نویسنده: نويد نوشين
نظريههاي نويني براي رهبري و مديريت در قالب زباني جديد در حال شكل گيرياند. در اين زبان جديد از تمثيل و استعاره به عنوان سازوكار اصلي بهره گرفته ميشود. در آثار جديد مديريت، استعارههايي مانند: سازمان آفتاب پرست، سازمان غازي و سازمان بوفالويي وجود دارند. تمثيلها و استعارهها فقط براي درك سازمان به كار نمي آيند، بلكه در چگونگي مديريت و رهبري نيز كاربرد دارند.
ايران كشوري با فرهنگ غني است. عناصر بالقوه اين فرهنگ، هريك قابليت آن را دارند كه با رويكردهاي تاويلي دستمايه نظريه پردازي در حوزه هاي مديريت قرار گيرند. مهمترين مسئله در هر سازماني، رسيدن به سبك رهبري متناسب با آن سازمان است. سبك رهبري همبالي، شيوه اي از رهبري است كه با تركيب سه افق، يعني: پيش داشته هاي پژوهشگر، كتاب منطقالطير و چارچوب نظري فراهم آمده است و دربرگيرنده 21 اصل براي رهبري سازمانهاي ايراني است.
آنچه درپي مي آيد گزارش سخنراني دكتر غلامرضا خاكي، استاد دانشگاه و مشاور در حوزه مديريت درباره فرايند «سبك رهبري همبالي» برپايه استعاره اساطيري هدهد است كه در محل سازمان مديريت صنعتي براي گروهي از مديران و كارشناسان ايراد شده است.
در تلاش براي درك سازمان بايد جنبههاي مختلف آن را بازشناخت. براي اين منظور بايد راههاي ديگري از سازمان را برگزيد كه بتواند با ابهامها، پيچيدگيها و تناقضهاي پديده سازمان سازگار شده، ما را از دامهاي سادهانگاريها برهاند.
تمثيلها و استعارهها فقط براي درك سازمان به كار نميآيند، بلكه در چگونگي مديريت و رهبري موثر واقع مي شوند. مديران با شناخت نوع سازمان كه به كمك استعارهها رخ داده است با درکي واقعي به مديريت پرداخته، سبكي را پيشه خود ميسازند كه با شرايط و نوع سازمان سازگار و همساز است.
من با استفاده از نقشهايي كه هدهد، پرنده مشهور به پرنده حضرت سليمان در دعوت، توجيه و هدايت مرغان، به سوي حقيقت (سيمرغ) ايفا ميكند، سعي ميكنم فرايند رهبري را در تجربه استعارهاي شرح دهم. اين تحليل برپايه ابياتي است كه در كتاب منطقالطير عطار آمده است. تحليل من از نقش هدهد، چگونگي فرايند گذار و حركت از آنچه هست را به آنچه بايد نشان مي دهد.
دكتر خاكي در ادامه گفت: نظريهپردازان آمريكايي بر خلاف اروپائيان، بر تمايز و تفاوت امر مديريت و رهبري پاي ميفشارند. باوجود تفاوت ديدگاهها در مورد تعريف رهبري، مي توان به طور کلي گفت: رهبري، توانايي نفوذ در ديگران و جهت دادن آنها در جهت دستيابي به هدفها است.
اين استاد دانشگاه درزمينه وضعيت كنوني زبان علم مديريت اظهار داشت: بيش از سه دهه است كه روز به روز نگرش كميتگرايي در علم مديريت كمرنگتر مي شود. امروزه معمولا از تكنيكهاي كمي براي تجزيه و تحليل دادهها، بيشتر در حوزه نظريه آزمايي، آن هم در قالب نرم افزارهاي رايانه اي بهره گرفته مي شود.
شاهد اين ادعا، آثار بزرگاني چون پيتر دراکر، چارلز هندي، وارن بنيس و هنري مينتزبرگ و… است که تقريبا نشاني از رويكردهاي كمي براي تبيين مسائل سازماني در آنها نميتوان يافت. زبان نويني در آثار منتشر شده از سوي صاحبنظران مديريت در دو دهه اخير در حال ظهور و شکلگيري است. اين زبان متاثر از جهان شعر، تاريخ، اسطوره و فلسفه است و زبانِ بيان مفاهيم سازماني، روزبهروز به سمت زبان نمادين و مجازي پيش ميرود.
وي افزود: توجه به صورتبندي مسائل سازماني در قالب مقولههاي فلسفي با ظهور مکتب پستمدرن و رويکرد هرمنوتيکي در ميان نظريهپردازان مديريت شايع شده است. اين شيوه در آثار کساني مانند چارلز هندي كه از پيشگامان بهرهگيري از رويکرد تحليلي – تاويلي به مديريت است، انعکاس جديتر پيدا کرده است. او با الهام از چهار خداي اسطورهاي يوناني، اثر ماندگار خدايان مديريت را خلق كرده است. وارن بنيس كه با الهام از اثر شكسپير از هفت دوره عمر رهبري سخن ميگويد. يا پژوهشگراني، مانند: ديويد روكي و ويليام توربرت سخن از هفت گذار رهبري به ميان آوردند و آثار گوناگوني که همه با عدد هفت مطرح شدهاند.
دكتر خاكي سخنانش را در مورد شيوه رهبري همبالي ازچند جهت به اين شرح ضروري دانست:
1. توصيه آخرين مكتب علم مديريت؛ يعني نظريه اقتضايي كه تاكيد بر توجه به عناصر بومي دارد؛
2. ظهور زبان استعارهگرا و نمادين با غلبه گرايشهاي پست مدرن در علم مديريت؛
3. ناكارآمدي بسياري از نظريههاي رهبري در فضاي دروني كشور؛
4. ايجاد خودباوري معقول در هجوم القائات خارجي؛
5. ايجاد مفاهيم جديد در حوزه نظريهپردازي رهبري براي انجام تحقيقات ملي.
وي سپس به تشريح ويژگيهاي كتاب منطقالطير عطار پرداخت و گفت: منطق الطير به واسطه بهرهگيري گسترده از آيات، روايات، قصههاي رمزي يک متن درونماندگار است، به گونهاي که خود شيخ عطار نيز ادعاي آن را داشته است. منطقالطير، منظومهاي از نمادها و رمزها و مفاهيم قابل تفسير و تاويل است كه امكان به كارگيري رويكردهاي هرمنوتيكي براي کشف لايههاي پنهان معاني در آن فراهم شده است.
پرندگان، استعارهاي كهن براي رهبري و جستجوگري
يكي از انواع آثار ادبي براي نشان دادن چند و چون حقيقتجويي، بيقرارشدن جمعي از مرغان براي پيدا كردن شاه مرغان است… .
چند و چون حرکت دستهجمعي مرغان به رهبري هدهد به سوي سيمرغ، دستمايه نگارش کتابهايي به نظم و نثر، توسط پيشينيان خردمند ما بوده است. در ميان کتابهاي نوشته و سروده شده درباره سلوك به سوي خداوند، منطقالطير عطار شهرت بسيار دارد. در واقع ميتوان گفت كتاب منطقالطير، هدهد و شيوه رهبري او را، زبانزد خاص و عام کرده است. اكنون در ادبيات دنيا، دهها برگردان و بازنويسي و بازآفريني از كتاب منطقالطير در قالب شعر، قصه و نمايش… وجود دارد. شايد فارغ از نوع بيان، راز مشهور بودن كتاب عطار اين باشد كه تنها او توانسته است با کشف ظرفيت دو مفهوم سيمرغ و سيمرغ، دشوارترين نظريه عرفاني جهان را براي تبيين رابطه خدا و انسان؛ يعني وحدت وجود، به خوبي بيان کند.
در منطقالطير به عنوان متني تاويلبردار، نمادها، نشانهها، اصطلاحات و عبارتهاي گوناگوني وجود دارند كه هر يك قابليت رمزگشايي دارند، هر يك از پرندگان، جايگاه آنها و سخنان آنها، حكايت از ويژگيهاي انواعي از انسانها مي كنند.
مراحل هشتگانه تغيير
سخنران در ادامه از مراحل هشتگانه تغيير سخن گفت و تصريح كرد: پارهاي از صاحبنظران علم سازمان چون جان پي.كاتر با توجه به تفاوت نقشهاي مديران و رهبران، بر اين باورند كه تحول را بايد رهبري كرد، نه مديريت را. او حتي به همراهي دان كوهن، سخن از قلب تغيير و داستانهاي واقعي در ايجاد تحول را مطرح ميكند. او معتقد است كه بايد براي تغيير از هشت مرحله (خوان) گذشت:
1. ايجاد احساس فوريت براي تحول؛
2. تشكيل تيم راهنما؛
3. ترسيم دورنما و راهبرد؛
4. توانافزايي و مانعزدايي؛
5. كنار زدن موانع اجرايي؛
6. كسب چند دستاورد كوچك، اما سريع؛
7. پيگيري كار تا رسيدن به هدف نهايي؛
8. ماندگارسازي تحول.
نقش استعاره در زبان جديد مديريت
دكتر خاكي با اشاره به نقش استعاره در زبان مديريت خاطرنشان كرد كه استعارهها، موضوعها و پديدههاي پيچيده را به وسيله تاکيد كردن بر نکات کليدي آنها ساده و قابل درک ميسازند. استعارهها از آنچه ذهن ما به آنها آشنا است براي شناخت آنچه که ذهن کمتر به آن آشنايي دارد، استفاده ميکنند و در آنجايي که زبان از بيان و تعريف ناتوان ميماند، به ياري ميشتابند.
هدهد؛ استعارهاي براي رهبري تحول
سخنران آنگاه به نقش استعارهاي پرندهاي به نام هدهد اشاره كرد و اظهار داشت: هدهد در ادبيات عرفاني نمادي براي يك رهبر عرفاني است. در منطقالطير عطار، هدهد راهنماي مرغان در وصول به سيمرغ است.
عطار پس از بحثهاي گوناگون بين هدهد و مرغان، جريان را به هفت وادي عشق ميكشاند، و آن را از زبان مرغان بيان ميدارد.
وي افزود: باتوجه به اينكه هدهد به عنوان رهبر و پيروان او، جملگي پرنده هستند اصل ابتدا همگامي، آنگاه رهبري بايد براي حركت آنها در قالب پرواز كردن صورتبندي شود، بنابراين رابطه هدهد و پيروانش در قالب يك گروه كه شيوه پرواز جملگي آنها يكسان نيست، مي تواند در قالب بالبال زدن توامان و با روشهاي متفاوت در يک گروه را تصوركرد؛ وجه مشترك اين گروه با هم پرواز كردن و هم هدفي است.
عناصر سازنده اصطلاح همبالي
وي همچنين عناصر مفهومي اصطلاح همبالي را اينگونه بيان كرد:
1. حرکت و تحول، که حاصل ايفاي نقش رهبري است؛
2. پرواز، به مفهوم اوج گرفتن از سطح و وضعيت موجود و استراتژي منعطف و غيرخطي (غير مستقيم) برنامهريزي نشده اما هدفگراي يك پرنده براي حرکت به سوي هدفهاي دور در شرايط مبهم، متغير و پيچيده؛
3. ناظر بودن همبالي بر پرواز به عنوان تشبيهي براي تشريح موفقيتها در ادبيات کهن بشري مانند: از شنيدن آن خبر از شادي بال در آوردم يا پرواز كردم؛
4. بال، كه ابزار حرکت پرندگان است، وقتي روي زمين هستند حالت بالقوه دارند و هدهد که استعاره رهبري است با تشويق، اين ابزار را براي حركت به سمت دوردست، بالفعل ميسازد.
5. از پيشوند هم در زبان نوشتاري و گفتاري ترکيبهاي گوناگوني ساخته شده است، از جمله هماتاق، همسفر، همآواز… در اصطلاح همبالي، پيشوند هم، ناظر بر مشارکت اعضا (مرغان) و با هم بال زدن به سوي يك هدف خاص است؛
6. اصطلاح همبالي ناظر بر اهميت دادن به ديگر اعضا و آنها را همشأن دانستن براساس همهدفي است؛
7. و سرانجام اينكه ضرورت وجود گروه براي رفتن به سوي مقاصد بزرگ و ايجاد همافزايي در اصطلاح همبالي نهفته است.
اصول رهبري همبالي
دكتر خاكي مباني و اصول همبالي را 21 اصل دانست و درباره اين اصول گفت: با رويكرد هرمنوتيكي و چارچوب نظري – تركيبي، دست به تاويل مديريتي از متن منطقالطير زده و تجارب رهبري هدهد را به عنوان استعارهاي نوين مطرح كرده است.
پيشقدمي مبتني بر درك نياز براي ايجاد تحول؛ پاسخدهي به ضرورت وجود رهبر؛ برتري آگاهي رهبر بر پيروان؛ تبيين و تشريح چشمانداز؛ آزادي بيان در مرحله برنامهريزي تحول؛ ايجاد خودباوري معقول در پيروان؛ اصلاح رفتار پيروان در راستاي هدف و هويت بخشي جمعي به پيروان، پارهاي از اصول مهم همبالي محسوب ميشود.
نتيجهگيري
وي در پايان بيانات خود، سخنانش را اينگونه جمع بندي كرد كه: آيا سبک رهبري همبالي را به عنوان يک نظريه جديد در مديريت ميتوان پذيرفت؟ يا يك نوآوري در تبيين يك نظريه قديمي است؟ دكتر خاكي پاسخ به اين پرسش را وابسته به تعبيري دانست كه ميتوان از نظريه جديد يا نوآوري داشت.
وي افزود: همبالي، نظريهاي قياسي براي شيوه رهبري سازمان و جامعه است كه كاركرد آن، تبيين ارائه راههاي رسيدن به حقيقت متعالي است و پيشرفت در آن فقط با معيارهاي كلاسيك رشد و سودانگاري صرف سنجيده نميشود. شيوه رهبري جمعي است كه بر توجيههاي خود غلبه ميكند و رهسپار راهي ميشود كه مقصد نهايي آن رسيدن به حيات طيبهاي است كه در آن انسانها حق انتخاب و چون و چرايي و مشاركت را دارند، و صرف ادعاي اتصال به عالم غيب رهبران و مشروعيت مدني، مردم را از برقراري رابطه عاقلانه و منتقدانه با رهبران باز نميدارد. رهبر با چنين سبكي موظف به توضيح در برابر كساني است كه ميخواهند رهبري او را بپذيرند و يا پذيرفتهاند. اين شيوه رهبري، هر چند انسانها را به سوي هدفي دور رهبري ميكند، اما از ساختن لحظههاي با نشاط نيز براي آنها در ميانه راه، غافل نيست.
دكتر خاكي افزود: مطرح شدن آموزههاي منطقالطير کمي دير انجام شده است و پارهاي از آموزههاي آن به طور پراكنده در گفتار و نوشتار ديگران انعكاس يافته است. به گفته وي اگر اين غفلت اتفاق نمي افتاد، ميتوانست براي نخستين بار در ادبيات مديريت جهان، دستگاهي منسجم و يكپارچه از اصول رهبري به نام ايران ثبت شود.
اين تاخير در بهرهگيري از كتاب منطقالطير، ممكن است به ديگراني حق پيشتازي را بدهد كه در پژوهشهاي علمي و تجارب عملي خود، به تعدادي از اين اصلها رسيده باشند. اما ميتوان مدعي شد در هيچ جا جز دستگاه رهبري هدهد، تمام اين اصول در كنار هم جمع نشده است.
وي اضافه كرد كه شيوه رهبري همبالي را نوعي نوآوري هم ميتوان دانست، زيرا: تبيين شيوه رهبري همبالي حكايت از ظرفيت بالقوه يكي از آثار مكتوب فرهنگ ما در ارائه اصول جامع رهبري دارد كه پيشينه آن بيش از 800 سال است؛ بنابراين تبيين سبك همبالي ميتواند پرداختي نو و قابل عرضه به جهانيان از اصولي اثربخش در شيوه يك رهبر استعارهاي باشد كه چند و چون رفتار خود و پيروانش به دنياي آدمها شبيهتر است.
يادآور مي شود دكتر خاكي كتابي درهمين زمينه به نام: همبالي؛ شيوه رهبري ايراني تأليف و منتشر كرده است كه ويژگيهاي اين كتاب در مصاحبه اي با نويسنده آن در شماره 190 تدبير (اسفند 86) به چاپ رسيده است.
تدبیر