استراتژی نوآوری محصول و تأثیر جهانی شدن

نویسنده: بتول قویدل

چکيده:
در زندگي امروزي، شرايط عدم اطمينان بر کل صنايع حاکم است. تغييرات قيمت کالاهاي اساسي، تغيير نرخ ارز، تغيير نرخ بهره و نيز تغيير قيمت سهام و بطور کلی تغييرات اقتصادی موجود در سراسر دنیا از جمله مواردي هستند که سازمان هاي امروزي دايماً با آن روبرو

هستند. يکي از وظايف بخش تحقیق و توسعه اين است که با نوآوري در محصولات، اين ريسک ها را به حداقل برساند.در اين مقاله، مدلي برای نوآوري محصول به صورت عام ارائه شده است که تلفيقي از مدل هاي نوآوري محصول و مديريت استراتژيک بوده و متشکل از شش فرايند وابسته به هم مي باشد. اين فرايندها براي حداکثر کردن بازده سهامداران و ديگر ذي نفعان، با شناسايي، سرمايه گذاري و مديريت بهترين پرتفوي از پروژه هاي نوآوري محصول، با هم کار مي کنند. یکی از بخش های مدل مذکور، تحقیق و توسعه می باشد که نقش مهمی در نوآوری محصول و موفقیت شرکت ایفا می کند که در کنار شرح مدل، به تأثیر جهانی شدن تحقیق و توسعه بر نوآوري محصول نیز پرداخته شده است.

کلمات کلیدی : استراتژی، نوآوری، تحقیق و توسعه،  جهانی شدن، مدیریت پرتفوی، بازارسازی، ساختار سلولی

مقدمه
در اكثر شركت ها، توسعه محصولات و خدمات جديد يك فرايند تصادفي و بدون برنامه به حساب مي آيد. بجاي ايجاد ساختارهاي منظم براي استخراج ايده هاي جديد و توسعه و انتخاب هم زمان از ميان آنها، اين فرايند غالباً موقتي و بدون برنامه است. تنها در بخش هاي انگشت شماري يك رويكرد ساخت يافته براي توسعه خدمات جديد وجود دارد. شركت هايي که فرايند نوآوري شان را به شكل ساخت يافته تري انجام داده اند و از بي برنامگي آن جلوگيري كرده اند، بهتر می توانند فرصت هاي نوآوري را شناخته و فرايند توسعه محصول/خدمات جديد را مؤثرتر و كاراتر سازمان دهي كنند. بنابراين، نوآوري موفق در محصولات/خدمات بايد رخدادي قابل كنترل باشد.
مروری بر ادبیات تحقیق
معمولاً طراحي و توسعه محصولات فيزيکي متداول تر از توسعه خدمات بوده و افراد تصوير روشني از آن در ذهن دارند. شرکت هاي توليدي نيز عموماً بخشي به عنوان واحد تحقيق و توسعه به اين منظور اختصاص مي دهند که در حقيقت با هماهنگي که با بخش بازاريابي و فروش دارد، طراحي جديدي براي محصولات جديد براساس نيازهاي روز بازار مصرف انجام مي دهند. برعکس، نهادهاي مالي و مجموعه هاي خدماتي کمتر به اين مسأله توجه دارند و فرايند نظام مندي براي توسعه محصولات خدماتي خود تدارک نديده اند.

تعيين اهداف و راهبرد محصول جديد
در ابتداي فرايند ارائه محصول جديد، مديران ارشد سازمان با همكاري واحد R&D وظيفه جهت دهي به محصول جديد را برعهده خواهند داشت. جهت دهي از طريق طراحي چشم انداز، اهداف، راهبردها و مقاصد مورد نظر از ارائه محصول جديد صورت مي گيرد[ ] تعيين چشم انداز، راهبرد و اهداف ايجاد محصول جديد، براساس استراتژي و اهداف کلي سازمان و استراتژي هاي کلان بدست آمده در نوآوري محصول مي باشد.تعريف محصول نیز، يك نقطه شروع حياتي در ايجاد هر محصول جديدي به شمار مي رود. شمار زيادي از نقص ها و ايراداتي كه در خيلي از شركت ها وجود دارد، به خاطر نقص در تعريف محصول مي باشد. از جمله اين نقايص مي توان به موارد زير اشاره كرد:
– استراتژي يا برنامه محصول تعريف نشده است.
– كمبود احتياجات به عنوان پايه اي براي شروع توسعه محصول.
– احتياجات محصول بدون دريافت ورودي درستي از مشتري توسعه يافته اند.

تحقيق و توسعه دانش ها و تکنولوژي
تحقيق و توسعه در دانش ها و تکنولوژي هاي موجود، يکي از بخش هاي لازم و ضروري در فرايند نوآوري محصول مي باشد. در اين راستا، دانش ها و تکنولوژي هاي موجود و مرتبط، توسط آنتن هاي گيرنده شناسايي شده و مورد ارزيابي قرار مي گيرند و با توجه به عواملي همچون استراتژي سازمان، توان جذب دانش و …، سطح دانش و تکنولوژي سازمان را در راستاي ايجاد محصول ترقي مي دهيم. اين امر، احتمال موفقيت پروژه را نيز افزايش مي دهد توسعه محصول فرايند طراحي و توسعه محصول با اطلاعات تعريف محصول و طرح پروژه شروع مي شود و سپس بطور منظم دانشي درارتباط با طرح مفصل محصول ( محصول چطور کار مي کند؟)، فرضيات کليدي ايجاد شده در توسعه محصول و محدوديت هاي اعمال شده روي عمليات محصول، ايجاد و مستند سازي مي کند. اطلاعات جمع آوري شده توسط اين فرايند بايد براي تدوام شناخت محصول و پشتيباني از عمليات در سرتاسر عمر بازار محصول جديد کافي باشد. اگر تغييراتي در اطلاعات آتي جمع آوري شده توسط فرايند توسعه محصول رخ دهد، تلاش هاي پشتيباني بهبود بايد کافي باشند.

بازارسازی
فرايند بازارسازي، اطلاعاتي از محصول در بازار فروش ايجاد کرده و نرخ سفارش را به سطح هدف نزديک مي کند. پاسخ اوليه مشتري به يک محصول جديد، يک فرصت حياتي در اختيار سازمان قرار مي دهد تا بفهمد که مشتري محصول جديد را چطور حس کرده و آن را براي رفع نيازهايش بکار گرفته است. عرضه محصول جديد و پيام هاي تبليغاتي همراه آن، براساس فرضياتي خواهد بود که قبلاً در فرايند توسعه بازار بدست آمده اند. فرضيات مذکور، در طي فرايند بازارسازي تست شده و اعتبار يا عدم اعتبارشان مشخص خواهد شد. بنابراين، فرايند بازارسازي بايد شامل گام هايي براي سنجش اين پاسخ اوليه از جانب مشتري، يادگيري از آن و انجام تعديلات مورد نياز باشد. در اين راستا سؤالات زير بايد پاسخ داده شوند:
-آيا مشتريان، محصول و مزايايش را بدرستي درک کرده اند؟
-آيا فرضيات الگوهاي خريد و معيارهاي تصميم گيري درست و معتبر هستند؟
– چه ويژگي ها يا مزايايي باعث شده تا مشتريان به محصول “بله” بگويند؟
– مشتريان چه استفاده هاي ديگري از محصول مي کنند؟
– سازمان چطور مي تواند به مشتريان کمک کند که محصول را به روشي کاراتر براي رفع نيازهاي شان بکار برند؟
– آيا محصولات يا ويژگي هاي ديگري وجود دارد که ممکن باشد مشتريان در آينده آنها را بخواهند؟

تأثير جهانی شدن تحقیق و توسعه بر فرایند نوآوری محصول
با پیشرفت تکنولوژی تولید، تغییرات سریع در محیط کسب و کار و کوتاه شدن چرخه عمر محصول، صنایع مدرن باید تلاش بیشتری در توسعه تکنولوژی های تحقیق و توسعه خود انجام دهند تا بتوانند تقاضاهای موجود را برآورده ساخته و به موفقیت در عملکرد توسعه محصول جدید دست یابند.
امروزه، با اتصال رویدادها در سطوح ملی و فراملی و نیز با فشار کشورهای صنعتی توسعه یافته، جهانی شدن تحقیق و توسعه به وقوع پیوسته است. کاهش اثربخشی هزینه های صرف شده در تحقیق و توسعه در سطح ملی، موجب شده است که شرکت ها به برون سپاری  روی آورده و نیز بخشی از فعالیت های مربوط به تحقیق و توسعه شان را جهت اثربخشی هزینه ها، از خارج تأمین کنند . دسترسی به تجربه مؤسسات علمی و محیط های فنی متفاوت، می تواند منجر به رشد فرهنگ های علمی و فنی جداگانه هر یک از مؤسسات شود و نوآوری را در طول خطوطی به صورت دسته جمعی منتشر کند.

نتیجه گیری
در اين مقاله، مدلی برای نوآوري محصول به صورت عام ارائه شد که تلفيقي از مدل هاي نوآوري محصول و مديريت استراتژيک بوده است. اين فرايندها براي حداکثر کردن بازده سهامداران و ديگر ذي نفعان، با شناسايي، سرمايه گذاري و پروژه هاي نوآوري محصول، با هم کار مي کنند. مدل های قبلی نوآوری محصول، هر یک به نوعی با نقایصی چون: سطح ناكافي از جزئيات، كمبود قابليت آرايش دهي، فقدان شواهد عملي، عدم بکارگیری ابزار مدیریت استراتژیک در نوآوری محصول و كمبود پشتيباني تکنولوژي اطلاعات و ارتباطات همراه بودند که در مدل ارائه شده، سعی شد تا حد امکان نقایص فوق برطرف شوند. یکی از مزایای مهم مدل، پویایی و وجود سیستم بازخورد در خود مدل است که با تغییر هر یک از گام ها، گام های دیگر نیز به تبع آن به روز می شوند.

عنوان مقاله:استراتژی نوآوری محصول و تأثیر جهانی شدن
استاد راهنما: شهباز براهویی
تهیه کننده :بتول قویدل
کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد قشم

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

استراتژی نوآوری محصول و تأثیر جهانی شدن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *