كمي‌سازي و سنجش سبك زندگي اسلامي

چكيده: هدف اين پژوهش فراهم ساختن زمينه‌اي براي كمي‌سازي و سنجش سبك زندگي اسلامي است. با مطالعه روشمند متون اسلامي و روان‌سنجي، پرسش‌نامه‌اي 135 سؤالي تهيه شد. جامعه آماري، دانشجويان دانشگاه اصفهان و طلبه‌هاي حوزه علميه قم در سطح كارشناسي بوده‌اند. سيصد نفر به روش نمونه‌گيري تصادفي طبقه‌اي انتخاب و دو آزمون «سبك زندگي اسلامي (محقق ساخته)» و «جهت‌گيري مذهبي» روي آنها اجرا شده است. داده‌ها، با روش تحليل عاملي، آلفاي كرونباخ و تحليل مانوا، تحليل شده و نتايج نشان مي‌دهد كه آزمون سبك زندگي اسلامي از پايائي «786/.» بهره‌مند است. نتايج تحليل عوامل نيز روائي و ساختار عاملي مناسبي را نشان مي‌دهد. روائي هم‌زمانِ آن با آزمون جهت‌گيري مذهبي نيز از طريق ضريب همبستگي پيرسون (644/.)، به دست آمد اين پژوهش نشان مي‌دهد كه سبك زندگي اسلامي قابل كمي شدن است و آزمون ساخته شده، ويژگي‌هاي روان‌سنجي لازم را دارد.

كليد واژه‌ها: مقياس، سنجش ديني، روان‌شناسي اسلامي، سبك زندگي اسلامي، جهت‌گيري مذهبي.
مقدمه
«سبك زندگي» عنواني است شناخته شده در بيشتر علوم انساني در سطح بين الملل، لكن از زاويه‌هاي متعدد به آن نگاه مي‌شود. مؤلفه‌هاي شناخته شده آن در دنياي علمي امروز، عبارت‌اند از: فعاليت‌هاي فيزيكي، اوقات فراغت، خواب و بيداري، روابط اجتماعي، روابط خانوادگي، معنويت، ايمني و آرامش، تغذيه و…؛1 كه هر كدام به منزله بزرگ‌راهي از راه‌هاي زندگي افراد شمرده مي‌شوند. سبك‌ زندگي،‌ شيوه‌اي‌ نسبتاً ثابت است‌ كه‌ فرد اهداف‌ خود را به وسيله آن پي مي‌گيرد. اين شيوه‌ها، حاصل زندگي دوران كودكي فرد است. به عبارت ديگر، سبك زندگي، بعد عيني و كميت‌پذير شخصيت افراد است. مطالعات در باب سبك زندگي، بيشتر از نوع توصيفي و هنجاري است، لكن در جامعه اسلامي ممكن است اين مسئله نيز مطرح شود كه سبك زندگي افراد و گروه‌ها، چقدر با آموزه‌هاي اسلامي منطبق است؟ آيا مي‌شود افراد و گروه‌ها را از اين جهت درجه‌بندي كرد؟ براي مثال، آيا مردم متدين ايران، پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامي، سبك زندگي كاملاً اسلامي دارند؟ آيا اساسا نظريه سبك زندگي ديني كه با موضوعات مهمي، مثل انسان كامل، انسان سالم، معيار بهنجار و نابهنجار، پيشگيري و درمان و… ارتباط مستقيم دارد، شناسايي و تحليل شده است؟
اولين بار آلفرد آدلر از بين روان‌شناسان2 سبك زندگي را مطرح كرد، سپس توسط پيروان او گسترش يافت. آنان سبك زندگي، شكل‌گيري آن در دوران كودكي، نگرش‌هاي اصلي سبك زندگي، وظايف اصلي زندگي و تعامل آنها با يكديگر را به تفصيل بحث كرده و آن را در قالب درخت سبك زندگي نشان داده، مفاهيم ارزشي و انسان‌شناختي و فلسفي را مطرح كرده و تمام زندگي را به صورت يك‌پارچه به تصوير كشيدند3.
برخي محققان، مثل پاول4 به بررسي «زندگي خوب و انسان خوشبخت»، تيموتي5 به «نقش دين در زندگي روزمره مردم انگليس»، بوسنيتز6 به «اهداف هدايت شده زندگي» بولن7 به «زندگي به عنوان يك تكنيك» هالستيد، و پيك8 به «شهروند خوب بودن و رابطه آن با تعليمات اخلاقي» اينجلس9 به «رابطه فرهنگ و زندگي روزمره» و شو10 به «چالش‌هاي عيني زندگي در خانواده‌ها در چارچوب نظريه درماني روان نمايش‌گري پرداخته‌اند. هم اكنون سايت فعالي تحت عنوان «نهضت سبك زندگي» (2007م) و سايت ديگري منسوب به هنري استين و ديگر پيروان آدلر با نام «درخت سبك زندگي»11 در اينترنت فعال است. مطالعات سبك زندگي در علوم تجربي نيز انجام شده است. شركت بين‌المللي «سبك زندگي جديد» خدمات متعددي، مثل مشاوره‌هاي فردي، كارگاه‌هاي گروهي، سمينارها و سخنراني‌هايي در موضوعات مختلف سبك زندگي (ريلاكس درماني، تغذيه، مراقبت از مو و پوست، اخلاق و تعليمات گروهي و…)، را ارائه مي‌كنند. آنان آزمون‌هاي كوتاه در هر موضوع ساخته‌اند. گريفين و كاريركلي12 به بررسي «التهاب استخوان‌ها و مفاصل و غضروف‌هاي فرد و ارتباط آن با سبك زندگي او»، ماهان13 به ساختن «پرسش‌نامه سبك زندگي شخصي ويژه نوجوانان»، ماركتي14 به مطالعه‌اي آزمايشي در باب «سبك زندگي كارفرمايانه و ارتباط آن با كيفيت زندگي»، گاور15به «مطالعه سبك زندگي مخاطره آميز و مواجه شدن با خشونت»، سامپسون و پايلوت16 به «بررسي سبك زندگي افراد بعد از سكته شديد قلبي»، بوگاسكا17 به «بررسي توانايي‌هاي شغلي و عوامل محيطي مربوط به كار و ارتباط آنها با سبك زندگي»، ويويان و ديگران18 به «مطالعه سبك زندگي و كيفيت زندگي بيماران با تشخيص سرطان رحم» و كانسر19 به ساختن «پرسش‌نامه سلامتي و سبك زندگي» اقدام كرده‌اند. سنجش دين‌داري و سبك زندگي ديني نيز پيشينه‌اي دارد. پيتر و رالف20 121 مقياس ديني را معرفي كرده‌اند كه توسط مسعود آذربايجاني و سيد مهدي موسوي ترجمه شده است21. اين مقياس‌ها در موضوعاتي، مثل اعتقادات و اعمال ديني، نگرش‌هاي ديني، جهت‌گيري مذهبي، رشد ديني، نقش دين در زندگي، تجربه ديني، ارزش‌هاي ديني- اخلاقي، مقابله ديني وحل مشكل، معنويات و عرفان، مفهوم خدا، نگرش به مرگ، عفو و گذشت و…، شكل گرفته‌اند. در ايران نيز بيش از يك دهه است كه به اين موضوع توجه شده است. براي مثال، غضنفري به «بررسي تأثير برنامه آموزشي سبك زندگي به بيماران ديابتي نوع دوم»، محمدي زيدي22 به «سبك زندگي بيماران قلبي- عروقي در چابهار»، متعارفي23 به «سبك زندگي بيماران قلبي قبل از ابتلا به بيماري و بستري شدن در سي سي يو»، نوروزي24 آقايي به «بررسي و مقايسه شيوه زندگي دانشجويان….»25؛ و اسماعيلي26 به «تغييرات سبك زندگي و تحولات نسل‌هاي اجتماعي در ايران» پرداخته‌اند.
به رغم تمام كارهايي كه انجام شده، پژوهشي كه به طور جامع به سبك زندگي اسلامي توجه و براي آن مقياس ارائه كرده باشد، انجام نشده است. بر اين اساس، مسئله اساسي اين پژوهش عبارت است از: ساخت، پايائي27سنجي و اعتبار28 يابي آزمون سبك زندگي اسلامي. همچنان كه ملاحظه شد، سنجش‌هاي اسلامي كه صورت گرفته، ناقص و غيركافي است، از اين‌رو، سؤال‌هاي زير در مورد آزمون محقق ساخته سبك زندگي اسلامي بررسي شده است: 1. روايي محتوايي و صوري اين آزمون چگونه است؟ 2. پايايي آزمون سبك زندگي اسلامي چقدر است؟ 3. روايي هم‌زمان آن با آزمون جهت‌گيري مذهبي چقدر است؟ 4. بارهاي عاملي آزمون سبك زندگي اسلامي چگونه است؟
روش
جامعه آماري اين پژوهش عبارت است از دانشجويان و طلبه‌هاي مقطع كارشناسي دانشگاه اصفهان، (علوم انساني و علوم پايه) و حوزه علميه قم. بر اساس پيشنهاد سي مور و سادمن به نقل از بورگ و گال29 در اين تحقيق در هر گروه 100 نفر و در مجموع 300 نفر مطالعه شده‌اند. توزيع افراد هر گروه، بين آزمودني‌هاي دختر و پسر بر اساس طبقه‌بندي نسبتيِ خوشه‌اي بوده است. آزمون KMO نيز كفايت حجم نمونه 100 نفر براي هر گروه را نشان مي‌دهد. در اين پژوهش دو ابزار به كار رفته است:
الف) آزمون سبك زندگي اسلامي كه براساس فرايند زير توسط محقق ساخته شده است. اين آزمون با 135 سؤال شكل گرفته و ده مؤلفه دارد كه سؤال‌هاي آنها در هم آميخته و با عناوين از هم تفكيك نشده است. اين آزمون تمام وظايف زندگي را پوشش مي‌دهد كه به اختصار به هر كدام از مؤلفه‌هاي آن اشاره مي‌شود:
1. مؤلفه اجتماعي به وظايفي اشاره دارد كه فرد در ارتباط با ديگران،‌ فراتر از خود و خانواده هسته‌اي خود انجام مي‌دهد.
2. مؤلفه عبادي به وظايفي اشاره دارد كه رابطه بين فرد و خداوند را به عنوان عبد و مولا نشان مي‌دهد و اعم است از عبادات مشخص، مثل نماز، روزه، تلاوت قرآن، ذكرهاي مستحبي، حج و …، و رفتارهايي كه رسماً نام عبادت ندارند، اما فرد به نيت اطاعت از خداوند آن را انجام مي‌دهد.
3. مؤلفه باورها به مفاهيم هستي‌شناختي، انسان‌شناختي، خدا‌شناختي، و … اشاره دارد كه در فرد دروني شده و در لايه‌هاي زيرين عاطفي و‌شناختي او حضور دارند و به صورت خودآگاه يا ناخودآگاه، نقش تعيين كننده‌اي در رفتارها دارند.
4. مؤلفه اخلاق به صفات و رفتارهاي دروني شده‌اي از فرد گفته مي‌شود كه وظيفه رسمي و قانوني او شمرده نمي‌شود، و با ترك يا انجام آن كسي او را مؤاخذه يا تشويق نمي‌كند. در اينجا به بعد فردي و اجتماعي اخلاق نظر مي‌شود (بعد الهي آن در شاخص باورها ملاحظه شده است).
5. مؤلفه مالي به رفتارهايي از فرد اشاره دارد كه مستقيم يا غير مستقيم، به امور اقتصادي و مادي زندگي مربوط مي‌شود. اموري، مثل شغل، املاك، كيفيت دخل و خرج و… را شامل است.
6. مؤلفه خانواده به ‌رفتارها و روابط فرد از اين حيث كه عضوي از يك خانواده هسته‌اي است،‌ اشاره دارد؛ يعني زن،‌ شوهر و فرزندان. خانواده بزرگ، در شاخص اجتماعي ملاحظه شده است.
7. مؤلفه سلامت‌ به اموري نظر دارد كه در سلامت جسماني و رواني فرد ايفاي نقش مي‌كنند و تغذيه، بهداشت، فعاليت بدني،‌ تفريح، بازي، لذت‌هاي زندگي، سياحت و زيارت، خواب و استراحت، ديد و بازديد، ظاهر زشت يا زيباي فرد و… را شامل مي‌شود.
8. مؤلفه تفكروعلم به وظايف‌شناختي فرد اشاره دارد، اعم از شناخت‌هاي موجود در فرد، تلاش براي افزايش شناخت‌هاي خود، جايگاهي كه فرد براي علم و تفكر قائل است.
9. مؤلفه دفاعي– امنيتي به وظايفي اشاره دارد كه به صورت فردي يا اجتماعي با امنيت افراد و جامعه مربوط مي‌شود، مثل حفظ مرزها، انتظامات داخلي شهرها و روستاها، شناسايي و مجازات مجرمان در دعواهاي خصوصي افراد و… .
10. مؤلفه زمان‌شناسي به وظايف فرد در خصوص با استفاده بهينه از زمان مربوط مي‌شود.
به هر حال، اولويت‌ها در خصوص توزيع فرصت‌ها، تنظيم زمان و برنامه‌ريزي، شناسايي و استفاده از مناسبت‌هاي زماني خاص و… .آزمون سبك زندگي با اين مولفه‌ها شكل گرفته و يكي از ابزارهاي گرد‌آوري اطلاعات در اين پژوهش بوده است و ويژگي‌هاي روان‌سنجي آن در يافته‌هاي همين مقاله ذكر شده است.
ب) آزمون جهت‌گيري مذهبي. اين آزمون توسط آذربايجاني در دو فرم كوتاه و بلند ساخته شده و مبتني بر ديدگاه اسلامي است. اين آزمون در طبقه‌بندي آزمون‌هاي رواني، در گروه آزمون‌هاي شخصيت و ديگر ويژگي‌هاي عاطفي قرار مي‌گيرد. و جامعه آماريِ آن، دانشجويان مقطع كارشناسي دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد اسلامي (واحد تهران شمال) و طلبه‌هاي حوزه علميه قم در سطح كارشناسي بوده‌اند.گروه‌هاي نمونه به صورت تصادفي انتخاب شده‌اند. خزانه سؤال‌هاي آن از متن آيات و روايات اسلامي در مقوله‌هاي: 1. انسان و خدا، 2. انسان و آخرت، 3. اولياي دين، 4. انسان و دين، 5. بدن و قواي زيستي، 6. روابط اجتماعي، 7. امور اقتصادي و خانواده،‌ 8. انسان و طبيعت 9. اخلاق فردي، استخراج شده و روايي محتوايي آن توسط متخصصان اسلامي، و روايي صوري آن توسط پاسخ دهندگان غير متخصص و زير نظر متخصصان روان‌سنجي به دست آمده است. پرسش‌نامه اوليه 90 پرسش داشته كه از طريق تحليل عوامل، دو عامل اصلي (با ضرايب پايايي 947/. و 793/.)، در قالب 79 پرسش كاهش يافته است.
مراحل ساخت آزمون سبك زندگي اسلامي و روش انجام كار به شرح زير پيگيري شده است:30
1. مطالعه متون علمي و ديني در باب سبك زندگي: علومي، مثل روان‌شناسي، جامعه شناسي، پزشكي و… به منظور آشنايي با ادبيات اين موضوع و دريافت نظريه‌هاي ارايه شده در باب سبك زندگي، مطالعه شده، سپس متون ديني به طور گسترده به منظور موضوع‌شناسي در خصوص سبك زندگي اسلامي و استخراج دستورالعمل‌هايي كه در زندگي اسلامي مورد نياز است، مطالعه شده است.31
2. كشف رابطه‌ها بين موضوعات ديني: تلاش شده تا رابطه موضوعات مختلف با يكديگر، عام و خاص بودن يا اصل و فرع بودن هر كدام در مقايسه با ديگري شناخته و استخراج شود، به گونه‌اي كه در نهايت پس از مشورت‌هاي مختلف با متخصصان ديني، ده مؤلفه شكل گرفته است. براي مثال، تمام وظايف رفتاري مربوط به تغذيه، بهداشت، فعاليت بدني، چگونگي آراستن ظاهر و ريز موضوعات آنها تحت عنوان مؤلفه سلامت سازماندهي شدند. وظايف امر به معروف و نهي از منكر، صله ارحام، حمايت‌هاي اجتماعي معاشرت با ثروتمندان و نيازمندان، مشاركت در امور اجتماعي، و ريز موضوعات آنها با عنوان مؤلفه اجتماعي، سازمان‌دهي شده‌اند. همين‌طور راجع به تمام مؤلفه‌هاي ديگر سبك زندگي اين‌گونه عمل شده است.
3. تبديل يافته‌هاي ديني به جمله‌هاي دستورالعملي: يافته‌ها در موضوعات مختلف، به صورت جمله‌هاي دستوري تحت عنوان «بايدها و نبايدهاي سبك زندگي اسلامي» شكل جديد يافته است. براي مثال، از آيات و روايات استفاده شده است كه: «بايد هر گاه عهدي مي‌بنديم،‌ به آن وفا كنيم»، «بايد در مشكلات و سختي‌ها، صبر داشته باشيم»، «بايد روزه‌هاي ماه رمضان را بگيريم»، «بايد در صورت لزوم براي حفظ دين خدا، مبارزه كنيم»، «بايد از هر موقعيتي براي تعليم و تعلم استفاده كنيم»، «بايد از خوردن مال حرام اجتناب كنيم» و… اين بايد‌ها و نبايدها حجمي حدود 100 صفحه را به خود اختصاص داده است.
4. غربال كردن جمله‌ها به صورت نظري: بعضي موضوعات به ظاهر و لفظ، متفاوت‌اند، اما از نظر محتوا، يك‌سان هستند. در اين مرحله، تكرارهاي محتوايي حذف شده، امور جزئي ذيل كليات جاي گرفته و امور نه چندان مهم، حذف شده است. براي مثال، بايدها و نبايدهاي زيادي راجع به تغذيه در آيات و روايات آمده است، مثل نبايد گوشت ميته خورد، نبايد گوشت خوك خورد، نبايد گوشت سگ خورد، بايد گاو و گوسفند و شتر را طبق دستور اسلامي ذبح كرد، بايد از گوشت بعضي پرندگان با شرايط خاص استفاده كرد، بايد از گوشت ماهي‌هاي دريا با شرايط خاصي استفاده كرد، و ده‌ها مورد ديگر. براي ساختن آزمون و رعايت اختصار از يك‌سو، و حفظ جامعيت لازم از سوي ديگر، همه اينها تحت دو يا سه گزاره از مقياس جاي داده شده‌اند. علم داشتن به اين امور در يك سؤال مربوط به مؤلفه تفكر و علم مندرج است، اهميت دادن و عمل كردن به آنها در سؤال ديگري كه به مؤلفه سلامت، مربوط مي‌شود، مندرج است. اين غربال نظري در تمام مؤلفه‌ها و سؤال‌ها، با دقت زياد انجام شده است.
5. ارائه به اسلام‌شناسان براي به دست آوردن اعتبار محتوا: شكل عبارت‌ها، از دستورالعملي به گزاره‌هاي خبري، تغيير يافته و مقياس اوليه همراه با يك پرسش‌نامه 11 سؤالي به منظور سنجش اعتبار محتوايي به 25 نفر از متخصصان دين‌شناس ارايه شده،32 سپس با هر كدام از آنان مصاحبه نيمه سازمان يافته‌اي انجام و ديدگاه‌هاي آنان اعمال شده است. اين متخصصان ديني در علوم اسلامي و قرآني، قوه استنباط داشته، اسلام را به صورت جامع مي‌شناخته و از ابعاد مختلف آن غافل نبوده و ضمناً هركدام در يكي از رشته‌هاي علوم انساني نيز تخصص داشته‌اند.
6. ساختن گزاره‌هاي خبري شخصي و تهيه دستورالعمل: جمله‌ها به صورت گزاره‌هاي خبري شخصي درآمده و افعال مناسب، به گونه‌اي انتخاب شده است كه رفتار و سبك زندگي جاري فرد را بسنجد، نه نگرش‌ها و اعتقادات يا ايده‌آل‌هاي او را. براي اينكه آزمودني با موضوع مقياس، آشنايي خوبي پيدا كند و انگيزه پاسخ دادن به آن را داشته باشد، متني تهيه و در ابتداي مقياس درج شده و همچنين اطلاعات جمعيت‌شناختي مورد نياز در مورد آزمودني نيز تهيه و در ابتداي پاسخ‌نامه آمده است.
7. خارج كردن سؤال‌ها از حالت جهت دار: همه سؤال‌ها به صورت مثبت بود، به گونه‌اي كه خود سؤال، پاسخ را نيز القا كرد، از اين‌رو، سؤال‌ها اصلاح و سؤال‌هاي مثبت و منفي در آن مندرج شده است، به گونه‌اي كه سؤال‌ها از حالت يك‌نواختي خارج شده تا آزمودني مجبور باشد براي پاسخ دادن، روي تك‌تك سؤال‌ها تمركز داشته باشد. براي مثال، «صله ارحام انجام مي‌دهم» تبديل شد به: «براي صله ارحام موفق نمي‌شوم»؛ «امر به معروف و نهي از منكر مي‌كنم» تبديل شد به: «در عمل، امر به معروف و نهي از منكر برايم دشوار است»؛ «مكروهات و مستحبات را رعايت مي‌كنم» تبديل شد به: «به مكروهات و مستحبات بي‌توجه هستم». البته شيوه نمره‌گذاري آنها نيز تغيير كرد و سؤال‌هاي دروغ سنج نيز به مقياس اضافه شده است. اگر يك آزمودني بدون توجه و به صورت تصادفي پاسخ داده است، به راحتي شناسايي و داده‌هاي آن به عنوان داده‌هاي مفقوده در نظر گرفته و از تحليل خارج شده است.
8. ويرايش ادبي و ارائه مجدد به ده متخصص اسلامي: براي آخرين بار، ويرايش ادبي، حذف و اضافات و تغيير بعضي سوال‌ها انجام شده و در نهايت، 135 سؤال انتخاب شده و براي بار دوم در اختيار ده نفر از اسلام‌شناسان قرار گرفته و در خصوص اعتبار محتوايي آن، تأمل شده و اصلاحات مختصري در آن، به ويژه در جهت وزن نمره‌اي سؤال‌ها صورت گرفته است.
9. ساختن پاسخ‌نامه بر اساس مقياس ليكرت: بر اساس نظرات اسلام‌شناسان، ضريب‌هاي 1، 2، 3 و 4 به سؤال‌ها داده شد، و بر اساس ضريب‌ها و مستقيم يا معكوس بودن سؤال‌ها، كليد براي آزمون تهيه شده است.
10. اجراي آزمايشي و اصلي: به منظور ويرايش ادبي و محتوايي و قابل فهم بودن آزمون، ابتدا روي سي دانشجوي در دسترس، اجرا و اصلاحات مختصري از حيث عبارت‌پردازي انجام شده است. پس از اجراي اصلي، پاسخ‌نامه‌هاي ناقص از رده خارج و براساس كليد آزمون، ضريب‌ها در spss تعريف شده، مستقيم و معكوس بودن سؤال‌ها و چگونگي محاسبه آنها تعريف، و داده‌هاي حاصل از اجراي آزمون،‌ وارد شده است.
11. تعيين عوامل با استفاده از روش تحليل عوامل: مؤلفه‌هاي پيشنهادي اوليه در تحليل عوامل تأييدي، با اندكي تغيير و جابجايي و تقليل سؤال‌ها از 135 عدد به 79 عدد، تأييد شده است.(جدول 5)
12. به دست آوردن روايي هم‌زمان دو آزمون: دو آزمون سبك زندگي اسلامي و جهت‌گيري مذهبي، به طور همزمان اجرا شده و از طريق ضريب همبستگي نمره كل دو آزمون، روايي هم‌زمان آنها به دست آمده است.
روش تجزيه و تحليل داده‌ها

در مباحث آماري در دو سطح تجزيه و تحليل صورت گرفته است:
1. در سطح آمار توصيفي: از جدول‌هاي اطلاعات جمعيت‌شناختي، توزيع فراواني و شكل‌هاي توزيع فراواني، ميانگين، انحراف معيار و شكل نيم‌رخ رواني و نمايش و مقايسه نمره‌هاي سه گروه با يكديگر و با بيشترين نمره ممكن، استفاده شده است.

2. در سطح آمار استنباطي: براي تعيين روايي از روش روايي محتوايي و صوري استفاده شده است؛ بدين ترتيب كه بيش از بيست نفر از صاحب‌نظران، اين حوزه روايي ـ محتوايي را تأييد كرده‌اند. همچنين براي تعيين روايي سازه، از روش تحليل عوامل و شاخص‌هاي مربوط به آن استفاده گرديد. براي تعيين، روايي هم‌زمان از ضريب همبستگي استفاده شده است. براي تعيين پاياييِ كل آزمون و مؤلفه‌هاي ده گانه آن از روش آلفاي كرونباخ استفاده شده است.

جدول1: اطلاعات جمعيت‌شناختي گروه‌هاي نمونه آماري

گروه‌ها

تعداد كل

جنس

تعداد

وضعيت تأهل

تعداد

ميانگين سن

وضعيت اقتصادي

تعداد

علوم انساني

100

مرد

زن

40

60

متاهل

مجرد

6

94

45/21

ضعيف

متوسط

خوب

عالي

15

51

34

0

علوم پايه

100

مرد

زن

45

55

متاهل

مجرد

17

83

39/28

ضعيف

متوسط

خوب

عالي

11

52

35

2

حوزه علميه

100

مرد

زن

78

22

متاهل

مجرد

81

19

49/29

ضعيف

متوسط

خوب

عالي

12

66

21

1

جدول 2: ميانگين و انحراف معيار نمره‌هاي هر يك از مؤلفه‌هاي سبك زندگي

انحراف معيار

ميانگين

مؤلفه‌هاي سبك زندگي

57/2

51/9

زمان شناسي

15/6

26/37

امنيت

68/7

28/49

تفكر و علم

65/2

53/16

سلامت

58/9

62/59

خانوادگي

40/9

64/59

مالي

87/10

59/52

اخلاقي

15/11

63/39

باورها

83/6

54/42

اخلاقي

03/8

68/35

اجتماعي

اطلاعات جدول2، ميانگين و انحراف معيار نمره‌هاي هر يك از مؤلفه‌هاي سبك زندگي اسلامي را نشان مي‌دهد. بر اساس اين اطلاعات، بالاترين ميانگين مربوط به مؤلفه مالي و كمترين آنها به مؤلفه زمان‌شناسي مربوط است.
براي بررسي روايي سازه و ساختار عاملي آزمون سبك زندگي اسلامي، از تحليل عاملي اكتشافي با روش تحليل مؤلفه‌هاي اصلي استفاده و چرخش اوبليمين روي داده‌ها انجام شده است. از چرخش اوبليمين به اين علت استفاده شده كه عوامل با هم همبسته هستند. در صورتي كه عوامل همبسته باشد،‌ آن را مايل مي‌نامند33. براي اطمينان از اينكه حجم نمونه انتخاب شده براي انجام تحليل عاملي كافي بوده است، ابتدا آزمون كفايت حجم نمونه‌گيري «كيرز – ماير،‌ اوكلين»‌ كه به اختصار KMO گفته مي‌شود، انجام شده است. KMO، بين 7/0 ـ 8/0 را مناسب، بين 8/0 ـ 9/0 را خوب و بين 9/0 ـ 1 را عالي گزارش مي‌دهد. در پژوهش حاضر KMO، برابر است با 737/0، كه نشانه كفايت حجم نمونه انتخاب شده است.
همبستگي بين پرسش‌هاي آزمون سبك زندگي، زيربناي تحليل عوامل است
و در صورت نبودن همبستگي بين متغيرها، ‌دليلي براي تبيين مدل عاملي وجود ندارد.
براي اينكه مشخص شود كه همبستگي بين متغيرهاي آزمون در جامعه، برابر صفر نيست، ‌از آزمون كرويت بارتلت استفاده شده است.34 در پژوهش حاضر، آزمون بارتلت، برابر 095/ 21672 مي‌باشد. كه در سطح آلفاي P ≤/000معنا دار است. سپس با چرخش اوبليمين،‌ عامل‌هايي كه مقادير ويژه بالاتر از يك داشته، انتخاب شده كه در جدول 4، و نمودار 1 آورده شده است.

جدول 3: جدول مربوط يه مقادير ويژه آنها جدول مربوط يه مقادير ويژه آنها

مولفه

مقادير ويژه

جمع

درصد واريانس

درصد تجمعي

1

738/18

880/13

1880/13

2

375/6

722/4

602/18

3

071/5

756/3

352/22

4

827/4

575/3

934/25

5

561/3

638/2

572/28

6

920/2

163/2

735/30

7

723/2

017/2

752/32

8

646/2

960/2

712/34

9

424/2

796/1

508/36

10

235/2

655/1

163/38

جدول شماره 3، مقادير ويژه آزمون سبك زندگي اسلامي را نشان مي‌دهد. بر اساس اين اطلاعات، ده عامل استخراج شده جمعاً 163/ 38 در صد واريانس سبك زندگي را تبيين مي‌كند.

نتايج پژوهش

نمودار 1: نمودار اسكري مربوط به مقادير ويژه

جدول شماره 4: بارهاي عاملي پرسش‌نامه سبك زندگي

شماره سؤال

مؤلفه‌ها

 

شماره سؤال

مؤلفه‌ها

 

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

78

740/0

                 

44

       

464/0

         

47

723/0

                 

51

       

464/0

         

77

663/0

                 

24

       

451/0

         

64

544/0

                 

40

       

417/0

         

28

523/0

                 

25

       

393/0

         

93

497/0

                 

8

       

384/0

         

101

453/0

                 

39

       

382/0

         

23

412/0

                 

18

       

358/0

         

16

387/0

                 

20

       

354/0

         
                                           

134

 

680/0

               

95

         

674/0

       

118

 

638/0

               

79

         

551/0

       

135

 

632/0

               

119

         

522/0

       

113

 

608/0

               

43

         

362/0

       

115

 

602/0

               

98

         

328/0

       

131

 

580/0

               

114

         

324/0

       

97

 

567/0

                                     

132

 

542/0

               

96

           

592/0

     

103

 

515/0

               

84

           

536/0

     

75

 

403/0

               

122

           

493/0

     

67

 

377/0

               

128

           

467/0

     
                     

121

           

454/0

     

38

   

647/0

             

73

           

435/0

     

72

   

530/0

             

94

           

422/0

     

63

   

498/0

             

104

           

411/0

     

87

   

453/0

             

85

           

393/0

     

66

   

450/0

                                   

58

   

441/0

             

15

             

490/0

   

130

   

426/0

             

70

             

458/0

   

41

   

407/0

             

48

             

431/0

   

1

   

347/0

             

50

             

392/0

   

88

   

324/0

             

46

             

338/0

   
                     

36

             

309/0

   

111

     

544/0

                                 

129

     

537/0

           

105

               

537/0

 

29

     

489/0

           

54

               

511/0

 

31

     

475/0

           

53

               

492/0

 

99

     

454/0

           

49

               

447/0

 

55

     

431/0

           

10

               

447/0

 

59

     

430/0

           

126

               

320/0

 

21

     

426/0

                                 

13

     

419/0

           

57

                 

551/0

                     

82

                 

374/0-

ادامه… !

 

12

                 

372/0-

جدول 5 : ميزان پايايي كل و هر يك از مؤلفه‌هاي آزمون سبك زندگي اسلامي قبل و بعد از تحليل عوامل

بعد از حذف سؤال‌هاي ضعيف

قبل از تحليل عوامل

آلفاي كرونباخ

تعداد سوال‌ها

مؤلفه‌ها

تعداد سوال‌ها

مولفه‌ها

747/0

9

روشنفكري منفي

20

اخلاقي

550/0

9

اجتماعي

16

اجتماعي

664/0

9

نوع‌دوستي

11

تفكر و علم

492/0

6

لذت‌خواهي

10

امنيتي

604/0

7

كم همتي

12

خانواده

681/0

10

عبادي

6

زمان‌شناسي

572/0

11

ويژگي‌هاي دروني

17

باورها

614/0

9

دنيا خواهي

19

مالي

326/0

6

گناهكاري

14

عبادي

     

10

سلامت

71/0

76

كل

135

كل

يكي ديگر از سؤال‌هاي پژوهش اين بود كه آيا بين هر مؤلفه با نمره كل آزمون سبك زندگي اسلامي رابطه‌اي وجود دارد؟

جدول6 : ضرايب همبستگي بين هر يك از مؤلفه‌هاي سبك زندگي با نمره كل آزمون سبك زندگي

سطح معناداري

ضريب همبستگي

مؤلفه

 

سطح معناداري

ضريب همبستگي

مؤلفه

00/0

**668/0

خانواده

00/0

**567/0

اجتماعي

00/0

**342/0

سلامت

00/0

**509/0

عبادي

00/0

**531/0

تفكر و علم

00/0

**656/0

باورها

00/0

**318/0

زمان شناسي

00/0

**637/0

اخلاق

00/0

**516/0

امنيت

00/0

**741/0

مالي

00/0

1

كل

ادامه !

** همبستگي در سطح معناداري 01/0 (دو دامنه) *همبستگي در سطح معناداري 05/0 (دو دامنه)

اطلاعات جدول6، ضرايب همبستگي بين هر يك از مؤلفه‌هاي سبك زندگي با نمره كل آزمون سبك زندگي را نشان مي‌دهد.

روائي همزمان

جدول 7: روايي همزمان بين آزمون جهت‌گيري مذهبي و آزمون سبك زندگي اسلامي

متغيرها

ضريب همبستگي

سطح معناداري

جهت‌گيري مذهبي و سبك زندگي

644/0

00/0

ميزان روائي همزمان بين آزمون جهت‌گيري مذهبي و آزمون سبك زندگي اسلامي از طريق ضريب همبستگي نمره كل دو آزمون معلوم مي‌شود. اين همبستگي 644/0، در حد بالا و قابل قبول است.

نمودار2: مقايسه سبك زندگي گروه‌هاي مورد مطالعه با يكديگر و با سبك زندگي ايده آل اسلامي

همان طور كه از نمودار2 معلوم مي‌شود، سبك زندگي گروه‌هاي مورد مطالعه، از جهت اسلامي بودن، تقريباً در يك سطح و بر هم منطبق است، لكن نكته قابل توجه اين است كه هر سه گروه با سبك زندگي تجويزي و ايده‌آل اسلامي فاصله دارند. اگر چه مقدار فاصله آنها با سبك زندگي مطلوب، تقريبا يك‌سان است، اما اين فاصله در مؤلفه‌هاي مختلف، يك‌سان نيست.35براي مثال، در مؤلفه عبادي، هر سه گروه نمره بسيار بالا گرفته و به سبك زندگي تجويزي اسلام رسيده‌اند، اما در دو مؤلفه بسيار اساسي و ريشه‌اي ( باورهاي اسلامي و اخلاق اسلامي)، فاصله بسياري با ايده‌آل اسلامي دارند. اين نكته نشان مي‌دهد كه گويا همه گروه‌هاي مورد مطالعه، بر مؤلفه عبادي اسلام تأكيد بيشتري دارند، حال آنكه سبك زندگي اسلامي، جامعِ همه مؤلفه‌هاست. مؤلفه‌ها را در اين سبك زندگي، نمي‌شود از يكديگر تفكيك كرد و فقط به بعضي از آنها توجه و بعضي ديگر را رها كرد و در عين حال، آن را كاملاً اسلامي دانست. تأكيد بر مؤلفه عبادي نبايد موجب رضايت كامل مسلمانان شده و از مؤلفه‌هاي مهم ديگر غفلت كنند. بر اين اساس، لازم است كه نهاد‌هاي سياست‌گذار فرهنگي و تبليغ ديني، در برنامه‌ريزي‌هاي درازمدت و راهبردي خود، به اين دو مؤلفه و در رتبه بعد به مؤلفه مالي، توجه بيشتر و ويژه داشته باشند.
 
نتيجه‌گيري
كمي‌شدن و قابل سنجش بودن آموزه‌هاي اسلامي،‌ موضوعي است كه نه تنها به آن توجه نشده است،‌ بلكه ‌عرف عام متدينان مسلمان،‌ با آن مخالف هستند و گويا آن را باعث پايين آمدن خويش و منزلت دين مي‌دانند. اين سخن در بعضي مفاهيمِ ديني در بافت معنا‌شناختي خاصي، مثل عرفان و فلسفه و كلام اسلامي ممكن است به خوبي قابل دفاع باشد، اما همان مفاهيم نيز هرگاه بخواهند تحليل روان‌شناختي شوند،‌ لازم است كه از تعريف‌هاي خاص خود بيرون آمده و به آثار و پيامدهاي عيني و رفتاري آنها توجه شده و تعريف رفتاري شوند. هرگاه روان‌شناسان بخواهند از يافته‌هاي علوم رفتاري در شناسايي و معرفي مفاهيم ديني استفاده كرده و به سوي اهداف ديني پيش بروند، لاجرم بايد به كمي‌سازي يافته‌هاي ديني اقدام كنند. ساختن آزمون سبك زندگي اسلامي، تلاشي است در اين جهت،‌ و به خوبي نشان مي‌دهد كه مي‌توان بر اساس يافته‌هاي اسلامي، سبك زندگي افراد و گروه‌ها را روي يك پيوستار و به صورت يك نيمرخ مورد اشاره قرار داد. اين موضوع يكي از ضروري‌ترين موضوعاتي است كه جامعه اسلامي و عالمانش، از آن غفلت كرده‌اند.
منابع
قرآن كريم، ترجمه ناصر مكارم شيرازي، تهران، دارالقرآن الكريم، بي تا.
آقايي، اصغر و همكاران، «رابطه سبك زندگي و رضايت زناشويي در هنرمندان و مقايسه آن با افراد عادي»، فصلنامه دانش و پژوهش در روان‌شناسي، ش 22، ص 181-169.
بورگ، والتر و همكاران، روش‌هاي تحقيق كمي و كيفي در علوم تربيتي وروانشناسي، ترجمه احمدرضا نصر و همكاران، ج 1، تهران، سمت و دانشگاه شهيد بهشتي، 1383.
فاطمي، سيدمحسن، پژوهش‌هاي كيفي و دين سنجي، مباني نظري مقياس‌هاي ديني، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1384.
فرزاد، ولي الله، نكاتي در مورد مقياس سازي ديني، مباني نظري مقياس‌هاي ديني، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1384.
فرگوسن، جرج. ا، تاكانه، يوشيو، تحليل آماري در روان‌شناسي و علوم تربيتي، ترجمه علي دلاور، تهران، نشر ارسباران، 1377
مولوي، حسين، راهنماي عملي SPSS در علوم رفتاري، اصفهان، انتشارات پويش انديشه، 1386
Australian Government, Department of Veterans’ affairs, Lifestyle Questionnaire (Revised in consultation with ex-service organizations), 2007, p 1-36.
Bugajska, J., Lastowiecka, E., “Life style, work environment factors and work ability in different occupations”, International Congress Series, v 1280, 2005, p 247-252.
Gover, A. R., “Risky lifestyles and dating violence: A theoretical test of violent victimization”, Journal of Criminal Justice, v 32, 2004, p 171-180.
Sompson, E., Pilote, L., “Quality of life after acute myocardial infarction: A comparison of diabetic versus non-diabetic acute myocardial infarction patients in Quebec acute care hospitals”, Health and Quality of Life Outcomes, v 80, 2005, p 9-104.
kattryn, T., Dominic, U., The Psychology of lifestyle, london,Routledge, 2008.
Warren, R., Malachy, B., Adlerian Lifestyle Counseling, New York, Routledge, 2006.
1. Australian Government, Department of Veterans’ affairs, Lifestyle Questionnaire (Revised in consultation with ex-service organizations), p 1-5.
2. T. kattryn & U. Dominic, The psychology of lifestyle, p 235.
3. R. Warren & B. Malachy, Adlerian Lifestyle Counseling, p 209.
4. Paull, E. F.
5. Timothy. j.
6. Busenitz. N.
7. Bullen, L. A.
8. Halstead, J.M. & M.A.
9. Hunt,S. & Inglis,D..
10. Shu, G.
11. Stein, H. T.
12. Grifin,S. & kirkley, A.
13. Mahon, N. E.
14. Marcketti, S. B.
15. A. R. Gover, “Risky lifestyles and dating violence: A theoretical test of violent victimization”, Journal of Criminal Justice, v 32, p 171-180,
16. E. Sompson & L. Pilote, “Quality of life after acute myocardial infarction”, Health and Quality of Life Outcomes,v 80, p 9-104
17. J. Bugajska & E. Lastowiecka, “Life style, work environment factors and work ability in different occupations”, International Congress Series, v 1280, p 247-252,
18. Vivian, E.
19. Cancer, B.
20. Piter, H. etal.
21. مراجعه شود به: پيتر هيل و رالف هود، مقياس‌هاي ديني (121 مقياس خارجي و 21 مقياس داخلي)، ترجمه مسعود آذربايجاني و سيدمهدي موسوي، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1382
22. مراجعه شود به: محمدي زيدي، عيسي، «بررسي سبک زندگي بيمارن قلبي و عروقي در چابهار و ارايه برنامه آموزشي»، پايان‌نامه كار شناسي ارشد، دانشكده علوم پزشكي، دانشگاه تربيت مدرس، 1383.
23. مراجعه شود به: متعارفي،‌ حسين، « بررسي سبک زندگي قبل از ابتلا به سکته قلبي بيماران بستري در بخش‌هاي بعداز سي سي يو در بيمارستانهاي دانشگاه علوم پزشکي تهران»، پايان‌نامه دكتري، دانشكده پرستاري و مامايي، دانشگاه علوم پزشکي تهران، 1383.
24.مراجعه شود به: نوروزي، عفت، «بررسي مقايسه شيوه زندگي دانشجويان دختر جديد الورود دو ترم آخر کارشناسي پرستاري دانشکده‌هاي پرستاري و مامايي»، پايان‌نامه كارشناسي ارشد، دانشكده پرستاري و مامايي، دانشگاه علوم پزشکي تهران، 1383.
25. اصغر آقايي و همكاران، «رابطه سبک زندگي و رضايت زناشويي در هنرمندان و مقايسه آن با افراد عادي»، فصلنامه دانش و پژوهش در روان‌شناسي، ش 22، ص 169.
26. مراجعه شود به: اسماعيلي، رضا، تغييرات سبک زندگي و تحولات نسل‌هاي اجتماعي در ايران، تهران، مبين پروژه، 1375.
27. reliability
28. validity
29. والتر بورگ و همكاران، روش‌هاي تحقيق كمي و كيفي در علوم تربيتي وروانشناسي، ترجمه احمد رضا نصر و همكاران، تهران، سمت و دانشگاه شهيد بهشتي، ج 1، ص 385.
30. ولي الله فرزاد، نكاتي در مورد مقياس سازي ديني، مباني نظري مقياس‌هاي ديني، ص 595-583؛ سيد محسن فاطمي، پژوهش‌هاي کيفي و دين سنجي، مباني نظري مقياس‌هاي ديني، ص 673-670.
31. قرآن کريم، ترجمه ناصر مکارم شيرازي.
32. در آن پرسشنامه از اموري مثل جامع بودن نسبت به سبك زندگي اسلامي، مانع بودن نسبت به امور متفرقه، ارزش نمره‌اي ِسؤالات، تكرار يا عدم تكرار سؤال‌هاي آزمون، سوگيري جنسيتي، يا سني داشتن و نداشتن، و…، سؤال شده بود.
33. جرج. ا فرگوسن و يوشيو تاكانه، تحليل آماري در روان‌شناسي و علوم تربيتي، ترجمه علي دلاور، ص 256
34. حسين مولوي، راهنماي عملي SPSS در علوم رفتاري، ص 114
35. از آنجا اين آزمون معيار محور است نه هنجار محور، اين امكان فراهم بود كه در ضمن به‌دست آوردن روائي محتوايي آزمون، وزن نمره‌اي هر يك از سؤآلات توسط متخصصان دين شناس و ضريب نمره اي هر يك از سؤالات به طور دقيق معلوم شود و اين كار انجام شده است، براي اين آزمون يك نمره حداكثر متصور هست و يك نمره حداقل. اگر چه ممكن است هيچ وقت و هيچ كس، نمره حداكثر يا حداقل نگيرد، ولي براي نمره اين آزمون يك كف و يك سقف تعريف شده است، اين حداقل و حداكثر را، هم راجع به هريك از مؤلفه‌ها و هم راجع به نمره كل آزمون مي‌توان به‌دست آورد.
سال چهارم شماره دوم، تابستان 1390، ص 27 ـ 44
* استاديار گروه روان‌شناسي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه psykavyani2@gmail.com
دريافت: 14/4/1390 – پذيرش: 3/8/1390
Ravanshenasi-va- Din, Vol.4. No.2, Summer 2011

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *