اگر خاطر شریفتان مکدر نشود میخواهم شما را ببرم به زمانی که دولتی از جنس مهر و عدالت برای جلوگیری از هرز سرمایهی ملی و ایضاً اجرای عدالت در توزیع یارانهها، به اندازه قابل توجهی هزینههای انرژی، آب، گاز، برق، نان و… را افزایش داد و بجای آن مبلغی را به صورت ماهیانه به حساب کلیه ایرانیان داخل و خارج کشور واریز کرد. بر این اساس قرار بود نتیجهی طرح هدفمندی یارانهها این باشد؛
افرادی که مصرف بیشتری مینمایند هزینههایشان از سهم یارانهی دیگران و جیب سایر مردم تأمین نشود؛ و خودشان هزینهی بیشتری پرداخت نمایند و از این طریق عدالت اقتصادی برقرار گردد. هر چقدر در همان زمان بسیاری از عقلا و صاحب نظران (از جمله همین آقای دکتر توکلی الف) بارها تذکر دادند که این شیوهی پرداخت یارانه نه تنها عادلانه نیست بلکه بیشتر باعث اجحاف در حق کم درآمدها و ضعفای اقتصادی میشود به گوش کسی از مسئولین وقت نرفت که نرفت…
ماههای اول پرداخت یارانه با پولهای ذخیره شدهی خزانه و یا تأمین از منابعی که خیلی هم وجههی قانونی نداشت سپری شد ولی دیری نپایید که خوش خوشان پرداختهای دولت به پایان رسید و افتاد مشکلها…!
پرداخت بی حساب کتاب و بدون برنامهی این چنینی سبب شد دولت با مشکلات عدیده ای در تأمین هزینههای این امر مواجه شود. از آن زمان به بعد سالیانه هزینههای مختلف آب، برق، نان، گاز، تلفن، بنزین و سایر مواردی از این دست روز به روز به صورت نجومی افزایش پیدا کرد ولی در یارانهی پرداختی دولت هیچ گونه تغییری رخ نداد. حتی دولت جدید هم نتوانست توفیق آن چنانی در حذف پردرآمدها داشته باشد و گامی در جهت اجرای عدالت بردارد.
حالا تصور بفرمایید با این اوضاع چه بلایی سر اقشار کم درآمد جامعه آمده است؟ از این طرف حتی اگر خانه نباشند و یا در تاریکی زمان را سپری کنند باید کلی هزینهی برق و سایر اقلام را پرداخت نمایند و از طرف دیگر روز به روز ارزش یارانهی دولتی کاهش مییابد و عملاً کمکی برای هزینههای آنها در دراز مدت محسوب نمیشود.
یک حساب سرانگشتی برای شناخت دقیق اثرات این امر کافیست. بندهی کارگر، کارمند و یا فردی از اقشار کم درآمد جامعه طی چند سال اخیر درآمدمان بسیار محدود افزایش پیدا کرده است (در این بین تکلیف بیکارها و یا صاحبان مشاغلی که به دلیل تحریم و یا سایر مشکلات اقتصادی درآمدهایشان کمتر هم شده روشن است) اما در همین زمان مثلاً بنزینی که لیتری ۱۰۰ تومان برایش هزینه پرداخت میکردم لیتری ۱۰۰۰ تومان شده است. آرام آرام یک نان و پنیر ساده هم با قیمت هزار تومانی نان و پنیر چند هزار تومانی تنها سهم سفرهی اعیان خواهد شد.
شکی نیست هدفمندی یارانهها با توجه به شرایط مصرف انرژی و بی عدالتی حاکم در شیوهی پرداخت یارانهها در گذشته امری مهم و حیاتی بود اما اجرای ناصحیح آن مشکلات اقتصادی کشور و فاصلهی طبقاتی را بیشتر میکند.
یکی از رفقا که کارگر ساده ای در یک شرکت غیردولتی است را دیدم. از من سؤال کرد: «چرا ما تمام نمیشویم؟!»
گفتم: متوجه سوالت نمیشوم. پاسخ داد: حقوق و مزایای ما طی این چند سال خیلی ناچیز افزایش پیدا کرده است ولی قیمتها سرسام آور بالا رفته، مثلاً همین بنزین طی چند سال اخیر ده برابر شده است با این اوضاع من و امثال من باید یک روز تمام شویم…
تا آمدم برایش توضیح دهم خودش بلافاصله پاسخ داد: خودم فهمیدم داریم از نیازهایمان میگذریم… حتی نیازهای اساسی…
در پایان ذکر یک نکته خالی از لطف نیست. این اعلام خبر تک نرخی شدن بنزین آن هم در ایام شادمانی جشن سوم خرداد و بدون اطلاع رسانی قبلی اصلاً به مذاق مردم خوش نیامد. سری به رسانهها و شبکههای اجتماعی بزنید تا با چشم خودتان ببینید…
روز سوم خرداد ۹۴؛ من و خبر بنزین تک نرخی همین الان یهویی!
کد مطلب: 274204
عنوان: حکایت ما و یارانه و تورم؛
موضوع: من و بنزین آزاد همین الان یهویی
نویسنده: مهدی یاراحمدی خراسانی، 12 خرداد 94
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۴۱
عجب حکایتی شده است حکایت ما و یارانه و تورم…