مکتب حیات بخش اسلام و مذهب ظلم ستیز شیعه در اکثریت مردم بزرگ ایران به عنوان یک اعتقاد قبلی وجود دارد . مردم با الهام گرفتن از این آموزه های دینی توانستند در مقابل دشمنان نظام اسلامی سینه سپر کنند . اگر این اعتقاد قبلی وجود نداشت ، هرگز حاضر نبودند که جان، مال و فرزندان خود را به خطر بیندازند . از جمله عوامل پیشرفت ملت اسلامی ، ایمان لبریز و اشتیاق آنها به اسلام ناب محمدی می باشد . اسلامی که مرگ با عزت را از زندگی در سایه سار ذلت ترجیح می دهد.
اسلام ناب فارغ از ذخیره ی عظیم فقهی ، عملی ، اخلاقی و … دارای دو سرمایه ی جاودانه است . که عبارتند از رود خروشانی که از سرزمین تفتیه کربلا و از گذشته اسلام نشأت می گیرد و دیگری رود مواجی که از آستانه مهدویت و آینده اسلام می جوشد . که محل تلاقی این دو سرمایه به هم پیوستن مثلث ایمان ، حماسه و امید است .
روزی بود که ، سفیر امریکا و انگلیس با سران کشور ملاقات می کردند و سیاست خارجی و نفتی و اقتصادی را به آنها دیکته می کردند . در صدسال اخیر به خصوص پنجاه سالی که گذشت ملت ایران کمترین نقش در سرنوشت خود را نداشت . امروز ملت ایران به برکت اسلام ، عزت پیدا کرده و دلهای مردمانش به هم نزدیک شده است .
حفظ و انتقال باورهای اصیل اسلامی به نسل های آینده تنها راهی است که می تواند قدرت حاصل از آن را جاودانه سازد . از یک رو تنها راه نجات فردای ایران ، سرمایه گذاری کلان برای ترویج و گسترش فرهنگ دینی و باورهای اعتقادی مردم است .
« توکل به خدا »
توکل به خدا ، قدرت و توانایی را بر روح ملت بزرگ ایران دمید و چون کشتی نوح آنها را از میان اقیانوس مشکلات به سلامتی عبور داد . اگر ما توکل به خدا و اعتماد به او نداشتیم دچار تهاجم تبلیغاتی ، فرهنگی ، مالی ، پولی ، نظامی از طرف دشمنان نظام اسلامی می شدیم . و در این صورت باید جرعه جرعه از شراب ذلت و خواری می نوشیدیم . و باید لحظه ای از توکل به خدا و توجه به او و منبع لایزال قدرت الهی غافل نباشیم .
« امداد غیبی »
ازاول انقلاب تا حالا همیشه یک دست غیبی درهمه ی کارها ما را هدایت و پشتیبانی
می کند.
به راستی چگونه ممکن بود با سیستم های معمول دنیا ، از میان شعله های افروخته مستکبران عالم ، معبری به سوی پیروزی زد و ملتی را ازدل بحران های کمرشکن به سلامت عبورداد .
بی شک نیروی دیگری درکاربود ، نیرویی که می توانست معادلات طبیعی را برهم زند و خداجویان را بررخدادهای پیچیده فایق سازد . این نیروی بی مانند همان دست غیب الهی است که تا امروز گره ها را به نفع ملت ایران باز کرده و درآینده نیز راه های زندگی را به روی این ملت بازترخواهد کرد . اما تاکی و تاکجا ملت ایران می توان به این امداد غیبی الهی باشد . بی شک خداوند به هیچ ملت و نظامی ضمانت نامه ی ابدی نداده است . تا درهرشرایطی به کمکشان بشتابد . بلکه تنها ملتی می تواند استحقاق این امدادهای غیبی را داشته باشد که جان خود را درآب معنوی کوثرشست و شو دهد وقتی مردم فرزندان خود را برای حفظ دین خدا به قربانگاه بلا فرستادند واجساد مطهرشان را به نشانه ی شهدای کربلا بوسه باران کردند و تنها به امید رضای او برهرمصیبتی صبوری و شکیبایی ورزیدند .
دریای رحمت خدا به جوش آمد و وعده های الهی محقق شد .
چون برآورد ازمیان جان خروش
اندرآمد بحربخشایش به جوش ( مثنوی معنوی )
« ولایت فقیه »
ولایت فقیه هرم قدرت وهدایت نظام اسلامی است که امام بزرگواردرباره ی آن استنباط کرد .
همچنان که در طول تاریخ شیعه در تمام ادوار فقهای ما این را از دین فهمیدند و شناختند و به آن اذعان کردند . این مسئولیت بسیار حساس و مهم به نوبه ی خود ، هم از معیارها و ضابطه های دینی و هم از رأی و خواست مردم بهره می برند . ضابطه که عبارت است از علم و آگاهی ، تقوا و درایت . علم آگاهی می آورد ، تقوا شجاعت می آورد ، درایت مصالح کشور و ملت را تأمین می کند . بنابراین ولایت فقیه جایگاه منحصر به فردی است که تنها افرادی از این جایگاه استفاده کنند که بر کرسی آن تکیه زنند . ولی فقیه باید بتواند با حکومت بر دل های مردم ، نیروی پراکنده و متفرق آنها را متحد و متشکل سازد و موجی از قدرت و توانایی بیافریند . امروز دل سپردن به ولایت فقیه و قوانین آن از جمله رموز موفقیت و توانمندی ملت ایران است . چرا که قدرت ، عزت و اقتدار امروز و فردای ملت ایران به آن گره خوده است .
« وحدت کلمه »
هر ملتی برای ادامه حیات و پیشبرد اهداف خود ، نیاز جدی به اتحاد و یکپارچگی دارد. تنها با قدرت حاصل از وحدت و یگانگی است که امکان فایق آمدن بر دریای مشکلات و گذشتن از موانع صعب العبور میسر می گردد . مقام معظم رهبری می فرماید : « ملت ایران به برکت وحدت کلمه ، هم در جنگ ، هم در بسیج نیروها برای میدان های دفاع مقدس ، هم در همه ی میدان های گوناگونی که برای ملت مطرح بود و هم در خود انقلاب پیروز شد . اگر وحدت کلمه نبود ، اگر ملت ایران دچار اختلاف و دودستگی ها و شکاف ها و شقاق ها می شد …
ناموفق می ماند . راهبردی ترین نیاز امروز ، حفظ وحدت و یگانگی عمومی است چرا که بقا ماندگاری و تداوم انقلاب بدان وابسته است . از این رو هرچه طناب وحدت و یگانگی مردم کلفت تر باشد دشمن هیچ وقت قادر به پاره کردن آن نخواهد شد . و برا پا نهادن نظام اسلامی در راه های نرفته و گذشتن از باتلاق های نوظهور باید وحدت و یگانگی مردمی داشته باشیم .
« باوربه توانایی »
ایمان به توانایی های ذاتی و استعدادهای خدادادی ، می تواند هر فرد ، گروه و ملتی را به بلندای قله کمال و پیشرفت نایل کند . یکی ازشخصیت های سرشناس می گفت ، ایرانی یک لولهنگ نمی تواند بسازد ! لولهنگ یعنی آفتابه گِلی . در آن زمان از گِل آفتابه درست می کردند . اما ملت ایران با این همه توانست به پیروی ازرهبر ومقتدای خود ، درفرصتی بسیار کوتاه ، هویت گمشده خود را باز یابد و به توانمندی و پتانسیل های نهفته درخود پی ببرد . باوربه خود و افتخار توانایی های خود ، نقطه عطف جوشش استعداد ملت ایران و آبادانی کشوربود که رخ نمود و درشعاعی گسترده پرتوافکند .
مقام معظم رهبری می فرماید : اگردریک مجموعه باوربه وجود آید ، این باورپشتوانه حرکت ماندگارو پایدارخواهد بود .
ازاین رو ملت ما می تواند افق های جدیدی را فراروی خود و بلکه ملت های جهان بگشاید و رخدادهای نویی درساحت های مختلف رقم بزند . ما امروز به این باوراعتقادی ایمان قطعی داریم که«اگردانش درثریا هم باشد ، بی گمان مردانی ازسرزمین پارس بدان دست می یابند.» (میزان حکمة) (رسول خدا) .
« جمعیت جوان »
جوانان برای هر کشوری همانند زمین حاصلخیز و نیروی بالقوه ای هستند که هر بذری را در دل خود پرورش داده و هر کاری را به سامان می رسانند . بیش از نیمی از کشور ما را جوانان تشکیل می دهند و این برای کشور ما یک نعمت خدادای و ثروت با ارزش است . جوان این کشوربازوان پرقدرت نظام اسلامی است . که در کوران حوادث خونرنگ و خوف انگیز ، با نثار هر آن چه در توان داشت به میدان آمد و نگذاشت چرخ انقلاب لحظه ای از حرکت باز بماند .
در این باره مقام معظم رهبری می فرماید : این جوان ، همان جوان میدان جنگ هشت ساله است . همان جوانانی که دردوران هشت سال دفاع مقدس هروقت لازم شد ، تمام بیابان های پشت مرزهای عراق را پر کردند جنگیدن تا دشمن را ناکام گذاشتند . جوان ایرانی که توانست در دهه های پنجاه و شصت آن معجزه ها بیافریند ، چرا در دهه های هشتاد و نود نتواند معجزه کند ؟
« استعداد ذاتی »
عنصر ذاتی ملت ایران از دیگر عوامل توانایی این ملت محسوب می شود . این نعمت در کشور ما گسترده و سرشاراست که مرحوم پروفسور حسابی در تعبیری بسیارزیبا و معجزه ، ازایران اسلامی به عنوان جزیره ی هوش یاد می کند . چرا که ما از لحاظ استعداد ، ازسطح متوسط دنیا بالاتریم … استعداد متوسط کشورما بالاترسطح متوسط دنیا است . کشورما چه از لحاظ فلسفه ، چه ازلحاظ علم و استعدادهای استثنایی یکی از کشورهای پیشرفته است .
ملت ایران درهمیشه ی تاریخ ، چشمه جوشان استعداد و فضایل بوده است ولی با این همه دردویست سال اخیرجزو گروه ها و ملت های عقب افتاده قرار گرفته است.
« امکانات مادی »
ذخایرسرشارطبیعی و امکانات عظیم مادی ، یکی دیگرازمؤلفه ی قدرت و توانایی است . ما تقریباً یک صدم جمعیت دنیا را داریم اما سهم ما از منابع طبیعی ، بسیار بیشتر از سهم یک صدم ماست .
درنفت و گاز و معادن آهن سهم ما خیلی بیشتر است . همچنین معادن مس ، روی ، سرب چند برابرسهم طبیعی ما دردنیاست . ازبیست و چهار ماده ی موجود فلزی دردنیا دوازده نوع آن درایران وجود دارد ، همچنین ازپنجاه نوع ماده ی غیر فلزی در دنیا سی و شش نوع آن در ایران وجود دارد ، یعنی تنوع معادن فلزی و غیرفلزی .
ذخایرسرشارزیرزمینی و روی زمینی ایران اسلامی به قدری گسترده ، متنوع و باارزش است که می تواند به تنهایی کلکسیونی از مجموعه ثروت خدادادی ده ها کشور محسوب می شود .
« منطقه جغرافیایی »
کشور ایران در موقعیت و اقلیم بسیار حساسی قرار دارد . به گونه ای که می توان ادعا کرد یکی از حساس ترین مناطق عالم است . موقعیت مهم جغرافیایی و ارتباطی در اتصال شرق و غرب عالم ، از لحاظ بازرگانی و بسیاری فعالیت های دیگر ، از موقعیت های باارزش است .
تردد سالانه بالغ بر شانزده هزار کشتی اقیانوس پیما و حمل روزانه پانزده میلیون بشکه نفت توس تانکرهای غول پیکر به سراسر نقاط دنیا از آب های همیشه نیلگون خلیج فارس که بر این اهمیت جغرافیایی افزوده است . و این در حالی است که کشورهای آسیای میانه و روسیه تنها از طریق خاک ایران به آب های آزاد دستیابی دارند . موقعیت حساس و استراتژیک ایران اسلامی ، امتیاز بی بدیل و منحصربه فردی است که افکار همه ی کشورهای سلطه جو بخصوص امریکا را به خود مشغول کرده است . این موقعیت جغرافیایی به عنوان امتیاز طبیعی و خدادادی از جمله عوامل قدرت و توانایی ملت ایران محسوب می شود .
« انسان سازی » « فصل دوم »
هرنهضت و انقلابی ، زمانی می تواند پیروزشود که انسان هایی متحد و یکدست داشته باشد .
مقام معظم رهبری می فرمایند: انسان سازی در انقلاب بسیارمهم و حساس است. اگر انقلاب انسان سازی نکند ، هیچ کاری نکرده است .چون دنیا بدون انسان صالح یک پدیده بی جان و کور و تاریک است . آن چیزی که به عالم خاکی جان می بخشد ، ارزش می دهد ، نور می دهد و معنا و مضمون بوجود می آورد ، انسان است . انّی جاعل فی الارض خلیفة : جانشین ، عنوانی است که خدا به انسان داده است . انقلاب اسلامی در طول عمر کوتاهش ، معجزه ها در این عرصه خلق کرده و با اتکا به نفس امام و رهبر خویش ، راه صد ساله را یک شبه پیموده است . این انسانها بودند که از ثروت خودشان ، زنان از طلای خودشان ، مردان ازدسترنج خودشان ، برای خاطر مصالح عمومی ، برای جنگ ، حل مشکلات کشور صرف نظر کردند ! اینها گردش به سمت اخلاق اسلامی است .
« پیروزی انقلاب »
پیروزی انقلاب اسلامی بزرگترین واقعه ی قرن معاصر است که در مقطعی بسیار حساس و تاریخی به وقوع پیوست . در این انقلاب ملتی با دست های خالی و ارابه جنگی رژیم پهلوی که از هر جهت مورد حمایت دولت های یغماگر و استعماری بود ، پیروز شد و شگفتی همه تحلیلگران سیاسی را برانگیخت . انقلاب ایران پرچم احیای اسلام ناب و بازگشت ملت های مسلمان به هویت اسلامی خویش را به اهتزاز درآورد و آغازگر فصل نوینی در تاریخ حیات امت اسلامی شد . برخلاف همه ی موانع و سنگ اندازی های دشمن ، این رخداد شگرف به وقوع پیوست و یک تنه پهلو به دو بلوک استعماری غرب و شرق زد . امروز انقلاب اسلامی یک حقیقت انکار ناپذیر است . حقیقتی که اقتضای ماهیتش ایجاب می کند ، هرقدر بیشتر به چالش کشیده شود ، زیبایی هایش بیشتر تجلّی کند . به تعبیر دیگر انقلاب اسلامی به مثابه درب گنجینه ای است که به روی ملت ایران گشوده شد و جواهرات یک تمدن غنی و میراث گران بهای اسلامی را در اختیار آنها و بلکه جهان مدرن قرار داد .
غبار از چهره حقیقی خود برگرفت و توانست با مدیریت انقلابی در سخت ترین دوره ها و در قلب جدی ترین بحران ها ، قدرت نظری و عملی خود را نشان دهد .
« دفاع مقدس »
نهال انقلاب تازه به بار نشسته بود که دشمنان جهانی اسلام ، جنگی نابرابر و طولانی را بر ملت بزرگ ایران تحمیل کردند ، جنگی که یک طرفش همه امکانات نظامی ، اقتصادی و سیاسی و رسانه ای شرق و غرب ، ارتجاع منطقه و به عبارتی تمام دنیا قرار داشت و طرف دیگرش ملتی مظلوم که تنها یاورشان خدا و تنها سلاحشان ایمان بود .
بدون تردید هشت سال دفاع مقدس ، یکی از مظلوم ترین جنگ های تاریخ بشریت است .
دراوایل جنگ ما سیم خاردارلازم داشتیم ، آن را ازیک کشورخارجی خریدیم تا به داخل کشور بیاوریم . این محموله باید از داخل شوروی عبورمی کرد ، چون آنها پشتیبان عراق بودند ، اجازه عبورندادند و مسائل دیگر … .
ملت ایران درهشت سال دفاع مقدس ، هیبت دو ابرقدرت را شکست و ثابت کرد که می تواند روی پای خود بایستد و درکوران حملات دشمن ، ازنهال انقلاب اسلامی محافظت کند .
« بیداری اسلامی »
قرن های متمادی بود که مسلمانان به خوابی سنگین فرو رفته بودند و سرمایه های مادی و معنویشان به تاراج می رفت . درواقع نخستین دشمنی که مسلمانان را به زانو درآورد و عزتشان را به غارت برد ، خواب بود . خورشید انقلاب اسلامی در چنین روزهای سیاهی تابیدن گرفت و حرکت عظیم ملت ایران نقطه ی عزیمتی برای دنیای اسلام شد . این امام بود که امت و انقلاب ایران مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و امت اسلامی را به حرکت ، حیات ، پویایی و بیداری وا داشته است . دین و عقیده و گرایش و دلبستگی اعتقادی شان امروز
می تواند به مهمترین سؤال های مطرح در دنیا پاسخ دهد .
« استقلال سیاسی »
استقلال سیاسی ، بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی است که زمینه ساز استقلال فرهنگی اقتصادی و نظامی این مرز و بوم شد . اما استقلال سیاسی یعنی چه ؟ یعنی اینکه امروز در این کشور، کسانی که مسئولند – چه دولت ، چه مجلس و چه قوه ی قضاییه – همه خدمتگذاران شما مردم هستند . اینها زیر بار هیچکس ، جز تکلیف الهی شان نیستند . اگر روزی همه دنیا جمع شوند – امریکا و اروپا و … و دست در دست هم بدهند و بخواهند این ملت را یک قدم به سمتی که به ضرر مردم است و به نفع آنها بکشانند مسئولین و خدمتگذاران این کشور اجازه نخواهند داد . این ، استقلال سیاسی است .
روزی در این کشور بود که رؤسای دولت بدون اجازه ی کاخ سفید ، معین نمی شدند ، امینی بیاید و اقبال برود ، فلان وزیر در فلان جا نصب بشود یا نشود – نفت را به فلان کشور بفرستید یا نفرستید این سرنوشت کشور ما بود اما به یاری خدا ما عزّت و استقلال ملی را به دست آوردیم و هیچ قدرتی در دنیا نمی تواند ادعا کند که بر نظام سیاسی کشور ما حاکم است .
« اداره ی کشور»
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ، این اندیشه دامن گسترده بود که اساساً دین و دینداران توانایی اداره ی جامعه را ندارند . این توهم مبتنی بر این استدلال بود که اسلام ، دین کهن و کهنه است ، از این رو احکام و قوانین آن بطور طبیعی قابلیت اداره ی جوامع مدرن را ندارد . در چنین روزگار سیاهی ، روحانیت بیدار به پیشوایی امام راحل چون بارقه ای درخشید و با رهبری شگفت انگیز خود ، بزرگترین انقلاب قرن معاصر را به پیروزی رساند . انقلاب ایران با ظهور خود ، علاوه بر بطلان نظریه جدایی دین از سیاست همه ناباوران به حاکمیت دین و دینداران را به حیرت فرو برد و در میادین عمل ، بنیان اندیشه آنها را متزلزل کرد . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت اندیشه ی علوی و رخ نمودن مسائل و معضلات جدید ، تفکر سیاسی اسلام ناب که قرن ها به فراموشی سپرده شده بود ، به تکاپو و جنب و جوش افتاد و در یک خیزش عظیم درونی غبار از چهره ی خود برگرفت .
« مردم سالاری دینی »
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، مردم سالاری به مفهوم تجسّم اراده مردم درعرصه اداره ی کشور ، هرگز وجود خارجی و سابقه تاریخی نداشت . رژیم طاغوت و رژیم های قبل از آن در ایران ، مردمی نبودند . مردم هیچ کاره بودند و حرف فقط حرف پادشاهان و شخصیت های اول دولت بود و مردم هیچ نقشی دراداره و تعیین حکومت نداشتند . تنها انقلاب اسلامی بود که جایگاه اراده ، خواست و رأی مردم ، تعریف و نهادینه شد و با تبلور در قانون اساسی اعتبار و رسمیت یافت . انقلاب به پشتوانه باور قطعی وریشه دار اسلامی ، حتی ماهیت وجود خود را نیز درمعرض انتخاب مردم قرار داد .
یعنی در یک نظرخواهی عمومی ، اصل نظام را مردم انتخاب کردند و بعد قانون اساسی تصویب کردند و … امروز مردم سالاری دینی به معنای تمام کلمه ، به گونه ای در ساختار سیاسی نظامی تعبیه شده است که از بالاترین مسئول سیاسی – ولی فقیه – تا پائین ترین مسئولان کشور با رأی و نظر مستقیم یا غیر مستقیم مردم انتخاب می شود و مسئولیت به عهده می گیرند .
« عدالت اجتماعی »
ایجاد جامعه ای مبتنی برعدالت اجتماعی ، از جمله آرمان های بعثت انبیای بزرگ الهی است که جایگاه ویژه ای دراندیشه ی اسلامی دارد به طوری که هدف وغایت بای حرکت جامعه ی اسلامی ، تشکیل جامعه ی عادله است . بنابراین یکی از مهم ترین اهداف تشکیل نظام اسلامی ، استقرارعدالت است . چرا که رشد و شکوفائی کمالات عالی انسانی تنها در صورت بر پایی یک نظام عادلانه محقق می شود . که قبل از انقلاب عدالت معنایی نداشت و از یاد رفته بود . رژیم پهلوی ثروت زیرزمینی و رو زمینی کشوررا به تاراج می برد . رضاخان دردوران هفده ساله سلطنت خود ، ثروت کلانی اندوخت . بعضی از شهرهای کشور به حسب سند ، دربست متعلق رضاخان بود . مثلاً شهر فریمان تماماً ملک رضا خان بود . بهترین املاک و زمینهای این کشور، متعلق به او بود. انقلاب اسلامی درمجال اندک ، امکانات محدود و شرایط دشوارتوانست راهی به سوی عدالت اجتماعی باز کند و دگرگونی اساسی درزندگی مردم ایجاد کند .
« جهاد سازندگی »
انقلاب اسلامی وارث ویرانه های به جا مانده از رژیم پهلوی بود . رژیمی که کاخ خود را بر روی خرابی ها ایران بنا نهاد و هر روز گامی در جهت وابستگی و مرگ ملت خویش بر می داشت . محمدرضا پهلوی کشور را از لحاظ فنی ، صنعتی و اقتصادی وابسته نگه داشت و وابسته تر کرد . امکانات لازم برای بازسازی کشور به نیم قرن زمان نیاز بود تا جانی که دوباره گرفته و روی پای خود بایستد ، چرا که جنگ بیش از هزار میلیارد دلار خسارت به کشور تحمیل کرد که این رقم معادل هشت سال درآمد نفتی آن بود .
سازندگی کشور به معنای تمامی کلمه جهاد بود که در کتاب تاریخ نظام اسلامی ثبت شد و جاودانه ماند . انقلاب اسلامی توانست در این دوران سخت و دشوار ، از میان ویرانه های به ارث رسیده ازرژیم گذشته و خرابه های جنگ تحمیلی ، معبری به سوی بازسازی کشور بزند و با تکیه بر توانایی های داخلی ، پایه های اصلی عزت ، اقتدار و حرکت سوی حیات طیبه اسلامی را بنا نماید .
مکتب حیات بخش اسلام و مذهب ظلم ستیز شیعه در اکثریت مردم بزرگ ایران به عنوان یک اعتقاد قبلی وجود دارد . مردم با الهام گرفتن از این آموزه های دینی توانستند در مقابل دشمنان نظام اسلامی سینه سپر کنند . اگر این اعتقاد قبلی وجود نداشت ، هرگز حاضر نبودند که جان ، مال و فرزندان خود را به خطر بیندازند . از جمله عوامل پیشرفت ملت اسلامی ، ایمان لبریز و اشتیاق آنها به اسلام ناب محمدی می باشد . اسلامی که مرگ با عزت را از زندگی در سایه سار ذلت ترجیح می دهد.
اسلام ناب فارغ از ذخیره ی عظیم فقهی ، عملی ، اخلاقی و … دارای دو سرمایه ی جاودانه است . که عبارتند از رود خروشانی که از سرزمین تفتیه کربلا و از گذشته اسلام نشأت می گیرد و دیگری رود مواجی که از آستانه مهدویت و آینده اسلام می جوشد . که محل تلاقی این دو سرمایه به هم پیوستن مثلث ایمان ، حماسه و امید است .
روزی بود که ، سفیر امریکا و انگلیس با سران کشور ملاقات می کردند و سیاست خارجی و نفتی و اقتصادی را به آنها دیکته می کردند . در صدسال اخیر به خصوص پنجاه سالی که گذشت ملت ایران کمترین نقش در سرنوشت خود را نداشت . امروز ملت ایران به برکت اسلام ، عزت پیدا کرده و دلهای مردمانش به هم نزدیک شده است .
حفظ و انتقال باورهای اصیل اسلامی به نسل های آینده تنها راهی است که می تواند قدرت حاصل از آن را جاودانه سازد . از یک رو تنها راه نجات فردای ایران ، سرمایه گذاری کلان برای ترویج و گسترش فرهنگ دینی و باورهای اعتقادی مردم است .
« توکل به خدا »
توکل به خدا ، قدرت و توانایی را بر روح ملت بزرگ ایران دمید و چون کشتی نوح آنها را از میان اقیانوس مشکلات به سلامتی عبور داد . اگر ما توکل به خدا و اعتماد به او نداشتیم دچار تهاجم تبلیغاتی ، فرهنگی ، مالی ، پولی ، نظامی از طرف دشمنان نظام اسلامی می شدیم . و در این صورت باید جرعه جرعه از شراب ذلت و خواری می نوشیدیم . و باید لحظه ای از توکل به خدا و توجه به او و منبع لایزال قدرت الهی غافل نباشیم .
« امداد غیبی »
ازاول انقلاب تا حالا همیشه یک دست غیبی درهمه ی کارها ما را هدایت و پشتیبانی
می کند.
به راستی چگونه ممکن بود با سیستم های معمول دنیا ، از میان شعله های افروخته مستکبران عالم ، معبری به سوی پیروزی زد و ملتی را ازدل بحران های کمرشکن به سلامت عبورداد .
بی شک نیروی دیگری درکاربود ، نیرویی که می توانست معادلات طبیعی را برهم زند و خداجویان را بررخدادهای پیچیده فایق سازد . این نیروی بی مانند همان دست غیب الهی است که تا امروز گره ها را به نفع ملت ایران باز کرده و درآینده نیز راه های زندگی را به روی این ملت بازترخواهد کرد . اما تاکی و تاکجا ملت ایران می توان به این امداد غیبی الهی باشد . بی شک خداوند به هیچ ملت و نظامی ضمانت نامه ی ابدی نداده است . تا درهرشرایطی به کمکشان بشتابد . بلکه تنها ملتی می تواند استحقاق این امدادهای غیبی را داشته باشد که جان خود را درآب معنوی کوثرشست و شو دهد وقتی مردم فرزندان خود را برای حفظ دین خدا به قربانگاه بلا فرستادند واجساد مطهرشان را به نشانه ی شهدای کربلا بوسه باران کردند و تنها به امید رضای او برهرمصیبتی صبوری و شکیبایی ورزیدند .
دریای رحمت خدا به جوش آمد و وعده های الهی محقق شد .
چون برآورد ازمیان جان خروش
اندرآمد بحربخشایش به جوش ( مثنوی معنوی )
« ولایت فقیه »
ولایت فقیه هرم قدرت وهدایت نظام اسلامی است که امام بزرگواردرباره ی آن استنباط کرد .
همچنان که در طول تاریخ شیعه در تمام ادوار فقهای ما این را از دین فهمیدند و شناختند و به آن اذعان کردند . این مسئولیت بسیار حساس و مهم به نوبه ی خود ، هم از معیارها و ضابطه های دینی و هم از رأی و خواست مردم بهره می برند . ضابطه که عبارت است از علم و آگاهی ، تقوا و درایت . علم آگاهی می آورد ، تقوا شجاعت می آورد ، درایت مصالح کشور و ملت را تأمین می کند . بنابراین ولایت فقیه جایگاه منحصر به فردی است که تنها افرادی از این جایگاه استفاده کنند که بر کرسی آن تکیه زنند . ولی فقیه باید بتواند با حکومت بر دل های مردم ، نیروی پراکنده و متفرق آنها را متحد و متشکل سازد و موجی از قدرت و توانایی بیافریند . امروز دل سپردن به ولایت فقیه و قوانین آن از جمله رموز موفقیت و توانمندی ملت ایران است . چرا که قدرت ، عزت و اقتدار امروز و فردای ملت ایران به آن گره خوده است .
« وحدت کلمه »
هر ملتی برای ادامه حیات و پیشبرد اهداف خود ، نیاز جدی به اتحاد و یکپارچگی دارد. تنها با قدرت حاصل از وحدت و یگانگی است که امکان فایق آمدن بر دریای مشکلات و گذشتن از موانع صعب العبور میسر می گردد . مقام معظم رهبری می فرماید : « ملت ایران به برکت وحدت کلمه ، هم در جنگ ، هم در بسیج نیروها برای میدان های دفاع مقدس ، هم در همه ی میدان های گوناگونی که برای ملت مطرح بود و هم در خود انقلاب پیروز شد . اگر وحدت کلمه نبود ، اگر ملت ایران دچار اختلاف و دودستگی ها و شکاف ها و شقاق ها می شد …
ناموفق می ماند . راهبردی ترین نیاز امروز ، حفظ وحدت و یگانگی عمومی است چرا که بقا ماندگاری و تداوم انقلاب بدان وابسته است . از این رو هرچه طناب وحدت و یگانگی مردم کلفت تر باشد دشمن هیچ وقت قادر به پاره کردن آن نخواهد شد . و برا پا نهادن نظام اسلامی در راه های نرفته و گذشتن از باتلاق های نوظهور باید وحدت و یگانگی مردمی داشته باشیم .
« باوربه توانایی »
ایمان به توانایی های ذاتی و استعدادهای خدادادی ، می تواند هر فرد ، گروه و ملتی را به بلندای قله کمال و پیشرفت نایل کند . یکی ازشخصیت های سرشناس می گفت ، ایرانی یک لولهنگ نمی تواند بسازد ! لولهنگ یعنی آفتابه گِلی . در آن زمان از گِل آفتابه درست می کردند . اما ملت ایران با این همه توانست به پیروی ازرهبر ومقتدای خود ، درفرصتی بسیار کوتاه ، هویت گمشده خود را باز یابد و به توانمندی و پتانسیل های نهفته درخود پی ببرد . باوربه خود و افتخار توانایی های خود ، نقطه عطف جوشش استعداد ملت ایران و آبادانی کشوربود که رخ نمود و درشعاعی گسترده پرتوافکند .
مقام معظم رهبری می فرماید : اگردریک مجموعه باوربه وجود آید ، این باورپشتوانه حرکت ماندگارو پایدارخواهد بود .
ازاین رو ملت ما می تواند افق های جدیدی را فراروی خود و بلکه ملت های جهان بگشاید و رخدادهای نویی درساحت های مختلف رقم بزند . ما امروز به این باوراعتقادی ایمان قطعی داریم که«اگردانش درثریا هم باشد ، بی گمان مردانی ازسرزمین پارس بدان دست می یابند.» (میزان حکمة) (رسول خدا) .
« جمعیت جوان »
جوانان برای هر کشوری همانند زمین حاصلخیز و نیروی بالقوه ای هستند که هر بذری را در دل خود پرورش داده و هر کاری را به سامان می رسانند . بیش از نیمی از کشور ما را جوانان تشکیل می دهند و این برای کشور ما یک نعمت خدادای و ثروت با ارزش است . جوان این کشوربازوان پرقدرت نظام اسلامی است . که در کوران حوادث خونرنگ و خوف انگیز ، با نثار هر آن چه در توان داشت به میدان آمد و نگذاشت چرخ انقلاب لحظه ای از حرکت باز بماند .
در این باره مقام معظم رهبری می فرماید : این جوان ، همان جوان میدان جنگ هشت ساله است . همان جوانانی که دردوران هشت سال دفاع مقدس هروقت لازم شد ، تمام بیابان های پشت مرزهای عراق را پر کردند جنگیدن تا دشمن را ناکام گذاشتند . جوان ایرانی که توانست در دهه های پنجاه و شصت آن معجزه ها بیافریند ، چرا در دهه های هشتاد و نود نتواند معجزه کند ؟
« استعداد ذاتی »
عنصر ذاتی ملت ایران از دیگر عوامل توانایی این ملت محسوب می شود . این نعمت در کشور ما گسترده و سرشاراست که مرحوم پروفسور حسابی در تعبیری بسیارزیبا و معجزه ، ازایران اسلامی به عنوان جزیره ی هوش یاد می کند . چرا که ما از لحاظ استعداد ، ازسطح متوسط دنیا بالاتریم … استعداد متوسط کشورما بالاترسطح متوسط دنیا است . کشورما چه از لحاظ فلسفه ، چه ازلحاظ علم و استعدادهای استثنایی یکی از کشورهای پیشرفته است .
ملت ایران درهمیشه ی تاریخ ، چشمه جوشان استعداد و فضایل بوده است ولی با این همه دردویست سال اخیرجزو گروه ها و ملت های عقب افتاده قرار گرفته است.
« امکانات مادی »
ذخایرسرشارطبیعی و امکانات عظیم مادی ، یکی دیگرازمؤلفه ی قدرت و توانایی است . ما تقریباً یک صدم جمعیت دنیا را داریم اما سهم ما از منابع طبیعی ، بسیار بیشتر از سهم یک صدم ماست .
درنفت و گاز و معادن آهن سهم ما خیلی بیشتر است . همچنین معادن مس ، روی ، سرب چند برابرسهم طبیعی ما دردنیاست . ازبیست و چهار ماده ی موجود فلزی دردنیا دوازده نوع آن درایران وجود دارد ، همچنین ازپنجاه نوع ماده ی غیر فلزی در دنیا سی و شش نوع آن در ایران وجود دارد ، یعنی تنوع معادن فلزی و غیرفلزی .
ذخایرسرشارزیرزمینی و روی زمینی ایران اسلامی به قدری گسترده ، متنوع و باارزش است که می تواند به تنهایی کلکسیونی از مجموعه ثروت خدادادی ده ها کشور محسوب می شود .
« منطقه جغرافیایی »
کشور ایران در موقعیت و اقلیم بسیار حساسی قرار دارد . به گونه ای که می توان ادعا کرد یکی از حساس ترین مناطق عالم است . موقعیت مهم جغرافیایی و ارتباطی در اتصال شرق و غرب عالم ، از لحاظ بازرگانی و بسیاری فعالیت های دیگر ، از موقعیت های باارزش است .
تردد سالانه بالغ بر شانزده هزار کشتی اقیانوس پیما و حمل روزانه پانزده میلیون بشکه نفت توس تانکرهای غول پیکر به سراسر نقاط دنیا از آب های همیشه نیلگون خلیج فارس که بر این اهمیت جغرافیایی افزوده است . و این در حالی است که کشورهای آسیای میانه و روسیه تنها از طریق خاک ایران به آب های آزاد دستیابی دارند . موقعیت حساس و استراتژیک ایران اسلامی ، امتیاز بی بدیل و منحصربه فردی است که افکار همه ی کشورهای سلطه جو بخصوص امریکا را به خود مشغول کرده است . این موقعیت جغرافیایی به عنوان امتیاز طبیعی و خدادادی از جمله عوامل قدرت و توانایی ملت ایران محسوب می شود .
« انسان سازی » « فصل دوم »
هرنهضت و انقلابی ، زمانی می تواند پیروزشود که انسان هایی متحد و یکدست داشته باشد .
مقام معظم رهبری می فرمایند: انسان سازی در انقلاب بسیارمهم و حساس است. اگر انقلاب انسان سازی نکند ، هیچ کاری نکرده است .چون دنیا بدون انسان صالح یک پدیده بی جان و کور و تاریک است . آن چیزی که به عالم خاکی جان می بخشد ، ارزش می دهد ، نور می دهد و معنا و مضمون بوجود می آورد ، انسان است . انّی جاعل فی الارض خلیفة : جانشین ، عنوانی است که خدا به انسان داده است . انقلاب اسلامی در طول عمر کوتاهش ، معجزه ها در این عرصه خلق کرده و با اتکا به نفس امام و رهبر خویش ، راه صد ساله را یک شبه پیموده است . این انسانها بودند که از ثروت خودشان ، زنان از طلای خودشان ، مردان ازدسترنج خودشان ، برای خاطر مصالح عمومی ، برای جنگ ، حل مشکلات کشور صرف نظر کردند ! اینها گردش به سمت اخلاق اسلامی است .
« پیروزی انقلاب »
پیروزی انقلاب اسلامی بزرگترین واقعه ی قرن معاصر است که در مقطعی بسیار حساس و تاریخی به وقوع پیوست . در این انقلاب ملتی با دست های خالی و ارابه جنگی رژیم پهلوی که از هر جهت مورد حمایت دولت های یغماگر و استعماری بود ، پیروز شد و شگفتی همه تحلیلگران سیاسی را برانگیخت . انقلاب ایران پرچم احیای اسلام ناب و بازگشت ملت های مسلمان به هویت اسلامی خویش را به اهتزاز درآورد و آغازگر فصل نوینی در تاریخ حیات امت اسلامی شد . برخلاف همه ی موانع و سنگ اندازی های دشمن ، این رخداد شگرف به وقوع پیوست و یک تنه پهلو به دو بلوک استعماری غرب و شرق زد . امروز انقلاب اسلامی یک حقیقت انکار ناپذیر است . حقیقتی که اقتضای ماهیتش ایجاب می کند ، هرقدر بیشتر به چالش کشیده شود ، زیبایی هایش بیشتر تجلّی کند . به تعبیر دیگر انقلاب اسلامی به مثابه درب گنجینه ای است که به روی ملت ایران گشوده شد و جواهرات یک تمدن غنی و میراث گران بهای اسلامی را در اختیار آنها و بلکه جهان مدرن قرار داد .
غبار از چهره حقیقی خود برگرفت و توانست با مدیریت انقلابی در سخت ترین دوره ها و در قلب جدی ترین بحران ها ، قدرت نظری و عملی خود را نشان دهد .
« دفاع مقدس »
نهال انقلاب تازه به بار نشسته بود که دشمنان جهانی اسلام ، جنگی نابرابر و طولانی را بر ملت بزرگ ایران تحمیل کردند ، جنگی که یک طرفش همه امکانات نظامی ، اقتصادی و سیاسی و رسانه ای شرق و غرب ، ارتجاع منطقه و به عبارتی تمام دنیا قرار داشت و طرف دیگرش ملتی مظلوم که تنها یاورشان خدا و تنها سلاحشان ایمان بود .
بدون تردید هشت سال دفاع مقدس ، یکی از مظلوم ترین جنگ های تاریخ بشریت است .
دراوایل جنگ ما سیم خاردارلازم داشتیم ، آن را ازیک کشورخارجی خریدیم تا به داخل کشور بیاوریم . این محموله باید از داخل شوروی عبورمی کرد ، چون آنها پشتیبان عراق بودند ، اجازه عبورندادند و مسائل دیگر … .
ملت ایران درهشت سال دفاع مقدس ، هیبت دو ابرقدرت را شکست و ثابت کرد که می تواند روی پای خود بایستد و درکوران حملات دشمن ، ازنهال انقلاب اسلامی محافظت کند .
« بیداری اسلامی »
قرن های متمادی بود که مسلمانان به خوابی سنگین فرو رفته بودند و سرمایه های مادی و معنویشان به تاراج می رفت . درواقع نخستین دشمنی که مسلمانان را به زانو درآورد و عزتشان را به غارت برد ، خواب بود . خورشید انقلاب اسلامی در چنین روزهای سیاهی تابیدن گرفت و حرکت عظیم ملت ایران نقطه ی عزیمتی برای دنیای اسلام شد . این امام بود که امت و انقلاب ایران مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و امت اسلامی را به حرکت ، حیات ، پویایی و بیداری وا داشته است . دین و عقیده و گرایش و دلبستگی اعتقادی شان امروز
می تواند به مهمترین سؤال های مطرح در دنیا پاسخ دهد .
« استقلال سیاسی »
استقلال سیاسی ، بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی است که زمینه ساز استقلال فرهنگی اقتصادی و نظامی این مرز و بوم شد . اما استقلال سیاسی یعنی چه ؟ یعنی اینکه امروز در این کشور، کسانی که مسئولند – چه دولت ، چه مجلس و چه قوه ی قضاییه – همه خدمتگذاران شما مردم هستند . اینها زیر بار هیچکس ، جز تکلیف الهی شان نیستند . اگر روزی همه دنیا جمع شوند – امریکا و اروپا و … و دست در دست هم بدهند و بخواهند این ملت را یک قدم به سمتی که به ضرر مردم است و به نفع آنها بکشانند مسئولین و خدمتگذاران این کشور اجازه نخواهند داد . این ، استقلال سیاسی است .
روزی در این کشور بود که رؤسای دولت بدون اجازه ی کاخ سفید ، معین نمی شدند ، امینی بیاید و اقبال برود ، فلان وزیر در فلان جا نصب بشود یا نشود – نفت را به فلان کشور بفرستید یا نفرستید این سرنوشت کشور ما بود اما به یاری خدا ما عزّت و استقلال ملی را به دست آوردیم و هیچ قدرتی در دنیا نمی تواند ادعا کند که بر نظام سیاسی کشور ما حاکم است .
« اداره ی کشور»
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ، این اندیشه دامن گسترده بود که اساساً دین و دینداران توانایی اداره ی جامعه را ندارند . این توهم مبتنی بر این استدلال بود که اسلام ، دین کهن و کهنه است ، از این رو احکام و قوانین آن بطور طبیعی قابلیت اداره ی جوامع مدرن را ندارد . در چنین روزگار سیاهی ، روحانیت بیدار به پیشوایی امام راحل چون بارقه ای درخشید و با رهبری شگفت انگیز خود ، بزرگترین انقلاب قرن معاصر را به پیروزی رساند . انقلاب ایران با ظهور خود ، علاوه بر بطلان نظریه جدایی دین از سیاست همه ناباوران به حاکمیت دین و دینداران را به حیرت فرو برد و در میادین عمل ، بنیان اندیشه آنها را متزلزل کرد . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت اندیشه ی علوی و رخ نمودن مسائل و معضلات جدید ، تفکر سیاسی اسلام ناب که قرن ها به فراموشی سپرده شده بود ، به تکاپو و جنب و جوش افتاد و در یک خیزش عظیم درونی غبار از چهره ی خود برگرفت .
« مردم سالاری دینی »
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، مردم سالاری به مفهوم تجسّم اراده مردم درعرصه اداره ی کشور ، هرگز وجود خارجی و سابقه تاریخی نداشت . رژیم طاغوت و رژیم های قبل از آن در ایران ، مردمی نبودند . مردم هیچ کاره بودند و حرف فقط حرف پادشاهان و شخصیت های اول دولت بود و مردم هیچ نقشی دراداره و تعیین حکومت نداشتند . تنها انقلاب اسلامی بود که جایگاه اراده ، خواست و رأی مردم ، تعریف و نهادینه شد و با تبلور در قانون اساسی اعتبار و رسمیت یافت . انقلاب به پشتوانه باور قطعی وریشه دار اسلامی ، حتی ماهیت وجود خود را نیز درمعرض انتخاب مردم قرار داد .
یعنی در یک نظرخواهی عمومی ، اصل نظام را مردم انتخاب کردند و بعد قانون اساسی تصویب کردند و … امروز مردم سالاری دینی به معنای تمام کلمه ، به گونه ای در ساختار سیاسی نظامی تعبیه شده است که از بالاترین مسئول سیاسی – ولی فقیه – تا پائین ترین مسئولان کشور با رأی و نظر مستقیم یا غیر مستقیم مردم انتخاب می شود و مسئولیت به عهده می گیرند .
« عدالت اجتماعی »
ایجاد جامعه ای مبتنی برعدالت اجتماعی ، از جمله آرمان های بعثت انبیای بزرگ الهی است که جایگاه ویژه ای دراندیشه ی اسلامی دارد به طوری که هدف وغایت بای حرکت جامعه ی اسلامی ، تشکیل جامعه ی عادله است . بنابراین یکی از مهم ترین اهداف تشکیل نظام اسلامی ، استقرارعدالت است . چرا که رشد و شکوفائی کمالات عالی انسانی تنها در صورت بر پایی یک نظام عادلانه محقق می شود . که قبل از انقلاب عدالت معنایی نداشت و از یاد رفته بود . رژیم پهلوی ثروت زیرزمینی و رو زمینی کشوررا به تاراج می برد . رضاخان دردوران هفده ساله سلطنت خود ، ثروت کلانی اندوخت . بعضی از شهرهای کشور به حسب سند ، دربست متعلق رضاخان بود . مثلاً شهر فریمان تماماً ملک رضا خان بود . بهترین املاک و زمینهای این کشور، متعلق به او بود. انقلاب اسلامی درمجال اندک ، امکانات محدود و شرایط دشوارتوانست راهی به سوی عدالت اجتماعی باز کند و دگرگونی اساسی درزندگی مردم ایجاد کند .
« جهاد سازندگی »
انقلاب اسلامی وارث ویرانه های به جا مانده از رژیم پهلوی بود . رژیمی که کاخ خود را بر روی خرابی ها ایران بنا نهاد و هر روز گامی در جهت وابستگی و مرگ ملت خویش بر می داشت . محمدرضا پهلوی کشور را از لحاظ فنی ، صنعتی و اقتصادی وابسته نگه داشت و وابسته تر کرد . امکانات لازم برای بازسازی کشور به نیم قرن زمان نیاز بود تا جانی که دوباره گرفته و روی پای خود بایستد ، چرا که جنگ بیش از هزار میلیارد دلار خسارت به کشور تحمیل کرد که این رقم معادل هشت سال درآمد نفتی آن بود .
سازندگی کشور به معنای تمامی کلمه جهاد بود که در کتاب تاریخ نظام اسلامی ثبت شد و جاودانه ماند . انقلاب اسلامی توانست در این دوران سخت و دشوار ، از میان ویرانه های به ارث رسیده ازرژیم گذشته و خرابه های جنگ تحمیلی ، معبری به سوی بازسازی کشور بزند و با تکیه بر توانایی های داخلی ، پایه های اصلی عزت ، اقتدار و حرکت سوی حیات طیبه اسلامی را بنا نماید .