کارآفرینی، خلاقیت، نوآوری

خلاصه كتاب: تعریف کارآفرینی: کار آفرینی فرایندی از ارائه اندیشه های تازه و نو، بهره گیری از امکانات و فرصت های موجود با تکیه بر دانش، پیشه و کار مربوط به آن و پذیرش خطر است. یک کار آفرین به منظور تحقق ایده اش عوامل مورد نیاز مانند: زمین، نیروی کار، مواد مصرفی و سرمایه را فراهم آورده و با استفاده از قدرت تصمیم گیری، مهارت ها و استعدادهای فردی اش در طراحی، سازمان دهی، راه اندازی و مدیریت واحد جدید، ایده اش را تحقق ساخته و از این راه به کسب درآمد می پردازد.
سرشناسنامه:         مطهری، علی، 1365 –
عنوان و نام پدیدآور:    کارآفرینی، خلاقیت، نوآوری/گردآورنده علی مطهری
مشخصات نشر:        تهران، آزادمهر، 1386
مشخصات ظاهری:        168 ص.
شابک    :            1-48-8477-964-978
وضعیت فهرست نویسی:    فیپا
یادداشت:            کتابنامه:ص.(167}-178
موضوع:            کازآفرینی
موضوع:            خلاقیت در کسب و کار—مدیریت
موضوع:            موفقیت در کسب و کار
موضوع:            مدیریت—نوآوری
رده بندی کنگره:        1386 .ک 65م/615 HB
رده بندی دیویی:        421/615
شماره کتابشناسی ملی:    1169573

تعریف کارآفرینی
کار آفرینی فرایندی از ارائه اندیشه های تازه و نو، بهره گیری از امکانات و فرصت های موجود با تکیه بر دانش، پیشه و کار مربوط به آن و پذیرش خطر است. یک کار آفرین به منظور تحقق ایده اش عوامل مورد نیاز مانند: زمین، نیروی کار، مواد مصرفی و سرمایه را فراهم آورده و با استفاده از قدرت تصمیم گیری، مهارت ها و استعدادهای فردی اش در طراحی، سازمان دهی، راه اندازی و مدیریت واحد جدید، ایده اش را تحقق ساخته و از این راه به کسب درآمد می پردازد.
کارآفرین سرمایه دار نیست ولی قادر است از سرمایه های راکد به خوبی استفاده کند. همچنین او ممکن است مخترع، عالم، متخصص و هنر دیگران را داشته باشد.
آقای «جفری تمونز» اعتقاد دارد کارآفرین از هیچ، یک چیز ارزشمند فراهم می کند.
«بیل گیدز» می گوید: بیشترین راه حل ها در جای دیگری کشف می شود که باید آنها را شناسایی و از حوزه ی کشفشان به حوزه ی خودمان انتقال دهیم؛ این همان کارآفرینی است.
کار آفرینی به دو صورت انجام می گیرد:
1- کارآفرینی فردی    2- کارآفرینی گروهی (شرکتی، اجتماعی)
کارآفرینی فردی خود به دو دسته تقسیم می شود:
1- مستقل        2- سازمانی
در کارآفرینی مستقل، استقلال طلبی و رضایتمندی کامل بوجود می آید. کارآفرین مستقل کسی است که فرصت ها را کشف می کند و تقاضاها را پیش بینی می نماید و خظاهای ناشی از نوسانات را بر عهده می گیرد و در فرآین تولید عامل سازماندهی و مسئول تصمیم هایی از قبیل چه تولید شود، چقدر تولید شود، و یا با چه روشی تولید شود، می باشد.
در کارآفرینی سازمانی، یک فرد با حمایت یک سازمان اقدام به کارآفرینی می کند.
کارآفرینی گروهی شرکتی: در این شکل از کارآفرینی مجموعه ای از افراد با تامل با یکدیگر اقدام به کارآفرینی می کنند. شرکت خودکارآفرین است، نسبت به تغییرات منعطف می باشد، در این سازمانها استعداد و ایده های کارکنان سرمایه ی اصلی سازمان است.
ویژگی های کارآفرینان
آینده نگر بودن و داشتن چشم انداز: چشم انداز برای شخص کار آفرین کاملا شفاف و خالی از هرگونه ابهام بوده و لذا قابل انتقال به دیگران می باشد.
مصمم بودن: عزم راسخ کارآفرینان یکی دیگر از ویژگی های بارز آنهاست که انرژی و تعهد لازم برای کسب موفقیت را ایجاد می کند. کارآفرینان مصمم از ایده های جدید و فرصت ها و پیشنهادات شغلی دیگر چشم پوشی کرده و در مقابل به کاری که برای خود برگزیده اند پایبند می مانند.
انگیزه: نیاز خود شکوفایی یکی از مهمترین انگیزه های کارآفرینان در محقق کردن چشم انداز خود است. نتیجه ی این نیاز قوی این است که در مسیر حرکت به سوی هدف، هرچیز دیگری از اولویت پایین برخوردار می گردد.
تمرکز: برای اینکه کارآفرین از انجام موفقیت آمیز تمام طرح و برنامه ها و جزئیات کار مطوئن باشد، لازم است که همانند یک فوتبالیست خوب که لحظه ای چشم از توپ برنمی دارد در تمام لحظات با تمرکز بر چشم انداز، همه ی انرژی، وقت و سایر منابع حول این هدف مصروف نماید.
ویژگی های شخصیتی کارآفرینان
«دیوید مک کارلند» از استادان روانشناسی دانشگاه هاروارد آمریکا که اولین بار «نظریه ی روانشناسی توسعه اقتصادی» را مطرح نمود، معتقد است که عامل عقب ماندگی اقتصادی در کشور های در حال توسعه مربوط به عدم درک خلاقیت فردی است، بنابر عقیده ی ایشان با یک برنامه ی صحیح تعلیم و تربیت می توان روحیه ی کاری لازم را در جوامع تقویت نمود، به گونه ای که شرایط لازم برای صنعتی شدن جوامع فراهم آید.
کارلند و همکارنش اهم ویژگی هایی را که در مورد کارآفرینان مورد بررسی واقع و تایید شده بودند، جمع آوری نمودند که عبارتند از:
نیاز به توفیق، تمایل به مخاطره پذیری، نیاز به استقلال، کارآفرینان دارای مرکز کنترل درونی هستند.
کارآفرینان جهت کارآفرینی، فرآیندی را باید طی کنند که دارای چهار مرحله است.
شناسایی و ارزیابی فرصت
تدوین طرح تجاری
تامین منابع مالی
اداره ی بنگاه تاسیس شده.
عوامل موثر در فرآیند کارافرینی
1- شرایط اقتصادی و بازاری
2- ساختار و پویایی صنعت
3- چهارچوب قوانین و مقررات
4- سرمایه های اجتماعی
5- جنبه های مربوط به کارآفرین
کارآفرین تکنولوژیک
فرآیندی است که با ایده ی تکنولوژیک آغاز می شود و به یک کسب و کار تکنولوژیک می رسد.
مدل کارآفرینی تکنولوژی
عوامل تاثیرگذار در این فرآیند: فردی، سازمانی، محیطی.
مرحله ی مقدماتی: تصمیم گیری تشخیص فرصت و شکل گیری ایده، تهیه ی طرح تجاری، تصمیم گیری نهایی.
مرحله ی تاسیس: تدارک و سازمان دهی منابع.
مرحله ی توسعه:‌نفوذ در بازار، توسعه ی بنگاه.
باورهای غلط در بحث کارآفرین ها: 1- اهل عمل نه اندیشه 2- کارآفرین متولد می شوند (اکتسابی است) 3- تمام آنها مبتکرند. 4- کارآفرین ها وصله های ناجورعلمی و اجتماعی اند. 5- به دنبال سوداند. 6- خوش شانس. 7- بی اطلاعی نعمت. 8- شکست زیاد. 9- خطر پذیر.
پیامدهای کارآفرینی
دامنه ی تاثیرات کارآفرینی بر جامعه بسیار وسیع است. از تغییر در ارزش های اجتماعی تا رشد شتابان اقتصادی. محققین تغییرات مختلفی را که کارآفرینی در یک جامعه ایجاد می کند، بررسی کرده و آثار آن را از دیدگاههای متفاوت مورد بحث قرار داده اند. برخی از این تاثیرات عبارتند از:
اشتغتل زایی
انتقال تکنولوژی، ترغیب و تشویق سرمایه گذاری، شناخت، ایجاد و گسترش بازارهای جدید، افزایش رفاه، سامان دهی و استفاده ی اثر بخش از منابع.
کارآفرینی، پایه های شکل گیری اقتصاد نوین
اقتصاد در ایتدای هزاره ی سوم میلادی شاهد دگرگونی های شگرفی بوده است. انقلاب فن آوری اطلاعات و تغییر ترکیب نیروی کار به نفع نیروهای دانش محور از زموم این تغییرات است.
رشد اقتصادی
ویژگی بارز اقتصاد امروز، تغییرات سریع است. لذا کشورهایی می توانند در چنین اقتصادی موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند. کشورهیی که در آنها میزان فعالیت های کارآفرینانه بالاتر است، قادرند تا در اقتصاد جهان موقعیت بهتری کسب کنند.
ایجاد صنایع نو
بسیاری از صنایع جدید از پیامدهای کارآفرینی می باشند. صنایعی نظیر؛ کامپیوتر های شخصی، بیوتکنولوژی، تلویزیون های کابلی، نرم افزارهایی شامل محصولات جدید نفتی، ارتباطات بی سیم، خدمات پستی صوتی، تلفن های همراه، فروشگاه های اینترنتی، رسانه های دیجیتالی و… .
اهم موضوعات قابل تحقیق در کارآفرینی
جنبه های اقتصادی کسب و کار
ویژگی های روانشناختی و فردی
عوامل اجتماعی و نقش دولت
آموزش کارآفرینی
نقش شرکت های کوچک
نقش استراتژی و عوامل سازمانی
تکنولوژی اطلاعات

علل اهمیت کار آفرینی
کارآفرینی از محورهای اصلی رشد و توسعه است و از نظر برنامه ریزی توسعه ی اقتصادی و توسعه پایدار دارای اهمیت است زیرا:
1- موجب اشتغال می شود.
2- باعث افزایش سود و سرمایه ی سرمایه گذاران می شود.
3- موجب دگرگونی ارزش ها و تحول ماهیت آنها می شود و ارزش های تازه ای به وجود می آورد.
4- موجب پر شدن خلا ها و شکاف های بازار کار می شود. یعنی با توجه به دگرگونی شرایط بازار کار و فراهم شدن فرصت های تازه، تصمیم های تازه ای گرفته می شود.
5- موجب گذار از رکود اقتصادی، جبران عقب ماندگی های اقتصادی و آسان شدن روند  رشد و توسعه ی کشور می شود.
6- عوامل و شرایط لازم را برای تولید کالا ها، محصولات و بازاریابی آنها فراهم می سازد.
7- کار آفرینی به هنگام بحران و ناتوانی بخش خصوصی در ایجاد اشتغال می تواند باعث جلوگیری از پس روی اقتصاد شود.
8- باعث تامین رفاه اجتماعی می شود.
9- موجب رقابت صنایع به ویژه صنایع مشابه داخلی با یکدیگر و سرانجام موجب بهبود و بالارفتن کیفیت کالاها می شود.
10- باعث تقویت و تکامل صنایع داخلی می شود و بدین ترتیب زمینه ی رقابت صنایع داخلی و خارجی فراهم می آید و سرانجام به افزایش صادرات و دریافت ارز برای کشور می انجامد.
11- کارآفرینی موجب به وجود آمدن محصولات، خدمات روش ها، سیاست ها، افکار و راهکارهای نو برای حل مشکلات جامعه می شود.
اهداف کارآفرینی
اهداف طرح توسعه ی کار آفرینی در دانشگاههای کشور که به منظور ترویج، پژوهش، و آموزش و پرورش کارآفرینان صورت می گیرد به شرح زیر است:
الف- ترویج روحیه و فرهنگ کارآفرینی و بالا بردن شناخت جامعه ی دانشگاهی بویژه دانشجویان نسبت به کارآفرینی، کارآفرینان، و نقش آنها در رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال و رفاه.
ب- ترغیب و جذب جامعه ی دانشگاهی به دوره های آموزش کارآفرینی.
پ- گسترش پژوهش های دامنه دار در خصوص کارآفرینان و دیگر زمینه های مربوط به آن با توجه به شرایط و ویژگی های ایران.
تعریف خلاقیت
«خلاقیت» یا «آفرینش» برگردانی از واژه ی «Creativity» و به معنای خلق کردن است. از دیدگاه روانشناختی، خلاقیت به معنای پدید آوردن چیزی از چیز دیگر به گونه ای منحصر به فرد است. به عبارت دیگر، خلاقیت به معنی کم یا زیاد کردن یک پدیده و تغییر شکل دادن و یا ترکیب کردن آن با سایر پدیده ها، اشیا یا چیزها است.
خلاقیت، بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.
تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی
خلاقیت یعنی ارائه ی فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقا کمیت یا کیفیت فعالیت های سازمان؛ مثلا افزایش بهره وری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینه ها، تولیدات یا خدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات جدید و غیره.
روبرت جی «استرنبرگ» و «لیندای اوهارا» در بررسی های خود شش عامل را در خلاقیت تفراد موثر دانسته اند:
1- دانش: داشت دانش پایه ای در زمینه ای محدود و کسب تجربه و تخصص در سالیان متمادی.
2- توانایی عقلانی: توانایی ارائه ی ایده ی خلاق از طریق تعریف مجدد و برقراری ارتباطات جدید در مسائل.
3- سبک فکری: افراد خلاق معمولا در مقابل روش ارائه شده از طرف سازمان و دیریت ارشد، سبک فکری ابداعی را بر می گزینند.
4- انگیزش: افراد خلاق عموما برای به فعل درآوردن ایده های خود برانگیخته می شوند.
5- شخصیت: افراد خلاق عموما دارای ویژگی های شخصیتی مانند مصر بودن، مقاوم بودن در مقابل فشارهای بیرونی و داخلی و نیز مقاوم بودن در مقابل وسوسه ی همرنگ جماعت شدن هستند.
6- محیط: افراد خلاق عموما در داخل محیط های حمایتی بیشتر امکان ظهور می یابند.
موانعی برای بروز خلاقیت وجود دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
1- عدم اعتماد به نفس
2- ترس از انتقاد و شکست
3- تمایل به همرنگی و همگونی
4- عدم تمرکز ذهنی و …   
تکنیک های خلاقیت
در خلاق کردن عواملی تاثیر دارد که عبارتند از:
1- حقیقت یابی            2- مسئله یابی        3- ایده سازی   
4- ایده یابی(روتن بودن ایده)    5- روان بودن ایده ها    6- درک اصل مطلب
7- نگرش به موضوعات از دیدگاه مختلف                8- راه حل یابی
9 – ابتکار                10- دقت
فصل سوم  نوآوری
منظور از نوآوری، خلاقیت متجلی شده و به مرحله ی عمل رسیده است، به عبارت دیگر نوآوری یعنی اندیشه ی خلاق تحقق یافته؛ نوآوری همانا ارائه ی محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است؛ نوآوری بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.
نوآوری و ابداع، کاربردی و عملی کردن افکار و اندیشه های نو و بدیع ناشی از خلاقیت است.
«آلبرت شیت» می گوید: نوآوری تبدیل خلاقیت به عمل است.
و از دیدگاه مدیریتی: فرآیندی که از تصور شروع و به انتشار تجاری محصول یا خدمت جدید ختم می شود.
نوآوری فرایندی است که کارآفرینان توسط آن فرصت را به ایده ی قابل عرضه به بازار تبدیل می کنند. به کمک این ابزار است کارآفرینان به تغییرات شتاب می دهند، در حقیقت نوآوری فرآیند اجرای خلاقیت است.
به عبارت دیگر نوآوری تحقیق بخشیدن و عملیاتی کردن ایده های نو و به طور کلی تبدیل خلاقیت به تشبیه عینی است.
تفاوت بین خلاقیت و نوآوری
آقای «کنتر» می گوید: نوآوری، بکارگیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت است. او اعتقاد دارد که نوآوری می تواند محصول جدید خدمت جدید یا راه جدید را برای انجام کار نشان دهد، اما خلاقیت توانایی ایجاد فکر و ایده ی بدیع و نو است.
«آلبرت شیت» میگوید وجه تمایز خلاقیت و نوآوری این است که خلاقیت فعالیت ذهنی و عقلانی برای ایجاد یک ایده است. حال آنکه نوآوری تبدیل خلاقیت به عمل است.
مراحل نوآوری: 1- نیاز  2- نظر یا ایده  3- پذیرفتن  4- اجراء  5- منابع

اصول نوآوری و موانع نوآوری:
نوآوری انواع مختلف دارد:‌1- نوآوری بنیادی  2- نوآوری در فرآیند  3- نوآوری در محصول  4- نوآوری مبتنی با ساختن  5- نوآوری در خدمات  6- نوآوری در بازاریابی
«شومپیتر» اعتقاد دارد انواع نوآوری به شرح زیر است:   
1- نوآوری د رمنابع و موارد نام.
2- نوآوری در محصول
3- نوآوری در روشها و فرآیندها.
4- نوآوری در تشکیلات و سازمانهای اجرایی.
5- نوآوری در بازارها.
اصول نوآوری عبارتند از:
1- عملگرا بودن: نوآوران همیشه در حال فعالیت هستند.  2- محصول: سرویس یا فرایند تولید را صادر و قابل درک می کند.    3- به محصول جهت دهی مشتری پسند می دهد.  4- نبا فعالیت کم شروع می شود.  5- اهداف عالی داشته باشد.  6- امتحان کنید و آزمایش کنید و بازدهی نمایید.
7- از شکست ها درس بگیرید.  8- یک زمان بندی معینی را دنبال کنید.  9- به فعالیت های قهرمانانه پاداش دهید.

موانع نوآوری
عبارتند از:
1- عدم تشویق  2- پذیرفتن ریسک  3- دسترسی نداشتن به منابع  4- نداشتن وقت آزاد برای فکر کردن  5- عدم اطمینان از ایده  6- افق کوتاه مدت برای سود آوری  7- تنش و نارضایتی بین کارکنان
بازاریابی
بازاریابی تعاریف گوناگونی دارد؛ یک فعالیت تجاری وابسته است یا یک پدیده ی بازرگانی و یا یک فراینذ اقتصادی یا یک فرایند مبادله و یا یک انتقال مالکیت محصول است و یا یک فرایند عرضه و تقاضاست. آقای کاتلرمی می گویند: بازاریابی عبارت است از فعالیت های انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته ها از طریق مبادله.
وظایف و اهداف بازاریابی
الف- وظایف:
1- تعیین اهداف بازاریابی  2- ایجاد و اجرای برنامه های استراتژیک بازاریابی  3- تجزیه و تحلیل محیطی بازاریابی   4- اجرای تحقیقات بازاریابی  5- طراحی ترکیب های مناسب بازاریابی  6- بازاریابی و مدیریت فروش  7- ایجاد و توسعه ی خدمات جدید  8- بخش بندی هدف گذاری و تعیین موقعیت بازار  9- ارتباطات داخلی.  10- تلفیق و هماهنگی با سایر مدیریت های بخش. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *