معضلي به نام تنبلی اجتماعی

اشاره: اسلام به کار و تلاش ارزش بسیار والایی داده است، به گونه ای که کار کردن را از بزرگ ترین عبادت ها و وسیله ای برای تقرب به پروردگار شمرده است. قرآن كريم کارکردن را با ارزش می داند و می فرماید: «نیست برای انسان، مگر بازتاب عمل و واکنش کارش ». (نجم:40) از سوی دیگر بی کاری و تن آسایی صفاتی هستند که در ادبیات دینی، با نفرت و نکوهش از آنها یاد شده است. در اسلام کار به عنوان یک دستور دینی واجب است. در روایتی از پیامبر اعظم(ص) آمده است: «تلاش در جهت کسب روزی حلال، بر هر زن و مرد مسلمان واجب است»

تنبلي اجتماعي
در بين مسائل اجتماعي و مشخصه‌هایی که کم و بیش، از آنها با عنوان آسیب‌های فرهنگی و یا اجتماعی یاد میشود، خصوصیتی اخلاقی را مشاهده می‌کنیم که به اعتقاد برخی از صاحب‌نظران، بسیاری از ویژگی‌های نامطلوب ما بر روی آن سوار شده است و در فرهنگ و خصلت جمعی ما ریشه دارد. این خصوصیت اخلاقی، تنبلی اجتماعی است که بسیاری از عادات فرهنگی و صفات اجتماعی ما از آن مایه می‌گیرند و تغذیه می‌کنند. آنچه روشن است «تنبلی اجتماعی» یکی از مهمترین ویژگی‌های رفتاری ناپسند ایرانیان است. این مساله بویژه در عدم تمایل به درس خواندن در مدارس و دانشگاه‌ها، و در کار اداری کارمندان، و در میزان بالای تماشای تلویزیون در ایران به جای کتابخوانی، در تمایل زیاد به استخدام در دستگاه دولتی و عدم تمایل برای کسب تخصص و مهارت و کارآفرینی، در وجود تعطیلی هاي فراوان سالانه، در پدیده‌ای به نام بین التعطیلین، و در موارد فراوان دیگر موجود است. همین شیوع و گستردگی آسیب‌های اجتماعی «تنبلی اجتماعی» نشان از اهمیت ریشه یابی و تبیین دقیق این خصلت فرهنگی ایرانیان است.
تنبلی و انواع آن درجامعه
تنبلی تمدید یا اطاله وضعیت فعلی و عدم تمایل به تغییر رفتار یا وضعیت که نوعی رخوت و رکود است. تنبلي دو حالت دارد: تنبلي فردي و تنبلي اجتماعي. تنبلي فردي حالتي است که فرد ميان دو انتخاب مخير مي‎شود، يکي لذت آني و ديگري نفعي شخصي در آينده که براي کسب آن نفع، بايد از اين لذت گذشت. انتخاب کردن و نيز علم به زيان‎آور بودن انتخاب لذت فعلي و سودمند بودن نفع آينده، ابعاد مهم تنبلي هستند. انتخاب در اين‎جا به معناي آن است که يک کنشگر عاقل، به‎صورت نسبي از مزايا و معايب هر دو گزينه آگاه است، يعني مي‎داند که الان چه مي‎کند و مي‎داند که انتخاب لذت آني در زمان حال، چه زياني براي فرد در آينده دارد، و با علم به اين دو گزينه، «انتخاب» مي‎کند.
نوع ديگر تنبلي، تنبلي اجتماعي است. تنبلي اجتماعي گاه محصول تنبلي افراد جامعه و برآيند تنبلي آن‎ها است. يعني وقتي جمع کثيري از افراد، بي‎عمل و لذت‎طلب هستند، در سطح جامعه نيز اين فرآيند مشاهده مي‎شود. اين نوع از تنبلي‏، پيامدهاي متعدد دارد. پايين بودن سطح بهره‎وري اداري، عدم اقبال به‎کار طولاني‎مدت و سخت و بين التعطيلين، از اين نمونه است. اما بعد ديگر تنبلي اجتماعي، حالتي است که افراد سطح فردي رفتاري نسبتا مطلوب دارند، اما اين رفتار در سطح جمعي به نتيجه مطلوب منتج نمي‎شود كه دليل آن‎هم ناهماهنگي در سطح نهادهاي اجتماعي است.
نگاهي به عوامل ايجاد تنبلي اجتماعي
برخي از کارشناسان معتقدند بسياري از رفتارهاي نامناسب اجتماعي ما بر جريان تنبلي اجتماعي حرکت مي کند . يکي از حوزه هاي جدي اين رفتار، حوزه روابط کار است. موضوع کار به عنوان منبع امرار معاش و کسب درآمد و رفاه از يک سو و از طرف ديگر پرورش روحيه خودباوري، اميد به آينده و اعتماد به نفس از طرف ديگر، يکي از مهم ترين نيازمندي انسان را تشکيل مي دهد. با اين حال اين غذاي روح و تعالي بخش وجدان انساني، برخي مواقع به سوهان روحي بدل مي شود که عامل را از عمل بيزار مي کند. اين بيزاري و بي ميلي نسبت به کار و تصوراتي که در اطراف آن پديدار مي شود، موجب تنبلي اجتماعي در حيطه روابط کار است. اما علت اين گريز از کار چيست؟
بدون شک نياز ها و توقعات دروني انسان بر محيط اطراف او تأثير گذارند. کنش‌هاي دروني، انسان را به سوي خواسته هايش هدايت مي‌کند. کار يکي از عرصه‌هاي بروز اين کنش هاي دروني است. افراد موفق کساني هستند که کار و شغل خود را از روي رغبت بر مي گزينند و اين اصل در کنار ويژگي مهم تلاش و پشتکار، که ريشه اي انکار ناشدني در علاقه دارد، مي‌تواند دروازه هاي موفقيت را به روي فرد باز کند.کسب ثروت بدون تلاش و کوشش رويايي است که در برخي جوامع به دلايل متنوع گسترش يافته است. اين دلايل بيشتر حول چند محور گردش مي کنند. منابع ملي، غارت ديگران و طرح هاي استعماري و نهايتاً بيماري هاي اقتصادي از جمله مهمترين دلايل به وجود آمدن. تنبلي اجتماعي هستند.
گاهي شخص به کار مورد نظر خود دست پيدا مي‌کند اما عوامل بيروني منجر به بروز افسردگي و دلزدگي شخص نسبت به کار وتنبلي در آن مي شوند. تصورش را بکنيد که با شور و شوق، هر روز به سر کاري مي‌رويد که به آن علاقه داريد و اميدواريد آينده جذابي را براي‌تان رقم زند ، اما بعد از گذشت مدتي شاهد درجا زدن خودتان هستيد، مدير به ابتکار و خلاقيت و تلاش شما بهايي نمي دهد و شما در برابر بوروکراسي خشک و نامتعارف اطراف‌تان، اندک اندک به حاشيه رانده مي‌شويد و يکنواختي به سراغ شما مي‌آيد، امري که دروازه دلزدگي و عدم رغبت به شغل و تنبلي است.
يکي ديگر از اين عوامل بيروني که در منظر برخي کارشناسان حتي باعث بروز ضعف‌ها و بيماري هاري رواني نظير افسردگي در ميان طيف شاغلين محسوب مي شود، تحمل يک فرودست به عنوان فرادست در محيط کار است . اين امر به وضوح حتي در همان ابتداي کار براي شما نوعي سرخوردگي ايجاد خواهد کرد که در نهايت به شدت از راندمان کاري شما خواهد کاست و تنبلي شما در پرداختن به شغل مورد نظر را رقم خواهد زد. برخي آفت تکرار را از عوامل بروز تنبلي در کار مي دانند. به اين معني که فرد شاغل مدت هاي متمادي در محيطي مشغول به کار باشد تکرار وظايف او را مبدل به ماشيني خواهد کرد که تنها به صورت روتين اقدام به اجراي دستورالعمل هاي خاصي مي کند
راه چاره در چيست؟
ایران بعد از کشورهای عربی و آفریقایی رتبه سوم تنبلی در جهان را دارد.بنابراین تنبلی اجتماعی نه تنها یک نارسایی بسیار مهم اجتماعی است بلکه یک معضل مديریتی نیز در ایران قلمداد می شود که سال های طولانی ست کارشناسان و متخصصان و استادان مدیریت نتوانسته اند برای آن راه حلی پیدا کنند. با این وجود بيش از همه اصلاح مديريت به عنوان ابزاري مناسب براي ارتقاء کيفيت کار در جامعه به چشم مي آيد. مديريت مناسب قادر است توانايي هاي کارمند و کارگر را تشخيص دهد و همچون يک مربي فوتبال او را در پستي به کار گيرد که بيشترين کمک را به هم تيمي هايش برساند. مديريت مطلوب قادر است افراد کاردان ولايق را به عنوان مسئول کساني که از مهارت کمتري برخوردارند قرار دهد، چنين شرايطي اطاعت از مافوق را براي شاغل ممکن تر و قابل تحمل تر خواهد کرد. اين مديريت صحيح است که مي تواند تشويق و تنبيه را در موارد لازم به کار گيرد و با ارتقاء و يا پاداش کارمند و کارگر را نسبت به نوع ر فتار مناسب دلگرم و از خطرات ناشي از کاهلي بيم دهد. اين مديريت مناسب در سطح کلان با تصويب و البته اجراي قوانين مناسب مي تواند شاخص هاي دستمزد را به واقعي بودن نزديک کند و با کنترل زياده خواهي هاي اقتصادي برخي که به نوعي عامل ايجاد بيماري در اقتصاد و روان جامعه هستند، مسير حرکت براي کسب ثروت را در منظر جامعه، تلاش و کوشش صادقانه در کار و شغل مناسب ترسيم کند.
سخن پاياني
در ادبیات اسلامی، بخشی از عزت نفس، در گرو کار و تلاش و پرهيز از تنبلي است. کار کردن، موجب می شود انسان به کمک دیگران امید نبندد و دست تکدی و نیاز به سوی این و آن دراز نکند. انسان باید بکوشد با کار و حرفه ای مخارج زندگی خود و خانواده اش را تأمین کند و اسیر محبت و منت دیگران نشود. شایدبه همین سبب است که امام علی(ع)در وصیتی به فرزندش امام حسن(ع)فرموده است: اگر می خواهی آزاد باشی و حریت داشته باشی، مانند بندگان و غلامان زحمت بکش و کار کن. امید و آرزوی خود را از مال جمیع انسان ها قطع کن، هرگز چشم طمع به مال و ثروت و اندوخته دیگران نداشته باش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *