را هدفگذاری کرده است کلید موفقیتش در این است که بتواند با دیگر فرآیندهای کلان سازمان هماهنگی ایجاد کند و همچنین مطابق اکوسیستم سازمان باشد این نتیجه گیری برای شرکتهایی که می خواهند از نرم افزار استفاده کنند مفهوم با اهمیتی است
مدیریت ریسک در فناوری اطلاعات
ریسک های متعددی در استفاده از فناوری اطلاعات در زنجیره تأمین وجود دارد و فرآینداضافه کردن قابلیتهای جدید به زنجیره تأمین ممکن است همراه با خطراتی باشد و تأثیرات منفی هم بر عملیات شرکت داشته باشد اصلی ترین ریسک های موجود در استفاده از فناوری اطلاعات در بخش قابل تقسیم بندی هستند اولین مورد که مهم ترین هم هست ریسک های نصب و راه اندازی سیستم جدید IT می باشد هنگامی که شرکت یک سیستم IT جدید را راه اندازی می کند در حقیقت مجبور است از شیوه سنتی انجام فرآیندهای عملیاتی خود به شیوه گذار داشته باشد در این مرحله ممکن هم در فرآیندهای کاری و هم در موضوعات فنی مشکلاتی به وجود آید مشکلات مربوط به فرآیندهای کاری در این خصوص است که استفاده از سیستم های جدید IT به کارکنانی نیاز دارد که بتوانند با سیستم جدید کار کنند و اموزشهای جدید ببینند که ممکن است برای کارکنان مشکل باشد و مقاومت نشان دهند
از طرف دیگر ممکن است سیستم جدید IT در هنگام نصب مشکلات قرار داشته باشد و باعث خاموش شدن کل فرآیند عملیاتی شرکت شود و یا اینکه از لحاظ فنی باسیستم های موجود شرکت تطابق نداشته باشد
برای مواجهه با مشکلات احتمالی بالا استراتژی هایی وجود دارد اول اینکه برای نصب سیستم جدید IT از روش گام به گام و افزایشی به جای روش انفجار بزرگ “BIG BANG” استفاده شود با این روش شرکت می تواند همزمان سیستم قبلی خود راحفظ کند و گام به گام سیستم جدید را راه اندازی نماید و اگر سیستم جدید با مشکلی روبرو شد هم از سیستم قبلی تا زمان رفع مشکل استفاده شود همچنین استراتژی مواجهه دیگر سیستم های پشتیبانگیری (BACKUP )از داده ها می باشد که به این طریق امنیت سیستمهای موجود شرکت حفظ می شود و در صورت از بین رفتن داده ها می توان از پشتیبان موجود استفاده نمود
کاربرد فناوری اطلاعات زنجیره تأمین در عمل
1- انتخاب یک سیستم فناوری اطلاعات که برای شرکت موفقیت کلیدی ایجاد کند
2- حرکت افزایشی گام به گام و ارزش اندازه گیری (نه با روش انفجاری)
3- هم تراز کردن سطح پیچیدگی با نیاز به پیچیدگی (متناسب بادستیابی به اهداف و وضعیت موجود شرکت)
4- استفاده از فناوری اطلاعات برای پشتیبانی از تصمیم گیری و نه برای گرفتن تصمیم (ضرورت استفاده همزمان ازتفکر مدیریتی به دلیل تغییر تقاضای مشتری)
5- تفکر در مورد آینده (توجه مدیران به تمامی مسائل حتی ناچیز ونیاز به استفاده از IT )
منبع انتشار اصل مقاله:Chopra (2000). Supply Chain Management, Chapter 16: Information Technology
and the Supply Chain
تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات علمی مدیریت www.SYSTEM.parsiblog.com