ارتباط مدیریت ریسک با اصول اخلاقی

چکیده
در این مقاله به دنبال بررسی ارتباط میان مدیریت ریسک و اصول اخلاقی هستیم .به اعتقاد ما مدیریت ریسک مطلوب نیازمند اعتقاد و رعایت اصول اخلاقی نیک است و همچنین اصول اخلاقی نیک نیازمندمدیریت ریسک مطلوب است . عبارتی که شاید عجیب به نظر به رسد و به همان اندازه بی ربط ؟

اجازه بدهید دیدگاه خود را ابتدا با گزاره مثبت به این صورت بیان کنیم :
اول اینکه  اگر یک سازمان  می خواهد تا ریسک را به خوبی مدیریت نماید باید هر شخصی در سازمان به اصول شایسته اخلاقی پایبند باشد
دوم اینکه اگر یک سازمان می خواهد تا اصول اخلاقی در ان حکم فرما باشد هر شخصی در سازمان باید بتواند به خوبی مدیریت ریسک کند .
و در مقابل ، اگر بخواهیم دیدگاه خود را باگزاره منفی بیان کنیم :
3-یک سازمان که اجازه اقدام مخالف اصول اخلاقی را می دهد ، در واقع به خوبی ریسک را مدیریت نمی کند
4- سازمانی که مدیریت ریسک در ان ضعیف است و مانع این مدیریت ضعیف نمی شود در واقع به اصول اخلاقی شایسته پایبند نیست .

تعریف مدیریت ریسک و اصول اخلاقی
در ابتدا اجازه بدهید هریک از دو موضوع را تعریف کنیم .
خوب مدیریت ریسک همانطور که در مطالب فوق تعریف شده است پروسه ای است برای تصمیم سازی و اجرای انها در جهت کاهش اثرات منفی زیانها و خطرهای کسب و کار .
اصول اخلاقی را نیز می توان سیستمی متشکل از رهنمودهای اخلاقی در نظر گرفت که به سازگاری افراد در شرایط مختلف با قوانین مشخص و یا درجهت دستیابی به نتایج مشخص یاری می رساند .
در تعریف اصول اخلاقی یک نکته را باید در نظر گرفت . گاهی نظام اخلاقی بر مینای قوانین (rule-based system) استوار است و رهنمودهایی چون “همیشه حقیقت را بگو” و ” هرگز دزدی نکن” همراه خود دارد و گاهی نیز نظام اخلاقی به نیل به نتایج
(results-based ethical system)مشخصی مانند “بهترین ها برای همه مردم دنیا ” تاکید دارد  .

بررسی بیشتر :
در ابتدابرای اینکه بدانیم چرا مباحث مدیریت ریسک و اصول اخلاقی به یکدیگر نیازمندند باید زمینه ای که این دو نظام در ان تاثیر گذارند را در نظر گرفت .
اصول اخلاقی رهنمودهایی را برای اقدامات مناسب بین افراد و گروههای مختلف در شرایط مشخص مطرح می کند . اقداماتی که به این دلیل مناسبند که به حقوق و حریم دیگران احترام می گذارند و دیگران را ازار و صدمه دور می کنند و ….مدیریت ریسک نیز بر مینای همین احترام به حقوق و حریم دیگران بنا شده است .به عنوان نمونه  ایجاد امنیت برای حقوق دیگران در مقابل خطرات و صدمات .
بنابراین هم اصول اخلاقی و هم مدیریت ریسک احترام برای دیگران چه همسایگان ، همکاران ، کارکنان ، مشتریان ، …..ساکنان زمین را فراهم می کنند . همگی دارای این حق هستند که ایمن باشند ، مستقل و ازاد ، خوشحال و پرامید و همچنین بهره ور .
رعایت احترام برای دیگران و حفظ حقوق دیگران هرکجا که باشند زمینه ای است که مدیریت ریسک و اصول اخلاقی را بهم پیوند می دهد .

نمونه ها ی ارتباط :
برای هریک از 4 گزاره ای که در بالا در توصیف این ارتباط بیان شد  در این قسمت مثالی ارائه می کنیم :
مورد یک : برای یک سازمان که به دنبال مدیریت ریسک مطلوب است تمام افراد باید مطابق اصول اخلاقی رفتار نمایند . به عنوان نمونه ، اگریکی از کارکنان سازمان تصویر نادرستی و مخالف حقیقت  از محصول یا خدمات سازمان ارائه کند موجب می شود سازمان از لحاظ شایستگی اسیب پذیر شود و در دراز مدت ممکن است موجب از دست رفتن اعتبار و شهرت سازمان شود . ویا ، اگر یکی از مدیران سازمان با کارمند زیر دست خود به طور نامناسب و مغایر اصول اخلاقی رفتار نماید ان فرد و تعدادی از همقطاران وی ممکن است شور و اشتیاق کاری خود را از دست دهند و فقط به دنبال کسب منافع شخصی از راههای مختلف بدون توجه به متافع سازمان باشند و یا اینکه به دنبال شغل دیگری باشند . و یا اگر کارمندی متوجه شود که کارمند دیگری از سازمان اختلاس می کند و در گزارش این رفتار غیر اخلاقی کوتاهی نماید در این صورت در وهله اول زیانهای مالی برای سازمان ، کارکنان و ذی نفعان بوجود می اورد و در وهله دوم فرهنگ نامناسبی را در سازمان رواج می دهد . همانطور که واضح است عمل غیر اخلاقی موجب ایجاد ریسک هایی برای سازمان می شود .
مورد دو : اگر یک سازمان به دنبال رعایت اصول اخلاقی است هر شخصی از سازمان باید ریسک را بخوبی مدیریت نماید . به عنوان نمونه ، کارگران نظافتی را در نظر بگیرید که باید هر روز زباله های سازمان را به طور مناسبی دور بریزند اگر انها در دفع زباله ها کوتاهی نمایند  و سازمان نیز این ریسک را نتواند کنترل نماید ، ممکن است در پی ایجاد مزاحمت برای همسایگان ، شکایات همسایگان موجب احکام حقوقی و جریمه هایی برای الودگی محیط زیست شود .
و یا کارکنان مدیریت ریسک سازمان نیز در فراهم اوردن اطلاعات برای شرکت های بیمه گذار باید امانت دارو صادق باشند که خود علاوه بر اوازه نیک میان بیمه گزاران ، بواسطه دوره های چند ساله برای تمدید بیمه ممکن است شرکت در مخاطره ریسک بیمه نامتناسب با دارایی و ناکافی قرار گیرد .
مورد سوم و چهارم  : مثال های فوق را نیز می توان در مورد گزاره های سوم و چهارم به کار برد . در ارتباط با گزاره سوم ، اگر خدمه نظافتی در قبال دورریختن نامناسب زباله ها بازخواست نشده و از این کار انها ممانعت نشود در واقع سازمان اجازه اقدامات مغایر اصول اخلاقی را داده است و نتیجه ان هم قرار گرفتن در معرض ریسک حقوقی بواسطه شکایات در زمینه الودگی محیط زیست است . به عبارتی در صورتی که سازمان مانع اعمال غیر اخلاقی نشود بخوبی ریسک را کنترل نکرده است .
برای گزاره چهارم نیز کارکنان مدیریت ریسک مثال خوبی هستند .

جمع بندی نهایی :
این مثالها نشان می دهند که مدیریت ریسک و اصول اخلاقی در قبال یکدیگرنقش حمایتی دارند و یکی پشتیبان دیگری می باشد و به عبارتی هر کدام از انها می تواند ضامن اجرایی دیگری باشد . به همین دلیل باید تلاش کرد تا مدیریت ریسک و اصول اخلاقی را در سازمان در کنار هم نهادینه نمود .

 

منبع:http://rahkar-iemag.blogfa.com/post-212.aspx
http://www.study1000.com/133723/sec_27/p_33.aspx?lang=Fa

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *