نویسنده: دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی
وقتی می گوییم یا می شنویم؛ « این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگاه داشته است» یعنی یک دنیا پیام ژرف و عمیق که در قالب جمله ای کوتاه می خواهد عظمتی را به تصویر بکشد، یعنی شکوه عشق به معبود بی همتا، یعنی تواضع و خشوع در برابر ذات اقدس الهی و یعنی به وسعت یک تاریخ اتفاقات مجاهدانه و حق طلبانه که پشتوانه ی معنایی و مؤید این جمله است. امام اباعبدالله الحسین علیه السلام با قیام آزادمندانه اش زندگی بشریت را به دو قسمت تقسیم نمود؛ یک قسمت قبل از حادثه ی عاشورا و قسمتی دیگر بعد از حادثه ی عاشورا.
یک طرف تاریخ مردمانی قرار دارند که تنها خبری از یک قیام شنیده اند که در آینده اتفاق می افتد و می خواهد حق طلبی، آزادگی و وحدانیت را برای همه ی اعصار به ارمغان آورد. قیامی که پرچمدارش سبط پیامبر خاتم(ص) است و بهایش خون است؛ خون خدا! «خونی که می خواهد خون همه ملت های جهان را به جوش آورد.» خونی که سال ها می جوشد تا منتقمی از همان تبار بیاید و از عاملان و مسببان خدا نشناسش مطالبه کننده ی دمِ مظلوم باشد و از آن ها سوال کند؛ «بای ذنب قتلت »
اما در طرف دیگر این رخداد آدمیانی هستند که تا ظهور امام زمان(عج) طنین صدای «هل من ناصر ینصرنی» امام معصوم آن ها رها نمی کند و به حق طلبی و ظلم ستیزی فرا می خواند. فرزندِ شریفِ امام معصوم که خود ناصر و منصور، وتر الموتور، هادی و مهدی، مظلوم و معصوم است اِربا اِربا می گردد، سرش از تنش جدا می شود ولی پای حق و حرفش می ایستد، فرزندانش در برابر دیدگانش همچون برگ درختان روی زمین می ریزند، برادران رشیدش غرق در خون می گردند وخانواده اش به اسارت گرفته می شوند. امام می ایستد، به رضای الهی رضایت می دهد، سر بر روی خاک می گذارد و معشوق بی همتایش را می خواند؛ خداوندا من راضی ام به رضای تو، تسلیمم در برابر خواستت که همانا همچون تو خدایی وجود ندارد. حال که تو می خواهی من، فرزندان و یارانم را کشته و خانواده ام را اسیر ببینی دیگر چه باک؟ ای شمشیرها مرا دریابید تا همچون پدرم با ندای «فزت و رب الکعبه» مرگی را در آغوش کشم که «احلی من العسل» است. البته تنها به این موارد اکتفا نمی شود و عقیله ی بنی هاشم روضه ای می خواند سوزناک که قلب انسان را می سوزاند، به جد و پدر بزرگوارش شکایت می برد و آن جا که در بزم “ابن مرجانه” می خواهند او و خاندانش را تحقیر کنند ندای «ما رایت الا جمیلا» سرمی دهد تا هم سربلندی ابدی خاندان عصمت و طهارت را با این همه شهادت و مجاهدت نشان دهد، هم دیگر حجتی برای هیچ کسی باقی نماند و هم یک جمله برای همیشه ی زمان در برابر دیدگان حق جوی انسان های آزاد اندیش جهان قرار گیرد که همانا رسم مردانگی و خداشناسی کلمه طیبه لااله الاالله است و کسانی که ایمان دارند، امر به معروف و نهی از منکر می کنند، به آن تمسک می جویند و در رفتار و گفتارشان زیر بار ذلت و زور نمی روند و مومن و عامل به «هیهات من الذله» هستند همان هایی اند که بر کشتی نوح نشسته و از همه ی مخاطرات رسته و به ساحل امن رسیده اند.
حالا انسان های عاشورا دیده و یا آن هایی که بعد عاشورا صدای عشق و ندای حقِ قرآنِ ناطق را از راویان و ناقِلان مقاتل حسین شنیده اند مانده اند و یک دنیا بغض و اشک، یک دنیا عشق و امید، یک دنیا شور و شعور و یک فرهنگ والا به نام فرهنگ حسینی که با خود پیام دارد، جهاد دارد و شهادت، فهم دارد و پرسش. پرسشی که شاید هیچ کس به درستی نتواند پاسخی برای آن بدهد؛ به راستی« این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست؟» آیا کسی هست که بتواند او را معرفی کند؟ آیا کسی می تواند در آسمان بندگی خداوند مهربان بلندتر از او پرواز کند؟ آیا کسی هست او را آن چنان که در آسمان ها می شناسند برای زمینی ها هم معرفی نماید؟ حسین سبط پیامبر، فرزند ساقی کوثر و زهرای اطهر، کشتی نجات، آیه ی تطهیر، خون خدا، اسم با مسمای آزادگی و اشتیاق بندگی، حج و منا، کعبه و زمزم، معنای عرفات و قتیل العبرات است، با ولادتش آسمانیان پر و بالشان را به وجود مطهرش از آتش و خشم نجات بخشیدند و با شهادتش زمینی ها این مجال را یافته اند که وجود خود را در دریای وجودش شستشو داده تا با اشک، اقامه ی عزا، احیای ارزش ها و حتی بردن نامش از هر گونه پلیدی و پلشتی رها ساخته و در قیامت جز رستگاران باشند.
حالا قرن ها از قیام حسین بن علی(ع) می گذرد و کماکان به معجزه ی، کلام حقش، حلقوم بریده اش و انطباق اهدافش با فطرت و ذات انسانیِ گروه های بشری، دلداگانی از ادیان و نژادهای مختلف در سراسر دنیا فوج فوج وارد تکایا و هیات هایش می شوند و به راستی مفهوم؛ «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» متجلی گردیده است. اربعین حسینی که فرا می رسد بوی خوش ملکوت، انسان های بی شماری از تبار آزادگان و حق جویان جهان را به سرزمین نینوا می کشد، شاید عده ی هم باشند که کاملاً دلیل این همه اشتیاق درونی شان را متوجه نشوند ولی می دانند یک حس خوب آن ها را برمی انگیزد تا از شعله ای که در وجودشان شعله ور گردیده است را چراغی منور سازند تا آن ها را در مسیر حق و صبر ثابت قدم گرداند. هیچ کسی از عمق واقعی و نهایت این اقیانوس بیکران با خبر نیست لذا هر کس تا می تواند، تا آن جا که خلوص نیت دارد و تا جایی که خدا یاری اش نموده و به او توفیق دهد در این اقیانوس غوطه ور می گردد.«سلسله موی دوست حلقه ی دام بلاست» که در آن افرادی که شکم هاشان از لقمه ی حرام پرگردیده است، ظالم و کافرند و گرفتار گمراهی و فسادند در این حلقه جایی نداشته و فارغ از این ماجرا هستند. حالا و قرن ها بعد از شهادت امام مظلوم هر ساله و در هنگامه ی اربعین حسینی دریای عظیم انسانیت به سوی کربلا جاری می گردد که هم نوا با فراز و فرود امواجش آن چه در آسمان و زمین قرار دارد تنها یک جمله می گوید: «امیری حسین و نعم الامیر»
منبع: روزنامه رسالت مورخ دوشنبه 15 آبان 1396 شماره 9071