نظریه انتظار

بر اساس این نظریه، انگیزه هر عمل، و علت بروز هر رفتار خاص تحت تأثیر موارد ذیل معین می شود:
الف) انتظار افراد از نتایج (پاداش یا تنبیه) حاصل از یک رفتار معین (انتظار قبولی در آزمون در نتیجه درس خواندن)؛
ب) جذابیت آن نتایج در ارضاء نیازهای افراد مذکور (میزان مطلوبیت قبولی در آزمون برای فرد)؛
ج) اعتقاد به امکانپذیری تحقق نتیجه (اعتقاد به اینکه حتماً از طریق مطالعه می توان قبول شد).
بنابر این انگیزش نتیجه ادراکی است که با مقایسه آنچه افراد انتظار کسب آن را دارند و آنچه واقعاً بدست می آورند، برایشان حاصل می شود. طبق این نظریه افراد هنگامی اقدام به عمل می کنند که هم احتمال دستیابی به نتیجه مطلوب وجود داشته باشد و هم نتیجه مذکور به اندازه کافی انگیزنده و مشوق آنها باشد؛ به این ترتیب هنگامی که احتمال کسب نتیجه مطلوب از رفتار مورد نظر کم است و جذابیت نتیجه مورد نظر نیز ناچیز است، احتمال انتخاب آن رفتار کاهش می یابد. بنابر این انگیزه انجام کار، به “نتیجه مورد انتظار” و “جذابیت آن نتیجه” بستگی دارد.
انگیزش افراد تابعی است از “جذابیت نتایج” و “اعتقاد به اینکه کوشش فرد به انجام کار منجر می شود” و “انجام کار به نتیجه مطلوب ختم می شود”. مفهوم “جذابیت نتایج” بر شدت نیازی که به وسیله این نتایج برآورده می گردد، دلالت دارد. بنابر این نظریه، میزان تلاش افراد از طریق رابطه ذیل قابل محاسبه است:
M = ( E ® P ) ´ å [ ( P ® O ) ´ V ]
میزان تلاش و کوشش M =
میزان اعتقاد به اینکه تلاشها به انجام کار منجر خواهد شد = ( E ® P )
میزان اعتقاد به اینکه انجام کار به نتیجه مطلوب می انجامد = ( P ® O )
میزان جذابیت نتیجه = V
استفاده از نماد å بر احتمال اقدام فرد از طرق گوناگون برای رسیدن به نتایج گوناگون دلالت دارد. بنا بر رابطه فوق، میزان تلاش تابع احتمال انجام کار، احتمال تحقق هدف، و درصد مطلوبیت و جذابیت نتیجه است. بنابر این عملکرد تابعی از انگیزش، توانایی، و تلاش است. همچنین رضایت، تابعی از “نتایج کسب شده” و “تصوری که فرد از میزان رعایت عدالت و انصاف در سازمان دارد” محسوب می شود.
پاداشها بر دو نوعند: پاداشهای درونی  و پاداشهای خارجی. برای مثال، پاداشهای درونی شامل مواردی نظیر چالشی بودن کار، تشخیص و احساس هویت به موجب انجام کار، و پیشرفت علمی در حین انجام کار می شود؛ در حالی که پاداشهای خارجی مواردی نظیر پول، مقام و موقعیت را در بر می گیرد.
علاوه بر موارد فوق، قضاوت افراد در میزان عادلانه بودن رفتار سازمانت با کارکنان حائز اهمیت فراوان است. یعنی اگر فرد احساس کند که رفتار سازمان با وی با رفتار سازمان با سایر کارکنان برابر است، پاداش دریافتی را منصفانه قلمداد می کند.
نکته دیگر آن است که در نتیجه ارضاء نیازها، اعتقاد به مثمر ثمر بودن کوششها، از حیث “منجر شدن کوشش به نتیجه جذاب” تقویت می شود و بدین ترتیب انگیزه فرد برای کوششهای بعدی را تحت تأثیر قرار می دهد. استمرار فعالیت این چرخه بازخور، بتدریج موجب بهبود کیفیت عملکرد می شود. مدیران اجرایی باید توجه کنند که سیستم پاداش باید متناسب با “اهداف کارکنان” و “توان و تمایل” آنها طراحی شود.

 
Vroom’s Expectancy Theory of Motivation

 

This theory of motivation was put forward by Victor Vroom. It examines motivation from the perspective of why people choose to follow a particular course of action.

Vroom introduces three variables which he calls Valence, Expectancy and Instrumentality.

Valence is the importance that the individual places upon the expected outcome of a situation.

Expectancy is the belief that output from the individual and the success of the situation are linked, e.g. if I work harder then this will be better.

Instrumentality is the belief that the success of the situation is linked to the expected outcome of the situation, e.g. it’s gone really well, so I’d expect praise

At first glance this theory would seem most applicable to a traditional-attitude work situation where how motivated the employee is depends on whether they want the reward on offer for doing a good job and whether they believe more effort will lead to that reward.

However, it could equally apply to any situation where someone does something because they expect a certain outcome. For example, I recycle paper because I think it’s important to conserve resources and take a stand on environmental issues (valence); I think that the more effort I put into recycling the more paper I will recycle (expectancy); and I think that the more paper I recycle then less resources will be used (instrumentality)

Thus, this theory of motivation is not about self-interest in rewards but about the associations people make towards expected outcomes and the contribution they feel they can make towards those outcomes.

I like it because it allows for non-motivation, or simply for someone to be unmotivated. It questions the assumption that people know or feel that action leads to result. For many people action does not lead to desired result in their lives, so it is critical for any theory to take this into account.

Other theories, in my opinion, do not allow for the same degree of individuality between people. This model takes into account individual perceptions and thus personal histories, allowing a richness of response not obvious in Maslow or McClelland.

Expectancy theory could also be overlaid over another theory (e.g. Maslow). Maslow describes which outcomes people are motivated by and Vroom describes whether they will act based upon their experience and expectations.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *