وقتی پته زندگی روی آب است

شخص قابل اعتمادی نیست، می ترسم به او حرفی بزنم آن وقت همه دنیا مي فهمند، حرف در دهانش نمی ماند و…. تا کنون بارها و بارها این جمله ها را از اطرافیان خود درباره اشخاصی شنیده ایم. اشخاصی که یک رفتار و عادت نادرستشان موجب سلب اعتماد دیگران از آنان می شود و آن رفتار اشتباه چیزی نیست جز عدم رازداری! همه ما در زندگی خود رازهایی داریم که مایل به افشای آنها نیستیم و می کوشیم تا پنهان بمانند. گاه این رازها موضوعات مثبت و گاهی هم منفی هستند اما می دانیم که افشای آن به هر دلیلی موجب ایجاد تاثیرات منفی برای زندگی فردی و اجتماعی خود و یا حتی دیگران می شود. اما رازداری چیست و چگونه حاصل می شود؟ روان شناسان رازداری را مخفی ساختن عمدی اطلاعات از دیگران تعریف کرده اند که دارای سه ویژگی اجتماعی بودن، آگاهانه و فعالانه بودن است. پس به واسطه این معنا رازداری پدیده ای اجتماعی است که توسط آن اطلاعات خاصی به صورت آگاهانه و خودخواسته از افرادی مخفی می ماند. ایجاد صفت رازداری در هرشخصی امکان پذیر است اما با توجه به جنسیت شخص، محیطی که در آن پرورش یافته و خصوصیات اخلاقی وی متفاوت است. به طور کلی خانم ها کمتر از اقایان رازدار هستند بخصوص در مسائل خانوادگی که برایشان رخ می دهد، و آن هم به دلیل زودرنجی و روحیه لطیف آنهاست که نمی توانند ناراحتی خود را از دیگران پوشیده نگاه دارند.اگر هم شخص از کودکی در خانواده ای پرورش پیدا کرده که نسبت به رازداری سخت گیر نبوده اند واین شخص هروقت مطلبی را که به هر دلیلی از آن اطلاع داشته در جمع های خانوادگی بیان کرده اما مورد سرزنش واقع نشده است نمی تواند معنای رازداری در امور فردی و اجتماعی را درک کند. بنابراین رازداری را می توان مهارتی دانست که با تمرین بدست می اید و موجب حفظ شخص و اطرافیان او از خطرات کوچک و بزرگ می شود. 
نخستین آسیب درعدم رازداري متوجه خود فرد است.زندگی در محیط های اجتماعی که از خانواده شروع می شود برای بقا و پیشرفت نیازبه اعتماد دارد.اما شخصی که نمی تواند رازی را نزد خود مخفی نگاه دارد همواره از این اعتماد نسبت به خودش محروم است و در نتیجه هیچگاه طرف مشورت کسی قرار نمی گیرد. تا کنون چندین بار پیش آمده که کارمهمی را قرار است انجام دهیم اما اطلاع یافتن برخی افراد که حتی در مخیله مان هم نمی گنجیده باعث شده که آن کار با شکست روبرو شود و هنگامی که جستجو کرده ایم متوجه شدیم که مطلبی را درخصوص آن کار به شخصی گفته ایم و آن مطلب انقدر دهان به دهان چرخیده تا درست به گوش افرادی رسیده است که نباید از ان مطلع می شدند؛ ان هم با اغراق های بسیار زیاد و به قول معروف پیازداغ اضافه! گاهی افشای یک مسأله به ظاهر کوچک موجب ایجاد معضلات بزرگ و حتی بازی با آبرو و سرنوشت دیگران می شود. درپایان باید گفت در زندگی اجتماعی امروز که هر سخن به راحتی با انواع وسایل ارتباطی منتقل می شود و در هربار انتقال هم اطلاعاتی مازاد بر آن افزوده می شود به منظور زندگی آسوده تر و کمک به پیشرفت خود و دیگران لازم است از گفتن برخی حرفها هیزیم كنيم.نکند از ان دسته افرادی باشیم که وقتی حرفی را به ما می زنند قبل از ان بارها تاکید کنند که«مبادا به کسی بگویی»!
http://www.khorasannews.com/Page.aspx?pageid=16&type=1&year=1391&month=9&day=9

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *