تاریکی وظلمت، شرک وکفر، جنگ و خونریزی، نابرابری وبی عدالتی، کینه و دشمنی و … همه جا را فرا گرفته است. دیگر انسانیت و اخلاق معنایی ندارد. محبت بی معناست. ارزش های اخلاقی حلقه مفقوده زندگی بشریت است. دختران حق زندگی ندارند وباید زنده به گور شوند ولی تعداد زیاد پسران نشانه خوبی برای هر خانواده است. با کوچکترین سوء تفاهمی جنگ های خونین و بی پایان رخ می دهد. اشرافی گری تنها ملاک شایستگی است. سیاه پوستان برده هستند و نژاد پست تر و بردگان از حداقل حقوق اجتماعی بی بهره اند. شکنجه ضعیفان امری طبیعی است و بالاخره انسان گرگ انسان است. اینها همه و همه تنها گوشه ای از ویژگی های دوره خاصی از تاریخ است؛ عصر جاهلیت .
روح انسان به واسطه انتسابش به آستان ربوبی درغایت ظرافت و حساسیت است. اما چگونه است که تباهی همه جا را فراگرفته است؟ و چگونه می توان بشریت را احیا نمود؟ خداوند متعال برای نجات انسانها از گمراهی و برای هدایت بشریت “رحمه للعالمین” را به آفرینش عنایت فرمود. عالی ترین نمونه اخلاق و تربیت و والاترین الگوی کمالات انسانی برانگیخته می شود تا به مصداق آیه ی شریفه ” و لکم فی رسول الله اسوه حسنه ” اسوه ای حسنه، نعمت آفرینش را کامل نماید. پیامبر گرامی اسلام (ص) ، هم او که برای همه عزیز و دوست داشتنی است و هم او که (محمد امین) است، همچون خورشید تابان در آسمان انسانیت می درخشد و کالبد ارزش های والای اخلاقی و کمالات وسجایای انسانی را روح می بخشد. الگویی به تمام معنا از جمیع کمالات و امتیازاتی که یک انسان در همه ابعاد وجودی خود می تواند داشته باشد در زندگی پر عظمت و شگفت آمیز آن حضرت ترسیم شده است که برای همیشه چون مشعلی فروزان فرا راه آدمیان پرتو افشانی می نماید .
محمد، پیشوای عظیم الشان اسلام بسیار با ابهت بود، در دل ها جای داشت، عزیز و گرامی بود وقلب ها را تسخیر نموده بود. به زیبایی و پاکیزگی آراسته بود. در تنهایی محزون و متفکر و در میان جمع بشاش وگشاده رو بود و غالباً تبسمی بر لب داشت. کسی نتوانسته است و هیچ کس نیز نمی تواند او را آنچنان که هست بشناسد وتعریف کند. هیچ نویسنده و هیچ خطیب توانایی یارای ادای حق مطلب دروصف ابعاد شخصیت و خلق و خوی پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) را ندارد .
وجود شریف حضرت محمد (ص) که بهانه خلقت است فصل جدیدی در زندگی بشریت به وجود می آورد. تعالیم وسیع و گسترده آن حضرت همچو خورشید در شب های تاریک و ظلمانی تابید و انسانیت را احیا نمود. در روزگاری که اشرافی گری و تجملات ملاک ارزش انسان ها بود، زواید معیشت را از زندگی خود حذف نمودند و با وجود اینکه با کوچکترین اراده می توانستند خزاین عالم را در اختیار داشته باشند، ساده و بی آلایش بودند. در دوره ای که دختران حق زندگانی نداشتند و زنده به گور می شدند ایشان دختر اطهر خود را تکریم نمودند و بر دستانش بوسه زدند. برادری و برابری را جایگزین برده داری و نژاد پرستی نمودند.
جنگ های خونین و دراز مدت را به مودت و دوستی مبدل ساختند و دو قبیله اوس و خزرج را که سالیان سال با هم در جنگ بودند را به صلح و دوستی رهنمون ساختند.
خداپرستی و وحدانیت را جایگزین شرک و بت پرستی نمودند وقلب انسان ها را با نور خدا روشن و منور ساختند. در عصر بی سوادی و جهالت مردم را به کسب علم و دانش توصیه می کردند؛ “حتی اگر در چین باشد” .این تنها قطره ای از دریای نعمتی بود که “ارحم الراحمین” با عطای “رحمه للعالمین” به بشریت کرامت نمود.
نعمت بزرگ و وصف ناشدنی،که تنها خدا به خاطرعطای او بر مومنین منت نهاد.” لقد من الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولاًمن انفسهم “.
و اما امروز؛ در عصر فرا صنعتی و در هزاره سوم که پیشرفت های قابل توجهی در صنعت و تکنولوژی بوجود آمده است نیز بشر درجاهلیت به سر می برد؛ “جاهلیت مضاعف “. جاهلیتی که به برکت! استعمار و استثمار اخلاقی و فرهنگی غرب به وجود آمده است. جاهلیتی که به واسطه زیاده خواهی و دنیا طلبی ایجاد شده است. امروز نیز ارزش های اخلاقی در جوامع مختلف رنگ باخته است. جاهلیت مضاعف نیز دختران را زنده به گور می کند اما نه جسم آنها را بلکه روح و روان وشخصیت و عفت آنان را. در عصر جدید هم شاهد جنگ های خونین طولانی مدت هستیم اما این بار با شعار دموکراسی، عدالتخواهی و بشر دوستی. در عصر جدید هم شاهد شکنجه ضعیفان هستیم اما این بار در زندان ” ابوغریب ” یا ” گوانتانامو “. در عصر جدید هم بر سر پیامبر
اکرم (ص) خاکستر می ریزند اما به شیوه خود … .
پس باید بار دیگر دست به دامن ” شمع جمع آفرینش ” شویم همان وجود شریفی که تا ابد ” چراغ افروز راه اهل بینش است ” و همان پیامبر رحمتی که همواره نگران انسان هاست. پیامبر اعظم (ص) ، پیامبر رحمت و مهربانیها دوباره باید گوشه چشمی به انسان ها بیندازند و حیات بخش اخلاق و کمال باشند.
آری ، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند دستاویزی به سیره نبوی هستیم تا از جهالت رهایی یابیم و بتوانیم به مکارم اخلاقی دست یابیم چون تنها اوست که مکارم اخلاق را می تواند به اتمام برساند.
اکنون که در ظلمت و تاریکی خورشید تابناک پیامبر اعظم فروزان شده است باید تلاش کنیم تا زمینه ظهور و بروز سیره آن حضرت فراهم شود. مقوله ای که تنها باید شرایطش را فراهم نماییم تا فرزند موعودش مهدی ” عج ” بیایند و احیاگر اسلام ناب محمدی (ص) باشند .
در این مقطع زمانی که به قول خورشید انقلاب ” یاد و نام پیامبر اعظم (ص) از همیشه زنده تر است ” باید آموزه های ایشان را در برنامه زندگی خودمان قرار دهیم که به واقع اکنون بیش از هر زمان دیگری محتاج توجه و عنایت خاص حضرتش هستیم .
مهدی یــاراحمـــدی خراسانی
روزنامه رسالت ( www.resalat news.com )