از دوركاری تا كار الكترونيكی ـ سازماندهی انسانی كار

نویسنده: تارجا فيلاتف
مترجم: علي‌حسين قاسمي – دكتري اطلاع‌رساني و كتابداري دانشگاه فردوسي مشهد

بايد تأكيد كرد كه علاقه‌ي ما معطوف به كار است، كه مي‌توان آن را از وجه كيفي و نيز از حيث بهره‌وري، در سطح بالايي دانست. اين مفروضات مقدماتي، تضمين‌كننده‌ي سطح بالاي اشتغال، و علاقه‌مندي و توانمندي افراد به ادامه‌ي كار در دوره‌ي بازنشستگي نيز هست.
جامعه‌اي كه اصطلاحاً جامعه‌ي دانشي ناميده مي‌شود، تعداد فزاينده‌اي ازسيستم‌هاي فني و اجتماعي را عرضه مي‌كند كه از طريق آن‌ها مي‌توانيم با خلق سريع دانش، با نيازهاي خاص خدمتگيران همگام شويم.
شايد بپرسيد كه آيا از منابع انساني و فني، خوب استفاده مي‌شود يا نه؟ آيا فناوري بخوبي از توليد پشتيباني مي‌كند، و آيا به برقراري تماس‌هاي درون‌سازماني و تماس با خدمتگيران كمك مؤثر مي‌كند؟ آيا روابط داخلي و دوجانبه بين كاركنان و مديريت به گونه‌اي سازماندهي شده‌اند كه به پيشبرد روند خلق و اشاعه‌ي دانش بينجامند؟

اشتغال و شكل‌هاي جديد كار
گرايش عمومي، به كارهايي است كه وجه غالب آن‌ها، دانش است و توجه به چنين امري به‌خودي‌خود، شرط اوليه‌ي توسعه‌ي سالم مي‌ياشد. بايد از عوامل خاصي كه اشتغال به آن‌ها بستگي دارد، ارزيابي دقيق‌تري به عمل آورد. باشكل‌هاي بديع كار، مي‌توان به مزاياي ويژه‌اي درارتباط با اشتغال و بهره‌وري دست يافت.
به موجب يك بررسي تجربي كه به‌وسيله‌ي «پكا ييلوستالو»[3] انجام شد و بر شركت‌هاي فنلاندي متمركز بود، مكان‌هاي كاري كه امكان يادگيري مستمر در آن‌ها فراهم شده بود، داراي ميانگين افزايش برابر با 15 نفر بودند، درحالي كه تعداد كاركنان مكان‌هاي كاري كه فرصتي براي يادگيري و رشد فراهم نمي‌كردند، رو به كاهش بود. متأسفانه فقط يك چهارم از مجموع مكان‌هاي كاري در رده‌ي موارد مثبت قرار داشتند.
بررسي‌ها همچنين نشان مي‌دهند كه اثرات اشتغال، بيش‌ترند؛ گروه‌ها، كانون‌ها، نوبت‌هاي كاري، و محافل كيفي بيش‌تري به ظهور رسيده‌اند. اگر درمحل كار موفق به نوآوري در فرآيندها شويم، افزايش اشتغال در ارتباط با ديگر عرصه‌ها به سه برابر مي‌رسد، و در صورت نوآوري درتوليد،‌ اختلاف در پيامدهاي اشتغال، به 12 برابر مي‌رسد.

يادگيري و توسعه‌ي سازماني
حيات كاري  مبتني بر دانش و كارداني، نيازمند مهارت‌آموزي پايه‌اي و حرفه‌گرا است. مهارت‌آموزي درعين‌حال به يك هدف شخصي تبديل مي‌شود. مطالعات پژوهشي نشان مي‌دهند كه مهارت‌آموزي، سرمايه‌گذاري خوبي در حوزه‌ي اشتغال و بهره‌وري است، به‌شرطي‌كه بنابه يك نياز خاص، به آن اقدام شود، يا اين كه سازماندهي كار نيز در همان حين گسترش يابد و مهارت‌هاي جديد و پيشين، واقعاً در سازمان به كار گرفته شوند.
در همين ارتباط، مزاياي فناورانه را نيز تنها هنگامي مي‌توان دريافت كه حال و هواي عمليات درمحيط شغلي ارتقا يابد. اگر ندانيم كه چگونه درمحيط كار از مهارت‌ها يا از فناوري پيشرفته بهره بگيريم، يا اگر هدف ما درمحيط كار، سودبردن از منابع عمومي و از جويندگان كار، بدون توجه به مسئوليت‌ها و بدون توجه به كارآيي واقعي باشد، در آن صورت، ايراد كار را تنها در مهارت‌آموزي نبايد جستجو كرد.
خانم‌ها و آقايان، براي بهره‌گيري از سرمايه‌گذاري‌هاي فناورانه و مهارت‌آموزي، نيازمند سازماندهي مجدد كار هستيم. بهره‌گيري از سرمايه‌ي فكري و مهارت‌آموزي به اين معنا است كه كانون توجه سياست كار را به سوي ابزارها و شيوه‌هاي توسعه‌ي حيات كاري تغيير دهيم. بايد از محل‌هاي كار در بهبود كاركردهايشان پشتيباني كرد واين، كار آساني نيست؛ هر چند كه ما پيش‌شرط‌هاي اطلاعاتي و سازماني لازم براي اين امر، و نيز مقدار تجربه‌ي عملي لازم را به دست آورده‌ايم. سياست «توسعه‌ي حيات كاري» در عرصه‌ي صنعت و پيشه[4]، سياست بسيار ثمربخشي است، زيرا عمدتاً از سرمايه‌هاي فني و انساني موجود بهره مي‌گيرد. به تبع اصطلاح معروف «تحقيق و توسعه»[5] در اينجا بايد از «يادگيري و توسعه‌ي سازماني»[6] سخن بگوييم.

از دوركاري تا كار الكترونيكي
تعريف سنتي دوركاري، كار در مكان‌هايي غير از مكان‌هاي كاري متعارف كارفرما، استفاده از فناوري اطلاعات يا فناوري مخابرات و احتمالاً اوقات كاري انعطاف‌پذير را شامل مي‌شده است. در بررسي اين مشخصه‌ها، مي‌بينيم كه كاربرد فناوري مخابرات واطلاعات، امروزه پيش‌شرط تقريباً هرنوع كاري است. انجام كارهاي شخصي بر محيط‌هاي رابط كاربر[7] و شبكه‌هاي داده‌اي استوارند. اتصالات ]ارتباطي[ دروني و بيروني محل‌هاي كاري و نيز انتقال اطلاعات و داده‌ها، از عناصر كار معمول ]وبهنجار[ هستند. بنا به توافق محلي و شخصي، اوقات كاري، متنوع و گوناگون مي‌شوند. فناوري سيار، مثل تلفن همراه، برقراري تماس و انجام كار در هر مكاني را، عملاً ممكن ساخته و در نتيجه تغييرات فني و سازماني، توصيف عمومي كار را در راستاي دوركاري  گسترش داده است.
علاوه بر نكات بالا، دريافته‌ايم كه تأمين نيازهاي خدمتگيران، نيازمند همكاري دو جانبه در سطحي عميق‌تر مي‌باشد. اين امر در قالب عملكردي دريك زنجيره‌ي ارزش افزوده، يا در شبكه‌ي ارزش افزوده نمود مي‌يابد: كاركنان غالباً در گروه‌هايي كار مي‌كنند كه افراد تشكيل‌دهنده‌ي اين گروه‌ها از سوي سازمان‌هاي مختلفي استخدام‌شده‌اند.
حتي محيط رابط يك سازمان ممكن است انعطاف‌پذير باشد. يك سازمان كارآمد داراي همكاري‌هاي گسترده است، توزيع‌شونده است، و بلكه از بسياري اتصالات و ارتباطات خود، ارزش افزوده كسب مي‌كند.
به اين دليل،‌ كار معمولاً به سمت و سويي تغيير شكل مي‌داد كه تا ديروز، با واژه‌ي دوركاري به آن اشاره مي‌كرديم. امروز به جاي دوركاري، از كار الكترونيكي سخن مي‌گوييم. البته اين بدان معنا نيست كه حيات كاري، يكباره و يكسره، از نظر فناوري يا اوقات كاري، وضعيتي انعطاف‌پذير يافته، يا اين كه غايت مطلوب ما چنين وضعيتي است. ولي در هر حال، پيشرفت‌ها مسيري را در پيش گرفته كه دوركاري مثل كار ]متعارف[، يعني كار از طريق شبكه‌هاي داده‌اي، كه در بسياري جاها مستقر شده و پشتيباني فني مي‌شود، به شكلي خارق‌العاده در حال گسترش است.
مفهوم شبكه عرفاً با پرهيز از تحركات فيزيكي غيرلازم، صرفه‌جويي‌هاي زيست‌محيطي و تقسيم كار به شيوه‌اي كه به لحاظ خط‌مشي‌هاي منطقه‌اي، مصلحت‌آميز مي‌باشد، پيوند خورده است. اين مضامين هنوز بحث روز هستند، و بحث درباره‌ي دوركاري به كاربردهاي عملي در اين عرصه‌ها منجر شده.

كار الكترونيكي وكيفيت حيات كاري
تماس‌هاي فزاينده و همواره  فعال با بسياري از بخش‌ها، هم تعداد فرايند‌هاي كاري را افزايش مي‌دهند و هم چرخه‌ي مربوط به آن‌ها را تقويت مي‌كنند. بايد از مزايا و معايب شكل‌هاي جديد كار، آگاه باشيم. افزايش همزمان كيفيت حيات كاري و سوددهي، امكانپذير است؛ بنابراين مي‌توانيم از فرسودگي در كار، بيماري، و بازنشستگي زودهنگام پرهيز كنيم. ابداً مجاز به وضعيتي نيستيم كه درآن، تغييرات فني و سازماني درحيات كاري، منجر به افزايش ازكارافتادگي شود.

اهداف اقتصادي
در طي دوره‌ي 200 ساله‌ي روشنگري، استدلال و كارآيي، به قابليت نامتوازني از نظر فني و سازماني دست يافته‌ايم. درواقع، سيستم‌هايي كه خلق كرده‌ايم، به‌خودي‌خود، در صورتي كه از محدوده‌هاي زيست‌شناسي و بومشناسي[8]، يا گستره‌ي انساني فراتر بروند، بزرگ‌ترين تهديد هستند.
مسئله‌ي مهم ديگر، به مديريت سيستم‌هاي اقتصادي و فني مربوط مي‌شود. هر روز بايد از خود بپرسيم كه آيا ما درخدمت اين سيستم‌ها هستيم، يا اين سيستم‌ها درخدمت ما. ما كار نيستيم، ما انسان‌ايم. نتايج كار بايد براي ساختن يك حيات ارزشمند انساني مورد استفاده قرار گيرند، و درعين حال بايد مراقب باشيم كه فشار بيش از حد بر محيط زيست وارد نكنيم. اين نيازهاي گسترش‌يافته‌ي انساني و بومشناسانه، ماده‌ي اصلي آينده‌ي اقتصادي و مبناي كنترل حيات راتشكيل مي‌دهند.
دراينجا ورود شركت‌كنندگان ارجمند، سخنراناني كه نظرات كارشناسانه‌ي گرانبهاي خود را ارائه مي‌كنند و رؤساي همايش «دوركاري 2001» به هلسينكي را صميمانه خيرمقدم مي‌گويم. رويداد حاضر كه مبتني بر شبكه‌ها، همكاري و يادگيري است، فقط به بحث درباره شكل‌هاي جديد كار نمي‌پردازد، بلكه خود، نمودي از اين شكل‌هاي نوين  نيز هست.

[1]. Tarja Filatov, “From telework to e-work – humane organization of work”, in Telework 2001-Report of the 8th European Assembly on New Ways to Work. Helsinki: 12-14.9.2001, pp. 12-14.
[2].  وزير كار فنلاند
[3]. Pekka Ylostalo
[4]. business
[5]. Research and Development (R&D)
[6]. Learning and Organizational Development (L&OD).
[7]. user interfaces
[8]. ecology
*http://www.irandoc.ac.ir/data/e_j/vol2/teleworking/teleworking_1.htm

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *