همچون برادران يوسف نباشيم!

تا اين که چند روز قبل خواسته يا از روي اجبار بي خيال محدوديتي که براي خودم ايجاد کرده بودم شده و از يک بخش خبري سيما پيگير اوضاع و احوال گرديدم. شروع اخبار از حضور دلال ها در بازار ارز و صعود قيمت دلار به بيش از 15 هزار تومان و همچنين سکه تا نزديک پنج ميليون تومان حکايت داشت. بعد از اين خبر فرح بخش نوبت به ثبت نام چند ميليوني براي خودروهاي ثبت نامي سايپا در عدم حضور دستگاه هاي نظارتي و فقدان شفافيت فرآيند ثبت نام رسيد. اين را هم در ذهنم مرور کردم که واقعاً چه جرياني حاکم شده که مردم براي خريد پرايد 40 ميليون توماني!! صف مي کشند و جالب اين که فرآيند به گونه اي است که نه تنها اين محصولات را به چند برابر قيمت واقعي آن نمي توانند بخرند بلکه دستي بالاتر از آن ها همين را هم مي قاپد و اجازه نمي دهد به دست مردم برسد! سپس نوبت به احتکار رسيد. از ملزومات اوليه  مردم بگيريد تا محصولات صنعتي و از همه بدتر پوشک! التماس گمرک به برندهاي مشهور پوشک براي ترخيص محصولات‌شان و استنکاف آن ها. 
هنوز داشتم در ذهن اين خبر را هضم مي کردم که شهردار تهران در صفحه تلويزيون و بخش خبري مربوطه ظاهر شد و در ارتباط با بحث خودسوزي يک شهروند سخن گرفت. بعد از آن هم فرد بيماري که داستاني ساختگي را ايجاد کرده و فيلمش را پخش نموده راجع به تيغ زدن گوش يک بچه توسط مأموران شهرداري صحبت کرد و اعتراف به اين که چرا همچنين دروغ پردازي بزرگي را انجام داده است. همه  اين ها به کنار تا خبر بعدي که صحبت از کم فروشي بود. گزارشگر وزن روي بسته بندي محصولات را براي مردم مي خواند و سپس در مقابل دوربين آن را وزن مي کرد و هر کدام کلي وزن واقعي اش کمتر از وزن ادعايي بوده و به بياني ديگر کم فروشي ناجوانمردانه! خبر بعدي هم معاون رئيس جمهور سابق و عربده کشي در دادگاه و اتهام هاي رنگارنگ به علاوه ي دادگاه هاي پشت سر همِ بحران آفرينانِ حوزه هاي ارزي و مالي و موبايل. 
بعد هم خبري از داغ هاي مجازي و داوري که وقيحانه اعتراف کرده است چند سال قبل بخاطر فحاشي هواداران يک تيم عامدانه عليه آن قضاوت کرده و حق را زير پا نهاده است. و حسن ختام اخبار هم ملي پوش دو و ميداني که فدراسيون به بهانه  رکورد پايين اش او را به مسابقات آسيايي اعزام نکرده و برنده  مدال طلاي اين مسابقات از او رکورد کمتري داشته و قهرمان کشور ادعا مي کند که اين عدم اعزام مغرضانه بوده است. خب حال شما خود حديث مفصل بخوانيد از اين مجمل! اين همه مقدمه  طولاني گفتم تا به اين نقطه از کلام برسم که واقعاً ما چه بلايي سر خودمان مي آوريم؟ در اين که بي کفايتي هاي مديريتي و فساد مالي و اداري زيادي در کشور وجود دارد شکي نيست. از وقاحت چند سال اخير بانک مرکزي در جريان سپرده هاي موسسات مالي اعتباري بگيريد تا تيم مديريتي جديد که نتوانست اين امر را کنترل کند. فساد برخي مديران صنعتي و خودروهاي وارداتي و اختلاس هاي رنگارنگ هم در جاي خود مهم و قابل بحث است. ولي خواستم بگويم مسئول و مردم فرقي ندارد به هر حال همه  ما ايراني هستيم و بدي و کاستي هر يک از ما به حساب ديگري هم نوشته مي شود  يا اينکه مثلاً آيا بي قانوني، سوء استفاده و سوء مديريت چند مقام مسئول مجوزي براي مردم مي شود که به هم ظلم کنند. اگر اوضاع سخت است بايد بيشتر از هم حمايت کنيم نه اين که هر کسي به هر جوري که مي تواند دمار از روزگار مردم در بيارود. آيا بي کفايتي برخي مسئولان مجوز کم فروشي، احتکار، گران فروشي در بازار سياه نمايي و هوچي گري در فضاي مجازي مي شود. کمي دقت کنيد به بخش هاي مختلف خبري و جرايد و رسانه ها تا با چشمانتان ببينيد که در کنار اين همه بي کفايتي مديريتي و فسادهاي رنگارنگ موجود برخي از ما مردم هم چه بلايي داريم سر هم مي آوريم. اگر فسادي وجود دارد مردم بايد با وحدت عمل و نظر به اصلاح آن بپردازند نه اينکه بدين شکل هر کسي به هر شکلي که مي تواند به ديگري اجحاف کند. تاريخ جمهوري اسلامي نشان داده است که هر گاه در کشور انحرافات اينچنيني از جنس فسادهاي مالي، اداري و سياسي، تشريفات، تجمل گرايي، سوء استفاده ها و … در برخي از مسئولين رخ داده است مردم با رفتار و وحدت خود در يک دوره  زماني نسبت به حذف آن فرد و همچنين اصلاح و تغيير روند جاري نقش آفريني نموده اند. الان هم همان زمان است. مردم شريف و صبور! وقت آن رسيده دوباره با هم مهربان و يکدل باشيم و اين دوره  سخت را با وحدت و رفتار مناسب به نهايت برسانيم. يعني اينکه با هم همچون يوسف باشيم نه برادرانش. از طرف ديگر مسئولان هم بايد همراه مردم باشند. به شرط حفظ اصول از سوي مردم هيچ مقامي نمي تواند در برابر آن ها بايستد و شک نکنيد اين دوران هم به سلامت مي گذرد. علاوه براين مسئولان دولت، قوه قضائيه و مجلس هم وظيفه دارند مطابق توصيه هاي رهبري عمل نموده و امروز که دشمن بيش از هر زماني مصمم به براندازي نظام و جنگ هايي شايد به مراتب بدتر ازکه جنگ نظامي است وحدت عمل و سلامت خود را حفظ نموده و اولويت هاي کشور را بشناسند. خصوصاً مجلس که قرار است به عنوان عصاره ي فضائل ملت باشد بايد رفتاري به دور از دسته بندي هاي سياسي و جناحي بر انگيزد و خارج از فضاي سلايق خود اولويت هاي کشور را بهتر شناخته و نسبت به آن چه مصالح و منافع مردم در آن است اقدام کند. که اگر چنين باشد مثلاً شايد ديگر در اين شرايط استيضاح وزير آموزش و پرورش در دستور کار قرار نگيرد. آقايان مسئول! دولت مردان و نمايندگان مجلس! فراموش نکنيد که اين امانت و يادگار جمهوري اسلامي، ولايت فقيه و پايداري و همراهي مردم مسئوليت عظيمي است برگردن شما که بدون شک روزي در برابر دادگاه عدل الهي براي يکايک تصميمات و رفتار خود و اعضاي خانواده هايتان مي بايست پاسخ هاي مفصل و دقيقي ارائه دهيد. خصوصاً در اين نقطه عطف تاريخي که نياز به درايت بيشتري داريد. خداوند پسر سابق سفير ايران در ونزوئلا را …. بماند!

 
منبع: روزنامه رسالت مورخ دوشنبه 19 شهریور 1397 شماره 9308
 
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *