یک چیزی از قلم افتاده است!

 

چند «تیتر» برای یک یادداشت انتخاباتی؛ شکر خدا انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم هر چیزی نداشته باشد تا دلتان بخواهد کاندیدا دارد. راستش را بخواهید اگر از منظر تکلیف گرایی و مسئولیت سنگینِ کار اجرایی به جایگاه خطیر ریاست جمهوری نگاه کنیم شخصاً فکر نمی کردم در میان نخبگان سیاسی کشور کرسی ریاست جمهوری این همه «خاطرخواه» داشته باشد. این مسأله دو دلیل می تواند داشته باشد: یا برخی از آقایانِ داوطلب از منظر سختی و سنگینی مسئولیت به جایگاهِ اول اجرایی کشور نگاه نمی کنند و یا اینکه آن ها واقعاً مسئولیت پذیر وشیفته ی خدمت هستند. (خدا کند دومی باشد). در این میان و در خلال هیاهوی رسانه ای و هیجانات حاصل از حضور و یا عدم حضور بعضی افراد در فرآیند ثبت نام، چند نکته و یا تیتر رسانه ای بیش از سایر مسائل انتخاباتی رخ نمایی می کند:

هاشمی؛ خدا کند که نیایی
اینکه به هرحال آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ثبت نام کنند یا خیر موضوع این بحث نیست. مسأله اینجاست که اصحاب سیاست و رسانه با علاقمندی فراوان پیگیر دریافت خبر قطعی حضور و یا عدم حضور ایشان هستند. مقوله ای که مرتب در مورد آن گمانه زنی، پیش بینی و تحلیل می شود. به نظر می رسد حضور یا عدم حضور آیه الله در بسیاری از مسائل حاکم بر فرآیند انتخابات از جمله؛ نحوه تبلیغات، تداوم حضور بعضی از کاندیداها در عرصه رقابت، چگونگی مواجهه جریان اصلاح طلب و اصول گرا با این مقوله و … تأثیر مستقیم می گذارد. به هرحال فکر می کنم آن ها که نگران شأن و احترام و حفظ جایگاه ایشان در انقلاب هستند از ته دل می گویند: «خدا کند که نیایی»

شرم و شیخ
به این خبر توجه کنید؛ «رئیس دولت اصلاحات در دیدار جمعی از خبرنگاران گفت: من همیشه در چارچوب نظام بوده و به قانون اساسی پایبندم. انتخابات نزدیک است و مردم نباید با صندوق های رأی قهر کنند. باید تمام آحاد مردم در انتخابات شرکت کنند. حجه الاسلام خاتمی اظهار داشت: من شخصاً با افرادی که به دنبال براندازی نظام بوده اند مخالف بوده ام و به تمامی قوانین کشور و قانون اساسی پایبندم.»
به نظر می رسد آقای سید محمد خاتمی که از چندی قبل حسابی گمانه زنی هایی در ارتباط با حضور یا عدم حضور ایشان (خصوصاً در بین جریان اصلاح طلب) مطرح شده است اکنون در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم می خواهد از این فرصت داغ رسانه ای استفاده نماید و عرق شرم حاصل از عدم همراهی با مردم و حکومت در مبارزه علنی با فتنه گران را از پیشانی پاک نماید و دوباره خود را در چارچوب نظام و حاکمیت تعریف کند. شاید برای حفظ ظاهر هم که شده ایشان نمی تواند این مسأله را به صورت شفاف بیان نماید ولی اینگونه به نظر می رسد که فرای نتایج انتخابات، همین یک دستاورد از انتخابات یازدهم برای جناب خاتمی کافی باشد که دوباره توسط مراجع قانونی کشور تأیید صلاحیت شود چون در غیر اینصورت «حتی تا اردکان هم نمی تواند برود.» شاید اگر زمان به عقب برگردد (و با فرض اینکه خود ایشان را در جریانات بروز فتنه مبرا بدانیم!) خیلی از موضع گیری ها و حمایت های وی در قبال برخی فتنه انگیزی ها تغییر می کرد تا مثل چنین روزی در این مخمصه گرفتار نشود که «نه راه پس دارد و نه راه پیش.»

یک چیزی از قلم افتاده است!
نکته قابل توجه در این انتخابات این است علی رغم اینکه بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی می گذرد و کشور سابقه ی برگزاری انتخابات زیادی را داشته است باز هم در فرآیند معرفی و حضور کاندیداها در عرصه رقابت چیزی به نام “برنامه” و ” تیم همکاران” به چشم نمی آید. هرچند برخی از داوطلبان سعی می کنند به نکاتی اشاره نمایند که کمی برنامه محور باشد ولی به نظر می رسد خبری از برنامه ای جامع و مدون در این میان نیست. یا اگر هست لااقل ما از آن بی خبریم.

خزان آقای بهار!
حتی اکنون که چند روز از ثبت نام داوطلبان ریاست جمهوری می گذرد نمی توان به صورت قطعی در ارتباط با کاندیدای مورد نظر دولت برای انتخابات اظهار نظر کرد. ولی مسأله ی بوجود آمده این است که با توجه به عدم استقبال مردمی از رییس جمهور محترم، آقای بهار و هیأت همراه در سفرهای اخیر استانی به نظر موعد خزان آقای بهار خیلی زودتر از پیش بینی ها آغاز شده است.

۱+۲ چند می شود؟
ما هم مثل شما شنیده ایم که در ائتلاف ۱+۲ کارها بدین گونه تقسیم شده است؛ دکتر حداد عادل مسوول پی گيری امور فرهنگی، دکترقاليباف مسوول پيگری امور اقتصادی و دکتر ولایتی مسوول پی گيری امور سياسی و بين المللی هستند. ولی قاعدتاً اگر قرار بر ائتلاف و همکاری باشد هر سه گزینه نباید تا انتها در عرصه رقابت باقی بمانند و دو نفر باید به نفع سومی کنار بروند. که به نظر می رسد هنوز جمع بندی نهایی صورت نگرفته است. هر چند اعضای ائتلاف سه‌گانه اعلام کرده اند: “هرگونه اختلاف در ائتلاف ما شایعه کسانی که به دنبال اختلاف هستند و این ائتلاف تا پایان ادامه دارد.” ولی این مسأله تنها زمانی رنگ واقعیت می یابد که حاصلجمع ائتلاف دو بعلاوه یک مساوی «یک» شود نه دو و یا حتی سه!!

حماسه سیاسی، کار بزرگ سال ۹۲
تیتر و سخن آخر کلام رهبری است که می فرماید: «کار بزرگ سال ۹۲، انتخابات ریاست جمهوری است؛که در واقع مقدرات اجرائی و سیاسی و به یک معنا مقدرات عمومی کشور را برای چهار سال آینده برنامه ریزی میکند. ان‌شاءالله مردم با حضور خودشان در این میدان هم خواهند توانست آینده‌ی نیکی را برای کشور و برای خودشان رقم بزنند».
* بازنشر از الف
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۱۷

http://alef.ir/vdcc0eqsm2bq4o8.ala2.html?186947

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *