نویسندگان: دکتر داریوش زارعی* – بهروز ایمانی **
چکیده:
در این مقاله سعی شده است آنجه در تغییر خرید و فروش کالاها در سطح بین الملل موثر واقع می شوند مورد بررسی قرار گیرند. از جمله موضوعاتی که تاثیر آن بر بازارهای بین المللی مد نظر قرار می گیرد می توان به تاثیر اقتصاد و محیط اقتصادی، تاثیر فرهنگ جوامع و تاثیر محیط حقوقی- سیاسی اشاره نمود. در بحث محیط اقتصادی به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات تاثیر گذارگفته می شود که دو عامل قابل کنترل وغیر قابل کنترل به عنوان مواردی که در بازارهای بین المللی نقش ایفا می کنند. در قسمت بعد فرهنگ به عنوان یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار بر بازارهای بین المللی مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت، که در آن بعد از ذکر مفهوم فرهنگ به موضوعات اجزای فرهنگ، عوامل تاثیرگذار بر فرهنگ و الگوی چهاربعدی هافستد پرداخته خواهد شد. اما در این ماهیت فرهنگ یکسری عوامل تاثیر گذار است که تاثیر آنها بر بازارهای بین المللی غیر قابل چشم پوشی است. موثر ترین عامل بر فرهنگ که حتی خود به طور مستقیم بر بازارهای بین المللی موثر می باشد، دین و مذهب است. زیرا دین و مذهب هر کشور در تعیین اینکه چه کالایی بیشتر مورد تقاضا قرار گیرد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. البته به غیر از دین و مذهب عواملی مانند سیاست فروش، فناوری و فرهنگ مادی، سازمانها و نهادهای اجتماعی، تحصیلات، ارزشها و طرز فکر، زبان، زیباییشناسی نیز می تواند اثرگذار واقع شوند. در ادامه بحث مباحث دیگر مربوط به موضوع پرداخته خواهد شد.
کلید واژگان: فرهنگ، دین و مذهب، اقتصاد، بازار بین المللی، بازاریابی، توزیع و ترفیع
1- مفهوم بازار بین المللی
بازار بینالمللی، در سادهترین سطح خود، به مفهوم کلمه مکانی است که در آن شرکت های تجاری باید در آن بازاریابی خود در ورای مرزهای کشورش تصمیمگیری کنند. در پیچیدهترین سطح آن، شامل ایجاد واحدی برای فروش و حتی خرید کالاهای تولیدی و و در مواردی ارائه خدمات با استراتژی بازاریابی در سراسر جهان میباشد.
2- حیطه عمل بازار بینالمللی
حیطه عمل در بازار و بازار یابی بین المللی بطور کلی به دو بخش قابل کنترل و غیر قابل کنترل تقسیمبندی میگردد. عوامل قابل کنترل شامل سیاستهای کالا و خدمات، برنامه فروش، قیمتگذاری و توزیع است که آمیخته بازاریابی شرکت نام دارد و مستقیماً تحت کنترل و برنامهریزی خود شرکت است. شرکت میتواند بر اساس شرایط رقابتی بازار، محدودیتهای قانونی، سلایق مصرفکنندگان و استراتژی خود برنامه آمیخته بازاریابی را تدوین و اجرا کند.
عوامل غیر قابل کنترل در بازار بینالمللی خود به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم میشود. در بخش داخلی سیاستهای کلی دولت، ساختار قانونی و شرایط اقتصادی از جمله عوامل غیر قابل کنترل شرکت هستند. در بخش خارجی این شرایط برای هر کشوری میتواند متفاوت و یا حتی کاملاً در تضاد باشد. اوضاع سیاسی، اقتصادی، سطح تکنولوژی، جغرافیا و فرهنگ از این قبیل عوامل به شمار میآیند.
3- تحلیل محیط بازار بینالمللی
1-3- محیط اقتصادی
از بین همه عوامل غیر قابل کنترل در حیطه بازار بینالمللی، محیط اقتصادی اهمیت بسزایی دارد. زمینههای مورد مطالعه برای بازاریابان بینالمللی در محیط اقتصادی:
جغرافیای اقتصادی، مطالعه عوامل جغرافیایی از قبیل آب و هوا، مردم، صنایع و منابع طبیعی یک کشور یا منطقه را شامل میشود که همگی به عنوان عوامل تاثیر گذار بر تامین نیازهای هر جامعهای هستند و به همین دلیل شناخت آنها برای بازاریابیالمللی حائز اهمیت است.
2-3- فرهنگ
1-2-3- مفهوم فرهنگ
ويژگي و خصايص شاخص فرهنگ مي تواند از اين تعاريف حاصل شود . شايد رايج ترين تعريف كه در مورد تحقيق مديريت ميان فرهنگی كارگرفته شده است تحقيقات هافستد مي باشد. به گفته ي هافستد فرهنگ يك برنامه ي جمعي ذهني كه اعضاي يك گروه انساني كه را ازگروه ديگه متمايز مي كند.
معروف ترين انسان شناس كليفارد گيرتز، فرهنگ را اين گونه تعريف مي كند يك الگوي انتقال داده شده ي تاريخي كه تركيبي از سمبل هاست. يك سيستم مفاهيم موروثي است كه در شكل هاي سمبليك به وسيله ي ارتباط برقرار كردن ، جاوداني كردن و توسعه ي دانش افراد و نگرش هايشان درباره ي زندگي ابراز مي گردد.
فرهنگ تركيبي از ارزش ها، معاني و هنجارها مي باشد . در حالي كه بعضي از ظواهر فرهنگ در لحظه قابل مشاهده است. ( به عنوان مثال سمبل ها و تشريفات) درك كردن فرهنگ يك گروه به مدت طولاني همراهي نياز دارد تا كاوش و مطالعه ي عميق تري از فرهنگ داشته باشيد ( نه فقط در حد ظواهر سطحي) بدون چنين مطالعه عميقي ناظراني كه مطلع و بصير نيستند ممكن است درباره ي اعتقادات و رفتار اعضاي گروهي كه فرهنگشان مورد مطالعه است اشتباه كنند.
بازارها در کشورهای مختلف تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرند. یکی از مهمترین این عوامل فرهنگ است. پیشرفت یک بازاریابی بینالمللی موفق در گرو درک و شناخت کامل تفاوتهایی است که در کشورهای مختلف جهان و فرهنگهای مختلف آنها وجود دارد.
فرهنگ یک کل پیچیده است از دانایی، اعتقادات، هنر، اخلاق، رسوم و هر گونه قابلیت و عادتهایی از افراد به عنوان عضوی از یک جامعه که در رفتار مصرفکنندگی فرد تاثیر گذار است. کل پیچیده به این معنی است که فرهنگ یک سیستم با اجزایی وابسته به هم است که همین امر شناخت آنرا بسیار دشوار میسازد.
عوامل اجتماعی و فرهنگی تمامی جنبههای رفتار مصرفکننده و خریدار را تخت تاثیر قرار داده و توجه به تفاوت این عوامل در نقاط مختلف جهان در طراحی و اجرای استراتژیهای بازاریابی برای شرکتها بسیار مهم و حیاتی است. تفاوت در زبانها، باعث تغییر منظورِ یک شعار تبلیغاتی میگردد و یا تفاوت در ساختار فرهنگها باعث میشود که یک کالا نیازهای درجات مختلف افراد آن جامعه را برآورده سازد. یک چرخ خیاطی در یک فرهنگ ممکن است به عنوان یک دستگاه سرگرمکنندهٔ بهدردبخور و در فرهنگ دیگر وسیلهای حیاتی برای ادامه بقای کل یک خانواده باشد.
2-2-3- اجزای فرهنگ
باورها: مجموعهای از فرایندهای ذهنی هستند که در دانش و برآورد فرد نسبت به کالاها و خدمات مؤثرند.
ارزشها: شاخصهایی ذهنی هستند که مشتریان از آنها برای تشخیص رفتار مناسب از آنها استفاده میکنند. ارزشها معمولاً در طول زمان پایدار هستند و از سوی اکثر اعضای یک بازار معین مورد قبول قرار میگیرند.
رسوم: مدلهای آشکار رفتاری در افراد هستند که بصورت توافقی و مورد قبول در موقعیتهای خاص از افراد بروز میکنند. رسم و رسوم در هنگام رویدادهای مهم زندگی افراد قابل مشاهدهاند. برای مثال هنگام تولد، ازدواج، مرگ و یا رویدادهای مهم سال مثل عید نوروز، ماه رمضان، روز مادر و….
3-2-3- عوامل تاثیرگذار بر فرهنگ
در شناخت فرهنگ تمامی جنبههای آن باید مورد مطالعه قرار گیرد. مطالعه فرهنگ مستلزم بررسی عوامل زیر است:
1-3-2-3- موثر ترین عامل: دین و مذهب
این بخش برداشتی از تحقيق رابرت بارو، استاد دانشگاه هاروارد با موضوع دين و عملكرد اقتصادي است. وي در اين تحقيق به بررسي رابطه ميان دين و متغيرهاي اقتصادي ، سياسي و اجتماعي (بازار بین المللی) پرداخته است.
در مورد رويكردهاي تئوريك و مفهوميبه رابطه دين و بازار بین المللی معمولا دو رابطه كلي توسط محققان مورد توجه قرار گرفته است. اين كارها معمولا در حوزه جامعهشناسي دين صورت گرفته است. يك خط تحقيقي مهم معتقد است كه دين (يا شاخصهاي ديانت) متاثر از متغيرهايي چون سطح توسعه يافتگي در عرصههاي اقتصادي و سياسي زندگي معاصر علی خصوص در صحنه بین الملل است. از ديد اين سري تحقيقات مسائل مختلف در اقتصاد نظير سطح و استاندارد زندگي و ميزان مداخله دولت در اقتصاد ميتواند بر عواملي چون ميزان شركت در كليسا و اعتقادات مذهبي موثر باشد.
رويكرد دوم، به رابطه ميان دين و بازار بین المللی از زاويه اي ديگر مينگرد. از اين منظر دين خود پديده اي مستقل است كه ميتواند بر عمكلرد بازار تاثير گذار باشد. به عنوان مثال تئوري مشهور «ماكس وبر» در اين راستا قرار ميگيرد: ديانت بر عملكرد نهادهای اقتصادی( مانند بازار) و احتمالا بر نهادهاي سياسي تاثيرگذار است.
در رويكرد اول كه دين را متاثر از بازار ميدانست دو تئوري مشهور جامعه شناسي وجود دارد كه ميگويد دين چگونه به اين عوامل واكنش نشان ميدهد. يك رويكرد فرضيه سكولاريزاسيون است. اين رويكرد بخشي از تئوري مدرنيزاسيون است كه به بررسي اين موضوع ميپردازد كه چگونه اقتصاد كشورهاي توسعه يافته، قابليتهاي نهادي را چنان گسترش ميدهد كه فقر از بين برود و بازار توجيه (عقلاني) شود. تئوري مدرنيزاسيون، معتقد است كه همزمان با توسعه يافتگي اقتصاد و غني تر شدن كشورها، نهادهاي اجتماعي و خصوصيات آن نيز در همان راستا تغيير خواهد كرد. فرضيه سكولاريزاسيون اين تئوري را در حوزه ديانت به كار ميگيرد يعني مدعي است كه هر چه اقتصاد توسعه يافته تر و غني تر شود، شركت در مراسم نهادهاي ديني (مانند شركت در كليسا) يا شاخصهاي دينداري كاهش پيدا ميكند. تئوري سكولاريزاسيون (يا همان فرضيه سكولاريزاسيون) به طور گسترده در ميان تحليلگران جا باز كرده است.
رويكرد دوم در ادبيات جامعهشناسي دين اصطلاحا مدل بازار دين خوانده ميشود. اين تئوري در مورد اينكه چگونه دولت با نهاد دين در تعامل قرار ميگيرد و به اين شكل بر ميزان مشاركت در دين يا حتي اعتقاد به دين تاثير ميگذارد به بحث و بررسي مينشيند. بنابراين گاهي اوقات دولت در بازار دين به تنظيم گري ميپردازد و انحصار برخي اديان را تقويت كرده و يا از رشد اديان ديگر جلوگيري ميكند.
بر اساس اين تئوري، دولت گاه از رشد مذهب با جلوگيري از انجام فرايض مذهبي براي برخي پيروان جلوگيري ميكند. از سويي ديگر گاه دولت به برخي فعاليتهاي مذهبي سوبسيد ميدهد. به هر شكل دولت بر ميزان فعاليت رسميمذهبي تاثير ميگذارد. يك شكل آشكار چنين مداخلاتي ايجاد يك دين رسميدر كشور است. البته در ادبيات موجود، بحثهاي زيادي در اين رابطه وجود دارد كه آيا اقدامات دولت عملا موجب افزايش يا كاهش فعاليتهاي مذهبي ميشود. كساني كه معتقدند پشتيباني دولت از ميزان ديانت ميكاهد چنين استدلال ميكنند: شما اگر ديني جا افتاده داشته باشيد، گرايش خواهيد يافت كه انحصار ايجاد كنيد و انحصارات نيز معمولا ناكارآمد عمل ميكنند. به عنوان مثال برخي معتقدند كه يك كليساي انحصاري – مانند كليساي كاتوليك در كشورهاي كاتوليك يا كليساي آنگليكن در انگليس- عملكرد كارايي ندارد و براي مومنين به آن جذابيت زيادي ندارد. در واكنش به اين وضع مردم در مراسم چنين ادياني كمتر شركت ميكنند. اين ديدگاه در كتاب مشهور آدام اسميت هم وجود دارد. لذا اين ديدگاه، داراي سابقه است. به عبارت ديگر اديان رسمي براي انجام فعاليتهاي مذهبي به منابع دولتي عادت ميكنند. گاه دولتها براي ساخت كليساها يا پرداخت حقوق پرسنل كليسا كمك مالي هم ميپردازد. در اين موارد ميتوان پيشبيني كرد كه دادن چنين سوبسيدي منجر به مشاركت وسيعتر مذهبي شود.
به طور كلي در مدل بازار مذهبي نحوه تعامل دولت و نهاد دين مسائل محوري است. نمونه افراطي اين وضع، كشورهاي كمونسيتي اعم از شوروي و چين است. بسياري از كشورهاي اروپاي شرقي نيز شديدا تلاش كردند تا اديان رسميرا نابود كنند و در اين خواست تا حدودي هم به موفقيت دست يافتند. اين هم شكل ديگري است كه دولت ميتواند بر مذهب تاثيرگذار باشد.
تركيب رويكردها
تحليل تجربي ما در مورد عوامل موثر بر دين، هر دو رويكرد را با هم تركيب ميكند. اين تركيب به اين شكل است، فرضيه سكولاريزاسيون كه بر تقاضاي مذهب تاكيد ميكند و ميخواهد نشان دهد چگونه توسعه اقتصادي بر مذهب تاثير ميگذارد با مدل بازار دين كه بر عرضه دين تاكيد دارد يعني به طور خاص اينكه دولت چگونه بر دين تاثير ميگذارد، همزمان در نظر ميگيرد. تحليل ما به جاي اينكه به دنبال نشان دادن اين باشد كه كداميك معتبرتر است، اين دو تئوري را با هم در نظر ميگيرد.
در مورد اينكه چگونه دين بر عملكرد اقتصادي تاثير ميگذارد، به تاثير دين در رشد اقتصادي تمركز باید کرد، همانگونه كه «ماكس وبر» در اخلاق پروتستان انجام داد. اين نگرش بخش مهمياز كار تجربياي است كه ما ميخواهيم انجام دهيم. اين تئوري معتقد است كه دين ميتواند بر اقتصاد موثر باشد از اين جهت كه روي برخي خصوصيات فردي موثر است. اين خصوصيات نيز به نوبه خود افراد را از حيث عملكرد اقتصادي تقويت يا تضعيف ميكنند. وبر به طور خاص بر اخلاق پروتستان تاكيد كرد. به طور كلي اگر ديانت در تمايل به كار كردن و بهره ور بودن موثر باشد، يك فاكتور مهم خواهد بود. تاثير دين بر كارايي اقتصادي افراد ميتواند از خلال مفاهيميچون صداقت، اخلاق و ديگر ارزشها باشد. در مورد آثار ديگر دين ميتوان به مفاهيميچون قناعت، ميزان باز بودن بر روي بيگانگان و مسائلي از اين دست توجه كرد. اين ويژگيهاي فردي ميتوانند بر عملكرد اقتصادي موثر باشند و خود نيز از آموزهها و ارزشهاي ديني تاثير ميپذيرند.
ميتوان ابعاد ديگري از دين نيز بر شمرد كه بر عملكرد اقتصادي تاثير منفي داشته باشد. به عنوان مثال اديان رسمي ممكن است برخي مبادلات اقتصادي را ممنوع كنند يا دولت را وادارند كه انجام آنها را ممنوع كند. اين قبيل مبادلات ميتواند شامل بازار اعتبارات، بازار بيمه و قوانين ناظر بر عملكرد شركتها باشد.
بخش عمده كار ما تجربي است. لذا لازم است كميدر مورد اطلاعاتي كه براساس آن كارهاي آماري خود را انجام دادهايم، صحبت كنم. در گام اول تلاش كرديم برخي از اين مفاهيم را كميكنيم. در رابطه با ديانت، دو گونه اطلاعات در سطح فردي وجود دارد. يكي ميزان شركت در مراسم ديني است كه به مسائلي چون شركت در آيينهاي رسمييا نمازهاي فردي ميپردازد. ديگري، برخي اعتقادات مذهبي است. وقتي به اين فكر ميكنيم كه چگونه دين ميتواند بر عملكرد اقتصادي موثر واقع شود، بايد به خصايل فردي نظير اخلاق كار، صداقت و مسائلي از اين دست كه از يكسو خود متاثر از اعتقادات مذهبي است و از سوي ديگر بر عملكرد اقتصادي موثر هستند، توجه كنيم.
اما جدای این رویکردها دین و مذهب می تواند بر نحوه ی تقاضای مردم نسبت به کالاها موثر واقع شود.برای مثال در یک کشور اسلامی مردم نسبت به کالاهایی که از منظر دین خود غیر شرعی محسوب می شوند رغیتی نشان نمی دهند و در چنین مواردی دین موجب می شود عرضه ی یک کالا در کشوری اسلامی با مشکل مواجه شود و در فروش آن بازار بین المللی با تاثیر منفی رو برو می شود. اما اگر در همین کشورهای اسلامی کالایی مورد پذیرش یا تاکید دین باشد میل و رغبت مردم ملل اسلامی به آن زیاد شده و موجب تقاضا و عرضه ی بیشتر و به تبع آن تاثیر مثبت در بازار بین المللی شود. پس دین به عنوان یکی از پارامترهای مهم می تواند بر میزان توفیق بازارهای بین المللی و تولید و عرضه شرکت های بین المللی اثر گذار باشد.
2-3-2-3-سایر عوامل :
1. سیاست فروش
2. فناوری و فرهنگ مادی
3. سازمانها و نهادهای اجتماعی
4. تحصیلات
5. ارزشها و طرزفکر
6. زبان
7. زیباییشناسی
4-2-3- الگوی چهاربعدی هافستد
گرد هافستد، نویسنده و محقق تاثیرگذار و معروف در زمینه فرهنگ ملی و سازمانی، در مطالعاتش پی به این نکته میبرد که در دنیا فرهنگهای ملی و منطقهای وجود دارند که تاثیرات عمدهای بر رفتار سازمانها و شرکتها و مصرفکنندگان دارند. وی تفاوتهای فرهنگی جامعههای مختلف را ناشی از چهار بعد اصلی میداند:
1. فردگرایی درمقابل جمعگرایی: آیا افراد یک جامعه ترجیح میدهند مسئولیتهای فردی متقبل شوند یا بیشتر جمعی و گروهی؟
2. فاصله قدرت: آیا فاصله قدرت در یک جامعه کم است یا زیاد؟ برای مثال، در کشورهای عربی و ایران فاصله قدرت بسیار بیشتر است از آمریکا و کشورهای اروپایی.
3. پرهیز از عدماطمینان: به طور کلی کشورهایی که پرهیز از عدم اطمینان در آنها بیشتر است قانونمندتر هستند و کارمندان ترجیح میدهند مدت طولانیتری در کنار کارفرماهای خود بمانند.
4. مردسالاری درمقابل زنسالاری: نشانگر صفات خاص در فرهنگهای مختلف است. مردسالاری بیشتر همراه با رقابتی بودن، جاهطلبی، جمعآوری مادیات و … است در صورتی که زنسالاری بیشتر توجه به روابط فردی و کیفیت زندگی دارد.
در نهایت میتوان گفت، بین فرهنگ جامعه و بازاریابی ارتباط مستقیم وجود دارد. به بیان دیگر، توفیق بازاریابی بینالمللی در این است که تصمیمات بازاریابی با معیارهای فرهنگی جوامع مطابقت داشته باشد و این معیارها ملاک رد یا قبول بازاریابی است.
5-2-3- ويژگي بازارهاي بين الملل
در مطالعه ي كانال هاي توزيع بين الملل، مفهوم فاصله ي رواني و عدم اطمينان محيطي توجه هاي زيادي را جلب كرده است. تفاوت هاي ميان طرفين مبادله و بازارهاي بين المللي شان به وسيله ي تفاوت در محيط هاي اجتماعي، فرهنگي،سياسي، فني و اقتصادي مشخص مي شود. تفاوت هايي هم چون زمان منطقه ، زبان، و سيستمهاي ، در مبادله ي شيوه ها و مدل هاي الگوهاي مديريت، اشكالاتي وارد مي كنند و اثرات قابل ملاحظه اي بر مديريت حقوقي روابط ميان مرزي ايجاد مي كند.
وقتي با بازارهاي داخلي مخالفت مي شود، عمليات بين الملل به وسيله ي سطوح بالاتر عدم اطمينان محيطي مورد استفاده قرار نمي گيرد. و اين عدم اطمينان محيطي به علت فقدان دانش و اطلاعات در بازارهاي خارج از كشور و تعدد محيط هاي كاري كه شركت ها در آن مشغول به كارند مي باشد. به عنوان مثال نوسان نرخ ارز و مشكلات مرتبط با تغييرات نيازها و ترجيحات مشتريان، در كانال هاي بازاريابي چند مليتي كه دو طرف معامله دور از همديگر هستند، بيشتر مورد مطالعه قرار مي گيرد.
3-3- محیط سیاسی/ حقوقی
کشورهای مختلف بر حسب شرایط داخلی، نوع حکومت، مسائل و مشکلات خود، نگرشها و سیاستهای متفاوتی نسبت به شرکتهای خارجی که در کشورشان فعالیت تجاری میکنند دارند. بازاریابی بینالمللی باید شرایط مختلف سیاسی و قانونی کشورهای هدف را مورد ارزیابی قرار داده و استراتژی متناسب با آنرا طراحی کند. برای مثال شرکتهای آمریکایی برای فعالیت در برخی کشورهای آمریکای جنوبی و نیز ایران، به خاطر روابط سیاسی نه چندان مناسب میان این کشورها و کشورشان، شانس کمتری برای ورود به این بازارها دارند و یا در صورت وارد شدن متحمل ریسک بیشتری هستند.
وضعیت سیاسی باثبات و بیخطر برای هر بازاریابی شرایط آرمانی است. باثبات از این جهت که با بر سر کار آمدن دولت جدید رویههای جاری حفظ گردد و بیخطر بودن به معنی شرایط مناسب برای شرکت خارجی برای ورود به بازارهای کشور و امکان ادامه فعالیت آزادانه آن.
راهبردهایی نیز وجود دارند که شرکتها را در کاهش ریسک سیاسیشان کمک میکنند. برخی از این راهبردها عبارتند از تجارت و سرمایهگذاری مشترک با اتباع و شرکتهای داخلی، اعطای حق امتیاز، محلی سازی که به معنی واگذاری سهام به افراد داخلی، استفاده از مدیران داخلی و یا توسعه صنایع داخلی وابستهاست و در نهایت ایجاد ذهنیت مطلوب با استفاده از روابط عمومی درست، موثر و صادقانه.
انتخاب هر یک از این استراتژیها ویژگیهای خاص خود را داراست. میزان ریسک شرکت، میزان سرمایهگذاری، هزینههای ثابت و متغیر، هزینههای تمامشده و سهمبازار از جمله متغیرهایی هستند که با انتخاب هر استراتژی ورود تغییر میکنند.
بازاریابان بینالمللی با توجه به شرایط بازار هدف، پتانسیل و موقعیت شرکت در بازار و استراتژی کلی شرکت، یک یا چند استراتژی ورود را انتخاب میکنند. انتخاب زیرکانه و درست، میتواند حضور موفقیت آمیز و پایدار شرکت در بازار را تضمین کند و به مزیت رقابتی شرکت تبدیل گردد.
بسیاری از متخصصان بازاریابی بینالمللی به استراتژی کالا و خدمات تعدیل شده معتقدند. این استراتژی بر ویژگیهای خاص و منحصربهفرد کالا و خدمات برای بازارهای مختلف تاکید دارد. این تغییرات را میتوان در خود کالا بوجود آورد. مانند تغییرات در بستهبندی، تغییرات در خصوصیات ظاهری کالا از قبیل رنگ، بو، اندازه و … که بر اساس مد، سلیقه و یا سبک زندگی افراد کشورهای متفاوت صورت میگیرد. همچنین این تغییرات میتوانند در خدمات همراه کالا، که شامل گارانتی، نحوه توزیع و یا مستندات همراه کالا بوجود بیآیند.
در بازاریابیِ خدمات، امر تعدیل بسیار برجستهتر و حائزاهمیتتر از کالاهای ملموس است. برای مثال در آمریکا و کشورهای اروپایی سرعت خدمات برای مشتریان از اهمیت بالایی برخوردار است در صورتی که در کشورهای سنتیتر تقابل افراد، فروشنده و مشتری، بسیار مهمتر به نظر میرسد.
استراتژی کالای جهانی طیف مقابل استراتژی تعدیل است. در این استراتژی کالا در تمام کشورهای جهان یکنواخت است. در صورت امکان اجرا، این استراتژی میتواند مزایای زیادی برای شرکت داسته باشد. از جمله سودآوری بیشتر با تولید انبوه، امکان برنامهریزی و کنترل مؤثرتر، هزینه تولید پایینتر و از این قبیل.
نتيجه گيري و پیشنهاد
بايد توجه داشت كه، بازاريابي در رابطه با مبادله ي امكانات و تسهيلاتي كه ارزش برتري را در مورد مصرف كننده و بازار فراهم كند.اعتقادات مذهبي در مقايسه با انجام اعمال مذهبي تاثير بسيار بيشتري بر افراد دارند. در اين جاست که مي توان پي به نقش مثبت مذهب در رشد اقتصادي بازارهای بین المللی برد. با در نظر گرفتن اعتقادات مختلف فرهنگی، دینی و مذهبي شواهدي وجود دارد که نشان مي دهد اعتقادات فرهنگی، دینی و مذهبي نسبت به ساير عقايد عوامل تاثير بالقوه بيشتري بر نحوه عملکرد اقتصادي بازارهای بین المللی دارد.
درك ماهيت پيچيده هويت مصرف كننده و اين كه فرهنگ، دین و مذهب در رفتار مصرف كننده تأثيرمی گذارد. بنابراين درك درست از فرهنگ، دین و مذهب يك جزء الزامي در توسعه ي استراتژي هاي مؤثر بازاريابي و عملكردهاي برتر بازار بین المللی مي باشد. پس عرضه کنندگان کالا و خدمات در بازار بین المللی برای موفقیت بیشتر خود باید به فرهنگ، دین و مذهب هر کشور و ناحیه توجه داشته باشند و بر مبنای اعتقادی آنها کالاهای خود را طراحی و تهیه نمایند تا به موفقیت دست یابند.
منابع و مآخذ
1. ظهری، مریم. بررسی عناصر تاثیر گذار بر بازاریابی بین الملل، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، 1391
2. مرادي، محمد رئوف. جستاري درباب فرهنگ و اقتصاد، روزنامه جام جم، تهران، بی تا
3. علی عرب، صدف. نقش فرهنگ در بازاریابی بین الملل، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین، بی تا
4. بارو، رابرت. دين و عملكرد اقتصاد، روزنامه دنياي اقتصاد، مترجم: علي سرزعيم، 1388
5. مايکل، جاشوا. نقش دين در رشد اقتصادي جوامع، مترجم : بی نا، بی تا
6. گيلك حكيمآبادي، محمدتقي. اقتصاد ديني و اقتصاد دين، عضو هيأتعلمي دانشگاه مازندران، 1390
نویسندگان:
*دکتر داریوش زارعی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میناب BTOB73@yahoo.com
**بهروز ایمانی دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی دانشگاه علوم و تحقیقات هرمزگان behroozimn@gmail.com