ایجاد فرهنگ پشتیبانی از استراتژی

ايبسن نوشت :

” اگر يك انسان معمولي را از روياهاي زندگي‌اش محروم نماييد، احساس مي‌كند ضربه‌اي مانند زماني كه سعادت و نيك‌بختي را از دست مي‌دهد بر او وارد مي‌شود”.
هنگامي كه در يك سازمان بسياري از وابستگي‌هاي فرهنگي قطع شود و سازمان مسيري جديد را در پيش‌بگيرد، غم و اندوهي جانكاه بر سازمان، كاركنان و مديران سايه خواهد افكند. معمولاً هنگامي اين پديده به وجود مي‌آيد كه شرايط خارجي استراتژي‌اي جديد تعيين كند و سازمان ناگزير به اجراي آن شود. مديران و كاركنان اغلب، مي‌كوشند علت تغييراتي را كه چند سال پيش رخ داده است، دريابند و اينگونه رويدادها را توجيه نمايند. بسياري از افراد با يادها و خاطره‌ها زندگي مي‌كنند و آنها را آرامش‌بخش مي‌دانند و برخي ديگر به شرايط و زمان حال دل خوش مي‌كنند. اگر بين مديريت استراتژيك و فرهنگ سازماني رابطه‌اي ضعيف وجود داشته باشد عملكرد و موفقيت سازمان به مخاطره خواهد افتاد. دو پژوهشگر به نام‌هاي ديل و كندي تاكيد كردند كه ايجاد تغييرات استراتژيك موجب مي‌شود كه يك فرهنگ دستخوش تهديد قرار گيرد :

… مردم دلبسته به قهرمانان، افسانه‌ها، آيين‌هاي زندگي روزانه، مراسم پر زرق و برق و جشن‌ها و همه نمادهاي محل كار هستند. تغيير موجب قطع اين روابط مي‌شود، كاركنان را مات و مبهوت مي‌كند، آنها احساس ناامني مي‌نمايند و اغلب دچار خشم و غضب مي‌شوند. اگر براي تسكين آنها به هنگام گذر از يك حالت و روي آوردن به وضع جديد اقدامي صورت نگيرد، قدرت فرهنگ مي‌تواند تمام تلاش‌هايي كه در راه تغيير صورت مي‌گيرد خنثي نمايد و تغييرات استراتژيك را متوقف كند.

منبع:
مديريت استراتژيك(فرد ار.ديويد) صفحه 469

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *