دکتر عزیز نبوی
موسس موسسه عالی حسابداری و مولفی برجسته در دانش حسابداری
نبوی را به عنوان مدیری موفق میشناسیم. وی مولفی برجسته بود. چاپ مکرر کتابهایش در طول 40 سال گذشته و انبوه متقاضی برای آنها حاکی از اهمیت و ارزش کاربردی تالیفاتش است. نبوی معلمی دانشمند و توانا بود که دانش وسیعش از مطالعات گستردهاش در زمینههای مختلف پدید آمده بود.
مصطفی علیمدد – یادنامه استاد عزیز نبوی ـ من مرگ این عزیزراباورنمیکنم ـ مجله حسابدار شماره 156
عزیز نبوی فرزند میربابا نبوی از فرهیختگان و آزادیخواهان آذربایجان در صدر مشروطه است. ایشان در بیان شرح حال خود میگوید:
« در سال 1311 در بندرانزلی متولد شدم، اما در تهران زندگی کردم. نخست لیسانس حقوق و پس از آن فوقلیسانس علوم اداری و سرانجام در اولین دوره دکترا در ایران، دکترای اقتصاد گرفتم و در سال 1340(1960 میلادی) موفق به اخذ درجه دکترای علوم اداری با تخصص در زمینه حسابداری از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی شدم. استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصاد دانشگاه تهران، استاد دانشکده اقتصاد و بانکداری دانشگاه ملی و بنیانگذار و رئیس موسسه عالی حسابداری بودم. افتخارم این است که هزاران جوان تحصیلکرده برای کشورم تربیت کردهام. از سال 1355 به بعد استاد دانشگاه کشور سوئیس بودم و در دانشگاه اروپایی سوئیس روش علمی تحقیق، حسابداری مالی و حسابداری مدیریت تدریس کردم.»
دکتر عزیز نبوی خدمات دولتی را در وزارت امور اقتصادی و دارایی آغاز کرد و سالها در مقام مشاور عالی وزارت دارایی، مشاور مالی وزارت کشور و مشاور مالی وزارت پست و تلگراف و تلفن بکار مشغول بود. مدیریت مجله تجارت دانشکده حقوق و علوم اقتصادی دانشگاه تهران، عضویت در هیئت مدیره انجمن حسابداران قسم خورده ایران، سردبیری مجله بانکها در وزارت دارایی و نمایندگی دولت ایران در کنفرانس جهانی امور مالی در ایتالیا در سال 1964 میلادی از دیگر اموری بود که ایشان به آنها اشتغال داشت.
او ایده ایجاد یک دانشکده را داشت، آن را اجرا کرد و موفق هم بود. تاسیس موسسه عالی حسابداری در سال 1343 کاری بزرگ و دشوار بود که آن را به انجام رساند و با آموزش حسابداری در سطح دانشگاهی و تخصصی موجب شد که دگرگونی شگرفی در کار و زندگی شمار زیادی از جوانان آن روزگار پدید آید. زنده یاد دکتر عزیز نبوی ذهنی پر از ایده داشت: تحقیق، تالیف، ساخت و کارآفرینی.
حاصل کار دکتر نبوی، دانشآموختگان موسسه عالی حسابداری هستند که بسیاری از آنها در کار و زندگیشان موفقند. وجود شمار قابل توجهی استاد دانشگاه در ایران و کشورهای دیگر، وجود شمار بیشتری حسابدار حرفهای و وجود شمار مدیران بسیار در بین آنها نشانه موفقیت ایشان است. دکتر عزیز نبوی را میتوان یکی از پایهگذاران آموزش حسابداری نوین در ایران بهشمار آورد.
دکتر نبوی علاوه بر 30 سال تدریس در دانشکدههای مختلف5 در ایران، آمریکا و سوئیس، پژوهشگر و مولف مجموعه 2 جلدی اصول حسابداری است که تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده است. ویژهگی اصلی این دوره دو جلدی پرداختن به تمامی جنبههای حسابداری و کوشش در انطباق مطالب با اوضاع و احوال ایران است. ایشان مولف کتاب اصول حسابرسی و اصول حسابداری دولتی است و دارای تالیفات متعدد به زبان انگلیسی و فرانسه میباشد.
زنده یاد دکتر عزیز نبوی روز شنبه 10 آبان 1382 وفات یافت و در شهر مونترو سوئیس به خاک سپرده شد. از ایشان سه فرزند، دو پسر و یک دختر باقی مانده است.
دکتر فضل الله اکبری
اندیشمند برجسته، مروج حسابداری علمی،
نخستین استاد حسابداری در ایران،
موسس دانشکده مدیریت و علوم اداری دانشگاه تهران،
صاحب تالیفات ارزشمند در رشته حسابداری و حسابرسی و
صاحب بسیاری از عظمتهای فردی و اجتماعی
دکتر فضل الله اکبری در دوم اردیبهشت سال 1300 هجری شمسی برابر با سوم ماه رمضان المبارک سال 1339 هجری شمسی در شهر گلپایگان چشم به جهان گشود. تحصیلا ت ابتدایی را در شهر گلپایگان و دوره دبیرستان را در دبیرستانهای ادب، صارمیه و سعدی اصفهان طی کرد. همزمان با طی دوره دبیرستان و حتی قبل از آن به تحصیل علوم قدیمه نزد پدربزرگ مادریش مرحوم حاج فخرالعلما پرداخت و پس از آن در اصفهان از محضر استادانی چون شادروان فضل الله همایی و برادر دانشمند ایشان استاد جلا ل همایی و آقای مبارکه ای کسب فیض کرد. وی حساب و ریاضی و حساب سیاق نقدی و جنسی را نزد پدربزرگ و پدر فرا گرفت. دکتر فضل الله اکبری بعد از دریافت دیپلم متوسطه، در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و از این دانشکده لیسانس گرفت. سپس در شرکت ملی نفت استخدام شد و همزمان با مرحوم حییم در تهیه فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی همکاری داشت. وی در اوایل دهه 1330 در موسسه علوم اداری و بازرگانی دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و فوق لیسانس علوم اداری و بازرگانی دریافت داشت. به دنبال آن با استفاده از بورس تحصیلی به امریکا رفت و در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و دانشگاه استانفورد به تحصیل پرداخت و در رشته مدیریت بازرگانی با گرایش حسابداری دکترا دریافت کرد.
بعد از اخذ مدرک دکترا به ایران مراجعت کرد و در موسسه علوم اداری به تدریس پرداخت و در سال 1337 به عنوان اولین مدرس حسابداری با درجه دانشیاری به عضویت هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد.
دکتر اکبری در مورد این دوره از زندگی خود در مصاحبه ای با مجله حسابدار (دکتر فضل الله اکبری، 1378، سرگذشت یک استاد و سرگذشت یک علم)، و بعد در مقاله ای در سال 1378 درباره چگونگی شروع تدریس حسابداری در دانشگاه تهران برای چاپ در مجله حسابرس (دکتر فضل الله اکبری، 1378، چگونگی تدریس حسابداری…) چنین می نویسد:
“همیشه فکر می کنم آدمی تا اندازه ای به جایی راه می برد که مقدر است . سرانجام هم وضعیتی پیش آمد که بتوانم از بورسی در این رشته بهره مند شوم. بدین ترتیب عملا به قلمروحسابداری وارد شدم… پس از مراجعت از خارج، دانشگاه تهران اعلا م کرد که برای تدریس رشته های حسابداری و حسابرسی دانشیار می پذیرد و من برای این کار داوطلب شدم.”
” من تنها داوطلب بودم. … باید اذعان کنم در آن زمان دو- سه نفری بودند که بیش از من حسابداری می دانستند و تجربه بیشتری هم داشتند، ولی چون داشتن درجه دکتری یکی از شرایط استخدام بود با وجود علا قه ای که داشتند، واجد شرایط و داوطلب نشدند.
سالها حسابداری به عنوان رشته ای قابل قبول برای تدریس در دانشگاه شناخته نمی شد. تا سال 1333 در هیچ دانشگاه و موسسه آموزش عالی حسابداری رسماً تدریس نمی شد. … متاسفانه در ایران آن زمان، اغلب افراد به جهت عدم اطلا ع کافی از محتوای دروس مزبور، علوم مالی و حسابداری را در سطح سایر رشته های دانشگاه به حساب نمی آوردند… . محتوای رشته حسابداری، اهمیت و لزوم آن در انتظام امور سازمانها و تاثیر آن در پیشرفت کشور، سالها همچنان ناشناخته باقی ماند. در سال 1334 که داوطلب تدریس حسابداری در دانشگاه شدم، یکی از اولیای دانشگاه گفت شک دارد جایگاه تدریس حسابداری در دانشگاه باشد، و اضافه کرد در گذشته هم حسابداری در سال ششم رشته تجارت دبیرستانها تدریس می شده است و اگر حسابداری را رشته ای دانشگاهی بشناسیم بزودی داوطلبانی هم برای تدریس خانه داری، گله داری و باغداری پیدا می شوند؛ دانشگاه را تدریس حساب کافی است.
دو – سه سالی طول کشید تا با مراجعات مکرر و مستمر، ارائه شرح دروس حسابداری و رشته های مختلف آن، اهمیت و فرق آن را با حساب و ریاضی توجیه کنم و توضیح دهم. بالا خره قرار شد در دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران برای انتخاب و استخدام یک نفر دانشیار اقدام کنند.”
” در طول سال 1342 توضیحاتم رئیس وقت دانشگاه تهران را متقاعد و مصمم کرد که دانشگاه تهران، مانند بسیاری از مهمترین دانشگاههای جهان، و به لحاظ نیاز کشور، می باید دانشکده ای برای آموزش و تحقیقات مدیریت داشته باشد. در ابتدای شهریور 1343 شادروان دکتر صالح رئیس دانشگاه، در جلسه ای پرشور و با مخالفتهای بسیار، بالا خره تاسیس دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی را به تصویب شورایعالی فرهنگ رسانید…. مخالفتها با تاسیس این دانشکده، اولین در نوع خود در کشور، بیشتر از ناشناخته بودن مدیریت به عنوان رشته ای از دانش ناشی می شد.” (دکتر اکبری، 1378، نوبت من نیست، ص 15)
دکتر فضل الله اکبری پس از تاسیس دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران، به مدت 8 سال رئیس این دانشکده بود. پس از سال 1350، به سمت معاون آموزشی و پژوهشی وزارت علوم و آموزش عالی برگزیده شد و همزمان به تدریس رشته حسابداری در دانشگاهها و موسسات مختلف آموزش عالی به ویژه بانک ملی ایران، اشتغال داشت. در این دوره با شرکت اطلا عات اعتباری که به وسیله بانک مرکزی تاسیس شده بود، نیز همکاری داشت.
در فاصله سالهای 1350-53 که در وزارت علوم به کار اشتغال داشت، خدمات گسترده ای در زمینه ارزشیابی مدارک تحصیلی و ارزیابی علمی دانشگاهها و مراکز علمی کشور به انجام رسانید. وی در اواخر سال 1353 به دانشگاه تهران بازگشت و به عنوان استاد دانشکده علوم اداری و بازرگانی دانشگاه تهران در سمت معاون و قائم مقام رئیس دانشگاه تهران به کار ادامه داد.
پس از انقلاب در اوایل سال 1358 در سمت استادی دانشگاه بازنشسته شد اما تا پایان سال تحصیلی 58-1357 همچنان به تدریس ادامه داد.
از اوایل دهه 1360 سازمان حسابرسی این افتخار را یافت تا از همکاری ایشان با مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی این سازمان برخوردار شود. کتاب و مقالا ت مختلفی که در این دوران توسط ایشان تالیف و تدوین و توسط سازمان حسابرسی منتشر شده است حاصل این دوران پربار است.
دکتر فضل الله اکبری در اواخر دهه 1360 به امریکا مسافرت کرد و به مدت دو سال با سمت استادی در دوره های فوق لیسانس دانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه استانفورد که یکی از معتبرترین دانشکده های این رشته در سراسر دنیا به شمار می آید، به تدریس پرداخت.
پس از آن به انگلستان رفت و یک سال نیز در دانشکده مدیریت دولتی تدریس داشت. ایشان از اواسط دهه 1370 به ایران مراجعت کرد و همچنان همکاری خود را در زمینه تحقیق و تالیف با مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی ادامه داد و در این مدت است که مقالا ت متعددی هم برای مجله حسابرس تهیه کرد.
کتاب بررسی تحلیلی دکتر فضل الله اکبری در سال 1381 به عنوان کتاب درخور تقدیر برگزیده و به وسیله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلا می در مراسم هفته کتاب مورد تقدیر قرار گرفت.
آقای دکتر اکبری دانشمندی بیطرف و واقعگرا بود. در عینحال که حرمت همگان را نگه میداشتند با اطرافیان رفتاری محکم، منطقی و مهربان داشتند.استوار و قاطع اما اهل اعتدال بودند. بیادعا بودند و فروتن.از نقد و نفی دیگران پرهیز میکردند و مراعات حقوق دیگران را از هر حیث می کردند.
نقش فردی دکتر فضل الله اکبری در توسعه دانش حسابداری در ایران به نحو قاطع تعیین کننده بوده است. این نقش به گفته خود ایشان محصول «علاقه به کار» و به قضاوت آنانی که او را از نزدیک میشناختند محصول احساس «مسئولیت» نسبت به توسعه و پیشرفت جامعه و «ایمان» به چاره جوئیها و راهگشاییهای «علم» نیز بوده است.
زنده یاد دکتر فضل الله اکبری در 13فروردین1384 جان به جان آفرین تسلیم کرد و در قطعه 229 بهشت زهرا به خاک سپرده شد.از ایشان 4 فرزند ، 2پسر و 2 دختر ، باقی مانده است.
کتابها
- حسابداری صنعتی، دانشگاه تهران، با تجدید چاپ به دفعات و توسط ناشران دیگر، 1338
- اصول حسابداری، دانشگاه تهران، با تجدید چاپ به دفعات، 1340
- تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، سازمان حسابرسی، با پنج بار تجدید چاپ و تجدیدنظر، 1366
- حسابداری بازرگانی، دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی، 1354
- تهیه بودجه بازرگانی و صنعتی، انتشارات فروردین، 1365
- حسابداری استهلا ک، سازمان حسابرسی، اولین چاپ 1371، چاپ هفتم، 1380
- فرهنگ اصطلا حات حسابداری (انگلیسی- فارسی)، سازمان حسابرسی، جلد اول، 1376
- بررسی تحلیلی یا استفاده از تجزیه و تحلیل صورتهای مالی در حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1379
مقالات
- سرگذشت یک استاد و سرگذشت یک علم (مصاحبه با مجله حسابدار- مرداد 1372 )
- تجزیه و تحلیل صورتهای مالی (حسابرس 3، مجموعه مقالا ت- تابستان 1374)
- واژه سرنوشت ساز (فصلنامه حسابرس شماره 1، زمستان 1377)
- نوبت من نیست (فصلنامه حسابرس شماره 3، بهار 1378)
- به یاد دوست (مجله حسابدار، شماره 132، شهریور1378)
- چگونه تدریس حسابداری در دانشگاه برای اولین بار شروع شد (فصلنامه حسابرس شماره 4 و5، پاییز و زمستان 1378)
- آموخته های آموخته را نیاموختیم (فصلنامه حسابرس شماره 9، زمستان 1379)
- مصطفی علی مدد: اندیشمندی پرمایه، پرکار و پربار (فصلنامه حسابرس شماره 16، مهر و آبان 1381)
- نرفته ام (فصلنامه حسابرس شماره 23، بهار 1383)
- منتخبات حسابرس (فصلنامه حسابرس شماره 23، بهار 1383)
حسن سجادی نژاد
راز ماندگاری استاد
محمدجواد صفار
به منظور معرفی و بزرگداشت پیشگامان حسابداری نوین ایران، در شماره قبل از مرحوم اسماعیل عرفانی یاد کردیم. هرگاه بحث حسابداری نوین و تحول آن مطرح می شود، عرفانی و سجادی نژاد، نخستین نامهایی است که به یاد می آید. شیوه زندگی مرحوم عرفانی و فوت او در سال 1352، کمابیش غریبانه بود، به گونه ای که حتی دستیابی به اطلاعات اولیه در مورد ایشان نیز با دشواری همراه بود. اما هنگامی که استاد سجادی نژاد، از برجسته ترین پیشگامان حسابداری نوین کشور روی در نقاب خاک کشید آسیب ملموس و جبران ناپذیری بر پیکرة حرفه هنوز نوپای حسابداری وارد آمد. سراسیمگی و دلواپسی در همه مشهود بود، زیرا دریافتند کسی که دورادور به همه دلگرمی می داد و همه ناخودآگاه به او اتکا داشتند از میان رفته است. طی یکی دو سال پس از رفتنش، بزرگان حرفه سخنها درباره اش گفتند و هریک کوشیدند ادای دینی به او بکنند، و این ادای دین با نوعی وفاداری به ارزشهایی که استاد در تمامی عمر با آنها زیست و به دیگران آموخت، همراه بود.
اگر می گوییم که سجادی نژاد را بزرگداشتی شایسته تر باید، به خاطر زندگان است؛ که در گذشتگان را اگر نیازی باشد، تنها به دعای خیر و آمرزش خواهی است؛ و در این نسل و نسلهای بعد کم نیستند افرادی که دعای خیر بدرقه راه سجادی نژاد کنند.
و براستی نیز چنین است. شمار دانش آموختگان او را حدود 5000 نفر تخمین می زنند و تعداد شاگردان غیرمستقیم او بسی بیشتر از این است. ما نیز به نمایندگی از سوی این دانش آموختگان یادی از ایشان می کنیم، به این امید که چراغی فرا راه رهروان طریق او افروخته باشیم.
زنده یاد استاد سید حسن سجادی نژاد در اسفندماه 1296 در خانواده ای متدین و عالم در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. پیش از آنکه در آذر ماه 1315 از طرف بانک ملی ایران برای تحصیل در رشته حسابداری عازم انگلستان شود، علاوه بر تحصیلات متوسطه و دریافت دیپلم علمی، در رشته ریاضیات عمومی، فیزیک و شیمی نیز کسب علم کرد. شواهد نشان می دهد که این مطالعات بعد از آن نیز به شیوه ای غیرکلاسیک ادامه یافته است. در سال 1323 (1945 میلادی) به عضویت وابسته انجمن حسابداران خبره انگلستان و در سال 1338 (1960 میلادی) به عضویت پیوسته آن انجمن درآمد. در سال 1324 پس از پایان تحصیلات عالی در انگلستان، به ایران برگشت و از سال 1330 به اتفاق تنی چند از هم دوره های خود مامور خدمت در شرکت نفت شد و خدمتش در آنجا تا زمان بازنشستگی ادامه یافت.
اما با وجود این سوابق کار اجرایی، شادروان سجادی نژاد بیش از هر چیز معلم بود، و معلمی شغلی است که بازنشستگی نمی شناسد. او تا پایان عمر آموخت و آموزش داد. از همسر ایشان نقل شده است که “استاد یا مطالعه می کردند، یا می اندیشیدند و یا می نوشتند”. از یکی از شاگردان قدیم ایشان نقل است که “حتی اگر در سر امتحان از ایشان سئوالی داشتی که احساس می کردند پاسخ به آن، از نظر جنبه آموزشی ضرورت دارد، علیرغم کمک احتمالی به پاسخگویی به سئوالات امتحان، حتماً به آن پاسخ می دادند”. این شاگرد قدیمی استاد، خود چنین موردی را تجربه کرده بود.
حاصل عمر پربار ایشان، انبوهی از آثار آموزشی و تخصصی است. و از این دستاورد، آنچه منتشر شده بدین شرح است:
- حسابداری مقدماتی (به همراهی آقای ابوالقاسم خردجو) سال 1338
- اصول هزینه یابی و حسابداری صنعتی (جلد1) سال 1340
- اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد1) سال 1342
- اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد2) سال 1343
- اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد3) سال 1344
- اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد4) سال 1347
- اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد5) سال 1346
- حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 1) سال 1356
- حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 2) سال 1356
- حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 3) سال 1357
- حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 4) سال 1368
- اصول هزینه یابی و روشهای حسابداری صنعتی (جلد1) سال 1367
- اصول هزینه یابی و روشهای حسابداری صنعتی (جلد2) سال 1376
- با همکاری آقایان ملک آرایی و نظری (فرهنگ اصطلاحات حسابداری سال 1376) با همکاری دکتر فضل الله اکبری (توضیح آنکه فترت بین سالهای 1347 تا 1356، ظاهراً به دلیل همزمانی فعالیتهای پژوهشی با مسئولیت ریاست دانشکده حسابداری و امورمالی شرکت نفت و شروع به بازنگری ایشان به بعضی از کتابهایشان بوده است.)
مردانی چون سجادی نژاد دارای ویژگیها و ابعادی هستند که بازتابی عمیق در اندیشه و عقاید دیگران می گذارند از جمله این بازتابها را می توان در گفته های دانش آموختگان مستقیم و غیرمستقیم پیدا کرد که یقیناً استناد به این یادها و ستایشها کمک مهم و موثری در ترسیم سیمای آن زنده یاد خواهد بود. برخی از این گفته ها چنین است:
- استاد اخلاق و شرافت، اشتیاق و استواری، درستی و درستکاری، دقت نظر و درایت، همت و شجاعت و وسعت نظر بود.
- اشتیاق بی مانندی در آموختن، آموزش دادن و درست عمل کردن داشت.
- دستانش سخت می لرزید، اما به رغم آن خطی خوش و پخته داشت. ذهنش فعال و اندیشمند بود و بیش و کمهای جسمانی بر استحکام و قدرت روحی او تاثیری نداشت.
- مدیریت بدون حسابرسی را در سطح موسسه (خرد) و اقتصاد کلان مفسده می دانست.
- پیری از نسل راستان، شرافت پیشگان، معلمان عاشق و پرهیزگاران درست کردار بود.
- با تکیه برشعر معروف حافظ که می فرماید:
“سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خودداشت زبیگانه تمنا می کرد”
به نوعی به بازگشت به خویش اعتقاد داشت و به نقش ایرانیان در اداره امورمالی و حسابداری دنیای بزرگ اسلام اشاره می کرد. - بالاخره بجاست که بیان خصلتهای شادروان سجادی نژاد و کشف راز بزرگی و ماندگاری ایشان را استاد بزرگ دیگری بیان کند.
استاد ارجمند دکتر فضل الله اکبری در مورد ایشان می گوید:
“مقدر چنین بود که، درسالهای پایان زندگی، با پدید آورنده این اثر در سازمان حسابرسی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری، هم اتاق باشم و مصاحبت او لذت بخش بود. حسن سجادی نژاد را می گویم. علاوه بر دانش حرفه، به شعر، که آن را متناسب و به اقتضای مورد می آورد، علاقه بسیار داشت. صفای باطن و لهجه اصیل او به کلامش تاثیر و شیرینی خاص می بخشید. پرمایه، سخت کوش و پیگیر بود. به نوشتن عشق می ورزید و از این جهت کم نظیر بود. از بین همه آنان که در این رشته می شناسم، عشق و پشتکاری بالاتر و فاخرتر از آنچه او به نوشتن داشت ندیده ام. با همه نوع کتاب الفت داشت و به گفته فیلسوف شهیر ژان پل سارتر زندگیش در میان کتابها شروع و در میان کتابها نیز به خاموشی گرایید”.
براستی راز ماندگاری استاد در چیست؟ آنچه از گفته ها و نظرات شاگردان نقل شده ما را به آستانه این راز رهنمون می شود. ولی باید باز هم برای کشف آن بکوشیم. به این منظور، مرور دوباره ای در زندگانی و ویژگیهای ایشان، راهگشای این مهم تواند بود، مهمی که برای نسل امروز و فردا بسی آموزنده است. در این مرور دوباره به چنین مواردی برمی خوریم: - ویژگیهای وراثتی و خانوادگی؛ سید بود و در خانواده ای متدین و عالم به دنیا آمد و رشد کرد.
- تنوع زمینه های تحصیلی و مطالعاتی؛ علاوه بر حسابداری با علوم اسلامی، ریاضیات، فیزیک، شیمی و ادبیات فارسی و انگلیسی آشنایی داشت، به نحوی که در جای جای آثار ایشان، نتایج این مطالعات آشکارا دیده می شود و غنا و پرباری کم نظیری به تالیفات، سخنرانیها و نیز کلام ایشان بخشیده است. در پیشگفتاری بر متنی به نسبت قدیمی، به قلم مرحوم عرفانی، به این شعر زیبای عربی اشاره کرده اند که مصداق حال خود ایشان هم هست:
“تلک آثارنا تدل علینا
فانظروا بعدنا الی الاثار”
آثار ما برما دلالت می کند؛ پس بعد از ما به آثارمان نظر افکنید. - به روز بودن؛ در زندگی همواره با جریانهای علمی و اجتماعی جدید همراه و هماهنگ می شد. از جمله در سال 1323 به عضویت وابسته و در سال 1338 به عضویت پیوسته انجمن حسابداران خبره انگلستان درآمد. همچنین کتابهای ایشان، تاریخ 10 سال پس از فوت ایشان را نیز دارد. اینها جز از طریق به روز شدن میسر نیست.
- کار سیستماتیک، منظم و مداوم؛ تلاش او از بدو بازگشت به ایران بدون توقف ادامه داشت. از هنگامی که در گنجاندن ماده ای در قانون مالیاتهای سال 1328 ایفای نقش کرد [درهر موقعی که انجمن محاسبین و کارشناسان قسم خورده در کشور تشکیل شود، وزارت دارایی مکلف است نتیجه رسیدگی محاسبین قسم خورده را در مورد حساب یا ترازنامه هر بازرگان یا شرکت بپذیرد، و در این صورت برای تشخیص مالیات مودی، دیگر حاجت رسیدگی به دفاتر و اوراق مودی نخواهد بود.]، تا تشکیل انجمن حسابداران خبره ایران در سال 1353 و تکمیل و بازنگری کتابهای خود، یعنی در تمام طول زندگی.
- صراحت و لطافت توام در کلام؛ زندگی استاد، آکنده از لطیفه های آموزنده بود. در جایی، در پاسخ به یکی از دوستان، که به ایشان گفته بود [به دلیل سردی هوا و دوری راه]: “فلان کار را می توانید در منزل هم انجام دهید” پاسخ داده بودند: “اگر قرار بر این است که پول مفت به من بدهند، من از فردا نمی آیم.” و جایی دیگر، پس از آنکه شخص چاپلوسی در حضورشان، زبان به تحسین بازکرد، بی ریا و بی پرده تقاضای “دوا” کرد و داستان جالینوس از مثنوی را بازگو کرد که:
“جالینوس از یارانش می خواهد که فلان دارو را آماده کنند. یاران به وی خاطرنشان می سازند که “این دوا در علاج جنون کار رود و از کمال عقل تو بعید است که حاجت بدان کنی.”جالینوس پاسخ می دهد که امروز دیوانه ای با من در میان راه، اظهار تملق و چاکری کرد، اگر سنخیتی در میان ما نمی بود، این توجه در نزد او حاصل نمی شد.” - شوق و اشتیاق در آموختن و آموزاندن؛ دوستی می گفت: “هنوز دوستان واپسین خنده رضایت آمیزش از دیدن آخرین کار چاپ شده اش را فراموش نکرده اند”.
- میهن پرستی؛ از ایشان سئوال کرده بودند که چگونه سجادی نژاد شدی؟ با صدایی محکم و لحنی مصمم پاسخ می دهد: “از عشقی که به کار داشتم و احساس وظیفه و مسئولیت در مقابل میهنم؛ عمرم و فراغتم را وقف کار کردم”.
- سخت کوشی؛ روز دهم شهریور 1367 چشم از جهان فروبست. کنار تختش در بیمارستان پاستورنو عینکی و قلمی بود و کتابی که داشت آن را برای چاپ مجدد تصحیح می کرد.
اسمعیل عرفانی
محمد شلیله
این زمان دیگر نام اسمعیل عرفانی تنها برروی کتابهایی برجای مانده است که آن زنده یاد در رشته حسابداری و حسابرسی تالیف کرده است و در آن قطع خاص انتشارات دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران منتشر می شد و اکنون در کتابخانه های معتبر نگهداری می شود و تنها در بررسیهای تاریخی تحولات دانش حسابداری در ایران به آن مراجعه می شود. بیش از این اما در دوران اخیر کمتر از او یاد کرده ایم؛ او را که واضع واژه های حسابرس و حسابرسی، استاد حسابداری، مشاور دکتر محمد مصدق، از بنیانگذاران دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران، از شمار مولفان و بنیانگذاران برجسته دانش نوین حسابداری و حسابرسی کشور، بنیانگذار نخستین انجمن حرفه ای ایران، از کارگزاران بلند پایه بانک ملی ایران، معاون بانک مرکزی، مشاور سازمان برنامه و رییس هیئت عالی بازرسی شرکت ملی نفت ایران، عضو هیئت نمایندگی ایران در دادگاه لاهه و تحلیلگر چیره دست اقتصاد بود. اعتبار او البته از نقشها و سمتهایی که داشت مایه نمی گرفت بلکه عملکردش در مشاغل پیشگفته بود، که به او اعتبار می بخشید و می توان از خلال بررسی آن آموزه های کم نظیری از چگونه حسابرس بودن را در اختیار نسل کنونی حسابداران نهاد و به نسلهای آینده سپرد.
اسمعیل عرفانی پیش از آنکه پیر شود، از میان ما رفت، اما بیش از آنکه از یاد رفتنی باشد به یادماندنی است.
نوشته حاضر حاصل کوششی است که از آغاز سال 1372 و در راستای بازشناخت استاد اسمعیل عرفانی آغاز شد و همچنان ادامه دارد. اما در هرگامی با محدودیتهای پیشبینی نشدنی در دستیابی به اطلاعات مستند روبه رو بود. برای نمونه، دستاورد این همه سال جستجویمان، تنها یک امضا از استاد بود که آن هم در پرتو لطف یکی از شاگردان استاد به دست آمد. بیش از این دریغ از دستیابی به جمله ای دست نوشته استاد. اما در برابر این دشواریها هر آنچه نیز که تاکنون فراهم آمده در پرتو نیک خواهیها و راه گشاییهای بستگان، شاگردان و دوستان استاد بوده است.
نخست باید از دکتر پرویز شمس استاد ادبیات بسیاری از حسابداران یادکرد که بررسیهای نخستین را آسان کرد و مرا خانه به خانه با بستگان آن شادروان آشنا ساخت؛ از فیروز عرفانی برادر استاد و خدیجه حسن پور معلم گرانقدر فرزندان این مرز و بوم دختر عمه شادروان که مرا در خانه هایشان پذیرا شدند و از هیچگونه یاری در کار بررسی دریغ نکردند، از آقای مهندس علی خیام عرفانی خواهرزاده استاد که حق بسیاری در این کوشش دارند، عکسهایی دست نیافتنی از استاد را در اختیار گذاشتند، پرسشنامه های تهیه شده مرا در ایران و خارج از کشور به بستگان و آشنایان استاد ارائه کردند، پاسخهای آنان را گردآوردند و به من سپردند و از غلامرضا حیدرخویی شاگرد استاد که مدارک درخور استفاده ای را فراهم آوردند و خاطرات خود را از استاد بازگو کردند و سرانجام از پروین عرفانی خواهر و پرویز عرفانی برادر و مسعود عرفانی خواهرزاده استاد که با دقتی بیشینه به پرسشهای پرسشنامه ها پاسخ گفتند و به یافته های بررسی کننده اعتبار بخشیدند.
اسمعیل عرفانی فرزند میرزا ابوطالب خان عرفانی است. خود ابوطالب خان در رودبار متولد شده است. او پس از پایان گرفتن تحصیلاتش در شاهزاده عبدالعظیم (شهرری)، برای مطالعه و آشنایی با روشهای نوین آموزش و پرورش به قفقاز رفت و در آنجا مدرسه ای برای ایرانیان مقیم قفقاز تاسیس کرد. پس از آن راهی سمرقند شد و در آنجا نیز به تاسیس مدرسه برای فرزندان ایرانیان مقیم آن شهر همت گماشت. شادروان ابوطالب عرفانی پس از انقلاب اکتبر، مانند بسیاری از ایرانیان مهاجر، به میهن بازگشت و در بندر انزلی دست به تاسیس مدرسه ای زد که اسمعیل و برادرش ابراهیم از نخستین شاگردان آن بودند. سپس برای اینکه فرزندانش به دانشگاه راه یابند در سال 1309 به تهران آمد. ابوطالب خان عرفانی از یاران و همرزمان میرزا کوچک خان بود و مدتی را همراه سردار جنگل در اقامتگاه او سپری کرد و در همانجا همسر و یکی از فرزندانش را از دست داد.
در کتاب سردار جنگل، نوشته ابراهیم فخرایی نیز از او به نام میرزا ابوطالب یاد شده است. از آن زمان به بعد چون پیشینه سیاسی و مبارزاتی وی با اوضاع و احوال سیاسی آن زمان سازگار نبود، کوشید تا زندگی خود را در گمنامی بگذراند.
ابوطالب عرفانی، خدمتگزار فرهنگ این مرز و بوم سرانجام در پی چهل سال تلاش در راه ایجاد مدارس جدید و تصدی مشاغلی چون ریاست فرهنگ انزلی، کفالت فرهنگ گیلان و ریاست مدرسه ناصرخسرو سرانجام در سال 1325 چشم از جهان فروبست.
اسمعیل عرفانی فرزند سوم از چهار فرزند نخستین ازدواج پدر در سال 1295 در بندر انزلی بدنیا آمد، تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسه ای که پدر تاسیس کرده بود، در انزلی به پایان رسانید و بعد برای ادامه تحصیل به رشت رفت و دوره متوسطه را در آن شهر گذراند. درآن زمان دانش آموزان می توانستند در صورت برخورداری از استعداد و توانایی تحصیلی چشمگیر چند کلاس را در یکسال بگذرانند و اسمعیل عرفانی نیز با استفاده از این حق و به اتکای استعداد وظرفیت خارق العاده اش توانست در سن 15 سالگی به اخذ دیپلم کامل متوسطه و پس از سه سال در 18 سالگی به دریافت درجه لیسانس حقوق نایل آید. او پس از پایان دوره دانشکده حقوق به استخدام بانک ملی ایران درآمد و دوسال بعد، در سال 1315 همراه نخستین گروه اعزامی از سوی بانک ملی ایران برای تحصیل در رشته حسابداری به انگلستان رفت، و این دوره را که مدت آن هشت سال بود در پنج سال به پایان رسانید و با موافقت بانک ملی ایران دو سال نیز در مدرسه اقتصاد لندن به تحصیلات عالی در رشته اقتصاد پرداخت و در این رشته موفق به دریافت درجه فوق لیسانس شد.
بازگشت اسمعیل عرفانی به میهن، تا پایان جنگ جهانگیر دوم به طول انجامید. در این زمان او نخستین حسابدار خبره ای بود که به ایران برگشت و در بانک ملی ایران به خدمت ادامه داد و به دستور مدیر عامل وقت این بانک، به بررسی و بازنگری سازمان بانک یاد شده ماموریت یافت.
اسمعیل عرفانی، با کمال تاسف، در سال 1326؛ یعنی در سن 30 سالگی، در جریان مسافرت به شمال کشور، در اثر تصادفی شدید هنگام رانندگی از ناحیه کمر به شدت آسیب دید و از هر دوپا فلج شد. این حادثه تاثیری ناگوار بر روحیه او نهاد و افسردگی شدیدی بروی عارض کرد تا آنکه از سوی بانک ملی ایران به منظور معالجه برای مدت 6 ماه به انگلستان فرستاده شد. منتها معالجات نتیجه ای در پی نداشت، اما چون این مدت را در میان معلولان جنگی جنگ جهانگیر دوم به سر برد، از مشاهده روحیه امیدوار و فعالیت و تحرک آنان روحیه اش بکلی دگرگون شد و از آن پس به مدت 27 سال روی صندلی چرخدار با نهایت جدیت و امیدواری به فعالیتهای علمی و فرهنگی خود ادامه داد. به گفته دکتر فضل ا… اکبری:“بخش درخور توجه عمرشان که زمان بعد از تصادف را دربر می گرفت، روی تحت و در یک اتاق در طبقه زیر زمین بانک ملی و سپس بانک مرکزی سپری کردند”.
در این زمان مبارزات مردم ایران در راه ملی کردن صنعت نفت آغاز شده بود و او با همان وضعی که داشت به این مبارزات پیوست و در همان حال در اجتماعات حضور می یافت و در راه پیماییها شرکت می کرد. افزون بر این با انتشار مقاله های اقتصادی در روزنامه های کیهان و اطلاعات نظریه های جدیدی برای سازماندهی اقتصاد بدون اتکا به درآمد نفت ارائه کرد که مورد توجه دکتر محمد مصدق قرار گرفت و او را در شمار مشاوران اقتصادی خود برگزید و هفته ای چند بار با وی به مشورت می پرداخت.
در همین زمان بود که گروهی از نمایندگان مجلس شورای ملی به تحریک دشمنان نهضت، به شدت برعلیه دکتر مصدق به مخالفت برخاستند. اسمعیل عرفانی از طریق یکی از دوستانش توانست فهرست اسامی سهامداران ایرانی شرکت سابق نفت انگلیس را که از شمار مخالفان مصدق بودند به دست آورد و این فهرست را در روزنامه ها منتشر ساخت و آشکار شد وکلایی که به سرکردگی جمال امامی با اقدامات دکتر مصدق مخالفت می کردند، از سهامداران شرکت نفت بوده اند. این اقدام او سبب شد که از شدت مخالفتها کاسته شود و دکتر مصدق نیز وی را مورد تشویق قرارداد. او در همین زمان به عنوان رییس هیئت عالی بازرسی شرکت ملی نفت در جریان خلع ید از شرکت انگلیسی منصوب شد و به همراهی دوست و همکار همیشگی اش زنده یاد استاد حسن سجادی نژاد به استقرار نظام مالی صنعت نفت یاری رسانید.
اسمعیل عرفانی از بنیانگذاران دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران است. دکتر فضل ا… اکبری در این باره می گوید: “ایشان به لحاظ وضع جسمانی خود نمی توانستند درکارهای اجرایی فعالیت یا حتی تدریس کنند، مرحوم سجادی نژاد دانشکده یاد شده را پایه گذاری کردند و ریاست آنرا برعهده گرفتند، منتها در همه حال از یاری و همراهی مرحوم اسمعیل عرفانی بهره مند بوند”،. غلامرضا حیدر خویی از شاگردان اسمعیل عرفانی فضای جلسه اعلام موافقت با به رسمیت شناختن مقاطع تحصیلی مدرسه عالی حسابداری و علوم مالی را به وسیله استاد چنین توصیف کرده است: “آن جثه رنجور به کمک یاران صمیمی اش برروی صندلی چرخدار پشت تریبون قرار گرفت و موافقت مسئولان وقت را با صدایی آرام، نگاهی نافذ و تبسمی حاکی از احساس رضایت به آگاهی مشتاقان حاضر در جلسه رسانید. سکوتی ژرف فضای جلسه را فرا گرفت و با جدا شدن صندلی چرخدار از تریبون بود که حاضران به احترام به پا خاستند و با کف زدنهای ممتد استاد و پشتیبان خود را ستودند”. او پیش از این نیز مدرسه حسابداری بانک ملی ایران را که گواهینامه دانشگاهی نمی داد، تاسیس کرده بود و نخستین کتاب حسابداری و حسابرسی خود را برای آموزش در این مدرسه تالیف کرد.
اسمعیل عرفانی تا آنجا که توانست به تدریس پرداخت و همراه آن به تالیف کتابهایی در رشته حسابداری، از جمله سه جلد کتابهای حسابداری مدیریت و کتاب حسابرسی همت گماشت. کتابهای پیشگفته معتبرترین منبع مطالعه در زمینه حسابداری مدیریت و حسابرسی تا سالهای اخیر و انتشار کتابهای جدید در این رشته بود.
عملکرد شغلی و رفتار حرفه ای او درخور توجه بسیار است. ذکر داستانی در این مورد خالی از لطف نیست. زمانی که عرفانی رییس هیئت عالی بازرسی شرکت نفت بود، آگاه شد تعدادی از اعضای هیئت مدیره این شرکت ـ برخلاف قانون ـ در شرکتهای نفت خارجی سهم دارند. نخست در آمریکا و پس از توفیق نیافتن در این باره در کتابخانه پارلمان کانادا به جستجو پرداخت و موفق به دستیابی به مدارک مورد نیاز جهت اثبات موضوع شد و اعضای مورد نظر را در موقعیتی قرار داد که ناگزیر بودند یا از سهام خود در شرکتهای پیشگفته صرفنظر کنند یا آنکه از عضویت هیئت مدیره شرکت نفت استعفا دهند. زمانی دیگر با خبر شد برخی از شرکتهای نفتی در قراردادهای خود با یکی از کشورهای بحرین یا کویت امتیازهای درخور توجهی را برای این کشورها در نظر گرفته اند در حالی که در موارد مشابه، همان امتیازها را از ایران دریغ داشته بودند و وجود چنین امتیازاتی را در قرارداد با سایر کشورها نیز انکار می کردند. او درصدد اثبات موضوع برآمد، تا آنکه به منظور بررسی سیستمهای مالی شرکتهای نفتی خارجی به آمریکا اعزام شد. در آنجا کوشید تا در کتابخانه معروف کنگره به قراردادهای موردنظر دست یابد، اما رییس قسمت خاورمیانه کتابخانه یادشده، از هرگونه همکاری در این زمینه، به دلیل محرمانه بودن اسناد مذکور خودداری کرد. اسمعیل عرفانی با وضعیت جسمی خود رنج سفر را برخود هموار کرد و فاصله دو هزار کیلومتری واشینگتن تا کانادا را طی کرد اما بازهم به نتیجه نرسید. به شیکاگو که قراربود سیستمهای مالی شرکتهای استاندارد اویل و ایندیانا را در آنجا مطالعه کند، بازگشت و سرانجام با کوششها و پیگیریهای وصف ناپذیر و هوشمندانه و در پرتو شناخت و آگاهی که از مناسبات و سیستمهای اداری و اطلاعاتی آن شرکتها داشت به اسناد مورد نظر دست یافت و امکان دسترسی به امتیارات مورد انتظار را در مذاکرات بعدی فراهم ساخت. زمانی نیز موفق به کشف تقلب و حساب سازی در حسابهای کنسرسیوم شد، اما مدیران کنسرسیوم با اتکا به پشتیبانی دربار به گزارشهای او وقعی نگذاشتند. اسمعیل عرفانی آنان را تهدید کرد که در صورت نپرداختن حقوق کامل شرکت ملی نفت ایران، آنان را به دلیل رعایت نکردن قوانین مالیاتی آمریکا درخود آن کشور تعقیب خواهد کرد، همین تهدید سبب شد که کنسرسیوم جبران خسارتهای وارد شده به ایران از این بابت را بپذیرد. مدعای عرفانی نزدیک به 50 میلیون دلار بود، اما دکتر امینی نخست وزیر وقت که برای وصول این مطالبات به خارج رفته بود، در آنجا کل خسارت را به 20 میلیون دلار مصالحه کرد و این موضوع باعث رنجش عرفانی شد که معتقد بود، حق با ایران بوده و می توانسته اند تمامی خسارت را مطالبه کنند.
در اواخر خدمتش در شرکت نفت به علت اختلافهایی که بین او و دکتر اقبال به خاطر گزارشهای او در مورد تخلفات شرکتهای خارجی بروز کرده بود، ناگزیر شد، شرکت نفت را ترک کند و به بانک مرکزی بازگردد. در آنجا فعالیت خود را به عنوان معاون مطالعاتی این بانک ادامه داد، یک سال هم در این سمت بود که بازنشسته شد و در سال 1352، در سن 57 سالگی به علت نارسایی کلیه درگذشت.
به گفته دکتر فضل ا… اکبری “…اصطلاحهای حسابرس و حسابرسی را برای نخستین بار مرحوم اسمعیل عرفانی به کار بردند. پیش از این که ایشان این اصطلاحها را پدید آورند، واژه های ممیز و ممیزی به کار می رفت که صرف نظر از مفهوم کلی، در عرف مردم بیشتر به رسیدگی از دید و برای تشخیص مالیات اطلاق می شد”.
اسمعیل عرفانی پیشگام تاسیس تشکلهای حرفه ای در ایران بود، دکتر اکبری در این باره گفته است: “علاقه ایشان به پیشرفت حرفه و توسعه و تشکل آن به حدی بود که به رغم مشکلات جسمی و گرفتاریهای شغلی برتمامی فعالیتها نظارت می کردند و خودشان نیز پا به پای دیگران در تمام کارها مشارکت می جستند. در واقع دلیل پیشرفتهای درخور توجه حرفه در دوره فعالیت ایشان همین بود”.
نخستین انجمن حسابداران ایران در سال 1342 به ثبت رسید. دکتر اکبری گفته است:“…. بانی تاسیس این انجمن مرحوم اسمعیل عرفانی بودند و جلسات نیز در دفتر ایشان تشکیل می شد و پیگیری و پایه گذاری آنرا خود ایشان برعهده داشتند”.
جنبه دیگر شخصیت اسمعیل عرفانی، وجه فردی، رفتاری و فرهنگی اوست. دکتر اکبری در این باره گفته است: “… شخصیت ممتازی بودند و دفترشان مرکز تجمع حسابداران برجسته وصاحبنظران آن زمان بود و سمت پیشکسوتی داشتند. نقش جشمگیر ایشان در تاسیس انجمن حسابداران و تالیف کتابهای حسابداری و حسابرسی بر همگان روشن است. در واقع هر کار و کوششی از دفتر ایشان آغاز می شد”. دکتر اکبری همچنین گفته است: “دو صفت تیزهوشی و جدی بودن را بیش از سایر ویژگیهای ایشان به خاطر دارم و فکر می کنم این صفات با کیفیتی که در مرحوم اسمعیل عرفانی وجود داشت، در کمتر کسی یافت می شود، بویژه در شرایطی که ایشان به فلج مبتلا بودند و پیامدهایی که این بیماری برای ایشان داشت. با این حال چنان فعال بودند که بندرت می توان فردی این گونه فعال سراغ کرد”.
در میان طیف گسترده علائق و دلبستگیهای او مانند فعالیتهای حرفه ای، فعالیتهای اجتماعی، تالیف و تدریس و متشکل ساختن حرفه و تاسیس دانشگاه و جز آن، شعر نیز از امتیاز چشمگیری نزد او برخوردار بود. در میان شعرای ایرانی، به اشعار سعدی و حافظ و بیش از همه به مولانا دلبستگی داشت و به مطالعه و بررسی عرفان علاقمند بود.
به مسافرت و گذران در طبیعت و مناطق کوهستانی علاقه بسیار داشت و پیش از آنکه آن حادثه دردناک، شیوه دلخواهانه زندگی را از او دریغ نماید، از هر فرصتی برای اقامت همراه دوستان و بستگانش در طبیعت کوهساران بهره می جست.
برای افراد درستکار و صادق و کوشا احترام بسیار قائل بود و از دروغ و ریا و شنیدن حرفهای نسنجیده و ناروا برآشفته می شد. بسیار صریح بود و ناخرسندی خود را از دیگران به آسانی با آنان در میان می نهاد. روابط او با دیگران دوستانه و همراه با احترام بود، درستکار و دقیق و سختکوش بود و با دیگران مناسباتی جدی، صمیمانه، ملاطفت آمیز و مهربان داشت. در عین حال در مواردی که ادامه روابط خود را با دیگران مناسب نمی دانست، بسیار صریح نظر خود را ابراز می داشت و در منتهای خونسردی و احترام بتدریج با آنان قطع رابطه می کرد. از ورود به حوزه شخصی زندگی افراد به شدت پرهیز می کرد و به دیگران نیز اجازه نمی داد که به مسائل شخصی او بپردازند. با دانشجویانش صمیمی و حمایتگرانه و در عین حال با انضباط و جدی رفتار می کرد. ساده و بی پیرایه می زیست، قانع و از تجملات بیزار بود، معاشرت با دوستان و بستگانی را که ساده زندگی می کردند بسیار دوست داشت و تا حد امکان از حضور در مراسمی که با تشریفات و تجملات همراه بود، پرهیز می کرد، اما از مشارکت در امور اجتماعی به هر شکلی که ممکن بود، از جمله به صورت اهدای کمکهای مالی موثر استقبال می کرد.
بالاترین آرزویش این بود که مردم خوب و درست کارکنند و کار به کاردان سپرده شود و دیگر اینکه، مگر روزی بهبود یابد و از رنج بیماری وارهد.
خانواده اسمعیل عرفانی برایش احترام بسیار قایل بودند، کوششهای او را تقدیر می کردند و وی را موجب مباهات خود می دانستند.
اسمعیل عرفانی معتقد بود:“ اگر واقعاً سیستم حسابداری و حسابرسی درستی در مملکت نداشته باشیم، هیچگاه اصلاحات اقتصادی به جایی نمی رسد”.
علی اصغر آموخته
پیشکسوت آگاه
گردآورنده: توران اکوان
در سامان گرفتن این نوشته، افزون بریاری و همراهی بی دریغ، از توجه و حوصله فراوان جناب آقای فریدون توحیدی مقدم قائم مقام محترم بانک ملی ایران و جناب آقای دکتر پیمان نوری عضو محترم هیئت مدیره بانک مسکن که از طریق در اختیار نهادن اطلاعات مربوط نقشی چشمگیر ایفا کردند و همکاریهای ارزنده کارکنان بانکهای ملی ایران و مسکن برخوردار بودیم. یاریها و همراهیشان چنان دستگیرمان بود که سپاس گزاردنش آسان نیست.
اما بزرگواران دیگری نیز در این کار به ما یاری دادند، همچون آقای کاظمی دینان مدیر روابط عمومی بانک ملی و آقای شیرمحمدی رییس کانون بازنشستگان بانک مسکن که کتاب و عکسهایی دست نیافتنی از مرحوم آموخته را در اختیارمان گذاشتند. مطلب حاضر را مدیون همه این یاریگرانیم و همراهیشان را ارج می نهیم.
حسابداری در ایران امروز، با تعریفها، مفاهیم و بازتاب عملکرد گسترده اش، جایگاه مناسبی در نظام مالی و اقتصادی یافته است. بازتاب این امر را می توان در توجه خاص مدیران به حسابداری و استفاده از اطلاعات مالی در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای استراتژیک موسسه ها و شرکتهای تحت نظارتشان مشاهده کرد. در سطح کلان نیز شاهد اعتماد و اتکای نظام مالی کشور به رسیدگیهای حسابرسان، بررسی اسناد و مدارک فعالیتهای مالی به وسیله آنان و قضاوت نهایی ایشان هستیم که در قالب گزارشهای حسابرسی منتشر می شود.
بررسی تاریخی تحولات دانش حسابداری نشانگر آن است که جایگاه کنونی حسابداری و حسابرسی در ایران مرهون تلاش استادان بزرگواری است که متاسفانه یا دیگر در میان ما نیستند و یا در سن کهنسالی دوران بازنشستگی خود را می گذرانند، گرچه هنوز از تلاش و تحقیق باز نایستاده اند. فصلنامه حسابرس به منظور بزرگداشت این استادان و معرفی آنان به نسل کنونی حسابداران بر آن است تا با بضاعت و امکانات خود در هر شماره به معرفی یکی از آنان بپردازد.
نوشته حاضر یادکرد مرحوم علی اصغر آموخته است که از اولین دانش آموختگان و استادان پیشکسوت و پیشگام در حرفه ما به شمار می رود. متاسفانه با وجود تلاشهای ما، تماس با بستگان و نزدیکان ایشان میسر نشد، لذا برای دستیابی به اطلاعات مستند به دو محل کار و خدمت ایشان در بانک ملی ایران و بانک مسکن که قسمت عمده سالهای کاری خود را در آنها سپری کرده بودند، مراجعه شد.
علی اصغر آموخته (نام کامل: علی اصغر آموخته) در سال 1284 در خانواده ای فرهنگی، در فضایی سرشار از عشق و زنده دلی در طبیعت زیبای بندرانزلی دیده بر جهان گشود. پدرش در وزارت معارف وقت به کار اشتغال داشت. او تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه هدایت و دوره متوسطه را در مدرسه علمیه تهران گذراند و از سال 1300 یعنی سن 16 سالگی وارد خدمات دولتی شد. مدت 6 سال در اداره فرهنگ گیلان مشغول به کار بود و از سال 1306 تا 1315 در بانک شاهنشاهی ایران در تهران به کار پرداخت. علی اصغر آموخته در این مدت کار حرفه ای را کافی ندانست و همچنان به مطالعه و گسترش آموخته هایش ادامه می داد. او ضمن آموزش زبان انگلیسی، فرانسه و روسی، به صورت مکاتبه ای، دانشجوی انجمن بانکداری لندن شد و در زمینه های حسابداری تجاری، صنعتی، بانکی و اقتصاد ارز خارجی تحصیلات عالی خود را دنبال کرد. سه سال بعد برایش فرصتی فراهم آمد تا با کار کردن در بانک فلاحتی و صنعتی ایران، وزارت بازرگانی و شهرداری تهران، خود را برای ورود به اصلی ترین محل کار خویش آماده تر سازد. علی اصغر آموخته در خرداد ماه سال 1318 به عنوان کارمند با امضای نماینده مختار، کار خود را در اداره حسابداری کل بانک ملی ایران شروع کرد و این آغاز دوره ای طولانی، پرکار و موثر بود که سیر آن چنین ادامه یافت:
- مهر 1318: رییس اداره دوم اداره حسابداری کل بانک ملی ایران
- آذر 1318: انتقال به وزارت دارایی به عنوان رییس اداره کل حسابداری قسمت اقتصادی
- دی 1321: رییس اداره کل حسابداری بانک ملی ایران
- مهر 1327: رییس نمایندگی بانک ملی ایران در لندن
- تیر 1332: نماینده بانک ملی ایران در کمیسیون ارز (انتقال موقت به وزارت دارایی(
- فروردین 1334: عضویت در هیئت مدیره بانک رهنی
- بهمن 1338: پس از 38 سال خدمت دولتی به افتخار بازنشستگی نایل آمد.
علی اصغر آموخته، آموخته بود و آموزش داد که بقا و اعتبار افراد حرفه ای مرهون تلاش بی امان و نظم فکری در انسجام بخشیدن به مطالب علمی و تخصصی است. برخورد او با مسایل حرفه ای این کلام ارزشمند را محقق ساخت که به واقع “سختکوشی هدیه خداوند است.”
وی طی دوره مسئولیت خویش در سمت ریاست اداره کل حسابداری بانک، دو یادگار بسیار ارزشمند از خود به جای گذاشت که اکنون نیز در دیده صاحبنظران همچنان ممتاز و برجسته است. کتابهای علم حسابداری دوره اول و دوره دوم، مشتمل بر معاملات ارزی و عملیات حسابداری آنها، همراه با فصلی مشروح در تنظیم ترازنامه ها، دوکتابی است که همچنان ما را با دلسوزی، دقت نظر و عمق بینش مرحوم آموخته آشنا می کند. این دو کتاب که در سالهای 1324 و 1326 چاپ و منتشر شده، اگر چه به ظاهر برای استفاده کارکنان بانک نگاشته شده است، اما شاید با نگاهی دیگر مجموعه ای از دانش حسابداری آن دوران به شمار آید.
فاصله بین چاپ و انتشار دوره اول و دوم کتابهای یادشده نتیجه ماموریتی آموزشی بود که از طرف بانک و در انگلستان و آمریکا به او محول شد. در این ماموریت او عملیات بانکهای نوین را در ایروینگ تراست کمپانی، چیس نشنال بانک و فدرال رزرو از نزدیک مشاهده کرد (1325) و در انجام وظیفه چنان دقت و توجه از خود بروز داد که ماحصل آن ماموریت وی به عنوان اولین نماینده بانک ملی ایران در کشور انگلستان در سال 1327، شد. این ماموریت همچنین از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. در حکم ماموریت ایشان چنین آمده است: “اطمینان دارم در این ماموریت که برای اولین بار بانک ملی ایران، خود را به وسیله نماینده ای مستقیماً به دنیای خارج معرفی می نماید، با شایستگی و حس میهن پرستی از عهده انجام وظایف خواهید برآمد.”
عضویت در هیئت مدیره بانک رهنی، در زمانی صورت گرفت که آموخته نایب رییس کمیسیون ارز وزارت دارایی بود و انتخاب وی براساس پیشنهاد رییس بانک رهنی و موافقت وزارت دارایی و بانک ملی ایران، به عنوان صاحبان سهام آن بانک انجام گرفت. این مسئولیت نیز تنها ارتقای سمت نبود بلکه دلیلی داشت و آن انجام اصلاحات در اساسنامه و سایر مقررات بانک و آیین نامه استخدامی آن بود.
بازنشستگی علی اصغر آموخته تنها منحصر به کلماتی بود که در روی کاغذ و به عنوان حکم اداری در سال 1338، ثبت شد. پس از آن هم وی فعالیتهای آموزشی خود را همچنان با دقت، جدیت و سختکوشی ادامه داد. چنانکه در سال 1345، به منظور مشورت در امورمالی و تربیت کادر حسابداری در سازمان تسلیحات ارتش دعوت به کار و ارائه نظر شد.
علی اصغر آموخته در اول فروردین ماه 1358 همزمان با آغاز بهار و رویش شکوفه ها برشاخه های خفته در سرمای زمستان، عزم دیار باقی کرد، اما طراوت اشتیاق او به شکوفایی علم و رشته تخصصی و حرفه ایش که سالها با عشق به آن زیست و خدمت کرد، همچنان باقی است. یاد این سرو آزاد که با نام علی اصغر آموخته در حیطه کار، علم و دانش حرفه ای چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور رویید و بالید و بر و باری سرشار نثار دوستان، همکاران و شاگردانش کرد، همچنان زنده، مانا و پایدار است. روانش شاد.
ویژگیهای فردی علی اصغر آموخته منحصر به فرد است؛ سختکوشی، دقت در امور، نظم، جدیت، میهن پرستی و وقت شناسی از آن جمله اند. افزون بر این در محیط کار خود برای افراد صادق و کوشا احترام بسیار قائل بود و بر حرفه ای بودن، به روز بودن علمی و آگاهی از جدیدترین تغییرات در مسائل حرفه ای تاکید داشت. مناسبات جدی و سنجیده و در عین حال مهرآمیز او با کارمندان هنوز هم از خاطرات شیرین و پندآموز کارکنان قدیمی بانک رهنی قدیم (بانک مسکن کنونی) است.
پانوشت:
Institute of Bankers, London
دکتر علی وثوق
استاد فرزانه
روز اول ماه آذر سال جاری استاد فرزانه دکتر علی وثوق که همه عمر پربرکت خویش را به آموزش شاگردان پرشمار و افاضه دانش گسترده خویش گذراند روی در نقاب خاک کشید. حاصل عمر و تلاش پرارزش استاد دکتر وثوق، گروه کثیری از مدیران کنونی جامعه است که با بهره گیری از آموخته های آن استاد، هر یک یادگار ارزنده ای از او شمرده می شوند. کارنامه درخشان زندگی استاد، بیش از پنجاه سال تلاش علمی و آموزشی را نشان می دهد و این دستمایه ای گرانقدر برای آمرزش روح پرفتوح اوست. یاد استاد را گرامی می داریم و در نبود اسف انگیز او، خود و جامعه علمی کشور را بدین نکته تسلی می دهیم که دستاوردهای زندگی فانی استاد آنقدر است که حیاتی جاودان در دلهای همه اهل علم و فضیلت، برای ایشان پی افکنده است. با علم به اینکه جای خالی علمی و انسانی استاد را نمی توان پرکرد، این بیت را در اندوه از دست رفتنش می سراییم که:
از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش
زندگینامه کوتاه استاد
مرحوم دکتر علی وثوق در سال 1304 در تهران متولد شد. وی در سال 1326 مدرک کارشناسی حقوق قضایی و در سال 1339 مدرک کارشناسی ارشد علوم اداری را از دانشکده حقوق دانشگاه تهران دریافت کرد. روانشاد دکتر علی وثوق دوره دکترای علوم سیاسی را نیز درهمان دانشکده طی کرد و در سال 1345 از رساله خود درباره حسابداری دولتی و امور مالی شهرداریها دفاع کرد. وی از همان زمان به عنوان استادیار، همکاری علمی خود را با دانشگاه تهران آغاز کرد و در سال 1355 درجه فوق تخصص رشته حسابداری را از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی آمریکا دریافت کرد. فقید سعید دکتر وثوق از سال 1351 مدیریت بخش حسابداری دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران را به عهده گرفت و پس از چند سال تصدی معاونت دانشکده مزبور، ریاست این دانشکده را پس از انقلاب عهده دار شد و به مدت 8 سال در این سمت انجام وظیفه کرد. روانشاد دکتر وثوق با اکثر دانشگاههای ایران همکاری داشت و آثار متعددی در زمینه های علمی و پژوهشی از وی به جای مانده است. وی عضویت در مجامع متعددی از جمله شورایعالی انقلاب فرهنگی، فرهنگستان علوم، و هیئت ممیزه مرکزی وزارت علوم و تحقیقات و فناوری را به عهده داشت.
روانش شاد
یاد استاد
- راه اندازی و برنامه ریزی دوره های کارشناسی ارشد و دکترای حسابداری و شناسایی این رشته در ستاد انقلاب فرهنگی و شورایعالی برنامه ریزی، مدیون زحمات و تلاش خستگی ناپذیر شادروان دکتر علی وثوق است؛ خدایش بیامرزد.
دکتر علی ثقفی ـ دانشگاه علامه طباطبایی - شادروان دکتر وثوق، استادی گرانمایه و دانشوری صاحب اندیشه بود که حق بزرگی بر گروه بسیاری از دانش آموختگان حسابداری در دانشگاه تهران، آزاد اسلامی و سایر مراکز آموزش عالی دارد.
دکتر رضا شباهنگ ـ واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد - او دانشمند، مهربان و دانشجو دوست بود.
دکتر غلامرضا اسلامی ـ دانشگاه تهران - مرحوم دکتر علی وثوق، استادی سختکوش و صاحبنظر بود و عمر خود را در راه اعتلای حسابداری سپری کرد؛ روانش شاد.
دکتر احمد مدرس ـ دانشگاه شهید بهشتی - استاد تا آخرین دقایق عمر با برکت خود، چون شمع، روشنایی بخش مجلس تعلیم و تربیت شاگردانش بود.
محمدحسن سعادتیان ـ از سازمان حسابرسی - استاد آموزگاری وارسته بود که معلمی را فدای مال دنیا نکرد.
موسی بزرگ اصل ـ از دانش آموختگان ایشان - مرحوم دکتر علی وثوق، علاقه وافری به تحقیق و تدریس دروس حسابداری مدیریت داشت و این ویژگی، در صرفه جویی بیت المال و کنترل هزینه ها در زمان ریاست وی در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران قابل لمس بود.
تعدادی از همکاران ایشان در دانشگاه تهران
مصطفی علی مدد
اندیشمندی پرمایه ، پرکار و پربار
“…در رابطه با علی مدد، صفاتی با مصادیق عملی آنها، که خود طی سالها ناظر بوده ام، به خاطر می رسد: دقت نظر، سرعت انتقال، پایبندی به اصول، صراحت لهجه، بی باکی و…؛ اینها علاوه بر صفات مردمی او که اهم آنها تواضع و فروتنی و خلوص نیت است، جلوه گری می کنند. گاه جمع اضداد را در او می یابید : فروتنی وصف ناشدنی در مقابل بی باکی ، ستیز و تسلیم ناپذیری آن گاه که پای تخطی از اصول در بین باشد.اگر از من می پرسید صفت ممتاز علی مدد چیست، صفتی که بیش از هرچیز جلب توجه می کند، بی درنگ می گویم ژرف اندیشی و گزیده گویی . بسیار می اندیشد و کم می گوید ولی سنجیده ، به موقع و به مورد می گوید.او این امتیاز را مدیون ذهنی است تحلیلگر، وقاد و نقاد که خداوند به او عطا فرموده است.”
دکتر فضل الله اکبری 1381 – اندیشمندی پرمایه ،پرکار و پربار – مجله حسابرس
در آذرماه 1315 در تهران در خانواده ای متوسط متولد شدم. پدرم، مرحوم ابوالقاسم علی مدد متخلص به قطره، نانوا بود و در عین حال، در مدح و در رثای پیامبر، ائمه و معصومین، مدیحه و مرثیه می سرود و چند کتاب مدایح و مراثی حاصل کار او است.
دوران دبستان و دبیرستان را در تهران و در مدارس دولتی گذرانیدم و در سال 1334 دیپلم ریاضی گرفتم. در سال 1337 در مؤسسه علوم اداری دانشگاه تهران پذیرفته شدم و در سال 1339 گواهینامه عالی حسابداری گرفتم. در سال 1343 در مؤسسه عالی حسابداری به ادامه تحصیل در رشته حسابداری پرداختم و در سال 1347 لیسانس گرفتم. در مهر 1347 در دوره فوق لیسانس دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در رشته اقتصاد مالی پذیرفته شدم و در بهمن 1348 دوره را تمام کردم. در سالهای 57-1351 به تناوب به انگلستان رفتم و مطالعاتی را انجام دادم که به مدرکی نینجامید.
در سال 1335 به عنوان کارمند در بنگاه عمران دهات مشغول به کار شدم و سه سال را در دهات گرمسار کار کردم. در سال 1337 به تهران منتقل شدم و تا سال 1346 مشاغل مختلفی را به عهده داشتم که آخرین آن معاون حسابداری بود. در این سال اداره امور کمکهای اهدایی به طرحهای عمرانی دهات به من محول شد که تا اوایل سال 1347 در بنگاه عمران و سپس در وزارت آبادانی و مسکن ادامه داشت. در اواسط سال 1347 به وزارت علوم و آموزش عالی منتقل شدم و در سمت معاون مدیرکل مالی تا سال 1350 خدمت کردم. در این سال به سمت مدیرکل طرحها و بررسیهای وزارت علوم منصوب شدم که تا سال 1353 ادامه داشت. در این سال با عنوان معاون و قائم مقام رئیس دانشگاه بلوچستان در کار تأسیس و شروع به کار دانشگاه مزبور خدمت کردم که تا سال 1357 ادامه داشت. در سال 1358 به سمت معاون اجرایی وزارت علوم منصوب شدم که تا سال 1359 ادامه یافت و در این سال بازنشسته شدم.
در سالهای 1348 تا 1352 در موسسه عالی حسابداری، مدرس دروس مختلف حسابداری بودم و از آن پس تا سال 1353 در دانشگاه تربیت معلم مامازن و دانشکده مدیریت گیلان به طور پاره وقت تدریس کردم. در سال 57-1356 در دانشکده مهندسی دانشگاه بلوچستان اقتصاد مهندسی درس می دادم. از سال 1363 تا 1369 در دانشکده حسابداری شرکت نفت، دانشگاه امام صادق و دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد، مدرس پاره وقت بودم و از آن سال تا کنون در دوره فوق لیسانس مؤسسه عالی بانکداری ایران سیستمهای حسابداری و حسابداری بانکها را درس می دهم.
در سالهایی که در طرح و بررسیهای وزارت علوم کار می کردم بنا به نوع کار، کارهای پژوهشی مختلفی را سرپرستی کردم و در طول سالهای خدمت در بلوچستان مطالعاتی در زمینه وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی منطقه و همچنین مطالعاتی در زمینه برنامه ریزی آموزش عالی از دیدگاه توسعه منطقه ای انجام دادم که در تهیه طرح جامع آموزشی آن دانشگاه مورد استفاده قرار گرفت. پس از بازنشستگی از خدمت دولت در سال 1359 از اوایل سال 1360 به عنوان پژوهشگر پاره وقت در مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی به کار پاره وقت پرداختم که تاکنون ادامه دارد.
فهرست کتابها
- اصول حسابداری ـ جلد 1، با آقای نظام الدین ملک آرایی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1368، سیزدهمین چاپ، 1380
- اصول حسابداری ـ جلد 2، با آقای نظام الدین ملک آرایی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1370، هشتمین چاپ، 1380
- مبانی و روشهای عمومی حسابداری، با آقای نظام الدین ملک آرایی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1374، پنجمین چاپ، 1380
- حسابداری پیمانکاری، با آقای نظام الدین ملک آرایی، ویرایش اول 1363، ویرایش دوم 1378، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، هشتمین چاپ، 1380
- بررسی تحلیلی یا استفاده از تجزیه و تحلیل در حسابرسی، با آقای دکتر فضل الله اکبری، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1379
- اوراق مشارکت: سوابق، مقررات و حسابداری، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1380
- حسابداری استهلاک، با آقای دکتر فضل الله اکبری، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی 1372، پنجمین چاپ، 1378
- گزیده ای از قوانین و مقررات تجاری برای مدیران و حسابداران، با آقای نظام الدین ملک آرایی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1364
- اقتصاد ایران، تألیف جولیان باری یر، ترجمه، با آقایان تقوی، تیموری و نفیسی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1363
- استاندارد بین المللی حسابداری شماره 1، افشای رویه های حسابداری، ترجمه، با آقایان دکتر تقوی و عالی ور، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1360
- استاندارد بین المللی حسابداری شماره 5، اطلاعاتی که باید در صورتهای مالی افشا شود، ترجمه، با آقایان دکتر تقوی و عالی ور، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
- استاندارد بین المللی حسابداری شماره 9، حسابداری فعالیتهای تحقیق و توسعه، ترجمه، با آقایان گودرزی و تیموری، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
- استاندارد بین المللی حسابداری شماره 10، وقایع احتمالی و رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه، ترجمه، با آقای ارباب سلیمانی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
- استاندارد بین المللی حسابداری شماره 11،حسابداری پیمانکاری، ترجمه، با آقایان ملک آرایی و عالی ور، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
- استاندارد بین المللی حسابداری شماره 16، حسابداری اموال ماشین آلات و تجهیزات، ترجمه، با آقایان عالی ور و ملک آرایی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
- استاندارد بین المللی حسابداری شماره 18، شناخت درامد، ترجمه، با آقای ارباب سلیمانی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1362
- استاندارد بین المللی حسابداری شماره 21، حسابداری آثار تغییرات نرخ ارز، ترجمه، با آقای عباس ارباب سلیمانی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1363
- استاندارد بین المللی حسابداری شماره 30، موارد افشا در صورتهای مالی بانکها و مؤسسات مالی مشابه، ترجمه، با آقای عباس ارباب سلیمانی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1381
- رهنمودهای بین المللی حسابرسی: شامل رهنمودهای مقدمه، هدف و دامنه حسابرسی صورتهای مالی، موافقتنامه حسابرسی، اصول بنیادی حاکم بر حسابرسی و گزارش حسابرسی، ترجمه، با آقای عباس ارباب سلیمانی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سالهای 70ـ1364
- استانداردهای بین المللی حسابرسی: شامل استانداردهای مقدمه، مبانی نظری و قرارداد حسابرسی، ترجمه، با آقای عباس ارباب سلیمانی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، سالهای 76ـ1373
- حسابداری کالای امانی، با آقای نظام الدین ملک آرایی، انتشارات پیام، 1353، ویرایش دوم، انتشارات پیشبرد، 1370
- اشتباهات و اصلاحات، با آقای نظام الدین ملک آرایی، انتشارات پیام، 1354
- جریان وجوه نقد، با آقای نظام الدین ملک آرایی مدرسه عالی مدیریت گیلان، 1354
- بخش عمومی و اقتصاد ایران، 1354 منتشر نشده
فهرست اهم مقالات
- فرهنگ اصطلاحات حسابداری ، میراث استادان فقید ،مجله حسابرس ، شماره 28،بهار 1384
- درآمدی بر اخلاق و آئین رفتار حسابداران حرفه ای ،مجله حسابرس ،شماره 27،زمستان 1383
- نگاهی به شیوه تالیف زنده یاد دکتر عزیز نبوی ،مجله حسابرس ،شماره 22،زمستان 1382
- استانداردهای حسابداری و نقد حسابداری و گزارشگری مالی در بانکهای ایران، مجله حسابرس ، شماره21 ، پائیز 1382
- پژوهشی در ضوابط تجدید ارزیابی دارائیهای ثابت در جهان و مقررات و تجارب تجدید ارزیابی در ایران – مجله حسابرس – شماره 16 – مهر و آبان 1381
- شورای جامعه حسابداران رسمی ایران و چالش پیش رو، مجله حسابرس، شماره 12، پاییز 1380
- مروری تاریخی بر شکل گیری جوامع حسابداری، مجله حسابرس، شماره 3، آبان 1378
- نگاهی به مبانی نظری، ضرورتها و الزامات تجدید ارزیابی داراییها، حسابداری برق شماره های 19، 20 و 21، بهار، تابستان و پاییز 1378
- بحثی کارشناسانه درباره اوراق مشارکت و مسائل آن، مجله پیام امروز، شماره های 26 و 27 مهر و آبان 1377
- مروری اجمالی بر روشها و تکنیکهای تحلیل مالی، حسابداری برق، شماره های 12 و 13، تابستان و پاییز 1376
- اوراق مشارکت، سرمایه های کوچک برای طرحهای بزرگ، مجله پیام امروز، شماره 15، دی 1375
- نگاهی به مبانی نظری سیستمها در توضیح کارکرد سیستم حسابداری، حسابرس: مجموعه مقالات شماره 2، انتشارات سازمان حسابرسی، زمستان 1373
- نگاهی به عوامل نارسایی در بیان اطلاعات حسابداری، حسابرس: مجموعه مقالات، شماره 1، انتشارات سازمان حسابرسی، تابستان 1372
- در تعریف سیستمی سیستم حسابداری، مجله حسابدار، شماره 84-83، نوروز 1371
- حسابداری و قانون در ایران، مجله حسابدار، شماره 80ـ79، شهریور و مهر 1370
جوایز علمی
- کتاب اصول حسابداری جلدهای 1 و 2 تألیف مشترک با آقای نظام الدین ملک آرایی به عنوان کتاب سال 1371 دریافت تقدیرنامه و جایزه از رئیس جمهور
- کتاب بررسی تحلیلی یا استفاده از تجزیه و تحلیل در حسابرسی تألیف مشترک با آقای دکتر فضل الله اکبری در نوزدهمین دوره انتخاب کتاب سال به عنوان کتاب درخور تقدیر در سال 1379
- دریافت تقدیرنامه و جایزه به مناسبت پژوهشها و خدمات انجام شده از مراجع مختلف از جمله سازمان حسابرسی و وزارت نیرو
عضویت در مجامع حرفه ای
- پذیرش در اولین دوره، به عنوان حسابدار رسمی در سال 1380
- عضویت در هیئت عالی انتظامی جامعه حسابداران رسمی ایران
دکتر علی ثقفی
آفرینندة مکتب تفکر نظری حسابداری
در ایران
دکتر موسی بزرگ اصل
در سال 1323، خانواده ای مؤمن و فرهنگی در قزوین صاحب فرزندی خوش یمن شدند که به حُب مولایشان امیرمؤمنان، نام علی بر او نهادند. پدر و مادر خانواده هر دو از رهروان آموزش بودند که به فرزندان میهن پاک خود دانش و ادب می آموختند. علی سه ساله بود که شمع فروزان وجود مادر خاموش و از گرمای هستی و مهر مادر محروم شد؛ و از همان اوان کودکی، دوران تجربه پایداری و شکیبایی وی آغاز گردید. در سایه حضور پدری آموزگار و دوراندیش، علی دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و در سال 1341 با دریافت دیپلم ریاضی از دبیرستان محمد قزوینی فارغ التحصیل شد.
وی در اولین فرصت ممکن در همان خدمت سربازی راه پدر و سیره مادر- پیشه معلمی- را پی گرفت و با استفاده از دوره سپاه دانش، قدم در راهی گذاشت که هیچ گاه از آن روی برنگرداند.
دکتر علی ثقفی در سال 1345 با ورود به مؤسسه عالی حسابداری، دوران تحصیلات تخصصی و عالی خود را پایه ریزی کرد و به طور همزمان در رشته حسابداری دانشکده حسابداری شرکت نفت نیز بر آموزه های خود افزود. همزمان با تحصیل، از سال 1346 در وزارت دارایی وارد حوزه تشخیص مالیات شد و مدت دو سال کمک ممیز و سه سال ممیز بود. از سال 1349 تا1351 نیز با تشکیل و اداره مؤسسه حسابرسی فن پال بر تجارب خود افزود. وی در بهمن سال 1349 موفق به دریافت درجه لیسانس از مؤسسه عالی حسابداری شد و با گذشت دو سال، در سال 1351 برای ادامه تحصیلات عالی به خارج از کشور رفت.
دکتر ثقفی دوره کارشناسی ارشد حسابداری را در سال 1351 در دانشگاه ایالتی ایندیانای آمریکا شروع کرد و در سال 1353، با معدل 8/19 این دوره را پشت سر گذاشت. وی بلافاصله در دوره دکترای حسابداری دانشگاه میسوری کلمبیای آمریکا پذیرفته شد که به طور همزمان اصول حسابداری 1 و 2 و حسابداری صنعتی 1 و 2 را نیز در این دانشگاه تدریس می کرد. پس از دریافت درجه دکترا (1356) از دانشگاه میسوری، این دانشگاه وی را به عنوان استادیار جذب کرد. سه سال نیز در دانشگاه میسوری با تدریس دروس حسابرسی، حسابداری پیشرفته و اصول حسابداری به تعلیم و تربیت پرداخت.
در سال 1359 زمانی که تحصیلکرده ها و غرب دیده ها یارای تحمل مشکلات میهن خود را نداشتند و جلای وطن می کردند، وطن پرستی و آموزه های جان بخش پدر و مادر، دکتر ثقفی را به وطن کشاند. و از این زمان است که خدمات پرقدرشان آغاز می گردد.
دکتر ثقفی به محض ورود، در دانشگاههای شهید بهشتی، دانشکده حسابداری شرکت نفت و مؤسسه عالی بازرگانی به تدریس پرداخت و آموزه های خود را به شاگردان تقدیم کرد.
با انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها، وارد وزارت بازرگانی شد و پس از مدتی به سمت معاونت بررسی قیمتها و عضو هیئت مدیره سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان منصوب شد. تصمیمات دکتر در این سِمَت تبعات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گوناگون و گسترده ای به همراه داشت که به همین دلیل از حساسیت فوق العاده ای برخوردار بود. این دوران طولانی، پرمشغله و طاقت فرسا (1360 تا 1380) دورانی سخت و همراه با فراز و نشیبهای گوناگون برای دکتر در عرصه عمل بود. با این همه، در این دوران نیز فرزندان دانشجوی خود را نیز تنها نگذاشت و با بازگشایی دانشگاهها در کنار آنان قرار گرفت.
دکتر ثقفی در دانشگاههای زیر در سطوح مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تدریس کرده است:
- دانشگاه شهید بهشتی،
- دانشگاه تهران،
- دانشگاه علامه طباطبایی،
- دانشگاه صنعتی شریف،
- دانشگاه امام صادق(ع)،
- دانشگاه الزهرا(س)،
- دانشکده حسابداری شرکت نفت.
گوشه ای از خدمات دکتر در دانشگاهها شامل این موارد است:
- تدریس تمام دروس تخصصی دوره لیسانس در دانشگاههای مختلف،
- تقریباً تدریس تمامی دروس تخصصی دوره کارشناسی ارشد،
- تدریس نیمی از دروس دوره دکترای حسابداری،
- راهنمایی بیش از 100 پایان نامه کارشناسی ارشد و 15 پایان نامه دوره دکترا.
در برهه ای که حرفه حسابداری نیاز مبرم به تفکر و اندیشه های نظری داشت، دکتر دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه تربیت مدرس راه اندازی کرد و مدت 10 سال تلاشهای ارزشمندی را با سرپرستی رشته حسابداری این دانشگاه به انجام رساند .
دوره کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد نیز با همت ایشان آغاز شد که سه سال سرپرستی این دوره را خود به عهده گرفت.
با توجه به مشکلات دانشگاهها و کمبود مدرس و به رغم محدودیتهای گوناگون، دکتر علی ثقفی راه اندازی دوره های دکترای تخصصی حسابداری را در داخل کشور ضروری تشخیص داد و این دوره را ابتدا در دانشگاه تهران و سپس در دانشگاه علامه طباطبایی ایجاد و با تمام وجود سعی کرد که از کیفیت لازم برخوردار باشد. از جمله تلاشهای ارزشمند دکتر ثقفی دعوت از استادان ایرانی خارج از کشور و تشویق آنها به تدریس در دوره های دکترا، بود.
ایشان علاوه بر تدریس در دوره های کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاه تهران، مجله بررسیهای حسابداری را برای آموزش قلم زدن به دانشجویان خود و گسترش دانش حسابداری منتشر کرد و به مدت 5 سال سردبیر آن بود. بسیاری از دانشجویان ایشان از این راه وارد حوزه نگارش مقالات علمی شدند و با تشویق ایشان این مسیر را ادامه دادند. از دکتر علی ثقفی بیش از20 مقاله در مجله های بررسیهای حسابداری، مطالعات مدیریت، اقتصاد مدیریت، حسابدار و حسابرس به چاپ رسیده است. دکتر ثقفی علاوه بر این، عضویت هیأت تحریریه مجله های مطالعات مدیریت و تحقیقات مالی نیز داراست.
دکتر علی ثقفی با سازمان حسابرسی ، همکاری مستمر داشته و مدت 4 سال مدیر تدوین استانداردهای حسابداری بوده است. نشریه 113 سازمان حسابرسی با عنوان مبانی نظری و گزارشگری مالی در ایران، یکی از دستاوردهای ارزشمند مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی است که با مشارکت ایشان تهیه شده است.
دکتر علی ثقفی در سال 1377 عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی شد و همزمان برای بار دیگر مأمور خدمت در سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان گردید. مأموریت ایشان تا سال 1380 ادامه داشت.
با آغاز به کار جامعه حسابداران رسمی، از سوی شورای عالی این جامعه دکتر علی ثقفی به سمت دبیرکل جامعه منصوب شدند.
فهرست مقاله های منتشر شده دکتر علی ثقفی
- تحلیلی بر تأثیر رویه های حسابداری در تصمیم گیریهای مدیریت، مجموعه مقالات اولین سمینار حسابداری، زمستان 1368
- ماهیت پژوهشهای حسابداری، اقتصاد و مدیریت، 1369
- اطلاعات مالی و قیمت سهام، اولین سمینار بورس اوراق بهادار، 1370
- مبانی نظری استانداردهای حسابداری بر واحدهای انتفاعی، بررسیهای حسابداری، تابستان 1371
- تأثیر روشهای حسابداری در تصمیم گیریهای مدیریت، بررسیهای حسابداری، پاییز 1371
- اعتلاء آموزش حسابداری در کشورهای در حال رشد: بررسی مورد ایران، بررسیهای حسابداری، پاییز1371
- Accounting Profession in Iran: Problems and Remedial Startegies، 1992
- فرضیه بازار کارا اوراق بهادار و تأثیر آن در حسابداری، حسابرس، تابستان 1372
- اقتصاد و حسابداری، دوقولهای ناسازگار، بررسیهای حسابداری، پاییز 1372
- حسابداری طرحهای عمرانی غیرانتفاعی، سمینار ذیحسابان مالی، پاییز 1372
- موانع توسعه حسابداری در ایران از دیدگاه تئوری، حسابدار، اسفند 1372
- Income Information for Decision Making ، بررسیهای حسابداری، پاییز 1372
- نرخ بازده سرمایه گذاری: دفتری یا واقعی، مطالعات مدیریت، پاییز 1373
- رفتار سود حسابداری، بررسیهای حسابداری، پاییز 1373
- Islamic Banking Performance Evaluation and Control ، American Accounting Association Western Regional Meeting، تابستان 1374،1995 May
- آزمایش تجربی در مورد نظریه سود تضمین شده برای سرمایه، بررسیهای حسابداری، تابستان و پاییز 1375
- کاربرد سیستم کنترل در تجزیه و تحلیل انحرافات بهای تمام شده، بررسیهای حسابداری، زمستان 1375 بهار 1376
دکتر رضا شباهنگ
محققان و پژوهشگران در باب دغدغه های فکری جامعه اندیشه می کنند و حاصل کار خود را تدوین و به جامعه عرضه می کنند. هرچه مبادله و تعاطی آرا و نظریه های اندیشمندان با اعضای جامعه بیشتر باشد, خردمندی وسلامت و سعادت بیشتری نصیب جامعه خواهد شد. اگر وسیله انتقال آرای اندیشمندان فراهم نباشد, و اگر جامعه به سخن و تالیف دانشمندان خود کم توجه باشد, ارزشمندترین علم و دانشِ دانشمندان سودی به بار نخواهد آورد؛ مانند سنگ گرانبهایی که نه در نگین انگشتری که درخاک و سنگ فرومانده باشد.
نقش فرهنگ دوستان, ساختن انگشتری زر و جای دادن سنگ گرانبها درآن است. آن ظرف و این مظروف لازم و ملزوم یکدیگرند. اگر بگوییم فرهنگ دوستی و اشاعه فرهنگ, همسنگ علم اندوزی و علم پژوهی است, گزاف نگفته ایم.
سازمان حسابرسی و مدیرعامل آن آقای سید محمد رضا فاطمی, نقشی شایسته و ستودنی در ارتقای مقام حرفه و منزلت حسابداری درکشور داشته اند و بدون تردید تلاش ایشان برای اعتلای فرهنگ حسابداری به نامشان ثبت خواهد شد.
درهمایش باشکوهی که در روز سوم مردادماه 1380 به کوشش مدیرعامل سازمان حسابرسی و با حضور مدیران و مسئولان بلندپایه سازمان و محققان برجسته مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی سازمان حسابرسی تشکیل شد, از نقش شایسته دکتر رضا شباهنگ در ادبیات حسابداری کشور تجلیل به عمل آمد.
در این گردهمایی استاد برجسته حسابداری آقای دکتر فضل ا… اکبری با کلامی شیوا و پر احساس از آقای دکتر شباهنگ تجلیل و تقدیر به عمل آوردند. (سخنرانی آقای دکتر اکبری در ادامه مطلب درج شده است.)
دکتر رضا شباهنگ درسال 1970(1349 شمسی) تحصیلات خود را در دانشگاه سیراکیوز نیویورک تکمیل کردند و به اخذ درجه دکتری در رشته مدیریت بازرگانی با گرایش حسابداری نائل آمدند. ایشان ازآن پس به تدریس در دانشگاههای ایران و مطالعه و تحقیق و تالیف کتاب پرداختند. دکتر شباهنگ کارتدریس دروس حسابداری را از دانشگاه ملی سابق (دانشگاه شهید بهشتی) و مؤسسه عالی حسابداری شروع کردند و پس از انقلاب اسلامی ایران در دانشکده علوم اداری دانشگاه تهران, دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامی (دوره عالی تحقیقات) به تدریس پرداختند. ایشان درحال حاضربه عنوان عضو هیئت علمی و رئیس گروه مدیریت دوره عالی تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی فعالیت داشته و با سمت استادی به تدریس در دوره دکترای مدیریت اشتغال دارند.
دکتر شباهنگ درسال 1351 در زمانی که کتابهای اصول حسابداری به زبان فارسی در ایران انگشت شمار بود, کتاب تئوریهای حسابداری راتالیف کردند. تسلط ایشان به مبحث تئوریهای حسابداری و نیاز مبرم دانشپژوهان دوره دکترای حسابداری به کتابی مرجع دراین مبحث موجب شده است که ایشان تالیف کتاب جدیدی با همین عنوان را در برنامه کار خود قراردهند.
آقای دکتر شباهنگ از سال 1365 همکاری خود را با مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی آغاز کردند که هنوز ادامه دارد. ثمره این همکاری انتشار کتابهای متعدد در زمینه های حسابداری مالی, حسابداری مدیریت, مدیریت مالی و حسابرسی عملکرد بوده است. آثار ارزنده دکتر شباهنگ توجه محافل علمی را به خود جلب کرده و چندین جایزه را به خود اختصاص داده است.
فصلنامه حسابرس سلامتی و موفقیت ایشان را از خداوند منان خواستار است.
سخنان دکتر فضل ا…اکبری در مراسم تجلیل از دکتر رضا شباهنگ
سخن گفتن درباره دکتر شباهنگ هم سهل است و هم ممتنع. سهل است از این دید که صفات برجسته و بارز ایشان- که بسیاری از آنها را به لحاظ همراه بودن, روزانه می بینم- و تالیفات و تحقیقات بسیار ایشان, اشکالی پیش نمی آورد که تعدادی از آنها را بازگو کنم. اما آن چیز که ممتنع اگر نباشد بسیار مشکل است این که, دکتر شباهنگ چه هست و کیست؟ این از توان من ناتوان و از زبان من الکن خارج است.
امروز صبح که ایشان در اینجا صحبت می کردند عوالمی راطی کردم. فکر من- این حافظه لجوج من که گهگاه آرامم نمی گذارد و رنجم می دهد- در مواردی هم نظیر امروز خوشبختانه شادم می کند. حافظه, پَرها زد و خیلی دور رفت. رفت به 56 سال پیش, زمانی که تازه لیسانس گرفته بودم و نزد شادروان سلیمان حییم روی فرهنگ لغت روزی چند ساعت کار می کردم.
56 سال پیش روی آخرین تالیف آن شادروان, کتاب فرهنگ فارسی به انگلیسی یک جلدی, کار می کردیم. وقتی دکتر شباهنگ صحبت می کردند روزی را به یاد آوردم که در فرهنگ, کلمه شباهنگ را نوشتم و جزییات آن روز دقیقاً جلوی چشمم مجسم شد. می گویند: “العلم فی الصغر, کالنقش فی الحجر.” درست است, واقعاً درست است! به آن ایام بازگشتم وآنچه را آنروز گذشت امروز در جلو چشم دیدم. روزی را که فرهنگهای مختلف روی میز گسترده بود و ما باید دنبال معانی لغات می گشتیم. به فرهنگهای مختلف مراجعه کرده بودیم و این طرف و آن طرف به دنبال معنای واژه شباهنگ بودیم. مورنینگ استار (Morning star) درهمه فرهنگها هست، به معنای زهره. صبح زود که برخیزید ستاره زهره را می بینیدکه چگونه بیش از ستاره های دیگر سو می زند و نور می دهد. این یکی از معانی شباهنگ است. معنای دوم بلبل است, نای تینگل (Nightingale). هر دو را در فرهنگ نوشتیم.
بعد سئوالی پیش آمد. سئوال را من پرسیدم که: “خوب, شباهنگ که اضافة مقلوب است و به معنی آهنگشب است؛ ارتباط آن با ستارة صبح چگونه است و درثانی با بلبل چه ارتباطی پیدا می کند؟” این سئوال مقدمه ای شد برای جستجو به دنبال ارتباط این معانی با کلمه شباهنگ و اینکه چگونه شباهنگ می تواند این دو معنا را داشته باشد.
سرانجام یک روز, الآن هم به خاطر ندارم ازکجا, مرحوم حییم این ارتباط راپیدا کرد. ایشان گفت: “وجه تسمیه این است که شباهنگ نوید آهنگِ پایانِ شب را می دهد و بشارت رفتنِ ظلمات و دمیدنِ سپیده را، پس ارتباط آن با زهره روشن است. اما این که با بلبل چه ارتباطی دارد یکی از بهترین اشعار حافظ درتجسم- یعنی سخن گفتن از زبان نباتات, جمادات, پرندگان و غیره باانسان- این ارتباط را روشن می کند:
سحـر بلبـل حکایــت بـاصبــا کــرد
کـه عشق گل بـه مادیدی چه ها کـرد
ازآن رنگ و رخم خون در دل انداخـت
از آن گلشن به خارم مبتــلا کـرد.”
گفت: “بلبل هم در سحر و سپیده دم، آواز می خواند و آغاز روز و پایان شبِ سیاه رانوید می دهد.”
امروز دوستان می بینند که دکتر شباهنگ چه اسم بامسمایی دارد و چه سان این ستاره تابناک بر فرقِ تارکِ حرفـــــه می درخشد و دیدید که چگونه دربیان مطالبی در زمینه تئوری حسابداری بلبل زبانی می کند.
هنگامی که ایشان صحبت می کردند باز این حافظة لجوجِ من تمام دوستان اصفهانی راکه دارم به خاطر آورد. دیدم هیچکس به تسلطِ ایشان نتوانسته این لهجه را شیرینتر کند. تمام آن مواردی راکه لهجه غلظت دارد گرفته و آنجایی راکه به گوش سنگین می آید تعدیل نموده است به طوری که انسان وقتی صحبت ایشان رامی شنود, گاه مردد می شود که ایشان اصفهانی هست یا نیست.
دکتر شباهنگ واقعاً از هرنظر باعث افتخار است. شخصیتی است که از نزدیک ناظر فعالیت شبانه روزی ایشان بوده و هستم؛ تحقیقات و تالیفاتش را خوانده ام و می دانم چه زحماتی کشیده است. امیدوارم که هر روز بیش از پیش موفقیتهایی نصیب ایشان بشود.
کتابشناسی دکتر رضاشباهنگ
- تئوری حسابداری, چاپ سوم, مؤسسه عالی حسابداری,1373
- استفاده از ماشینهای محاسب الکترونیک در مدیریت, مؤسسه عالی حسابداری, 1351
- حسابداری مالی (جلد اول), چاپ ششم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی,1380
- حسابداری مالی (جلد دوم), چاپ ششم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی,1380
- حسابداری صنعتی, (جلد سوم) چاپ هشتم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی,1380 (کارمشترک با عزیز عالی ور)
- استفاده از تکنیکهای آماری در حسابرسی, چاپ دوم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1374 ( مورد تقدیر در نهمین دوره کتاب سال 1370)
- راهنمای بکارگیری اصول پذیرفته شده حسابداری, مارتین ای میلر, چاپ دوم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی سازمان حسابرسی,1377
- حسابرسی عملکرد مدیریت, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی سازمان حسابرسی, 1373 (مورد تقدیر در سیزدهمین دوره کتاب سال 1375)
- مدیریت مالی (جلد اول), چاپ سوم، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1375
- مدیریت مالی (جلد دوم), مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1374
- حسابداری پیشرفته ـ صورتهای مالی تلفیقی (جلد اول), چاپ دوم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی سازمان حسابرسی, 1379 (مورد تقدیر در هفدهمین دوره کتاب سال 1378)
- حسابداری مدیریت (با تجدیدنظر کامل), چاپ ششم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1378
- حسابداری پیشرفته (جلد دوم), مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی,
- جامعیت گزارشهای سالانه و ویژگیهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران، بررسیهای حسابداری، زمستان 1376
- مدیریت استراتژیک و ایده های نوین حسابداری مدیریت، حسابرس، بهار 1377
- صورتهای مالی میاندوره ای در بورس اوراق بهادار، حسابرس، زمستان 1377
- ضوابط قیمت گذاری کالاها، آوند، آبان 1378
- مقدمه ای بر مبانی نظری حسابداری مدیریت، حسابرس، اسفند 1379
- در جستجوی واقعیت، حسابدار، اسفند 80
- در جستجوی واقعیت، حسابدار، اردیبهشت 1381
- منبع: فصلنامه حسابرس